جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'شعر سپید'.
1 نتیجه پیدا شد
-
يك شعر، همان كشف و شهود است، آفرينشي ملهم از ناشناخته و تنها آن كس شايستگي نام شاعر را دارد كه اهل كشف باشد و اين گفته «ارتور رمبو» نشان ميدهد شاعر براي يافتن، جستوجو و كشف، نيازمند حركتي آگاهانه و عميقتر است تا بتواند ارتباطهاي پنهاني اجزاي يك كل را نسبت به يكديگر، به كوشش «نوعي انديشيدن» بازيابد و شايد هم به قول رضا براهني در «طلا در مس» كه عقيده دارد هرچند شعرهاي بي وزن شاملو «فرم» ظاهري را به حداقل ميرساند ولي ابتكار و اصالت اين شاعر كه از طريقه رفتن و حركت حاصل ميشود خود حاكي از وجود فرم است، منتهي فرمي ذهنيتر و عميقتر و به عبارتي «قالب دروني» يا «شكل ذهني» شعر... هرچه هست ديد ذهني و قدرت تخيل هنرمند با رجعت به درون خود، نوع انديشيه و نگاهي كه دارد ميتواند زمينه روشني براي اهميت و جايگاه «فرم» در شعر سپيد باشد و اگر با گرايش مفرط شاعران موج ناب و شعر ناب به فرم روبرو هستيم، در حقيقت با پردازش جهان هستي به شگفت ميآيند و در كمال ايجاز و استعارههاي تازه، نو و دلنواز به تصويرسازي ميپردازند با تاكيد به دو فرآيند جوهر و وجود در شعر. وقتي «فروغ» با آميزش عاطفه و تخيل به انديشه «مرگ» ميرسد و اين انديشه «عميقتر» به «ذهن» جان ميدهد، بيترديد «فرم» نيز جان ميگيرد: مرگ من روزي فرا خواهد رسيد در بهاري روشن از امواج نور در زمستاني غبار آلود و دود با خزاني خالي از فرياد و شور دو در بررسي شعر امروز گروهي گرايش به فرم مطلق را نوعي دوري از اجتماع، تاريخ و تمام دغدغههاي انساني قلمداد ميكنند، گروهي آميزش فرم و محتوا را شعر راستين ميپندارند و در نهايت پارهيي فرمگرايي و تغيير نحو در زبان شعر را از آن شاعراني ميدانند كه به دنبال هياهو هستند. به هر رو اگر بتوان فرم، زبان، تصويرسازي، تخيل و كشفهاي شاعرانه را عناصر تشكيل دهنده شعر سپيد دانست، بنابراين توجه به عنصري به نام «فرم» در شعر سپيد بيسبب نيست، هرچند بعضي اعتقاد دارند بحران شعر امروز يكي دز مضامين شبيه به هم دور ميزند و ديگري دستخوش نوپديدي در فرم و محتوا است. «كريم رجبزاده» شاعر مجموعه «قرارمان پاي همين شعر» در نقد و بررسي شعر امروز عقيده دارد: «شعر امروز گاهي در حال عبور از حجم است، گاهي سوار بر انواع موجها و گاهي با طبيعت نشر هم آغوش است» هرچه باشد اگر شعر سپيد دستخوش نوپديدي در «فرم» با ساختار «انديشيدن» ماندگار شود، بسيار پسنديده خواهد بودأ هرچند شاعران فرامدرن متعادل چون شمس لنگرودي و فرشته ساري با احتياط در فرم پا ميگذارند و شاعران فرامدرن راديكال چون هرمز عليپور و مهرداد فلاح در سايه نگاه و زبان به دگرگوني فرم تازه در شعر اعتقاد دارندأ همه ادله مثبتي براين فرض كه فرم در جريان شعر سپيد ميتواند حضوري ملموس و آشكار داشته باشد و در مثال آغاز سخن شاملو و فروغ فرخزاد از جمله شاعرانياند كه به زبان و فرم تازه يا فرم و زباني بيپيرايه التفات خاصي داشتند: طرف ما شب نيست صدا با سكوت آشتي نميكند كلمات انتظار ميكشند من با تو تنها نيستم، هيچكس با هيچكس تنها نيست شب از ستارهها تنهاتر است... شعر «هواي تازه» احمد شاملو. شاملو در فرمي شاعرانه يا به عبارتي با زبان شاعرانه و توجه به فرم و ساختار شعر، با نماد زيباي «شب» به ستاره آرامش ميدهد و كلمات او ميتوانند معناي انتظار را شاعرانه بيان كنند.
- 2 پاسخ
-
- 1
-
- فرم شعر
- فرم در شعر سپيد حجم
-
(و 3 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :