جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'پارک دانشجو'.
3 نتیجه پیدا شد
-
سعت تهران هماکنون در حدود 636 هکتار است. بیش از هزار و 700 بوستان کوچک و بزرگ در جای جای این شهر قرار دارند؛ بوستانهایی که قرار است محلی باشند برای آرامش و تفرج شهروندان تهرانی. از روزگاری که محدودهای از محله سنگلج به بوستان بدل شد و محلی شد برای شهروندان تهرانی تاکنون بیش از 70سال میگذرد. در این 70سال هر روز بر پهنه فضای سبز و بوستانهای پایتخت افزوده میشود و امکانات تازهای در آن برای آسایش بیشتر شهروندان قرار میگیرد. این بوستانها در حافظه شهر تهران یادآور اتفاقات و مسائل بسیاری هستند؛ برخی از آنها با اتفاقات سیاسی پیوند خوردهاند و برخی نیز موضوعات اجتماعی را در پس نامشان حفظ کردهاند. در این بخش بوستانهای معروف پایتخت بدون توجه به اتفاقاتی که در پسشان وجود داشت، معرفی میشوند. این بوستانها تنها بهدلیل استقبال شهروندان برای معرفی انتخاب شدهاند. ساعی؛ پارک جنگلی وسط شهر در سال 1324 مهندس کریم ساعی 12 هکتار از زمینهای حاشیه خیابان ولعیصر را در محدوده منطقه 6 شهرداری تهران درختکاری کرد. این زمینها پس از درختکاری در اختیار وزارت کشاورزی قرار گرفت. 5سال بعد با تلاشهای وی که استاد دانشگاه تهران بود، این محوطه درختکاری شده به شکل پارک جنگلی طراحی شد. این پارک پس از طراحی همچنان در اختیار وزارت کشاورزی وقت بود اما با توسعه شهر تهران و واقع شدن این پارک درمحدوده شهر، بوستان ساعی در سال 1334 یعنی 10سال پس از آنکه طراحی اولیهاش شکل گرفت، به شهرداری تهران واگذار شد و سازمان پارکهای شهرداری پس از تجهیز این پارک را در اختیار عموم گذارد. وسعت بوستان ساعی ۱۲۰۰۸۲ مترمربع و دارای 6ورودی است. در پی توسعه و تجهیز بوستان، بناهایی مانند جوی، برکه، آبشار و زمین بازی درست شدهاند و در قسمتی از پارک که به باغ ژاپنی معروف است پرندگان آبزی هم نگهداری میشوند. در قسمت حیاتوحش پارک، حیوانات دیگری نگهداری میشوند که از جمله آنها میتوان به خرگوش ، قوچ ، غاز ، قو ، مرغابی ، سنجاب ،طوطی وحشی و طاووس اشاره کرد. پوشش گیاهی پارک نیز بسیار متنوع است و از میان آنها میتوان به چنار، کاج تهران، سرو شیرازی، سرو نقرهای، سرو بادبزنی، سرو تبری، برگبو، افرا، نارون، سدروس، ماگنولیا، یاس وحشی، ژنیگو، زالزالک، گردو و سیب اشاره کرد. ملت؛اولین بوستان مورد علاقه تهرانیها بوستان ملت حدود 34 هکتار مساحت دارد. این بوستان ابتدا زمین بایری بود که پس از توسعه تهران در امتداد خیابان ولیعصر قرار داشت. از اینرو ساخت بوستانی در حاشیه این خیابان و در این زمین بایر مورد توجه قرار گرفت. در سال1347 و هنگامی که طرح جامع شهر تهران تصویب شد و به اجرا در آمد، فاز اول اجرای این پارک مورد توجه قرار گرفت. ابتدا حدود یککیلومتر از حاشیه خیابان ولیعصر بهصورت یک پیاده راه طراحی و ساخته شد تا حاشیه این خیابان با نام«بلوار کنار جاده» معروف شود. پس از آن در سال 1353 طرح کلی احداث بوستان ملت در زمینهای بایر ضلع جنوبی ساختمان صدا و سیما مطرح شد. علی محمد مختاری، رئیس فعلی سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری تهران که در آن روزگار بهعنوان کارمند در سازمان پارکها مشغول فعالیت بود، بوستان ملت را طراحی کرد و بر نحوه اجرای آن نظارت داشت. بوستان ملت پارکی