رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'زناشویی'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

17 نتیجه پیدا شد

  1. [h=2]پاسخ به 4 سوال مهم همسرداری[/h] [h=3]شوهرم درگیر خیالپردازی جنسی است![/h] خیالپردازی جنسی همسران اصولاً چیز بدی نیست و اتفاقاً به رابطه جنسی پر و بال هم می دهد ولی برای بعضی از مردانی که گرفتار خیالپردازی های جنسی با زنی به جز همسر خود می شوند، یک عذاب دردناک است، خیالی که رابطه جنسی را بر باد می دهد. [h=3]اهمیت مشاوره قبل از ازدواج[/h] همه خانواده ها بر این باورند که ازدواج را نباید سرسری گرفت بلکه باید با مطالعه و براساس معیار های حقیقی؛ همسر را انتخاب کرد. از همین روست که مشاوره قبل از ازدواج با یک متخصص یا یک مشاور خبره که در امور خانواده از اطلاعات امروزی برخوردار است امر مهمی به نظر می رسد [h=3]آیا حجاب در موفقیت زندگی همسران تاثیر دارد؟[/h] اگر خانواده ای خانه و اتومبیل شخصی نداشته باشد، اگر مال و منالش را دزد بزند، اگر سلامتی یکی از اعضای خانواده به خطر بیفتد، باز هم خانواده باقی خواهد ماند. اما اگر در خانواده ای عشق و محبت جاری نباشد، نمی شود اسمش را خانواده گذاشت. برای اینکه عشق در خانواده ما جریان پررنگ تری پیدا کند، راهکارهای زیادی وجود دارد که یکی از مهم ترین آنها مقید بودن اعضای خانواده به خصوص زن و شوهر به عفاف و حجاب است. [h=3]چیزهایی که نباید به یک زوج نابارور گفت[/h] ناباروری یک مشکل پزشکی است که درد روانی زیادی را هم به همراه دارد. ما به عنوان اعضای خانواده، دوست و یا آشنای یک زوج مبتلا به ناباروری برای بخش جسمانی مشکل آنها کاری نمی توانیم بکنیم اما می توانیم با دقت کردن در گفتار و رفتارمان در تسکین درد روانی و آرامش آنها موثر باشیم
  2. عصر دیجیتال و پیشرفت فناوری بر همه ی ابعاد زندگی انسانهای امروز سایه افکنده و ان را دچار پیچیدگی کرده. در این میان شکل و حد و حدود ارتباطات زن و شوهری هم از پیچش ها و تحولات بی نصیب نمانده و در یک کلام همسران جوان امروزی نمیتوانند با الگو گرفتن مطلق از زندگی پدر و مادرانشان اوضاع را پیش ببرند. در بسیاری از موارد دیگر لازم نیست وقت صرف کنید و به مغازه بروید و با پولی که با هزار سختی از ترس دردها در هزار سوراخ سنبه جیب لباستان پنهان کرده اید،خرید کنید بلکه میتوانید به راحتی فقط با چند کلیک جنس مورد نظرتان را بخرید و در منزل دریافت کنید. بسیاری از افراد فکر میکنند دوستی های اینترنتی و چت انلاین،مانند خریدی است که بدون لمس کردن و دیدن از نزدیک انجام میشود در حالی که به هیچ وجه چنین نیست. صحبتی که به صورت زنده رد و بدل میشود و حس و حال دو طرف را دربر میگیرد با امکان دیدن تصویر یکدیگر و شنیدن صدای دل انگیز،کار را از حد دوستی های مکاتبه ای که تا همین دو ده ی پیش وجود داشت و شاید کوچکترین خطری حتی برای روابط زناشویی محسوب نمیشد فراتر برده است. به احتمال زیاد اگر در گذشته خانمی از اینکه می فهمید همسرش پیش از ازدواج،دوستی مکاتبه ای با یک زن از کشوری دیگر داشته به طوری که چند ماه یکبار یکی برای دیگری نامه مینوشته و چند ماه دیگر جواب دریافت میکرده،اهمیت چندانی برایش نداشت و در آستانه ی تحملش می گنجید اما در حال حاضر اگر متوجه شود همسرش با خانمی در کشوری دیگر چت میکند به صورتی که در یک لحظه این دل میدهد و در ثانیه ای بعد آن یکی قلوه میگیرد و به راحتی تصویر یکدیگر را میبینند و صدای هم را میشنوند،از خشم و ناراحتی منفجر شود. همین مورد درباره ی آقایان هم صادق است. به راستی امروزه بحث وفاداری و خیانت،پیچیده تر شده و باید توجه بیشتری به ان داشت. پس به شما توصیه میکنیم این پنج اصل را رعایت کنید تا بتوانید در محدوده ی وفاداری زندگی کنید. منبع:شماره ی 53 مجله ی راز
  3. سوال: اگر بعد از رابطه ‌جنسی دچار سوزش و خارش در ناحیه واژن می‌شوم،یعنی چه مشکلی دارم؟ پاسخ: ازآنجا که این علائم تاثیرات طبیعی رابطه‌ جنسی نیستند،می‌توانند نشانه این باشد که مشکلی در ناحیه واژن شما وجود دارد. مشکلات مختلف واژن می‌تواند موجب سوزش و خارش آن شود،مخصوصاً بسیاری از عفونت‌ها که البته همه آنها با رابطه‌ جنسی در ارتباط نیستند. در زیر به برخی از این مشکلات اشاره می‌کنیم: •عفونت قارچی:خارش و سوزش دو نشانه از نشانه‌ های بسیار زیاد عفونت قارچی هستند که کاندیدیاز نیز نامیده می‌شود و بسیار متداول است. علائم دیگر عبارتند از ترشحات غلیظ و سفید رنگ کشک مانند و تورم لب‌های واژن. عفونت قارچی گاهی ممکن است از طریق رابطه‌ جنسی سرایت کند،اما نه همیشه،زیرا دخترهایی که رابطه‌ جنسی ندارند هم ممکن است دچار عفونت قارچی شوند.اگر تصور می‌کنید دچار عفونت قارچی شده‌اید اما تابحال این مشکل را نداشته‌اید،حتماً به پزشک مراجعه کنید.آنهایی که مکرراً دچار عفونت قارچی می‌شوند از داروهای بدون نسخه موجود در داروخانه‌ها که کرم‌های ضدقارچ هستند یا از درمان‌‌های شیاف واژن استفاده می‌کنند. • تریکوموناسیس:یک انگل تک‌ سلولی که می‌تواند در غده پروستات مردها نیز زندگی کند می‌تواند موجب بروز ترشحات کف ‌مانند زرد-سبز رنگ و همچنین خارش شود.این مشکل با داروهای بدون نسخه قابل درمان نیست و نیاز است به پزشک مراجعه کنید. • واژینیت:به معنای التهاب واژن است.واژینیت درنتیجه رابطه‌ جنسی یا هر عامل دیگری که توازن عادی واژن را که حاوی باکتری‌هایی که به تمیز کردن واژن و حفظ رطوبت عادی آن کمک می‌کند،اخلال ایجاد می‌کند. • سوزش واژن:عوامل مربوط به رابطه‌ جنسی که ممکن است موجب سوزش و خارش واژن شوند شامل استفاده از کرم‌ها و ژل‌های اسپرم‌کش یا سایر وسایل جلوگیری از بارداری است.همچنین خانم‌های یائسه که سطح پایین استروژن در بدنشان گاهی موجب خشک شدن رطوبت واژن‌شان می‌شود،رابطه‌ جنسی برایشان ناراحت‌کننده خواهد بود.کرم‌های واژن که بدون نسخه از داروخانه قابل تهیه هستند و می‌توانند رطوبت واژن را حین رابطه‌ جنسی افزایش دهند برای این مشکل مفید هستند. • واکنش های حساسیتی:این مشکل که نسبت به عفونت تداول کمتری دارد نیز می‌تواند موجب خارش و سوزش واژن بعد از رابطه‌ جنسی شود.خانم‌ها ممکن است گاهی نسبت به مایع منی مرد آلرژی داشته باشند که برحسب پروتئین‌های موجود در هر مایع منی،ممکن است نسبت به هر شریک‌ جنسی متفاوت باشد.تشخیص آلرژی‌های مایع‌ منی بخاطر علائم بسیار شخصی که دارند و ممکن است خانم‌ها با پزشک خود درمیان نگذارند،بسیار دشوار است.بعد از تشخیص عفونت،خانم‌هایی که متوجه می‌شوند دچار آلرژی به مایع‌ منی هستند،ممکن است از همسر خود درخواست کنند که از کاندوم استفاده کند.اگر بعد از استفاده از کاندوم علائم قبلی از بین رفت،احتمالاً مشکل حساسیت بوده است. خودِ کاندوم نیز ممکن است موجب خارش و سوزش واژن در خانم‌هایی شود که به لاتکس،پلاستیکی که برای ساخت کاندوم‌ها استفاده می‌شود،حساسیت داشته باشند.افرادی که به لاتکس حساسیت دارند،معمولاً با قرار گرفتن در معرض آن پی به حساسیت خود می‌برند.از آنجا که حساسیت به لاتکس مسئله‌ای کاملاً جدی است که حتی ممکن است علائم کشنده و بسیار پرخطری مثل ایجاد مشکل تنفسی داشته باشد،به خانم‌هایی که این مشکل را دارند توصیه می‌شود از کاندوم‌های بدون لاتکس یا وسایل جلوگیری دیگر استفاده کنند. منبع:آموزش زناشویی
  4. دکتر صفری نژاد در گفتگو با سلامت نیوز: ریيس انجمن علمي ‌سلامت خانواده ايران با بیان اینکه «بسیاری از مردان نمی دانند که در یک رابطه زناشویی طبیعی زنان نیز بایستی به ارگاسم برسند.» تاکید کرد: « به ارگاسم رسیدن زن در یک رابطه زناشویی طبیعی نیازمند ملزوماتی است که سر دسته آن داشتن یک رابطه عاطفی خوب است.» دکتر محمدرضا صفری نژاد در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز گفت: «بسیاری از مردان نمی دانند که در یک رابطه زناشویی طبیعی زنان نیز بایستی به ارگاسم برسند و بایستی ملزوماتی فراهم شود تا در یک رابطه زناشویی طبیعی زن به ارگاسم برسد البته موضوع صحبت بر روی زنانی است که مبتلا به اختلالات جنسی نیستند و برخی از زنان مبتلا به آن ارگاسمی هستند بدین معنی که در یک رابطه زناشویی طبیعی نمی توانند به ارگاسم برسند و دچار اختلال جنسی هستند و نیاز به درمان دارند.» وی ادامه داد: «به ارگاسم رسیدن زن در یک رابطه زناشویی طبیعی نیازمند ملزوماتی است که سردسته آن داشتن یک رابطه عاطفی خوب است و برخلاف مردان در صورتی که زن رابطه خوبی با همسر خود نداشته باشد نمی تواند در یک رابطه زناشویی به ارگاسم برسد.» این استاد دانشگاه علوم‌ پزشكی ارتش افزود: «دومین لازمه به ارگاسم رسیدن زنان این است که دچار سرد مزاجی نباشند چرا که برخی از زنان سرد مزاج هستند و تمایلی به برقراری رابطه زناشویی با همسر خود ندارند. نکته مهم دیگر که باید به آن توجه شود این است که زنان بر خلاف مردان در هر موقعیتی و هر مکانی و زمانی نمی توانند رابطه زناشویی طبیعی داشته باشند و باید از نظر روحی و روانی و زمانی و مکانی آمادگی لازم را داشته باشند.» وی تاکید کرد: «نکته قابل توجه دیگر این است که بسیاری از مردان نمی دانند که زنان هم باید در یک رابطه زناشویی طبیعی به ارگاسم برسند و گمان می کنند تنها مردان بایستی ارضاء شوند. همچنین آگاهی از فیزیولوژی رابطه جنسی بسیار مهم است و مردان باید بدانند که یک زن برای به ارگاسم رسیدن به زمان نیاز دارند و برخلاف مردان که در حدود 2 تا 3 دقیقه ارضاء می شوند زنان معمولا به 10 دقیقه زمان نیاز دارند و احتیاج به تحریکات مناسب و مداوم دارند و ممکن است بدون برقراری رابطه زناشویی با تحریکات کافی به ارگاسم برسند و در صورتی که تحریکات کافی نداشته باشند و به آنها زمان داده نشود نمی توانند به ارگاسم برسند.» دکتر محمدرضا صفري نژاد افزود: «بسیاری از مردان با گمان اینکه مشکل زود انزالی دارند مراجعه می کنند اما مشخص می شود که به هنگام نزدیکی به صورت مناسب همسر خود را تحریک نکرده اند و برای به ارگاسم رسیدن به وی زمان نداده اند نکته دیگری که بسیار مهم است این است که زنان بعد از به ارگاسم رسیدن می توانند از صفر شروع کنند و بلافاصله به ارگاسم برسند اما این مورد در مردان صدق نمی کنند و یک اصطلاح در خصوص مردان به نام دوره تحریک ناپذیری وجود دارد و در این دوره به هیچ وجه نمی توانند مجددا ارضاء شوند. بنابراین باید توجه کرد در یک رابطه زناشویی طبیعی زوجین بایستی از رابطه خود لذت ببرند و تنها مردان نیستند که بایستی ارضاء شوند بلکه زنان نیز بایستی به ارگاسم برسند.» منبع:آموزش مسائل زناشویی
  5. امشب لذتتان را چند برابر کنید خانم‌ها برخلاف آقایان می‌توانند از چند ارگاسم در یک جلسه رابطه‌ جنسی لذت ببرند.از طرف دیگر،آقایان می‌توانند بعد از رسیدن به اوج لذت جنسی خود،خیلی راحت به خواب بروند و این اتمام شب برای هر دو طرف است درحالیکه زن هنوز میل به ادامه کار دارد.چرا اینقدر تفاوت؟ مقصر دوره بی‌پاسخی است.این زمان استراحت بعد از ارگاسم است که از نظر فیزیولوژیکی برای مرد غیرممکن است که بتواند چندین ارگاسم دیگر داشته باشد.در طول این دوره،آلت به شدت حساس شده و تحریک بیشتر آن دردناک خواهد بود. هدف از این دوره این است:بازگرداندن ذخیره خون و مایعات دفعی آلت تناسلی شما.هر چه سنتان کمتر باشد،این مدت‌ زمان کوتاهتر خواهد بود،از 10 دقیقه در نوجوانان تا چند روز برای افراد پیرتر.در همه موارد این یک رکود موقتی است نه ناتوانی. از طرف دیگر خانم شما بلافاصله بعد از ارگاسم نیاز به این دوره بی‌پاسخی ندارد.در بسیاری از موارد آنها می‌توانند با تحریک بیشتر به چندین ارگاسم دیگر هم برسند.اما آیا شما هم می‌توانید در طول یک شب لذتتان را چند برابر کنید؟ غیرممکن نیست اما اول باید طرز فکرتان را تغییر دهید و نکات زیر را دنبال کنید. ارگاسم را از انزال متمایز کنید. داشتن چند ارگاسم برای مردان به معنی اینکه یاد بگیرید طی یک جلسه نزدیکی چند انزال داشته باشید نیست.انزال و ارگاسم در مردان دو تجربه فیزیولوژیکی و روانی جدا هستند.وقتی مردها یاد بگیرند این دو را از هم جدا کنند،می‌توانند بیاموزند که چطور برای هر انزال چند ارگاسم داشته باشند. نزدیکترین چیز برای ارگاسم‌های چندگانه این است که یاد بگیرید چطور بدون انزال چند ارگاسم پشت سر هم را تجربه کنید.حدود 80 درصد از مردان می‌توانند با سه ماه تمرین این کار را انجام دهند.اما نباید خیلی نگران نتیجه نهایی باشید.رابطه جنسی و ارگاسم نباید با این دید که چقدر انزال داشته‌اید یا چند مرتبه در یک جلسه می‌توانید انزال داشته باشید،ارزیابی شود.قرار نیست در رابطه‌ جنسی چیزی را به کسی ثابت کنید.همان چیزی مهم است که بهترین احساس را به شما بدهد. به خودتان استرس وارد نکنید. یک باور اشتباه این است که ارگاسم‌های چندگانه باید پشت‌ سر هم باشد.ارگاسم چندگانه زمانی صورت می‌گیرد که فردی بیشتر از یک ارگاسم در یک جلسه رابطه‌جنسی داشته باشد با احتساب زمان‌های استراحت یا طی روند همان فعالیت جنسی بیش از یک ارگاسم داشته باشند. پس به خودتان استرس وارد نکنید که در همان جلسه رابطه جنسی به چند اوج لذت برسید.اضطراب مخرب‌ترین چیز در عملکرد جنسی است.هرچه بیشتر نسبت به ارگاسم ترس و اضطراب داشته باشید،ارگاسم شما زودتر فرا می‌رسد.باید با متمرکز شدن روی واکنش همسرتان به حرکات خود،حواستان را پرت کنید. به تاخیر انداختن انزال همچنین می‌توانید با به تاخیر انداختن انزالتان بر ارگاسم‌های خود چیره شوید.برای تقویت کنترل انزال خود،تمرین کرانچ لگن را تمرین کنید که توسط دکتر آرنولد کگل (Arnold Kegel) طراحی شده است.این تمرین بر روی عضله انزال—همان عضله‌ای که برای نگه داشتن جریان ادرار از آن استفاده می‌کنید—تمرکز دارد. دکتر کگل این تمرین را اینطور تعریف می‌کند، "فشار دهید، برای چند لحظه نگه دارید، بعد آن عضلات را ریلکس کنید.این تمرین را در سه ست 20 تکراری انجام دهید.خیلی زود متوجه توانایی خود در کنترل آن عضلات و به تاخیر انداختن ارگاسمتان تا زمانی که خودتان بخواهید می‌شوید." وقتی در انتظار هستید،چیز جدیدی را امتحان کنید. دوره پس از ارگاسم در یک فرد متوسط 30 ساله حدود نیم ساعت است.وقتی در حال انتظار هستید،چند حقه جدید امتحان کنید.همه چیز به تنوعی که به کار می‌گیرید بستگی دارد.هر چیزی اگر زیاد استفاده شود خسته‌کننده خواهد شد،حتی اگر خیلی خوب باشد. زنان به طور متوسط می‌توانند بدون داشتن دوره استراحت یا بی‌پاسخی به چندین ارگاسم دست پیدا کنند.اما بدون تحریک آنها به سطح پایه انگیختگی می‌رسند.انقباضات متوقف می‌شود،رحم پایین می‌آید و کلیتوریس (چوچوله) به زیر صدف خود برمی‌گردد.ضربان‌ قلب و تنفس کند شده و گردش خون به حالت طبیعی برمی‌گردد.کلیتوریس هم نسبت به تحریک بسیار حساس می‌شود اما سایر قسمت‌های بدن توجه می‌طلبند. چطور ارگاسم‌های زنانه را به حداکثر برسانیم. رابطه‌جنسی فقط برای تولیدمثل نیست.س ک س باید تجربه‌ای لذت‌بخش برای هر دو طرف باشد و پیوند بین زوج‌ها را تقویت کند.رابطه‌ ی جنسی عملی بسیار صمیمی و نزدیک بین دو نفر است و نیاز به تجربه و رابطه دادن و گرفتن بین شما و همسرتان دارد تا هر دو بتوانید از آن لذت ببرید. بااین وجود،واقعیت این است که اکثر افراد واقعاً از آن لذت نمی‌برند.تحقیقات و مطالعات نشان می‌دهد که اکثر زنان در روابط‌جنسی ندرتاً به ارگاسم می‌رسند. و این امکان وجود دارد که وقتی ندرتاً به اوج لذت جنسی برسید،احتمالاً نمی‌دانید که چطور باید ارگاسم‌هایتان را به حداکثر برسانید. در زیر به چند نکته ساده برای کمک به تقویت ارگاسم‌های زنانه و لذت بردن از س ک س تا حد امکان اشاره می‌کنیم. نیاز به پیش‌نوازی برای تقویت ارگاسم‌هایتان،باید ریلکس کرده و فقط از لحظات صمیمانه بین خود و همسرتان لذت ببرید.نباید خیلی جدی روی رسیدن به ارگاسم تمرکز کنید.اگر ذهنتان خیلی درگیر افکار و نگرانی‌های این چنینی باشد،احتمال رسیدن به اوج لذت جنسی کاهش می‌یابد.درعوض باید روی بدن همسرتان تمرکز کنید و اینکه چطور با شما پیوند می‌خورد و به شما واکنش می‌دهد. به این ترتیب،می‌توانید بیشتر روی حرکات و حس های بدنتان تمرکز کنید.ذات و ماهیت اصلی رابطه جنسی حس کردن،واکنش دادن و لذت بردن است. در اوج لحظات،شما و همسرتان حتی بدون پیش‌نوازی به سراغ رابطه جنسی می‌روید.گاهی‌ اوقات هیجان رابطه آنقدر قوی است که به یک س ک س سریع ختم می‌شود و درنتیجه زمان پیش‌نوازی کاهش می‌یابد.پیش‌نوازی نقش مهمی در رسیدن به ارگاسم دارد زیرا می‌تواند شما را به اوج لذتی جاودان برساند.پیش‌نوازی شامل در آغوش گرفتن‌،نوازش کردن و بوسیدن می‌شود.در این لحظات ضربان‌ قلب شما افزایش یافته،دستگاه تناسلیتان متورم شده،تندتر نفس می‌کشید و ترشحات زیادی خواهید داشت.برای اینکه بتوانید ارگاسمی عالی داشته باشید،پیش‌نوازی در رابطه‌ جنسی نباید فراموش شود. بیان تخیلات جنسی علاوه‌ بر این،داشتن تخیلات جنسی راهی عالی برای به حداکثر رساندن ارگاسم است.این یک واقعیت اثبات‌ شده است که برای هر فردی داشتن افکار و تخیلات جنسی خصوصی در روابط‌ جنسی خود با همسرشان،کاملاً طبیعی است.جدا از داشتن تخیلات قوی جنسی،می‌توانید صحنه‌هایی را با همسرتان نقش بازی کنید.به این ترتیب،نه تنها تخیلاتتان را به واقعیت تبدیل می‌کنید،بلکه از رسیدن به اوج لذت جنسی هم لذت خواهید برد. حرف زدن با همسرتان حین رابطه‌جنسی نیز یکی از جنبه‌های مهم در تقویت ارگاسمتان است.وقتی خواسته‌ها و نیازهای جنسی خود را با همسرتان مطرح می‌کنید برای شما و همسرتان رسیدن به اوج لذت آسان‌تر خواهد شد.حرف زدن درمورد چیزهایی که هر دوی شما در رابطه‌جنسی می‌خواهید،پیوند جنسی بین شما را هیجان‌انگیز‌تر و قوی‌تر خواهد کرد.معمولاً این زنان هستند که مکالمه را شروع می‌کنند.بهتر است اینگونه مسائل را با زبانی نرم و لطیف و غیرمستقیم با همسرتان بیان کنید. سلامت خوب،لذت بیشتر سرحال بودن و داشتن انرژی جنسی مثبت می‌تواند به ایجاد یک رابطه‌جنسی ارضاکننده و عالی بین شما و همسرتان کمک کند.از آنجا که سالم بودن کمک می‌کند بهتر بتوانید در فعالیت‌های جنسی شرکت داشته باشید،خیلی مهم است که بدنتان را همیشه قوی و متناسب نگه دارید.برای داشتن فیزیکی سالم،می‌توانید از مکمل‌های غذایی که برای بالا بردن سطح انرژی بدن هستند استفاده کنید. به‌طورکلی رسیدن به ارگاسم ماکسیمم آنقدرها که همه فکر می‌کنند سخت نیست.آنچه مهم‌تر است این است که از طبیعی‌ترین و ساده‌ترین راه‌های برای کشف جنسیت خودتان استفاده کنید زیرا در به دست آوردن یک رابطه جنسی هیجان‌انگیز و ارضاکننده به شما کمک می‌کند.فقط لذت ببرید،تفریح کنید و هیچوقت از درمیان گذاشتن آنچه به شما لذت می‌دهد با همسرتان خجالت نکشید.به خاطر داشته باشید که س ک س باید مفرح باشد.نگرانی‌هایتان را دور بریزید و برای ایجاد پیوندی عمیق بین خودتان و همسرتان زمان بگذارید. پایین بودن میل جنسی در زنان پایین بودن میل جنسی یکی از موانع بر سر راه زنان برای دست یافتن به ارگاسم است.تقویت‌کننده‌های مختلفی برای میل جنسی خانم‌ها وجود دارد که این روزها بسیار محبوب شده‌اند زیرا تعداد زیادی از زنان آنها را خریداری می‌کنند. این تقویت‌کننده‌های طبیعی ترکیبی از مواد گیاهی و ارگانیک هستند که به بالا بردن گردش خون در اندام جنسی،افزایش تحریک جنسی،تقویت واکنس و سرعت انگیختگی و غلبه بر خشکی واژن کمک می‌کنند. منبع:آموزش مسائل زناشویی
  6. 5 اصل یک رابطه ی زناشویی موفق اصل اول:درک متقابل یا همدلی دوطرفه یکی از رایج ترین اشتباهات ارتباطی که همه ما مرتکب آن می شویم این است که گمان می کنیم وقتی کسی را می شناسیم،هر برداشتی که از اعمال،رفتار و گفتار او داشته باشیم صحیح و درست است. در این مواقع بیشتر تصور می کنیم که می دانیم طرف مقابل چه می گوید و چه منظوری دارد،حال آنکه اغلب معنا و مقصود صحیح طرف مقابل را درک نکرده و دچار نتیجه گیری شتاب زده و قضاوت اشتباه شده ایم.این نتیجه گیری شتاب زده و قضاوت اشتباه شده ایم. این نتیجه گیری های شتاب زده و قضاوت های اشتباه همان فرضیه های خانمان براندازی هستند که به راحتی مهر و عشق میان زن و شوهر را از بین می برند و سبب ایجاد سوءتفاهم و تنش های عاطف می شوند. خوشبختانه یا متاسفانه باید گفت که ارتباط حقیقی و موثر جز با درک کردن دیگران و فهمیدن احساس آنها ممکن نیست و رسیدن به این حد خود نیازمند درک واقعیت های دیگری است؛ واقعیت هایی همچون: 1-آنچه در ظاهر می بینیم همیشه با واقعیت ها همخوانی ندارد. 2-رفتار،اعمال و گفتاری که از طرف مقابل می بینیم بیانگر همه وجوه واقعی احساس او نیستند و می بایست به دنبال احساسات واقعی او در پس رفتار، اعمال و گفتارش باشیم. 3-آنچه پرسیدنش برای ما ساده است ممکن است برای طرف مقابل بسیار دشوار باشد. 4-آنچه شنیدنش برای ما ساده است ممکن است برای طرف مقابل دردناک باشد. 5-آنچه ما گمان می کنیم برای طرف مقابل مفید است ممکن است به نفع او نباشد. 6-افراد به شیوه های مختلف احساسات خود را بروز می دهند. 7-هرآنچه ما فکر می کنیم صددرصد درست نیست و هر آنچه دیگران می گویند صددرصد نادرست نیست. اصل دوم:درک صحیح تفاوت ها و احترام به آنها همه ما کم و بیش از متفاوت ظاهرشدن می ترسیم.شاید به این دلیل که نگرانیم مبادا مضحکه دیگران شویم و یا موجبات شکست و ناکامی خود را فراهم آوریم.در حالی که تفاوت ها جادویی هستند و می توانند جذب کننده همه موهبت هایی باشند که خواهان آن هستیم. در روابط میان زن و مرد،تفاوت های موجود میان این دو جنس درواقع مکمل آنان بوده و به هرکدام از طرفین این فرصت را می دهد که به تعادل و کمال برسند.به بیان ساده تر،از آنجا که هرکدام از ما گاهی جذب کسانی می شویم که به طور کامل با ما تفاوت دارند می توانیم نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنیم و با کمک یکدیگر با مسایل خود کنار بیاییم. بعد دیگر جادوی تفاوت،تقویت عشق و روابط مهرانگیز میان زن و شوهر است؛چرا که وقتی تفاوت ها را می پذیریم کم کم متوجه اشتباهات و قضاوت های ناعادلانه خود می شویم و رنجش کمتری از طرف مقابل به دل می گیریم و تنها در چنین حالتی است که عشق اصیل نمود پیدا می کند،در حالتی که ما طرف مقابلمان را با تمام تفاوت ها و شباهت هایی که با ما دارد می پذیریم و دوست داریم. اصل سوم:داوری نکردن ما تنها وقتی می توانیم از شر داوری منفی و نادرست خلاص شویم که تفاوت های میان خود و همسرمان را درک کنیم و احساسات،افکار و امیال خود را به طور صحیح و با موفقیت به طرف مقابل منتقل کنیم. داوری کردن و قضاوت های منفی،به راحتی می توانند مناسبات و روابط زناشویی ما را مختل کنند و تا زمانی که ما نتوانیم قضاوت های میان افراد را به رسمیت بشناسیم ادامه پیدا می کنند. در حقیقت ما باید دوست بداریم،بپذیریم،قدرشناسی کنیم و احترام بگذاریم تا بتوانیم داوری کردن را کنار بگذاریم و خود و دیگران را همان گونه که هستیم و هستند دوست بداریم. آنچه اهمیت دارد توجه به این نکته است که قضاوت منفی ما درباره دیگران نشان دهنده این است که ما از خودمان راضی نیستیم.چراکه اغلب داوری های منفی نشانه فرافکنی عقایدی است که در خفا درباره خود داریم و آنها را به دیگران تعمیم می دهیم. اصل چهارم:قبول مسئولیت برابر برای حفظ یک رابطه اگر ندانید که شما و همسرتان هر دو به یک اندازه در قبال یکدیگر مسئولید،ادامه رابطه تا حدودی غیرممکن می شود.همه ما گاه گاهی احساس می کنیم که مدام صحبت می کنیم،ایثار می کنیم،زحمت می کشیم و رسیدگی می کنیم اما در مقابل چیزی عایدمان نمی شود. این رویه قربانی هاست و نشانه آن است که به یک اندازه قبول مسوولیت نکرده و نمی کنیم.قربانی ها احساس می کنند که توان تغییردادن شرایط را ندارند.چنین افرادی نمی دانند و یا اعتقاد ندارند که می توانند روابط زناشویی خود را کنترل و اداره کنند و آن را تغییر دهند. آنها هرگز باور نمی کنند که اگر به شکل دیگری برخورد کرده بودند نتایج بهتری به دست می آوردند.قربانی ها نمی خواهند بپذیرند که خود در چگونگی ایجاد مسایل پیش آمده،نقش داشته اند. نتیجه احساس قربانی بودن،احساس رنجش و سرزنش است و سرکوب کردن رنجش نه تنها موجب داروی منفی می شود بلکه یکی از زمینه های بالقوه به هم خوردن روابط عاطفی است. اگر مردی با چوب بر سر زنش بکوبد و بر اثر این ضربه از سر زن خون جاری شود،مرد به راحتی مسوولیت کارش را می پذیرد.اما بیشتر مردان مسئولیت کم کاری خود در یک رابطه عاطفی را نمی پذیرند چون از چگونگی عملکرد خود بی اطلاعند. به همین دلیل شاید بتوان گفت مهم ترین وظیفه زن برای ایجاد مسوولیت برابر طرفین در یک رابطه این است که احساسات،عواطف و دلخوری های خود را بدون پیش داوری و قضاوت و بی آنکه رنجشی به دل داشته باشد محترمانه با مرد در میان بگذارد و به جای سرکوب کردن رنجش و تجربه قربانی بودن،مرد را آگاه کند که کدام رفتار او باعث واکنش تند زنش شده است. اصل پنجم:تمرین بخشش ابراز مهر و عشق نیازمند هیچ کوشش فرساینده ای نیست و اگر ما برای محبت کردن و مهرورزیدن به تلاش و کوشش بسیار نیاز داریم به این معناست که خود را فریفته ایم و رنجشی را در خود سرکوب کرده ایم. اما پنهان کردن رنجش و سرکوب کردن خشم در اصل کار بی حاصلی است چرا که بسیاری از ما وقتی رنجشی به دل داریم هرگز نمی توانیم آن را از کسی که به حرف هایمان گوش می کند پنهان کنیم،حتی اگر تلاش بسیاری برای این کار انجام دهیم. بنابراین ما در برابر ایجاد حس رنجش تنها دو راه پیش رو داریم:یا به راستی ببخشیم،یا اینکه به جای رنجیدن،مسئولیت خود را در قبال آنچه بر سر رابطه مان آمده است بپذیریم.باید واقع بین باشیم،همه ما قدرت آن را داریم که شرایط را تغییر دهیم.کافی است بدانیم و درک کنیم که چگونه با رفتار و گفتار خود واکنش های موردنظر را در رفتار طرف مقابل ایجاد کنیم. اگر احساس قربانی بودن را کنار بگذاریم و از احساسات و رنجش های خود با طرف مقابل سخن بگوییم،اگر داوری نکنیم و هیچ کس جز خود را مقصر ردیف اول ندانیم و اگر بدانیم که این رفتار و گفتار و اعمال خود ماست که رفتار و گفتار و اعمال خود ماست که رفتار و گفتار و اعمال طرف مقابل ما را رقم می زند،اگر فراموش نکنیم که سرکوب کردن رنجش ها و پاگذاشتن بر روی دلخوری ها،خواسته یا ناخواسته تاثیر سوء خود را در طرف مقابل می گذارد و در یک چشم برهم زدن اساس رابطه ما را از بیخ و بن نابود می کند،می توانیم یک زندگی زناشویی موفق داشته باشیم.
  7. فکر می‌کنید رابطه‌‌تان شکست خورده است چون شما و همسرتان قوانین یا استانداردهای خاصی را دنبال نمی‌کنید؟ در این مقاله به ١٠ تصور متداول غلط و خطرناک برای روابط اشاره می‌کنیم: اشتباه اول؛ یک رابطه عالی نیازمند تفاهم فکری است شما هیچوقت نمی‌توانید به همه چیز از دید همسرتان نگاه کنید زیرا دو فرد کاملاً متفاوت هستید. شما از نظر ژنتیکی، فیزیولوژیکی، روانی و تاریخی متفاوت هستید. شما نمی‌توانید با شبیه شدن به طرز فکر همسرتان، مشکلات رابطه‌تان را حل کنید. زنان و مردان ذهن متفاوتی دارند. سعی در تغییر طرز فکرتان کاری غیرطبیعی و حتی خطرناک است. باید تشخیص دهید که یک رابطه وقتی با کسی باشید که زندگی‌تان را غنی‌تر کرده است، لذت‌بخش‌تر خواهد بود. باید تفاوت‌هایتان را تحسین کنید. اشتباه دوم؛ یک رابطه عالی نیازمند عشقی عالی است بله، زندگی شما در کنار همسرتان باید توام با عشق باشد. اما خودتان را گول نزنید و انتظار یک عشق غیر واقعی هالیوودی را نداشته باشید. واقعیت این است که در دنیای واقعی، عاشق بودن به معنی افتادن در دام عشق نیست. عاشق شدن تنها اولین قدم عشق است. ماندن در آن مرحله کار دشواری است. یک رابطه بالغ از شور و شوق اولیه عشق به عشقی ماندگارتر و عمیق‌تر تبدیل می‌شود. این اشتباه متداول را مرتکب نشوید که فکر کنید وقتی آن شور اولیه فروکش می‌کند، دیگر عاشق نیستید. پاسخ این نیست که رابطه‌ای جدید را شروع کنید که بتوانید دو باره آن شور اولیه عشق را به دست آورید. پاسخ این است که یاد بگیرید چطور به مراحل بعدی عشق قدم بگذارید و تجربه‌ای عمیق‌تر داشته باشید. اشتباه سوم؛ یک رابطه عالی نیازمند قدرت حل مشکل بالا است در این دام نیفتید که باور کنید شما و همسرتان اگر نتوانید مشکلات و مشاجرات جدی‌تان را حل کنید، نمی‌توانید شاد و خوشبخت باشید. نود درصد از مشکلات رابطه قابل حل نیستند. مسائلی وجود دارد که شما و همسرتان سر آن تفاهم ندارید و هیچوقت هم تفاهم پیدا نخواهید کرد. چرا نمی‌توانید یک بار برای همیشه این مسائل و مشکلات را حل کنید؟ دلیلش این است که برای این منظور باید یکی از شما ارزش‌ها و اعتقادات خود را قربانی کند. می‌توانید خیلی ساده تصمیم بگیرید که در آن موارد اختلاف داشته باشید و با این که در مورد آن موضوع به نزدیکی احساسی نرسیده‌اید اما از نظر احساسی به هم نزدیک باشید. اشتباه چهارم؛ دوام یک رابطه عالی نیازمند داشتن علایق مشترک است اگر علایق و فعالیت‌های مشترک نداشته باشید، رابطه‌تان هیچ اشکالی ندارد. اگر شما و همسرتان خودتان را مجبور می‌کنید که در فعالیت‌هایی مشترک شرکت کنید اما نتیجه آن چیزی جز استرس، فشار و مشاجره نخواهد بود، به هیچ‌وجه این کار را نکنید. اشتباه پنجم؛ یک رابطه عالی، یک رابطه مسالمت‌آمیز و آرام است از مشاجره کردن به این دلیل که فکر می‌کنید نشانه ضعف یا شکست رابطه است، نترسید. حتی سالم‌ترین زوج‌ها هم گاهی دعوا می‌کنند. به دعوا و مشاجره اگر به طور درستی نگا ه شود، می‌تواند با الف) خالی کردن فشار و ب) ایجاد تدریجی حس آرامش و اعتماد که دانستن این که می‌توانید احساسات‌تان را بدون تحقیر شدن یا نادیده گرفته شدن، ابراز کنید، به رابطه کمک کند. به جای این که نگران تعداد دفعات مشاجرات‌تان باشید، باید نگران نحوه مشاجرات‌تان باشید. در ادامه چند راهنمایی برایتان آورده‌ایم: ـ به هیچ وجه از موضوع نگذرید یا طی مشاجره ارزش همسرتان را پایین نیاورید. ـ فقط به این دلیل که مشاجره تحریک‌آمیز است، به دنبال آن نباشید. ـ از به دست آوردن نزدیکی احساسی در انتهای مشاجره خودداری نکنید. اشتباه ششم؛ یک رابطه عالی امکان بیرون ریختن احساسات‌تان را برایتان فراهم می‌کند. بیرون ریختن حرف‌های دل‌تان شادی احساسی خوب به شما بدهد اما وقتی در زمانی نامناسب، حرفی نامناسب از دهان‌تان بیرون بیاید، احتمال خراب کردن همیشگی رابطه‌تان وجود دارد. وقتی یک طرف نتواند طرف مقابل خود را بخاطر حرفی که طی یکی از همین زمان‌های دردودل بدون سانسور زده شده، ببخشد، روابط بسیاری برای همیشه خراب خواهد شد. قبل از این که حرفی به زبان بیاورید که پشیمان شوید، زبان‌تان را گاز بگیرید و لحظه‌ای به حرفی که می‌خواهید بزنید فکر کنید. حرف‌هایی که در چنین مواقعی زده می‌شود خیلی وقت‌ها احساس واقعی ما نیستند و نباید مطرح شوند، مخصوصاً اگر مخرب باشند. اشتباه هفتم؛ یک رابطه عالی ارتباطی به رابطه جنسی ندارد این باور که رابطه جنسی مهم نیست تصوری خطرناک و مخرب است. رابطه جنسی وقفه‌ای عالی از فشارهای زندگی روزانه برای دو طرف فراهم می‌کند و باعث می‌شود دو طرف بتوانند سطح بالایی از صمیمیت و نزدیکی را تجربه کنند. شاید رابطه جنسی همه چیز نباشد اما اگر منبع خستگی و یکنواختی رابطه‌تان همین باشد، ٩٠ درصد مقیاس اهمیت را از آنِ خود می‌کند. اگر زندگی جنسی شما راضی‌کننده نباشد، به مسئله‌ای بسیار بزرگ تبدیل خواهد شد. از طرف دیگر، زوج‌هایی که زندگی‌جنسی راضی‌کننده دارند، در مقیاس اهمیت، فقط ١٠ درصد را به این مسئله اختصاص می‌دهند. نباید فکرتان را محدود کنید که رابطه جنسی فقط منحصر به رابطه فیزیکی است. نوازش کردن، در آغوش گرفتن، گرفتن دست‌ها و هر طریق دیگری که بتواند آرامش فیزیکی به شما و همسرتان بدهد می‌تواند یک زندگی راضی کننده به شمار رود. اشتباه هشتم؛ یک رابطه عالی بعد از اشتباه یکی از طرفین، باقی نخواهد ماند هیچکس کامل نیست. تا زمانی که اشتباهات همسرتان همراه با سوءاستفاده از شما نبوده و مخرب نباشد، می‌توانید یاد بگیرید با آنها زندگی کنید. به جای متمرکز شدن بر کمبودهای همسرتان، خصوصیاتی از او که اوایل برای‌تان جذاب بود را به یاد آورید. شاید بعضی از این خصیصه‌های ذاتی بخشی از آن جذابیت اولیه بوده‌اند؟ فقط به این دلیل که رفتاری عمومی نیست به این معنی نیست که برای رابطه مسموم و خطرناک است. مراقب باشید که تفاوت بین یک تغییر رفتار همسرتان و یک مشکل جدی را درست تشخیص دهید. مشکلات جدی که مخرب و آزار دهنده هستند، اعتیاد و سوءاستفاده‌ها و آزارهای جسمی ـ روحی است. برخلاف خصیصه‌های ذاتی، این‌ها رفتارهایی هستند که باید یاد بگیرید با آنها زندگی کنید. اشتباه نهم؛ برای عالی نگه داشتن رابطه، فقط یک راه درست وجود دارد. هیچ راه درست مشخصی برای یک همسر خوب بودن، پدر یا مادر خوب بودن یا کنار آمدن با مشکلات رابطه وجود ندارد. به جای این که از استانداردهایی که در کتاب‌ها خوانده‌اید یا از دوستان شنیده‌اید، تبعیت کنید، بهتر است راهی را انتخاب کنید که به دردتان می‌خورد. اگر روشی که شما و همسرتان پیش گرفته‌اید، نتیجه‌ دلخواه‌تان را ایجاد می‌کند، همان را پیش بگیرید. اگر هر دو شما با اصول و قواعد مخصوص خودتان راحت هستید، می‌توانید قوانین خودتان را داشته باشید. یادتان باشد، در مورد طریقه ابراز احساس همسرتان سخت‌گیر و خشک نباشید. هیچ راه خاصی برای ابراز عشق و علاقه وجود ندارد. این واقعیت که همسرتان به طریقی متفاوت احساسات خود را ابراز می‌کند، باعث نمی‌شود که این احساسات اصالت و ارزش کمتری داشته باشد. اشتباه دهم؛ رابطه‌تان زمانی می‌تواند عالی باشد که همسرتان را آن طور که دوست دارید تغییر دهید در این دام این باور نیفتید که اگر بتوانید همسرتان را تغییر دهید، رابطه‌تان بهتر خواهد شد. این تصور بچگانه که عاشق شدن به این معنی است که کسی را پیدا کنید که مسئول خوشبختی شما باشد. شما باید مسئولیت خوشبختی خودتان را قبول کنید. اگر رابطه‌تان توام با فشار است، مهم‌ترین فردی که باید تغییر کند، خودتان هستید. وقتی نقص‌ها و ایرادات خود که موجب تخریب رابطه شده را پیدا کنید، می‌توانید تصمیم بگیرید که آنها را از زندگی خود بیرون کنید.
  8. روابط زناشویی می‌تواند بسیار پیچیده باشد. گاه یك رفتار ناخواسته، لحن یك جمله، عادتی روزمره یا حتی موضوعی به ظاهر بی‌اهمیت به مشكلی بزرگ تبدیل می‌شود و رابطه میان همسران را از عادی به بحرانی می‌كشد. ممكن است تنش‌های كوچك به آهستگی یا با شتاب ناگهانی آسیب‌های جدی را در پی آورد و بنیان زندگی مشترك را بلرزاند. این پیچیدگی‌های رفتاری، روانی و شخصیتی كه از انتظارات متقابل همسران ناشی می‌شود برای بسیاری افراد روابط زناشویی را به راه رفتن روی لبه تیغ شبیه می‌كند! كوچك‌ترین لغزشی به بهانه‌ای برای مشاجره و دلخوری تبدیل می‌شود و انگار باید همواره مراقب و گوش به زنگ بود! در حقیقت می‌توان این‌طور گفت كه اختلافات رابطه زناشویی را پیچیده می‌كند و به دنیای ناشناخته‌ها و ناخواسته‌ها می‌برد و در مقابل صلح و دوستی میان همسران رابطه عمیق میان آنها را سهل و ساده و در عین حال دوست‌داشتنی و دلخواه می‌كند. بی‌دلیل نیست كه روان‌شناسان محبت را نوشداروی هر رابطه‌ای می‌دانند. با این حال زوجین در قبال یكدیگر وظایفی دارند كه بدون رعایت آنها زندگی مشترك همواره در معرض انواع تهدیدهاست. این وظایف كه با رفتار و كردار طرفین ارتباط می‌یابد و از نوع نگاه آنان به زندگی مشترك ناشی می‌شود، می‌تواند خانه را به محیطی امن و آرام تبدیل كند و پادزهری برای جلوگیری از بروز اختلافات یا آب سردی بر آتش مشاجرات باشد. اگر خواهان یك زندگی خانوادگی گرم و صمیمی با همسرتان هستید توصیه‌های زیر را آویزه گوش كنید. 1 - متعهد باشید بدون تعهد، خانه روابط زناشویی از پای بست ویران است! زندگی مشترك با تعهد آغاز می‌شود و با همان ادامه می‌یابد. باقی شوون زندگی زناشویی در حقیقت باید تصویری مطلوب از این تعهد عمیق و پا برجا باشد تعهد جنبه اخلاقی زندگی زناشویی را تصویر می‌كند و بدون آن پیكره خانواده جان ندارد. 2‌ - عشق را فراموش نكنید معروف است كه عشق همان ماه‌های اول زندگی مشترك از بین می‌رود و باید جایگزینی برایش یافت. در حالی كه باید حساب عشق را از شور و هیجان ابتدای زندگی مشترك جدا كرد و در یك كلام آن را محبت و پیوند میان همسران پنداشت. بدون عشق زناشویی به رابطه‌ای اجباری، ماشینی و احتمالا خسته‌كننده بدل می‌شود. 3 - با احترام رفتار كنید و سخن بگویید كسانی را كه به یكدیگر احترام نمی‌گذارند بیشتر می‌توان دشمن پنداشت تا زن و شوهر. آدمی نیازمند احترام است و آن را از نزدیكانش بیش از سایرین توقع دارند. 4 - قدردان باشید رضایت هریك از زوجین از زندگی مشترك و اظهار كلامی و عملی آن می‌تواند به رضایت دیگری منجر شود. قدردان یكدیگر بودن، سپاسگزاری‌ها، تشكرها و... ستون زندگی مشترك را محكم و چه بسا ناگسستنی می‌كند. 5 - هدیه بدهید معروف است كه هدیه‌های كوچك، خوبی‌های بزرگ را به ارمغان می‌آورند. لازم نیست برای همسرتان هدیه‌‌ای پیچیده در كاغذ كادو تهیه كنید. گاهی میوه‌ای كه برای خوشایند او می‌خرید، كاری را كه با نیت راحتی و لذت او انجام می‌دهید، تشكری كه از دل و جان برآمده باشد یا این كه برای وی وقت بگذارید و كاری كنید كه خوش بگذرد بهترین هدیه برای همسر است. 6 - ارزش قائل شوید كاری كه مرد بیرون خانه برای تامین معیشت و زن درون خانه برای یك زندگی بهتر انجام می‌دهند باید در چشم طرفین ارزش و احترام ویژه داشته باشد. كار كردن درون یا بیرون خانه با یكدیگر تفاوتی ندارد و توان جسمی و روحی آدمی را می‌طلبد. اگر در چشم مردی كار منزل آسان است و به قول معروف كاری ندارد آن گاه باید منتظر شروع اختلافات بود. 7 - خویشتندار باشید جوهر آدمی در سختی‌ها آشكار می‌شود. چه بسا زندگی‌ها كه در خوشی كهنه شده و سپس با بروز ناگهانی یك مشكل حاد كه ریشه در درون یا بیرون خانواده دارد از هم پاشیده است. افزایش توانایی برای مقابله با مشكلات و تلخكامی‌ها كه جزو جدایی‌ناپذیر زندگی هستند یكی از كاركردهای ازدواج و یافتن رفیق و همدمی برای بردن بار زندگی محسوب می‌شود. مصیبت‌ها و تلخی‌ها موقعیت‌های تنش‌زایی پدید می‌آورند كه اگر طرفین قدرت مقابله با‌ آنها را نداشته باشند سعادت و خوشبختی زندگی‌شان كمرنگ می‌شود. دیگر این كه هرچه زن و مرد در مقابله با مشكلات ضعیف‌تر باشند تعداد مشكلات بیشتر می‌شود و چه بسا یك اتفاق كوچك در حد صحبت‌های یكی از اعضای فامیل به یك مصیبت و فاجعه برای زندگی مشترك تبدیل شود. 8 - مقایسه نكنید این كه می‌گویند مقایسه به ایجاد رقابت و انگیزه پیشرفت تبدیل می‌شود را درزندگی زناشویی فراموش كنید. برای ایجاد انگیزه پیشرفت راه‌های بهتر و موثرتری وجود داشته، اما بنا به تجربه مقایسه اغلب بار منفی دارد و مخرب است. مقایسه همسر با دیگری هم دور از اخلاق است و هم تلخكامی به بار می‌آورد. به جای مقایسه و به رخ كشیدن ضعف‌ها و آنچه فرد مقابل ندارد توانایی‌ها و داشته‌هایش را تحسین كنید تا برای افزایش آنها ترغیب شود. 9 - دروغ نگویید حتی برای پوشاندن ضعف‌هایتان و آنچه از گفتنش شرم دارید دروغ نگویید. دروغ رابطه زناشویی را از امنیت روانی تهی می‌كند و اعتمادی را از بین می‌برد كه بازیافتنش هرگز آسان و سریع نیست. 10 - دعوا نكنید در دعوا چنان كه قدیمی‌ها گفته‌اند حلوا خیرات نمی‌كنند. این كه دعوا نمك زندگی است تعارف است و برای جوش دادن پیوندی گفته می‌شود كه گسسته. بهترین راه‌حل اختلافات از طریق گفت‌وگوی دوستانه و جلوگیری از بالا گرفتن مشاجره است. 11 - به آنچه به همسرتان مربوط است اهمیت بدهید تفاوت ساختاری ذهن زن و مرد موجب می‌شود اولویت اعتناها برای آنان دگرگونه باشد. در این میان اغلب زن‌ها هستند كه زیان می‌كنند و دلخور می‌شوند. آنان دوست دارند همسرشان به لباسی كه پوشیده یا نحوه چینش وسایل منزل توجه كند و بلكه حداقل برای دقایقی درباره آن صحبت كند و نظرش را بگوید. در مقابل ممكن است مردها فقط به این كه نشان دهند متوجه این تغییرها شده‌اند اكتفا كنند. به همین دلیل است كه اغلب زن‌ها همسرانشان را بی‌مبالات و بی‌خیال توصیف می‌كنند و مردها نیز معتقدند همسرشان زیادی حساس و رمانتیك است! البته برای طرفین بهتر است این تفاوت ذهنی را بپذیرند و با آن كنار بیایند. 12 - پذیرا باشید اختلاف سلیقه و علاقه امری طبیعی و بلكه مبارك است. فقط افراد متكبر كه نمی‌توانند عیب‌های خود را ببینند و بشناسند سعی می‌كنند دیگری را شبیه خودشان كنند. اغلب افرادی كه می‌خواهند همسرشان را تغییر بدهند درباره مسائل بسیار جزئی صحبت می‌كنند كه از همان ابتدا معلوم است چقدر بی‌ارزش‌اند. اختلاف سلیقه در پسندیدن رنگ لباس، نوع چیدمان وسایل، نحوه انجام امور خصوصی، خانوادگی و... باید محترم شمرده شوند. فراموش نكنیم زن و مرد قبول می‌كنند كه با یكدیگر زندگی كنند نه این كه برای یكدیگر زندگی كنند و خود را مطابق سلیقه طرف مقابل تغییر دهند. می‌گویند اگر سخن حق و درستی در میان باشد بالاخره شنیده خواهد شد. ازدواج برای ارتقای خود فرد و همسرش است و فقط ممكن است این ارتقای تدریجی با تغییر همراه باشد.
  9. afa

    همسرتان افسرده است؟

    گاهی در زندگی مشترک اتفاقاتی رخ می‌دهد که به آسانی قابل حل نیست و گهگاه به جدایی همسران منجر می‌شود. یکی از اتفاقات ناخوشایند این چنینی، ابتلای یکی از زوجین به بیماری افسردگی است که تنها با همکاری بیمار برای درمان و همچنین درک متقابل طرف مقابل قابل کنترل و درمان است. در این باره با دکتر محمد مجد، روان‌پزشك و عضو هیات علمی‌دانشگاه علوم پزشکی ایران گفتگویی انجام داده‌ایم که خلاصه‌ای از آن را می‌خوانید.... سوال: افسردگی بیشتر سراغ خانم‌ها می‌آید یا آقایان؟ تحقیقات نشان می‌دهد که آمار زنان مبتلا به افسردگی دو برابر مردان است و حتی خانم‌ها بیشتر به فکر درمان بیماری خود هستند و به روا‌ن‌پزشک مراجعه می‌کنند اما درجات بالایی از افسردگی نیز با آقایان مرتبط است و جالب است بدانید که افراد متأهل بیشتر از مجردها افسرده می‌شوند. سوال: افسردگی هر یک از زوجین چه تاثیری بر زندگی مشترک‌شان دارد؟ متاسفانه زمانی که یکی از زوج‌ها در زندگی مشترک دچار افسردگی می‌شود، این بیماری روی همه جنبه‌های زندگی مشترک تأثیر می‌گذارد، به طوری که گاهی رابطه آنها به حدی آسیب می‌بیند که ادامه زندگی ناممکن است اما از طرفی یک رابطه خوب می‌تواند روند درمان را کوتاه‌تر کند. در عین حال، اغلب افرادی که افسرده هستند، به مرور زمان تمایل خود را به رابطه زناشویی از دست می‌دهند اما همه این مشکلات با بهبود بیماری افسردگی به مرور زمان و به کمک مشاور، حل خواهد شد. حتی می‌توان گفت که ایجاد علاقه مجدد به برقراری رابطه زناشویی یکی از علایم اولیه بهبود بیماری است. سوال: این بیماری با چه علایمی ‌بروز می‌کند؟ برخلاف باور عموم، افسردگی تنها گریه کردن نیست بلکه کاهش یافتن احساسات است. بنابراین اگر همسر شما از افسردگی رنج می‌برد، لزوما او را در حالت گریه کردن مشاهده نخواهید کرد بلکه علایم خستگی مفرط، بی‌حوصلگی، منزوی بودن یا احساس درهم شکستن را در او خواهید دید. حتی تغییر رفتاری بدون علت، کناره‌گیری از برقراری ارتباط، فکرهای بی‌اساس یا هراس که به طور روزافزون آشکار است و یا عدم رسیدگی به وضعیت ظاهری و بهداشت فردی از دیگر نشانه‌های ابتلا به افسردگی در یکی از زوجین است. سوال: در این بین همسر فرد افسرده باید چگونه رفتار کند؟ برای قدم اول، اگر همسر یک فرد افسرده هستید نباید طوری وانمود کنید که شرایط همسر بیمارتان را کاملا درک می‌کنید و باید واقع‌گرایانه رفتار کنید تا فرد بیمار مطمئن شود تمام تلاشتان را برای درک شرایط وی خواهید کرد. البته بسیاری از مواقع احساس می‌کنید که تلاش‌تان به هیچ جایی نمی‌رسد اما مطمئن باشید که اظهار محبت دایمی‌ بالاخره تأثیر خود را می‌گذارد و می‌توانید به همسرتان ثابت کنید که برای درمان‌اش حاضر به انجام هر کاری هستید. مثلا می‌توانید با استفاده از کلمات محبت‌‌آمیز مانند عزیزم قبل از شروع جملات و یا با هدیه خریدن به همسرتان نشان دهید که بیماریش ذره‌ای از احساس شما نسبت به او کم نکرده است. در این شرایط فرد بیمار سعی می‌کند به درمان خود کمک کند اما نباید انتظار داشته باشید که به سرعت تلاش‌های‌تان نتیجه بدهد. از طرفی، گاهی آقایان از افسردگی همسرشان خسته و کلافه می‌شوند و از الفاظی همچون روانی، افسرده و ... برای توهین به طرف مقابل استفاده می‌کنند و همین موضوع موجب می‌شود که فرد افسرده از درمان اجتناب کند زیرا اگر برای درمان به روان‌پزشک مراجعه کند به این معنا است که بیماری خود را پذیرفته و توهین‌ها را قبول کرده است و به دلیل لجبازی با خود و حتی همسر خود ابتلا به افسردگی را انکار می‌کند. گاهی نیز دیده می‌شود که فرد افسرده به تنهایی و بدون اطلاع همسرش به روان‌پزشک مراجعه می‌کند و به دلیل ترس از سرزنش‌های همسرو اطرافیان به تنهایی روند درمان را طی می‌کند اما در این بین موثرترین روش درمانی، زوج درمانی است که کمک زیادی به بهبود سریع فرد می‌کند. سوال: بیشتر در این خصوص توضیح می‌دهید؟ بله؛ یکی از موثرترین روش‌ها برای درمان افسردگی زوجین، شرکت در جلسات درمانی مشترک است. به این معنا که زن و شوهر با هم در جلسات درمانی شرکت کنند و راهکارهای پزشک معالج را به کار ببرند. به این روش زوج درمانی گفته می‌شود. در واقع فرآیند زوج درمانی شامل یک جلسه مشترک با حضور زن و شوهر و یك روان درمان‌گر است و هدف در زوج درمانی كمك به زنان و مردان است تا همدیگر را بهتر درك كنند و با همکاری یکدیگر بیماری را از بین ببرند. سوال: مسری نیست؟ منظورم این است که آیا ممکن است بر اثر زندگی با یک فرد افسرده، دچار افسردگی شویم؟ البته زندگی با یک فرد افسرده خسته‌کننده است و به همین دلیل همیشه توصیه می‌شود که به فکر خودتان هم باشید. مثلا می‌توانید با دوستان‌تان قرارهای دسته‌جمعی بگذارید و برای مدتی دور از هیاهوی بیماری همسرتان باشید تا از رسیدگی به وضعیت او ناامید نشوید زیرا بیماران مبتلا به افسردگی ترجیح می‌دهند که در خانه بمانند و هیچ کاری انجام ندهند و اگر شما هم بخواهید این کار را انجام دهید ممکن است خودتان نیز دچار مشکل شوید. سوال: تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که افسردگی در زنان می‌تواند حاصل زندگی با شوهران پرخاشگر باشد. همین طور است؟ کاملا درست است. بر اساس تحقیقات انجام شده زنان بیشتر از مردان دچار افسردگی می‌شوند و این افسردگی می‌تواند حاصل زندگی با شوهران عصبانی، پرخاشگر و تندخو باشد و حتی خشونت شوهران به میزان قابل توجهی، علایم افسردگی را در همسران آنها افزایش می‌دهد اما عکس این موضوع صدق نمی‌کند. سوال: چگونه می‌توان به همسر افسرده کمک کرد تا مراحل درمانی را پشت سر بگذارد؟ این به شدت بیماری و میزان پذیرش بیمار بستگی دارد؛ چرا که به علت انگ زدن اجتماع و افراد، انکار بیماری توسط بیمار امری عادی است. ابتدا باید اطلاعاتی درباره این بیماری به دست بیاورید و بگذارید همسرتان بفهمد که متوجه مشکل او شده اید و هرگز با گفتن «افسرده نباش» او را خوار نکنید؛ بلکه برای حریم او احترام قایل شوید. از طرفی فرد افسرده شباهت زیادی به یک فرد معتاد دارد، یعنی قبل از این که بخواهید کمک‌اش کنید، او باید این کمک را قبول کند و هرگز نباید با او مانند یک کودک بیمار رفتار کنید و تمام مسوولیت‌ها را به عهده بگیرید یا وضعیتی ایجاد کنید که او همچنان افسرده بماند و کمک نخواهد، بلکه باید تعادلی بین حفظ حریم او و تشویق او به درمان بیماری ایجاد کنید. فقط باید فرد افسرده را متقاعد کنید که نزد یک پزشک برود. در واقع، تنها پزشک می‌تواند ماهیت بیماری را تشخیص داده و درمان را آغاز کند اما توصیه می‌کنم که هرگز بدون موافقت‌اش از دکتر وقت نگیرید و فقط به او یادآوری کنید که رنج‌کشیدن هیچ فایده‌ای ندارد و مطمئنا برای ناراحتی و بیماری‌اش چاره و علاجی وجود دارد و متخصصانی هستند که می‌توانند به او کمک کنند. در عین حال، حتما به او پیشنهاد دهید که او را همراهی خواهید کرد زیرا از این طریق ثابت می‌کنید که به او توجه دارید.
  10. Ssara

    فواید دعوا با همسر!

    دفعه بعد كه با همسرتان بر سر يك موضوع بحث كرديد خوشحال باشيد، زيرا محققان دانشگاه يوسي‌ال‌اي متوجه شدند داشتن يك بحث سازنده با همسر مي‌تواند به تقويت سيستم ايمني بدن انسان كمك كند. به گزارش برترین ها، محققان از زوج‌هاي جواني كه از زندگي خود رضايت داشتند خواستند به مدت 15 دقيقه در مورد مشكلات‌شان بحث كنند. آن‌ها متوجه شدند اين كار باعث افزايش فشار خون و ضربان قلب همسران شده و توليد سلول‌هاي سفيد را افزايش مي‌دهد. در حقيقت فوايد اين بحث كردن درست مانند ورزش كردن مي‌توانست روي سلامت زوج‌ها اثر بگذارد اما اين بحث‌ها بايد با دقت و به دور از هر گونه بگومگو و كشمكش باشد. زوج‌هايي كه مرتبا در مجادله‌ها و بحث‌ها يكديگر را مسخره مي‌كنند و باعث آزار هم مي‌شوند نه تنها روحيه يكديگر را تخريب مي‌كنند بلكه تعداد سلول‌هاي سفيد بدن آن‌ها نيز كاهش پيدا مي‌كند. ترشح هورمون استرس در اين زوج‌ها افزايش پيدا مي‌كند و همين عوامل سبب مي‌شود مدت زمان بهبود پيدا كردن آن‌ها از بيماري تا 40 درصد طولاني‌تر از ديگران باشد. دانشمندان معتقدند، همسران بايد در مورد مشكلات خود با يكديگر بحث كنند و سعي نكنند ناراحتي‌هاي خود را پنهان كنند. افرادي كه احساسات و نظرات خود را مخفي مي‌كنند تعداد كمتري از سلول‌هاي مفيد را در بدن خود دارند و بيشتر بيمار مي‌شوند. برترین ها
  11. سلامت‌نیوز: مسئول آموزش کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد با بیان اینکه «تفاوت‌های جنسی بین زن و مرد به طور طبیعی وجود دارد و این تفاوت‌ها اختلال نیست و زمانی که زن و شوهر از این تفاوت جنسی خود آگاه نباشند میان آنها فاصله می‌افتد.»، گفت:« زمانی که مرد بخواهد میزان عشق و علاقه همسر خود را بسنجد یکی از شاخص هایش داشتن رابطه جنسی خوب است و در مقابل زن دوست دارد همسرش عشق و علاقه خود را به صورت کلامی و رفتاری ابراز کند و پیش‌نیاز رابطه زناشویی برای زن، عشق است.» دکتر محمد حسین اخوان تقوی در گفتگو با خبرنگار سلامت نیوز اظهار داشت:««تفاوت های جنسی بین زن و مرد به طور طبیعی وجود دارد و این تفاوت ها اختلال نیست بلکه به صورت کاملا طبیعی بین زن و مرد وجود دارد.مهمترین تفاوت جنسی بین زن و مرد تفاوت در چرخه پاسخ جنسی است.با اولین نگاه به منحنی‌های پاسخ جنسی در مردان و زنان می‌توان دریافت که چرخه پاسخ جنسی زنان در تمام مراحل کندتر و آرام تر از چرخه پاسخ جنسی آقایان است، یعنی به هنگام روابط زناشویی مرد بلافاصله تحریک شده و به اوج لذت جنسی می‌رسد در حالی که حالت تحریک در زن تازه شکل گرفته و در حال افزایش است.» وی افزود:« اگر منحنی پاسخ جنسی را رسم کنیم در این منحنی مرد در حالی که به اوج لذت جنسی نزدیک می‌شود در زن برانگیختگی جنسی در نیمه و حتی کمتر از نیمه راه قرار دارد، ازسوی دیگر برانگیختگی مرد پس از ارضاء بلافاصله فروکش می کند و به پایان می‌رسد اما در زن برانگیختگی بسیار کند و آرام فروکش می‌کند.» دکتر محمد حسین اخوان تقوی افزود :«این حالت متفاوت در زن و شوهر را می‌توان به دو دیگ خالی و پر تشبیه کرد، یعنی مرد دیگی لبریز است که می‌خواهد هر چه سریع‌تر خالی شود و در مقابل زن دیگی خالی است که می‌خواهد پر شود.بنابراین مهمترین نکته در این میان فرصت دادن مرد به زن است تا از تحریکات پر شود و اگر چنین نشود زن هرگز از رابطه‌اش احساس رضایت نمی کند و ناکام می‌ماند و مرد هم ارضا عمیق و کاملی را احساس نمی‌کند و بنابراین به دفعات بیشتری خواهان روابط زناشویی است و زمانی که زن زیربار این رابطه به دلیل عدم تحریکات کافی و زمان لازم برای تحریک شدن نمی رود مرد شکایت می کند که همسرش به او توجهی نمی‌کند در صورتی که اگر یک رابطه به خوبی انجام شود کیفیت خوب باعث می‌شود کمیت را تحت الشعاع قرار دهد و با داشتن یک رابطه زناشویی خوب نیاز به زناشویی مکرر کم می‌شود.» مسئول آموزش کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد گفت:«تفاوت جنسی دیگر بین زن و شوهر این است که در یک رابطه زناشویی ممکن است زن بتواند چندین بار اوج لذت جنسی را تجربه کند اما این حس در مردان به این صورت نیست مرد در یک رابطه زناشویی فقط یک بار می‌تواند به اوج لذت جنسی برسد.» وی گفت:«ما در مثالی مرد را به خورشید و زن را به ماه تشبیه می‌کنیم یعنی مردان در پاسخ و برانگیختگی جنسی کمتر دچار نوسان هستند و به طور نسبی همیشه برای برقراری رابطه زناشویی آمادگی دارند اما در زنان همانطور که نمی‌توان ماه را همیشه به صورت قرص کامل دید زنان نیز چنین هستند یعنی خانم ها در میل جنسی و پاسخ دهی به تحریکات جنسی همسر نوساناتی دارند و این نوسان در طول ماه و حتی در دوره‌های مختلف زندگی (بارداری ،شیردهی ،.....) وجود دارد.» دکتر محمد حسین اخوان تقوی در ادامه اظهار داشت:«از دیگر تفاوت های جنسی موجود در بین زن و مرد این است که مرد اگر برای برقراری رابطه زناشویی با همسر خود تمایلی نداشته باشد هرگز نمی‌تواند نقش بازی کند چرا که در صورت بی‌میلی قادر به نزدیکی یا انزال نیست .اما زن به راحتی می‌تواند نقش بازی کند و به دلیل وجود همین تفاوت می‌توان به یک اصل مهم اشاره کرد که در اکثر مواقع مرد باید برای برقراری رابطه زناشویی با همسرش پیشقدم شود چرا که اگر مرد برای نزدیکی تمایلی نداشته باشد این رابطه ناکام می‌ماند اما زمانی که مرد برای نزدیکی پیشقدم می‌شود زن می تواند نقش تحریک کننده را برای همسرش ایفا کند.» وی گفت:«از دیگر تفاوت های جنسی زن و مرد این است که بعد از بلوغ در مردان و زنان سائقه جنسی ایجاد می شود اما در زنان، برخی آن را احساس نمی کنند و فقط زمانی احساس نیاز می کنند که برانگیخته شوند، ازاین‌رو پیشقدم نشدن زن برای رابطه زناشویی با همسر نباید به عنوان بی‌میلی یا سرد مزاجی وی از سوی شوهرش تلقی شود.» مسوول آموزش کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد دتصریح کرد:« زمانی که مرد بخواهد میزان عشق و علاقه همسر خود را بسنجد یکی از شاخصه‌هایش داشتن رابطه جنسی خوب است و در واقع می‌توان گفت پیش نیاز عشق برای مرد رابطه زناشویی خوب است و در مقابل زن دوست دارد همسرش عشق و علاقه خود را به صورت کلامی و رفتاری ابراز کند و ایجاد فضاهای عاشقانه و روابط عاطفی و صمیمی و متعهدانه نشان دهنده عشق همسر است و در واقع پیش نیاز رابطه زناشویی برای زن عشق است.» دکتر اخوان تقوی خاطر نشان کرد:« زمانی که زن و شوهر از این تفاوت جنسی خود آگاه نباشند تفاوت نگرش پیدا می کنند و میان آنها فاصله می‌افتد و مرد احساس می‌کند که همسرش سرد مزاج است و زن در مقابل احساس می‌کند که شوهرش به او فقط به چشم ابزار و وسیله‌ای برای رسیدن به هدف نگاه می‌کند و اینجاست که نه زن عشق شوهرش را احساس می کند و نه مرد از یک رابطه زناشویی خوب با همسرش بهره‌مند می‌شود.»  گردآوری : گروه اینترنتی نیک صالحی
  12. بعضی از آقایان شجاع و باهوش سکوت مردانه را می‌شکنند. اگر همسرتان کارهای زیر را انجام می‌دهد، بدانید که دوستتان دارد. 1. وقتی به چشمانتان خیره شده مچ او را می‌گیرید چشمهای مردان پنجره ای باز به روح و روان آنها است. شما از چشم‌های آنها می‌توانید بفهمید در قلبشان چه می‌گذرد. مردها همیشه به وسایل و لوازم و اشخاصی که دوستشان دارند خیره می‌شوند. اگر به شما خیره شدند بدانید که محبتشان سرشار است و علاقه شان عمیق. نگاه کردنی که دوست داشتن را نشان می‌دهد دو نوع است: یک نوع آن نگاه مخفیانه است(یعنی شما در انجام کاری در حال نگاه کردن مچشان را می‌گیرید). نوع دوم نگاه مداوم است. مردها برای ابزار احاساتشان ملاحظه کار هستند. اگر آنها چشمانشان را به سرعت بستند، درحقیقت سپرشان را در برابر شما پایین آورده اند. 2. آشپزخانه را با وسایل و خوراکی‌هایی که دوست دارید پر می‌کند اگر دیدید آشپزخانه تان پر از بیسکویت، پفک، و آنچه که دوست دارید است، کار شوهرتان است. 3. اگر شوهرتان درمود جایی که می‌خواهید در 3 سال آینده زندگی کنید صحبت کرد به شما می‌گوید که قصد دارد منزلتان را عوض کند. با گفتن این حرف به شما مشخص است که آینده اش را با شما می‌بیند. 4. اگر شوهرتان همیشه لباسی که شما برایش انتخاب کردید را پوشید اعتماد کردن به زنان در غالب لباس پوشیدن موردی است که تقریبا هیچ مردی به آسانی آن را انجام نمی دهد. نه اینکه بخواهند با این کارشان به شخصیت خودشان ضربه وارد کنند بلکه با این کار به ما احساس غرور و برتری می‌دهند. البته این یکی از نشانه‌های ضعف شخصیتی است. پس هر موقع که لباسی را پوشید که کاملا مشخص است خودش آن را انتخاب نکرده نشان می‌دهد که به شما اجازه داده تا شما او را تحت کنترل خودتان درآورید و لباس پوشیدنش را مطابق با میل شما تنظیم کند. درواقع او با این کار ممکن است خنده و تمسخر دیگران را تحمل می‌کند تا شما را خوشحال کند. 5. در مکان‌های عمومی همسرتان کنار شما می‌ایستد وقتی که بیرون از خانه هستید اگر همسرتان کنارتان ایستاد نشان می‌دهد که در زندگی تان هم همیشه در کنارتان است. 6. همیشه جواب دادن تلفن را به شما واگذار می‌کند. اگر شوهرتان نمی دانست پشت خط چه کسی است و شما را در جواب دادن تلفن راحت گذاشت به این معنی است که موردی برای پنهان کردن شما ندارد. زیرا ممکن است پشت خط مادر کنجکاوش یا حتی نامزد قبلی اش باشد و شما بتوانید از آنها اطلاعات زیادی کسب کنید. پس زمانی که همسرتان شما را در جواب دادن به تلفن راحت گذاشت، نشان می‌دهد که شما را در اطلاعات شخصی اش خودمانی و صمیمی محسوب کرده است. و این به معنی این است که برای زندگی با شما به مدت طولانی برنامه ریزی کرده است. علاوه بر سهیم دانستن طرف مقابل در اسرار خود، اگر مردی به شما اجازه اختیار تماسهای تلفنی اش و درکل تلفنش را داد مانند این است که به شما کلید قلمرو اقتدار و استقلالش را داده. در اختیار گذاشتن اطلاعات شخصی چیزی است که تنها کسانی انجام می‌دهند که عاشق طرف مقابلشان باشند. از کجا بفهمیم کسی عاشقمان است: • نامزدتان قبل از رسیدن شما، به رستوران می‌رسد. • اسامی دوستان شما را به خاطر دارد. • در ایام تعطیل سعی می‌کند به بهترین نحو وقت را با شما سپری کند. • درمورد خانواده شما سوال می‌کند. • اسراری که بهترین دوستش به او گفته را با شما درمیان می‌گذارد.
  13. به نوشته مجله تایم ژوهشگران در دانشگاه ایالتی نیویورک در بینگامتون در آمریکا ارتباط ژن‌های معینی را با رفتارهای لذت‌جویانه شناسایی کرده‌اند.... یک بررسی جدید نشان می‌دهد که ژن‌ها مربوط به رفتارهای لذت‌جویانه ‌ممکن است با بی‌بندوباری جنسی و خیانت زناشویی نیز همراهی داشته باشند. به نوشته مجله تایم ژوهشگران در دانشگاه ایالتی نیویورک در بینگامتون در آمریکا ارتباط ژن‌های معینی را با رفتارهای لذت‌جویانه شناسایی کرده‌اند.به گفته آنها ظاهرا ژنی که مسئول ساخت یک نوع خاص از گیرنده ناقل عصبی دوپامین در مغز (drd4) با عدم وفاداری ارتباط دارد. دوپامین یکی از مهمترین ناقل‌های عصبی در مغز است که در پدیده‌های بسیاری از جمله انگیزش، پاداش روانی و ارضای جنسی دخیل است. دانشمندان از قبل می‌دانستند که ژن drd4 با رفتارهای لذت‌جویانه مانند قماربازی و نوشیدن مشروبات الکلی و علاقه به تماشای فیلم‌های وحشتناک ارتباط دارد.بنابراین حدس زدند که ممکن است این ژن در بی‌و‌بندوباری جنسی هم دخیل باشد. رفتار جنسی انسانی نه تنها میان جمعیت‌های متفاوت بلکه درون هر جمعیت نیز گوناگونی بسیاری دارد. دانشمندان تا به آگاهی چندانی از چگونه اثر ژن‌ها بر تفاوت‌های فردی در رفتارهای جنسی نداشته‌اند. جاستن گارسیا، دستیار دکتری در رشته زیست‌شناسی و بهداشت تکاملی در دانشگاه بینگامتون در نیویورک و همکارانش برای بررسی این موضوع یک گروه نمونه 181 نفری از مردان و زنان را انتخاب کردند و سابقه جنسی مفصلی از آنها گرفتند. آنها همچنین نمونه‌های dna از آنها جمع آوری کردند. هنگامی که این پژوهشگران مشخصات dna این افراد را با سابقه جنسی آنها مورد مقایسه قرار دادند، دریافتند که رابطه‌ای میان ژن drd4 و رفتارهای جنسی وجود دارد. به گفته آنها افرادی که یک نسخه معین از ژن drd4 را داشتند، با احتمال بیشتری سابقه بی‌بندوباری جنسی و عدم‌وفاداری زناشویی را گزارش کرده بودند. گارسیا می گوید:‌" به نظر می‌رسد انگیزش برای این کارها از یک نظام پاداش و تنبیه در مغز ناشی می‌شود که در آن آزاد شدن دوپامین صورت می‌گیرد." به گفته او سه عنصر اساسی همراه با آزادی ناگهانی دوپامین در مغز خطرپذیری بالا، پاداش قابل‌توجه و برانگیختگی از راه‌های گوناگون است. و هر سه این عوامل به طور آشکارا در ماجراجویی جنسی دخیل هستند. با این حال گارسیا تاکید می‌کند: "این یافته‌ها به معنای آن نیست که هر کسی این نسخه ژن را داشته باشد، حتما به همسرش خیانت می‌کند. این ژن‌ها بهانه‌ای برای عدم وفاداری نیستند؛ کشف آنها باعث باز شدن چشم‌اندازی به چگونگی تاثیر زیست‌شناسی ما بر طیف گسترده‌ای از رفتارهای ماست. این پژوهشگران در عین حال می‌گویند بررسی‌های مفصل‌تری لازم است تا این یافته‌ها‌ را ثابت کند. به گفته آنها در این مرحله نمی‌توان به یقین گفت رابطه سببی میان این رفتار جنسی و این خصوصیت ژنتیکی وجود دارد.اما به نظر می‌رسد ژنتیک نقشی در چگونگی در رفتارهای ما و نحو تصمیم‌گیری‌ها‌یمان داشته باشد.
  14. afa

    نامزدی همان ازدواج است؟

    انتخاب اولیه ، گذراندن دوره شناخت نامزد و تصمیم‌گیری نهاییاز مراحل انتخاب همسر است .كم بها دادن به مرحله میانی (دوره شناخت نامزد و همسر آینده )موجب بالا رفتن امكان اشتباه در تصمیم‌گیری نهایی است. مادربزرگ می‌گفت هنگامی‌كه خواستگار آمد، تنها حق داشت از سوراخ جای كلید، مجلس را تماشا كند‌. از آنجا هم كه چیزی پیدا نبود، یا چشم و ابروی داماد را می‌دید یا سبیلش را یا گوشش را. هرقدر نگاهش را به این سو و آن سو چرخاند نتوانست چهره او را یكبار كامل ببیند. همه كارها و حرف‌ها و قرار و مدارها به‌عهده بزرگ‌ترها بود تا سرانجام روز عروسی فرا می‌رسید: داماد را از یك‌طرف كوچه می‌آوردند‌، عروس را از طرف دیگر. مقابل چهره هریك آیینه‌ای نگاه داشته بودند. آرام‌آرام كه به هم نزدیك می‌شدند برای نخستین بار یكدیگر را در آیینه می‌دیدند؛ پس از آنكه جهیزیه عروس در خانه‌اش چیده شد و خطبه عقد را هم خوانده بودند. این گونه ازدواج برای جوانان جامعه كنونی ما به‌ویژه در شهرهای بزرگ و نزد قشر تحصیل‌كرده و دانشگاهی افسانه است و پدر و مادرها از یك سو تعلق خاطر و ریشه در باورهای نسل مادربزرگ دارند كه دریچه شناخت همسر آینده‌اش سوراخ جای كلید بود و برای نخستین بار او را در روز عروسی می‌دید؛ روز شروع زندگی‌شان! نسلی كه نه تنها با اجازه بزرگ‌ترها كه با تصمیم آنها ازدواج می‌كرد و از سوی دیگر مسئول برآوردن خواسته‌ها و نیازهای فرزندانشان بود‌. نسل جدید‌: نسلی با روح پیچیده، گسترده و حق طلب امروزین كه اصول و قواعد و آداب ازدواج و زندگی را خدمتگزار و روشنگر و تسهیل‌كننده راهش می‌خواهد نه بند و زنجیری كه به دنبال قربانی گرفتن از میان انسان‌هاست. برای پدر و مادرها كشیده شدن از این دو سو مرحله‌گذاری است كه هنوز به پایان نرسیده. كشتی معیارهای ازدواج، انتخاب همسر و شكل و شیوه زندگی مشترك‌، همچنان در تلاطم است؛ تلاطمی كه حاصل برخورد امواج باورها و سنت‌های پیشینیان با نیازها، پرسش‌ها و خواسته‌های انسان‌های امروز است و كار پدر و مادرها كه سكان دار این كشتی هستند و در انتظار آرام‌شدن دریا‌، چندان ساده نیست. توجه به برخی نكات و اصلاح برخی روش‌ها كارآمد و مفید خواهد بود. اگر برخی پدر و مادرها گرد غفلت را از دیدگان زدوده و امور را با نگاهی واقع‌بین و متناسب با نیازها و شرایط روز ببینند آنگاه زودتر شاهد آرام شدن امواج خواهیم بود. با انتخاب عاقلانه همسر زندگی‌های مشترك آرام‌تر و لذتبخش‌تر می‌شود. انتخاب موفقیت آمیز همسر مستلزم عوامل بسیاری از جمله داشتن شناخت است. * سیر منطقی این انتخاب شامل مراحل: انتخاب اولیه ، گذراندن دوره شناخت نامزد و تصمیم‌گیری نهایی در مورد اوست. كم بها دادن به مرحله میانی (دوره شناخت نامزد و همسر آینده )موجب بالا رفتن امكان اشتباه در تصمیم‌گیری نهایی است. برای نزدیك شدن به كیفیت و كمیت مطلوب دوره شناخت همچنان شاهد موانع فرهنگی‌‌ای هستیم كه هرقدر به شهرهای كوچك و نقاط دور افتاده كشور نزدیك شویم آن موانع را عظیم‌تر خواهیم یافت‌. 1- عقد برای راحتی خیال‌: هنوز هم خانواده‌هایی هستند كه پس از انجام مرحله خواستگاری و انتخاب اولیه دختر و پسر‌، با حذف مرحله شناخت‌، مهر عقد دائم بر انتخاب اولیه ایشان زده و دوره نامزدی را تبدیل به دوره عقد می‌كنند. استدلال این‌گونه خانواده‌ها چنین است: می‌خواهیم عقدشان كنیم خیالمان راحت شود؛ به بیان دیگر، تن سپردن به دوره آشنایی پیش از ازدواج فرزندان برای این پدر و مادرها اسباب ناراحتی خیال است. از نتایج احتمالی این شتاب والدین برای رسیدن به آرامش آن است كه اگر انتخاب، اشتباه بود و ناهمخوانی و مشكلاتی در رابطه زوج وجود داشت با عقد زودهنگام‌، ناچار شوند به زندگی نامطلوب تن داده و یا درصورت از كف دادن طاقت‌، پس از سال‌ها رنج و تحمل و مدارا به‌دنبال طلاق رفته و تبعات و پیامدهای آن را پذیرا باشند؛ چنین است كه تعجیل برای رسیدن به آرامش خیال لزوماً ایشان را به هدف مطلوب نخواهد رساند. از این رو بهتر است خانواده‌ها بعد از آشنایی اولیه اقدام به رفت و آمد خانوداگی كرده و در چارچوب شرع و عرف جامعه اجازه دهند دختر و پسر زیر نظر والدین با خصوصیات یكدیگر بیشتر آشنا شوند تا هم این آشنایی باعث كاهش تضادهای بعدی گردد و هم خانواده ها با رعایت عرف مرسوم راه آشنایی بیشتر را فراهم كنند. 2- مقاومت در برابر حقیقت: گرچه خانواده‌ها پس از مراسم خواستگاری و انتخاب اولیه دختر و پسر، با معاشرت آنها برای شناخت بیشتر موافقت می‌كنند اما همیشه انصراف و پشیمانی ایشان از انتخاب را به‌سادگی نمی‌پذیرند، غافل از آنكه پس از دوره شناخت با 2گزاره منطقی روبه‌رو هستیم كه یكی تایید و دیگری رد انتخاب است و دلیل منطقی وجود ندارد كه لزوما در انتظار تایید انتخاب باشیم، در حالی كه برخی انگیزه‌های احساسی و فرهنگی والدین را به انتظار تایید انتخاب می‌نشاند و پشیمانی فرزندشان از انتخاب را گونه‌ای ناكامی و شكست می‌دانند؛ به‌ویژه اگر این پشیمانی (پشیمانی از انتخاب فرد خاص پس از دوره نامزدی) چندبار تكرار شود‌. چه بسا همین انگیزه‌ها و تمایلات احساسی و فرهنگی و شتاب برای عروس یا داماد‌كردن فرزند و نیز هراس از به‌هم خوردن نامزدی فضای تصمیم‌گیری عاقلانه را برای زوج جوان تنگ كند. چه خوب است اگر پدر و مادر پس از دوره شناخت به فرزند خود بگویند: اگر به انتخاب خود باور و اطمینان بیشتر یافته‌ای از انتخاب درست تو خوشحالیم و اگر از انتخاب خود پشیمان شده‌ای باز هم خوشحالیم كه به موقع متوجه مشكلات احتمالی شده و از یك زندگی مشترك ناموفق‌، بركنار مانده‌ای. 3- پخش اخبار: یكی از اشتباهات و عادات ناپسند فرهنگی برخی والدین آن است كه پیش از قطعی شدن مسئله انتخاب همسر‌، در حالی‌كه فرزندشان دوره شناخت نامزد را می‌گذراند دوست و فامیل را از انتخاب اولیه فرزندشان باخبر می‌سازند، همین امر سبب می‌شود كه اگر زن یا مرد جوان از انتخاب خود پشیمان شوند فضای مناسبی برای بیان آنچه در دل دارند، نیابند. گویی باید دلیل پشیمانی و نتایج شناخت نامزد را برای همه اطرافیان توضیح دهند. قدری خودداری در بیان مسائل خصوصی خانواده و پرهیز از شتاب برای خبركردن دیگران از پیامد منفی رنج و فشار روحی برای فرزندان خواهد كاست. گاه پیچیدگی و بزرگی این اشتباه در حدی است كه برخی خانواده‌ها شروع آشنایی و نامزدی زوج جوان را با یك مهمانی مفصل اعلام می‌كنند. دوستی می‌گفت: پس از قدری معاشرت و شناخت نامزدم، از انتخاب خود پشیمان شده و خانواده را از پشیمانی و تغییر تصمیمم آگاه كردم، پس از آن از مادرم شنیدم: « نمی‌خوام چیه؟ من 200نفر را شام دادم! » سخن این مادر به خوبی نشانگر كاستی‌هایی است كه در آن حرف مردم، همچنان پیشتاز است و بر سعادت فرد ترجیح داده می‌شود. 4- شتاب برای تداركات ازدواج‌: اگر هنگامی‌كه زوج نامزد شده در حال شناخت یكدیگر هستند‌، خانواده‌ها را در تدارك جشن و تهیه جهیزیه و گرفتن وام و... ببینند خود را در معرض یك عمل انجام شده می‌یابند و دوره نامزدی عملاً كاركرد واقعی و اصلی خودش (شناخت) را از دست داده و تبدیل به مقدمه ازدواج می‌شود. مفیدتر است اگر در دوره شناخت نامزد، رفتار والدین‌، همواره به زوج نامزد‌شده نشان دهد كه بیش و پیش از هر چیز در انتظار نتیجه شناخت و تحقیق زوج از یكدیگر هستند‌. 5- آسان‌گیری نابه‌جا: بارها شاهد بوده‌ایم كه زن یا مرد جوان از برخی رفتار ناشایست نامزد و یا مشكلات ارتباطی‌اش با او نزد پدر و مادر شكایت‌می‌برد و از ایشان می‌شنود كه «خوب می‌شه.وقتی رفتید زیر‌یك‌سقف درست می‌شه.» روشن است كه نمی‌توان در رؤیا و تخیل و آرمان خواهی مطلق زیست و توقع انسان كامل از همسر داشت اما هشدارهایی چون گرایش فرد به مواد‌مخدر، وابستگی‌های بسیار به خانواده، خسّت، عدم‌كنترل خشم، داشتن همنشینان ناشایست و تفاوت‌های عمیق و وسیع فرهنگی و فردی و... مواردی نیست كه به‌سادگی قابل چشم پوشی باشد و تنها زیر یك سقف رفتن مشكلی را حل نمی‌كند. گاه دیده شده كه برخی خانواده‌ها توقع دارند اختلالات روحی و مشكلات اخلاقی و رفتاری فرزندشان نیز با ازدواج برطرف شود‌! به بیان دیگر ازدواج را جایگزین مراجعه به روانپزشك و مشاور می‌دانند. 6- چشم پوشی از اهمیت مشاوره: به انتظار روزی هستیم كه افراد‌، با همان جدیت و باوری كه برای درمان مشكلات جسمی‌، به پزشكان متخصص مراجعه كرده و آماده پذیرش هر زحمت و هزینه‌ای برای رسیدن به سلامت و بهبودی هستند‌، برای حل مسائل روحی و معنوی زندگی‌، مانند انتخاب همسر نیز مراجعه به روان‌شناس و مشاور را لازم بدانند. 7- نداشتن توانایی تفكیك مسائل: معاشرت محدود زن و مرد جوان در دوره نامزدی‌، گونه‌ای وابستگی و تعلق خاطر ایجاد می‌كند (هر قدر هم كه برای خود تكرار كنند در دوره شناخت به‌سر می‌برند‌)این وابستگی و تعلق خاطر‌، زمانی دردسر ساز می‌شود كه زوج متوجه می‌شوند مشكلات جدی در رابطه‌شان دارند اما به‌دلیل بندهای احساسی قادر به تصمیم‌گیری عاقلانه نیستند‌. در این گونه شرایط برعهده والدین است كه فرزند را در تفكیك مسائل احساسی و عقلی یاری داده و به او یادآور شوند كه برای ‌تن ندادن به زندگی فرسایشی و قربانی نشدن به‌دلیل ازدواج اشتباه، باید دوره نقاهت روحی و احساسی و رنج دل كندن را تاب آورد. 8- به تأخیر انداختن آزمایش‌های پزشكی‌: شایسته است انجام آزمایش‌های پزشكی‌، پیش از آغاز مرحله شناخت مورد توجه قرار گیرد‌. گاه غفلت از این امر پیامدهای رنج آور و یا جبران‌ناپذیری را به‌دنبال می‌آورد و آن زمانی است كه زوج جوان پس از اطمینان یافتن از هماهنگی و توافق فكری و فرهنگی و ایجاد وابستگی و باور به یكدیگر‌، نتیجه منفی آزمایش را مانع ازدواج خود می‌بینند.
  15. معمولا انسان‌های وقتی که روابط دوران نامزدی شان به ازدواج نمی‌رسد مدعی می‌شوند ،که ما شانس نداریم ، همیشه هر چیز بدی است که برای ما وجود دارد بسیاری از دختر و پسرهای جوان که به تازگی نامزد می‌کنند بعد از مدتی به علت‌های مختلف از یکدیگر جدا می‌شوند و‌این روابط به ازدواج ختم نمی‌شود . معمولا عدم تمایل به ازدواج قابل مطالعه است ، افراد ممکن است فردی را که قرار است در ﺁینده به عنوان همسرشان باشد را پسند نمی‌کنند ، و در روابطی که در دوران نامزدی دارند به‌این موضوع پی می‌برند به همین دلیل تمایلی ندارند که دوره ی نامزدی‌شان به ازدواج منتهی شود . اما باید چه کرد ؟ راه حل‌هایی که برای‌این سئوال می‌توان ارائه داد به چه ترتیبی می‌باشد ؟ اگر شما هم به پاسخ‌این سئوال علاقه مندید در‌این مقاله با ما همراه باشید : معمولا انسان‌های وقتی که روابط دوران نامزدی شان به ازدواج نمی‌رسد مدعی می‌شوند ،که ما شانس نداریم ، همیشه هر چیز بدی است که برای ما وجود دارد و خوشبختی‌ها متعلق به دیگران است ، زیرا ازدواج یکی از اتفاقات مهم زندگی است به همین دلیل به شدت از زندگی نا امید می‌شوند . به خاطر داشته باشید که انسان‌های همیشه می‌توانند انتخاب کنند شاد باشند یا‌این که مدام از خودشان شکایت وگله داشته باشند . هنگامی که مجرد هستید شاید برای‌تان تفاوتی نداشته باشد ، که شاد باشید یا غمگین . اما هنگامی که زندگی‌تان وارد مرحله ی جدیدی می‌شود و شخص دیگری نیز وارد زندگی‌تان می‌شود ، شما دیگر تنها به خودتان تعلق ندارید ، به همین دلیل نباید بسیاری از ناراحتی‌های و غم‌های را که دچار ﺁنها هستید نشان بدهید . برای‌این که شخص دیگری را بخصوص فردی که قرار است در ﺁینده همسر شما باشد به خود جلب کنید ، باید در مرحله ی اول بر روی خودتان کار کنید و خودتان را تبدیل به فردی که کنید که برای همگان جالب و خواستنی باشد تا هر مردی که بر سر راه شما قرار گرفت بر حلاف‌این که از شما دوری کند ، مدام در پی به دست آوردن شما باشد . برای‌این که به یک فرد ‌ایده آل تبدیل شوید باید هفت نکته ی را رعایت کنید : 1- مثبت نگری : به جای‌این که همیشه به اتفاقات زندگی‌تان دید منفی داشته باشید ، هر رویدادی را که برای‌تان پیش می‌آید مثبت تابیر کنید . برای مثال اگر نامزدتان یک روز از صبح تا شب با شما تماس نگرفت‌این فکر منفی را نداشته باشید که : حتما من را دیگر دوست ندارد ، شاید دختر بهتری را پیدا کرده است و می‌خواهد با او نامزدی حدیدی را شروع کند ، شاید از من متنفر شده است و .... تمام‌این افکار منفی ممکن است به ذهن یک خانم رجوع کند ، و هنگامی که شب یا بعد از مدتی نامزدشان با آنها تماس می‌گیرد با لحن و صدای بدی با او صحبت می‌کنند به همین دلیل دید منفی باعث سر منشا سوﺀ تفاهمات‌اینده شود و رابطه‌تان به انحرافات برود . اما به جای تمام‌این افکار منفی می‌توانید افکار مثبت را در خود تقویت کنید و با خود بگویید : نامزدم برای‌این که هر چه زودتر سر و سامان بگیریم ، مجبور است تا‌این حد کار کند ، او به فکر من است به همین دلیل و بخاطر خوشبختی من در حال تلاش مستمر است . 2- به زندگی‌تان معنا بدهید : همیشه برای زندگی‌تان یک هدف خاص داشته باشید و طبق آن هدف پیش بروید زیرا اگر گاهی هم دچار مشکل شوید چون هدفی بالا و بلند دارید ، به راه خود ادامه می‌دهید . بخصوص اگر برای زندگی مشترک‌تان هدف داشته باشید باعث می‌شود که شما عامل محرکی برای رسیدن همسرتان به امال و آروزهایش شوید ، و نقاط قوت یکدیگر را افزایش می‌دهید . 3- از کسی انتطار کاری را نداشته باشید ، انتظارات خود را قطع کنید . زندگی که هر شخصی دارد تنها متعلق به اوست و او خود به تنهایی باید زندگیش را بسازد . هیچ گاه از شخص یا اشخاصی توقع کاری را نداشته باشید ، زیرا هنگامی که‌این خواسته در درون‌تان شکل بگیرد باعث می‌شود که به مرور زمان دچار افسردگی شوید ، زیرا همیشه نیازهای شما توسط بقیه برطرف نمی‌شود ، گاهی در جواب احتیاجات‌تان جواب رد می‌شنوید به همین دلیل شما به مرور زمان از اطرافیان‌تان دلزده می‌شوید ، پس از همان ابتدا خواسته‌های‌تان را کم کنید . شما تنها باید‌ این خواسته‌های را از نامزدتان داشته باشید نه هیچ کس دیگر . در پله ی اول باید تنها به خودتان متکی باشید ، و در مرحله ی بعدی به همسرتان . 4- گوش کردن به صحبت‌های دیگران را یاد بگیرید : در اکثر مواقع نزاع‌های بین نامزدهای یا زوجین بر سر‌این مطلب می‌باشد که صحبت‌های یکدیکر را خوب نمی‌شنوند و بد نتیجه گیری می‌کنند ، صحبت یا کلامی که همسر یا نامزدشان را به کار نبرده است را مدعی می‌شوند شنیده اند . در مرحله ی بعدی خوب شنیدن و خوب گوش کردن به صحبت‌های مهم است . 5- به مکان‌های تازه ، شاد ، پر جنب و جوش بروید : با دوستان یا افرادی که دارای انرژی مثبت هستند قرار‌های دوستانه بگزارید ، با آنها بیرون بروید زیرا تاثیر فوق العاده‌ای بر روحیه ی یکدیگر می‌گذارید . به تفریحات کوتاه مدت بروید مانند : یک روز از صبح تا شب به پیک نیک بروید ، با شادی روز‌تان را آغاز کنید ، به محیط‌هایی مانند پارک ، جنگل ، یا نزدیک چشمه بروید زیرا‌این محیط‌های اعتماد به نفس شما را تقویت می‌کند . 6- برای‌این که به افراد ثابت کنید که آنها را دوست دارید حتما نباید بهای زیادی را بدهید: یا‌این که حتما نباید کادو‌ها یا تفریحات گران قیمتی را به کار ببرید ، عشق خالص و ناب برای کسی که او را دوست دارید بهتر ین هدیه است . سعی نکنید با دروغ یا دغل عشق خود را به کسی تحمیل کنید زیرا بالاخره روزی نامزد یا همسرتان به‌این موضوع پی می‌برد و از آن روز به بعد‌اینده ی خوبی در انتظار شما نخواهد بود . 7- تفاوت‌هایی که بین خود و دیگران وجود دارد را بپذیرید : این موضوع را باور کنید که تمام افراد در روی کره زمین مثل هم نیستند ، هر یک دارای تفاوت‌هایی می‌باشند . پس هیچ گاه از نامزد یا همسرتان نخواهید که تغییراتی را در رفتار یا گفتار خود‌ایجاد کند ، زیرا او چندین سال با‌این اخلاق رشد گرده است و تغییر نمی‌کند . پس با‌این پیش نهاد‌تان به همسر یا نامزدتان تنها خود را از چشم او می‌اندازید و باعث می‌شوید که شوهر ‌آینده‌تان دیگر مثل سابق بر روی شما حساب نکند . مدام به دنبال‌این تفاوت‌های نباشید بلکه به دنبال شباهت‌های خود با نامزدتان و تقویت‌این صفات باشید نه تضعیف شان . برای‌این که فردی را به حود علاقه مند سازید باید اول از خود شروع کنید ، پس بهتر است از امروز بر روی رفتار خود کار کنید تا به حد مطلوبی برسید . .
  16. اگر شما هم یکی از قربانیان بی وفایی هستید، اکنون در سراشیبی مسیر زندگی تان قرار گرفته اید. اغلب زوجهایی که چنین مشکلی دارند، معتقدند که تا به حال هیچ گاه چنین هیجانات شدیدی را تجربه نکرده بودند. آنها احساس خشم، افسردگی، ترس، گناه، تنهایی و شرمساری می کنند. همسری که مورد بی وفایی قرار گرفته است، همیشه از خودش می پرسد: چطور توانست چنین کاری با من بکند؟ چطور توانست به من خیانت کند و بارها و بارها به من دروغ بگوید؟ هرگز دیگر نمی توانم به او اعتماد کنم. چنین فردی، دچار احساس خشم و انزجار شدیدی می شود و احساس می کند به قدری آسیب دیده است که حتی قادر به بیان آن در قالب کلمات نیست. وقتی زوجین چنین هیجانات شدیدی را تجربه می کنند، پرسش اساسی این است که آیا بهبود اوضاع و رفع اختلالات زناشویی امکانپذیر است یا خیر؟ چطور می توان این بحران را پشت سر گذاشت؟ حتی در صورت بهبود، آیا قادریم با خاطره این خیانت و بی وفایی به زندگی مشترک ادامه دهیم؟ متخصصان و مشاوران ازدواج با اطمینان پاسخ می دهند که بله و به شما اطمینان می دهند که در صورت در نظر گرفتن این پیشنهادات و البته دریافت کمکهای تخصصی، آینده خوبی در انتظار زندگی مشترک تان خواهد بود. گام اول: آیا می خواهید زندگی زناشویی تان را نجات دهید؟ ظهور بی وفایی نشان دهنده این است که ازدواجتان برای مدت طولانی دچار مشکل جدی بوده است، خواه آن را تشخیص داده باشید یا نه. یکی یا هر دوی شما نیازهای اساسی یکدیگر را بر طرف نکرده اید به همین دلیل بی وفایی فرصت رشد پیدا کرده است. شاید آزار دهنده باشد اما علت اصلی بی وفایی در زندگی زناشویی، کمرنگ شدن ردپای عشق است. قربانی بی وفایی باید از خودش بپرسد: چه بلایی بر سر عشق مان آمد؟ در برطرف کردن کدام نیاز او شکست خوردم؟ گام دوم: به هیچ وجه این وضعیت را تحمل نکنید. ازدواج ارتباطی اختصاصی است که در آن دو نفر یکی می شوند و باید با هم بمانند. سه نفر در این میان نمی گنجد. ظهور بی وفایی به معنای این است که زندگی مشترک قبل از این از هم پاشیده است. بنابراین بویژه به زنان توصیه می شود که مسیری مستقل و سختگیرانه را در پیش بگیرند و درصدد باشند که برای همسر بی وفا روشن کنند که به هیچ عنوان این وضعیت را تحمل نمی کنند. اشتباه نکنید، منظور ما این نیست که با فهمیدن این مساله، داد و فریاد به راه اندازید، همه دوستان و آشنایان را مطلع سازید و یا حتی خانه را ترک کنید بلکه منظور ما این است که به سرعت میدان را برای نفر سوم خالی نکنید. در اکثر مواقع زنان با مشاهده این وضعیت به شدت سرخورده شده و بعد از مدتی کشمکش و درگیری با همسر، زندگی زناشویی را ترک می کنند و به راحتی اجازه می دهند نفر سوم از این فرصت استفاده کرده و در دل همسر شان جا باز کند. شما علی رغم شکست عاطفی که دیده اید باید بمانید، مشکلات را شناسایی و حل کنید و شخص ثالث را کم کم از زندگی خویش بیرون کنید. اجازه ندهید به همین راحتی زندگی چند ساله تان را از دست داده و همه چیز را رها کنید. اگر لازم دیدید و یا به شدت احساس خشم و عصبانیت کردید، با همسرتان صحبت نکنید اما به نقشهای زناشویی خود مانند رسیدگی به امور خانه و فرزندان، آشپزی و.. عمل کنید. گام سوم: بدانید چه انتظاری داشته باشید. اغلب بی وفایی ها می تواند به طلاق منجر نشود و در نهایت به رفع اختلاف بینجامد. فرآیند بی وفایی دردی غیرقابل تحمل را به افراد وارد می کند. اگر خودتان را برای آنچه پیش خواهد آمد آماده کنید، نه تنها عذاب کمتری می کشید، بلکه به ازدواجتان فرصت بیشتری برای بهبود و دوام می دهید. یکی از بهترین راهها برای افزایش آمادگی این است که بدانید چه انتظاری داشته باشید؟ برای مثال بعد از چند روز از وقوع این حادثه، وقتی به اندازه کافی توانستید بر اعصاب خود مسلط شوید، مهر سکوت را بشکنید و در فضای مناسب و در غیاب فرزندان(البته اگر صاحب فرزند هستید) به طور مفصل با همسرتان صحبت کنید و ببینید چه انگیزه ای باعث بروز این رفتار ناشایست شده است؟ چه کمبودی در زندگی داشته است؟ از شما چه توقعی داشته است که نتوانسته اید آن را اجابت کنید؟ فرد جدید چه خلایی از همسر شما را پر می کند ؟و... در برخی از موارد زندگی زناشویی دارای کاستیهایی است که اگر شناسایی و اصلاح شود، مشکلات تا حد زیادی بر طرف می شود اما در برخی دیگر از موارد، زن و مرد مشکل خاصی با هم ندارند و تنها مرد در یک موقعیت وسوسه انگیز قرار گرفته و دچار لغزش شده است. اینجاست که نقش شما پر رنگ تر می شود. شما باید به عنوان یک زن ثابت کنید که هنوز هم مرکز عاطفی خانواده تان هستید و می توانید دوباره همسرتان را به خانواده بازگردانید. بازگشت به شرایط عادی نیازمند تلاش پایدار و خستگی ناپذیر هر دو طرف است گام چهارم: شروع به رفع نیازهای یکدیگر کنید در این مرحله همسر خیانت دیده باید سعی کند نیازهای عاطفی را که فردی دیگر برای همسرش برطرف می کند، به شکل بهتری برطرف کند. زن و مرد می توانند ازدواجشان را بازسازی کنند و با برطرف کردن نیازهای یکدیگر، فصل تازه ای از عشق را در زندگی خود برنامه ریزی کنند. وقتی در نهایت می آموزید مهم ترین نیازهای عاطفی یکدیگر را برطرف کنید، عشق و ازدواجتان نیرومندتر از همیشه می شود. بازگشت به شرایط عادی نیازمند تلاش پایدار و خستگی ناپذیر هر دو همسر است. آنها با عبور از این شرایط سخت به همراه یکدیگر متوجه می شوند که بیشتر از همیشه یکدیگر را دوست دارند. بی وفایی را به عنوان محرکی اصلاح کننده ببینید که در نهایت موجب می شود زوج ها در مورد نیازهای مهم شان کار کنند. وقتی شروع به کار کردن در مورد این نیازها کنید، زندگی مشترک تان همان می شود که همیشه خواهانش بوده اید از طریق ارتباط کلامی شما می توانید اولین گامهای اصلاح رابطه تخریب شده تان را بردارید. توجه داشته باشید که ارتباط کلامی ویژگی اختصاصی انسانهاست. زوجین در قالب کلام، نگرشهای خود را درباره خویشتن، مخاطب خود، مسائل کلی و مسائل مشترک به یکدیگر انتقال می دهند. با توجه به اهمیت این مساله در یادداشتهای آتی به شما آموزش داده خواهد شد که چگونه از این طریق، رابطه زناشویی تان را بهبود بخشید. نکته آخر و بسیار مهم این است که اگر شما جز آن دسته از زنانی هستید که مورد بی وفایی قرار گرفته اید انجام اقدامات پیشنهاد شده را به شما توصیه می کنیم از طرف دیگر مراجعه نزد مشاور خانواده به همراه همسرتان را اکیدا توصیه می کنیم. گاهی اوقات برخی مطالب از دید افراد نادیده گرفته می شود و تنها چشمان تیز بین یک متخصص است که می تواند مشکلات اصلی را شناخته و اصلاح نماید.
  17. اگر می‌خواهید ازدواج خود را بهبود بخشید، باید برای بهبود واحد بنیادی رابطه‌ی عاطفی تلاش کنید. به خواسته‌های خود برای حفظ رابطه با همسرتان توجه کنید. اگر می‌خواهید ازدواج خود را بهبود بخشید، باید برای بهبود واحد بنیادی رابطه‌ی عاطفی تلاش کنید. زوج‌های خوشبخت، خواسته‌های خود را گسترش می‌دهند و برای تداوم رابطه‌شان، به انتظارات همدیگر، به‌درستی پاسخ می‌دهند. آنان عادت‌می‌کنند پیوسته به تلاش‌های‌شان برای برآوردن خواسته‌ها و انتظارات یکدیگر، پاسخ‌ مثبت بدهند و از بی‌اعتنایی یا درگیر شدن با خواسته‌های هم، پرهیز می‌کنند. این عادت، ثمره‌ی برجسته‌ای دارد؛ به زن و شوهر اجازه می‌دهد نسبت به هم مهربان باشند و علاقه و حس شوخ‌طبعی خود را حتی وقتی در اختلاف به‌سر می‌برند، حفظ کنند. زوج‌هایی که اندیشمندانه با هم زندگی می‌کنند، راه‌های بی‌شماری برای برآوردن خواسته‌های یکدیگر و حفظ رابطه‌ی عاطفی پیدا می‌کنند. در زیر به مهم‌ترین راه‌کارهایی که به شما کمک می‌کند تا زندگی زناشویی موفق‌تری داشته باشید، اشاره شده است: - برای نوع برخورد همسرتان، معیارهای بالایی تعیین نکنید. هر تلاشی که از او می‌بینید را بپذیرید. به این قانون طبیعت اعتماد کنید: پاسخ موفق به خواسته‌ها، به برآورده‌کردن بیش‌تر می‌انجامد. - درخواست همسرتان را در تحقق‌بخشیدن به خواسته‌هایش، به عنوان اتهامی که شما در گذشته خطایی‌کرده‌اید، تعبیر‌نکنید، بلکه بدانید شریک زندگی‌تان خواهان لطف بیش‌تر شماست. - برآورده کردن خواسته‌ها را به رقابت، تبدیل‌نسازید. رقابت، ضد‌تولید است. به‌جای آن، به راهی بیندیشید که عمل مهربانانه، به ‌عمل مهربانانه‌ی دیگری بینجامد. اگر در روابط خود بهبود سریع ندیدید، سعی‌کنید در یافتن راه‌هایی برای بهبود روابط عاطفی، کوشا باقی‌بمانید. اگر هر دو تعهد کرده‌اید که بهبود پیدا‌کنید، یقین‌بدارید که تلاش‌های‌تان ثمر خواهد داد. کارهایی که می‌توان برای همسر انجام داد: - وقتی بیمار است، او را تیمار کنید. - از دستاوردها، تلاش‌ها و نقطه‌نظرهایش تعریف نمایید. - تلاش‌های او را در خانه تحسین کنید و با بیان جمله‌ی «متشکرم»، از او قدردانی کنید. - گوش دهید، گوش دهید و باز هم گوش دهید. - خرده‌فرمایشات او را انجام دهید. - روی میز یا کیفش، یادداشت عاشقانه بگذارید. - در طول روز، سر کار به او تلفن بزنید یا ایمیلی بفرستید. - به خانواده و دوستان او، لطفی بکنید. - هدیه یا کارت‌پستال خنده‌داری برایش بخرید. - برای شریک زندگی خود شعر یا ترانه‌ای بسرایید، نقاشی‌ بکشید و یا کاردستی بسازید. - به او گل و بادکنک رنگی بدهید. - نامه‌ی عاشقانه‌ای برایش بنویسید. - از خاطرات مهم دوران کودکی‌اش سؤال‌کنید و خوب گوش دهید. - از ترس‌های او سؤال‌کنید و به جوابش گوش فرادهید. - از خواسته‌ها، اهداف و پنداره‌های او پرسش‌کنید و خوب گوش دهید. - در پایان روز، به هم بپیوندید و از این‌که روزتان چگونه گذشته، حرف بزنید. - با هم، زبانی جدید یاد بگیرید. - در کارهای تعمیراتی خانه شرکت کنید. - تلویزیون تماشا‌کنید و با یکدیگر درباره‌ی برنامه‌ی پخش‌شده بحث نمایید. - عکس‌های خانوادگی بگیرید و آن را نگه‌دارید. - روزهای مهم را جشن بگیرید (تولدها، سالگردها و فارغ‌التحصیل شدن‌ها). - برای آینده و خواسته‌های خود برنامه‌ریزی کنید.
×
×
  • اضافه کردن...