جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'جامعه'.
9 نتیجه پیدا شد
-
به درخواست یکی از دوستان تعدادی مقاله در زمینه های مختلف جامعه شناسی شهری تهیه شده که می تونید تو این تاپیک دریافت نمایید. شما هم مقالات خود در زمینه جامعه شناسی شهری رو تو این تاپیک بذارید تا مورد استفاده بقیه دوستان هم قرار بگیره. دانلود مقالات جامعه شناسی
-
محورهای همایش: فضای سبز 1-بهینه سازی و بهره وری منابع آب 2-نقش آب های نامتعارف در فضای سبز 3-معرفی گونه های مفید در فضای سبز 4-مباحث و دستاورد های نوین در فضای سبز 5-طراحی کشت توسعه و نگهداری در اقلیم های مختلف 6-کارکرد های اقتصادی فضای سبز 7-معماری داخلی- معماری منظر 8-طراحی فضاهای ویژه 9-استاندارد های فضای سبز 10-مدیریت فضای سبز 11-آلاینده ها-سلامت جامعه و فضای سبز شهری 12-فضای سیز و سلامت جامعه 13-فضای سبز و محیط زیست پایدار 14-اهمیت گیاهان دارویی و کاربرد آن ها در فضای سبز 15-جنگل ها فضای سبز شهری و محیط زیست پایدار 16-فضاهای فراغتی- تفریحی و عمومی 17- اهمیت باغبانی در فضای سبز 18-اصول و تکنیک های هرس و پیوند صحیح 19-کاربرد نانو تکنولوزی و بیو تکنولوزی در فضای سبز 20-کاربرد علوم بین رشته ای در فضای سبز مدیریت شهری 1-مشارکت شهروندان-حقوق شهری فرهنگ سازی شهروندی 2-سیاست های ملی و منطقه ای در توسعه شهری پایدار 3-کاربرد سامانه اطلاعات جغرافیایی و دور سنجی 4-امنیت و عدالت در فضای شهری 5-شهر سازی و مدیریت شهری 6-مدیریت سیاسی فضای شهری 7-حمل و نقل و ترافیک 8-بافت های فرسوده 9-فناوری های نوین در توسعه شهری 10-کاربری اراضی در شهر ها و روستاها 11-جغرافیا و مدیریت بحران 12-نقش پدافند غیر عامل در مدیریت شهری 13-جغرافیا- اقلیم شناسی 14-ژئو پلتیک 15-گردش گری 16-نقش شورای شهر در مدیریت شهری 17نقش شهرداری ها در مدیریت شهری 18-ناپایداری شهر و عوامل موثر 19-شهر های جدید 20-زیبا شناسی شهری 21-معماری پایدار و ساختمان های هوشمند 22-معماری سنتی و اسلامی 23-گردش گری شهری 24-چالش های حمل و نقل عمومی در ایران و جهان 25-فناوری های نوین و محیط زیست شهری 26-حیات وحش و محیط زیست پایدار 27-توسعه پایدار شهری 28-نقش سازمان های مردم نهاددر توسعه شهری 29-کاربرد علوم بین رشته ای در مدیریت شهری تاریخ های مهم: آخرین زمان ارسال مقالات:1394/11/20 زمان برگزاری همایش: اسفند 1394 آدرس دبیرخانه:تهران خیابان زرتشت غربی-روبروی مجتمع کیان-پلاک 40-طبقه دوم سایت همایش: [Hidden Content]
-
مقاله آسیب شناسی فرهنگی مردم ایران...استاد مصطفی ملکیان
sadafv پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در علوم اجتماعی
بسم الحق این مقاله برام ایمیل شد،به نظرم جالب اومد واسه همین متنش رو گذاشتم اینجا. این مسائل رو فکر کنم تقریبا همگی شنیده باشیم اما مرورش خالی از لطف نیست... منبع مقدمه: در صد سال اخير كساني كه درباره مشكلات جامعه سخن گفتهاند و مطالعه كردهاند معمولا مجموعه علل و عواملي كه باعث اين همه مشكلات علمي و مسائل نظري براي جامعه شده است و بيچارگي و بدبختي جامعه ما را بيشتر در سه محور كندوكاو كردهاند. اولين محور مداخله كشورهاي