جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'فلزی'.
5 نتیجه پیدا شد
-
جدول و فلوچارت های طراحی سازه های فولادی
Amir R. Haddadi پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در آموزشگاه مهندسی عمران
فایلی که در اختیار شما قرار می گیرد فایلی مناسب برای داشجویان مهندسی عمران مهندسین طراح سازه های فولادی جهت طراحی سازه های فولادی می باشد که با استفاده از فرم ها، فلوچارت ها جدول ها روش سریع و آسان را جهت طراحی ارائه می نماید. بخش های این فایل شامل موارد زیر می باشد: الف) طراحي اعضاي فشاري : ب) طراحي اعضاي خمشي (تيرها) ج)طراحي اعضاي خمشي – فشاري (تير ستون ها) د)طراحي اعضاي فشاري – كششي (بادبندها) ه) طراحی کف ستون و) طراحی اتصالات flochart-Steel Structures.rar- 3 پاسخ
-
- 4
-
- فلوچارت سازه فولادی
- فلزی
-
(و 21 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
- فلوچارت سازه فولادی
- فلزی
- فولاد1
- فولاد2
- مهندسی سازه
- مهندسی عمران
- گراف های سازه فولادی
- انجمن علمی عمران
- روش طراحي اعضاي فشاري
- روش طراحي اعضاي فشاري – كششي (بادبندها)
- روش طراحي اعضاي خمشي
- روش طراحي اعضاي خمشي – فشاري (تير ستون ها)
- روش طراحی کف ستون
- روش طراحی اتصالات
- روش طراحی اتصالات سازه فولادی
- روش طراحی بادبند
- روش طراحی تیر
- روش طراحی تیر ستون
- روش طراحی سازه فولادی
- روش طراحی ستون فلزی
- سازه
- سازه فلزی
- سازه فولادی
-
مقاله موتوردار کردن اسپرم برای درمان ناباروری
YAGHOT SEFID پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اخبارو مقالات و موضوعات متفرقه
[h=1] موتوردار کردن اسپرم برای درمان ناباروری [/h] » سرویس: علمي و فناوري - علم و فناوري ايران کد خبر: 94103018261 چهارشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۳ محققان آلمانی فناوری موتوردار کردن اسپرم را در مقیاس آزمایشگاهی ارائه کردند. با این کار اسپرمهایی که مشکل حرکتی دارند میتوانند به سرعت به تخمک برسند. به گزارش سرویس فناوری ایسنا، اسپرم برخی مردان قدرت شناوری بسیار اندکی دارد، همین موضوع موجب عدم باروری در آنها میشود. برای حل این مشکل محققان آلمانی موفق به ارائه اسپرم موتورداری شدند که میتواند به با سرعت بالایی به سوی تخمک شنا کند. این اولین باری نیست که کار روی تسریع حرکت اسپرمها انجام میشود، در سال 2013 نیز اسپرم درون یک لوله فلزی قرار داده شد و با مغناطیس به سوی تخمک هدایت شد اما این روش کارایی عملی برای پیادهسازی در کلینیکها را نداشت. هدف اصلی از این فناوریها، ارائه ماشینهایی است که بتوانند مشکلات فعلی بشر را حل کنند. این گروه تحقیقاتی از موسسه نانوساینس دانشگاه درسدن، سیستم حمل بار سلولی ساختند که میتواند به اسپرمهایی که با سرعت کم حرکت می کند برای رسیدن به هدف کمک کند. در این پروژه محققان یک فنر فلزی را به اطراف دم اسپرم متصل کردند. این اسپرم همانند یک ربات با استفاده از میدان مغناطیسی کنترل میشود. نتایج جزئیات مربوط به این فناوری در قالب مقالهای در نشریه Nano Letters منتشر شده است. پژوهشگران در این مقاله نشان دادند که چگونه سلول اسپرم را به صورت مصنوعی موتوردار کردند و در واقع یک نوع موتور هیبریدی جدید به آن