جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'فعالیت محیط زیستی'.
1 نتیجه پیدا شد
-
فعالیت محیط زیستی به مثابه «سلوک» احمد پازوکی در دنیای واقعی، همه ی مسئله ها و مشکلات، علت، جواب یا مقصر واحدی ندارند. گاهی علتها پراکنده اند، طیفند و ریشه های وسیع و عمیقی در جاهای مختلف دارند. "تخریب زمین و اکوسیستم" از این دست مسائل است. تاختن به یک لایه اجتماع، به سیاست های دولتی و یا به مفهومی ناقص و شکننده مانند "سرمایه داری" در واقع ساختن دشمن وهمی است و نه کمکی به ما می کند و نه به زمین. درست است که انتشار گازهای گلخانه ای در مقیاس وسیع، از بحران های بزرگ دنیای مدرن و ثمره سیاست های کشورهای بزرگ است اما اگر دقیق تر بنگریم، می بینیم که تمام کشورهای دنیا از همان "روشی" پیروی می کنند که کشورهای بزرگ در آن ماهر و متبحرند. آنها فقط از نظر تکنولوژیک پیشرو ترند وگرنه فلسفه و جهان بینی شان همان جهان بینی کشاورز همدانی و بورکینافاسویی است: استفاده از زمین تا آنجا که می توانیم. در اکولوژی، تقسیم بندی کلاسیک "تولید کننده" و "مصرف کننده" صنعتی اعتباری ندارد. هم تولید کننده ها و هم مصرف کننده ها، مصرف کننده منابع طبیعی هستند و اگر از آستانه توان اکولوژیکِ زمین بگذرند، تخریب کننده محسوب می شوند. تغییرات وسیع کاربری اراضی به بهانه توسعه و صنعتی شدن و استفاده فرای تحمل از منابع طبیعی به بهانه تولید و رقابت گاهی بسیار خطرناک تر از مصرفی بودن صرف است. از سوی دیگر، کشور ایران با چندین میلیارد دلار واردات سالیانه، به نوع دیگری موجبات آلودگی خاک و آب و تخریب اکوسیستم های خودش را فراهم می کند. کالاهایی که وارد ایران می شوند، وحشیانه بازار می طلبند. مصرف زدگی انفجاری امروز ما و فرهنگی که همراه خودش به ارمغان آورده معلول رقابت تولید کننده هاست در به دست گرفتن بازار ایران و سهمی در این بازار بزرگ و پرپول داشتن؛ نتیجه اش تخریب زمین در محل تولید (چین، تایلند، ترکیه، پاکستان، اروپا و...) و آلودگی پسماندی (آبی و خاکی و هوایی) در کشور ماست. با تمامی این تفاسیر، یک فعال محیط زیست در ایران باید چه نقاطی را هدف بگیرد؟ آیا می تواند یک دشمن فرضی بسازد و هرچه ناراحتی دارد بر سر آن خالی کند؟ آیا باید به بازارها و پاساژها و بوتیکها رفت و جلوی خرید و فروش را گرفت؟ آیا می شود به کشاورز گفت که امسال کمتر بکار؟ آیا می توان به روابط پیچیده واردات رسوخ کرد و جلوی فعالیت آنها را گرفت؟ مسلماً این کارها نامعقول و بی فرجام است. "حافظ محیط زیست بودن" به عقیده نگارنده، یک سلوک است. شناختن خود است و مدیریت رفتارها با تفکر و ریاضت. در درجه اول، استفاده از کالاهایی که اطرافمان موجود است به بهترین نحو و بهینه سازی مصرف و پرهیز از وسوسه جایگاه فرهنگی و اجتماعی حاصل از مصرف. برای کسی که دغدغه زمین را دارد، شناختن رستوران ها و فست فودهای مشهور تهران، افتخار نیست. برای یک محیط زیستی، مصرف مواد غذایی، آرایشی و بهداشتی و پوشاک بیش از حد نیازهای اساسی روزمره برای خودنمایی و یافتن جایگاه اجتماعی و فرهنگی گناه کبیره است؛ نه فقط به دلیل فشار غیر لازمی که به منابع طبیعی وارد می کند، بلکه به علت اینکه با سیستم وسیع "فرهنگ مصرفی" و روابط منتج از آن همراه شده و تسلیم قوانین آن شده است. برای دفاع از زمین، باید فلک را سقف شکافت و در تمامی آداب و رفتارها و افکار و نیازهای ذهنی خود و جامعه، طرحی نو در انداخت. جوامع شهری مصرف زده ایران باید به این سطح از آگاهی برسند که منزلت افرادشان به آستین نو نیست. باید متوجه شوند که با رفتارهایشان چه فشار توان فرسایی به منابع آبی، خاکی، گیاهی و جانوری زمین وارد می کنند. باید در برابر تبلیغات هر روزه و سیاستهای وارداتی، از درون مقاوم شوند؛ و تا زمانی که چنین بینشی در کسانی که نام خود را "فعالان محیط زیست" می گذارند وجود ندارد نمی توان به آینده روشنی امید بست.