جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'مقررات'.
3 نتیجه پیدا شد
-
[h=3]زمین استاندارد والیبال[/h] ابعاد زمین والیبال طبق قوانینی که توسط فدراسیون بینالمللی والیبال نوشته شدهاست، زمین بازی والیبال باید مستطیلیشکل، و طول آن ۱۸ متر (۶۰ فوت) و عرض آن ۹ متر (۳۰ فوت) باشد. خط وسط که در مرکز آن قرار دارد، زمین را به دو قسمت ۹ متری تقسیم میکند، و همچنین در ۳ متری از هرطرف آن، خط حمله یا خط پایان قرار دارد. تور والیبال نیز به طور مستقیم بالای خط مرکز، و ارتفاع آن ۲٫۴۳ متر (۸ فوت) برای مردان، و ۲٫۲۴ متر (۷ فوت و ۴ اینچ) برای زنان است. در استانداردهای والیبال، حاشیههای زمین حداقل باید نزدیک ۲ متر (۶ فوت) در هرطرف با خط زمین فاصله داشته باشد. سقف سالن نیز باید فضای بازی عاری از هرگونه موانع به ارتفاع ۷ متر (۲۳ فوت) از کف زمین باشد. تمام خطهای کشیده شده در زمین بازی نیز، ۵ سانتیمتر (۲ اینچ) ضخامت دارند. روش چرخش در بازی والیبال پس از دریافت امتیاز توسط تیم، اعضای آن باید در جهت عقربههای ساعت در زمین بچرخند. این یک نکته مهم و جزو تاکتیکهای والیبال سالنی به حساب میآید. این تاکتیک باعث میشود که تمام بازیکنان در تمام مناطق بازی کنند و همیشه در منطقه دفاع یا حمله نباشند. همانند شکل که با چرخش منظقه «۲» به منطقه «۱»، به همین ترتیب تمام مناطق جایگزین یکدیگر میشود. یک تیم باید حتماً قبل از سرویس تیم مقابل، در جهت عقربههای ساعت بچرخد. هنگامی که سرویس زده میشود، بازیکنان جلوی خط حمله میتوانند موقعیتهای خود را تغییر دهند و حرکت کنند اما بازیکنان پشت خط نمیتوانند به جلوی آن بیایند و دفاع یا حمله کنند. آنها باید تمام اقدامات حمله را از پشت خط حمله انجام دهند. [h=3]پست[/h] لیبرو: دریافت سرویس ۲- توپگیری ۳- ارسال پاس برگشتی پاسور (سِتر): ارسال پاس مناسب هم از نظر تکنیکی و هم از نظر تاکتیکی ۲- دفاع روی تور ۳- سرویس ۴- توپگیری پشت خط زن (قطر پاسور): اسپک ۲- دفاع روی تور ۳- سرویس ۴- توپگیری دریافت کننده بیرونی (قدرتی زن): (قطر پاسور) (اسپکر): دریافت سرویس ۲- اسپک ۳- دفاع روی تور ۴- سرویس ۵- توپگیری ۶- حمله سرعتی زن (قطر لیبرو):۱-اسپک سرعتی ۲-دفاع ۳-سرویس [h=3]توپ[/h]نوشتار اصلی: توپ والیبال در استانداردها، توپ باید به شکل کروی (گرد) و از جنس چرم انعطافپذیر یا چرم مصنوعی باشد. درغیر این صورت باید از لاستیک یا موارد مشابه این دست ساخته شده باشد. رنگ توپ میتواند هم یکنواخت و هم ترکیبی از رنگها باشد. بعد از آزمایش بسیاری که فدراسیون جهانی از رنگهای مختلف برای توپ گرفت، یک آزمایش را با رنگهای زرد، آبی و سفید در مسابقات قهرمانی جهانی در سال ۱۹۹۸ ژاپن انجام داد؛ که معرفی این توپ، جای توپهای سفید سنتی شد.در توپهای از جنس چرم مصنوعی، رنگ ترکیبی مورد استفاده در مسابقات رسمی بینالمللی باید با استانداردهای فدراسیون والیبال منطبق باشد. در استانداردهای بینالمللی، پیرامون توپ ۶۵ تا ۶۷ سانتیمتر و وزن آن ۲۶۰ تا ۲۸۰ گرم است. فشار داخل توپ نیز باید ۰٫۳ تا ۰٫۳۲۵ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع باشد. [h=3]داوری[/h]هر مسابقهٔ والیبال دو داور اصلی دارد یکی داور اول که در بالای تور میباشد و دیگری داور دوم میباشد که روبروی داور اول میایستد و در مواقعی خاص اجازهٔ سوت زدن نیز دارد. چهار داور خط دور تا دور زمین والیبال میایستند و با پرچم داور اول را در امر قضاوت یاری میدهند. دو داور هم پشت میز منشی هستند یکی داور منشی و دیگری هم کمک منشی که کار ثبت امتیازات، تعویضها و اخطارها را بر عهده دارند. سرداور هم به عنوان ناظر میبایست در تمام دیدارها حضور داشته باشد. [h=3]دیگر[/h] پاس بالای سر، یکی از مشخصترین عملیات والیبال است. هرگز نباید به توپ مشت زد، بلکه باید آن را با دو دست پاس داد. پاس دادن از عقب نیز نشاندهنده همین عمل است. پاس دادن، ست زدن و فرستادن توپهای بلند از بالای تور صورت میگیرد. حرکت توپ در هوا در پرتاب آرام توپ از بالای تور اجرا میشود. اگر قبل از تماس با توپ دستها دور شوند، توپ به وسط پیشانی برخورد خواهد کرد. همیشه باید به توپ نگاه کرد. ابتدا پاها را حرکت داده، آنها را خم کرده و بدن را در زیر توپ قرار داد. به منظور حفظ تعادل و توازن یکی از پاها را به آرامی در جلوی پای دیگر قرار داده، زانوها را خم کرده و سپس باید تمام بدن را راست کرد. به عنوان یک قانون کلی شستها را در حالت اشاره به طرف عقب و بینی نگهدارید. بازوها را راحت قرار داده و تا آن جایی که امکان دارد حرکات را بسیار ساده انجام داد. شست و دو انگشت اول به این عمل قدرت بخشیده و بقیه انگشتان به آن جهت میدهند. بهترین و معمولترین مرحله والیبال (حرکت توپ در هوا) میباشد. برخی