رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'ذهن'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺩﻫﯿﺪ ﻣﺎ ﺣﺲ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺴﺘﮕﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﺜﻼ‌ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻥ ﯾﺎ ﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺳﺮﯾﻌﺎ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺗﻌﺮﯾﻔﺶ ﮔﺎﺭﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﻢ ﻭ ﺗﺼﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﭼﺎﭘﻠﻮﺳﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﯾﺎ ﻗﺼﺪ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻏﯿﺮﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﻧﻘﺎﯾﺺ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺧﻤﺎﻥ ﺑﮑﺸﺪ. ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ، ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﺗﺎﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩتان ﯾﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻓﻌﺎﻝ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺳﺮﯾﻌﺎ ﺁﻥ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﮐﻨﯿﺪ. ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﺪﻫﯿﺪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﺴﻤﻮﻡ، روابط ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺭﻃﻪ ﺳﻘﻮﻁ ﺑﮑﺸﺎﻧﺪ. ﻻ‌ﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﭼﻨﺪ ﭘﺮﺳﺶ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺑﺨﺶ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﻣﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻭ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺫﻫﻨﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺭﻓﺘﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺳﻤﺖ افراد ﺳﺮﯾﻌﺎ ﻓﮑﺮﯼ ﺑﻪ ﺫﻫﻨﺘﺎﻥ ﺧﻄﻮﺭ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺎﺱ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮﯼ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﭙﺮﺳﯿﺪ: ﺁﯾﺎ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﻓﮑﺎﺭﻡ، ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﻮﺭﺩﯼ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ؟ ﺁﯾﺎ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﭘﺸﺖ ﺍﯾﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭشﺩﻟﯿﻞ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ، ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ؟ ﺍﺯ ﻫﻢ ﻧﺸﯿﻨﯽ ﺑﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺗﺰﺭﯾﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺩﻭﺭﯼ ﮐﻨﯿﺪ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﻋﺰﯾﺰﺍﻥ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻣﻄﻤﺌﻨﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﯿﻨﺪﯾﺸﻨﺪ ﻭ ﺟﻤﻼ‌ﺗﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻗﺒﯿﻞ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ: ﻣﻦ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﺑﺪ ﺷﺎﻧﺴﻢ ﻭ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﺑﺎﺯﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ، ﻓﮑﺮﻫﺎﯼ ﻓﻠﺞ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﯿﺰ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ. ﺍﺯ ﻃﺮﻓﯽ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻧﯿﺰ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩ ﻣﺜﺒﺖ ﺍﻧﺪﯾﺸﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﻮﻓﻖ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﮐﻨﻨﺪ. ﻫﻤﻨﺸﯿﻨﯽ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻧﯿﺰ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺷﻤﺎ ﺩﯾﺮ ﯾﺎ ﺯﻭﺩ ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺣﺘﯽ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ. ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﻫﯿﺪ ﺷﺎﯾﺪ ﺧﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺑﺮﺳﺪ ﺍﮔﺮ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﮐﻨﻢ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﺑﻪ ﺫﻫﻦ ﺷﻤﺎ ﻫﺠﻮﻡ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﯾﺎ ﯾﺄﺱ ﻭ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪﯼ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻏﺎﻟﺐ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺑﺪﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﻫﯿﺪ. ﻣﺜﻼ‌ ﺍﮔﺮ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﯾﺪ، ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﯾﺪ ﯾﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﯾﺪ، ﺑﻨﺸﯿﻨﯿﺪ ﻭ ﯾﺎ ﺍﮔﺮ ﻣﺘﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﭼﭗ ﻫﺴﺘﯿﺪ، ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﺎﯾﻞ ﺷﻮﯾﺪ. ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺵ ﺑﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﺧﻮﺩ ﻧﻮﻋﯽ ﺩﻫﻦ ﮐﺠﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ. ﻣﺜﻞ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﮐﻨﯿﺪ؛ ﺍﻭ ﻧﯿﺰ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ! ﺳﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺷﻠﻮﻍ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻧﺴﺒﺘﺎ ﺯﯾﺎﺩ ﺭﺍﻩ ﺩﺭﻣﺎﻧﯽ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺪﺍﻡ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩ ﯾﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﻗﻀﺎﻭﺕ، ﭘیش داﻭﺭﯼ ﻭ ﺍﺭﺯﯾﺎﺑﯽ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ. ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺯﯾﺎﺩ ﻭ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﻟﻢ، ﻓﮑﺮ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻨﻔﯽ ﺑﺎﻓﯽ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ.
