رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'چارلی چاپلین'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. [h=1]چارلی چاپلین[/h] [TABLE=class: infobox vcard, width: 22] [TR] [TH=class: fn, bgcolor: #007BA7, colspan: 2]چارلی چاپلین [/TH] [/TR] [TR] [TD=colspan: 2, align: center][/TD] [/TR] [TR] [TH]نام در تولد[/TH] [TD=class: nickname, align: center]سر چارلز اسپنسر چاپلین[/TD] [/TR] [TR] [TH]زاده[/TH] [TD=align: center]۱۶ آوریل ۱۸۸۹ خیابان ایست، والورث لندن، انگلیس[/TD] [/TR] [TR] [TH]مرگ[/TH] [TD=align: center]۲۵ دسامبر ۱۹۷۷ (سن :۸۸ سال) ووی، سوئیس[/TD] [/TR] [TR] [TH]رسانه[/TH] [TD=align: center]بازیگر، نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده[/TD] [/TR] [TR] [TH]ملیت[/TH] [TD=align: center]انگلستان[/TD] [/TR] [TR] [TH]سال‌های فعالیت[/TH] [TD=align: center]۱۹۷۶ - ۱۹۱۴[/TD] [/TR] [TR] [TH]همسر[/TH] [TD=align: center]میلدرد هریس ۱۹۲۰-۱۹۱۸ لیتا گری ۱۹۲۸-۱۹۲۴ پائولت گدارد ۱۹۴۲-۱۹۳۶ اونا اونیل ۱۹۷۷-۱۹۴۳[/TD] [/TR] [TR] [TH]امضا[/TH] [TD=align: center][/TD] [/TR] [TR] [TD=colspan: 2, align: center]جایزه افتخاری در سالهای ۱۹۲۹ و ۱۹۷۲ بهترین موسیقی متن اورژینال سال ۱۹۵۲ برای فیلم روشنایی‌ صحنه [/TD] [/TR] [/TABLE] سِر چارلز اسپنسر چاپلین (۱۶ آوریل ۱۸۸۹ - ۲۵ دسامبر ۱۹۷۷) یکی از مشهورترین بازیگران و کارگردانان و همچنین آهنگساز برجستهٔ هالیوود و برندهٔ جایزه اسکار است. بیشتر فیلم‌های او کمدی و صامت هستند. چاپلین در زمینه سینما بیش از ۶۵ سال فعالیت کرد که شروع فعالیتهای وی از سالن ویکتوریا انگلستان به عنوان پسربچه‌ای آغاز شد و تا سن ۸۸ سالگی ادامه یافت. وی در سال ۱۹۱۹ همراه با تعدادی از دوستان سینمایی خود اتحادیه سینماگران را تاسیس کرد. چاپلین یکی از محبوب ترین و بزرگترین هنرمندان قرن بیستم میلادی و تاریخ سینما است. ........................................ زندگينامه چارلي چاپلين سخنان چارلي چاپلين- شمار گفته‌ها:16 چارلي چاپلين كمدين انگليسي (1889 - 1977) ويرايش : مريم فودازي 114 سال پيش، در روز 16 آوريل 1889 ميلادي (27 فروردين)، «سرچارلز اسپنسر چاپلين» معروف به چارلي چاپلين، نابغه عالم سينما در شهر لندن به دنيا آمد. چارلي در سن 5 سالگي، در صحنه تئاتر ظاهر شد و به سرعت شهرت يافت. وي در سال 1925 ميلادي، فيلم «لايم لايت» را کارگرداني کرد و پس از آن، به جهانگردي پرداخت. فيلم هاي چاپلين آميزه اي از هزل، اندوه، انتقادات جسورانه و عشق به انسانيت است که مشهورترين آنها جويندگان طلا، زندگي سگي و ديکتاتور بزرگ هستند. بسیاري چارلي چاپلين را تنها يك كمدين موفق مي دانند، حال آنكه او در زمينه موسيقي نيز استعداد فراواني از خود نشان داده است. ساخت موسيقي فيلم، كار عادي وي بود و در مجموع، توانست موسيقي 23 فيلم را به پايان برساند. وي توانايي زيادي در ساخت موسيقي داشت و موسيقي فيلم «لايم لايت» ساخته چالين، در سال 1972 برنده جايزه اسكار شد. چارلي اسپنسر چاپلين مهمترين و تاثيرگذارترين شاگرد «مك سنت» و فرزند يك نمايشگر تالارهاي محلي موسيقي، كودكي خود را در صحنه هاي سرگرم كننده تفريحي گذرانده بود. تصوير او از جهان، همچون «چارلز ديكنز» و «د.و.گريفيث»، با هر گونه فقر و تنگدستي دوران خردسالي و جواني رنگ آميزي شده بود و در طول عمرش، همدردي عميق خود را نسبت به تنگدستان نشان داد. در 1913، هنگامي كه با دستمزد صد و پنجاه دلار در هفته، در كمپاني «كي استون» استخدام شد، يك بازيگر سيار نمايش هاي «وودويل» امريكايي بود. در نخستين فيلمي كه به نام «در تلاش براي معاش» (1914) براي مك سنت بازي كرد، نقش يك شيك پوش تيپيك انگليسي به او داده شد، اما با فيلم دومش، «مخمصه غريب مبيل» (1914)، كاركتر و شكل ظاهري يك ولگرد كوچولو را معرفي كرد؛ كاركتري كه چاپلين را شهره آفاق ساخت و او را به يك نماد جهاني در عرصه سينما تبديل كرد. صحنه اي از فيلم «جويندگان طلا» ساخته چاپلين، تا ژوئن 1917 اعتبار زيادي كسب كرد. از اين رو، قرارداد يك ميليون دلاري از سوي «فرست نشنال» به او پيشنهاد شد تا هشت فيلم به طور دلخواه براي اين كمپاني بسازد. اين معامله به او امكان داد تا براي خود استوديويي بنا كند و تمام فيلم هايش را تا سال 1952 در آنجا بسازد (اين سالي بود كه چاپلين آمريكا را ترك كرد). موفق ترين اقدام چارلي در فرست نشنال، كارگرداني اولين فيلم بلند او ( پسر بچه 1921) بود. اين فيلم، كمدي بوده و ماجراي فرد بيكاري است كه به پسر بچه اي از محله فقير نشين دل مي بندد ( نقش پسر بچه را جكي كوگان اجرا كرد كه پنج سال بيشتر نداشت و او را به شهرت جهاني رساند). فيلم پسر بچه، غوغاي زيادي در جهان به پا كرد و بيش از 2.5 ميليون دلار نصيب تهيه كنندگان آن شد. جويندگان طلا، شاخص ترين اثر چارلي چاپلين بود كه هنوز هم مانند سال 1925 مورد علاقه مردم است. چاپلين شخصاً آن را بر ديگر فيلم هايش ترجيح مي داد. در فيلم بعدي خود به نام سيرك (1928)، آن ولگرد كوچولو به فكر دلقك شدن مي افتد. فيلمي صامت با ساختاري زيبا كه در جريان ناطق شدن سينما ساخته شد و در 1929، جايزه اسكار بهترين فيلمنامه، بازيگري، كارگرداني و بهترين فيلم (تهيه كنندگي) را به خود اختصاص داد. چاپلين در جريان ساخت اين فيلم، درگير دادگاه طلاق از همسر دومش بود و از جانب اخلال گرايان مذهبي متهم به اهانت شده بود؛ چنان كه مي خواست خودكشي كند.
  2. bandarabasi

    چارلی چاپلین

    به بهانه 122 سالگرد تولد سِر چارلز اسپنسر چاپلین با پول مي شود خانه خريد ولي آشيانه نه، رختخواب خريد ولي خواب نه، ساعت خريد ولي زمان نه، مي توان مقام خريد ولي احترام نه، مي توان کتاب خريد ولي دانش نه، دارو خريد ولي سلامتي نه، خانه خريد ولي زندگي نه و بالاخره ، مي توان قلب خريد، ولي عشق را نه.آموخته ام … که تنها کسي که مرا در زندگي شاد مي کند کسي است که به من مي گويد: تو مرا شاد کردي آموخته ام … که مهربان بودن، بسيار مهم تر از درست بودن است آموخته ام … که هرگز نبايد به هديه اي از طرف کودکي، نه گفت آموخته ام … که هميشه براي کسي که به هيچ عنوان قادر به کمک کردنش نيستم دعا کنم آموخته ام … که مهم نيست که زندگي تا چه حد از شما جدي بودن را انتظار دارد، همه ما احتياج به دوستي داريم که لحظه اي با وي به دور از جدي بودن باشيم آموخته ام … که گاهي تمام چيزهايي که يک نفر مي خواهد، فقط دستي است براي گرفتن دست او، و قلبي است براي فهميدن وي آموخته ام … که راه رفتن کنار پدرم در يک شب تابستاني در کودکي، شگفت انگيزترين چيز در بزرگسالي است آموخته ام … که زندگي مثل يک دستمال لوله اي است، هر چه به انتهايش نزديکتر مي شويم سريعتر حرکت مي کند آموخته ام … که پول شخصيت نمي خرد آموخته ام … که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگي را تماشايي مي کند آموخته ام … که خداوند همه چيز را در يک روز نيافريد. پس چه چيز باعث شد که من بينديشم مي توانم همه چيز را در يک روز به دست بياورم آموخته ام … که چشم پوشي از حقايق، آنها را تغيير نمي دهد آموخته ام … که اين عشق است که زخمها را شفا مي دهد نه زمان آموخته ام … که وقتي با کسي روبرو مي شويم انتظار لبخندي جدي از سوي ما را دارد آموخته ام … که هيچ کس در نظر ما کامل نيست تا زماني که عاشق بشويم آموخته ام … که زندگي دشوار است، اما من از او سخت ترم آموخته ام … که فرصتها هيچ گاه از بين نمي روند، بلکه شخص ديگري فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد آموخته ام … که آرزويم اين است که قبل از مرگ مادرم يکبار به او بيشتر بگويم دوستش دارم آموخته ام … که لبخند ارزانترين راهي است که مي شود با آن، نگاه را وسعت داد
  3. راه سبز امید

    چارلی چاپلین

    چارلي چاپلين مي گويد آموخته ام که با پول مي شود خانه خريد ولي آشيانه نه، رختخواب خريد ولي خواب نه، ساعت خريد ولي زمان نه، مي توان مقام خريد ولي احترام نه، مي توان کتاب خريد ولي دانش نه، دارو خريد ولي سلامتي نه، خانه خريد ولي زندگي نه و بالاخره ، مي توان قلب خريد، ولي عشق را نه آموخته ام که... تنها کسي که مرا در زندگي شاد مي کند کسي است که به من مي گويد: تو مرا شاد کردي آموخته ام ... که مهربان بودن، بسيار مهم تر از درست بودن است آموخته ام ... که هرگز نبايد به هديه اي از طرف کودکي، نه گفت آموخته ام ... که هميشه براي کسي که به هيچ عنوان قادر به کمک کردنش نيستم دعا کنم آموخته ام ... که مهم نيست که زندگي تا چه حد از شما جدي بودن را انتظار دارد، همه ما احتياج به دوستي داريم که لحظه اي با وي به دور از جدي بودن باشيم آموخته ام ... که گاهي تمام چيزهايي که يک نفر مي خواهد، فقط دستي است براي گرفتن دست او، و قلبي است براي فهميدن وي آموخته ام ... که پول شخصيت نمي خرد آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگي را تماشايي مي کند آموخته ام ... که خداوند همه چيز را در يک روز نيافريد. پس چه چيز باعث شد که من بينديشم مي توانم همه چيز را در يک روز به دست بياورم آموخته ام ... که چشم پوشي از حقايق، آنها را تغيير نمي دهد آموخته ام ... که اين عشق است که زخمها را شفا مي دهد نه زمان آموخته ام ... که وقتي با کسي روبرو مي شويم انتظار لبخندي جدي از سوي ما را دارد آموخته ام ... که هيچ کس در نظر ما کامل نيست تا زماني که عاشق بشويم آموخته ام ... که زندگي دشوار است، اما من از او سخت ترم آموخته ام ... که فرصتها هيچ گاه از بين نمي روند، بلکه شخص ديگري فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد آموخته ام ... که لبخند ارزانترين راهي است که مي شود با آن، نگاه را وسعت داد
×
×
  • اضافه کردن...