معتقدند که برای شروع تمرینات میتوان از بادکنک استفاده کرد. تمرین پرتاب توپ پس از پرش برای گرفتن آن بسیار مؤثر است و مفید. البته همیشه پس از رسیدن توپ به نقطه اوج این عمل را انجام ندهید. فشار داخل توپ، ۰٫۳ تا ۰٫۳۲۵ (کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) است. به طور کلی به کسی که به عنوان پیشه و حرفه خود به بازی والیبال میپردازد بازیکن والیبال گفته میشود. هر تیم شامل ۱۲ بازیکن میشود.. که ۶ نفر آنها در زمین قرار دارند. سه بازیکن در خط جلو و سه بازیکن در خط عقب قرار میگیرند. هر تیم دارای ۶ تعویض است و هر بازیکن میتواند ۲ بار تعویض شود، یعنی هر بازیکن میتواند یک بار داخل و یک بار خارج شود. زمانی که توپ سرو میشود، سه بازیکن خط جلو باید در جلوی بازیکنان خط عقب قرار گیرند. بازیکن از قطاع دایره سمت راست خط عقب با یک دست سرو میزند. زمانی که توپ در زمین وارد میشود، بازیکنان میتوانند برای پرتاب توپ به هر نقطهای حرکت کنند، حتی اجازه دارند که برای جلوگیری از تماس توپ با زمین، به خارج از زمین بروند. دو تیم ۶ نفری با یکدیگر روبرو میشوند. داور در بالای تور قرار گرفته و ناظر بر اجرای مسابقه بوده و سوتی در دست دارد. سرداور نیز مقابل او قرار میگیرد. در اینجا تیمی که سرویس را دریافت میکند، منتظر توپ میشود. بازیکنان در وضعیت آمادهباش بوده و دستها، انگشتان، بازوها و پاها در حالات مطلوب قرار میگیرند. بازیکنان در مرکز زمین میایستند و در این محل بیشتر حملهها شکل میگیرد، به طوری که یکی از آنها در نزدیک تور ایستاده و بقیه بازیکنان فرم w را تشکیل میدهند. معمولاً ضربهٔ اول متعلق به پاسور نمیباشد و هنگام دریافت، بازیکنان باید توپ زده شده توسط تیم مقابل را به دست پاسور رسانده تا او توپ را به دیگر بازیکنان پاس دهد و آنها توپ را به زمین مقابل بفرستند. بعد از هر رالی که مالکیت توپ عوض شود تیمی که سرویس کننده میشود قبل از سرویس باید بازیکنانش تغییر جا بدهند به این تغییر جا چرخش میگویند. پاس بریده نیز از پاسهای سرعتی به بازیکن میانی است. [h=3]سرویس[/h] سرویس زدن عملی است که به منظور وارد کردن توپ در بازی به کار میرود. در هنگام سرویس زدن باید به نکات زیر توجه کرد: هنگام ضربه زدن به توپ (سرویس) حتماً باید توپ را به اندازه کافی و به دور از هر دودست پرتاب کرد و با یک دست به توپ ضربه زده شود. هنگام سرویس زدن نباید پاها را روی خط و یا درون زمین خودی قرار داد و باید از خط فاصله داشته باشد. توپ حتماً باید از تور عبور کرده و درون زمین حریف پرتاب شود (قبلاً اگر هنگام سرویس زدن توپ به تور برخورد میکرد خطا محسوب میشد ولی در حال حاضر خطایی محسوب نمیشود). [h=4]انواع سرویس[/h] ۱- سرویس (Serve): حرکتی برای شروع رالی که بازیکن با ضربه زدن به توپ از پشت خط انتهایی زمین توپ را به زمین حریف میفرستد ۲-سرویس امتیاز (Ace): سرویس که مستقیماً بدون بازگشت توپ به زمین خودی منجر به کسب امتیاز شود. ۳- سرویس یکضرب (Silver-Bullet Ace): سرویسی که با خوابیدن مستقیم در زمین حریف و بدون تماس بازیکنان حریف به امتیاز تبدیل شود. ۴- سرویس ساده روبه تور (Underhand Serve): سرویس سادهای که بازیکن با یک دست و به حالت ایستاده به زیر توپ ضربه میزند و معمولاً در والیبال حرفهای کاربرد ندارد ۵- سرویسهوایی (Sky ball): سرویسی که در آن توپ ارتفاع زیادی دارد تا حریف را گمراه کند. ۶- سرویس چرخشی (Topspin Serve): نوعی سرویس که در آن بازیکن با چرخاندن مچ دست به توپ چرخشی در جهت جلو میدهد تا توپ زودتر به زمین بخورد و مسیر مستقیمی طی کند. سرویس چرخشی غیر پرشی در والیبال حرفهای کاربرد ندارد ۶-سرویس موجی (Float Serve): نوعی سرویس که در آن توپ بدون چرخش حرکت میکند تا مسیر حرکتش غیرقابل پیشبینی باشد. ۷-سرویس پرشی (Jump Serve): نوعی سرویس که بازیکن به هوا میپرد و مانند یک مهاجم به توپ ضربه میزند. ۸-سرویس پرشی موجی (Jump Float Serve): نوعی سرویس موجی که بازیکن در هنگام ضربه زدن به بالا میپرد. ۹- سرویس زنوشوهری (Husband & Wife Serve): وقتی سرویس بین دو دریافتکننده تیم مقابل فرود بیاید و هر یک به امید دیگری آن را رها کند. ۱۰- سرویس آبنباتی (Lollipop Serve): سرویس ساده قوسدار ۱۱-سرویس پاولوفی (Pavlovian Serve): سرویسی که بلافاصله پس از سوت داور بدون هیچ تأملی زده شود. ۱۲- سرویس ملخی (Grasshopper Serve): سرویسی که به نظر میرسد به تور خواهد خورد اما به شکل عجیبی عبور کند ۱۳-پردهپوشی (Screening): مسدود کردن دید بازیکنان حریف در زمان سرویس زدن بازیکن خودی که خطا محسوب میشود ۱۴-تعویض سرویس (Side-out): وقتی که تیمی که دریافتکننده سرویس است امتیازی کسب کند و حق سرویسزدن را به دست بیاورد. [h=2]روش تمرین