  2. سلام دوران مدرسه یک فکری به ذهنم زدساخت یک منبع برق که خودش انرژی خودش راتولیدمی کند!اون زمان به معلممون نشون دادم ولی اونم نفهمیدنتیجه ش چی می شه گفت بایدبسازی!تاحالا دارم می رم بسازم(اسمم بایدتورکردابه نام پشت گوش اندازترین آدماثبت شود) خب طرح ازاینقراره(حالاچیجوری بنویسم) (شکلشومیزارم اونم تازه اگه توانستی این خطوبخون) کلی ش : ماچندباطری قابل شارژداریم اینوبایه اینورتر می دیم به یه شارژر وشارژرم ووصل می کنیم به اینورتراین چرخه ادامه پیدامی کنه !؟ البته دومیش طرح موردبحث ماهست!!!!!!!!!!!!! تصویراولتصویردوم
  3. ذهن آگاهی یا حضورذهن / Mindfulness ذهن آگاهی یک عامل زیربنایی مهم برای رسیدن به رهایی است. زیرا روشی موثر و قوی برای خاموش کردن و توقف فشارهای دنیا و یا فشارهای ذهنی خود فرد می باشد. ذهن آگاهی روشی مدرن برای فرار از خیالات و اقامت در زمان اکنون است. شکلی متفاوت از نگاه به زمان اکنون و حضور دائم در الان. گر چه شاید بتوان معادل‌های فارسی دیگر و شاید بهتری برای mindfulness یافت، اما شاید ذهن آگاهی ترجمه مناسبی برای آن باشد. از نظر مفهومی ذهن آگاهی را می توان یکی از تعالیم آیین‌ها (به طور خاص بودایی) و شاید مذاهب ظهور یافته در شرق آسیا دانست که تاکید بر تقویت توان ذهنی و روانی انسان برای درک لحظه‌ها، پاک کردن ذهن و ایجاد آرامش درونی برای فهم دقیق جریان زندگی دارد (به قول سهراب سپهری: زندگی آبتنی کردن در حوضچه اکنون است). از این منظر، انسان برای آرامش و دور کردن نگرانی‌ها و اضطراب‌ها لازم است تا با جریان مستمر و لحظه به لحظه زندگی رابطه ای عمیق و واقع گرایانه بر قرار کند. نمود عملی این مفهوم را برخی با تمرین‌هایی همراه با تمرکز و دقت کردن به حواس پنجگانه در درک عمیق و با آرامش لحظه‌ها و لذت‌ها توصیه می‌کنند. به طور مثال غذا خوردن آهسته و تلاش و تمرکز برای درک مزه‌ها، تمرکز بر تنفس و درک عمیق دم و باز دم، تمرکز و آرامش دوره‌ای در طی روز، یادآوری آن چیزهایی که از آن برخوردار هستیم (به تعبیری دیگر، یادآوری نعمتهایی که خداوند به ما داده است) از مصادیق تمرین‌هایی است که در این زمینه توصیه شده است. شاید روشی که برخی روان‌شناسان بر روی افراد افسرده با درخواست از آن‌ها برای «نوشتن آن چیزهایی در زندگی دارند» به کار می‌برند هم با این موضوع بی‌ارتباط نباشد. برخی ممکن است بپرسند که در زمانی که گرفتاری‌ها و شاید تاریکی‌هایی در زندگی پیرامونی وجود دارد چگونه می‌توان جایی برای این مباحث یافت. به نظرم برای حل مسایل پیرامونی (البته اگر قصد کمک و تاثیر گذاری داشته باشیم)، داشتن روحیه‌ای مثبت شرط لازم برای حل مسئله است. ایجاد روحیه مثبت فقط و صرفاً برای امیدبخشی نیست، بلکه زمینه لازم برای تفکر صحیح و سازنده است. مطالعات مختلف نشان داده‌اند که بین تفکرات سازنده و هیجانات مثبت روابط قوی دو طرفه وجود دارد. تفکرات مثبت و سازنده نیازمند توجه صحیح و دقیق به واقعیات پیرامونی، نداشتن جهت گیری و بایاس‌های فکری، تعریف درست مسئله و تحلیل مناسب است که بدون هیجانات مثبت مقدور نیست. هر چند ایجاد تعادل در این رابطه در فضایی مثبت و سازنده پدیده‌ای ایستا نیست، بلکه نیازمند تلاش و دقت و مبارزه مستمر با ناکامی‌ها و تلخی‌ها است. به عبارت دیگر تلاش فراوانی با بهره گیری از مکانیزم‌های خود تنظیمی (self-regulation) و رهبری بر خود (self-leadership) مورد نیاز است تا بتوان خود را کم و بیش در فضای روانی و فکری مثبتی قرار داد. یکی از ویژگی های انسان موفق کسب مهارت های لازم برای مدیریت بر خود (رفتار، هیجان، ذهن و ...) است. با توجه به مشغله‌های مختلف روزمره، نشخوارهای فکری مداوم وشرایط پر استرسی که پیرامون اکثریت ما وجود دارد ، اهمیت مدیریت کردن بر ذهن بیش از پیش نمایان می‌شود. برای مدیریت ذهن لازم است قوانین ذهن را به درستی شناخته و با مدیرت بر آن ،از حداکثر توانمندیش بهره برد. ذهن آگاهی راهکاری موثر برای دستیابی به حداکثر توانمندی ذهن و مدیریت بر آن است. ذهن آگاهی یا حضور ذهن به معنای آگاهی از افکار، رفتار، هیجانات و انگیزه ها است به طوری که بهتر بتوانیم آنها را مدیریت و تنظیم کنیم. به عبارت دیگر ذهن آگاهی به معنای توجه کردن به شیوه ای خاص است. یعنی توجه و تمرکزی که سه عنصر در آن دخالت دارد: 1- بودن در حال حاضر 2- هدفمند 3- بدون قضاوت. این نوع توجه موجب افزایش آگاهی، شفافیت و وضوح و پذیرش واقعیت حال حاضر می شود. بدین ترتیب متوجه می شویم که زندگی ما فقط در حال حاضر رخ داده و گره گشایی می شود. اگر کاملا حضور نداشته باشیم نمی توانیم تشخیص دهیم که دقیقا چه امکاناتی وجود دارد؟ چطور می توانیم به امکانات دسترسی داشته باشیم ؟ و چگونه تغییر شکل و رشد ایجاد کنیم؟ از طرفی ذهن آگاهی یک عامل زیربنایی مهم برای رسیدن به رهایی است. زیرا روشی موثر و قوی برای خاموش کردن و توقف فشارهای دنیا و یا فشارهای ذهنی خود فرد می باشد. حضور ذهن صحیح بدان معنا است که شخص آگاهی خود را از گذشته و آینده به حال حاضر معطوف کند. زمانی که فرد در حال حاضر حضور داشته باشد، واقعیت را با تمام جنبه های درونی و بیرونی اش می بیند و در می یابد که ذهن به دلیل قضاوت و تعبیر و تفسیرهایی که انجام می دهد دائما در حال نشخوار و گفتگوی درونی است. وقتی فرد در می یابد که ذهن دائما در حال تعبیر و تفسیر است قادر می شود با دقت بیشتری به افکار خود توجه کند و بدون بیزاری یا قضاوت آنها را مورد بررسی قرار دهد و علت وجود آنها را دریابد. تمرین حضور ذهن این توانایی را به فرد می دهد که دریابد « افکار صرفا افکار هستند» و زمانی که می فهمد افکارش ممکن است حقیقت نداشته باشند راحت تر می تواند آنها را رها کند. انسان همواره پیامها یا صداهایی را از طریق ذهن استدلالی خود می شنود.. بسیار مهم است که وی از پیامهایی که در طی فکر کردن از ذهن خود می شنود آگاه باشد، درگیر افکارش نشود و بتواند آنها را رها کند. علاوه بر این فرد با مشاهده دقیق واقعیت درونی خود درمی یابد که خوشحالی ، کیفیتی نیست که وابسته به عناصر بیرونی و تغییرات دنیای بیرون باشد و زمانی اتفاق می افتد که فرد وابستگی به افکار ، موضع گرفتن و برنامه های ذهنی از پیش تعیین شده را رها کند و در نتیجه رفتارهای خودکاری را که برای رسیدن به موقعیت های لذت آور یا فرار از موقعیت های دردناک انجام می دهد، کنار بگذارد و به رهایی برسد. یکی از اصول مهم در حضور ذهن « رها کردن» Letting go است . ما به طور کلی به خیلی چیزها چسبیده ایم: به باورهایمان، رویدادهای خاص، زمانهای خاص، یک منظره، یک خواسته و ... زمانی که یاد بگیریم این چیزها را رها کنیم ، نسبت به آنها آگاهی و پذیرش بیشتری کسب می کنیم و بدین ترتیب مشکلات و مسائل را با ذهنی شفاف تر و گشوده تر بررسی خواهیم کرد. یکی دیگر از اصول حضور ذهن اعتماد کردن است. ما ممکن است همیشه آنچه را رخ می دهد درک نکنیم ولی اگر یاد بگیریم به خودمان یا دیگران و به ویژه به قوانین هستی اعتماد کنیم، این کار قدرتی عمیق به ما می دهد که امنیت، تعادل و گشایش در کارها را به همراه دارد. گرچه ذهن آگاهی از تعلیمات قدیمی شرقی نشات گرفته است ولی امروزه در غرب جایگاه ویژه ای دارد و توسط اساتیدی همچون ژوزف گلد اشتاین، جک کورن فیلد و شارون سالزبرگ تدریس می شود. ذهن آگاهی توسط بسیاری از روان شناسان بالینی در غرب به عنوان یک ابزار غیر دارویی برای کاهش استرس و اضطراب مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین تحقیقات اخیر نشان دهنده نقش درمانی ذهن آگاهی است که بر بسیاری از مشکلات جسمی و روانی، دردهای مزمن و استرس اثر مثبت و مفید دارد. مهمترین ویژگی این ضلع از اضلاع مثلث موفقیت را "بودن در لحظه ی حال" تشکیل می دهد. بودن در لحظه ی حالی که البته به وقوع پیوستن آن مستلزم" تمرین و تکرار "بسیاری می باشد، می تواند مهمترین تحولات و پیشرفت های مثبت را در راه رسیدن به موفقیت برای ما ایجاد کند. همانطوری که بیان گردید مهمترین ویژگی ذهن آگاهی بودن در لحظه ی حال است که تحقق کامل آن نیاز به تمرین و تکرار بسیاری دارد.تمرین و تلاش و تکراری که می توان با استفاده از "نشانه های یادآوری" هر چه بهتر به هدف اصلی خودمان یعنی بودن در لحظه ی حال ، برای به وقوع پیوستن درست و کامل ذهن آگاهی استفاده کرد.حال نشانه های یادآوری چیست و چه کارایی دارد؟ نشانه های یادآوری همانطوری که از اسم آن معلوم است،نشانه هایی هستند برای یادآوری. برای به یاد آوردن و توجه ما را به هدف اصلیمان جلب کردن.حال این نشانه ها می تواند یه انگشتر نگین دار ساده باشد و یا یک دستبند و ساعت و هر چیز دیگری که با نگاه کرده به آن،افکار ما را به سمت بودن در لحظه ی حال که اساس و پایه ی اصلی ذهن آگاهی است،معطوف کند و به ما یادآوری کند که در این زمان (زمان حال) که مهمترین لحظه ی زندگی توست،حق ورود هیچ فکر نامناسبی و منفی ایی را به ذهن خود نداری بلکه تو باید فقط و فقط به عنوان یک تماشاچی کاملا بی طرف به موضوعات متنوعی که در اطرافت در حال به وقوع پیوستن است بنگری و با دریافت بهترین ها لحظاتی شاد را برای خودت بسازی.پس تو باید فقط باشی،آن هم در زمان حال. نه در گذشته ای که گذشته و نه در آینده ای که هنوز هیچ چیزی از آن به وقوع نپیوسته است و کیفیت و کمیت آن به همین زمان حال تو بستگی دارد،فقط باید در زمان حال بود و از بودن در زمان حال،حال کرد،آن هم با استفاده از نشانه های یادآوری. ذهن آگاهی چیست ؟ ذهن آگاهی به زبان ساده به معنای آگاه بودن از افکار، رفتار، هیجانات و احساسات است و شکل خاصی از توجه محسوب می شود که در آن دو عنصر اساسی: حواس جمع بودن و بیداری صد درصد و آگاه بودن نسبت به همه رخ دادهایی که همین الان در اطراف ما و همین طور درون بدن ما در حال اتفاق افتادن هستند. به این شکل که هیچ گونه قضاوت پیش داوری نسبت به درست و نادرست بودن اتفاقات ، این بیداری و حواس جمعی و آگاهی ما را تحت تاثیر قرار ندهد. " ذهن آگاهی " کیفیتی از بیداری است که در آن ما از آگاه بودن خود آگاه می شویم. یعنی می فهمیم که داریم می فهمیم. یعنی وقتی داریم فکر می کنیم متوجه می شویم که در حال فکر کردن هستیم. به زبان ساده هم موضوعی را که راجع به آن فکر می کنیم، می بینیم، هم متوجه پدیده تفکر هستیم و هم متوجه فکر کننده هستیم. این کیفیت بیداری شاید برای آدمهای معمولی به راحتی قابل درک نباشد اما وقتی آن را بیشتر توضیح دهیم همه متوجه خواهیم شد که مفهومی بسیار ساده و قابل فهم است. اما وقتی پای عمل به میان می آید خواهیم دید که رسیدن به حالت ذهن آگاهی پیچیده ترین مساله ساده عالم است. قبل از اینکه ذهن آگاهی اتفاق بیفتد بیداری و هوشیاری ما دستکاری شده و نیمه خواب است. واکنش های ما از قبل شرطی و برنامه ریزی شده است و ما به قول اینترنتی ها به جای این که آن لاین و شاهد برنامه های زنده تلویزیون زندگی باشیم، آف لاین هستیم و برنامه های آرشیوی و قدیمی مربوط به گذشته را نظاره می کنیم. وقتی سوال می شود ذهن آگاهی به چه دردی می خورد دقیقا مثل این است که سوال شود دیدن برنامه های زنده خوب است یا از قبل آماده شده و آرشیوی ؟ البته این قیاس چندان هم کامل نیست چون در حالت واقعی دنیای اطراف ما بی اعتنا به شکل آگاهی ما، در حال پخش دایم صحنه های جدید و تازه است و ما برای زنده ماندن در این هستی، بسیاری مواقع مجبوریم به صحنه های تازه و به روز واکنش درست نشان دهیم. اما اگر بخواهیم از منظر تحقیقات علمی به ذهن آگاهی نگاه کنیم باید بگوییم که در حال حاظر بسیاری از روانشناسان بالینی از ذهن آگاهی به عنوان یک ابزار غیر دارویی بسیار کارآمد، برای کاهش استرس و اضطراب استفاده می کنند. همچنین پژوهش های اخیر نشان داده که ذهن آگاهی می تواند در درمان بسیاری از مشکلات جسمی، روانی ، ذهنی و دردهای مزمن و استرس تاثیری فوق العاده داشته باشد. در کشور ما تحقیقات دانشگاهی زیادی در خصوص تاثیر غیر قابل انکار ذهن آگاهی در بهبود و پیشگیری از اختلالات ذهنی، وسواس و افسردگی و ترک اعتیاد صورت گرفته است. در مجموع می توان گفت هر چه انسان بیدارتر و هوشیارتر باشد و حواسش نسبت به اتفاقات جاری و اکنون زندگی اش جمع تر باشد ذهن آگاه تر است و پاسخ هایش به تحریکات زندگی خردمندانه تر و مؤثرتر و آرامش و اطمینان قلبی او بیشتر است. آیا ذهن آگاهی همان مراقبه تمرکزی شرقی است ...!!! البته نمی توان انکار کرد که ذهن آگاهی از شرق نشات گرفته است. اما امروزه در غرب جایگاه ویژه ای یافته است. برای مثال پروفسور جان کابات زین برنامه ای تحت عنوان " کاهش استرس بر مبنای ذهن آگاهی " یا MBSR را در غرب توسعه داده که یکی از شیوه های طب مکمل بوده و در حال حاظر در بیش از 200 بیمارستان امریکایی ارایه شده و موضوع بسیاری از پژوهش های دانشگاهی در طب مکمل و جایگزین است. این رویکرد در بعضی از روش های روان درمانی جدید به خصوص برای ترک اعتیاد و رفع استرس و وسواس ذهنی و افزایش تمرکز در دانشجویان و آرام سازی بیماران مصیبت زده استفاده می شود که می توان از جمله به " شناخت درمانی بر مبنای ذهن آگاهی " اشاره کرد که جزو موضوعات داغ روان درمانی مدرن است. آموزش - ذهن آگاهی - وسواس این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش روش ذهن آگاهی بر میزان علائم اختلال وسواس - اجبار در بیماران سرپایی مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی و روانپزشکی شهر اصفهان اجرا گردید. بدین منظور تعداد 18 بیمار مبتلا به اختلال وسواس - اجبار که بر اساس مصاحبه بالینی توسط روانشناس بالینی و روانپزشک معرفی شده بودند و دارو مصرف می کردند، به روش تصادفی ساده از میان جامعه پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه نه نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه وسواس - اجبار مادزلی به عنوان پیش آزمون در هر دو گروه اجرا شد. آزمودنیهای گروه آزمایش به صورت فردی و حضوری به مدت شش جلسه در معرض برنامه درمانی آموزش روش ذهن آگاهی قرار گرفتند. این برنامه شامل توضیح ماهیت اختلال وسواس - اجبار و انواع آن، مراحل چهارگانه ذهن آگاهی و ارائه تکالیف خانگی با استفاده از روش ذهن آگاهی بود که از طریق یک کتابچه راهنمای محقق ساخته و با هدایت پژوهشگر به هر بیمار آموزش داده می شد. در طول درمان علاوه بر جلسات هفته به هفته حضوری، بیماران از طریق تماس تلفنی با پ‍ژوهشگر در ارتباط بوده و به منظور برطرف نمودن مشکلات احتمالی در انجام تکالیف، راهنماییهای لازم را دریافت می نمودند. آزمودنی های گروه کنترل فقط دارو دریافت می کردند و هیچ نوع درمان روانشناختی بر آنها اعمال نمی شد. با توجه به استفاده از پرسشنامه وسواس – اجبار مادزلی که دارای یک نمره کل علائم اختلال وسواس-اجبار و پنج مقیاس فرعی وسواس شستشو، وسواس وارسی، کندی وسواسی، تردید وسواسی و نشخوار ذهنی می باشد، نتایج تحلیل کواریانس دال بر تأثیر آموزش روش ذهن آگاهی در بهبودی معنادار علائم کلی وسواس در مرحله پس آزمون و تداوم این بهبودی پس از دوره یک ماهه پیگیری بود (001/0>P). همچنین نتایج حاکی از تأثیر این روش در بهبودی معنادار علائم شستشو (002/0>P)، وارسی (001/0>P)، کندی وسواسی (04/0>P)، تردید وسواسی (002/0>P) و نشخوار ذهنی (001/0>P) در مرحله پس آزمون و تداوم این بهبودی پس از دوره یک ماهه پیگیری در علائم شستشو، وارسی، تردید وسواسی و نشخوار ذهنی (001/0>P) و کندی وسواسی (03/0>P) در مبتلایان به اختلال وسواس – اجبار بود. درست است که در شرق دور موضوع ذهن آگاهی کشف شد، اما در حال حاظر در سراسر جهان به عنوان یک رویکرد فوق العاده موثر و کارآمد برای مقابله با مشکلات روز افزون روانی قرن بیست و یک مطرح است. بنابراین اگر می خواهید بگویید ذهن آگاهی یعنی چهار زانو نشستن و تنفس خود را نظاره کردن باید بگوییم به این سادگی نیست و ذهن آگاهی کیفیتی از هشیاری است که انسان باید در تمام ساعات شبانه روز در هر موقعیتی که هست سعی کند به آن دست یابد. مراقبه آگاهانه آغاز خوبی برای درک ذهن آگاهی است اما قصه همین جا تمام نمی شود و باید دریافت و بیداری حاصل از مراقبه در تمام لحظات زندگی و همه موقعیت ها گسترش یابد. هشیاری فقط در لحظات مراقبه و بعد نیمه خواب بودن در بقیه اوقات، ذهن آگاهی نیست.
  4. با سیلام خب در خدمتتون هستیم با یک طرح جدید از طوفان فکری بله طوفان فکری طرحی که چند وقتیه در حال اجراست و تونسته بازخورد خوبی رو در زمینه های مختلف دریافت کنه طوفان فکری یا ( یورش فکری )به انگلیسی: (Brainstorming) یک روش برای برانگیختن خلاقیت در یک گروه‌است که برای تولید تعداد زیادی ایده در مورد یک مسأله به کار می‌رود. قرار بر این هست که در کنار طوفان فکری عمومی بخشی برای اختصاص دادن به موضوعات تخصصی تالار های مختلف داشته باشیم که در این زمینه هیچ محدودیتی هم وجود نداره مکانیک ,معدن ,گرافیک ,برق و خیلی رشته های تخصصی دیگر ایده هایی که میتونه نگرش خیلیامون رو به موضوعات مختلف تغییر بده موضوع اولین طوفان تخصصی فکری علل خوردگی فلزات و راهکار های جلوگیری از اونه موضوع ارتباط بسیار زیادی با بچه های تالار مکانیک و متالوژی و شیمی داره البته هر کسی میتونه توی این طوفان نظرش رو بیان کنه پیشنهاد خیلی از شما بوده که روی این موضوع صحبت کنیم این رو همینجا بگم که همه می تونن در بهتر برگزار شدن طوفان فکری ما رو یاری کنن موضوعاتی که مرتبط با رشته ی تخصصی خودتونه با ما درمیون بذارید تا با همفکری همدیگه اون ها رو بررسی کنیم ..... از بين رفتن فلزات بواسطه فعل وانفعالات شيمايي والكتروشيميايي خوردگي ناميده مي شود كه ساليانه خسارات مالي چشم گيري را برای صنایع مختلف به بار میاره خوردگی یک پدیده ی خود به خودی است، یعنی از لحاظ ترمودینامیکی در جهتی پیش می‌رود که به حالت پایدار برسد. به عنوان مثال اگر آهن را در اتمسفر هوا قرار دهیم، زنگ می زند (زنگ زدن «Rusting» واژه است که فقط در مورد اکسید شدن آهن وآلیاژهای آهنی در هوای خشک یا مرطوب به کار می رود که محصول خوردگی از جنس هیدرات فریک یا اکسید فریک است) که نوعی خوردگی است که ضمناً پدیده ای خود به خودی هم است. همه مردم در زندگی روزمره خود، از بدو پیدایش فلز با مسئله ی خوردگی روبرو هستند، مشکلاتی مانند: خوردگی لوله های آب، خوردگی بدنه ی اتومبیل در هوای مرطوب، خوردگی بدنه ی کشتی ها، خوردگی شوفاژها با جریان آب گرم و ...که موجب ایجاد ظاهری نامناسب (مثل خوردگی رنگ خودرو)، تحمیل مخارج سنگینِ تعمیرات و نگهداری از وسایل، ورشکست شدن کارخانه ها، آلوده شدن محصولات و... می شود. موضوع اینه که به نظر شما علل خوردگی و راه ها پیشنهادیتون برا جلوگیری از این اتفاق در صنعت ٰمحیط کاریمون و جایی که شما سابقش رو داشتید چی هست؟ مار و یاری کنید با نظرات خویش..........
  5. ملانصرالدین را یکی از حکمای طنزپرداز و شوخ طبع در تاریخ جهان لقب داده اند. چرا که در میان ملت ها کمتر نماد بذله گویی و شوخ طبعی با ملانصرالدین قابل مقایسه است. با آنکه این شخصیت را هر ملتی به نامی می خواند و عنوان و لقب متفاوتی به او می دهد، اما در همه آنها شخصیت فرزانه او در هیات یک روستایی ساده و خوش سیما تصویر می گردد که سخنان ساده و شیرین و در عین حال حکیمانه اش به دل ها می نشیند. ملانصرالدین کیست و در چه زمانی می زیسته است، چگونه شخصیتی بوده و اساساً چنین شخصی وجود حقیقی داشته است یا ساخته و پرداخته ذهن ملت هاست. اینها سوالاتی است که ذهن بسیاری از مردم، چه عادی و چه کارشناسان و فولکلور شناسان در سرتاسر دنیا را به خود مشغول داشته است. در روایت های عامیانه ترکی، زمانی او را هم عصر تیمور لنگ دانسته اند و حتی بنا بر همین روایات ملاقاتی هم بین ملانصرالدین و آن سفاک صورت پذیرفته بوده است. یا اینکه در سده دهم میلادی او را با حسین ابن منصور حلاج، که در بغداد بر دار شد دیده اند و یا گفته شده است که در اوایل سده پانزده میلادی او با سید عمادالدین نسیمی شاعر، که در حلب پوست او کنده شد، حشر و نشر داشته است. به هرحال ملانصرالدین را یکی از حکمای طنز و شوخ طبعی در تاریخ جهان لقب داده اند. چرا که در میان ملت ها کمتر نماد بذله گویی و شوخ طبعی با ملانصرالدین قابل مقایسه است. لطیفه های او، افزون برکشورهای اسلامی، در پهنه وسیعی از جهان، از آلمان گرفته تا ژاپن زبانزد ملت هاست. با آنکه این شخصیت را هر ملتی به نامی می خواند و عنوان و لقب متفاوتی به او می دهد، اما در همه آنها شخصیت فرزانه او در هیات یک روستایی ساده و خوش سیما تصویر می گردد که سخنان ساده و شیرین و در عین حال حکیمانه اش به دل ها می نشیند و از همین رو همه این ملت ها او را بومی و از آن خود می دانند و او را به نام های متعددی می خوانند. در ازبکستان «خوجا نصرالدین» را با شال پهن و قبای راه راه و عرق چین، به شکل روحانیان آن منطقه نشان می دهند. در تصاویر مصری و عموماً عربی، ملا را با ریش و عمامه و قبای بلند تا قوزک پا، که هیچ نشانی از شوخی و شوخ طبعی در آن دیده نمی شود ترسیم می کنند. در ایران، هم در تصاویر عامیانه ای که از ملانصرالدین در دست است و هم در آثار فردریک تالبرگ، که لطیفه های او را مصور کرده است، این روحانی رند و فرزانه با رعایت معیارهای جامعه ایرانی بدون عبا و عمامه و بیشتر به شکل روستاییان سنتی ایرانی ترسیم شده است. هم اکنون درشهر «آقشهر» یا «آک شیر» از توابع قونیه ترکیه قبری وجود دارد که منتسب به این شخصیت تاریخی است و تاریخ مندرج بر آن وفات ملا را ۶۸۳ هجری نشان می دهد. ملانصرالدین را به نام های متعددی می نامند. از جوحه، جوحا، جحی، سید جوحا، جیوفا، جهان، خوجه نصرالدین، نصرالدین حوجا و ملانصرالدین گرفته تا آرتین (در ارمنستان)، اویلن سیپیکل (در آلمان) و مکینتاش (در اسکاتلند). اما در همۀ این اسامی مفهوم واژۀ ملا، به معنای شخص درس خوانده و با سواد مستتر است. در زبان ترکی "حوجا "هم به به معنای استاد و معلم دانشگاه به کار می رود و هم در محاوره "حوجام" (استاد من) عنوان احترام آمیزی است که به شخص با سواد خطاب می شود. به باور فولکلور شناسان غربی، بعد از فرو پاشی حکومت سلجوقیان بر اثر جنگ های صلیبی و متعاقب آن حملۀ مغول و بروز ناآرامی های اجتماعی در آسیای غربی، قرن سیزدهم میلادی اهمیت ویژه ای در تاریخ منطقه دارد. اهمیت این قرن در آن است که ما در این سده با سه چهرۀ برجستۀ در این بخش از جهان رو برو می شویم. نخست، جلال الدین مولوی است که با سبک و شیوۀ عارفانۀ قصه سرائی اش مرشد و مراد طبقۀ ممتاز و تحصیل کردۀ منطقۀ وسیعی از آسیای غربی، به مرکزیت ایران تا آسیای مرکزی است. دوم، یونس امره شاعر پر آوازۀ آسیای صغیر است که در قالب و محتوای آثارش نقطۀ مقابل مولوی است. او همان مضامین مولوی را به جای زبان فاخر فارسی، که تنها طبقه ای خاص آن را در می یافتند، به زبان ترکی ساده بیان می کرد که برای توده های وسیع مردم قابل فهم بود و از آن لذت می بردند. چهرۀ سوم از آن ملانصرالدین است در هیأت یک روحانی روستائی بذله گو که برای تلخ ترین مسائل زندگی هم راه حل های شیرین و شوخ طبعانه و حکمت آمیز در آستین داشت. در منابع ایرانی، به نوشتۀ محمد جعفر محجوب "...از نخستین سال های رواج فن چاپ در ایران رساله ها و نمونه های متعدد از لطایف ملانصرالدین با حجم های مختلف به طبع رسیده و تقریباً در تمام آن ها، که از روی نسخه های خطی فارسی چاپ شده، قهرمان اصلی داستان ها جحا (یا جحی) نامیده شده است...". دائرة المعارف فارسی ملانصرالدین را چنین توصیف کرده است: مرد ظریف ساده لوح بذله گوی معروف، که احوال او با افسانه ها آمیخته است، و حکایات و امثال و نوادر بسیار در افواه بدو منسوب شده است. احمد مجاهد در مقدمۀ تحقیق و تألیف جامع خود به نام "جوحی"، می نویسد "نخستین چاپ کتاب ملانصرالدین، به نام "نوادر الخوجه نصرالدین افندی الرومی المشهور به حجا" به عربی، در سال ۱۲۷۸هجری ق ۱۸۶۰م، در مصر که در آن زمان تحت متصرفات دولت عثمانی بود انجام پذیرفته است." در مقدمۀ اولین نشر لطیفه های ملانصرالدین از سوی "محمد رمضانی دارندۀ کلالۀ خاور" از قلم مؤلف و ناشر آن می خوانیم: "...این بنده در نتیجۀ چند ماه تفحص در کتب مختلف فارسی قدیم و جدید و نسخ ترکی و عربی آن قریب ششصد لطیفه و حکایت از ملا گرد آورده... و منتشر کردم." طبعاً تصویرگران و کاریکاتوریست های ترک بیش از دیگران به ملانصرالدین پرداخته و صورت و سیرت او را در آثار خود منعکس کرده اند. در آثار تصویری ترک ها ملانصرالدین معمولاً به شکل روحانیان روستائی آناتولی مرکزی، با ریش سفید و عمامه و پوستین و شلوار گشاد، در حالی که وارونه سوار خر است نشان داده می شود. اما با همۀ تطویلی که این نوشته پیدا کرده است، نمی توان از یک نمونۀ استثنائی از چهرۀ ملانصرالدین یاد نکرد و گذشت. و آن، چهره ای است که دو هفته نامۀ "ملانصرالدین" چاپ تفلیس عرضه کرده است. نماد این نشریه که روحانی روستائی متین و موقری است همواره در کاریکاتورهای صفحه اول نشری حضور دارد و حکیمانه ناظر مسائل مضحکی ست که در آن کاریکارتورها مطرح می شود و باعث خنده خوانندگان می گردد. جلیل محمد قلیزاده، طنزپرداز توانای آذربایجان و ناشر "ملانصرالدین" از قول ملا و خطاب به خوانندگانش می گوید: "ای برادران مسلمان من! اگر می خواهید بدانید که شما به که می خندید، آئینه به دست بگیرید و جمال مبارک خود را در آن تماشاکنید." ( پایگاه خبری تحلیلی تازه )
×
×
  • اضافه کردن...