افزودند. این موتور فنر مانند، همانند یک رشته DNA به دم اسپرم متصل می شود. روی سطح این فنر با نوعی پلیمر پوشیده شده است به طوری که اعمال میدان مغناطیسی موجب چرخش فنر و در نهایت دم اسپرم میشود. با چرخش جهت میدان، میتوان مسیر حرکتی اسپرم را کنترل کرد و به صورت سه بعدی به حرکت آن سمت و سو داد. برای آزمایش عملکرد این فناوری، محققان شرایطی مشابه با محیط زنده بدن در آزمایشگاه ایجاد کرده و اسپرم را به سوی هدف مورد نظر سوق دادند. این فناوری هنوز در مراحل اولیه بوده و نیاز به تحقیقات بیشتری دارد. با این حال پژوهشگران این پروژه معتقدند که میتوان از این روش برای بهبود ناباروری استفاده کرد. -
پل ها اصولا اهمیت زیادی دارند، نه تنها برای سهولت در نقل و انتقال از روی آب، بلکه به دلیل طراحی معماری. برای اکثر مردم پل تداعی گر ساده عبور کردن از آب و یا مرتبط ساختن دو منطقه به یکدیگر است. اما پل ها نقش اساس در طراحی و حتی زیبا سازی محیط اطراف خود نیز دارند. به دلیل این نقش مهم است که بسیاری از پل ها به نقاط دیدنی تبدیل شده اند، مثل پل بروکلین در شهر نیویورک و یا پل گلدن گیت در سان فرانسیسکو. پل ها اغلب فصل مشترک طراحی و مهندسی هستند و همچنین نقش خوبی در هنر و عکاسی نیز ایفا می کنند. در زیر 30 عکس بسیار زیبا از پل را مشاهده می کنید. از این پس با دیدن یک پل دیدگاه هنری نیز نسبت به آن پیدا خواهید کرد. منبع THE HELIX | Singapore by Christian Lim Hungerford Bridge by By Arpad Lukacs Luminous London by TheFella
- 9 پاسخ
-
- 4
-
- architect
- photography
- (و 16 مورد دیگر)
-
کاني عبارت است از عناصر يا ترکيبات شيميايي طبيعي جامد ، همگن ، متبلور و ايزوتروپ با ترکيبات شيميايي نسبتاً معين که در زمين يافت ميشود. خواص فيزيکي کانيها در حدود مشخص ممکن است تغيير نمايند. کانيها به صورت اجسام هندسي با ساختمان اتمي منظم متبلور ميگردند که به آن بلور ميگويند. اگر بلور يک کاني را به قطعات کوچک و کوچکتر تقسيم نماييم سرانجام به کوچکترين جزء داراي شکل هندسي منظم خواهيم رسيد که آن را واحد تبلور ، سلول اوليه و يا سلول واحد بلور مينامند. از کنار هم قراردادن واحدهاي تبلور شبکه بلور که سازنده اجسام متبلور است ايجاد ميگردد.. بيش از 4000 گونه کاني توسط انجمن جهاني کانيشناسي (ima) شناسايي شده است. از اين تعداد، 150 کاني را ميتوان جزو کانيهاي معمول و 50 کاني را ميتوان از کانيهاي تا ندازهاي کمياب بشمار آورد. بقيه آنها کانيهاي کمياب يا بسيار کمياب هستند. ◄ اختصاصات کاني ها : کانيها را بر اساس خواص مختلفي دسته بندي مي کنند اين خواص عبارتند از: درجه سختي – لومينسانس – چگالي – ماکل- رخ - سطح شكست- خاصيت پيروالکتريسيته - خاصيت پيزوالکتريسته- لمس کاني – رنگ در کاني ها - رنگ خاکه - انواع جلا - شفافيت - ضربه پذيري – بو – مزه- خواص راديواکتيويته - خواص مغناطيسي ◄ درجه سختي: درجه سختي، ميزان مقاومت يك كاني در برابر خراشيده شدن را نشان ميدهد.