رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'مغولستان'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. معرفی مجدد اسب پرزوالسکی به مغولستان/ روزی روزگاری گورخر در همدان... [h=5]سبزپرس – گروه محیط طبیعی؛ کوشان مهران: در سال 1881 و در کوران بازی بزرگ و نزدیک شدن روسیه تزاری از طریق آسیای مرکزی به مرزهای هند، سرهنگ «نیکلای پرزوالسکی» طی سفری اکتشافی در ناحیه Dzungaria مغولستان با گونه جدیدی از اسب وحشی یعنی «اسب وحشی پرزوالسکی» Equus ferus przewalskii و یا Takhi مغولی برخورد کرد. البته پیش از آن «جوان شیلتبرگر» آلمانی که به اسارت مغول ها درآمده بود در اوایل قرن پانزدهم میلادی طی سفر در مغولستان به این گونه اسب وحشی اشاره داشته است. [/h] برای سال ها اسب پرزوالسکی به عنوان یکی از زیرگونه های اسب معمولی و در کنار گونه «اسب وحشی اوراسیایی تارپان» شناخته می شد ولی اکنون پژوهش های ژنتیکی ثابت کرده که اسب وحشی مغولی به جای 64 کروموزوم دارای 66 کروموزوم است. روزگاری استپ و دامنه های کوهستان های مغولستان و «سینگ کیانگ» و قزاقستان و مناطقی از ازبکستان زیستگاه این اسب سان بود ولی شواهد حاکی از کاهش پراکنش در اوایل قرن هیجدهم از قزاقستان است. پس از انتشار این کشف مهم، جز نمونه های ارسالی به باغ وحش های مسکو و سنت پترزبورگ، مجموعه دار بزرگ آلمانی و دلال حیات وحش «کارل هاگن بِک» در سال 1900 با صرف هزینه ای گزاف موفق به اعزام گروهی برای زنده گیری و ارسال این گونه به باغ وحش های اروپایی شد. در سال 1945 میلادی تنها دو گروه از این گونه در منطقه 11 هزارهکتاری Askania Nova جنوب اکراین به عنوان بزرگترین بازمانده استپ اروپایی و باغ وحش مونیخ برجای مانده بود که بیشتر جمعیت اکراین در طول جنگ به دست سربازان آلمانی کشته و نمونه های ارسالی به آمریکا همگی تلف شده بودند. در سال 1950 تنها 12 اسب در خارج از قلمروی طبیعی برجای مانده بود که همین جمعیت هم با مشکل درون گشنی (آمیختن افراد خویشاوند در یک جمعیت که موجب بروز اختلالات و ضعف ژنتیکی می شود.) روبرو بود زیرا کل جمعیت موجود برپایه 15 نمونه گرفتار شده در سال 1900 پایه گذاری شده بودند. در مغولستان نیز هرچند در سال 1930 اسب وحشی و گورخر در رده گونه های حفاظت شده قرار گرفته بودند ولی عملا دولت توانایی اعمال قانون را نداشت و به دلیل شکار و از دست رفتن آبشخورها در سال 1967 آخرین گله اسب وحشی در طبیعت مشاهده شد و سال 1969 آخرین بار بود که یک نمونه تنها در کنار چشمه ای دیده شد. شاید برای بسیاری از دوست داران طبیعت این پرسش مطرح شود که چگونه در سرزمینی این گونه گسترده و با جمعیتی ناچیز، گونه های حیات وحش نابود می شوند؟ باید این نکته را در نظر داشت که در زیستگاه های بیابانی منابع آب به عنوان عامل محدود کننده آن زیستگاه به حساب می آیند و تراکم دام اهلی و ایجاد هرگونه آغل و کومه بر سر آبشخور و شکار بر سر چشمه ها باعث فراری دادن و از دست رفتن گونه ها خواهد شد که این امر به خوبی در زیستگاه های بیابانی ایران قابل مشاهده است. (جای افسوس است که در ایران شکارچیانی پیدا می شوند که جز کمین کردن بر سر آبشخور ها، با کور کردن چشمه ها در نواحی کویری، جانوران را لاجرم به سوی تنها آبشخور موجود که بر سر آن کمین کرده اند می کشانند). در سال 1977 در «روتردام» هلند، «صندوق احیا و حفاظت اسب پرزوالسکی» توسط «جین و اینگ بومن» با هدف شروع مبادله اسبان وحشی با باغ وحش ها و مجموعه های گوناگون برای کاهش اثر درون گشنی inbreeding شکل گرفت و پس از پایداری جمعیت و رسیدن به میزانی قابل قبول، کارشناسان به فکر معرفی مجدد این گونه به طبیعت مغولستان افتادند. در سال 1992 میلادی تعداد 16 اسب وحشی به مغولستان برده شده و به ویژه در پارک ملی «خوستین نورو» و منطقه حفاظت شده وسیع «گوبی» معرفی مجدد شدند. پایش دائمی زیستگاه توسط کارشناسان مغول و نمایندگان سازمان های جهانی، با وجود چند زمستان سخت و حمله گرگ ها آنگونه تاثیر گذار بوده است که تا سال 2011 اسب وحشی پرزوالسکی از وضعیت «منقرض شده در طبیعت» به شرایط «در معرض خطر» تغییر حالت داده و جز زیستگاه 5000 هکتاری «جیران» در نزدیکی «بخارا» و زیستگاهی در سینک گیانگ چین، تعدادی به جنوب اکراین (شبه جزیره کریمه) و «چرنوبیل» و حتی مجارستان معرفی شدند. این یک نمونه موفق نجات یک گونه نابود شده در طبیعت و پرورش در اسارت و معرفی مجدد گونه به زیستگاه های طبیعی پس از دهه ها و یا صده ها است و اما گوران همدان! «فخرالدین اسعد گرگانی» شاعر معروف قرن پنجم هجری در توصیف شکارگاه «گوراب» در جنوب همدان این گونه سروده است: زبیم تیغ او در مرز گورابهمی با شیر بیشه خورد گور آبگهی شیران گرفتند از نیستانگهی جام نبیذ اندر گلستان در سال 1796 میلادی برابر با 1212 هجری قمری جمهوری نوپای فرانسه یک هیات سیاسی را به ایران اعزام کرد. در آن سال ها تازه آقا محمد خان قاجار رقیبان ریز و درشت زند و دیگر سرکشان کشور را مغلوب و سرکوب کرده و به هنگام ورود گروه فرانسوی به کرمانشاه، خان قاجار به قصد تصرف خراسان از دستان ناتوان شاهرخ نابینای افشار، به مشهد رفته بود. «اولویه» یکی از همراهان این گروه در کنار کار سیاسی، پزشک و گیاهشناسی کارکشته بود و در سفرنامه او می توان به این ویژگی پی برد. گروه فرانسوی در 22 ژوئن 1796 از همدان خارج شده و در تاریخ 27 ژوئن در مسیر رفتن به سوی تهران، به گونه جانوری جالبی برخورد می کند: «بیست و هفتم ژوئن: نه ساعت و نیم طى مسافت كردیم. در ابتداى طریق زمینها پست و بلند و لم یزرع بود. در اواخر ازدرّه هایى چند گذشتیم كه بى آب نبودند. چند دهى نیز خالى از سكنه مشاهده افتاد. در سه ساعت آخرى از راه، از كوههاى ولكانیك عبور كردیم. عصرى كه ستور و چهارپایان را به چرا به دامنه كوهى كه علفزارى داشت، برده بودند، خوكى دیده و به ضرب چوب مجروح و گرفتارش كرده، براى ما آوردند. گراز در ایران معروف است و بسیار وحشى و خطرناك تر است از گرازهایى كه چندین بار در كنار دجله وفرات دیده شد و شكار كردیم. به ما گفتند كه بچّه گورخرى نیز دیدیم، اما نتوانستیم شكار كنیم. در كوهستان و امكنه دور از آبادى «حمار الوحش «ایران فراوان است. شنیدیم كه در فارسستان و كرمان و سیستان از این حیوانات زیاد و بى شمار است، و مطلقا در جهت جنوبى ایران زیادتر است. در عمارت پادشاهى در تهران عده اى چند از این حیوان دیدیم كه از كوههاى غربى كاشان گرفته و آورده و ترک کرده بودند (زین و لگام نهاده بودند). بسیار بدخو، وحشى بودند و هیكلى قوى داشتند. ظاهرا از حمار اهلى تواناتر بودند. موى آنها تیره به رنگ اشهب (خاکستری تیره) و براق بود و خطى سیاه در مهره پشت، و خطى دیگر هم چنان سیاه به طرف شانه آنها كشیده شده بود، ابتدا فرقى چندان، با حمار اهلى به نظر نیامد. گویا حمار الوحشى كه قدما ذكر كرده اند («پالاس» جانور شناس معروف آلمانی در خدمت روسیه)، و آن حیوانى كه » چولان « ،» قولان « ،» چرامه« نامند، و گویند در زمان اعتدال هوا در جنوب سیبری کنار سواحل ژائیک (رود اورال کنونی که به خزر می ریزد و پس از سرکوبی شورش پوگاچف به رود ادال در 1777 تغییر نام داد) و مانیا (دمبا) و دریاچه اورال (آرال) و نواحی واقعه در شمال و شمال شرق دریای خزر ساکن می باشند، همین باشد.» جدا از بحث بر روی این گونه اسناد تاریخی که وجود گورخر را حتی در استان همدان به اثبات می رساند، می توان تجربه نجات نسل اسب وحشی پرزوالسکی از نابودی حتمی و معرفی آن را به طبیعت نمونه ای قابل قیاس با گورخر ایران در نظر گرفت. پس از نابودی نسل اسب وحشی در طبیعت، تنها نمونه ها در اسارت بودند و یک مدیریت یک پارچه و مستند توانست از نابودی در اسارت جلوگیری کند. هماهنگی دارندگان گله ها با یکدیگر و معاوضه به ویژه نریان ها، اثر درون گشنی را تا حد زیادی کاهش داد و نتیجه غائی برای همه کارشناسان معرفی مجدد این گونه در زیستگاه های سابق و به ویژه مغولستان بوده است. در سال های نخست معرفی مجدد در مغولستان چند زمستان سخت و حمله گرگ ها باعث از دست رفتن همه کره های تازه متولد شده و چند نمونه بالغ شد ولی کسی به بهانه های گوناگون پایش جمعیت در زیستگاه را سرسری نگرفت و اکنون گله های اسب وحشی پرزوالسکی حاشیه بیابان گوبی شاهدی بر کار جمعی و اراده گروهی کارشناسان است. بهار آمد و دی را گرفت و کرد مهارچنین‌ کنند بزرگان چو کرد باید کارنمود رنگین شمشیر خود به خون خزانچنین نماید شمشیر خسروان آثار حال یک پرسش کوچک: بنیه مالی مغولستان قوی تر است و یا ایران؟ سرانجام پروژه های تکثیر در اسارت گور در ایران چه بوده و به چه خواهد انجامید؟ توضیح نگارنده: نوشتار بالا پیشکش می شود به زنده یاد و نوشین روان «عبدالله یاری» محیط بان استان همدان.
×
×
  • اضافه کردن...