جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'خاک'.
8 نتیجه پیدا شد
-
درخــــواست ها و ســـــوالات تـــخصـــصی خود را اینجا بپرسید
keyvan_m پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مهندسی خاک و پی
با سلام دوستان عزیز شما می تونید سوالات و درخواست های تخصصی خودتون اینجا مطرح نمایید تا همه در کنار هم یادبگیریم و استفاده کنیم- 275 پاسخ
-
- 8
-
- ÷ایان نامه
- فرسایس
- (و 7 مورد دیگر)
-
چند روزی هست شاهد هوای وحشتناک خوزستان هستیم آیا راه درمانی واقعا وجود ندارد ؟
-
راه حل سوسکی برای تبدیل زباله پلاستیکی به خاک کشاورزی
Mohammad-Ali پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در جدیدترین اخبار محیط زیستی
[h=1][/h]محققان به تازگی موفق به کشف راه حلی برای میلیون ها تن زباله پلاستیکی که هر ساله در جهان تولید می شود، شده اند. تـیم تـحقیقاتی دانـشـگـاه اسـتنـفـورد بـا همـکـاری محققان دانشـگـاه بـی هنگ چین موفـق به کـشف نوع خاصی از لـارو نوعـی سـوسک (Mealworm) شده اند که می تواند تمام عمر خود از پلـاستیک و فوم هایی مانند «یونولیت» تغذیه کند و در عین حال سلامت بماند. مواد پلاستیکی تاکنون به عنوان مواد تجـزیه ناپذیر شناخته شده بودند و دفع آنها در طبیعت به معضل زیست محیطی بزرگی تبدیل شده بود اما این لاروها علاوه بر این که می توانند این نوع پلاستیک ها را هضم کنند قادرند آنها را به گاز CO2 و ضایعاتی تبدیل کنند که می تواند به عنوان خاک محصولات زراعی به کار برده شود. این نوع از کرم ها مسلما دستگاه گوارش خارق العاده ای ندارند. تحقیقات قبلی نشان داده اند که میکروارگانیزم های موجـود در شکم حشراتی به نام «میل ماث» (mealmoth) هندی می توانند پلی اتیلن های به کار رفته در ساخت کیسه های زباله را هضم کنند. اکنون قرار است محققان این نوع از باکتری ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و ببینند که آیا این باکتری می توانند پلاستیک هایی که موجب آلودگی آب می شوند را نیز تجزیه کنند یا خیر. هدف از انجام این تحقیق این است که تمام واسطه ها از بین برده شوند و بیوآنزیم هایی که توسط این باکتری ها برای هضم پلاستیک مورد استفاده قرار می گیرند شناسایی شوند. استفاده از این روش مسلما باعث کاهش ضایعات پلاستیکی موجود در طبیعت می شود و همچنین می تواند به تولید پلاستیک های زیستی جدیدی منجر شود که در زمین و دریاها انباشته نمی شود. منبع : مهر -
راهکارهای مقاومسازی و بهسازی خاک و فونداسیون
Amir R. Haddadi پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مهندسی خاک و پی
راهکارهای مقاومسازی و بهسازی خاک و فونداسیون مولف: مهندس ایمان الیاسیان ، کارشناس ارشد سازه سال انتشار: 1391 برای دانلود از لینک زیر استفاده نمایید: دانلود پسورد: [Hidden Content]- 2 پاسخ
-
- 3
-
- مهندسي عمران
- میکروپایل
-
(و 16 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
کتاب ديوار هاي ميخ گذاري شده در خاك ( جلد اول ) - ویرایش دوم
Amir R. Haddadi پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در نمونه سوالات، مجلات، جزوات و کتاب ها
کتاب ديوار هاي ميخ گذاري شده در خاك ( جلد اول ) - ویرایش دوم ديوار هاي ميخ گذاري شده در خاك کلِ کتاب (ویرایشِ دومِ ترجمه) تأليف: دكتر كارلوس لزرت؛ مهندس ويكتور الياس؛ دكتر آر ديويد اسپينوزا؛ دكتر پاول جي ساباتيني (( اداره ي امور بزرگراه هاي فدرال )) ترجمه: مهندس علي جلالي مارناني - کارشناس ارشد ژئوتکنیک مهندس سيد محسن امام زاده واقفي - کارشناس ارشد ژئوتکنیک مهندس احسان مختاری - کارشناس ارشد ژئوتکنیک مهندس علیرضا ستوده فر - کارشناس ارشد ژئوتکنیک تعداد صفحات: 325 چكيده: اين نوشتار، اطلاعاتي درباره ي تحليل، طراحي، و ساختِ ديوار هاي ميخ گذاري شده در خاك، در كاربرد هايِ بزرگراهي، ارائه مي دهد. هدف اصلي، فراهم نمودن روش ها و رهنمودهاي استوار و ساده براي شاغلين در اين زمينه، كه به آنان امكان تحليل، طراحي، و ساختِ ايمن و اقتصادي را بدهد. تمركز اصلي روي تكنيك هاي ميخ گذاري در خاك مي باشد كه در آمريكا در اجرا رايج است. محتويات اين كتاب شامل موارد زير است: ديباچه، فصلي درباره ي موارد كاربرد و امكان اجرا، توصيفات و رهنمودهايي براي آزمون هاي صحرايي و آزمايشگاهي در كاربرد هاي ميخ گذاري در خاك، توضيحاتي درباره ي رويه ي معمول در آمريكا، تحليل و طراحي ديوارهاي ميخ گذاري شده در خاك، فصلي درباره ي شيوه ي متعاقد و مشخصات فني و مثال هاي طراحي. به دليل محبوبيت روش طراحيِ تنش مجاز ASD (كه به طراحي بار سريس SLD هم مشهور است) بين شاغلين، روش ارائه شده در اين نوشتار نيز، بر اساس همان مي باشد. واژگان كليدي: ميخ گذاري در خاك ، ديوار هاي ميخ گذاري شده در خاك ، آزمايش ميخ گذاري در خاك ، شاتكريت ، طراحي ديوار هاي ميخ گذاري شده در خاك ، مشخصات ميخ گذاري در خاك هدف: اين آئين نامه ي اجرايي، اطلاعاتي براي گزينش، تحليل، طراحي، و ساخت ديوار هاي ميخ گذاري شده در خاك، را در كاربرد هاي بزرگراهي، با استفاده از روش طراحي تنش مجاز، ارائه مي دهد. مخاطبان اين نوشتار، متخصصان ژئوتكنيك، سازه، كارشناسانِ طراحي و ساخت بزررگراه، كه در سيستم هاي ديوار هاي ميخ گذاري شده در خاك، درگير هستند، مي باشند. هدف ابتدائي اين نوشتار، فراهم كردن اطلاعات كافي براي شاغلين، براي تسهيل استفاده ي ايمن و ارزان از ديوار هاي دائميِ ميخ گذاري شده در خاك، در پروژه هاي مرتبط با حمل و نقل، مي باشد. اين نوشتار، اطلاعاتي درباره ي تاريخچه، تشريح سيستم ديوار هاي ميخ گذاري شده در خاك، رويه ي طراحي گام به گام، چارت هاي طراحي ساده شده، مشخصات عمومي ساخت، ارائه مي دهد. نوشتار با مثال جزء به جزء طراحي ديوار ميخ گذاري شده در خاك، به پايان مي رسد. اين نوشتار، اطلاعاتي مكفي درباره ي طراحي مطمئن ديوار هاي ميخ گذاري شده در خاك، در محدوده ي وسيعي از شرايط زمين، ارائه مي دهد. محدوديت هاي مربوط به استفاده از اين سيستم در شرايط زمين حاشيه اي، نيز ارائه شده است. هدف اطلاعات فراهم شده در اين باره، ارائه ي يك روش تجويزي نيست؛ بلكه در پروژه هاي خاص، اين اطلاعات بايستي همراه قضاوت مهندسي خوب به كار روند. تغییرات این کتاب (ویرایشِ دومِ ترجمه)، نسبت به ویرایشِ اولِ ترجمه: متنِ کلِ کتاب، ترجمه شده است (در ویرایشِ اولِ ترجمه، تنها نیمی از کتاب، (تحت عنوان جلد اول)، ترجمه شده بود)، در ویرایشِ دومِ ترجمه، حتی پیوست های کتاب نیز به طور کامل، ترجمه گردیده است کیفیت بالاتر شکل ها، نمودار ها، جداول، عکس ها، ضرائب، فرمول ها و ... نسبت به ویرایشِ اولِ ترجمه انجام ویرایش های بسیار زیاد در واژگان، جملات، روابط، جداول و ... که فهم کتاب را نسبت به ویرایشِ اولِ ترجمه، آسان تر می کند...-
- مهندسی خاک و پی
- مهندسی عمران
- (و 7 مورد دیگر)
-
دانلود رایگان فایل پاورپوینت آزمایش پرسیومتری(آزمایش صحرایی ژئوتکنیک)
Amir R. Haddadi پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مهندسی خاک و پی
دانلود رایگان فایل پاورپوینت آزمایش پرسیومتری(آزمایش صحرایی ژئوتکنیک) نقل قول : پاورپوینت آزمایش پرسیومتری که از سری آزمایش های صحرایی ژئوتکنیک است. در این پاورپوینت آزمایش پرسیومتری با شکل های مناسب توضیح داده شده است. این فایل زیبا توسط مهندس خالدی و مهندس چناری تهیه شده است.-
- 1
-
- مهندسی پی
- مهندسی خاک
- (و 8 مورد دیگر)
-
عوامل فرسايش فرسايش اساسا يک پديده تسطيح يا هموارکننده سطح زمين است به اين ترتيب که خاک و قلوه سنگ از راه حمل شدن، غلطيدن و يا شسته شدن تحت تاثير نيروي ثقل از نقاط مرتفع به محلهاي پست حرکت ميکنند مهمترين عوامل سست کننده و يا خردکننده اين مواد که لازمه حرکت آنهاست آب و باد ميباشد ▪ باد: باد بخودي خود نميتواند صخره ها را بفرسايد ولي وقتي همراه خود ذرات معلق شن يا خاک را حمل ميکند موجب ساييده شدن حتي سخت ترين صخره ها نيز ميگردد. اين عمل شبيه حرکت لا دور آهسته سنباده کشي است که به منظور تميز کردن سطح فلزات قبل از رنگ کردن آنها مورد استفاده فرار ميگيرد. آب: آب به تنهايي مهمترين عامل فرسايش به حساب مي آيد. باران، جويبارها و رودخانه ها؛ همگي خاک را خراشيده و با خود حمل ميکنند. و امواج سواحل درياها و درياچه ها را مي فرسايند. در حقيقت ميتوان گفت هر زمان و بهر شکلي که آب در حال حرکت باشد موجب فرسايش سرحدات خود ميگردد. ▪ تغييرات درجه حرارت: وقتي که فرسايش زمين شناسي مورد نظر باشد گذشت زمان غير قابل تشخيص است و تغييرات بسيار جزيي يا بسيار آهسته در مدت طولاني تدريجا اهميت پيدا ميکنند. به عنوان مثال ميتوان از ورقه ورقه شدن و شکاف برداشتن سنگها و صخره ها در اثر تغيير درجه حرارت نام برد. تغييرات سريع درجه حرارت روز و شب فقط روي سطح صخره ها اثر ميگذارد در حاليکه تغييرات آرام بين زمستان و تابستان تا اعماق بيشتري نفوذ ميکند. وقتي که تغييرات درجه حرارت با يخبندان نيز همراه باشد در اثر انبساط حجم آب در بين شکافها و درزها اثر خردکنندگي آن بشدت افزايش ميبابد. بطوري که در شکل اول نشان داده شده است انقباض و انبساط توده يخ در روي سطح شيبدار موجب حرکت تدريجي آن به طرف پايين تپه ميگردد. ▪ موجودات زنده: بعضي از انواع حيات مانند جلبکها و گلسنگها عملا موجب شکسته شدن سنگها ميشوند ولي اثر عمده موجودات زنده، ايجاد اختلالاتي است که اثر عوامل ديگر را سرعت ميبخشد. حيوانات با پا گذاشتن بر روي سنگ و خاک موجب شکستن آنها شده و نتيجتا حمل آنها را بوسيه آب يا باد تسهيل ميکنند. در انتهاي ديگر شاخص موجودات زنده؛ کرم خاکي و موريانه موجب به هم خوردن و افزايش هواديدگي و اکسيداسيون خاک شده و با اين ترتيب پديده تبديل صخره هاي مقاوم به خاک قابل فرسوده شدن را سرعت ميبخشند. ● فرسايش تشديدي فعاليتهاي غير کشاورزي بشر که موجب تشديد پديده هاي فرسايش ميشوند در مقياس جهاني از اهميت کمي برخورداند. ما کوهها را براي استخراج سنگ و سنگ آهن حفاري ميکنيم، ما در يک جا زمين را گود کرده و در جاي ديگر گودي را پر ميکنيم ولي اين دخالتها در قسمت بسيار کوچکي از سطح کره زمين انجام ميگيرد. از طرف ديگرکشاورزي در چنان سطح وسيعي انجام ميگيرد که فعاليتهايي از اين قبيل بطور بسيار بارزي سرعت فرايندهاي فرسايشي را تغيير ميدهند و تقريبا تمام عمليات کشاورزي در جهت افزايش فرسايش عمل ميکنند. هر زمان که پوشش گياهي از روي زمين برداشته شده و زمين ل_خ_ت شود؛ درخت کمتري وجود خواهد داشت که سرعت باد را کاهش ميدهد و در نتيجه فرسايش بادي افزايش مي يابد. گياه کمتري وجود دارد که انرژي قطرات باران را جذب کند و نتيجتا فرسايش باراني زيادتر خواهد شد، روان آب سطحي زيادتري جريان مي يابد و نهرها و رودخانه ها قويتر ميشوند و بالاخره حيوانات اهلي صخره و خاک را بيشتر خرد ميکنند. انسان با شخم زدن زمين ميليونها بار سريعتر از حيوانات حفار موجب به هم خوردن و هواديدگي خاک ميگردد. با اين اعمال در حقيقت تمام پديده هاي فيزيکي طبيعت که فرسايش يکي از آنهاست تشديد ميشوند. فقط حالتهاي خيلي استثنايي و نادري وجود دارند که دخالت بشر احتمالا موجب کاهش فرسايش طبيعي ميگردد مانند وقتي که صحراها احيا ميشوند، نواحي خشک بوسيله آبياري معتدل مگردند و يا جنگلها ايجاد ميشوند که سطح کل آنها در مقايسه با سطحي که در آن فعاليتهاي بشر موجب افزايش فرسايش ميگردد بسيار ناچيز است. ● حدود قابل قبول فرسايش بنابر آنچه گفته شد آيا ميتوان بين فرسايش طبيعي که يک پديده طبيعي و قابل پذيرش است و فرسايش تشديدي که يک پديده مخرب و ساخته دست بشر است حد فاصلي تعيين کرد؟ و اگر کشيدن چنين خطي مشکل و يا غيرممکن باشد که هست آيا راه ديگري براي مشخص کردن حدود فرسايش قابل قبول وجود ندارد؟ بهتر است براي يافتن چنين راهي سوال بالا را به ترتيب ديگري مطرح شود؛" حد فرسايشي که ما در آن حد احساس ميکنيم ديگر نبايستي فرسايش را تحمل کرد بلکه بايستي در مورد آن کاري انجام داد کجاست؟" معمولا به اين سوال اين طور جواب داده ميشود که هدف متخصصين حفاظت خاک اطمينان از اين امر است که از زمين به ترتيبي استفاده شود که اين استفاده بتواند به طور نامحدود ادامه يابد. يعني هيچ گونه تخريب تدريجي خاک صورت نپذيرد. اين هدف زماني تحقق مي يابد که سرعت از دست رفتن خاک بيشتر از سرعت تشکيل آن نباشد. سرعت تشکيل خاک را نميتوان به دقت اندازه گيري کرد ولي بهترين تخمين خاکشناسان اين است که در شرايط طبيعي، چيزي در حدود ۳۰۰ سال طول ميکشد تا ۲۵ ميلي متر خاک سطحي تشکيل شود(بنت ۱۹۳۹ فصل دوم). اين مدت براي وقتي که به هم خوردگي، هواديدگي و شستشوي خاک با عمليات تهيه زمين سرعت ميگيرند به حدود ۳۰ سال تقليل مي يابد. سرعت تشکيل ۲۵ ميلي متر خاک در ۳۰ سال تقريبا برابر است با ۵/۱۲ تن در هکتار در سال و اين رقمي است که اغلب به عنوان حدي که فرسايش نبايستي از آن بيشتر شود پذيرفته شده است. البته واضح است که ميزان قابل قبول خاک از دست رفته ثابت نبوده و به شرايط خاک بستگي دارد. اگر پروفيلي از يک خاک عميق با حاصلخيزي يکسان در تمام سطوح تشکيل شده باشد از دست دادن ۲۵ ميلي متر خاک در ۳۰ سال آنقدر خطر جدي در بر ندارد که از دست رفتن همين مقدار خاک از پروفيلي متشکل از چند سانتي متر خاک بر روي صخره هاي سخت. بدين ترتيب ارقامي که به عنوان حد قابل قبول فرسايش مورد استفاده قرار ميگيرند به ندرت از ۵/۱۲ تن در هکتار در سال بالاترند. در آمريکا ارقام بين ۵/۲ تا ۵/۱۲ تن در هکتار در سال متداولند و در فدراسيون افريقاي مرکزي رقم ۱۰ براي خاکهاي شني و ۵/۱۲ تن در هکتار در سال براي خاکهاي رسي به کار مي رود. اين اعداد در فرمول جهاني فرسايش خاک(Universal Soil Loss Equation به اختصار USLE) به توصيه هاي عمليات کشاورزي ربط داده شده است. ● انواع فرسايش ۱) فرسايش آبي اولين تقسيم بندي فرسايش آبي که بوسيله متخصصين پيشتاز حفاظت خاک انجام گرفت اين پديده را به مراحلي منطبق بر تجمع تدريجي رواناب سطحي تقسيم ميکند که با فرسايش سطحيSheet Erosion (شسته شدن سطح خاک زراعي) شروع ميشود، سپس با تجمع آب در جويبارهاي کوچک وارد مرحله فرسايش شياري Rill Erosion ميگردد. بعد وقتي که آبراهه هاي فرسايش يافته بزرگتر شوند فرسايش خندقي Gully Erosion ناميده ميشود و بالاخره فرسايش نوع آخر فرسايش کناره اي است که با بريده شدن سواحل رودخانه ها و يا جويها توسط آب جاري در آنها بوجود مي آيد. با آگاهي فعلي ما از فرسايش اين تقسيم بندي ديگر مناسب نبوده و شايد هم گمراه کننده باشد چون کلا اثرات برخورد قطرات باران و عمل فرسايش پاشماني Splash Erosion را حذف ميکند. در صورتي که ميدانيم عمل قطره باران در هنگام برخورد با زمين اولين و مهمترين مرحله پديده فرسايش است. همچنين فرسايش سطحي که برداشته شدن يکنواخت خاک بوسيله يک لايه نازک آب در حال جريان را مجسم ميکند از هر نظر غلط است. چون از يک طرف جريان لايه اي آب فقط در سرعتهايي بسيار بالاتر از سرعت معمولي آب در مزرعه قادر به خراشيدن سطح و ايجاد آب شکستگي است و از طرف ديگر رواناب بندرت ميتواند به فرم ورقه پهن و يکنواخت در حرکت باشد. اگر توضيح مربوط به فرسايش سطحي را کنار گذاشته و به جاي آن "فرسايش باراني" را قرار دهيم ديگر مخالفتي با ادامه مراحل بعدي تقسيم بندي فوق يعني فرسايشهاي شياري، خندقي و کناره اي نخواهد بود. فرسايش شياري را ميتوان شسته شدن و حمل مواد از داخل آبراهه هايي با ديواره هاي مشخص و بدان حد کوچک که با شخم زدن معمولي از بين ميروند تعريف کرد. اين آبراهه ها وقتي خندق ناميده ميشوند که به آن اندازه بزرگ و دايمي شده باشند که عبور وسايل شخم در جهت عمود بر آنها ميسر نباشد. هيچ مرز مشخصي که اين دو نوع فرسايش را از يکديگر جدا سازد وجود ندارد. در نقاط مختلف دنيا خندقها به نامهاي متفاوتي مشهورند و از آن جمله است: "وادي" در شمال آفريقا، "نولا" در هندوستان، "دونگا" در آفريقاي جنوبي و " آريو" در آمريکاي جنوبي. ▪ اشکال خاص فرسايش آبي ـ فرسايش پاسنگيPedestal Erosion وقتي که قسمتي از يک خاک مستعد فرسايش بوسيله سنگ يا ريشه گياه از فرسايش باراني محافظت ميشود؛ پاسنگهايي منفرد و مرتفع نسبت به زمينهاي اطراف به وجود مي آيند که در بالاي آنها اجسام مقاوم قرار دارند. فرسايش زمينهاي اطراف اين پاسنگها بيشتر بوسيله باران انجام ميگيرد تا جريانهاي سطحي آب چون که در پايه پاسنگها هيچ گونه اثري از بريدگي بوسيله آب مشاهده نميشود. اين نوع فرسايش به آهستگي و طي سالها در قسمتهايي از مراتع که از گياه پاک شده باشد به وجود مي آيد. در زمينهاي زراعي که به وسيله رگبارشهاي Rainstorm استثنايي شديدا فرسايش يافته باشند نيز ممکن است پاسنگها به وجود آيند. اهميت اين پاسنگها در اين است که با مطالعه ارتفاع آنها ميتوان بطور تقريبي عمق خاک از دست رفته را محاسبه کرد. تفکيک پاسنگها از سکوهاي علفي حايز اهميت است. زيرا اين سکوها نيز معمولا داري سطح خاکي بالاتر از زمينهاي اطراف خود هستند.اين بلندي ممکن است نشان دهنده فرسودگي خاک بين دسته هاي علف بوده و سطح خاک در داخل آنها نمايانگر سطح اوليه خاک باشد. ولي اين احتمال نيز وجود دارد که سطح خاک داخل دسته هاي علفي در نگهداري خاک پرتاب شده از زمينهاي ل_خ_ت اطراف آنها توسط برخورد قطرات باران بالا آمده باشد. در چند قطعه آزمايشي مشاهده گرديد که سطح خاک در داخل دسته هايي از گياه Eragrostits Curvula ۲۰ ميلي متر از زمينهاي اطراف بالاتر است. امکان داشت به آساني فرض شود که اين اختلاف ارتفاع نشانه اي از فرسايش شديد باشد. ولي در حقيقت اندازه گيريها نشان دادند که مقدار خاک از دست رفته کم و قابل اغماض بوده و اختلاف ارتفاع حاصله منحصرا نتيجه جابجايي جانبي خاک بوسيله برخورد قطرات باران بوده است. ـ فرسايش مخروطي فرسايشي است با شکل مشخص که مخروطهاي بلندي در کناره هاي خندق به جا ميگذارد. قسمت زيرين اين مخروطها از خاکهاي بشدت فرسايش پذير تشکيل يافته است. اين فرسايش هميشه با شيارهاي عميق در جهت عمود بر کناره هاي خندقها همراه است. اين شيارها به سرعت ديواره خود را بريده و عريض ميشوند تا به همديگر برسند و مخروطهاي مجزايي را بر جاي بگذارند. معمولا در اين نوع فرسايش نيز مانند فرسايش پاسنگي، لايه اي از خاک مقاوم به فرسايش و يا سنگ و سنگ ريزه قسمت بالاي مخروطها را تشکيل ميدهد. کناره هايي که به اين ترتيب فرسايش مي يابند معمولا به وسيله آب جاري و يا راکد به شدت از زير بريده ميشوند و فرسايش از نوع لوله اي نيز در چنين محلهايي فراوان ديده ميشود. شرايط شيميايي و فيزيکي خاک که موجب پيدايش چنين فرسايش شديدي ميگردد به وضوح مشخص نشده است. ولي معمولا اين فرسايش در خاکهايي به وقوع ميپيوندد که عدم تعادل شديد مانند زيادي سديم و يا پراکندگي ذرات در آنها ديده ميشود. تشخيص خاکهاي مستعد اين نوع فرسايش به اين ترتيب است که در حالت خشک جذب آب در آنها بسيار بطئي است ولي در حالت اشباع هيچ گونه چسپندگي نداشته و مانند گل جاري است. کنترل خندقها و يا هر نوع ديگر احياي خاک وقتي که فرسايش مخروطي به چشم ميخورد مشکل است. شرايط ناجور رطوبت و مواد غذايي خاک، ايجاد پوشش گياهي را در اين خاکها مشکل ميکند. اين خاکها براي ساختمانهاي خاکي بسيار نامناسب بوده و ساختمانهاي سيماني و بتوني نيز سريعا از زير خالي شده و يا کج ميشوند. ▪ آبراهه هاي زيرزميني سوراخها يا آبراهه هاي زيرزميني بيشتر در خاکهايي که مستعد فرسايش مخروطي هستند تشکيل ميگردند. ولي کاملا محدود به اين خاکها نميگردند. وقوع آن زماني است که آب سطحي به درون خاک نفوذ کرده و آنقدر پايين مي رود تا به يک لايه داراي قابليت نفوذ کمتر برخورد کند. اگر در چنين شرايطي که راه نفوذ عمودي آب بسته است آب به طور افقي از روي لايه با قابليت نفوذ کم حرکت کند ممکن است در مسير خود ذرات ريز خاک لايه متخلخل را شسته و از آن خارج نمايد. اين عمل خود باعث زيادتر شدن سرعت حرکت افقي آب گشته و باز فرسايش جانبي را اضافه ميکند تا بالاخره تونلي ايجاد شود. بدين ترتيب تمام آب سطحي در يک سوراخ عمودي ناپديد شده و در زيرزمين جريان مي يابد تا اينکه