با تپههای مختلف بود که به روش پارکسازی اروپای شمالی پیریزی شد. در این پارک دو دریاچه کوچک مصنوعی، مجموعهای برای نگهداری حیاتوحش و همچنین فضاهای مختلف سبز طراحی و اجرا شد. بوستان ملت از همان روزهای آغازین بهرهبرداری در سال 1353 مورد توجه شهروندان تهرانی قرار گرفت و محلی برای تجمع شهروندان محسوب میشد. شاید همین توجه شهروندان به این پارک بود که تا به امروز همچنان مدیریت شهری را به حفظ و افزودن امکانات جدید به آن ترغیب میکند. 2سال پیش نخستین آبنمای موزیکال در بوستان ملت و در دریاچه مصنوعی وسط بوستان شروع به فعالیت کرد. پس از آن نیز یک استخر بزرگ که باقیمانده از دریاچهای کوچک در قسمت جنوبی بوستان بود، محلی شد برای احداث پردیس سینمایی ملت. همچنین نصب سردیس مشاهیر ایران و تندیس امیرکبیر در این بوستان همچنان بوستان ملت را در میان بوستانهای تهران، برجسته ساخته است. این بوستان هماکنون نیز مورد توجه شهروندان بسیاری است و احداث پردیس سینمایی ملت به جاذبههای این مجموعه افزوده است. این بوستان نزد تهرانیها بهعنوان نخستین پارک برای معرفی تهران به گردشگران خارجی قلمداد میشود و نزد مردم تهران از اهمیت ویژهای برخوردار است. پارک شهر؛ بوستانی بر ویرانه محله سنگلج اولین بوستان رسمی تهران که بر زمینهای محله سنگلج پی ریزی شد، پارکشهر نام گرفت. این بوستان در سال 1327 توسط نوزدهمین شهردار تهران احداث شد. حسام الدین دولت آبادی فرزند مهدی متخلص به حسام و با نام مستعار عبدالحسین بر زمینهای بایر محله سنگلج که پیش از آن برای کاشت سیب زمینی مورد استفاده قرار گرفته و به نتیجه نرسیده بود، بنای نخستین پارک و بوستان تهران را پی ریزی کرد. مساحت این پارک تقریبا ۲۵ هکتار است و ۸ در ورودی دارد. درون این پارک موزه صلح تهران، آکواریوم پارک شهر تهران، استخر، ورزشگاه، کتابخانه و... وجود دارد. این بوستان از جنوب به خیابان بهشت، از شمال به خیابان فیاضبخش، از شرق به خیابان خیام و از غرب به خیابان وحدت اسلامی محدود میشود. لاله؛ برآمده از زمینهای جلالیه ابتدا زمین اسبدوانی جلالیه نامیده میشد؛ محلی بود برای تمرین ارتش و نیروهای نظامی. اما پس از آنکه ارتش این قطعه زمین 35هکتاری را به وزارت دارایی واگذار کرد، در سال 1345 این قطعه زمین بهصورت یک پارک طراحی شد و به بهرهبرداری رسید. ماجرا از این قرار بود که در سال 1343 ارتش اراضی جلالیه را در ازای مطالبات وزارت دارایی به آن وزارتخانه انتقال داد. وزارت آبادانی و مسکن وقت پس از تصمیمگیری نهایی توسط نهادهای حکومتی ماموریت یافت برای این منطقه طرحی تهیه کند. قسمت شمال پارک برای تاسیسات فرهنگی عمومی از جمله موزه فرش و چند موزه دیگر اختصاص یافت و قسمت جنوبی صرفا برای پارک درنظر گرفته شد. طرح آن بهوسیله طراح معروف فرانسوی «ژوفه» و سایر طراحان پارکسازی که ایرانی بودند، تهیه شد. سایر عملیات اجرایی بهعهده شهرداری تهران گذاشته شد. شهرداری عملیات اجرایی را طبق طرح ارائه شده توسط طراح فرانسوی ادامه داد تا سرانجام در سال ۱۳۴۵ این پارک به بهرهبرداری رسید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ نام این پارک به لاله تغییر یافت. بوستان لاله یکی از متنوعترین بوستانهای تهران به لحاظ پوشش گیاهی است. در این بوستان بیش از 77 گونه گیاهی شناسایی شده است. گونههای گیاهی پارک عبارتند از: چنار، کاج تهران، اقاقیا، سرو، سدروس، ارغوان، بید مجنون، سرو نقرهای، ماگنولیا، کاتالپا، سپیدار، زبان گنجشک، کبوده، افرا، نارون، نوئل، نوئل آبی، لیلکی، زربین، سروتبری، عرعر، ابریشم، گردو، نخل و... . طراحی پارک نیز عبارت است از: باغ ژاپنی که در ضلع جنوب شرقی پارک به مساحت 5/2هکتار به سبک پارکهای ژاپن طراحی و احداث شده و آبنما و نهرهای مارپیچ دارد. محوطه میزهای شطرنج که در خیابانهای شمالی پارک در دسترس علاقهمندان است. آبنمای بزرگ پارک و زمینهای بازی کودکان و زمین ورزشی پارک که در قسمت شمالی پارک واقع است و شامل زمینهای والیبال و بسکتبال است که با توری محصور و مشخص شدهاند. تندیس خیام، مجسمه ابوریحان، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مرکز تئاتر عروسکی از دیگر امکانات پارک است. غرفههای خدماتی و تفریحی نیز در قسمت جنوب غربی پارک شامل چند کافیشاپ، مرکز ارائه خدمات کامپیوتر و اینترنت و مرکز ارائه خدمات عکاسی و فیلمبرداری است. نخستین مرکز اطلاعرسانی شهرداری تهران هم در این محوطه قرار دارد. غرفههای فروش صنایعدستی و محصولات فرهنگی نیز در قسمتشمالغربی پارک واقع شدهاند. مسجد پارک با معماری الهام گرفته از معماری اسلامی، در جنوب غربی پارک بنا شده است. این بوستان از آنجا که به دانشگاه تهران نزدیک است، محلی است برای حضور بسیاری از دانشجویان. این پارک همچنین مورد توجه بسیاری از شهروندان تهرانی است. بوستان نهجالبلاغه؛روددرهای که پارک شد بوستان نهج البلاغه یکی از روددرههای هفتگانه تهران است که بخش شمالی آن چندی است به بوستان تبدیل شده است. این بوستان با عنوان دهکده گردشگری نهج البلاغه نیز معروف شده است. بوستان نهج البلاغه که بیش از ۳۵هکتار وسعت دارد، در بخش وسیعی از دره فرحزاد بین بزرگراه نیایش، بزرگراه همت و غرب بزرگراه یادگار امام احداث شدهاست. طول این بوستان 5/1کیلومتر و عرض متوسطش ۳۰۰متر است. همچنین اختلاف ارتفاع سطح تا کف پارک، ۵۵ متر و دارای شیب بین ۱۰ تا ۳۵ درجه است. بوستان نهجالبلاغه دارای 8تراست پیادهرو طولی ۱۲۰۰ متری، 3تراست پیادهرو عرضی ۳۰۰متری، ۹۰۰۰مترمربع مسیر دوچرخهسواری، ۱۸۰۰مترمربع فضای ورزش همگانی، ۸۰ واحد آلاچیق، 2پل عابر پیاده روی دره و صدها نیمکت و چراغ برق است. در عمیقترین نقطه این بوستان فضایی بکر و طبیعی به چشم میخورد که آب حاصل از قناتها در آن جریان دارد. برای ساخت این بوستان یک میلیون و 500هزار ساعت کار انجام و بیش از ۱۵میلیارد تومان هزینه شدهاست. این بوستان همچنین دارای مسجد، پارکینگ ۷۵۰واحدی، ۴۰سرویس بهداشتی، فضاهای جانبی برای استراحت خانوادهها و 3مجموعه بازی برای کودکان است. جمشیدیه؛ بوستانی آرمیده بر دامن البرز شاید تنها بوستانی که در دامنههای البرز جای گرفته، بوستان جمشیدیه تهران است. این بوستان بهدلیل همجواری با کوههای کلکچال از محبوبیت خاصی بین تهرانیها برخوردار است. این بوستان که امتزاجی از سنگ و و گیاه است، توانسته فضایی زیبا بهوجود آورد و یکی از دیدنیترین بوستانهای تهران بهشمار رود. مساحت این بوستان حدود ۱۰ هکتار بوده و در انتهای خیابان شهید باهنر (نیاوران) واقع شده و از شمال به کوه کلکچال، از جنوب به باغ دولو، از شرق به خیابان جمشیدیه و از غرب به جاده کلکچال محدود است. از ویژگیهای اینپارک، دریاچه، آبشار مجاور و نیز آبنماهای سنگی است که جلوهای خاص دارند. این پارک در ابتدای مسیر اصلی صعود به پناهگاه کلکچال قرار دارد. پارک جمشیدیه دارای 4 در ورودی است که ارتفاع در ورودی اول از سطح دریا ۱۸۲۰ متر و در ورودی بعدی ۲۱۰۰متر است. در جوار این بوستان، بوستان فردوسی قرار دارد که در سال۱۳۷۵ ساخته شد. این بوستان در راستای گسترش بوستان جمشیدیه است. مساحت پارک نزدیک به ۱۳۲هزارو 700 متر مربع است. ترکیب دو عنصر سنگ و گیاه همانند بوستان جمشیدیه در این پارک کوهستانی زیبایی خاصی را نمایان میسازد. مساحت گلکاری در این پارک 6هزار و 317مترمربع است. در این پارک رستورانهای گوناگونی وجود دارد که هر یک از آنها نمادی از زیبایی و آداب و رسوم قومهای ایرانی را به نمایش میگذارند. چیتگر؛ بزرگترین تفرجگاه تهرانیها پارک جنگلی چیتگر از پارکهای جنگلی شهر تهران است که در غرب این شهر جای گرفته. مساحت تقریبی این پارک هزار و 450 هکتار است. این بوستان در طول سالهای گذشته و با توجه بیشتر نهادهای شهری از جمله شهرداری منطقه 22 توانسته است به امکانات متناسب برای گذران اوقات فراغت شهروندان تجهیز شود. پارک چیتگر از دیرباز مرکز جذب جمعیت جهت گذراندن اوقات فراغت ساکنان شهرتهران بوده است. این پارک از حیث جغرافیایی تقریباً در حد وسط فاصله تهران و کرج و مجموعه شهرکهای اقماری پیرامون قرار گرفته است. این پارک از جنوب به اتوبان و خط متروی تهران ـ کرج، از شمال به اتوبان در حال احداث رسالت و از غرب به پیکانشهر و باغ گیاه شناسی محدود میشود. با تکمیل احداث دریاچه چیتگر که از بهار سال 91 آبگیری آن آغاز میشود پارک چیتگر بیش از پیش مورد توجه شهروندان تهرانی قرار خواهد گرفت. همچنین احداث بزرگترین مرکز تفریحی و گردشگری کشور با عنوان هزار و یک شهر در جوار پارک چیتگر میتواند این مجموعه را به مجموعهای منحصر به فرد تبدیل کند. مساحت دریاچه چیتگر در حدود 355هکتار و با گنجایش 35میلیون مترمکعب آب طراحی شده است. بوستان ولایت؛تحول تازه در جنوب سال گذشته ( 17اسفند ) همزمان با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در پادگان قلعه مرغی و کاشت 2 اصله نهال در این پادگان قدیمی، مارتن برای تبدیل بیش از 70هکتار از این پادگان به بوستان آغاز شد. پس از 77 روز کار بالاخره در 3خرداد ماه سال 90 فاز اول بوستان ولایت آماده بهرهبرداری شد. این بوستان در تهران، انتهای اتوبان نواب، تقاطع اتوبان تندگویان و در زمینهای پادگان قلعهمرغی احداث شده است. فاز یک این بوستان که در مجموع 270هکتار مساحت دارد، با 70هکتار مساحت در سال 1390 به بهرهبرداری رسید. این پروژه شامل رینگ سواره پیرامونی، پیست دوچرخه سواری، گشتگاه پیاده (باغراه ایرانی)، مسیرتندرستی، زمینهای بازی کودکان و بزرگسالان، پیست اسکیت، سرویسهای بهداشتی و... است. اطراف سایت به طول 6/3کیلومتر است که کاربریهایی همچون پیست دوچرخه سواری، مسیر سلامت، مسیر چند منظوره، مسیرهای پیاده، باغات و همچنین بسیاری از کاربریهای ورزشی، خدماتی و تفریحی در آن واقع شده است. احداث شهر بانوان در بوستان ولایت، نصب سردیسهای برنزی 52 سردار شهید، بزرگترین شهر بازی سرپوشیده خاورمیانه در بوستان ولایت و بسیاری از کاربریهای مختلف تفریحی و تفرجگاهی در این بوستان پیشبینی شده است. وسعت و موقعیت این محدوده در شهر تهران و همچنین هویت تاریخی موجود در آن با توجه به کاربریهای