پلیومتریک[/h]این روش تمرین در دهه ۱۹۶۰ توسط دانشمندان اتحاد جماهیر شوروی ابداع شد. هدف این بود که قدرت پرش ورزشکاران روسی بیشتر شود. به تدریج این تکنیک در بین تمام کشورها رواج پیدا کرد، چون ثابت شد این روش در اکثر ورزشهایی که نیازمند دویدن سریع و پرش هستند بسیار مؤثر است. پلیومتریکها تمریناتی هستند که عضلات را قادر میسازند تا در کوتاهترین زمان ممکن به حداکثر توان دست یابند. انجام این تمرینات قدرت فوقالعادهای به فرد میدهد و کمک میکند تا پرش عمودی خود را -که یکی از مهمترین ویژگیهای یک والیبالیست است- افزایش دهد. این تمرینات میتواند سرعت و عکس العمل فرد را در والیبال بسیار افزایش دهد و میتواند حتی پرش وی را تا ۴۰–۵۰ اینچ و حتی تا ۶۰ اینچ (۱۰۰–۱۵۰ سانتیمتر) افزایش دهد. تمرینهای پلیومتریک در یک مدت کوتاه زمانی نیروی زیادی را از سیستم عصبی و عضلانی ورزشکار میگیرد، همچنین فشار زیادی را به مفاصل او وارد میکند، اگر این تمرینات خارج از برنامهریزی صحیح و دقیق انجام گیرد ممکن است آسیبهای سختی را بر روی مفاصل و عضلات ایجاد کند. نمونهای از پرشهای پلیومتریک، پرشهای عمودی پشت سر هم و پرشهای موسوم به box depth (عمق خرک) میباشند که هر دوی آنها برای والیبالیستها آشنا میباشند. در هر دوی این تمرینات، بدن نسبت به زمین عکس العمل نشان میدهد. در هر دو تمرین ورزشکار روی زمین فرود میآید و بلافاصله دوباره بالا میپرد. هنگامی که پاها به زمینمیخورند، بدن (به ویژه عضلات پا) مجبور میشوند که وزن شخص را جذب کنند. این نیرو که باعث جذب وزن بدن میشود در واقع انرژی است که میتوان از آن بهره برد. این انرژی برای مدت یک هزارم ثانیه ذخیره میشود و سپس هنگامی که عضلات شل میشوند تلف میشوند و از بین میروند. کلید کار، بهره بردن از این انرژی با حداکثر سرعت ممکن برای دوباره بلند شدن از زمین است و این همان کاری است که تمرینات عمودی پشت سر هم و پرشهای باکس دمپس بدن را برای آن آماده میکنند. [h=2]کنفدراسیونها[/h] نقشهٔ کنفدراسیونهای قارهای عضو افآیویبی فدراسیون بینالمللی والیبال یا به اختصار افآیویبی (FIVB)، کنفدراسیون بینالمللی ورزشهای والیبال، والیبال ساحلی و والیبال چمنی است که در سال ۱۹۴۷ (میلادی) در پاریس، فرانسه تشکیل شد و هماکنون ۲۲۰ کشور عضو آن هستند.[۱۳] مقر فیفا در لوزان، سوئیس واقع شدهاست. بیش از پنج کنفدراسیون قارهای در ریاست افآیویبی هستند: کنفدراسیون والیبال آسیا (AVC) در آسیا و اقیانوسیه کنفدراسیون والیبال آمریکای جنوبی (CSV) در آمریکای جنوبی کنفدراسیون والیبال آفریقا (CAVB) در آفریقا کنفدراسیون والیبال اروپا (CEV) در اروپا کنفدراسیون والیبال آمریکای شمالی مرکزی و کارائیب (NORCECA) در شمال، آمریکای مرکزی و کارائیب منبع:[Hidden Content]
-
اگرچه ریسک در عملیات اعتباری بانکها و موسسات مالی و تا حدودی ریسک بازار، ناشی از نوسان قیمت داراییهاست، و قیمت کالاها و خدمات در حوزه عملیات بانکی و مالی از دیر باز شناخته شده اما ریسک به مفهوم امروزی به گونهای که تقریبا حوزه وسیعی از عملیات مالی موسسات را پوشش دهد، پدیدهای جدید و مربوط به دو دهه اخیر است. شاید بتوان سقوط نظام برتون وودز و انتقال نظام پولی جهان از برابریهای ثابت به برابریهای شناور در سال 1974 را نقطه عطفی در زمینه ورود ریسک به حوزه تجارت و مبادلات مالی خارجی کشورها تلقی كرد. تا قبل از این مقطع دولتها نقش بسیار موثری در حفظ ثبات مالی و جلوگیری از بروز تنشهای مالی ناشی از تغییر برابریهای ارزی داشتند و حمایت آنان از نظام ارزی و پرداختهای خارجی کشور خود عامل تثبیت کنندهای قوی ارزیابی میشد. لیکن از زمان حاکمیت نظام شناور ارزی در حوزه ارزهای معتبر و جهانروا و نیز با گسترش سریع تجارت و مالیه بین الملل، نظام پولی جهانی به عنوان منشا ریسک بزرگی در حوزه مبادلات مالی خارجی کشورها ظاهر شده است. تغییرات برابری مداوم ارزهای عمده جهانی نه تنها قدرت خرید حجم دارائیها و ذخایر خارجی کشورها را در معرض مخاطرات ناشی از نوسان نرخ قرار میدهد بلکه با این تغییرات، به طور مستمر قدرت خرید جهانی حجم مشخصی از صادرات کالاها و خدمات کشورهای فاقد ارزهای معتبر، در معرض کاهش و افزایش قرار دارد. این وضعیت، یعنی تشدید پدیده ریسک در حوزه عملیات مالی و اعتباری خارجی از ابتدای دهه 80 به عنوان عاملي موثر در ایجاد بحرانهای اقتصادی کشوری و منطقهای نقش عمدهای داشته است. با بروز اولین نشانههای ناشی از غفلت و تغافل کشورها به این عامل بیثباتی جدید که از ابتدای دهه هشتاد میلادی در قالب انواع بحرانهای مالی در کشورهای مختلف ظاهر شد، این فکر تقویت شد که لازم است ترتیبات مالی و نظارتی ویژهای مطمح نظر قرار گیرد تا از طریق تقویت بنیادهای مالی و سرمایهای موسسات مالی کشورها، امکان پیشگیری از بروز این بحرانها فراهم شود. بخش عمدهای از مقررات بال برای نظام بانکی، مقررات نظارتی حاکم بر نهادهای مالی بازار سرمایه، مقررات نظارتی حاکم بر شرکتهای بیمه و صندوقهای تامین اجتماعی و نیز مقررات نظارتی حاکم بر نظام همزمان پرداخت و تسویه دیون و مطالبات که در دهههای 80 و 90 میلادی تدوین شده، برای تقویت بنیان مالی موسسات کشوری و عدم بروز نکول در ایفای تعهدات این موسسات طراحی شده است. هدف اصلی از تدوین و اجرای این مقررات آن است که حتی الامکان از تبدیل بحرانهای مالی کوچک کشوری به بحرانهای منطقهای که به سهولت با سیستمیک شدن بحران از طریق آثار سر ریز آن اتفاق میافتد ، جلوگیری شود. ریسک به عنوان پدیدهای تعریف شده است که زیان بالفعل و مستقیم از طریق کاهش جریان درآمدی و زیان سرمایهای بر موسسه وارد میکند. گروهی از اقتصاددانان تعریف وسیعتری از پدیده ریسک ارائه داده و بروز هر گونه پیشامد و واقعهاي را که به صورت بالقوه از طریق اعمال و ایجاد محدودیت بر ظرفیت و فعالیتهای سازمان امکان تحقق اهداف سازمان را متزلزل كند نیز ریسک تعریف كردهاند. اگر تعریف موسعی را که از پدیده ریسک به شرح فوق ارائه شده است بپذيريم، آن گاه میباید ریسک را به عنوان امری ذاتی و تفکیک ناپذیر از نظام اقتصادی بازار ارزیابی کرد و به این ترتیب تعریف ، شناسایی و اندازه گیری پدیدههای ریسکی در حوزه فعالیتهای مالی و اقتصادی اجتناب ناپذیر خواهد بود. مقابله با پدیدههای ریسکی در فعالیتهای مالی و اقتصادی مستلزم طراحی و اجرای چارچوب جامع مدیریت ریسک است. آنچه در چارچوب مدیریت جامع ریسک برای موسسات و شرکتها و بانکها و به طور کلی واحدهای خرد توصیه میشود، از آنچه در سطح بخش و کلان توصیه ميشود، تا حدودی متفاوت است. در حالی که برای واحدهای خرد مباحثی نظیر شناسایی ، احتراز از پدیده ریسکی، برخورد اصلاحی، خرید پوشش، تعریف آستانه و سقف، سرمایه گیری و تقویت بنیان مالی موسسه حائز اهمیت است، برای مقام ناظر بخشی و کلان، موضوع بیشتر از جنبه تدوین مقررات و قوانین نظارت، ارائه راهکارها و گسترش بازارها و مسؤولیتهای مقام ناظر در این زمینهها واجد اهمیت تلقی میشود زیرا ایجاد ثبات و اطمینان در بازارها یکی از وظایف اصلی مقام نظارتی بخشی و کلان به شمار ميآيد. اگر چه پدیده ریسک و روشهای مقابله با آن در یک چارچوب جامع مدیریت ریسک برای کلیه موسسات و سازمانها مطرح و مهم تلقی میشود اما تجارب دو دهه گذشته حکایت از آن دارد که این مجموعه مقررات برای پنج گروه از موسسات از اهمیت حیاتی و بلافاصله برخوردار است. این پنج گروه از موسسات شامل بانکها و موسسات غیر بانکی بازار پول، موسسات مالی بازار سرمایه و بورس اوراق بهادار، شرکتهای بیمه، صندوقهای بازنشستگی و تامین اجتماعی و بالاخره نظام تسویه همزمان پرداخت مطالبات و بدهیهاست. به همین دليل سازمانهای مالی جهانی نظیر صندوق بین المللی پول، بانک جهانی، بانک تسویه بین المللی و تعدادی دیگر طی دهه گذشته به گردآوری و تدوین مقررات نظارتی در زمینههای فوق اقدام كردهاند. این مجموعه مقررات در واقع به جمع آوری بهترین تجارب کشوری در سطح جهان مربوط میشود. مجموعههاي مذكور در اختیار کشورهای در حال توسعه و اقتصادهای نوظهور قرار داده شده است تا از این طریق موفق به اجرای بهترین تجارب جهانی شوند و از آزمون و خطا دراین زمینهها پرهیز كنند. در حوزه فعالیت بانکها و موسسات غیر بانکی بازار پول ، دو مجموعه مقررات در زمینه روشهای مدیریت ریسک توسط کمیته بال تحت عناوین بال (1) و بال (2) تدوین شده و در اختیار فعالان بازار و مقامات نظارتی بانکی کشورها قرار گرفته است. مقررات بال (1) در سال 1988 تدوین و درآن دو مقوله اساسی کفایت سرمایه و طبقه بندی دارائیهای بانکها از لحاظ درجه ریسک اعتباری آنها پوشش داده شده است. مقررات بال (1) از ابتدای دهه 90 میلادی در بانکهای عمده بزرگ بین المللی به مرحله اجرا گذارده شد. به فاصله کوتاهی پس از اجرای این مقررات و در اواخر دهه 90 مشخص شد مقررات مزبور از بسیاری جنبههای بانکداری بین المللی دچار ضعف و نقص است. به همین دلیل در اوایل دهه حاضر مقررات جدیدی با عنوان بال (2) تدوین و برای اجرا به بانکها و مقامات ناظر بانکی پیشنهاد شد. مقررات جدید از نظر پوشش ریسکها، نه فقط ریسک اعتباری بلکه ریسک بازار و ریسک عملیاتی را نیز تحت نظر و مطالعه قرار داده است. علاوه بر آن در قالب مقررات جدید بال به موضوع نظارت، به خصوص نظارتهای داخلی بانکها از اين منظر كه بانکها دارای سیستمهای مدیریتی ریسک مناسب بوده و بر اجرای آن نظارت داخلی داشته باشند، توجه عمیقی معطوف شده است. مقررات جدید بال تاکید اساسی را بر شفاقیت و انضباط بازار قرار داده است و از این ديدگاه توصیههایی جدی در زمینه مسؤولیت پذیری، شفافیت، انتشار اطلاعات، کیفیت اطلاعات و امثال آن ارائه کرده است. موضوع مدیریت جامع ریسک فقط به حوزههای پيشگفته محدود نمیشود، بلکه طیف وسیعی از مقررات داخلی، قوانین و مقررات نظارتی، توسعه و تعمیق بازارها، طراحی و نوسازی ابزارها و مدیریت و زمامداری را در بر ميگيرد. به همین دلیل لازم است کشورهای در حال توسعه و اقتصادهای نوظهور، در گذار اقتصاد ملی خود از کنترلهای دولتی و محدودیتهای ساختاری به نظام اقتصاد بازار، مجموعه مقررات و قوانین ناظر بر بازارها را مورد بازبینی قرار دهند. در این بازبینی تاکید شده است کشورها باید از تجارب خوب و موفق جهانی در این زمینه بهره ببرند و ضرورتی ندارد به صورت آزمون و خطا هزینههای اجتماعی سنگینی را در این خصوص تحمل کنند. منبع
-
- 1
-
- فعالیت اقتصادی
- مقررات
-
(و 10 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
ضوابط و مقررات شهرسازي و معماري براي معلولين جسمي وحركتي
Mohammad Aref پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در حقوق و قوانین شهری
پيوست مصوبه مورخ 8/3/68 فصل اول: ضوابط مطلوب طراحي فضاي شهري 1 ـ 1 ـ پياده رو 1ـ 1 ـ 1 ـ حداقل عرض مفيد پياده رو 120 سانتيمتر باشد. 1ـ 1 ـ 2 ـ رعايت حداقل 120 سانتيمتر فاصله از ديوار براي هر نوع مانعي كه به هر علت نصبآن در پياده رو برنامه ريزي ميگردد اجباري است. 1ـ 1 ـ 3 ـ حداكثر شيب عرض پيادهرو دو درصد باشد. 1ـ 1 ـ 4 ـ حداكثر شيب طولي پيادهرو هشت درصد باشد. 1ـ 1 ـ 5 ـ حداكثر شيب قسمت اتصال بين دو پيادهرو كه نسبت به هم اختلاف سطح دارند درسرپيچ، سه درصد باشد. 1ـ 1 ـ 6ـ ايجاد جدول يا اختلاف سطح بين پيادهرو و سواره الزامي است. 1ـ 1 ـ 7 ـ ايجاد جدول به ارتفاع حداقل 5 سانتيمتر بين پياده رو، باغچه ياجوي كنار پياده روالزامي است. 1ـ 1 ـ 8 ـ پوشش كف پيادهرو بايد از مصالح سخت و غيرلغزنده باشد. 1ـ 1 ـ 9 ـ هرگونه شيرفلكه و ساير اجزاي تأسيسات شهري در فلكه معابر بايد در محفظهمناسب در نظر گرفته شود. 1ـ 1 ـ 10 ـ همسطح بودن هرگونه درپوش با سطح پيادهرو الزامي است. 1ـ 1 ـ 11 ـ استفاده از هرگونه شبكه در سطح پياده رو ممنوع است. 1ـ 2 ـ پلهاي ارتباطي بين پيادهرو و سوارهرو 1ـ 2ـ 1ـ پيشبيني پلهاي ارتباطي بين پيادهرو و سوارهرو و حداكثر در هر 500 متر فاصله الزامياست. 1ـ 2ـ 2ـ اتصال پلهاي ارتباطي و پيادهرو بايد بدون اختلاف سطح باشد، در صورت وجوداختلاف سطح، رعايت ضوابط ذكر شده در فصل سطح شيبدار الزامي است. 1ـ 2ـ 3ـ حداقل عرض پلهاي ارتباطي كه در امتداد مسير پياده رو نصب ميشوند، برابر عرضپياده رو باشد. حداقل عرض پلهاي ارتباطي عمود بر مسير پيادهرو 150 سانتيمتر باشد. 1ـ 2ـ 4ـ محل ارتباط پيادهرو و سوارهرو بايد داراي علائم حسي قابل تشخيص براي نابينايانباشد. 1ـ 2ـ 5ـ ساختن پل يا سطح لغزنده ممنوع است. 1 ـ 3ـ محل عبور عابر پياده در سوارهرو: 1ـ 3ـ 1ـ ايجاد خط كشي عابر پياده در سوارهرو در كليه تقاطعها و حداكثر در هر 500 متر الزامياست. 1ـ 3ـ 2ـ ايجاد خط كشي عابر پياده در محل تردد معلولان و در مكانهاي خاص آنها الزامي است. 1ـ 3ـ 3ـ ساختن پلهاي ارتباطي بين پيادهرو و سوارهرو در امتداد خط كشي الزامي است. 1ـ 3ـ 4ـ پيشبيني دستگاه توليدي صداي خبر كننده به هنگام عبور آزاد براي عابر پياده جهتاستفاده نابينايان در تقاطعهاي پرتردد الزامي است. 1ـ 3ـ 5ـ كفسازي محل خط كشي عابر پياده بايد از جنس قابل تشخيص براي هدايت نابينايانباشد. 1ـ 4 ـ توقفگاه 1ـ 4ـ 1ـ براي توقف وسيله نقليه به منظور پياده و سوار شدن معلولان از وسيله نقليه درخيابانهاي اصلي شهر ايجاد خليج (پيشرفتگي سواره رو در پيادهرو) به عمق حداقل 60/3 متر و بهطور حداقل 12 متر با ارتباط مناسب با پيادهرو الزامي است. 1ـ 4ـ 2ـ اختصاص دو پاركينگ ويژه معلولان با نصب علامت مخصوص در كنار خيابان اصليو در 500 فاصله الزامي است. 1ـ 4ـ 3ـ در توقفگاههاي عمومي اختصاص 3 درصد فضاي توقفگاه به معلولان جسمي ـحركتي الزامي است. 1ـ 4ـ 4ـ حداقل عرض محل توقف اتومبيل معلولان با صندلي چرخدار 50/3 متر است. 1ـ 4ـ 5ـ محل توقف اتومبيل معلولان جسمي ـ حركتي ميبايد در نزديكترين فاصله به درهايورودي يا خروجي آسانسور باشد. 1ـ 4ـ 6ـ توقفگاههاي اختصاصي معلولان بايد به وسيله علامت مخصوص مشخص شود. 1ـ 5 ـ تجهيزات شهري 1 ـ ايستگاهها 1ـ 5ـ 1ـ پايانههاي اتوبوسراني درون شهري، مراكز شهري، و نزديك ساختمانهاي عموميپرتردد، احداث محل انتظار ايستگاه اتوبوس به عرض حداقل 140 سانتيمتر و همسطح با كفاتوبوس الزامي است. 1ـ 5ـ 1ـ 2 ـ شرايط دسترسي به محل انتظار مسافر در ايستگاههاي اتوبوس شهري مطابقشرايط اتصال پيادهرو به سوارهرو باشد. 1ـ 5ـ 1ـ 3ـ در ايستگاههاي قابل استفاده براي معلولان، پيشبيني سرپناه، حفاظ و نيمكت باارتفاع 45 سانتيمتر از كف الزامي است. 1ـ 5ـ 1ـ 4 ـ در محوطه پايانههاي مسافربري برون شهري رعايت كليه شرايط لازم براي امكانتردد معلولان الزامي است. 1ـ 5ـ 2ـ تلفن عمومي و صندوق پست 1ـ 5ـ 2ـ 1ـ در پايانههاي اتوبوسراني درون شهري، مراكز شهري و نزديك ساختمانهاي عموميپر تردد و مخصوص معلولان، پيشبيني تلفن عمومي و صندوق پست قابل استفاده براي معلولان بامشخصات زير الزامي است. 1ـ 5ـ 2ـ 1ـ 1ـ دسترسي به تلفن عمومي يا صندوق پس به صورت همسطح و يا باشيبمناسب براي معلولان صورت گيرد. 1ـ 5ـ 2ـ 1ـ 2 ـ پيشبيني فضاي آزاد به ابعاد حداقل 110 * 140 سانتيمتر در جلو تلفن و ياصندوق پست الزامي است. 1ـ 5ـ 2ـ 1ـ 3 ـ حداقل عرض در باجه تلفن عمومي 80 سانتيمتر باشد. 1ـ 5ـ 2ـ 1ـ 4 ـ حداكثر ارتفاع محل شكاف سكه، صفحة شماره گير تلفن و شكاف صندوق پست يكصد سانتيمتر از كف باشد. 1ـ 5ـ 2ـ 1ـ 5ـ پيشبيني پيشخوان در ارتفاع 80 سانتيمتر جهت استفاده معلولان در فضاي تلفنعمومي ضروري است. 1ـ 5ـ 3ـ در معابر و فضاهاي شهري و در محلهايي كه آبريزگاه عمومي احداث ميشود، ايجادحداقل يك آبريزگاه مخصوص معلولان الزامي است. در آبريزگاههاي بزرگ در ازاي هر ده واحد يكواحد آبريزگاه اضافه شود. فصل دوم: مناسب سازي معابر 2ـ 1ـ پيادهروهاي موجود 2ـ 1ـ 1ـ با استفاده از امكانات، حداقل عرض پيادهروهاي باريك به 90 سانتيمتر رسانيده شود. 2ـ 1ـ 2 ـ موانعي كه به هر علت در پياده رو قرار داشته و يا نصف گرديده و از حداقل عرض مفيد90 سانتيمتر ميكاهند (مانند مانع عبور وسائط نقليه، باجه تلفن، صندوق پست، دكه، تيربرق ...)بايد جابجا گردند. 2ـ 3ـ محل خط كشي عابر پياده 2ـ 3ـ 1 ـ محل عبور عابر پياده در سواره روها بايد اصلاح، تسطيح و به صورت خط كشي باحداقل عرض 150 سانتيمتر و قابل دسترسي به پيادهروها شود. 2ـ 3ـ 2 ـ وجود پلهاي ارتباطي در امتداد كليه خط كشيهاي عابر پياده الزامي است. 2ـ 3ـ 3 ـ جزيره وسط خيابان در محل خط كشي عابر پياده بايد قابل عبورصندلي چرخدار شود. 2ـ 4ـ توقفگاهها 2ـ 4ـ 1ـ در توقفگاههاي عمومي موجود بايد حداقل 2 درصد فضاي توقفگاه در نزديكترينفاصله به ورودي و خروجي و دسترسي مناسب به پيادهرو براي توقف اتومبيل معلولان جسميحركتي اختصاص يابد. اين عمل در وضع موجود از طريق تبديل فضاي سه محل توقف اتومبيلمعلول جسمي ـ حركتي امكانپذير است. فصل سوم: ضوابط كلي طراحي ساختمانهاي عمومي تعريف: منظور از اماكن عمومي در اين آييننامه، آن دسته از ساختمانهايي هستند كه يكي از انواعخدمات عمومي را در اختيار افراد جامعه قرار ميدهند. 3ـ1ـ وروديها 3ـ1ـ1ـ ورودي اصلي بايد براي استفاده معلولان نيز در نظر گرفته شود، و به سوارهرو يا پاركينگساختمان دسترسي مناسب داشته باشد. 3ـ1ـ2 ـ ورودي ساختمان حتي الامكان هم سطح پيادهرو باشد. 3ـ1ـ3ـ پيادهرو منتهي به ورودي معلولان بايد با علايم حسي مشخص شود. 3ـ1ـ4 ـ حداقل عمل فضاي جلو ورودي 140 سانتيمتر است. 3ـ1ـ5ـ وجود سايهبان به عرض حداقل 140 سانتيمتر بر روي فضاي جلو ورودي الزامي است. 3ـ1ـ6 ـ حداقل عرض بازشوها در ورودي ساختمان 160 سانتيمتر باشد. 3ـ2ـ راهرو 3ـ2ـ1ـ حداقل عرض راهرو 140 سانتيمتر است. 3ـ2ـ2ـ كف راهروها بايد غيرلغزنده باشد و از نصف كفپوشها با پرز بلند نيز خودداري شود. 3ـ2ـ3ـ در صورت وجود اختلاف سطح در كف راهرو بايد ارتباط با سطح شيبدار به صورتمناسبي تأمين گردد. 3ـ3ـ بازشوها (درو پنجره) 3ـ3ـ1ـ حداقل عرض مفيد هرلنگه در براي عبور صندلي چرخدار 82 سانتيمتر باشد. 3ـ3ـ2ـ در مورد درهايي كه به خارج باز ميشوند تأمين ديد كافي الزامي است. 3ـ3ـ3ـ حداكثر ارتفاع ديد از كف تمام شده 100 سانتيمتر باشد. 3ـ3ـ4ـ درها بايد داراي پاخور به ارتفاع 20 سانتيمتر باشند. 3ـ3ـ5ـ در صورت استفاده از درهاي چرخان، گردشي، كشويي، پيشبيني يك در معمولي بهعرض مفيد حداقل 80 سانتيمتر در جوار آنها براي استفاده معلولان الزامي است. 3ـ3ـ6ـ كليه درها بايد به سهولت باز و بسته شوند. 3ـ3ـ7ـ دستگيره درها بايد از نوع اهرمي بوده و فاصله داخلي بين آنها و سطح در 5/3 تا 7سانتيمتر باشد. 3ـ3ـ8ـ حداقل فاصله بين دو در متوالي چنانچه هر دو در به يك جهت باز شوند 200 سانتيمتر،چنانچه هر دو به سمت خارج باز شوند 120 سانتيمتر و چنانچه هر دو به داخل باز شوند 280سانتيمتر باشد. 3ـ3ـ9ـ درها بايد حتي المقدور بدون آستانه باشند. در صورت اجبار حداكثر ارتفاع آستانه 2سانتيمتر باشد. 3ـ3ـ10ـ به منظور تسهيل در حركت، پيشبيني 150 سانتيمتر سطح هموار در هر سوي در و 30سانتيمتر در طرفين آن الزامي است. 3ـ3ـ11ـ ارتفاع دستگيره از كف حداكثر 120 سانتيمتر باشد. 3ـ3ـ12ـ كليه درها و پنجرههايي كه تا كف داراي شيشه هستند در مقابل ضربه صندلي چرخدارمحافظ و از شيشه مقاوم ساخته شوند. 4ـ3ـ پله 3ـ 4ـ 1ـ وجود علائم حسي در كف؛ قبل از ورود به قفسه پله براي هشدار به نابينايان الزامياست. 