در جاي ديگر و احتمالا از ديواره هاي جانبي يک خندق سر به در آورد. خوشبختانه اين نوع فرسايش محدود است به زمينهاي بدخيم يا زمينهايي که از نظر کشاورزي داراي اهميت نيستند و گرنه هيچ گونه روش کنترل موثري براي آن نميتوان به کار برد. ▪ فرونشيني Slumping فرونشيني معمولا پديده اي از فرسايش طبيعي است که بروز آن بدون دخالت بشر امکانپذير است. ولي امکان تشديد آن بوسيله بشر مثلا در کناره هاي خندقها وجود دارد. اين پديده مشخصا در مناطقي که داراي بارندگي زياد و خاک عميق هستند به چشم ميخورد و در چنين شرايطي به مهمترين عامل بوجود آمدن خندقها تبديل ميشود. اين عمل در جاهايي که دهانه خندق تا مرتفعترين نقطه و حتي بعد از آن عقب نشيني کرده و هيچ گونه جريان آبي به داخل خندق در محل دهانه نميتواند صورت گيرد بروز ميکند. اين خندقها اغلب با يک جريان سيلابي در داخل آبراهه ها شروع ميشوند ولي به مجرد اينکه خندقها ايجاد شدند فرسايش ميتواند به وسيله فرونشيني تنها ادامه يابد. از راههاي ديگر پيدايش اين پديده نشست ديواره هاي رودخانه ها و فرسايش ساحلي را ميتوان نام برد. ▪ کاهش کيفيت خاک اگر فرسايش خاک را به معناي اعم آن تعريف کنيم شامل هر گونه تنزل يا کاهش قدرت محصول دهي خاک نيز ميشود. يک چنين تنزلي ميتواند به چندين طريق صورت پذيرد بدون اينکه خاکي از دست رفته باشد. ▪ فرسايش حاصلخيزي اين فرسايش که همان از دست رفتن مواد غذايي گياهي به وسيله فرسايش است از نظر کيفيت ميتواند با ميزان برداشت اين مواد به وسيله گياهان زراعي برابري کند. نحوه از دست رفتن مواد غذايي براي عناصر مختلف متفاوت است. فسفر معمولا همراه با ذرات کلوئيدي که بر روي آنها جذب شده است، از دست مي رود ولي ازت به فرمهاي نيتريت و نيترات که در آب محلول هستند ميتواند در رواناب حل شده و از زمين خارج گردد بدون اينکه هيچ گونه حرکتي فيزيکي خاک صورت گرفته باشد. ▪ فرسايش پادلPuddle Erosion اين فرسايش نيز يک تخريب فيزيکي است که در آن خاکي از دست داده نميشود. اين فرسايش متلاشي شدن ساختمان خاک به وسيله برخورد قطرات باران و شسته شدن ذرات ريز به داخل فرورفتيگيهاست که منجر به ايجاد يک خاک بدون ساختمان با سطح فشرده و قدرت محصول دهي کاهش يافته ميشود. شکل زير نمونه اي از فرسايش پادل را نشان ميدهد. ▪ فرسايش عمودي نوع ديگر جابجايي فيزيکي، شسته شدن ذرات ريز رس از داخل شن و سنگ ريزه متخلخل به طرف پايين و تجمع آن در لايه هاي زيرين نيم رخ خاک که داراي تخلخل کمتري است ميباشد. اين عمل دو اثر ميتواند داشته باشد که يکي از دست رفتن مواد ريز در يک نقطه و ديگري افزايش اين مواد در نقطه ديگر است. در خاکهاي شني کاهش قابل ملاحظه در ميزان مواد کلوئيدي و رسي که در اثر فرسايش عمودي ممکن صورت پذيرد موجب کاهش حاصلخيزي اين خاکها ميگردد. اثر دوم يعني تجمع مواد ريز کلوئيدي نيز ميتواند نامطلوب باشد و آن زماني است که تجمع اين مواد لايه اي با نفوذ پذيري کم براي ريشه گياه و آب ايجاد ميکند. ۲) فرسايش بادي پنج نوع مختلف فرسايش بادي را ميتوان مشخص کرد که بين برخي از آنها فصول مشترکي وجود دارد و در غالب موارد تعدادي از آنها همزمان با هم به وقوع مي پيوندند. نوع اول ديتروژن Detrusion ناميده ميشود همان ساييده شدن صخره ها و تپه هاي خاکي به وسيله ذرات معلق در باد است. تراشيده شدن صخره هاي بزرگ به اشکال عجيب و غريب که اغلب در صحراها مشاهده ميشوند به وسيله همين پديده صورت گرفته است. مشابه همين عمل در نزديکي هاي سطح زمين به وسيله ذرات درشت جهنده نيز صورت ميگيرد که به آن سايش Abrasion اطلاق ميشود. سه نوع ديگر فرسايش بادي مربوط هستند به طرق مختلفي که مواد حمل ميشوند. حمل مواد بسيار ريز به صورت معلق در هوا صورت ميگيرد و تعليق Afflation ناميده ميشود. ذرات درشت با غلتيدن Extrusion و ذرات با اندازه متوسط در جهت باد به طريق جهشي Saltation حرکت ميکنند. ▪ اهميت نسبي انواع فرسايش سوالي که اغلب مطرح ميشود اين است که کداميک از انواع فرسايش خطرناکترين آنهاست. جواب به اين سوال موقعي حايز اهميت است که يک برنامه حفاظت خاک از منابع محدود و ناکافي جهت مواجه با کل مسئله فرسايش برخوردار باشد و در نتيجه اين منابع محدود بايستي براي قسمتهاي انتخاب شده اي مورد استفاده قرار گيرند. بهرحال براي اين سوال يک جواب معين وجود ندارد و جواب بسته به اينکه چرا و به چه دليل به مهار فرسايش نياز هست تغيير ميکند. چنانچه توليد گياهان زراعي به وسيله فرسايش به خطر افتاده است در اين صورت فرسايش باراني و شياري روي زمينهاي زراعي مهمترين فرسايش است. در صورتي که رسوبات حمل شده بوسيله جويبارها و رودخانه ها، درياچه هاي پشت سدها را که براي شبکه هاي آبياري ضروري هستند با خطر پر شدن روبرو ساخته است مهمترين منبع چنين رسوباتي احتمالا فرسايش از نوع خندقي يا کناره اي است. اين بدان جهت است که خاک فرسايش يافته به وسيله اين دو نوع فرسايش تماما و بلافاصله وارد جريانهاي جويباره اي ميگردد. جريانهاي ديگر نظير رواناب سطحي نيز ممکن است مقادير هنگفتي خاک از زمين زراعي خارج کند. اما به احتمال زياد اين خاک قبل از رسيدن به جريانهاي جويباره اي به وسيله پوشش گياهي متوقف شده و يا در گودالها وحفره ها رسوب مي نمايد. اهميت نسبي انواع مختلف فرسايش و تعيين تقدم کنترل هر يک احتياج به بررسي و تحليل مسئله و همچنين اهداف برنامه حفاظتي دارد. ▪ مراحل مختلف پديده فرسايش زماني که بخواهيم مقاومت نسبي انواع مختلف خاک را نسبت به فرسايش مورد بررسي قرار دهيم؛ وضعيتي شبيه آنچه در بالا گفته شد پيش مي آيد. در اينجا جوابهاي صحيح بر حسب اينکه نسبت به چه نوع فرسايشي اين مقاومت سنجيده ميشود متفاوت است. يک خاک ممکن است فرسايش کناره اي و برش از زير آسيب پذير باشد. اين موضوع را ميتوان به بهترين وجهي با در نظر گرفتن تقسيم بندي پديده فرسايش که ۳۰ سال قبل توسط اليسون انجام گرفت توضيح داد. در اين تقسيم بندي سه مرحله اساسي "جدا شدن ذرات از همديگر"(Detachment)، "نقل مکان" (Transportation) و "رسوبگذاري" (Deposition) براي فرسايش مشخص شده است. اليسون با بررسيهاي آزمايشگاهي نشان داد که خاکهاي مختلف عکسالعملهاي متفاوتي در هر يک از مراحل فوق از خود نشان ميدهند. براي مثال ذرات خاکي با بافت شني بسيار آسانتر از ذرات يک خاک رسي از هم جدا ميشوند. ولي ذرات رس پس از جداشدن خيلي آسانتر از ذرات شن حمل ميگردند. بنابراين براي دانستن درجه سهولت جابجايي يا ميزان فرسايش پذيري هر خاک، حتما لازم است ماهيت فرسايش تعريف و مشخص گردد. ▪ محاسبه ميزان فرسايش ـ تخمينهاي عددي از ضروريات اساسي هر علم يکي توانايي آن علم در توصيف و اندازه گيري علل و اثرات فرايندهاي طبيعي مربوط به موضوع علم است و ديگري توانايي پيشبيني اينکه در يک شرايط معين در آينده چه اتفاقي خواهد افتاد. از ضروريات فوق در مورد علم حفاظت خاک فقط اندازه گيري اثرات فرسايش آسان است که آن هم از زمان "وولني"(۱۸۸۰) تاکنون به کمک اندازه گيري وزن خاک فرسايش يافته انجام مي گرفته است. کوشش جهت براي پيشبيني فرسايش خيلي ديرتر و با کارهاي اداره حفاظت خاک آمريکا در دهه ۱۹۴۰ آغاز گرديد ويکي از اولين بررسيها در اين زمينه، کار ماسگريو در سال ۱۹۴۷ به نام " بررسي کمي عوامل موثر در فرسايش آبي ـ اولين تقريب" است. عدم وجود عامل سوم يعني "تشخيص و اندازه گيري علل" از پيشرفتهاي علم حفاظت خاک جلوگيري مي کرد. بعد از موفقيت غير منتظره اليسون در مورد فرسايش باراني، مطالعات روي روابط علت و معلولي فرسايش موجب پيشرفت تدريجي در شبيه سازي رياضي گرديد که امکان پيشبيني فرسايش از روي داده هاي معين را فراهم مي آورد. آخرين و موثرترين اين مدلها به نام " رابطه جهاني از دست رفتن خاک" است. اين رابطه تمام عوامل متغيري که روي فرسايش باراني اثر ميگذارند را با عبارات رياضي در يک جا جمع ميکند. در اينجا با يک بيان ساده کيفي، مسايل فرسايش و کنترل آنها را مطرح ميکنيم. ـ بيان کيفي اصول علت اساسي فرسايش آبي را ميتوان اعمالي دانست که باران بر روي خاک انجام ميدهد و مطالعه فرسايش را ميتوان به دو قسمت کرد. يکي اينکه چطور فرسايش تحت تاثير انواع مختلف باران قرار ميگيرد و ديگر اينکه شرايط متفاوت خاک آنرا چگونه تغيير ميدهد. ميزان فرسايش به اين ترتيب به ترکيبي از قدرت باران در ايجاد فرسايش و توانايي خاک در تحمل باران بستگي دارد. به عبارت رياضي، فرسايش تابعي است از فرسايندگي Erosivity(باران) و فرسايش پذيريErodability (خاک) يا (فرسايش پذيري) (فرسايندگي) F = فرسايش فرسايندگي را ميتوان توانايي بالقوه باران در ايجاد فرسايش تعريف کرد که در يک شرايط معين خاک براي رگبارشهاي مختلف قابل مقايسه کمي است وبراي آن ميتوان مقدار عددي به وجود آورد. فرسايش پذيري را ميتوان آسيب پذيري خاک نسبت به فرسايش تعريف کرد که براي شرايط معين باران اين خاصيت خاک را ميتوان با خاک ديگر مقايسه کرد و باز امکان پيداکردن مقدار عددي براي فرسايش پذيري وجود دارد. فرسايش پذيري خاک را ميتوان به دو قسمت کرد. اول آن فرسايش پذيري که مربوط به خصوصيات اصلي و ذاتي خاک مثل ترکيبات شيميايي، فيزيکي و مکانيکي آن بوده که قابل اندازه گيري در آزمايشگاه ميباشد. دوم آن فرسايش پذيري است که به طرز رفتار با خاک يا مديريت مربوط ميشود. اين مديريت به نوبه خود به دو قسمت مديريت اراضي و مديريت زراعي تقسيم ميگردد. موضوعات وسيعي که ميتوان آنها را تحت نام مديريت اراضي جمع آوري کرده و در يک گروه قرار داد عبارتند از انواع مختلف استفاده از زمين، جنگلداري، مرتعداري، استفاده کشاورزي و غيره. جزء ديگر مديريت خيلي مفصلتر بوده و براي زمينهاي زراعي شامل نوع گياه، کود مصرف شده، برداشت و غيره نيز ميگردد. اينها جمعا مديريت کش و زرع را تشکيل ميدهند. بعضي از عمليات حفاظتي مديريت مانند شخم روي خطوط تراز يا تراس بندي موضوعاتي هستند که در مرز بين مديريت اراضي و مديريت کشت و زرع قرار دارند. در شکل زير، روش تقسيم بندي فوق به صورت نمودار نشان داده شده است که با فرسايندگي باران و فرسايش پذيري خاک آغاز شده و به ارتباط دادن تمام عوامل موثر در فرسايش که در فرمول جهاني فرسايش خاک به کار رفته اند منتهي ميگردد. فرسايش تابعي است از: ـ فرسايندگي و فرسايش پذيري ـ باران خصوصيات فيزيکي مديريت ـ انرژي مديريت اراضي مديريت زراعي
-
- 1
-
- مقاله
- مکانیک فرسایش
-
(و 6 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
فرسايش 1-1- مقدمه 1-2- زمينه هاي اجرائي كاهش فرسايش در منطقة سد گلستان 1-3- نتيجه -1- مقدمه انسان براي اينكه بتواند به حيات خود ادامه دهد به دو عنصر آب و خاك نيازمند است ، به طوريكه حذف يكي از اين دو منبع يا هردوي آنها ، زندگي را براي او غيرممكن ميسازد . عاملي كه اين مخاطره را ايجاد ميكند فرسايش است ، كه توسط آب ، باد و ... انجام ميگيرد . سالانه ميلياردها تن مواد فرسايش يافته در گسترة خشكي ها از نقطهاي به نقطة ديگر انتقال مييابد . به همين دليل مبارزة انسان براي حل اين مسئله در سطح ملي و بينالمللي امري منطقي و حياتي به نظر ميرسد . براي مبارزه با هر پديدة زيانبخش ، ابتدا بايد آن را شناخت و سپس راه حلهاي مناسبي براي مقابله با آن پيدا نمود . فرسايش و حمل مواد رسوبي توسط رودخانه ها و ترسيب آن در مخازن آبي نظير سدها و بندها ، باعث كاهش عمر اقتصادي اين مخازن و از بين رفتن سرمايههاي ملي ميشود . زمينهاي كشاورزي در نتيجة فرسايش از بين رفته و به بيابانهاي غير قابل كشت تبديل ميگردند . اهميت اين موضوع هنگامي روشن ميشود كه بدانيم 30 تا 40 سانتيمتر خاك زراعي طي چندين هزار سال بوجود ميآيد ، در حالي كه از بين رفتن خاك ميتواند طي يك سال يا يك فصل و يا حتي يك ماه و يك هفته صورت بگيرد . 2-1- زمينه هاي اجرائي كاهش فرسايش در منطقة سد گلستان تناسب و تعادل بين شدت فرسايش و ضرورت به كارگيري شيوه ها و زمينه هاي اجرائي امري اجتناب ناپذير است . با انجام حداقل موارد اجرائي ميتوان عوامل فرسايش را مهار نمود . زمينه هاي اجرائي لازم با توجه به كلاس فرسايش و ظهور صورتهاي مختلف فرسايش در نواحي مختلف منطقه به شرح زير ميباشد : (به علت كمبود اطلاعات از بيان زمينههاي بيولوژيك و فني مهندسي خودداري شده و به زمينة آموزشي و ترويجي و حفاظتي بسنده شده است ) . 1 -2-1- فعاليت هاي آموزشي و ترويجي از مهمترين مسائل و مشكلات منطقه ، فقر فرهنگي و عدم وجود سياست درست بهرهبرداري از اراضي در زمينه هاي توليدي ميباشد . با افزايش جمعيت و ضرورت تأمين مايحتاج اوليه از طريق كشاورزي ، اراضي مزروعي روز به روز وسيعتر گشته و عرصه و جايگاه تعليفدامها محدودتر ميگردد به طوريكه بهترين مراتع منطقه به علت عدم قابليت و استعداد كشاورزي و نيز استفاده از شيوههاي نادرست كشت به بدترين اراضي مزروعي تبديل شده است . بايد توجه داشت كه تمامي اين موارد در واقع از روي ناعلاجي و ناآگاهي و براي رفع حوائج روزمره تحقق يافته و قصد تخريب و تجاوز در كار نبوده است . گذشت زمان و افزايش جمعيت نياز ساكنين را افزايش داده و شيوههاي معمول متناسب با احتياجات ، مورد دگرگوني و تغيير سازنده و مفيد قرار نگرفته است . در شرايط كنوني و با توجه به سياستهاي غيرنفتي دولت ، خودكفائي روستائيان نه تنها يك امر بديهي به نظر ميرسد ، بلكه جايگزيني منابع طبيعي تجديد شونده به جاي منابع نفت و گاز يك حقيقت كاملاً پذيرفته شده مي باشد . در اين صورت استعداد بالقوة زراعي منطقه فرصت مناسبي را براي حصول اين سياست بوجود آورده است . با توجه به اين امر ضرورت انتقال طرز تفكر سنتي ساكنين به تفكري اينگونه يك اصل مهم به نظر ميرسد . اين عمل نياز به همكاري و هماهنگي آحاد مردم و همت والاي دستگاههاي اجرائي در منطقه دارد . اولين گام براي توسعة منابع طبيعي و حفظ آن در منطقه ، ايجاد زمينة مساعد فرهنگي از طريق فعاليتهاي سمعي و بصري واحد ترويج و آموزش ميباشد . برگزاري كلاسهاي كوتاه مدت براي كشاورزان ، برگزاري مجالس سخنراني و ياري جستن از استادان دانشگاهي و مجامع علمي در رابطه با آموزش مسائل مربوط به حفظ و احياء منابع طبيعي ، ضروري به نظر ميرسد . استفاده از امكانات نسبتاً وسيع و همه جانبه ، واحد ترويج آموزش جهاد سازندگي گرگان و گنبد بهترين پشتوانه براي اجراي اين امر خواهد بود . با توجه به زمينه هاي اجرائي جهاد سازندگي در جهت عمران و خدمت رساني به روستاهاي منطقه ، عملكرد اين سازمان عملكرد اين سازمان بيش از هر دستگاه مسئول ديگري در سالهاي پس از انقلاب رضايت مردم را فراهم نموده است . با توجه به زمينه هاي توليد در روستا و همبستگي آن با عرصههاي منابع طبيعي دومين مورد از فعاليتهاي آموزشي- ترويجي لازم و ضروري در منطقه ، مسئلة دامداري ميباشد كه در كنار اهداف احياء و توسعة منابع طبيعي بايد مورد توجه قرار گيرد . با توجيه عوامل محدود كنندة دامداري در منطقه و بيان نقائص شيوههاي سنتي برشمردن و مزاياي دامداري صنعتي ، (تغيير نظام دامداري با كاهش دام آزاد) زمينة احداث واحدهاي دامداري بسته را فراهم نمود . اين كار نياز به فعاليتهاي ترويجي طولاني مدت دارد و با پيشرفتهاي حاصله در بخش جنگل و مرتع طبعاً زمينه هاي لازم در مورد تغييرات ترويجي در نظام دامداري و دامپروري بوجود خواهد آمد . در اين زمينه مساعدت بخش دامپروري و دامپزشكي جهاد سازندگي گنبد ميتواند مثمر ثمر باشد . در شرايط فعلي قسمت عمدة درآمد مردم منطقه از طريق كشاورزي تأمين ميشود . اقدامات غير مسئولانه در اين بخش بيشترين زيان را به منابع آبي و خاكي منطقه وارد نموده است ، لذا آموزش برنامههاي بهزراعي نظير نحوة صحيح شخم و آمادهسازي بستر كاشت ، اقدامات مراقبتي و استفاده از سم و كود ، نحوة صحيح آبياري ، استفاده از بذر اصلاح شده ، كشت گياهان حافظ خاك ، رعايت تناوب زراعي ، تلفيق علوفهكاري و زراعت غلات ، تخصيص اراضي شيب دار به كشت دائمي و ... ميتواند آمادگي لازم را در مورد پذيرش بيشترين تحولات اساسي در استفادة بهينه از اراضي مزروعي در مردم ايجاد نمايد . 2-2-1- فعاليتهاي حفاظتي به دنبال آموزش شيوههاي صحيح بهرهبرداري از اراضي ، مسلماً اجراي درست و به موقع موارد فوق واجب ميباشد . در حقيقت نتايج كاربخش ترويج و آموزش از طريق اعمال سياستهاي حفاظتي تكميل و به ثمر مي رسد . اقدامات حفاظتي نظير قرق مراتع ، ممنوعيت ورود دام به جنگلهاي طبيعي و در دست كاشت ، جلوگيري از انجام كشت گياهان يكساله در ديم زارهاي پرشيب ، ضرورت به كارگيري ادوات مناسب كشت ، ضرورت اجرائي تناوب زراعي طبق نظر شوراي كشت و اجراي سياست تلفيق علوفهكاري و غلات و دانههاي روغني ، مبارزة به موقع و اصولي با آفات و علفهاي هرز و ... يك اصل لازم و ضروري در اين رابطه ميباشد . لازم به ذكر است كه عليرغم هزينة اجرائي بسيار كم اينگونه فعاليتها ، تأثير حياتي و زيربنايي آن متضمن به ثمر رسيدن كلية اهداف اصلاحي ميباشد . پس به طور خلاصه ميتوان براي كاهش فرسايش در منطقة سد گلستان به نكات زير اشاره نمود : 1- مبارزه با وضعيت كنوني فرسايش با توجه به شدت عوامل فرسايش دهنده ناشي از عملكرد نادرست مديريت بهرهبرداري از اراضي . 2-كنترل جمعيت ، كاهش نرخ رشد جمعيت با اجراي برنامة تنظيم خانواده ، خانه بهداشت و ... به منظور يافتن برنامههاي اصولي در آينده براي كاهش تقاضا . 3- افزايش بازده توليد در واحد سطح ، جهت تأمين نيازهاي اصولي ساكنين و جلوگيري از زياده طلبي ، اجراي برنامههاي اصلاحي زراعت . 4- جايگزيني زمينه جديد درآمد يعني پرداختن به صنعت زنبورداري ، ريسندگي و بافندگي ، روغن كشي و خوراك دام و طيور و ... 5- تغيير نظام بهره برداري و بهره گيري از تكنولوژي موجود براي حصول درآمد معقول به جاي روشهاي سنتي نظير تبديل اراضي ديم به آبي با استفاده از تاسيسات آبي و لزوم اجراي بندهاي انحرافي , ذخيره اي , حفر چاه , هدايت چشمه سارها , صرفه جويي در مصرف آب و استفاده از پرواربندي , پرورش ماهي و طيور و ... به جاي استفاده از دامداري باز و سنتي . لذا با آنچه كه در مورد استراتژي كلي مبارزه با فرسايش در حال حاضر و پيش بيني آينده و روند رو به رشد جمعيت گفته شد , لزوم اتخاذ تدابير مهم آبخيزداري در منطقه ضروري به نظر مي رسد . جداول زير برنامه و روشهاي پيشنهادي براي مبارزه با فرسايش و رسوب دهي در مراتع و اراضي ديم و آبي ارائه مي دهد . 1-3- نتيجه فرسايش كه توسط آب انجام مي شود ضمن به مخاطره انداختن دو عنصر حياتي براي انسان كه آب وخاك هستند موجب پر شدن مخازن سدها از رسوب و غير قابل كشت شدن زمينهاي مزروعي مي شود . فرسايش آبي , از نظر چگونگي عمل و شاخصهاي ظاهري كه از خود به جا مي گذارد به فرسايش توسط قطرات باران , فرسايش ورقه اي , آبراهه اي , دره اي , ... طبقه بندي مي گردد . با توجه به اقليم منطقه سد گلستان كه نيمه خشك و نيمه مرطوب مي باشد و تشكيلات لسي آن , انواع فرسايش به طور مشهود ديده مي شود . براي تخمين فرسايش در منطقه مورد مطالعه روشهاي كيفي فائو , كميته مديريت آب آمريكا , معادله جهاني فرسايش و پتانسيل فرسايش مورد بررسي قرار گرفت . براي تعيين فرسايش منطقه مورد مطالعه ( حوضه آبريز قرناوه ) از روش كيفي فائو استفاده شد كه نوع فرسايش آن كلاس پنج و نمره شصت و هفت مي باشد كه اين مقدار بيانگر آن است كه منطقه مورد نظر , تغييرات وسيع و همه جانبه اي را در مديريت اراضي و عمليات ساختماني طلب مي نمايد . در مناطقي كه بتوان عوامل مساحت حوضه , ميانگين درجه حرارت , ضريب فرسايش , ضريب حساسيت خاك , ضريب استفاده از اراضي , شيب متوسط حوزه و ميانگين بارندگي سالانه آن را تعيين نمود , به علت سهولت و رواني محاسبه فرسايش از روش پتانسيل فرسايش استفاده به عمل آمد . براي حوزه زاو در بالادست سد گلستان از نوع كلاس دو با شدت فرسايش كم استفاده گرديد . به منظور كاهش فرسايش در حوزه آبريز سد گلستان و مبارزه با وضعيت كنوني آن , لزوم اتخاذ تدابير آبخيزداري در منطقه در زمينه هاي اجرائي نظير فعاليتهاي ساختماني , آموزشي , ترويجي , حفاظتي و بيولوژيكي ضروري مي باشد .
- 1 پاسخ
-
- 4
-
- فرسایش خاک
- تعریف فرسایش
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :