رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'خدمات گردشگري-تفريحي'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. ناگهان اين غول آهني در ضلع غربي خيابان ولي عصر ايرن- بله، ناگهان ظهور يک غول آهني در ضلع غربي خيابان ولي عصر، مابين ونک و پارک وي. نکته اين است که طبق همه اسناد بالادست شهر و از همه مهمتر طبق عقل و منطق شهرسازي قرار بوده ضلع غربي خيابان ولي عصر در حد فاصل ونک تا پارک وي پياده راه اصلي شهر تهران باشد. پياده راه يعني جايي که در پيرامون آن فقط خدمات گردشگري-تفريحي مستقر مي شود و جايي ست براي قدم زدن مردم و ديدارهاي عصرگاهي آنها با همديگر. هر شهر بزرگي دست کم يکي از اين پياده راهها را دارد. قبلا در تهران خيابان لاله زار اين کارکرد را داشته، اما تهران در حال حاضر هيچ پياده راهي ندارد. حتي ظاهرا از زمان بوذرجمهر قرار بر تبديل ضلع غربي خيابان ولي عصر در حد فاصلي که ذکر شد به پياده راه اصلي تهران بوده، چون چه در زمان شاه و چه بعد از آن ساخت و ساز در اين مسير خيلي دور از لبه خيابان مستقر شده. دقت کنيد ميبينيد که همه ساختمانهاي قديمي اين مسير دست کم پنجاه متر از لبه خيابان فاصله دارند. بعد از انقلاب هم اين حريم کمابش حفظ شده بود. حتي در زمان شهر فروشترين شهردارها. اما اينک ناگهان اين غول آهني. مشکل فقط همين غول نيست. لابد اين يکي که بيايد بقيه هم مي آيند و در اندک زماني تهران تنها شانسش براي داشتن يک پياده راه را از دست خواهد داد. بله، اين مسير جاي چرب و چيلي است براي ساخت و ساز و تراکم فروشي. احتمالا با فروش عرصه پياده راه شهرداري مي تواند چند صباحي ديگر را هم سر کند. اما اين حکايت همان مستي است که از ران خود ميخورد کباب. تاراج تنها پياده راه باقي مانده براي تهران يک خيانت بزرگ است.آقاي قاليباف نگذار اين خيانت بزرگ و جبران ناشدني به نام تو ثبت بشود. صدور مجوز براي ساخت اين غول آهني قطعا غير قانوني و غير منطقي است. تخلفي با آثار ماندگارتر از ماجراي اختلاس سه هزار ميليارد توماني. آن هم در ملاء عام و پيش چشم همه. لابد شناختن کساني که اين مجوز را داده اند کار سختي نيست. خدا برکت بدهد به چاههاي نفت، زخم آن سه هزار ميليارد بالاخره خوب مي شود، اما زخم از دست رفتن تنها پياده راه پايتخت ده ميليوني هرگز خوب نخواهد شد. موخره: دوستان باور کنيد اهميت اين موضوع کمتر از ماجراي شوخي قبيح آن چند فوتباليست نيست. در ساحت رسانه به ماجرا پر و بال بدهيد. نگذاريم تهران عبوس ترين شهر جهان بشود. قرار بود اين پياده راه رديفي باشد از کافه ها و صندلي هاي شان توي پياده رو و گالريها و نگار خانه ها و . . . جايي که عصرها در آن اندکي فراغت تنفس کنيم. درست است که کافه ها و نگارخانه ها نيامده اند اما جاي خالي شان تا حالا باقي بوده و حتي در طرح تفصيلي اخير تهران هم برنامه مصوب استقرار کافه ها بوده نه تاراج جاي آنها توسط اين غولهاي آهني. از آينده شهرمان حفاظت کنيم.
×
×
  • اضافه کردن...