خارجي، استعمار و انواع و اقسام سلطهطلبيها بوده است. دومين نكته رژيمهاي سياسي حاكم و مساله سوم تلقي مردم از دين بوده است. اين سه عامل تاكنون بيشتر مورد تاكيد بوده است و بسته به ديدگاههاي مختلف بر يكي از اين عوامل بيشتر تاكيد شده است. اگرچه معمولا كسي هم نيست كه دو عامل را انكار كرده باشد. اما مسالهاي كه مهمتر از اين سه عامل است وضع فرهنگي مردم است. به تعبير ديگر آسيبشناسي فرهنگي مردم ايران و اينكه به لحاظ فرهنگي چه امور نامطلوبي در ذهن و ضميرشان راسخ شده است. بنابراين سخنان من به معناي انكار سه عامل ديگر نيست. ولي تاكيد بر اين است كه مهمتر ازآن نگرشهاي فرهنگي ماست.. در باب نگرشهاي فرهنگي هم من يك تفسير دوگانه دارم. من معتقدم وقتي گفته ميشود كه از ماست كه بر ماست و اينكه گفته ميشود ما بايد از درون تغيير كنيم دو نوع تغييركردن مراد است كه من به يك نوع آن ميپردازم. گاه وقتي گفته ميشود كه ما بايد عوض شويم يعني تا ما رفتار اخلاقي سالمي نداشته باشيم وضعمان بهبود پيدا نميكند و اين نكته گفته ميشود كه سود سرانجام و بالمعاد همه در اخلاقي زيستن است. اين اخلاقي زيستن يكي از دو بخش مطلب محل اشاره من است. اما وضع فرهنگي به بحث اخلاقي ما بستگي ندارد و به يك سري نگرشهاي ذهني هم بستگي دارد و من ميخواهم به اين نگرشهاي ذهني بپردازم. نگرشهاي ذهني اموري هستند كه آگاهانه يا ناآگاهانه در ما راسخ شدهاند و ما در همه كنشها و واكنشها تحتتاثير اين نگرشها هستيم كه لزوما جنبه اخلاقي هم ندارد و براي تغيير آنها نبايد رفتار اخلاقي ما تغيير كند. برعكس اين نگرشها هستند كه اخلاق ما را به سمت ناسالمي ميكشند. ميشد اين نگرشها را تحت عنوان جامعهشناسي قوم ايراني بحث كرد. اما موضوع بحث من درباره جامعهشناسي ايران معاصر نيست. به تعبير ديگر من به اين بحث نميپردازم كه شاخهاي از روانشناسي، روانشناسي اقوام است و شاخهاي از جامعهشناسي و روانشناسي مربوط به اقوام است. بنابراين سخنان را نبايد در عداد كتاب روح ملتهاي زيگفريد يا نوشته مرحوم بازرگان كه گفتند زيگفريد به روح ملت ايران نپرداخته و من به روح ملت ايراني ميپردازم تا نوشته كاملتري ميشود قرار داد. آن بخش از مسائل فرهنگي كه به نگرشهاي ايرانيان مربوط ميشود من بيست عامل را احصا كردهام. استدلالهاي من هم بر اين مطالب بيشتر دروننگرانه است. يعني مخاطب بايد به درون خودش مراجعه كند و ببيند كه در خودش چنين حالتي وجود دارد يا اگر وجود دارد ميتوان گفت سخن روي صواب دارد. 1-پيش داوري اولين خصوصيتي كه در ما وجود دارد، پيشداوريهاي فراوان نسبت به بسياري از امور است. اگر هر كدام از ما به درون خودمان رجوع كنيم پيش داوريهاي فراوان ميبينيم. اين پيشداوريها در كنش و واكنشهاي اجتماعي ما تاثيرات منفي زيادي دارد. معمولا وقتي گفته ميشود پيش داوري، بيشتر پيش داوري منفي محل نظر است وليآثار مخرب پيش داوري منحصر به پيش داوري منفي نيست. پيش داوريهاي مثبت هم آثار مخرب خود را دارد. از جمله خوش بينيهاي نابهجا كه نسبت به برخي افراد و قشرها و لايههاي اجتماعي داريم. 2-جزميت و جمود نوعي جزميت (دگماتيسم) و جمود در ما ريشه كرده است. من اصلا تحقيقات روانشناختي و تحقيقات تاريخي در اينباره ندارم كه چرا ملت ايران تا اين حد اهل جزم و جمود است.. يعني واقعيت آن براي من محل انكار نيست اگرچه تبيين اش براي من امكانپذير نيست. آنچه كه در ما وجود دارد كه از آن به جزم و جمود تعبير ميشود اين است كه باور ما يك ضميمهاي دارد. يعني ممكن است كه ما معتقد باشيم كه فلان گزاره درست است اين سالم است اما اگر معتقد باشيم كه فلان گزاره محال است كه درست نباشد. اين محال است انسان را تبديل به انسان دگمي ميكند. و ما كمتر ميشود كه به چيزي معتقد باشيم و يك محال است منضم به اين اعتقادمان نباشد. به تعبير ديگر وقتي ما يك عقيده داريم كه فلان گزاره صحيح است يك عقيده دوم داريم كه گريزناپذير است كه فلان گزاره صحيح نباشد. 3-خرافهپرستي ويژگي ديگر ما خرافهپرستي است هم خرافه در بافت ديني و مذهبي و هم در بافتهاي غير ديني و مذهبي، خرافه در بافت مذهبي يعني چيزي كه در دين نبوده و در آن وارد شده است. اما مهمتر اين است كه به معناي سكولار آن هم خرافهپرست هستيم. خرافي به معناي باور آوردن به عقايدي كه هيچ شاهدي به سود آن وجود ندارد ولي ما همچنان آن عقايد را در كف داريم. اين سه مساله را ميتوان سه فرزند استدلال ناگرايي ما دانست. هر كه اهل استدلال نباشد اهل اين سه است بنابراين راهحل درمان اين سه تقويت روحيه استدلالگرايي است. 4-بهادادن به داوريهاي ديگران نسبت به خود ما به ندرت در مني كه از خودمان تصور داريم زندگي ميكنيم و هميشه توجهمان به مني است كه ديگران از ما تصور دارند و هميشه ترازوي ما در بيرون ماست. اين بهادادن به داوريهاي ديگران علتالعلل يكسري مشكلات فرهنگي جامعه ماست. 5-همرنگي با جماعت نكته پنجم ناشي از نكته چهارم است به اين معنا كه ما هيچوقت در برابر جمهوري كه با آن سروكار داريم نتوانستهايم سخن بگوييم كه در مقابله با آن است و هميشه همرنگ شدن با جماعت براي ما مهم است. 6-تلقينپذيري تلقين يعني رايي را بيان كردن و آراي مخالف را بيان نكردن و مخاطب را در معرض همين راي قرار دادن. هر وقت شما در برابر هر عقيدهاي نظر مخالفان آن را هم خواستيد نشان ميدهد كه تلقينپذير نيستيد. تلقينپذيري يعني قبول تكآوايي. 7-القاپذيري القاپذيري به لحاظ روانشناختي با تلقينپذيري متفاوت است. در القا يك راي آنقدر تكرار ميشود تا تكرار جاي دليل را بگيرد. اگر من گفتم فلان گزاره صحيح است شما از من انتظار دليل داريد اما من به جاي اينكه دليل بياورم 200 بار فلان گزاره را تكرار ميكنم و كمكم ما فكر ميكنيم كه تكرار مدعا جاي دليل را ميگيرد. يعني به جاي اقامه دليل خود مدعا تكرار ميشود و اين هنري است كه در پرودياگاندا يا آوازهگري وجود دارد. اينكه رسانهها وقتي در دست قدرتها قرار ميگيرند آنها خوشحال ميشوند به دليل وجود همين روحيه القاپذيري در مردم است. والا اگر ملتي القاپذير نباشد هرچه كه رسانهها بگويند چون دائما دليل ميخواهند كسي از به دست گرفتن راديو و تلويزيون اظهار خوشحالي نميكند. 8-تقليد منظور من از تقليد نه آنست كه در فقه گفته ميشود. مراد تقليد به معناي روانشناختي آن است. يعني اينكه من آگاهانه يا ناآگاهانه تحت الگوي شخصي باشم. يعني من خودم را مانند تو ميكنم و به تو تشبه ميجويم و تقليد، يعني من تو را الگو گرفتهام. آنچه كه در عرفان گفته ميشود كه تشبه به خدا بجوييد اگر اين كار را با انسانها انجام داديم تعبير به تقليد ميشود و اين تقليد هم در اديان و مذاهب و عرفان مورد توبيخ است. 9-تعبد تعبد يعني سخني را پذيرفتن صرفا به اين دليل كه فلان شخص آن را گفته است. يعني اينكه اگر صورت استدلالي من ذهن من را آزار ندهد كه فلان گزاره صحيح است چون فلان شخص گفته است فلان گزاره صحيح است من اهل تعبدم...... آيهاي در قرآن است كه معمولا كمتر نقل ميشود اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ (توبه/31)كه در باب روحانيت نصاري و يهود است كه فراوان ميگويد كه يهوديان و نصاري روحانيون خود را ميپرستيدند چه من دونا... را به جاي خدا بگيرم يا علاوه بر خدا. صحابي از امام باقر(ع)ميپرسد كه آيا واقعا ميپرستيدند؟ حضرت در جواب ميگويد: هرگز اينگونه نيست روحانيون مسيحي به مردم نميگفتند كه ما را بپرستيد و اگر هم ميگفتند كسي نميپرستيد. اما اينكه قرآن به آنها اين نسبت را ميدهد به اين دليل است كه رفتاري كه با خدا بايد ميداشتند با روحانيون خود داشتند. مجموعه عوامل دسته دوم ناشي از يك عمل واحد است و آن اينكه ما زندگي اصيل نداريم. زندگي اصيل به تعبير روانشناسان انسانگرا و به تعبير عرفا يعني زندگي براساس فهم و تشخيص خود. زندگي اصيل را فقط كساني انجام ميدهند كه دو سرمايه دارندأ عقل در مسائل نظري و وجدان در مسائل عملي. 10-شخصيتپرستي كمتر مردمي به اندازه ما شخصيتپرستند و شخصيتپرستي جز اين نيست كه شخصيتي خود را بر خود عرضه مي كند و خوبيهايي كه در زندگي اطراف خودمان نميبينيم از سر توهم به او نسبت ميدهيم و او را به دست خودمان بزرگ ميكنيم. -
کمک واقعی به کودکان خياباني 1- چيزي نخريد! بيشتر اين بچه ها رو خونواده هاشون روزانه اجاره ميدن. پولي که به اونها ميدين و تموم کردن چيزايي که دستشونه باعث نميشه اونا رو زودتر بفرستن خونه. به محض تموم شدن يه بسته چسب يکي ديگه ميدن که بفروشه:5c6ipag2mnshmsf5ju3 2- بهشون بي اعتنايي نکنين! ناديده نگيرينشون. بي اعتنا نباشين. راتونو نکشين و نرين. شيشه ماشين رو ندين بالا. اين کارا باعث ميشه اون بچه با تنفر از اجتماع بزرگ بشه. صبور باشين و توضيح بدين که اون وسيله رو لازم ندارن. خشونت به خرج ندين. اون بچه بزرگ ميشه و اين خشونت رو به جامعه برميگردونه. 3- براشون دلسوزي الکي نکنين. اگه کاري از دستتون بر نمياد الکي بچه رو گيج نکنين. سوال الکي نپرسين که مجبور بشه دروغ بگه. اونها خانواده دارن اما مجبورن دروغ بگن. نگين دوست داري بچه من بشي؟ اين جور حرفها آزار دادن روانيه بچه هاست. چه کاري از دستمون بر مياد 1- بهشون خوراکي بدين(از بسته بندی باز کنید اکثر اين بچه ها سو تغذيه دارن براشون خوراکي هاي مقوي بخرين و بهشون بدين و مطمئن بشين که ميخورن. مثلا بسته کوچيک شير يا موز، ساندويچ گوشت يا مرغ. نارنگي يا پرتقال. اگه بهشون پول بدين ازشون ميگيرن. چيزي بدين که باعث بشه بدنشون تو اين سرما مقاومت بيشتري داشته باشه و مريض نشن. لباس بهشون ندين چون ازشون ميگيرن و وادارشون ميکنن با لباس کم تو خيابون باشن که مردم دلشون بسوزه حداقل کار، جملات محبت آمیز و یا کشیدن دستی بر سر و صورت آنها است . 2- مثل يک فروشنده باهاشون برخورد کنين. نذارين ازتون گدايي کنن. اگه داره التماس ميکنه توضيح بدين که بايد جنسش رو ببينين که آيا لازم دارين يا نه. يادتون باشه که شما مددکار اجتماعي نيستين و کاري هم از دستتون در همون لحظه بر نمياد پس صبور باشين و سعي کنيد لااقل مثل يک انسان با اون بچه برخورد کنيد. 3- از کلمات مودبانه استفاده کنين. اين بچه ها چيزي غير از فحش و کلمات زشت و جمله هايي که مناسب سنشون نيست نميشنون. باهاشون با احترام برخورد کنين تا هميشه تو ذهنشون بمونه که اجتماع دشمن اونها نيست. 4- به نزديکترين کيوسک پليس بريد.(لازم نیست با 110 تماس بگیرید) نگيد که فايده اي نداره چون داره! اگر ميزان گزارشات مردمي از جايي تعدادش بالا باشه اونها از بهزيستي تقاضاي واحد جمع آوري متکديان ميکنن. در حال حاضر بهزيستي اين امکان رو داره که بتونه بعضي از اين بچه ها رو به عنوان بد سرپرستي از خونواده هاشون بگيره. ( ميتونيد توي گزارشتون بگين که سلامتی جسمی و روانی انها در خطر است) اونها وظيفه دارن که گزارش شما رو ثبت کنن. به بنيادهای متولی رسیدگی به این امور ، بهزیستی، مراکز خیریه مورد اعتماد و ... کمک کنيد يا بنيادها و موسسات مشابه. اونها سالانه از هزاران کودک کار حمايت ميکنن ... و اگر توان و .... دارید سرپرستی یکی از آنها را برعهده بگیرید(طبق قوانین جدید بدون اینکه چیزی بنامش کنید ابتدا شش ماهه بصورت امین موقت و امکان نگهداری از آنها میسر گردیده. اصطلاح" امین موقت" را بخاطر بسپارید
- 5 پاسخ
-
- 7
-
- کودکان خیابانی
- بهزیستی
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
قدمت کارخانجات ریسندگی ، بافندگی و پوشاک جامعه ربع قرن است. در سال 1364 بر اساس نیاز جامعه ایرانی بنا گردیده و مجموعه ای کاملا" غیر انتفاعی است و تماما" متعلق به دانشگاه امام صادق (ع) می باشد. تمامی مراحل تولید پارچه و پوشاک بطور متمرکز در این مجموعه انجام می پذیرد. این کارخانه قطعا" یکی از به روزترین کارخانجات در ایران و همچنان همگام با بهترینها در خاورمیانه می باشد. خط تولید و تمامی ماشین آلات نساجی این مجموعه از کشور سوئیس و آلمان پیوسته به روز می گردد. استفاده از بهترین مواد اولیه از نقاط مختلف دنیا ( پشم از استرالیا و ترویرا از آلمان ) و برخوردار بودن از تکنولوژی روز دنیا و نیز با رعایت نمودن تمامی استانداردهای تولید و مدیریت جهانی در سایه مدیریت پویا کیفیت محصولات جامعه را قابل رقابت با تمامی برندهای مطرح دنیا گردانیده است. بطوریکه محصولات این کارخانجات به کشورهای خاورمیانه و اروپایی صادر می گردد. محصولات جامعه تحت لیسانس سلکا انگلستان تولید می گردد. ظرفیت تولید واحد پارچه 12000 متر در هر روز و ظرفیت تولید واحد پوشاک روزی 700 ثوب کت و 1400 ثوب شلوار می باشد این تولیدات حاصل همکاری 1100 نفر از مجرب ترین کارکنان و مهندسین متخصصین کشور می باشد. مهندسین نساج این مجموعه با در نظر گرفتن شرایط جغرافیایی ، فرهنگی و بومی قادر به تولید مناسبترین پارچه های فاستونی جهت انواع مصارف ( مجلسی ، اداری ، روزانه ... ) می باشند و همچنین طراحان مد و لباس ، با بهره گیری از هنر و نوآوری ، قادر به طراحی انواع پوشاک دوخته متناسب با هرنوع سلیقه و فیزیک ایرانی و بومی می باشند به نحوی که این مجموعه قادر به پوشش دادن هر نوع اندامی ( سایز و دراپ ) می باشند. این کارخانه جزء معدود کارخانجاتی است که با داشتن ظرفیت بالای تولید صنعتی توانایی تامین و تهیه لباسهای مناسب جهت پرسنل اداری و ارگانها را دارا می باشد. [Hidden Content]
-
- کارخانجات نساجی
- کارخانجات جامعه
-
(و 3 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
نقد و بررسی کافه تریای خوش فکر: چرا درس میخوانیم؟( ارتباط صنعت و دانشگاه)
مهندس خوش فکر پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در گفت و گو و میزگرد
[FLASH=width=10 height=10][Hidden Content] [/FLASH] با سیلااااااااااام خبر آمد خبری در راه است............. کافه تریای خوش فکر افتتاح شد.............. پاتوقی برای آنهایی که جهانی می اندیشند، برای کسانی که مشکلات صنعت ،اجتماع و فرهنگ دغدغه ی هر روزی آنهاست محیطی سالم و دلپذیر برای جویندگان حقیقت........... کافه تریای خوش فکر مقدم تمامی مهمان محترم را گرامی میدارد. نشانی: انجمن نواندیشان- تالار مهندسی صنایع- پارک علم وفناوری -کافه تریای خوش فکر خب حالا داستان چیه؟ میگم براتون چند روز پیش همینطور که داشتم سنگفرش های خیابون و متر میکردم فکری به ذهنم خطور کرد ، این ایده خیلی ساده بود ایجاد یه پاتوق دانشجویی برای گپ وگفت و گویی صمیمانه ، ما ممکنه هر کدوممون خدایگان اطلاعات و دانش باشیم ولی تا زمانی که اون رو با دیگران قسمت نکنیم این علم مثل نونی که بمونه یه جا کپک میزنه وبه هیچ دردی نمیخوره:4chsmu1:، خب چه بهتر که تو همچین مکانهایی جمع بشیم و از دغدغه های مشترکمون حرف بزنیم و به تشریک مساعی برسیم . شاید الان نتونیم تغییر بزرگی ایجاد کنیم در جامعه ولی حداقل خودمون رو که میتونیم تغییر بدیم و این خودش سرآغازیه بر یک جهش بزرگ . ما کشورهای جهان سوم احتیاج داریم به یک دیالوگ مشترک برسیم تا از این اتفاقات حاشیه ای دور بشیم به اصل قضیه نزدیک . قرار نیست ما مدیر اپل باشیم یه فضانورد که به ماه سفر کرده یه سیاستمدار مطرح یا یه نابغه که فرمولای ریاضی کشف کنه ما میخوایم تو هر صنفی که هستیم خوب باشیم. جامعه ی ایده ال جامعه ایه که هر کسی وظیفش رو به درستی انجام بده اگر من یه کفاشم پس تمام سعیم وبکنم تا بهترین کفاش این شهر بشم . این خیلی دور نیست توی اینجا میخوایم از یه دانش وسیع و بدون مرز مثل مهندسی صنایع استفاده کنیم . مطالبی که قراره بهشون بپردازیم در عین حالی که سادن ولی بسیار کاربردین. همه میتونن نظر بدن و از دید خودشون به قضایا نگاه کنن ولی نهایتا ما دنبال نتیجه ای هستیم که از تمامی علوم بدست میاد و اونم اثبات این حقیقته که هیچ غیر ممکنی در این دنیا وجود نداره . دیگه بیش از این زیاده گویی نمیکنم امیدوارم به دور از اسپم، درگیری و حرفای پوچ و بحث های بی فایده سعی کنیم برای چند لحظه هم که شده، به این که همه ی ما انسانیم و آیندای مشترک در انتظار ماست بیاندیشیم. نکته ی آخر این که بحث ها توی این تاپیک هفتگیه و ما هر هفته با یه موضوع تازه خدمتتون میرسیم:aghosh: ممنون میشم که اگر ایده ای در رابطه با این موضوع دارید اون رو در آدرس زیر مطرح کنید. [Hidden Content] یه فنجون قهوه رو مهمون کافه تریای خوش فکر باشید- 18 پاسخ
-
- 18
-
- مقالات
- مهندسی صنایع
-
(و 13 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
به نظرتون تو جامعه امروز بدون بند «پ» میشه به جایی رسید!؟
Farnoosh Khademi پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در گفتگوی آزاد
بند «پ» این بند نه بند منفور زندانه نه بند رخت! بندیه که خیلیا دوسش دارن ! بندیه که خیلیا از راه اون به همه جا رسیدن ! بندیه که نیاز نیست شایسته باشی تا به اونی که لایقشی برسی ،برعکس با این بند به چیزی که دست نیافتنی بوده می رسی! بندیه که تبصره و ماده واحده نداره اما بیا ببین چه میکنه این بند «پ» تو اینجا! از راه بند «پ» بی سواده رفته سر جای............ قرار گرفته باسواده داره شاگرد شوفری میکنه ! خدایا بند«پ» رو دوست ندارم اما دوست دارم تو بند«پ» من باشی ! به نظرتون تو جامعه امروز بدون بند «پ» میشه به جایی رسید!؟ وقتی اسم «بند پ » رو میشنوید اولین چیزی که به ذهنتون میاد چیه چه حسی بهتون منتقل میشه !؟ این تاپیک رو تو انجمن مهندسان دیدم به نظرم جالب اومد.امیدوارم تکراری نباشه البته سرچ کردم چیزی نبود. خوشحال میشم نظرات تون رو بگین. -
آيا زنان مطلقه حق زندگي دارند؟ آنچه طلاق را به معضلی اجتماعی برای زنان بدل کرده، وجود پدیده تجرد ناخواسته دختران است که ناخودآگاه شانس ازدواج مجدد برای زنان مطلقه را کم می کند. مشكلات عمده زنان مطلقه : 1- نگاه هاي شيطاني مردان هوسران 2- نداشتن امنيت و سرپناه 3- در صورت ازدواج مجدد از سوي همسر قبلي تهديد به منع ملاقات با فرزندشان خواهد شد. 4- عدم اعتماد اطرافيان و.... علاوه بر تمام مشکلات ذکر شده، از دست دادن همسر به خصوص در دوران جوانی و پیامدهای ناگوار طلاق منجر به بروز مشکلات روحی متعدد ار جمله افسردگی و بد بینی برای اینگونه زنان می گردد و این موضوعی ست که به آسانی نمی توان از کنار آن گذشت.
-
ايمانوئل كانت Immanuel Kant انديشمند آلماني 22 اپریل 1724 در كالينينگراد به دنيا آمد و هشتاد سال عمر كرد. در آن زمان، كالينينگراد جزيي از پروس (آلمان) بود كه اينك متعلق به روسيه فدراتيو است. «كانت» در ژوئن 1795 اثر خود «صلح پايدار» را منتشر كرد. كانت در زماني از ضرورت دمكراسي براي تأمين و تضمین حقوق اساسي مردم و پيشرفت كشورها و استفاده از همه مغزها براي خدمت به جامعه سخن به ميان آورد كه کشورهاي اروپای قاره ای ازجمله آلمان (پروس) نظام فئودالي و شبه استبدادی داشتند. کانت در کتاب «صلح پايدار» نوشته است كه اگر دمكراسي در يک جامعه تحقق يابد خالق افرادي خواهد بود كه در نهايت دقت، و رعايت منطق و منافع جامعه به تصميم گيري خواهند پرداخت. تصمیمات دولتی ـ جز در مورد عملیات نظامی ـ باید علنی باشد و انتشار یابد تا اصحاب نظر به موقع اظهار نظر کنند و پیشنهاد اصلاحی دهند.
- 1 پاسخ
-
- «کانت»
- immanuel kant
-
(و 11 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :