در پاسخ به پرسش از «چيستي فلسفه» و پرسش از لزوم مطالعه فلسفه، پاسخهاي متفاوتي از سوي فيلسوفان يوناني ارائه شده است.تصورات گوناگوني که فيلسوفان يونان باستان از سرشت و غايت فلسفه داشتند، همگي ناشي از علايق فطري آنها بود. آنچه ما بهدنبال آن هستيم اين است که با بررسي و مطالعه تصورات آنها، تصور خودمان را از مفاهيمي چون سرشت و غايت فلسفه، روشن سازيم. اما ميدانيم که فلسفه آنگونه که در يونان باستان مطرح بود، از جنبههاي مختلفي با فلسفهاي که امروزه مطرح است تفاوت دارد و از اين رو سرشت و غايت فلسفه در يونان باستان به نوبه خود، با سرشت و غايت آن در جهان امروز متفاوت است. در اين مقاله به برخي از اين تفاوتها ميپردازيم.