گذشته، اهمیت ویژهای به این پروژه بخشیدهاست. ضوابط و مقررات اجتماعی و فرهنگی برای کاربریهای داخلی بهمنظور بهرهوری حداکثری برای تمامی گروههای جنسی، جسمی و سنی، تامین امنیت اجتماعی، برجا گذاشتن بزرگترین تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در سطح شهر، الگویی مناسب جهت توسعه درونی سایر کلانشهرها، هویت این بوستان مجموعهای از عملکردهای تفریحی، اوقات فراغت و تفرجگاهی است. استفاده از تکنولوژیهای نوین ارتباطی و تصویری، از جمله ویژگیهای این بوستان اعلام شده است. بوستان ولایت با توجه به محاسبات انجام شده پذیرش حداقل 150 هزار نفر در روز را دارد و نکته حائز اهمیت در این مجموعه همجواری بوستان با اتوبانهای نواب، حقشناس، شهید چراغی و نزدیکی به اتوبانهای بهشت و آزادگان است.وجود ایستگاه خط شماره 3 متروی تهران نیز از نکات قابل توجه دسترسی سایر گردشگران به مجموعه است. همچنین در مجموعه بوستان ولایت چندین مجموعه پارکینگ روباز با گنجایش نهایی 3500 واحد به همراه کندرو سرتاسری پیرامونی که عدمنفوذ بار ترافیکی وسایط نقلیه به اتوبانهای اطراف را به همراه خواهد داشت، از مزیتهای قابل تأمل این مجموعه است. بوستان بعثت؛ پارکی در حاشیه جنوبی تهران بوستان بعثت در سال 52 در حاشیه بزرگراه بعثت در جنوب تهران احداث شد. مساحت این پارک در حدود 35 هکتار است و دارای فضایی مفرح با بیش از 100 گونه گیاهی است. از جمله ویژگیهای این پارک وجود یک هواپیمای داکوتای قدیمی است که در گوشهای جای گرفته است. این بوستان محل تردد و تفرج بسیاری از ساکنان جنوب شهر بوده و تا مدتها تنها بوستان فرامنطقهای جنوب شهر قلمداد میشد. پارک بعثت درون خود امکانات تفریحی و تفرجی مناسبی دارد و محلی است برای گذران اوقات فراغت ساکنان پایتخت. منبع: همشهری آنلاین
- 29 پاسخ
-
- 4
-
-
- پارک فدائیان اسلام
- پارک قیطریه
-
(و 27 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
- پارک فدائیان اسلام
- پارک قیطریه
- پارک لاله
- پارک ملت
- پارک نهج البلاغه
- پارک نوروز
- پارک نیاوران
- پارک چیتگر
- پارک هنرمندان
- پارک های تهران
- پارک ولایت
- پارک گفتگو
- پارک پردیسان
- پارک آلاله
- پارک آب و آتش
- پارک آزادی
- پارک آزادگان
- پارک بانوان
- پارک باغ ایرانی
- پارک بعثت
- پارک جمشیدیه
- پارک جنگلی لویزان
- پارک جنگلی یاس
- پارک دانشجو
- پارک رازی
- پارک ساعی
- پارک سرخه حصار
- پارک شهر
- پارک طالقانی
-
پارک دانشجو داستان پارک دانشجو نوشته «سید مهدی شجاعی » لازم به توضیح است که سید مهدی شجاعی این داستان را در شماره 12 مجله نیستان در سال 75 چاپ نمود که به ذائقه مسئولان دانشگاه آزاد خوش نیامد و کار به دادگاه و سرانجام توقیف نشریه انجامید . دست بلند کرد و ظریف و دخترانه گفت : پارک دانشجو . نگه داشتم . مانتو کرم روشن پوشیده بود با روسری ژرژت قهوه ای . موهای مش کرده زیتونی اش به اندازه یک کف دست از روسری بیرون بود و به سمت بالا خمیده بود . کلاسوری در دست داشت و عینک تیره ای که حالا وقت غروب دیگر به کارش نمی آمد .وقتی سوار شد یک دکمه دیگر مانتویش را هم از پایین باز کرد که راحتتر بنشیند و احتمالا استرچ سرخابی اش را هم بیشتر به رخ بکشد و گفت :لطف کردین. گفتم : خواهش می کنم . البته من پارک دانشجو نمی رم ولی تا .... حرفم را برید و گفت : چه بهتر ! منم پارک دانشجو نمی رم . مبهوت و وارفته گفتم : اِ ... ولی ... شما ... گفتین ... پس کجا می رین؟ گفت : حالا چرا اینقدر هول شدین . من که چیزی نگفتم . راست می گفت. ماجرا بیشتر به عقب افتادگی من از اوضاع و احوال زمانه برمی گشت. برای اینکه تا حدودی قضیه را جمع کرده باشم گفتم : از این تغییر تصمیمتون یه کمی تعجب کردم . با خونسردی گفت : از اولشم تصمیم نداشتم برم پارک دانشجو . حالا دیگر کاملا حق داشتم گیج شوم . مانده بودم چه جوابی بدهم که مثل حرف قبلی خیلی پرت و پلا نباشد . وقتی از مطهری به سمت پایین وارد شریعتی شدم ، چند خانم دیگر دست تکان دادند و هر کدام چیزی گفتند . یکی گفت پیچ شمیران ، دیگری گفت سینما ریولی سومی گفت تا پمپ بنزین و ... گفتم : فکر کنم اینها هم هیچکدام جاهایی که می گن ، تصمیم ندارن برن . لبخندی زد و گفت : برای من فرق نمی کنه . هر جا شما بگین می ریم . دوباره دستپاچه شدم و بی تأمل گفتم : من پیشنهاد خاصی ندارم و چشمم به کلاسورش افتاد و برای اینکه حرفی زده باشم ، گفتم : مگه شما دانشجو نیستین ؟ می توانست با همین یک جمله کلی مرا دست بیندازد و بخندد . برای اینکه پارک دانشجو رفتن یا نرفتن چه ربطی به دانشجو بودن می توانست داشته باشد . ولی نخندید . بلکه کاملا جدی گفت : - چرا ، دانشجوام ! دانشگاه آزاد ! برای همین مجبورم به هر شکلی که شده پول شهریه مو در بیارم هر دو ، تلخ به هم نگاه کردیم و من در سکوت به رانندگی ادامه دادم . از پمپ بنزین سر بهار شیراز هم گذشتیم و در شریعتی که حالا به سمت پایین یک طرفه می شد ، ادامه دادیم . هنوز پنجاه متر در خیابان یک طرفه پیش نرفته بودیم که دیدم بنزی با نور بالا و فلاشر روشن ، از منتها الیه سمت چپ ، بالا می آید . عصبی و بی اراده به سمت چپ پیچیدم و درست شاخ به شاخ ، او را وادار به توقف کردم . هیچوقت از این عادتها نداشتم که بخواهم شخصاً با خلاف کسی مقابله کنم . چه بسا خودم هم گاهی از این خلافها مرتکب می شدم ولی شرایط عصبی آن لحظه ، قدرت فکر کردن را از من سلب کرده بود . ماشین بنز درست سپر به سپر من ایستاد و راننده کلافه و عصبی از ماشین پیاده شد . مسافر دانشجوی من وحشتزده و طلبکار گفت : گاوت زایید . این چه کاری بود کردی ؟! مگه عقلتو از دست دادی ؟ در حالیکه از ماشین پیاده می شدم ، گفتم : آنقدر طبیعی دعوا می کنی که یک لحظه فکر کردم زنمی .و ادامه دادم : تو بشین . حرف نزن . راننده ماشین که عصبی و دست به کمر ایستاده بود ، با نزدیک شدن من ، تقریباً فریاد زد : آقا چه کاره هستن ؟ به داخل ماشین نگاه کردم و دیدم که تنهاست ، بدون راننده . گفتم : آقا خودشون رانندگی می کنن ؟ راه آرام آرام داشت بند می آمد و ماشینها ، به کندی ، بوق زنان و عصبی از کنارمان رد می شدند . چند نفری هم که معمولاض در خیابانها منتظر دعوا هستند ، به سمت ما آمدند . طرف که دوست نداشت در این شرایط خیلی معطل شود ، آمرانه گفت : من عجله دارم ! الان باید مجلس باشم . با نگاهی به خیابان و سمت و سوی مشینش گفتم : پس خوب شد جلوتونو گرفتم . راه مجلس درست خلاف این جهته . اشتباه اومدین . دو سه نفری بلند خندیدند و او فهمید که اشتباه بدی کرده است ، به اطراف نگاه کرد و دنبال مفر تازه ای گشت . چشمش به مسافر دانشجوی من افتاد که در زیر نگاه او سعی می کرد موهای اضافه اش را به زیر روسری بکشاند . احساس می شد طرف سوژه مناسبی پیدا کرده برای منحرف کردن بحث . طلبکارانه پرسید : خانم چه کاره اند ؟ با خونسردی گفتم : ایشون هم راه دانشگاه رو اشتباهی گرفته . مثل شما که راه مجلسو ... پلیس رسید و هنوز از موتور پیاده نشده پرسید : چه خبره راهو بند آوردین ؟ در حالیکه به سمت ماشینم می رفتم به پلیس گفتم : من کاری ندارم . منتظر شما بودم این شما و این هم آقای ورود ممنوع . سوار شدم به زحمت قدری دنده عقب گرفتم و خودم را از معرکه بیرون کشیدم . در آینه مصافحه راننده و پلیس را دیدم و راهی که خلوت می شد . وقتی از شلوغی در آمدیم مسافر دانشجو نفس عمیقی کشید و گفت : تر زدن به این مملکت رفت . گفتم : کی ؟ گفت : همینها که یه نمونه شو دیدی ! گفتم : همشون یه جور نیستن . گفت : اغلبشون همینجورن . گفتم : می دونی اینها چه جوری درس خوندن ؟ گفت : نه و لبهایش را جوری کج و کوله کرد که یعنی فرقی نمی کند یا علاقه ای به دانستنش ندارم . گفتم : وحشتناک بوده . توجه اش جلب شد : چی ؟ گفتم : توجه و مراقبتشون .علاقمند پرسید : به چی ؟ گفتم : به کسب حلال ۀ گفت : یعنی چه ؟ گفتم : اینجور که شنیدم پدرهاشون اغلب مقید بودن که این بچه ها تو ایام تحصیل نون حلال بخورن . می گفتن : نون حروم ، برکت علم رو از بین می بره . شنیده ام حتی بعضی هاشون مقید بودند که خودشون از عرق جبین نون تحصیلشون رو در بیارن . از لذت و ثروت و رفاه می گذشته اند تا درست درس بخونن . مشکوک نگاهم کرد و پرسید : خب حالا که چی ؟ گفتم : هیچی . اینها که با این مراقبت درس خونده ان ، اینجوری از آب درآمدن ، وای به حال شماها که دارین پول تحصیلتونو از این راهها در می آرین . وای به حال مملکتی که فردا تحصیلکرده هاش ... پرخاشگرانه و طلبکارانه حرفم را برید و گفت : مگه چیه ؟ دزدی که نمی کنیم . زحمت می کشیم ، به قول خودت از عرق جبینمون پول در می آریم . خندیدم . آنقدر که او هم از خنده من به خنده افتاد . گفتم : رشته ات چیه ؟ گفت : پزشکی . گفتم : آناتومی نخوندین ؟ گفت : چرا . همه واحداشو گذروندیم . گفتم : مثل اینکه ... آناتومی نخوندین . عصبانی دست برد طرف دستگیره در و گفت : اگه کار دیگه ای به جز تحقیر بلد نیستین پیاده شم ؟ خونسرد و کشیده گفتم : بلدم . از پشت کوه که نیامدم ... ولی یه سوال دیگه ام دارم : همه دانشجوها از همین طریق جبین و اینها ارتزاق می کنن یا اینکه جور دیگه ای هم میشه درس خوند ؟ گفت : شهریه گرونه . یا باید روی پول خوابیده باشی ، یا چاره دیگه ای نیست . گفتم : هست . اینهمه دانشجو ... نمی دانم چرا عصبی شد و فریاد زد : تو فکر میکنی من از این آدمهای کنار خیابونی ام ؟ به شوخی گفتم : نه خب شما وسط تر ایستاده بودی ! دهانش را گشادتر و شل و ول تر کرد و گفت : قربون عمه جانت بری با این شوخی های بی مزه ات . گفتم : اتفاقاً داشتم می رفتم همانجا که تو دست بلند کردی . بی اراده و ناخودآگاه رسیده بودیم به پارک دانشجو . گفتم : اینم پارک دانشجو . بفرمایید . گفت : مثل اینکه راستی راستی از پشت کوه اومدی .و گفتم : نه ، ولی تصمیم دارم برم همون طرفها . از دست شماها . با عصبانیت پیاده شد ، در را محکم به هم کوبید و گفت : لجن ! وقتم را تلف کردی . دندانهایم را به هم فشردم و سعی کردم جواب ندهم . و از سر چهارراه مقابل پارک دانشجو پیچیدم به سمت بالا . زنی میانه سال دست بلند کرد که : پارک ملت . نگه نداشتم .
-
چکیده: پارک دانشجو ،پارکی است که قبل از انقلاب اسلامی در تقاطع دو شریان اصلی شهر در آن روزگار- که حیاتی بوده و هستند- ساخته شدساخت این پارک همزمان با شکل گیری ابتدایی ساختار فعلی شهر صورت گرفت. پارک دانشجو بیش از اینکه به عنوان یک پارک مستقل شناخته شود،بیشتر به عنوان پارکی نام برده می شود که در همسایگی بزرگترین بنای تئاتر تهران که محل گردهمایی هنرمندان ،هنر دوستان و دانشجویان می باشد،در کنار سالن تئاتر شهر، قرار دارد.بنا بر این دادن بهتر است که به آن عنوان پارک تماتیک(مو ضوعی ) داده شود، پارکی آمیخته با هنر. همچنین با توجه به مکان استقرار این پارک در محدوده فرهنگی پایتخت و همجواری با چندین دانشگاه، انتظار می رود که به عنوان یکی از پارکهای مهم شهر شناخته شودو به عنوان یک پارک در مقیاس شهری عمل کند،اما متا سفانه اینگونه نیست. این روز ها پارک دانشجو به عنوان مکان امن و پاکیزه ای برای دقایقی درنگ وآسودن در سایه درختان محسوب نمی شود.کمتر پدر و مادری است که حاضر باشد کودکش را برای بازی به این پارک ببرد.بنابر این جز در مواقعی خاص از روز(بیشتر عصرها،پیش از غروب) کمتر کودک یا خانواده ای در پارک دیده می شود.اینجا مکانی است برای رد وبدل کردن مواد مخدرو مکانی برای تجمع افراد مشکل دار و مطرود جامعه. اما مشکل کجاست؟ در ادامه سعی بر این خواهد بود که بیشتر به این مساله پرداخته شود. کلید واژه ها: پارک،امنیت،هنر، تئاتر شهر ،تفریح،باغ ایرانی،مدرنیسم،پست مدرنیسم،آب،محور،المان شاخص،تکرار،معضل اجتماعی،مواد مخدر صدف طلایی / کارشناس معماری، دانشجوی کارشناسی ارشد معماری منظر دانشگاه تهران، ورودی 85 / نشریه اینترنتی معماری منظر
- 3 پاسخ
-
- 3
-
-
- فضای سبز
- فضای سبز پارک دانشجو
-
(و 18 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
- فضای سبز
- فضای سبز پارک دانشجو
- مهندسی فضای سبز
- محوطه تئاتر شهر
- مشکلات پارک دانشجو
- معماری منظر
- معرفی پارک دانشجو
- کف سازی پارک
- گونه های گیاهی پارک
- پارک دانشجو
- المان شاخص
- امکانات فرهنگی پارک
- امکانات تفریحی پارک
- تئاتر شهر
- تاریخچه پارک دانشجو
- تاریخچه تئاتر شهر
- تحلیل پارک دانشجو
- تحلیل سبک پارک دانشجو
- ساختمان تئاتر شهر
- سبک پارک دانشجو