جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'مدیریت غیرپویای نوسازی'.
1 نتیجه پیدا شد
-
بافت های فرسوده در شهرهای ما با مسائلی چند بعدی و چند انضباطی و بسيار پيچيده مواجهند. با توجه به اين که عملاً دوازده سال است وارد مداخله در بافت های فرسوده شهرهای کشور شده ايم، تاکنون دستاوردهای قابل قبولی بدست نياورده ايم. نحوه برخورد با بافت های فرسوده در جبهه های گوناگون بايد همزمان عمل کرد. بدليل حجم عظيم بافت های فرسوده فرصت و زمان کافی نداريم. در اين رابطه چند کار اصلی را بايد توامان انجام دهيم: توجه به قوانين و مقررات در اين مقوله نیازمند به يک قانون جامع در نحوه مداخله در بافت های فرسوده شهرهای کشور هستيم که بايد توسط وزارت مسکن و با همکاری دستگاه های ديگر بويژه شهرداری ها اقدام گردد. قانون مذکور بايد در درون خود منعطف باشد. همچنين در اجرای اين قانون شورايی که اختيار تغيير و اصلاح موارد را داشته باشد، بايد شکل بگيرد و اين موضوعات را تکامل دهد. 12 عنوان بدون در نظر گرفتن تقدم و تأخر، مواردی هستند که می بايست برای تدوين قانون نحوه مداخله در بافت های فرسوده مورد توجه قرار گيرند: 1-ساختار مديريت و مداخله روش های آن 2-طراحی و برنامه ريزی فرآيندی 3-منابع مالی و فاينانس (مديريت منابع) 4-نحوه تملک و چگونگی فرآيند آن 5-نحوه برخورد با تاسيسات زيربنايی و زيرساخت ها (وضع موجود قبل از مداخله، دوران مداخله و بعد از مداخله) 6-اجرا و فرآيند و نحوه آن 7-تجربه جهانی و بومی کردن 8-مشارکت با تاکيد بر نقش محوری شهرداری ها 9-حفظ ارزش های ميراث فرهنگی و تاريخی 10- مسائل حقوقی- قضائی 11- فرهنگ سازی و بسترسازی اجتماعی 12- برنامه مالی- اقتصادی مداخله يا نگاه تراز صفر ايجاد مديريت ويژه در بطن کار ايجاد سازوکار مديريتی، برنامه ريزی، طراحی و هماهنگی بصورت تعاملی، جزء الزامات کار است. مقدم بودن ضمانت اجرايي به دليل اينکه کار مقياس محلی دارد، شهرداری و مديريت شهری بايد نقش محوری و اصلی داشته باشند. در واقع بايد محوريت و مديريت کلان اين کار با شهرداری و با مشارکت دستگاه ها و نهادهای ذيربط اعم از دولتی، عمومی، خصوصی و NGO انجام گيرد. امر بازسازی، بهسازی و نوسازی در بافت ها، مديريت جمعی و مشارکتی (با تاکيد بر مشارکت مردمی) را می طلبد و اين همان ضمانت اجرا است. مورد توجه قرار دادن انواع مداخله مداخله مستقيم يا بنيادی حتماً نيازمند منابع مالی، مديريت واحد و کار جدی است. مداخله مستقيم راه حل ساده ای نيست. تخريب کامل يک بافت هيچ وقت موفقيت آميز نبوده است. چرا که نه توان کف بر کردن و نوسازی کامل وجود دارد و نه می توان و صحيح است مردم را از محيط زندگی خود بيرون برانيم. اگر مداخله مستقيم انجام نشود، عملاً بازسازی و نوسازی در بافت صورت نمی پذيرد ولی اين مداخله بايد حداقل و در مقياس بسيار محدود و با رويکرد تحريک توسعه و بسترسازی برای کاراصلی با توانمندی مالی، مديريتی و اجرائی باشد. بسترسازی اين کار نيازمند يک سری گروه های بخش خصوصی توانمندی است که هم قدرت ارتباط با مردم و تعاملات اجتماعی و هم توانايی مالی، فنی- مهندسی و اجرايی را داشته باشند. با انگيزه های مادی، معنوی و اجتماعی بايد مداخله گران بخش خصوصی را تجهيز، توانمندو تشويق کرده و بکار گيريم و بر کار آنها نظارت کنيم. بزرگترين اشتباه سازمان هايي که مسئوليت امر مداخله در بافت های شهری را برعهده دارند، وارد شدن خود سازمان در امر مداخله است. در اين موضوع، مسئله سازماندهی و مديريت، مسئله مهمی در امر مداخله است. مديريت شهری و متوليان اين امر در شهرداری ها بايد شناخت کاملی از پديده داشته باشند. هر کس بدون تجربه موثر نمی تواند در اين امر موفق باشد. اين موضوع ديگر تحمل سعی و خطا ندارد، سال هاست در بافت های شهری به اشتباه رفته ايم، ديگر کافی است! تملک بزرگترين اشتباه تملک قبل از طرح و برنامه است. در واقع اول مديريت و سازماندهی، دوم طرح و برنامه و بعد تملک. تملک بايد همراه با برنامه های از پيش انديشيده شده باشد. در غير اين صورت مداخله با شکست مواجه می شود. جايگاه واژگان در امر مداخله برای مداخله در بافت ها عناوين بهسازی، بازسازی و نوسازی با تعريفی که شورای عالی شهرسازی و معماری مصوب کردند را نمی توانيم تعريف کامل و جامعی بدانيم. مداخله در بافت ها ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و... و از جمله کالبدی دارند که رويکرد اصلی، توانمندسازی بافت شهری برای احياء زندگی پويا و بازگشت حيات شهری است که به مرور زمان آن را از دست داده اند و توانايی توسعه درون زا را ندارند، بايد در اينجا اصل بر مشارکت مردم و بر سپردن کار به دست مردم و ساکنان استوار باشد، مگر ضرورت بر انجام مداخله مستقيم باشد. واژه های تعيين شده، تعريف ناقصی دارند و زياد تاثيرگذار نيستند، بايد به اصول که همان توانمندسازی است، برگرديم. نحوه بسترسازی برای سرمايه گذاری بخش خصوصی مداخله در بافت ها بايد سودآور باشد. اين سود در درجه اول برای Developer و در درجه دوم برای مردم (ساکنان) بايد وجود داشته باشد تا انگيزه تحول و مداخله ايجاد شود. مديريت شهری و شهرداری ها، در بازتوليد نوسازی بافت های فرسوده شهری نبايد انتظار کسب درآمد از طريق ساخت و ساز در بافت ها را داشته باشند. مديريت شهری برد خود را در شهر بايد، نوسازی و احيای بافت های فرسوده بداند. سوبسيدهای دولت يکی ديگر از ابزارهای موثری است که می تواند در اين زمينه تاثيرگذار باشد. در اين رابطه مسئله مهم ديگر، باصطلاح تراز صفر در فرآيند مداخله در بافت ها است، از مداخله در بافت که به عمران و بهسازی می انجامد نبايد انتظار درآمدی برای شهرداری داشت وليکن با سوبسيدهايی که به جريان مالی ونقدينگی مورد نياز مداخله تزريق می شود بايد سعی در حصول تراز صفر داشته باشيم، نه چيزی بگيريم و نه چيزی بدهيم. سمانه کریمی-دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت شهری- دانشگاه علامه
- 3 پاسخ
-
- فرابخشی
- فرابخشی بودن نوسازی
-
(و 23 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
- فرابخشی
- فرابخشی بودن نوسازی
- مقاله شهرسازی
- مدیریت نوسازی
- مدیریت شهری
- مدیریت غیرپویای نوسازی
- مشارکت مردمی
- نوسازی بافت فرسوده
- ناپایداری
- آسیب شناسی مدیریت انفعالی
- آسیب شناسی مدیریت انفعالی نوسازی
- انواع مداخله
- ابعاد اقتصادی
- ابعاد اجتماعی
- اصول مدیریت نوسازی
- اصول مدیریت نوسازی بافت فرسوده
- بومی سازی
- بافت فرسوده
- بافت فرسوده شهری
- برنامه های بالادست
- بستر سازی
- سابقه نوسازی بافت های فرسوده
- سرمایه گذاری بخش خصوصی
- ضمانت اجرایی
- طرح های بالادست