3ـ 4ـ 2ـ عرض كف پله 30 سانتيمتر و حداكثر ارتفاع آن 17 سانتيمتر و حداكثر ارتفاع آن 17سانتيمتر باشد. 3ـ 4ـ 3ـ حداقل عرض پله 120 سانتيمتر باشد. 3ـ 4ـ 4ـ نصب دست انداز در طرفين پله الزامي است. 3ـ 4ـ 5ـ ارتفاع دست انداز از كف پله براي كودكان 60 سانتيمتر و براي بزرگسالان 85 سانتيمترباشد. 3ـ 4ـ 6ـ حداكثر قطر ميله دستانداز اعم از گرد يا صاف 3و5 سانتيمتر و حداقل فاصله آن ازديوارها 4 سانتيمتر باشد. 3ـ 4ـ 7ـ لبه پله كاملاً غيرلغزنده بوده و به وسيله اختلاف رنگ قابل تشخيص باشد. 3ـ 4ـ 8ـ نصب هرگونه لبه پله غيرهمسطح و گرد كردن لبه پله ممنوع است. 3ـ 4ـ 9ـ در كنارههاي عرضي پله؛ تعبيه لبه مخصوص براي جلوگيري از لغزش عصا الزامياست. 3ـ 4ـ 10ـ پاخور پله بايد بسته باشد و پيشامدگي لبه پله از پاخور نبايد بيش از 3 سانتيمتر باشد. 3ـ 4ـ 11ـ حداكثر مقدار پله بين دو پا گرد بايد 12 پله باشد. 3ـ 4ـ 12ـ حداقل عمق پاگرد پله 120 سانتيمتر و در پلههاي دو جهته همعرض پله باشد. 3ـ5ـ سطح شيبدار 3ـ5ـ1ـ حداقل عرض سطح شيبدار 120 سانتيمتر باشد. 3ـ5ـ2ـ براي سطوح شيبدار تا 3 متر طول حداكثر شيب 8 درصد با عرض 120 سانتيمتر باشد. 3ـ5ـ3ـ در سطوح شيبدار بيش از سه متر طول (تا حد مجاز 9 متر) در ازاي هر متر افزايش طول5 سانتيمتر به عرض مفيد آن اضافه و 5 درصد از شيب آن كاسته شود. 3ـ5ـ4ـ پيشبيني يك پاگرد به عمل حداقل 120 سانتيمتر و در هر 9 متر طول الزامي است. درسطوح شيبدار دو جهته عرض پاگرد برابر عرض سطح شيبدار خواهد بود. 3ـ5ـ5ـ كف سطح شيبدار بايد غيرلغزنده باشد. 3ـ5ـ6ـ سطوح شيبدار و ورودي ساختمان بايد مسقف باشد. 3ـ5ـ7ـ نصب ميله دستگرد در طرفين سطح شيبدار الزامي است. 3ـ5ـ8ـ ارتفاع ميله دستگرد از كف سطح شيبدار براي شخص نشسته 75 سانتيمتر براي شخصايستاده 85 سانتيمتر و براي كودكان 60 سانتيمتر باشد. 3ـ5ـ9ـ حداكثر قطر ميله دستگرد 5 و 3 سانتيمتر و حداقل فاصله بين آن و ديوار 4 سانتيمترباشد. 3ـ6ـ آسانسور 3ـ6ـ1ـ در ساختمانهاي عمومي كه براي دسترسي به طبقات از آسانسور استفاده ميشود وجودحداقل يك آسانسور قابل استفاده براي معلولان روي صندلي چرخدار الزامي است. 3ـ6ـ2ـ آسانسور بايد همسطح ورودي و يا در دسترس بلامانع صندلي چرخدار قرار گيرد. 3ـ6ـ3ـ حداقل فضاي انتظار در جلو آسانسور در هر طبقه 150*150 سانتيمتر مربع باشد. 3ـ6ـ4ـ آسانسور قابل استفاده براي معلولان بايد مشخصات زير را داشته باشد: 3ـ6ـ4ـ1ـ عرض مفيد 80 سانتيمتر؛ 3ـ6ـ4ـ2ـ مجهز به دو دركشويي با چشم الكترونيكي؛ 3ـ6ـ4ـ3ـ ابعاد مفيد اتاقك آسانسور 110 * 140 سانتيمتر؛ 3ـ6ـ4ـ نصف دستگيرههاي كمكي در ديوارههاي آسانسور در ارتفاع 85 سانتيمتر از كف اتاقكالزامي است. 3ـ6ـ5ـ در محلهاي پرتردد معلولان ارتفاع دكمههاي كنترل كننده آسانسور حداكثر 130سانتيمتر؛ حداقل برجستگي آن 5/1 سانتيمتر و حداقل قطر آن 2 سانتيمتر و نيز براي استفادهنابينايان قابل تشخيص باشد. 3ـ6ـ6ـ لازم است توقف آسانسور با صوت مشخص شود. 3ـ7ـ فضاهاي بهداشتي 3ـ7ـ1ـ در قسمتهايي از ساختمانهاي عمومي كه معلولان تردد مينمايند تعبيه سرويسبهداشتي مخصوص آنان الزامي است. 3ـ7ـ2ـ حداقل اندازه سرويس بهداشتي 170 * 150 سانتيمتر مربع باشد و قابليت گردشصندلي چرخدار در اين فضا الزامي است. 3ـ7ـ3ـ در سرويس بهداشتي بايد به بيرون باز شود و گشودن آن در مواقع اضطراري از بيرونامكانپذير باشد. 3ـ7ـ4ـ نصب كاسه مستراح به ارتفاع 45 سانتيمتر از كف الزامي است. 3ـ7ـ5ـ نصب دستگيرههاي كمكي افقي در طرفين كاسه مستراح به ارتفاع 70 سانتيمتر از كف و20 سانتيمتر جلوتر از لبه جلويي كاسه الزامي است. 3ـ7ـ6ـ نصب دستگيرههاي كمكي عمودي با فاصله 30 سانتيمتر از جلو كاسه و 40 سانتيمتربالاتر از نشيمن مستراح به روي ديوار مجاوري اجباري است. دامنه نوسان ميلههاي عمودي 80 تا120 سانتيمتر باشد. 3ـ7ـ7ـ نصب دستگيره اضافي بر روي قسمت داخلي در به ارتفاع 80 سانتيمتر از كف و 25سانتيمتر فاصله از محور لولا الزامي است. 3ـ7ـ8ـ دستشويي سرويسهاي بهداشتي بايد به نوعي نصف شوند كه بدون جابه جايي فردمعلول از روي مستراح توسط وي قابل استفاده باشد. 3ـ7ـ9ـ ارتفاع مناسب دستشويي از كف معلولان 75 تا 80 سانتيمتر باشد. 3ـ7ـ10ـ حداقل عمق بدون مانع در زير دستشويي 45 سانتيمتر باشد. 3ـ7ـ11ـ شيرهاي دستشويي بايد به صورت اهرمي و به راحتي باز و بسته شوند. 3ـ7ـ12ـ ارتفاع لبه پاييني آينه دستشويي معلولان از كف حداكثر 90 سانتيمتر باشد. 3ـ7ـ13ـ حداكثر ارتفاع آويز حوله و جاي صابون از كف 80 سانتيمتر 3ـ8ـ1ـ كليه اماكن؛ فضاهاي شهري و قسمتهاي از ساختمانهاي عمومي كه براي استفادهمعلولان طراحي و تجهيز گرديدهاند بايد به وسيله علامت ويژه معلولان مشخص گردند. 3ـ9ـ ساختمانهايي كه بخشهايي از آن مورد استفاده عمومي قرار ميگيرد و بايد براي معلولاننيز قابل استفاده باشند؛ به قرار زير است: دانشگاهها و مراكز فرهنگي بيمارستانها و درمانگاهها مسجد و مصلي آسايشگاهها مراكز ورزشي راه آهن ـ فرودگاه ـ ترمينال ـ مترو بخش اورژانس كليه فضاهاي درماني مراكز خدماتي ـ اداري مانند بانك و مؤسسات مالي و پست و تلگراف و تلفن مؤسسات دولتي 3ـ10ـ در ساير ساختمانهاي عمومي رعايت موارد زير الزامي است: 3ـ10ـ1ـ در مراكز آموزشي غيردانشگاهي بايد طبقه همكف يا ده درصد سطح زيربنا؛ برايمعلولان مناسب باشد. 3ـ10ـ2ـ كليه هتلها تا ظرفيت 25 اتاق بايد يك اتاق قابل دسترسي و استفاده با سرويسهايبهداشتي مناسب براي معلولان داشته باشد. در ازاي هر 25 اتاق اضافه پيشبيني يك اتاق مناسبديگر براي معلولان ضروري است. اين اتاقها بايد به طور يكنواخت در بين اتاقهاي معمولي هتلتوزيع گردند. 3ـ10ـ3ـ كليه مسافرخانهها و مهمانسراها تا ظرفيت 30 تخت بايد يك تخت و يك سرويسبهداشتي مناسب براي استفاده معلولان داشته باشند؛ در ازاي هر 30 تخت ديگر با سرويس بهداشتيمناسب براي معلولان اضافه شود. 3ـ10ـ4 ـ كليه ساختمانهاي اداري دولتي كه بيش از 20 نفر كارمند و حداقل 400 مترمربعمساحت داشته باشند براي اشتغال معلولان قابل استفاده باشد. 3ـ10ـ5ـ كليه پروانه ساختماني تجاري و همچنين كليه واحدهاي بيش از 100 متر مربع بايدبراي معلولان جسمي قابل دسترسي و استفاده باشد. 3ـ 11ـ مجتمعهاي مسكوني 3ـ11ـ1ـ در ساختمانهاي مسكوني كه تعبيه آسانسور اجباري است؛ بايد يك آسانسور مناسببراي معلولان نصب شده باشد. 3ـ11ـ2ـ كليه مجتمعهاي با بيش از 1000 مترمربع سطح و بيش از 10 واحد مسكوني بايدارتباطهاي عمودي و افقي و فضاهاي عمومي قابل استفاده براي معلولان جسمي ـ حركتي باشند. پانوشتها 2 ـ رجوع شود به بحث سطح شيبدار؛ پلهها؛ بالابرها 2ـ رجوع شود به بحث بازشوها 3 ـ حداقل زمان براي بسته شدن درهاي داخلي از حالت باز در 70 درجه تا حالت نيمه بسته در 5درجه؛ 3 ثانيه است. درهاي ورودي با نيروي معادل 4 كيلوگرم نيرو درهاي داخلي با نيروي كمتر از 2/2 كيلوگرم نيروباز شوند. فصل چهارم ضوابط توصيهاي مناسب سازي محيط شهر براي معلولان 4ـ 1ـ كاشت گياهاني كه ريختن ميوههاي آنها در اطراف پياده رو ايجاد لغزندگي نمايد ممنوعاست. 4ـ 2ـ چراغ راهنمايي كه در كنترل شخص معلول باشد بايد در دو طرف محل عبور نصب گردد. 4ـ 3ـ ايجاد زمان كافي براي عبور ايمن معلولان از محل خط كشي عابر پياده الزامي است. 4ـ 4ـ وسايل نقليه عمومي بايد به بالابرهاي مكانيكي براي دستيابي معلولان به داخل آنهامجهز گردد. 4ـ 5ـ در صورتي كه ارتفاع سكوي مسافربري همسطح كف وسيله نقليه عمومي باشد بايد يكسكوي فلزي مكانيكي بين ايستگاه و اتوبوس براي هدايت معلولان به داخل اتوبوس تعبيه گردد. 4ـ 6ـ مشخص كردن قسمت بخصوصي از اتومبيل و ديگر وسايل نقليه با كمترين فاصله ازدرهاي ورود و خروج براي استفاده معلولان الزامي است. اين محلها بايد بدون صندلي و مجهز بهكمربند؛ دستگيره؛ بستهاي ديگر براي ثابت نگاهداشتن صندلي چرخدار در برابر حركتهاي ناگهانيباشد. 4ـ 7ـ صندليهاي چرخدار با عرض كم جهت استفاده معلولان در داخل هواپيما بايد در اختيارآنان قرار داده شود. 4ـ 8ـ ضروري است كه اطلاعات مربوط به پرواز هواپيماها ورود و خروج اتوبوس يا قطارهابين شهري براي نابينايان به صورت صوتي و براي ناشنوايان به صورت بصري ارائه گردد. 4ـ 9ـ پيشبيني فضايي بدون صندلي در كنار ورودي قطارهاي راهآهن شهري (مترو) برايمعلولان و تعبيه كمربند و يا دستگيره و بست براي ثبات نگاهداشتن صندليهاي چرخدار ضرورياست. 4ـ 10ـ نحوه استفاده از قطارها و اطلاعات مربوط به ورود و خروج بايد با وسايل صوتي وتصويري براي استفاده نابينايان و ناشنوايان اعلام گردد. 4ـ 11ـ وجود علايم بصري براي ناشنوايان و علايم صوتي براي نابينايان ضروري است. 4ـ 12ـ نصب تابلو براي افراد با ديد محدود و كم سويي بايد در رابطه با زواياي افقي؛ عمودي وجانبي صورت پذيرد در اين گروه زواياي افقي ديد براي افراد نشسته 15 درجه و براي افراد ايستاده30 درجه باشد. 4ـ 13ـ لازم است كه تابلوها با زمينه مشكي و حروف سفيد تهيه گردند. 4ـ 14ـ براي نابينايان ميبايد توضيحات باخط «بريل» در گوشه چپ بالاي تابلو نوشته و در اينحالت حداكثر ارتفاع تابلو براي افراد ايستاده 122 سانتيمتر باشد (اين مساله در مورد تابلوهاي نصبشده به ديوار است) ارائه علائم تنها به صورت تصويري مجاز نيست. ميلهها و نردههاي راهنما در نقاط حساس خطرناك بايد داراي علايم حسي باشند تا نابينايان را آگاه نمايد.