جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'سرمایه'.
5 نتیجه پیدا شد
-
آنچه شهرها میتوانند از توسعه مبتنی بر حمل و نقل (tod) تورونتو یاد گیرند
Mohammad Aref پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در حمل و نقل و ترافیک
در حالی که نمونههای الهام بخش زیادی از شهرهای پیاده مدار و مبتنی بر حمل و نقل در اروپا وجود دارند، نکات فراوانی نیز میتوان از کانادا یاد گرفت. مثلآ با کمک فوق العاده جین جیکوبز و رهبران دیگر، تورنتو به طور موفقیت آمیزی توانسته است بزرگراهها را از هسته مرکزی تاریخی شهر، دور نگه دارد. علاوه بر این، مدیران شهری توجه خود را بر گسترش ارتباط حمل و نقل، فراتر از مرکز شهر و به داخل مناطق حومه شهر، معطوف نمودهاند. به لطف مدیریت قوی و چشم انداز بلند مدت، تورنتوی بزرگ به گونه ای مدیریت شد تا به ایجاد یک مرکز یکپارچه و مختلط شهری، و گسترش ارتباط حمل و نقلی در طول منطقه منجر گردد. نمادی از شهر تورنتو، تراموای شهر (منظور اتوبوسهای برقی مسیر ثابت است) نه تنها امکان رفت و آمد در داخل هسته مرکزی شهر را فراهم میکنند، بلکه همچنین با حمل و نقل منطقه ای برای تضمین دستیابی رفت و آمد ساکنین به حومه شهر نیز ادغام میشوند. عکس از سوپر هرب/ فلیکر. ساختن بر روی یک هسته شهری پویا خیابان اسپادینا یک نمونه قابل توجه از یک خیابان کامل است، که دارای خطوط اختصاصی برای تراموای پر نعمت آن، پیاده روهای وسیع، مسیرهای دوچرخه و عبور و مرور آرام میباشد. با گذر از منطقه دانشگاهی با نشاط و سرزنده که دارای یک ردیف ممتد از فروشگاهها، رستورانها و کافهها است، شاهد یک مکان پویا هستیم. خیابان کینگ نیز دارای مسیرهای مناسب برای دوچرخه سواری و عبور ترامواهای نمادین است ولی فقدان مسیر مجزا برای دوچرخه سواری، عبور آنها را تا حدودی مخاطره آمیز کرده است. هرچند که خوشبختانه برای طرفداران ایمنی، میانگین سرعت در خیابان فقط 7 تا 10 کیلومتر است. در امتداد دریاچه، تلاش و فعالیت سازندگی در حال انجام است زیرا شهر درحال توسعه بخشیدن به پیشرفت مجدد طرح بلند پروازانه ساخت اسکله میباشد. آپارتمانهای جدید، در حال ایجاد شدن در امتداد مسیر ریلی سبک نوسازی شده میباشند که دارای مسیرهای مجزا و دسترسی فراوان به فضاهای عمومی خواهد بود. با دسترسی مناسب به مجموعه ای از گزینههای حمل و نقلی، تورنتو در حال ارائه توسعه مبتنی بر حمل و نقل نمونه، بر روی مرز هسته شهری پر تراکم خود میباشد. آوردن حمل و نقل سریع اتوبوسی (BRT) به حومه شهر یورک که یک منطقه رو به رشد در شمال تورنتو است، نمونه خوب دیگری از پیشبرد توسعه مبتنی بر حمل و نقل با کمک اتوبوس سریع السیر میباشد. این شهر دارای برنامههایی برای ساخت یک مسیر 80 کیلومتری برای اتوبوسهای سریع السیر است و در فاصله 20 کیلومتری توسعه ریلی سبک، سرمایه گذاری خواهد کرد. این طرح که ویوانکست نامیده میشود، در حال تبدیل شدن به یک استاندارد برای ایجاد حمل و نقل سریع اتوبوسی در آمریکای شمالی است. خط اصلی اختصاص یافته به مسیرهای میانی و ایستگاهها، دارای کیفیت بالا هستند و اتوبوس ها نیز بزرگ و