رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'دموکراسی'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. Mohammad-Ali

    دخالت در زندگی

    سلام درسته آزادی و .... هست ولی همه اینا تعریفی داره مردم بعضی وقت ها دیگه خیلی دخالت می کنند حالا در زندگی شخص دیگه ، بعضی ها از حد می گذرانند و وارد حریم شخصی دیگران می شوند . شاید ما یاد گرفته ایم دخالت کنیم در چیزهای که اصلا به ما ربطی ندارد یا هیچ تخصصی در آن نداریم . حالا در این میان بعضی ها بزرگ منشی می کنند و بعضا بخاطر مسائلی تحمل می کنند ولی تعدادی دیگه همین تحمل هم ندارند ... که بعضی وقتها منجر به دعوا و... می شود . خب عزیز من این چکاری هست دخالت و فضولی کردن در مواردی مثل چرا اینقدر می خوابی ، تو تنبلی ، چرا موهات اینجوریه ، چرا شلوارت اینجوریه ، اینکار را می کردی بهتر بود ، و..........اگر می خواهی قضاوت کنی خودت را بزار جای اون ببین اگر تو بودی همون اول سکته می کردی .
  2. Mohammad-Ali

    دموکراسی چیست ؟

    دموکراسی چیست ؟
  3. سلام . آیا از خودتان پرسیده اید که چرا با اینکه "می گویند" ایران دارای تاریخ درخشانی است، اما چرا هنوز نتوانسته ایم به یک جامعه مدنی دست یابیم؟ آیا ازخودتان پرسیده اید که چرا اروپائیان که "میگویند" روزگاری از ما عقب مانده تر بودند، چگونه دارای یک جامعه دموکرات و پیشرفته هستند، اما ما اندر خم یک کوچه ایم؟ این جستار می کوشد تا با گذری تاریخی برای این پرسشها پاسخی یابد. امیدوارم این تاپیک مفید باشد. (استفاده از مطالب این جستار در فوروم های دیگر، با ذکر منبع "انجمن نواندیشان" مجاز می باشد.)
  4. گیلاس

    دموکراسی

    نویسنده:علی بیرانوند دموكراسي حكومت بوسيلة مردم است . اين تعريفي است كه بيشتر كتابهاي لغت آورده اند و احتمالاً تعريفي است كه با تأييد همگاني روبرو است و با ريشه شناسي اصطلاح نيز مطابقت دارد : دموس(Demos) ، مردم و كراتئين (Kratein) ، حكومت كردن ، ريشه هاي يوناني آن هستند . فيلسوفان و دولتمردان باستاني اين مفهوم را بصورت كاملاً سرراست به كارمي بردند .پريكلس(Pericles)مي گفت : حكومت ما دموكراسي ناميده مي شود زيرا كه ادارة آن در دست بسيار است نه در كف اندك . ارسطو ، پس از مشخص كردن چندين نوع دموكراسي در پايان مي گويد:حكومت گروه اندك اوليگارشي(Oligarchy) و نظامي كه اجازة شركت به همگان را مي دهد نظامي است دموكراتيك . (كوهن 1373 ) مشهورترين تعريف از دموكراسي ساده ترين آن است : حكومت مردم بر مردم . اين تعريف كه در سرشت خود حكومت و حاكميت پاره يا جزيي از مردم خواه از سوي فرد يا گروه را بر كل اجتماع نفي مي كند ، برپاية اين انديشه استوار است كه همة مردم بايد به گونه اي درحكومت كردن همباز باشند .( ابوالحمد 1380 ) جيمز برايس استاد حقوق دانشگاه آكسفورد معتقد بود كه دموكراسي به معناي حاكميت اكثريت سه ويژگي عمده دارد و اين سه ، مميز دموكراسي از نظامهاي غير دموكراتيك و نشان دهندة اصلي ترين وظايف سياسي مردم است: اول اينكه اهداف و غايات حكومت را افكار عمومي تعيين و پيشنهاد مي كند نه گروه هاي اشرافي از هر نوع ؛ دوم اينكه رهبران را مردم انتخاب مي كنند و جز انتخاب عمومي ، هيچ راه ديگري براي رسيدن به مناصب حكومتي وجود ندارد ؛ و سوم اينكه عامة مردم همواره حق دارند با سياست هاي منتخبان خود مخالفت كنند . برايس بر آن بود كه براي تكميل دموكراسي به مفهوم حاكميت مردم بايد اولاً توده ها را هر چه بيشتر آموزش داد تا بهتر بتوانند از توانائي ها و امكانات خود براي شركت در سياست بهره گيرند و قدرت بيشتري براي سنجش امور عمومي و داوري دربارة آنها پيدا كنند ؛ و ثانياً مردم را در پرداختن هر چه بيشتر به مسائل عمومي و داوري دربارة آنها تشويق كرد . دموكراسي بدون اكثريتي آگاه وعلاقه مندبه مسائل سياسي ممكن نيست.(بشيريه 1383،ص 45 ) ژوزف شومپتر در سال 1942 مفهوم دموكراسي را به بهترين صورت بيان داشته است . وي مي گويد : روش دموكراتيك ترتيبات سازمان يافته ايست براي نيل به تصميمات سياسي كه در آن افراد ، از طريق انتخابات رقابت آميز و رأي مردم به قدرت و مقام تصميم گيري مي رسند . (هانتينگتون 1381 ، ص 9 ) . دولت دموكراتيك قانوني ، بنا به تعريف، نظمي است سياسي كه توسط خود مردم آفريده شده است و به موجب عقيده و اراده سازي آنها كسب مشروعيت مي كند و به اين ترتيب است كه به تابعان قانون امكان مي دهد در همان حال خود را واضعان قانون مشاهده كنند . ( هابرماس 1380 ، ص 100 ) كوهن براي دموكراسي چند بعد متمايز در نظر مي گيرد : ۱- پهناوري دموكراسي : پهناي دموكراسي مسأله اي است كمي ، كه با نسبت تعدادي از افرادي از اجتماع كه از تصميمي تأثير مي پذيرند و در گرفتن آن تصميم شركت دارند يا مي توانند شركت داشته باشند تعيين مي شود . ۲- ژرفاي دموكراسي : ژرفاي دموكراسي زائيده كمال و كيفيت مشاركتي است كه انجام مي پذيرد . ۳- برد دموكراسي : انواع مسائلي كه صداي مردم بر آنها حاكم است ، و محدوديتهايي كه بر قدرت اين صدا تحميل مي شود ،برد دموكراسي در اجتماع را تعيين مي كند . (كوهن 1373 ، ص 29-47 ) از نظر رابرت مك آيور تحقق دموكراسي مستلزم سه چيز است : اول حق رأي عمومي ، دوم بحث آزاد دربارة سياست ، و سوم آزادي كامل احزاب.( بشيريه 1383 ، ص 41 ) جان ديويي شرط اصلي تحقق دموكراسي را رعايت برابري براي همة افرادمي دانست . وي بر خلاف جيمز جايگاه خاصي براي نوابغ قايل نبود ، بلكه معتقد بود همة مردم كم و بيش از هوش و خرد بهره مندند ، از اين رو هيچ فرد يا گروهي تافتة جدا بافته به شمار نمي رود كه بتواند بدون رضايت ديگران برآنان حكومت كند . (همان منبع ، ص 37 ) به طور كلي مفهوم دموكراسي را مي توان در چند اصل اساسي خلاصه كرد كه مهمترين آنها عبارتند از : نشأت گرفتن قدرت و قانون از ارادة مردم ، آزادي بيان افكار عمومي و اتكاء حكومت به آن ، وجود شيوه هاي مشخص براي بروز افكار عمومي از جمله احزاب سياسي ، اصل حكومت اكثريت عددي در مسائل مورد اختلاف در افكار عمومي مشروط به وجود تساهل و مداراي سياسي ، محدود بودن اعمال قدرت حكومتي به رعايت حقوق و آزادي هاي فردي و گروهي ، تكثر و تعدد گروهها و منافع و ارزشهاي اجتماعي ، امكان بحث عمومي و مبادلة آزاد افكار دربارة مسائل سياسي و قدرتمندي جامعة مدني ، اصل نسبيت اخلاق و ارزشها ، تساهل در برابر عقايد مختلف و مخالف ، برابري سياسي گروههاي اجتماعي از لحاظ دسترسي به قدرت ، امكان تبديل اقليت هاي فكري به اكثريت از طريق تبليغ نظرهاي گروهي ، استقلال قوة قضائيه در جهت تضمين آزاديهاي مدني افراد و گروهها ، تفكيك قوا يا استقلال حداقل سه قوه از يكديگر ، امكان ابراز مخالفت سازمان يافته و وجود گروه مخالف قانوني . ( بشيريه 1383 ، ص 27 ) از جمله متغييرهايي كه گفته شده است به دموكراسي و دموكراسي شدن مدد مي رسانند عبارتند از : ۱- سطح بالاي همگاني ثروت اقتصادي. ۲- توزيع به نسبت مساوي درآمد و ثروت . ۳- اقتصاد بازار . ۴- وجود طبقة متوسط نيرومند . ۵- سطح بالاي سواد و آموزش . ۶- وجود روحيه اعتراض و حق طلبي ( پروتستانتيسم ) . ۷- پيشرفت و تكامل بحث و مناظره سياسي قبل از مشاركت سياسي . ۸- علاقه و تسليم بودن رهبران سياسي به دموكراسي . ۹- وجود سنتهاي احترام به قانون و حقوق فردي . (هانتينگتون ، 1381، ص 44-45 ) ساموئل هانتينگتون از جمله مهمترين موانع بالقوه براي دموكراسي شدن ، كه در بيشتر كشورهايي كه تا دهة 1990 همچنان اقتدارگرا باقي مانده اند را نبود تجربة واقعي از دموكراسي مي داند . وي همچنين نبود يا ضعف علاقه و سرسپردگي به ارزشهاي دموكراتيك در بين رهبران سياسي را مانع مهم ديگري براي دموكراسي شدن معرفي مي كند . (همان منبع ،ص325 ) درجة دموكراتيك بودن نظامهاي سياسي به ميزان مشاركت مردم در ادارة امور جامعه بستگي دارد . پارسونز معتقد است كه به كار بردن قدرت بدون توجه به مشروعيت آن فقط براي مدت كوتاهي مقدور است . (موقن ، تدين 1379 ) . از سويي حقانيت يا مشروعيت اقتدار نظام سياسي تا هنگامي است كه مردم حكم دولت را مي پذيرند ، به آن احترام مي گذارند و از آن حمايت مي كنند .(علاقه بند 1379 ). كوهن در این زمینه معتقد است كه قدرت وقتي مشروعيت مي يابد كه افراد داراي قدرت از اقتدار قانوني برخوردار بوده و حق اعمال يك چنين اقتداري معمولاً از مردم سرچشمه مي گيرد ( كوهن 1373 ). جيمز كلمن هم مي گويد كنشگر اقتدار را به ديگري واگذار مي كند زيرا معتقد است كه با پيروي از رهبري ديگري در وضع بهتري خواهد بود . او حق كنترل را يك جانبه و بدون پاداش خارجي واگذارمي كند (كلمن 1377 ). منابع: 1- ابوالحمد، عبدالحميد؛ مباني سياست، تهران: توس، 1380. 2-بشيريه، حسين؛ ليبراليسم ومحافظه كاري، تاريخ انديشه هاي سياسي درقرن بيستم(2)، تهران: ني، 1383. 3-علاقه بند، علي؛ جامعه شناسي آموزش وپرورش، تهران: روان، 1379. 4-كوهن، كارل؛ دموكراسي، ترجمه فريبرز مجيدي، تهران: خوارزمي، 1373. 5-كلمن، جيمز؛ بنيادهاي نظريه اجتماعي، ترجمه منوچهر صبوري، تهران: ني، 1377. 6-هانتينگتون، ساموئل؛ موج سوم دموكراسي درپايان سده بيستم، ترجمه دكتر احمد شهسا، تهران: روزنه،1381. 7-هابرماس، يورگن؛ جهاني شدن وآينده دموكراسي. منظومه پساملي، ترجمه كمال پولادي، تهران: مركز، 1382. 8-موقن،یداله و تدین،احمد،عقلانیت وآزادی،مقالاتی ازماکس وبر ودرباره ماکس وبر،تهران:هرمس،1379 منبع
×
×
  • اضافه کردن...