سختي كاني به نوع پيوند و چگونگي استقرار اتمها در مولكولهاي آن بستگي دارد. براي مقايسه سختي، دوكاني را بر روي هم ميكشند، كاني داراي سختي بيشتر بر روي كاني كم مقاومتتر خط مي اندازد، و اگر دو كاني داراي سختي يكسان باشند ميتوانند بر روي همديگر خط بياندازند. البته بايد توجه نمود كه آيا واقعاً خراشيدگي پديد آمده است يا خير، زيرا كانيهاي نرم ممكن است اثري از خود بر روي كانيهاي مقاومتر پديد آورند كه البته اين اثر با مالش پاك ميگردد. براي سنجش سختي کانيهاي مختلف 10 کاني را به عنوان مبناي سختي انتخاب کردهاند و سختي ساير کانيها را نسبت به آنها ميسنجند. اين مقياس به نام مقياس موس معروف است. 1- تالک 2- ژيپس 3- کلسيت 4- فلوئورين 5- آپاتيت 6- ارتوز 7- کوارتز 8- توپاز 9- کرندوم 10- الماس ◄ رخ يا کليواژ (Cleavage): برخي از بلورها در امتدادهاي بخصوصي به آساني و به صورت سطوح صاف شکسته ميشوند. اين سطوح به نام سطوح رخ يا کليواژ خوانده ميشود. بايد توجه داشت که سهولت شکستن کليواژ در کانيهاي مختلف متفاوت است و حتي ممکن است يک کاني داراي امتداد کليواژهاي مختلف باشد »» رخ کامل (Prefect cleavage ) : درصورتي که کاني به راحتي و به صورت صفحات نازک با سطوح صاف و و صيقلي بشکند مي گويند که داري رخ کامل است. مانند ميکا و ژيپس. »» رخ خوبGood cleavage)) : هرگاه کاني در امتداد سطوح معيني بشکند و سطوح صاف ايجاد کند در آن صورت مي گويند که داراي رخ خوب است , در اين کانيها همواره کاني در جهات سطوح رخ مي شکند و سطوح شکست ناهموار ندارد. مانند کلسيت , نمک طعام , گالن. »» رخ مشخص : (Distinct cleavage) کانيهائي که داراي اين نوع رخ هستند گاهي در جهات رخ و به صورت سطوح صاف و صيقلي ميشکنند و گاهي با ايجاد سطوح ناهموار مي شکنند مانند : فلدسپاتها , آمفيبوله. »» رخ ناقص : (Imperfect cleavage ) دراين نوع رخ ؛سطوح صاف بسيار کم است و عمدتاُ سطوح ناهموار ايجاد مي شود. مانند بريل , آپاتيت ◄ چگالي كانيها (وزن مخصوص، وزن حجمي): چگالي بلورهاي داراي شكل هندسي منظم، از طريق محاسبه حجم جسم و تعيين نسبت حجم به وزن جسم بدست ميآيد. براي بدست آوردن چگالي كانيهاي فاقد شكل معين ميتوان قطعهاي از كاني مورد نظر را به استوانه مدرج حاوي آب قرار داد. تفاوت سطح آب در قبل و بعد از قراردادن كاني برابر با حجم كاني ميباشد. همچنين ميتوان وزن يك نمونه را در هوا و به صورت غوطهور در آب از طريق ترازو به دست آمد. چگالي كانيها به تركيب شيميايي آنها بستگي دارد، ناخالصيهاي موجود در يك كاني مي تواند از جرم مخصوص آن كاني را تغيير دهد به همين دليل جرم و به دنبال آن چگالي را بين دو عدد نزديك به هم در نظر ميگيرند.برخي از كانيها در آب محلول هستند، جهت محافظت از اين نوع كانيها در طول آزمايش، بهتر است از مايعاتي چون استون، الكل و بنزين استفاده نمود. البته بايد چگالي اين مايعات را قبلاً تعيين و با آب مقايسه نمود.در برخي از كانيها چگالي يكي از ويژگيهاي مهم در شناسايي به شمار ميرود، به عنوان مثال وزن مخصوص گالن و باريت بسيار بالا بوده در صورتي كه دياتوميت بسيار سبك مي باشد. ◄ ماکل يا دو قلويي( Twining): رشد توأم دو يا چند بلور هم شكل كه از نظر بلورشناسي جزء يك گروه ميباشند و از قوانين خاصي تبعيت مينمايند را دوقلويي ميگويند. نمود اين پديده ايجاد عناصر تقارن ( صفحه تقارن , محور تقارن و غيره ) اضافي مي باشد. دو نوع دوقلويي بسته به چگونگي قرار گرفتن بلورهاي منفرد به طور ساده و با هم و يا در داخل يكديگر تقسيم وجود دارد،که عبارتند از: »» ماکل تماسي(متقاطع) : که به دو قسمت ساده و پلي سسنتتيک ( چند گانه) تقسيم مي شود. »» ماکل متداخل : به دو قسمت ساده و صليبي تقسيم مي شود ◄ سطح شكست( Fracture): يكسان بودن قدرت پيوندهاي شيميايي در تمام جهات در برخي از كانيها سبب ميشود كانيها در اثر ضربه به صورت نامنظم شكسته شوند سطح پديد آمده را سطح شكست ميگويند. انواع شکستگي عبارتند از: »» شکستگي صدفي : (Conchoidal Fracture ) هرگاه سطح حاصل از شکستگي به صورت يک سطح صاف و مقعر که شبيه به سطح داخلي صرف دو کفه ايها است باشد به نام شکستگي صدفي ناميده مي شود مانند شکستگي سنگ شيشه و کالسدوئن. »» شکستگي رشته اي : ( Fibrous Fracture ) در اين نوع شکستگي محل شکستگي مانند شکسته شدن چوب است و حالت رشته اي دارد. اين نوع شکستگي در توموليت و آکتينوليت ديده مي شود. »» شکستگي مضرس : ( Hackly Fracture ) دراين حالت سطح شکستگي حالت داندانه اي و تيز دارد. اين شکستگي در اغلب عناصر طبيعي مانند : طلا , مس , پلاتين ديده مي شود. »» شکستگي ناهموار : ( Uneven Fracture ) در اين توع شکستگي سطح ناهموار و زبري ايجاد مي شود. اين حالت در کانيهاي سولفيدي ,آپاتيت و کاسيتريت ديده مي شود. ◄ لومينسانس ( Luminescence ): خاصيتي است كه در برخي كانيها هنگام حرارت دادن آنها به صورت التهابي نوراني ديده ميشود اين اين خاصيت در دماي بين 50 تا 100 درجه سانتيگراد در طيف مرئي ديده مي شود و در دماي بالاتر از 450 درجه سانتيگراد خاتمه مي يابد. (م-نظري جزوه آموزشي 1378) به عبارتي ديگر هر گاه دستهاي اشعه نوراني به يك جسم تابيده شود معمولاً قسمتي از آن جذب و تبديل به حرارت ميشود. ولي در برخي از كانيها قسمتي از انرژي تبديل به انرژي نوراني با طول موج بزرگتر شده و معمولاً رنگ آن عوض ميشود. اين قابليت به نام خاصيت نوردهي يا لومينسانس خوانده ميشود. (مدني و شفيعيـ زمين شناسي عمومي) پديده لومينسانس در اثر تغيير تراز الكترونها در اثر تحريك فيزيكي ايجاد ميگردد. برخي از كانيها اگر تحت تأثير نور شديد يا نور ماوراء بنفش و يا مالش شديد قرار گيرند اين خاصيت را از خود بروز ميدهند. پديده لومينسانس به انواع مختلفي تقسيم ميشود كه برخي از آنها عبارتند از فلورسانس، فسفرسانس، ترمولومنيلساس و تريبولومنيلساس ميباشد. »» فلورسانس( Fluorescence) : اگر به محض قطع شدن محرك، نوري كه ايجاد ميشود از بين برود اصطلاحاً به آن فلورسانس گفته ميشود. كانيهاي داراي اين خاصيت در نور فرابنفش تغيير رنگ مي دهند مانند نور ساطع شده از شبرنگ خيابانها براي شناسايي اين خاصيت ميتوان از لامپهاي تست اسكناس استفاده نمود. »» فسفرسانس( Phosphorescence) : اگر تا مدتي پس از قطع انرژي اين خاصيت نوردهي تا مدتي باقي بماند به نام فسفرسانس ناميده ميشود مانند برخي از ساعتهاي مچي كه خاصيت شبرنگ دارند و در تاريكي نور از خود ساطع ميكنند.كاني خالص هيچوقت داراي خاصيت فسفرسانس نيست براي اينكه كاني داراي خاصيت مزبور باشد لازم است كه در آن مقداري ناخالصي كه فسفرزا گفته ميشود وجود داشته باشد (دكتر قريب، شناخت سنگها جلد 2) »» ترمو لومينسانس( Thermoluminescene) : پديد ه ايي که طي آن برخي كانيها هنگام حرارت دادن به صورت التهابي ، نوراني ديده ميشود اين خاصيت در دماي بين 50 تا 100 درجه سانتيگراد در طيف مرئي ديده مي شود و در دماي بالاتر از 450 درجه سانتيگراد خاتمه مي يابد. »» فتولومينسانس (Photoluminescence) : اگر لومينسانس بر اثر تحريک کانيها با نور مرئي و يا پرتو فرابنفش پديدار شود به نام فتولومينسانس ناميده مي شود مثل : پيروفيليت ( Pyrophylite ) »» کاتولومينسانس ( Cathodoluminescence ) : اگر عامل محرکه پرتوهاي کاتديک يا پرتوx باشد به نام کاتدولومينسانس خوانده مي شود مثل : گيبسيت Gibbsite »» تريبولومينسانس (triboluminescence) : گاهي پديده لومينسانس بر اثر ضربه ايجاد مي شود که به نام تريبولومينسانس ناميده مي شود مثل : کوارتز ( Quartz ) »» الکتولومينسانس ( Electroluminedcenec ) : گاهي اثر جريانات الکتريکي بر لومينسانس موثر است که به آن الکترولومينسانس گفته مي شود »» کريستالولومينسانس ( Crysthlloluinescence ) : گاهي رشد و تشکيل کاني جديد نيز با تايش نور همراه است و بنام کريستالو لومينسانس خوانده مي شود. »» ترمولومينسانس ( Thermoluminescence ) : گاهي در اثر حرارت کانيها خاصيت لومينسانس از خود نشان مي دهند که در اين صورت پديده را ترمو لومينسانس گويند مثل : آپاتيت ( Apatite ) ◄ خاصيت پيروالکتريسيته ( Pyroelectricity ) : کانيهايي که در اثر حرارت دادن و يا سرد کردن داراي بارهاي الکتريکي مي شوند را گويند. البته اين پديده در بلورهايي مشاهده ميگردد كه فاقد مركز تقارن ميباشد. بارهاي الکتريکي دو سر اين کانيها مخالف همديگر مي باشد همچنين بارهاي الکتريک هر قطب بر اثر سرد کردن مخالف با بارهاي الکتريکي آن قطب بر اثر حرارت دادن است. در اثر گرم شدن در يكي از دو انتهاي محور تقارن اين نوع بلورها با رالكتريكي مثبت و در انتهاي ديگر بار منفي به وجود ميآيد و هنگام سرد شدن اين عمل معكوس ميشود. بلور كوارتز به خوبي خاصيت پيروالكتريسيته از خود نمايش مي دهد به طوريكه در رويههاي آنها يكي در ميان بارالكتريكي مثبت و منفي در اثر دما ايجاد ميشود.از اين خاصيت براي تبديل انرژي حرارتي به انرژي الکتريکي بخصوص بهره برداري از انرژي خورشيدي استفاده مي کنند. تورمالين يکي از کانيهايي است که داراي خاصيت پيروالکتريسيته مي باشد. ◄ خاصيت پيزوالکتريسته ( Piezoelectricity ) : بعضي از کانيها بر اثر فشارها و يا کششهاي مکانيکي در جهات معيني داراي بارهاي الکتريکي مي شوند که در دو طرف کاني اين بارها مخالف يکديگرند هستند. مثلا کوارتز بر اثر فشار مکانيکي در جهت محور x و يا کشش در جهت محور y داراي بار الکتريکي مخالف در دو سر کاني و در جهت محور c مي شود و اگر جهت فشار يا کشش را عوض کنيم بارهاي دو سر بلور تغيير مي کند. امروزه به علت مصرف زياد صفحههاي پيزوالكتريك آنها را از بلورهاي مصنوعي اتيلن ديامين. تارترات، فسفات آلومينيوم و بعضي مواد ديگر به قيمت ارزان تهيه ميكنند. ◄ لمس : به وسيله دست زدن به كانيها ميتوان فهميد كه كدام يك بيشتر و كداميك كمتر دما را هدايت ميكنند. به عنوان مثال توپار خيلي سردتر از كوارتز است چون كوارتز بيشتر هادي دما است. بعضي از كانيها لمس زبر و عدهاي مثل تالك حالت صابون مانند و نرم و لغزندهاي دارند. و يا گرافيت و نفلين لمس چرب دارند. بعضي ديگر به دليل داشتن خلل و فرج زياد به زبان مي چسبند مثل كائولن. ◄ رنگ ( Color ): رنگ کانيها معمولا خيلي متغير است و بسته به عوامل فيزيکي و شيميايي در حد وسيعي تغيير ميکند. بطوري که نميتوان آن را جز مشخصههاي اصلي در نظر گرفت. ولي رنگ خاکه کاني يعني رنگي که در اثر مالش آن با يک صفحه چنين حاصل ميشود، نسبتا ثابت تر است و در خيلي موارد به شناسايي کاني کمک ميکند. »» ايديوکروماتيک : ( Idiochromatic ) کانيهاي خود رنگ را گويند. رنگ اين کانيها به دليل ترکيب شيميائي يا ساختمان داخلي آنها است و همواره ثابت است مانند سبز مالاکيت يا رنگ آبي در لازوريت. »» آلوکرماتيک : ( Allochromatic ) کانيهاي دگر رنگ را گويند. اين نوع رنگ بدليل وجود ناخالصي در کاني به وجود مي ايد و با توجه به انواع ناخالصي ؛ تنوع رنگي نيز ديده مي شود. مثل کاني کوارتز که به رنگهاي متنوعي ديده ميشود. »» پزوروکرماتيک : (Pesudochromatic ) کانيهاي داراي رنگ کاذب را گويند. اين نوع زنگ در اثر انعکاس نور در سطوح مختلف کانيهاي شفاف يا نيمه شفاف اينجاد مي شود ؛ بدين صورت که شعاعهاي نوري پس از برخورد به سطوح کريستالي کانيها در جهات مختلف منعکس مي شوند و در نتيجه تداخل آنها رنگهاي متفاوتي به چشم مي خورد. مثل کاني لابرادوريت. در بعضي از کانيها مانند کالکوپريت تداخلي از چند رنگ به صورت رنگين کمان منعکس مي شود. ◄ انواع جلا (Luster species): اشعهاي که در سطح کاني منعکس ميشود منظره ويژهاي به آن ميدهد که به نام جلاي کاني خوانده ميشود. جلاي کاني به خواص سطح و قدرت جذب آن بستگي دارد و به انواع فلزي ، الماسي ، شيشهاي ، صمغي ، مومي ، صدفي ، چرب و ابريشمي تقسيم ميشود. »» جلاي فلزي : (metallic Luster) اين نوع جلا در کانيهائي که نور را از خود عبور نمي دهند و تماماُ منعکس مي کنند ديده مي شود مانند کانهاي فلزي مثل : گالن , هماتيت و طلا. »» جلاي نيمه فلزي : ( Sub metallic Luster) در اين نوع کانيها که نور را از خود عبور نمي دهند مقدار انعکاس نور کمتر از حالت قبلي است مثل : ماگنتيت , پيرولوزيت , کروميت و.. »» جلاي شيشه اي : ( Vitreous Luster ) کانيهاي مانند شيشه که نور از آنها عبور ميکند داراي اين نوع جلا هستند مثل : ليمونيت , کوارتز , باريت و... »» جلاي نيمه شيشه اي : (Sub vitreous Luster ) در کانيهائي که مقدار نور عبوري از آنها کمتر از شيشه است ديده مي شوند مثل : کلسيت , آلونيت و... »» جلاي صمغي : ( Resinous Luster ) اين حات از جلا شبيه صمغ است مثل : بلاند , آپاتيت , ارپيمان , رآلگار و... »» جلاي چرب : ( Greasy Luster ) در اين حالت جسم چرب نيست ولي حالت چربي دارد مثل : کوارتز , تالک , اپال و تورمالين نيز تا حدي داري جلاي چرب مي باشند. »» جلاي مرواريدي : ( Pearly Luster ) در اني حلت جسم جلائي مانند مرواريد دارد مثل : سلستيت , دولوميت و... »» جلاي الماسي : ( Adamantine Luster ) در کانيهائي که شکست نور زياد دارند اين نوع جلا ديده مي شود مثل : سروزيت , مالاکيت , اسفالريت و... »» جلاي ابريشمي : ( Silky Luster) در اثر تجمع رشته هاي نازک بعضي از کانيهاي اين نوع جلا به وجود مي ايد مثل : آزبست , هورنبلند , الکسيت و... ◄ شفافيت (Transparency ) : »» شفاف : ( Transparent ) کاني نور را کاملا از خود عبور ميدهد و ميتوان از پشت آن اشياء را ديد مثل: ورقه نازک ژيپس يا کوارتز. »» کدر : کاني نور را از خود عبور نمي دهد مثل مگنتيت , گالن و... »» نيمه شفاف : ( Translucent ) کاني نور را خود عبور مي دهد ولي از پشت آن اشياء ديده نمي شوند مثل : کوارتز ناخالص , هاليت و.. »» اندک شفاف : ( Sub translucent ) نور از ورقهاي نازک کاني عبور مي کند مثل : فلوريت , پلاژيوکلاز. ◄ ضربه پذيري ( Tenacity ) : رفتار کانيها در مقابل ضربه هاي وارده به آنها مي باشد که شامل چهار قسمت مي باشد: »» شکننده : ( Brittle ) که در اثر ضربه خرد مي شوند مثل : گوگرد. »» چکش خوار : ( Malleable ) که قابليت چکش خواري را دارا مي باشد مثل : کانيهاي فلزي چون طلا , مس »» برش پذير : ( Sectile ) که توانايي برش خوردگي را دارا مي باشند مثل : ژيپس. »» خم پذير : ( Flexible ) که قابليت ارتجاء را دارا مي باشند مثل : ميک. منبع
-
- فلورسانس
- فلزی
-
(و 28 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
- فلورسانس
- فلزی
- فتولومینسانس
- فسفرسانس
- لمس کانی ها
- لومینسانس
- مهندسی معدن
- ماکل
- معدن
- نیمه فلزی
- چکش خواری
- چگالی
- کلیواژ
- کانی
- کانی شناسی
- پیرو الکتریسیته
- پیزو الکتریسیته
- ترمولومینسانس
- جلا کانی ها
- خواص کانی ها
- دوقلویی
- رنگ کانی ها
- رخ یا کلیواژ
- زمین شناسی
- سختی
- سطح شکست
- شفافیت
- شکستگی رشته ای
- شکستگی صدفی
- ضربه پذیری
-
دليل نامگذاري تيرهاي لانه زنبوري ، شكل گيري اين تيرها پس از عمليات ( بريدن و دوباره جوش دادن ) و تكميل پروفيل است . اينگونه تيرها در طول خود داراي حفره هاي توخالي (در جان) هستند كه به لانه زنبور شبثه است ؛ به همين سبب به اينگونه تيرها لانه زنبوري مي گويند. هدف از ساخت تيرهاي لانه زنبوري : هدف اين است كه تير بتواند ممان خمشي بيشتري را با خيز (تغيير شكل ) نسلتا كم ، همچنين وزن كمتر در مقايسه با تير نورد شده مشابه تحمل كند ؛ براي مثال ، با مراجعه به جدول تيرآهن ارتفاع پروفيل ipe-18 را كه 18 سانتيمتر ارتفاع دارد ، مي توان تا 27 سانتيمتر افزايش داد. محاسن و معايب تير لانه زنبوري : باتوجه به مثال گفته شده در بالا با تبديل تيرآهن معمولي به تيرآهن لانه زنبوري ، اولا : مدول مقطع و ممان انرسي مقطع تير افزايش مي يابد . ثانيا : مقاومت خمشي تير نيز افزوده مي گردد . در نتيجه ف تيري حاصل مي شود با ارتفاع بيشتر ، قويتر و هم وزن تير اصلي . ثالثا : با كم شدن وزن مصالح و سبك بودن تير ، از نظر اقتصادي مقرون به صرفه تر خواهد بود. رابعا : از فضاهاي ايجاد شده (حفره ها) در جان تير مي توان لوله هاي تاسيساتي و برق را عبور داد. در ساختن تير لانه زنبوري مه منجر به افزايش ارتفاع تير مي شود ، بايد استاندار كاملا رعايت گردد ؛ در غير اينصورت ، خطر خراب شدن تير زير بار وارد شده حتمي است. از جمله معايب تير لانه زنبوري ، وجود حفرهاي آن است كه مي تواند تنشهاي برشي را در محل تكيه گاهها پل به شتون يا اتصال تيراهن تودلي (تير فرعي) به پل لانه زنبوري تحمل كند ؛ بنابراين ، براي رفع اين عيب ، اقدام به پر كردن بعضي حفره ها با ورق فلزي و جوش مي كنند تا اتصال بعدي پل به ستون يا تير فرعي به پل به درستي انجام شود. تير لانه زنبوري در ساختمان اسكلت فلزي مي تواند به صورت پل فقط در يك دهانه يا به صورت پل ممتد به كار رود . براي ساختن تير لانه زنبوري دو شيوه موجود است : الف ) شيوه برش پانير ب) شيوه برش لتيسكا روشهاي مختلف برش تير آهن : 1- برش به روش كوپال : با استفاده از دستگاه قطع كن سنگين كه به گيوتين مخصوص مجهز است ، تيرآهن به شكل سرد در امتداد خط منكسر قطع مي شود. 2- برش به روش برنول : برش در اين حالت به صورت گرم انجام مي گيرد ؛ به اين صورت كه كارگر ماهر برش را با شعله بنفش رنگ قوي حاصل از گاز استيلن و اكسيژن ، به وسيله لوله برنول ، انجام مي دهد. بريدن تيرهاي سبك به وسيله ماشينهاي برش اكسيژن شابلن دار نسبتا ساده است . در ايران تيرهاي لانه زنبوري را بيشتر با دست تهيه مي كنند. روشهاي ساختن تير لانه زنبوري و تقويت آن : روش تهيه تيرهاي لانه زنبوري از اين قرار است كه ابتدا در روي جان تيرآهن نورد شده با استفاده از اگو كه بصورت 5. شش ضلعي از ورق آهن سفيد يم ميليمتري (شابلن) با توجه به استاندارد ساخته شده خط مي گردد ؛ سپس تيرآهن را روي يك شاسي افقي با زدن تك خال جوش در نقاط مختلف براي جلوگيري از تاب برداشتن قرار مي دهند . آن گاه با استفاده از دستگاه برش (برنول) در امتداد خط منكسر اقدام به برش مي كنند تا پروفيل به دو قسمت بالا و پايين تقسيم شود. حال اگر قسمت بالا را به اندازه يك دندانه جابجا كنيم و دندانه هاي دو قسمت با و پايين را به دقت مقابل هم قرار دهيم و از دو طرف كارگر ماهر آنرا جوشكاري كند با استفاده از جوش قوسي نيمه اتوماتيك براي اتصال دو نيمه بريده شده ؛ يك جوش خوب ، بي عيب ؛ سريع و مقرون به صرفه خواهد بود . همان طور كه در مطالب قبلي نيز گفتم ، تير ساخته شده در محل تكيه گاهها با توجه به حفره هاي خالي آن در مقابل تنشهاي برشي ضعيف مي شود . براي جبران اين نقيصه ، با توجه به منحني نيروي برشي نيز به پر كردن حفره ها با ورقهاي تقويتي اقدام مي كنيم.لازم به ذكر است كه حداقل بايد يك حفره با ورق در تكيه گاه به وسيله جوش كامل پر شود. در پايان يادآور مي شوم كه يك نوع ديگر از پروفيلهاي لانه زنبوري را پس از بريدن قطعات بالا و پايين ورق واسطه اضافه مي كنند كه اين ورق ورق واسطه بين دندانه ها جوش مي شود . در نتيجه ، تير حاصل به مراتب قويتر از تيري است كه بدون ورق واسطه ساخته مي شود . تقويت تيرهاي لانه زنبوري به كمك رفتار مركب بتن و فولاد در تيرهاي لانه زنبوري علاوه بر تنشهاي خمشي اصلي در محل حلقه ها تنشهاي خمشي ثانويه حاصل از برش در مقطع ايجاد ميگردد كه گاهي اين تنش از تنشهاي خمشي اصلي در تير بزرگترند. اين تنشها از كارايي تير مي كاهند و براي مقابله با آنها بايد حلقه هاي كناري را با ورق پر كرد خصوصا هنگامي كه از اين نوع تيرها بصورت يكسره استفاده مي شود در محل تكيه گاهها كه هم نيروي برشي و هم لنگر خمشي زياد مي باشد تنشهاي خمشي بشدت افزايش ميابد و نياز به تقويت تير در اين محلها مي باشد كه از لحاظ اقتصادي قابل توجيه نمي باشد. در اين پروژه براي مقابله با اين ضعف در تيرهاي لانه زنبوري رفتار مركب بتن و فولاد تهيه شده هست . به اين ترتيب كه داخل تير فلزي در نقاطي كه تنشهاي ثانويه قابل ملاحظه مي باشند از بتن پر مي شود و كشش حلقه هاي خالي را به عمل تغيير مي دهد و اين امر سختي و مقاومت تير را افزايش مي دهد و از نظر اقتصادي مقرون به صرفه مي باشد .