راحت میباشند. شرکت حمل و نقل تندروی یورک با حمایت دولت انتاریو، در اولین مرحله از برنامه بلند پروازانه خود قرار دارد. این پروژه تنها یک شبکه حمل و نقلی نیست. بلکه در مورد توسعه خیابانهای کامل است که دارای پیاده روها، چشم اندازها، زیرساختهای پیاده و روشنایی مناسب و خوب میباشند. به عنوان بخشی از راهبرد توسعه منطقه، سامانه اتوبوسهای تندرو به ارائه ارتباط پیشرفته به جامعه مجهز به فناوری در مرکز شهر تورنتو میپردازد که محل استقرار شرکتهای آی.بی.ام، هانی ول، و مورس میباشد. این برنامه تاکنون در حال اجرا است. ساختمانهای جدیدی برای دفاتر و آپارتمانها در نزدیکی ایستگاههای اتوبوسهای تندرو ساخته شدهاند و تعداد بسیار بیشتری در حال ساخت هستند. همانند بسیاری از شهرها، بحثهای مهمی در این مورد که کدام گزینه حمل و نقل باید دنبال شود، وجود داشتهاند و نظرات گوناگونی در این زمینه مطرح گردیده است. در نهایت، مسئولین محلی به اتوبوس تندرو رأی دادند ولی با طرحی نیز موافقت کردند که خط ریلی سبک در آینده به آن اضافه شود و این همان کاری است که شهر اتاوا قبلاً با سامانه موسوم به راه عبور انجام داده است. درحال حاضر سامانه اتوبوسرانی یورک به طور مرتب و پیوسته فعالیت میکند و مستقیماً به موقعیت هایی خارج از مسیر حمل و نقل اصلی وصل میشود. این یک امتیاز عالی برای کسانی است که در حومه شهر زندگی میکنند و نیاز به دسترسی به مرکز شهر برای کار و تحصیل دارند. در حالی که بسیاری از ساکنان این مناطق دارای خودروهای شخصی هستند ولی سرمایه گذاری در این طرح حمل و نقلی به خوبی جواب داده است. پیتر میاسک، رئیس حمل و نقل فعال انتاریو و معاون مؤسسه اجاره دهندگان یونیون ویل میگوید: “مردم اینجا بر ضد حمل و نقل نیستند… شما باید این خدمات رسانی را روزآمد و قابل اطمینان نمایید تا مردم از آن استفاده کنند”. برنامه ریزی از دیدگاه کلانشهری این دو مثال از تورونتو ی بزرگ، نشان میدهد که شروع پیشرفت در حمل و نقل وقتی انجام میشود که ترکیب درستی از اجزاء و عناصر وجود داشته باشد. در تورونتو و یورک، یک رهبری قوی از گروه اجرایی منتخب و همچنین ماهر و نتیجهگرا وجود دارد که به این شهرها کمک کرده تا به رفع موانعی که به هنگام تصمیم سازی با آنها مواجه میشوند، به همراه توسعه برنامههای قوی و اجرای آنها بپردازند. از این گذشته، مسئولین همچنین به ایجاد سطوح پیشرفته ای از سرمایه گذاری برای آماده سازی و اجرا پرداختهاند. مدیران امور حمل و نقل، بدون اینکه به کاهش کیفیت خدمات به منظور صرفه جویی در هزینه ها بپردازند، به سرمایه گذاری در طراحی قوی، برند سازی (ایجاد نام تجاری) و ایجاد ارتباطات اقدام کردهاند تا تصویر جذابی از حمل و نقل عمومی را به جامعه ارائه نمایند. در نتیجه، تورونتو فقط دارای یک مرکز شهری متراکم و مختلط نیست، بلکه امکان دسترسی به حومه شهر را با موفقیت قابل توجهی فراهم نموده است. منبع: سایت آقای شهردار -
چرا برخی از استراتژیها شكست میخورند[/url] عنوان : چرا برخی از استراتژیها شكست میخورند >> مولف / مترجم :پریسا حبیبی >> تهیه و تنظیم : سایت حسابداری ایران >> www.hesabdari-iran.com >> منبع : دنیای اقتصاد در زیر گزیدهای از مصاحبه بین جوآن ماگرتا و مایکل پورتر، در مورد اهمیت استراتژی و تاثیر آن در مزیت رقابتی بین شرکتها آورده شده است. جوآن ماگرتا: به نظر شما اشتباههای رایجی که معمولا در استراتژی شرکتها دیده میشوند، چیست؟ تقریبا فکر و خواسته همه افراد دستیابی به بهترین نتایج است، اما نباید فراموش کرد، این آزمونی است که به سختی میتوان برنده آن بود. یکی از اشتباههایی که اغلب مدیران مرتکب آن میشوند، اشتباه گرفتن اثربخشی عملیاتی با استراتژی است. یکی دیگر از اشتباههای رایج، نداشتن درک صحیحی از بازاریابی و تفاوت آن با استراتژی است. به طور طبیعی نقطه اوج یک استراتژی نیز تمرکز بر مشتریان و نیازهای آنان است، ولی نباید با بازاریابی اشتباه گرفته شود. معمولا استراتژی بسیاری از شرکتها بر اساس «طرح ارزش (value proposition)» است که صرفا به تقاضا توجه دارد، اما یک استراتژی موفق نیازمند یک زنجیره ارزش مناسب است. این استراتژی طرف عرضه را نیز به دقت مورد مشاهده قرار میدهد؛ یعنی فعالیتهای منحصر به فردی را مدنظر قرار میدهد که ارزش را به مشتری میرسانند. استراتژی مناسب توامان با انتخابها در بخش تقاضا و انتخابهای منحصربه فرد در زنجیره عرضه پیوند میخورد. کسب وکارها باید توجه کنند، بدون داشتن یک استراتژی مناسب درهردو طرف عرضه و تقاضا نمیتوانند به مزیت رقابتی دست یابند. سرسلسله اشتباهها در دنیای کسب و کار عبارت است از رقابت بر سر بهترین بودن؛ اینکه همچون سایرین همان مسیر عادی را پیش بروی و فکر کنی که به طریقی میتوانی نتیجه بهتری را نسبت به آنها کسب کنی. خوشبینی بیش از حد به نقاط قوت، اشتباه دیگری است که در بسیاری از سازمانها دیده میشود و این نوع نگاه درونگرا در اغلب کسب وکارها وجود دارد. ممکن است از نظر شما توانمندترین بخش کسب و کار شما، بخش خدمات به مشتری باشد؛ در این صورت شما آن را نقطه قوت سازمان خود میدانید و بر اساس آن به تنظیم استراتژیهای سازمان خود میپردازید. اما نقطه قوت حقیقی یک کسب و کار در تنظیم اهداف استراتژیک، باید براساس عملکردی باشد که در آن نسبت به هر یک از رقبا برتری دارید. این برتری به دلیل عملکرد متفاوت شما با سایر رقبا است؛ زیرا شما یک ساختار و چارچوب متفاوت را برای کسب و کار خود بر گزیدهاید. یکی دیگر از اشتباههای رایج، اشتباه در تعریف یا حیطه جغرافیایی یک کسب وکار است. به طورکلی برای رسیدن به تعریفی صحیح در صنایع گسترده تمایل زیادی وجود دارد، اما رسیدن به آن دشوار است. به طورمثال در چند دهه گذشته یکی از مشهورترین خطوط حمل و نقل ریلی «تئودورلویت»، وارد شدن شرکتهای حمل ونقل زمینی و باربری هوایی در حوزه حملونقل را تهدیدی بزرگ برای کسبوکار خود دید، ولی مشکل اصلی آنها اشتباه در تعریف کسب و کارشان به عنوان یک شرکت حمل و نقل صرف بود؛ زیرا شرکت حمل و نقل ریلی یک صنعت مجزا با بازاری متفاوت است و دارای زنجیره ارزش جداگانهای است. این صنعت تنها در صورتی میتواند با تهدید روبه رو شود که مدیران به این نتیجه برسند که تنها شرکتهای حمل و نقل هوایی جوابگوی نیازهای بازار هستند و شرکتهای حمل و نقل ریلی دیگر نمیتوانند نیازهای بازار را پوشش دهند که در این صورت باید زمینههای رقابت با این شرکتها ایجاد شود. همچنین این اشتباه؛ (تمایل به داشتن تعریفی جهانی از یک صنعت که تنها صنعتی ملی است یا حداکثر در چند کشور همسایه فعالیت دارد) به وفور دیده میشود؛ زیرا شرکتها معمولا تصوری نادرست از جهانی شدن و بینالمللی بودن دارند و این در حالی است که حتی آگاهی و درک صحیحی از اقتصاد و کسب و کار خود ندارند. مدیران باید توجه داشته باشند که ابزار اصلی در ترسیم مرزهای جغرافیایی یک کسب وکار در عرصه رقابت، زنجیره ارزش است. زنجیره ارزش به خودی خود نشان میدهد، یک کسبوکار تا چه اندازه محلی یا جهانی است. در کسب وکارهای محلی تمام حلقههای زنجیره ارزش محلی و داخلی است و زنجیره ارزش مستقل عمل میكند. درحالی که فعالیتهای مهم در زنجیره ارزش یک صنعت جهانی معمولا در بین کشورهای مختلف تقسیم میشود. در آخر با تامل بر تجربیاتم در این عرصه میتوانم بگویم که بدترین و رایج ترین اشتباه، نداشتن استراتژی است. اکثریت مدیران فکر میکنند دارای استراتژی هستنند، در حالی که در حقیقت هیچ استراتژی در عمل ندارند یا دست کم استراتژی آنها موشکافانه و مبتنی بر تعاریف اقتصادی نیست. ماگرتا: به نظر شما چرا برخی شرکتها استراتژیهای بهتری در کسب وکار خود دارند و بزرگترینمانع برای داشتن یک استراتژی خوب چیست؟ پورتر: من فکر میکنم موانع اصلی برای دستیابی به یک استراتژی خوب برآمده از محدودیتها، دادههای غلط و تجزیه و تحلیلهای ناکارآمد در صنایع و رقبا است. به بیان دیگر، این مشکل به دلیل نداشتن درک درستی از اصل رقابت است که میتوانم با اطمینان بگویم این رویکرد اشتباه در اغلب کسبوکارها وجود دارد. اما هرچه تجربه من در این زمینه بیشتر میشود، ارزش یک تفکر استراتژیک موشکافانه، فراگیر و روشن نیز برای من بیشتر میشود. همچنین من هر روز شاهد چالشهای شرکتها در حفظ استراتژیهایشان هستم. برای انتخاب یک استراتژی شفاف موانع بسیاری بر سر راه مدیران وجود دارد که باعث منحرف شدن و بازداشتن آنها از یک انتخاب ایدهآل میشود. برخی از بااهمیتترین موانع عبارت است از: تعصبات پنهان تعبیه شده در سیستمهای داخلی، ساختارهای سازمانی و پروسههای تصمیم گیری در سازمان. اغلب این موانع چالش جدی اکثر مدیران است. به طور مثال شما به عنوان یک مدیر برای به دست آوردن اطلاعات هزینه به تفکر استراتژیک نیاز دارید. همچنین استفاده از سیستمهای تشویقی مبتنی بر پاداش نقدی یکی از استراتژیهای اشتباه شرکتها است. البته به نظر من استراتژیهای بسیاری از شرکتها توسط خودشان به خطر میافتد، نه هیچ کس دیگر؛ یعنی استراتژی آنها از درون دچار مشکل میشود. همچنین قاتلان استراتژی در محیطهای خارجی نیز هستند. این قاتلان استراتژی اصطلاحا طیف وسیعی از متخصصان صنعت تا برنامهریزان و تحلیلگران مالی را شامل میشوند.اینها کسانی هستند که تمایل دارند به زور شرکتها را در مسیری که من نامش را «رقابت برای بهترین بودن» گذاشتهام، پیش ببرند. این تحلیلگران کسانی هستند که به اشتباه هر شرکتی را تشویق میکنند که تنها به علایق کنونی بازار توجه کند و مشاوران نیز به شما کمک میکنند تا در عرصه رقابت، تنها خود را در برابر هر شرکت دیگر در این صنعت محک بزنید. بیایید این ایده آخر را به عنوان مثالی در نظر بگیریم. اگر شما بخواهید به صدای هر یک از مشتریان گوش دهید و آن کاری را که آنها از شما میخواهند، انجام دهید، هرگز نمیتوانید یک استراتژی مشخص داشته باشید. این استراتژی مانند بسیاری از ایدههایی است که به مدیران فروخته میشود، البته برخی از آنها درست است ولی اغلب به دلیل کلیگوییها، نکات ظریف و اصلی دیده نمیشوند. بنابراین یک استراتژی کاربردی آن نیست که شما به کمک آن بتوانید همه مشتریان را راضی کنید. هنگامی که شما از یک استراتژی صحیح بهره ببرید، میتوانید تصمیم بگیرید کدام مشتری و چه نیازی را پاسخگو باشید. به این ترتیب طیف زیادی از مشتریان و خواستهها از طرف شما بیپاسخ میماند که ممکن است مشتریان شما را مایوس کند ولی در واقعاین نشانه خوبی است. من همچنین براین باورم که تحولات اخیر بازارهای سرمایه، به سمیمخرب در از بین بردن استراتژی، دراین بازار تبدیل شده است. یعنی تفکر صرف بر ارزش سهام و اندازهگیری آنها در کوتاهمدت میتواند به شدت برای استراتژی و خلق ارزش مخرب باشد. اینها تنها برخی از موانع است و قطعا موارد دیگری نیز وجود دارد. به طور کلی در وهله اول داشتن یک استراتژی سخت است اما از آن سختتر نگهداری آن است.
- 16 پاسخ
-
- 5
-
- accounting
- مقاله حسابداری
- (و 12 مورد دیگر)
-
ارزیابی متوازن حسابداری ارزیابی متوازن با توسعه شرکتها و به تبع آن با جدایی مالکیت از مدیریت ، بحث پاسخ گوئی مدیران به مالکان و صاحبان سرمایه که منابع خود را در اختیار مدیریت قرار داده اند بوجود می آید . در گذشته به دلیل کوچکی اندازه شرکتها پاسخ گوئی به معنای کنونی وجود نداشت و ساختار شرکتها با شرکتهای بزرگ کنونی فرق می کرد چرا که مالکان، خود مدیران بنگاههای اقتصادی بودند. از اینرو امروزه مدیران برای پاسخگوئی به ابزارهایی نیازمندند. سرمایه گذاران نیز برای سرمایه گذاری مناسب به ابزارهای مناسبی برای سنجش عملکرد سازمانها نیازمندند. امروزه مديران به ارزش و تاثير ابزار سنجش عملكرد سازمان پي برده اند ، اما به ندرت به فكر استفاده از آن به عنوان بخشي از استراتژي افتاده اند . براي مثال مدير ممكن است استراتژي جديدي ارائه و فرايندهاي عملياتي لازم را براي دستيابي به موفقيتي شگرف خلق كند، ولي كماكان به استفاده از نمايه هاي مالي كوتاه مدت كه دهها سال مورد استفاده قرار داده نظير بازده سرمايه ، رشد فروش و درآمد عملياتي ادامه دهد . اين افراد نه تنها نمي توانند ابزار سنجش براي نظارت بر اهداف و فرايند جديد ارائه دهند بلكه براي اين سوال كه آيا ابزار سنجش قديمي آنها براي ارزيابي اقدامات و ابتكارات جديد مناسب است يا خير ؟ جوابي ندارند. تاریخچه ارزیابی متوازن ارزيابي متوازن در سال 1992 به وسيلة كاپلان و دیوید نورتون به منظور تبديل چشم انداز واستراتژي به هدفها ارائه شد. استراتژي چگونگي انطباق ظرفيتهاي يك سازمان با فرصتهاي موجود در بازار به منظور تحقق بخشيدن به هدفهاي كل سازمان را تبيين مي كند . بنابراين مقصود از اجراي استراتژي، دستيابي به هدفهاي از پيش تعيين شده است. به نظر آقای کاپلان و نورتون هدف اصلی واحد اقتصادی ماندگاری در بازار است. در بحث ماندگاری نیز چیزی که به چشم می خورد کیفیت محصول است میزان رضایت مندی مشتری نیز کیفیت را تعیین می کند. ارزيابي متوازن با تمركز بر روي اندازه گيري عملكرد وتطابق آن با استراتژي، نقش مهمي را در پيشرفت سازمان ارائه مي دهد . اين نوآوري تفكر بسياري از مديران را نسبت به نحوه مديريت سازمانها تغييرداده است. اكنون آنها استرا تژي رابا دقت بيشتر و با صراحت ارائه مي كنند و سازمان را به عنوان مجموعه اي يكپارچه و متناسب از فعاليتها مي دانند واستراتژي را با دستگاه اندازه گيري عملكرد مرتبط مي شناسند. متن کامل تحقیق در زمینه ارزیابی متوازن را ازلینک زیر دریافت نمایید: دانلود کنید. پسورد : [Hidden Content]
-
بهره وری بهره وری حاصل کسری است که از تقسیم مقدار یا ارزش محصول بر مقدار یا ارزش یکی از عوامل تولید بدست می آید. بدین لحاظ می توان از بهره وری سرمایه، مواد اولیه و نیروی کار صحبت کرد. بهبود بهره وری موضوعی بوده است که از ابتدای تاریخ بشر و در کلیه نظامهای سیاسی و اقتصادی مطرح بوده است. اما تحقیق در مورد چگونگی افزایش بهره وری بطور سیستماتیک و در چهارچوب مباحث علمی تحلیلی از حدود 230 سال پیش به این طرف بطور جدی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. واژه «بهره وری» برای نخستین بار بوسیله فرانسوا کنه ریاضیدان و اقتصادان طرفدار مکتب فیزیوکراسی (حکومت طبیعت) بکار برده شد. «کنه» با طرح جدول اقتصادی ، اقتدار هر دولتی را منوط به افزایش بهره وری در بخش کشاورزی می داند. در سال 1883 فرانسوی دیگری بنام لیتره بهره وری را دانش و فن تولید تعریف کرد. با شروع دوره نهضت مدیریت علمی در اوایل سالهای 1900، فردریک ونیسلو، تیلور و فرانک و لیلیان گیلبریث به منظور افزایش کارایی کارگران، درباره تقسیم کار ، بهبود روشها و تعیین زمان استاندارد، مطالعاتی را انجام دادند. کارایی بعنوان نسبتی از زمان واقعی انجام کار به زمان استاندارد از پیش تعیین شده تعریف شد. بطور مثال اگر از کارگری در 8 ساعت کار انتظار تولید 100 واحد محصول را داشته باشیم اما در عمل کارگر مزبور 96 واحد تولید کند گفته می شود کارایی آن 96% است. اما واژه ای که به تدریج جنبه عمومی تر و کلی تر پیدا کرد و در ادبیات مدیریت رایج گردیده « بهره وری» بود که در سال 1950 سازمان همکاری اقتصادی اروپا بطور رسمی بهره وری را چنین تعریف کرد : (بهره وری حاصل کسری است که از تقسیم مقدار یا ارزش محصول بر مقدار یا ارزش یکی از عوامل تولید بدست می آید. بدین لحاظ می توان از بهره وری سرمایه، مواد اولیه و نیروی کار صحبت کرد.) سازمان بین المللی کار بهره وری را چنین تعریف کرد است : (بهره وری عبارتست از نسبت ساده به یکی از عوامل تولید از مین ، سرمایه، نیروی کار و مدیریت.) در این تعریف «مدیریت» بطور ویژه یکی از عوامل تولید در نظر گرفته شده است. نسبت تولید به هر کدام از این عوامل معیاری برای سنجش بهره وری محسوب می شود.در اطلاعیه تشکیل مرکز بهره وری ژاپن در سال 1955 در ارتباط از بهبود بهره وری چنین بیان شده است : «حداکثر استفاده از منابع فیزیکی، نیروی انسانی و سایر عوامل به روشهای علمی بطویکه بهبود بهره وری به کاهش هزینه تولید، گسترش بازارها، افزایش اشتغال و بالا رفتن سطح زندگی همه آحاد ملت ، منجر شود.» از دید مرکز بهره وری ژاپن ، بهره وری یک اولویت و انتخاب ملی است که منجر به افزایش رفاه اجتماعی و کاهش فقر می گردد. مرکز بهره وری ژاپن از زمان تاسیسش در سال 1955 نهضت ملی افزایش بهره وری در این کشور را تحت سه اصل رهنمون ساز به جلو هدایت نموده که عبارتند از : افزایش اشتغال ، همکاری بین نیروی کار و مدیریت و توزیع عادلانه و برابر ثمره های بهبود بهره وری در میان مدیریت، نیروی کار و مصرف کنندگان. افزایش قابل توجه بهره وری در تعدادی از کشور ها در دهه های اخیر موجب شده است که ارتقاء شطح بهره وری ملی بعنوان یک اولویت در سطح کشور مطرح باشد. بطور مثال در دوره زمانی (1974- 1967) کشور ژاپن بهره وری ملی خود را 6/99% افزایش داد در حالی که در همان مدت مدیریت بهره وری ملی در کشورهای آلمان غربی و ایلات متحده امریکا به ترتیب 3/43 و 25/29% افزایش یافت. در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 مرکز بهره وری امریکا تعریف زیر را ارایه داد: ● قیمیت تعدیل شده سود = بهره وری تعریف دیگری از بهره وری به شرح زیر شده است : ▪ استنیر : معیار عملکرد و یا قدرت و توان هر سازمان در تولید کالا و خدمات. ▪ استیگل : نسبت میان بازده به هزینه عملیات تولیدی . ▪ ماندل : بهره وری به مفهوم نسبت بین بازده تولید به واحد منبع مصرف شده است که با سال پایه مقایسه می شود. ▪ دیویس : تغییر بدست آمده در مقدار محصول در ازاء منابع مصرف شده . ▪ فابر یکانت : یک نسبت همیشگی بین خروجی به ورودی. در سالهای 1974 و اواخر 1984 «سومانث» سه تعریف اساسی (و سپس چهارمی در سال 1987) را درباره بهره وری در ارتباط با سازمانها یا شرکتها به شرح زیر ارایه داد : ● بهره وری جزیی : نسبت ارزش و مقدار محصول به یک طبقه از نهاده را گویند. مثلاً محصول به ازاء هر نفر ساعت (معیار بهره وری نیروی کار) یا ارزش و مقدار محصول تولید شده به ازاء هر تن مواد اولیه مصرفی (بهره وری مواد) یا بهره درآمد تولید شده به ازاء هر ریال سرمایه (بهره وری سرمایه) و نظایر آن . ● بهره وری کلی عوامل تولید : عبارتست از : نسبت خالص محصول بر مجموع نهاد های نیروی کار و سرمایه. معمولاً به جای خالص محصول ، ارزش افزوده و در مخرج کسر مجموع ارزشهای نیروی کار و سرمایه را قرار می دهند. این معیار برای برخی از کالاهای مصرفی نظیر تلوزیون ، ویدیو و کامپیوتر که 65% هزینه تولید آنها مواد مصرفی تشکیل می دهد معیار مناسبی نمی باشد. ● بهره وری کلی : نسبت کل ارزش محصول تولید شده به مجموع ارزش کلیه نهاده های مصرفی است . این شاخص تاثیر مشترک و همزمان همه نهاده ها و منابع (از قبیل نیروی انسانی، مواد و قطعات ، ماشین آلات، سرمایه و نظایر آن) در ارتباط با ارزش محصول بدست آمده را اندازه گیری می کند.
-
- 2
-
- مقاله
- مقالات مدیریت
-
(و 10 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
[h=1]مقدمه[/h]امروزه با رشد جمعیت و افزایش میزان تولید زباله و وجود انواع مختلف زباله ها، طبیعت توانایی تجزیه و تبدیل زباله ها به مواد قابل مصرف را ندارد. از آنجایی که مواد پلاستیکی، شیشه، کیسه های پلاستیکی، ظروف یکبارمصرف و... در محیط تجزیه نشده و به مدت طولانی باقی می مانند تخلیه و ریخت و پاش زباله در طبیعت و محیط زیست اطرافمان، علاوه بر ایجاد انواع آلودگی های زیست محیطی و بهداشتی از نظر زیبایی شناختی به طبیعت آسیب می رساند. به طور کلی هرکدام از روش های دفع دارای معایب و محاسنی می باشند که برای استفاده از یک روش دفع مناسب در یک منطقه بهتر است شرایط اقلیمی و جغرافیایی، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی زباله ها، رطوبت، شرایط اقتصادی و فرهنگی منطقه و... در نظر گرفته شود و متناسب با آن از یک یا چند روش دفع مناسب برای زباله ها و هزینه بر بودن دفع آن و ایجاد آلودگی های زیست محیطی هر نوع اقدامی که منجر به کاهش تولید پسماند گردد از لحاظ اقتصادی، بهداشتی و زیست محیطی حائز اهمیت می باشد. [h=1]زباله[/h]زُباله یعنی پسمانده و باقیمانده از تولید یا تغییر شکل چیزهای دیگر و نیز آنچه که قبلا استفاده شده و دیگر به آن احتیاجی نیست. از آغاز قرن حاضر در کشورهای عضو اتحادیه اروپا، مقرر شده که زبالهها باید بازیافت شوند. به محل دفن زبالههای جامد اصطلاحاً خاکچال گفته میشود. [TABLE=align: right] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [/TABLE] [h=1]انواع زباله[/h]زباله به مجموعه مواد ناشی از فعالیتهای انسان و حیوان که معمولاً جامد بوده و به صورت ناخواسته و یا غیر قابل استفاده دور ریخته میشوند اطلاق میگردد. این تعریف به صورت کلی در برگیرنده همه منابع، انواع طبقه بندیها، ترکیب و خصوصیات مواد زاید بوده و به چهار دسته کلی زبالههای شهری، زبالههای صنعتی و زبالههای خطرناک و زبالههای بیمارستانی تقسیم میگردند. [h=1]زبالههای شهری[/h]در نشریات و کتب از تعاریف و طبقه بندیهای مختلفی برای توضیح اجزاء مواد زاید جامد شهری استفاده شدهاست. تعاریف ارائه شده در زیر میتواند به عنوان یک راهنما برای شناسایی اجزاء مواد زاید شهری مورد استفاده قرار گیرد. زائدات غذایی به قسمت فسادپذیر زباله که معمولاً از زایدات گیاهی، تهیه و طبخ و یا انبار کردن مواد غذایی به دست میآید، اطلاق میشود. کمّیت پس ماندههای غذایی در طول سال متغیر بوده و در ماههای تابستان، که مصرف میوه و سبزی بیشتر است، به حداکثر میرسد. پس ماندههای غذایی مهمترین قسمت زبالهاست، چرا که از یک سو به دلیل تخمیر و فساد سریع، بوهای نامطبوع تولید کرده و محل مناسبی برای رشد و تکثیر مگس و سایر حشرات و جوندگان است و از سوی دیگر به دلیل قابلیت تهیه کود از آن (کمپوست) حائز اهمیت است. قابل ذکر است که میزان پس ماندههای فسادپذیر در زبالههای شهری ایران بین ۳۵ تا ۷۶ درصد گزارش شدهاست.