جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'فاستونی'.
4 نتیجه پیدا شد
-
کفشی که پس از استفاده کاشته می شود یک شرکت هلندی کفشی را عرضه کرده است که پس از استفاده می تواند در باغچه کاشته شود و جوانه بزند. این شرکت هلندی به نام oat نوعی کفش کتانی را عرضه کرده است که کاملا تجدیدپذیر زیستی است. در حقیقت، ویژگی این کفش عجیب در این است که به جای دور انداخته شدن می تواند در باغچه کاشته شود و همانند یک گیاه رشد کند. این کفش که ظرف چند هفته آینده بر روی سایت این شرکت برای فروش عرضه می شود سبزترین و تجدیدپذیرترین کفش دنیا است. محققان این شرکت برای اختراع این کفش قابل جوانه زدن دو سال تحقیق کردند. این کفش از چوپ پنبه، شاهدانه، کتان زیستی، پلاستیک تجدیدپذیر و سفیدکننده های غیر کلرات ساخته شده است. براساس گزارش آنسا، این کفش که برنده جایزه زیستی ترین محصول "هفته مد آمستردام" شد به محض اینکه در خاک قرار بگیرد کاملا تجزیه می شود و دانه هایی که داخل زبانه بالایی آن قرار گرفته اند شروع به جوانه زدن کرده و یک گیاه واقعی را به وجود می آورند.
- 78 پاسخ
-
- 7
-
- فناوری نانو
- فیبر کربن
-
(و 63 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
- فناوری نانو
- فیبر کربن
- فیبرنوری
- فیبرکربن
- فاستونی
- لباس هوشمند
- لباس بدون نیاز به شستن ساخته شد
- مقاومت رنگها در برابر سایش
- محکمترین نخ پلیمری
- نومکس
- نیسان
- نانوذرات نقره
- چتر
- چترهای چوشیدنی
- نسل آينده لباس خلبانان مجهزبه دستگاه پوشيدني
- کفی کفش
- کفش
- کلاه
- کولهپشتی
- کولهپشتی با چراغهای درخشان
- کولار
- کیتوسان
- گجت های پوشیدنی
- پلیمر زیستی
- پوشاک
- پارچه فاستونی
- پارچه پنبه ای
- پارچه ضد آتش
- پارچه هوشمند
- پارچه حرارتی
- پارچههای حرارتی هوشمند
- پرتغال
- پساب نساجی
- آلایندههای سمی
- الیاف نسوز
- الیاف ضد میکروب
- اهداف ضد آتش کردن منسوجات
- ایده
- استفاده از پیلهای خورشیدی لولهای در پوشاک
- بافنده
- بازیافت پلی اتیلن ترفتالات
- تولید لباس ضد آتش از پنبه
- تولید پوشاک با بطریهای بازیافتی
- تولید پوشاک با سلولهای خورشیدی
- تولید پارچه فاستونی خوشبو
- تکنولوژی پوشیدنی
- تایپ سریع و آسان با صفحه کلید دستکشی
- تجهیزات عکاسی
- تصفیه پساب صنعت نساجی
- جوایز جیمز دایسون
- خلاقیت
- دانشگاه پنسیلوانیا
- دانشگاه امیرکبیر
- دانشگاه استنفورد
- دستمال کاغذی
- دستکش الکترونیکی
- رنگ مصنوعی
- سلول خورشیدی
- ساخت نخهایی از جنس نانولولههای کربنی
- ساخت آستین لرزشی «شبح» برای تنیسبازان مبتدی
- شال
- صندلی گهوارهای
- صندلی ضدخستگی خودرو
- ضد آتش کردن منسوجات
- ضدآتش کردن پارچه
-
▪ آیا میدانستید برخیها واژههای زیر را که همگی فرانسوی هستند فارسی میدانند؟ آسانسور، آلیاژ، آمپول، املت، باسن، بتون، بلیت، بیسکویت، پاکت، پالتو، پریز، پلاک، پماد، پوتین، پودر، پوره، پونز، پیک نیک، تابلو، تراس، تراخم، نمبر، تیراژ، تور، تیپ، خاویار، دکتر، دلیجان، دوجین، دوش، دبپلم، دیکته، رژ، رژیم، رفوزه، رگل، رله، روبان، زیگزاگ، ژن، ساردین، سالاد، سانسور، سرامیک، سرنگ، سرویس، سری، سزارین، سوس، سلول، سمینار، سودا، سوسیس، سیلو، سن، سنا، سندیکا، سیفون، سیمان، شانس، شوسه، شوفاژ، شیک، شیمی، صابون، فامیل، فر، فلاسک، فلش، فیله، فیبر، فیش، فیلسوف، فیوز، کائوچو، کابل، کادر، کادو، کارت، کارتن، کافه، کامیون، کاموا، کپسول، کت، کتلت، کراوات، کرست، کلاس، کلوب، کلیشه، کمپ، کمپرس، کمپوت، کمد، کمیته، کنتور، کنسرو، کنسول، کنکور، کنگره، کودتا، کوپن، کوپه، کوسن، گاراژ، گارد، گاز، گارسون، گریس، گیشه، گیومه، لاستیک، لامپ، لیسانس، لیست، لیموناد، مات، مارش، ماساژ، ماسک، مبل، مغازه، موکت، مامان، ماتیک، ماشین، مانتو، مایو، مبل، متر، مدال، مرسی، موزائیک، موزه، مین، مینیاتور، نفت، نمره، واریس، وازلین، وافور، واگن، ویترین، ویرگول، هاشور، هال، هالتر، هورا و بسیاری از واژههای دیگر. ▪ آیا میدانستید که بسیاری از واژههای عربی در زبان فارسی در واقع عربی نیستند و اعراب آنها را به معنایی که خود میدانند در نمییابند؟ این واژهها را ساختگی (جعلی) مینامند و بیشترشان ساختهٔ ترکان عثمانی است. از آن زمرهاند: ابتدایی (عرب میگوید: بدائی)، انقلاب (عرب میگوید: ثوره)، تجاوز (اعتداء)، تولید (انتاج)، تمدن (مدنیه)، جامعه (مجتمع)، جمعیت (سکان)، خجالت (حیا)، دخالت (مداخله)، مثبت (وضعی)، مسری (ساری)، مصرف (استهلاک)، مذاکره (مفاوضه)، ملت (شَعَب)، ملی (قومی)، ملیت (الجنسیه) و بسیاری از واژههای دیگر. بسیاری از واژههای عربی در زبان فارسی را نیز اعراب در زبان خود به معنی دیگری میفهمند، از آن زمرهاند: رقیب (عرب میفهمد: نگهبان)، شمایل (عرب میفهمد: طبعها)، غرور (فریفتن)، لحیم (پرگوشت)، نفر (مردم)، وجه (چهره) و بسیاری از واژههای دیگر. آیا میدانستید که ما بسیاری از واژههای فارسیمان را به عربی و یا به فرنگی واگویی (تلفظ) میکنیم؟ این واژههای فارسی را یا اعراب از ما گرفته و عربی (معرب) کردهاند و دوباره به ما پس دادهاند و یا از زبانهای فرنگی، که این واژها را به طریقی از خود ما گرفتهاند، دوباره به ما دادهاند و از آن زمرهاند: ـ از عربی: فارسی (که پارسی بوده است)، خندق (که کندک بوده است)، دهقان (دهگان)، سُماق (سماک)، صندل (چندل)، فیل (پیل)، شطرنج (شتررنگ)، غربال (گربال)، یاقوت (یاکند)، طاس (تاس)، طراز (تراز)، نارنجی (نارنگی)، سفید (سپید)، قلعه (کلات)، خنجر (خون گر)، صلیب (چلیپا) و بسیاری از واژههای دیگر. ـ از روسی: استکان: این واژه در اصل همان «دوستگانی» فارسی است که در فارسی قدیم به معنای جام شراب بزرگ و یا نوشیدن شراب از یک جام به افتخار دوست بوده است که از سدهٔ ١۶ میلادی از راه زبان ترکی وارد زبان روسی شده و به شکل استکان درآمده است و اکنون در واژهنامههای فارسی آن را وامواژهای روسی میدانند. سارافون: این واژه در اصل «سراپا» ی فارسی بوده است که از راه زبان ترکی وارد زبان روسی شده و واگویی آن عوض شده است. اکنون سارافون به نوعی جامهٔ ملی زنانهٔ روسی گفته میشود که بلند و بدون آستین است. پیژامه: همان « پایجامه» فارسی است که اکنون در زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و روسی pyjama نوشته شده و به کار میرود و آنها مدعی وام دادن آن به ما هستند. واژههای فراوانی در زبانهای عربی، ترکی، روسی، انگلیسی، فرانسوی و آلمانی نیز فارسی است و بسیاری از فارسی زبانان آن را نمیدانند. از آن جملهاند: ـ کیوسک که از کوشک فارسی به معنی ساختمان بلند گرفته شده است و در تقریباً همهٔ زبانهای اروپایی هست. ـ شغال که در روسی shakal، در فرانسوی chakal، در انگلیسی jackal و در آلمانیSchakal نوشته میشود. ـکاروان که در روسی karavan، در فرانسوی caravane، در انگلیسی caravan و در آلمانی Karawane نوشته میشود. ـ کاروانسرا که در روسی karvansarai، در فرانسوی caravanserail، در انگلیسی caravanserai و در آلمانیkarawanserei نوشته میشود. ـ پردیس به معنی بهشت که در فرانسوی paradis، در انگلیسی paradise و در آلمانی Paradies نوشته میشود. ـ مشک که در فرانسوی musc، در انگلیسی musk و در آلمانی Moschus نوشته میشود. ـ شربت که در فرانسوی sorbet، در انگلیسی sherbet و در آلمانی Sorbet نوشته میشود. ـ بخشش که در انگلیسی baksheesh و در آلمانی Bakschisch نوشته میشود و در این زبانها معنی رشوه هم میدهد. ـ لشکر که در فرانسوی و انگلیسی lascar نوشته میشود و در این زبانها به معنی ملوان هندی نیز هست. ـ خاکی به معنی رنگ خاکی که در زبانهای انگلیسی و آلمانی khaki نوشته میشود. ـ کیمیا به معنی علم شیمی که در فرانسوی، در انگلیسی و در آلمانی نوشته میشود. ـ ستاره که در فرانسوی astre در انگلیسی star و در آلمانی Stern نوشته میشود. Esther نیز که نام زن در این کشورهاست به همان معنی ستاره است. برخی دیگر از نامهای زنان در این کشورها نیز فارسی است، مانند: ـ Roxane که از واژهٔ فارسی رخشان به معنی درخشنده است و در فارسی نیز به همین معنی برای نام زنان روشنک وجود دارد. ـ Jasmine که از واژهٔ فارسی یاسمن و نام گلی است. ـ Lila که از واژهٔ فارسی لِیلاک به معنی یاس بنفش رنگ است. ـ Ava که از واژهٔ فارسی آوا به معنی صدا یا آب است. مانند آوا گاردنر. ـ واژههای فارسی موجود در زبانهای عربی، ترکی و روسی را به دلیل فراوانی جداگانه خواهیم آورد. ▪ آیا میدانستید که این عادت امروز ایرانیان که در جملات نهیکنندهٔ خود «ن» نفی را به جای «م» نهی به کار میبرند از دیدگاه دستور زبان فارسی نادرست است؟ امروز ایرانیان هنگامی که میخواهند کسی را از کاری نهی کنند، به جای آن که مثلا بگویند: مکن! یا مگو! (یعنی به جای کاربرد م نهی) به نادرستی میگویند: نکن! یا نگو! (یعنی ن نفی را به جای م نهی به کار میبرند). در فارسی، درست آن است که برای نهی کردن از چیزی، از م نهی استفاده شود، یعنی مثلاً باید گفت: مترس!، میازار!، مده!، مبادا! (نه نترس!، نیازار!، نده!، نبادا!) و تنها برای نفی کردن (یعنی منفی کردن فعلی) ن نفی به کار رود، مانند: من گفتهٔ او را باور نمیکنم، چند روزی است که رامین را ندیدهام. او در این باره چیزی نگفت. ▪ آیا میدانستید که اصل و نسب برخی از واژهها و عبارات مصطلح در زبان فارسی در واژهها عبارتی از یک زبان بیگانه قرار دارد و شکل دگرگون شدهٔ آن وارد زبان عامهٔ ما شده است؟ به نمونههای زیر توجه کنید: ـ هشلهف: مردم برای بیان این نظر که واگفت (تلفظ) برخی از واژهها یا عبارات از یک زبان بیگانه تا چه اندازه میتواند نازیبا و نچسب باشد، جملهٔ انگلیسی I shall have (به معنی من خواهم داشت) را به مسخره هشلهف خواندهاند تا بگویند ببینید واگویی این عبارت چقدر نامطبوع است! و اکنون دیگر این واژهٔ مسخره آمیز را برای هر واژهٔ عبارت نچسب و نامفهوم دیگر نیز (چه فارسی و چه بیگانه) به کار میبرند. ـ چُسان فُسان: از واژهٔ روسی Cossani Fossani به معنی آرایش شده و شیک پوشیده گرفته شده است. ـ زِ پرتی: واژهٔ روسی Zeperti به معنی زتدانی است و استفاده از آن یادگار زمان قزاقهای روسی در ایران است در آن دوران هرگاه سربازی به زندان میافتاد دیگران میگفتند یارو زپرتی شد و این واژه کم کم این معنی را به خود گرفت که کار و بار کسی خراب شده و اوضاعش دیگر به هم ریخته است. ـ شِر و وِر: از واژهٔ فرانسوی Charivari به معنی همهمه، هیاهو و سرو صدا گرفته شده است. ـ فاستونی: پارچه ای است که نخستین بار در شهر باستون Boston در امریکا بافته شده است و بوستونی میگفتهاند. ـ اسکناس: از واژهٔ روسی Assignatsia که خود از واژهٔ فرانسوی Assignat به معنی برگهٔ دارای ضمانت گرفته شده است. ـ فکسنی: از واژهٔ روسی Fkussni به معنی بامزه گرفته شده است و به کنایه و واژگونه به معنی بیخود و مزخرف به کار برده شده است. ـ نخاله: یادگار سربازخانههای قزاقهای روسی در ایران است که به زبان روسی به آدم بی ادب و گستاخ میگفتند Nakhal و مردم از آن برای اشاره به چیز اسقاط و به درد نخور هم استفاده کردهاند. منبع
-
کاردینگ: اهداف کاربرد کاردینگ در سیتم های پشمی، فاستونی و نیمه فاستونی، مشابه همان اهدافی است که برای کاردینگ ها در سیستم پنبه ای بیان شده است و ممکن است تنها در برخی موارد جزئی با یکدیگر تفاوت هایی داشته باشند. به طور کلی اهداف یک ماشین کاردینگ عبارتنداز:- صاف و مستقیم کردن الیاف - حذف ضایعات و باز کردن نپ ها (در بخش حلاجی، جریان هوا سبب می گردد تا الیاف تمایل زیادی به دور پیچ شدن و یا پیچیده شدن به دور ضایعات موجود در تودۀ الیافی را داشته باشند. در ماشین کاردینگ، حجم زیادی از ضایعات، از مابین الیاف جدا می شود.) - حذف الیاف کوتاه - مخلوط کردن الیاف (در ماشین های کاردینگ، مخلوط کنندگی به صورت لیف به لیف انجام می گیرد که این نوع مخلوط شدن الیاف مؤثرترین نوع مخلوط کنندگی می باشد.) - ایجاد فتیله و یا نیم چه نخ الیاف بلند وظایف قسمت های مختلف ماشین : - حصیر تغذیه: توده های الیافی را به زیر غلتک های تغذیه هدایت می کند. توده های الیافی می تواند توسط مکانیزم های هاپر فیدر به روی حصیر منتقل شوند. - غلتک های تغذیه: این غلتک ها، سر لایۀ الیافی تغذیه شده را محکم نگه می دارند تا غلتک تیکرین بتوانند عمل زنندگی خود را بهتر و مؤثر تر انجام دهد. تنطیم فاصله بین غلتک تغذیه و تیکرین، بر شدت بازکنندگی الیاف تأثیر بسزایی دارد. - - غلتک های ورکر و استریپر: این جفت غلتک ها، عملیات اصلی کاردینگ، که مخلوط کردن و باز کردن الیاف است را انجام می دهند. -Fancy: این غلتک، الیاف را از عمق سوزن ها سیلندر به نوک سوزن منتقل می کند تا در ادامه، انتقال الیاف به دافر راحت تر صورت گیرد -غلتک تمیز کنندۀ fancy: هر گونه الیافی که بر روی پوشش سوزنی fancy قرار گرفته باشد را از روی سطح آن جدا می کند .- دافر: الیاف را از سطح سیلندر اصلی برداشت کرده و به واحد پیچش منتقل می کند.
-
صنایع ریسندگی الیاف بلند به 3 دسته تقسیم بندی میشوند: پشمیwoolen فاستونی worsted نیمه فاستونیsemi worsted مواد اولیۀ مورد مصرف در این سیستم، کیفیت الیاف مصرفی، نسبت به سیستم پشمی بهتر است. اما کیفیتی به خوبی الیاف مورد استفاده در سیستم فاستونی راندارند. به طور کل، الیاف پشم مصرفی در این سیستم، کیفیتی مابین الیاف مصرفی در دوسیستم دیگر را دارند.الیاف carped-wool می تواند در این سیستم استفاده شود. فرآیند تولید و مراحل ریسندگی مراحل تولید در این سیستم نیز مابین دو سیستم پشمی و فاستونی است. به عبارت بهتر، در این سیستم، مراحل ریسندگی بیشتر از سیستم پشمی و کمتر از سیستم فاستونی است.تفاوت این سیستم با سیستم پشمی در مرحلۀ گیل باکس و با سیستم فاستونی در مرحلۀ شانه زنی است.در این سیستم مرحلۀ گیل باکس وجود دارد اما شانه زنی حذف شده است.در ابتدا مراحل آماده سازی الیاف جهت ریسندگی عبارتند از: -تراشیدن الیافshearing -دسته بندی کردن الیافsorting -شست وشوscouring -خشک کردنdrying و سپس -Gill-box-finisher -ring محصولات تولیدی از نخ های اکریلیک به دست آمده از این سیستم در بافت فرش های ماشینی به کار می رود محدودۀ نمره نخ محدودۀ نمره نخ های تولیدی در این سیستم،مابین دو سیستم دیگر است(معمولا، در صنعت، نخ های با نمره های 8 تا 10 متریک تولیدمی شود) این نخ های نیز معمولا، کلفت هستند ولی از لحاظ دیگر کیفیت ها، از نخ هایتولیدی سیستم پشمی بهتر اند.
-
- semi worsted
- فاستونی
-
(و 6 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :