جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'تمدن'.
3 نتیجه پیدا شد
-
تخت جمشید ،مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوهی است که ساخت آنها در سال 512 قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن 150 سال به طول انجامید. تخت جمشید در محوطة وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است . این کاخهای عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسه که یونانیان آن را پرپولیس خوانده اند ساخته شده است . ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود 518 ق . م ، آغاز شد. نخست صفه یاتختگاه بلندی را آماده کردند و روی آن تالار آپادانا و پله های اصلی و کاخ تچرا را ساختند . پس از داریوش ، پسرش خشایارشا تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تلار صد ستون را ریخت . اردشیر اول تالار صد ستون را تمام کرد . اردشیر سوم ساختمان را آغاز کرد که ناتمام ماند . این ساختمانها بر روی پایه هایی ساخته شــده که قسمتـی از آنها صخره های عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده اند . معماری هخامنشی ، هنری است امتزاجی که از سبک معماریهای بابل و آشور و مصر و شهرهای یونانی آسیای صغیر و قوم اورارتو اقتباس شده و با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است . هخامنشیان با ساختن این ابنیة عظیم می خواستند عظمت شاهنشاهی بزرگ خود را به جهانیان نشان دهند. تخت جمشید در اواخر سال 1312 شمسی براثر خاکبرداری در گوشة شمال غربی صفه تخت جمشید قریب چهل هزار لوحه های گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد . بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود . پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد . از میان الواح بعضی به زبان پارسی و خط عیلامی است . از کشف این الواح شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت ، زیرا این اسناد عیلامی حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصور عالیه اعم از عمله و بنا و نجار و سنگتراش و معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح سند هزینة یک یا چند نفر است . کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند ، از ملتهای مختلف چون ایرانی و بابلی و مصری و یونانی و عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همة آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند . گذشته از مردان ، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند . مزدی که به این کارگران می دادند غالباً جنسی بود نه نقدی ، که آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام « شکــل » سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند . اجناسی را که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شدعبارت از : گندم و گوشت . اسکندر مقدونی در یورش خود به ایران در سال 331 قبل از میلاد، آنرا به آتش کشید.تاریخ نگاران در مورد علت این آتش سوزی اتفاق رای ندارند. عده ای آنرا ناشی از یک حادثه غیر عمدی میدانند ولی برخی کینه توزی و انتقام گیری اسکندر را تلافی ویرانی شهر آتن بدست خشایار شاه علت واقعی این آتش سوزی مهیب میدانند. ازآنچه امروز از تخت جمشید بر جای مانده تنها می توان تصویر بسیار مبهمی از شکوه و عظمت کاخها در ذهن مجسم کرد. با این همه می توان به مدد یک نقشه تاریخی که جزئیات معماری ساختمان کاخها در آن آمده باشد و اندکی بهره از قوه تخیل، به اهمیت و بزرگی این کاخها پی برد. نکته ای که سخت غیر قابل باور می نماید این واقعیت است که این مجموعه عظیم و ارزشمند هزاران سال زیر خاک مدفون بوده تا اینکه در اواخر دهه1310خورشیدی کشف شد. چیزی که در نگاه اول در تخت جمشید نظر بیننده را به خود جلب می کند، کتیبه ها و سنگ نبشته های گذر خشایارشاه است که به زبان عیلامی و دیگر زبانهای باستانی تحریر شده است. از این گذر به مجموعه کاخهای آپادانا می رسیم، جائی که در آن پادشاهان بار میدادند و مراسم و جشنهای دولتی در آن برگذار می شد. امروزه مقادیر عمده ای طلا و جواهرات در این کاخها وجود داشته که بدیهی است در جریان تهاجم اسکندر به غارت رفته باشد. تعداد محدودی از این جواهرات در موزه ملی ایران نگهداری می شود. بزرگترین کاخ در مجموعه تخت جمشید کاخ مشهور به \"صد ستون\" است که احتمالا یکی از بزرگترین آثار معماری دوره هخامنشیان بوده و داریوش اول از آن به عنوان سالن بارعام خود استفاده می کرده است. تخت جمشید در 57 کیلومتری شیراز در جاده اصفهان و شیراز واقع شده است. تخت جمشید تنها یک مجموعه ی معماری نیست ، بلکه آینه ای است که در آن علم و فن و هنر واعتقادات ایرانیان کهن انعکاس یافته است . تخت جمشید یک مدرسه است ، یک کتاب ، یک روایتگر پیر . می توان گفت که تخت جمشید اولین سازمان ملل واقعی د نیا بوده است. بنای تخت جمشید در حدود سال 518 پیش از میلاد به فرمان داریوش هخامنشی آغاز شد . کار ساختن بناهای تخت جمشید در زمان داریوش اول (522 تا 486 ق . م ) آغاز و تا زمان اردشیر سوم ( 359 تا 338 ق . م ) در مساحتی به وسعت 13 هکتارساخته و ادامه یافت .مصالح به کار رفته در بنای تخت جمشید عبارت بوده از : سنگ ، خشت و گل ، آجر ، گچ ، چوب ، آهن ، فلزات گرانبها ( طلا - نقره - مس ) عاج ، لا جورد ، عقیق و...... دیوارهای تخت جمشید در برخی جاها به ضخامت 5/5 متر بوده و قطعه سنگهای به کار رفته به وزن بیش از 45 تن میرسیده. تخت جمشید دارای سیستم حرارتی و تهویه بوده ، که فضاهای داخل آن را در زمستان گرم ودر تابستان خنک و معتدل می کرده است . دشت سرسبز مرودشت ، سقفهای بسیار بلند و فضاهای وسیع ، درهای گشاده و پنجرههای متعد د هوای تخت جمشید را در تابستان معتدل وخنک می ساخته و در زمستان دیوارهای خشتی و لایه های گچ که یک عایق حرارتی تشکیل می داده ، پردههای ارغوانی بلند و ضخیم که مانع نفوذ سرما به درون فضاها وتالارها می شده ، پوشش سقف نیز چوبی بوده که این امر در گرم شدن محیط تاثیر به سزایی داشته است .ت تخت جمشید نیز دارای سیستم آب و فاضلاب بوده ، در تخت جمشید مجاری زیرزمینی آبرسانی و فاضلاب پیچ در پیچی کشف شده که به طول بیش از 2 کیلو متر می رسد . تخت جمشید نه یک شهر بوده و نه یک دژ و نه یک پرستشگاه ، تخت جمشید دو نقش جداگانه اما تا اندازه ای به هم پیوسته ایفا می کرده ، نخست اینکه چون در قلب امپراطوری قرار داشته گنج خانه ی مناسبی برای اندوختن ثروت روز افزون کشور بوده ، دوم اینکه جایگاه مناسب و با شکوهی برای برگذاری مراسم و جشنهایی بوده که در آن زمان برگزار می شده ( جشنهای مهرگان و اعیاد نوروز ) به نقل از مورخان در تخت جمشید بیش از 120000سکه ی طلا و نقره ، ظروف و مجسمه های بسیار ناب ، اثاث گرانقیمت ، نیمکتهای زرین ، لباسها وفرشهای ارغوانی گرانبها و....نگهداری می شده که در نهایت با حمله ی اسکندر مقدونی همه ی این اشیاء یا به غارت رفت یا طعمه ی حریق شد . اسکندر وقتی که وارد تخت جمشید شد و این همه شکوه و ثروت دید دستور داد که هر چیز را که می توانند با خود ببرند و هر چیز را که نمی توانند نابود سازند . به نو شته ی مورخین با ستان ثروت تخت جمشید با 10000جفت اسب وقاطر و 5000 جفت شتر حمل و غارت شد . بعد از انتقال ثروت تخت جمشید اسکندردستورداد که تخت جمشید را به آتش بکشند.بگفته مورخین باستان تخت جمشید ۳ شبانه روز در آتش می سوخت وچهل شبانه روز از آن دود بر میخواست . یک نکته ی مهم : محققین به این نکته ی مهم رسیده اند که اگر نقشه ی امپراطوری هخامنشی را بنگریم و یک خط از شمال شرقی ترین نقطه ( سغد ) تا جنوب غربی ترین نقطه ( حبشه ) بکشیم و یک خط از شمال غربی ترین نقطه ( یونان ) تا جنوب شرقی ترین نقطه ( هند ) به صورت ضربد ر بکشیم مرکز تقاطع این دو خط محل ساخت تخت جمشید می شود ، که این خود جای تامل و اند یشیدن دارد. بر فراز تپه سنگي كوه رحمت در جلگه مرودشت در فاصله 45 كيلومتري شمال شرقي شهر شيراز ويرانه هاي به جامانده از كاخ تخت جمشيد نمايان است. بناي تخت جمشيد يكي از عظيم ترين ، باشكوه ترين و زيباترين مجموعه هاي تاريخي ايران و جهان است. اين بناي مجلل به فرمان داريوش اول ( در 520 ق.م. ) شكل گرفت. وي مي خواست پايتختي در كشور خويش احداث كند كه همتا نداشته باشد. به همين دليل جلگه وسيع مرودشت رادر مركز خاك \" پارس \" واقع شده بود و پيشينه تاريخي بس كهن داشت انتخاب كرد وبر دامنه صخره كوه رحمت بناي تخت جمشيد را بنيان نهاد . تخت جمشيد نه شهر بود و نه دژ، جايگاه با شكوهي براي برگزاري مراسم بزرگي بود كه شاه ايران سران كشور و نمايندگان 28 كشور متبوع را در بارعام به حضور مي پذيرفت. طرح اصلي ساختمان تخت جمشيد دردوران فرمانروايي داريوش بزرگ ريخته شد. از همان نخست تعداد و محل كاخ ها، عمارت ها و كاربردهاي جداگانه هر يك معين ومشخص شد. براي برپايي اين بنا از سه نوع مصالح ساختماني عمده ( چوب، خشت هاي خام و پخته و سنگ هاي آهكي محلي ) استفاده شده است. چوب هايي كه در محل تهيه مي شد با ذوق و سليقه طراحان و معماران سازگار نبود وناگزير بودند چوب هاي در خور كاخ هاي تخت جمشيد را از دور دست ها حمل كنند. براي مثال،تيرهاي زير از چوب درخت سدر بوده كه در آن زمان فقط در لبنان مي روييده است. خشت هاي گلي در ساختن ديوارها و روپوش سقف ها به كار مي رفت كه دوام چنداني نداشت. اين خشت را باران مي شست و با بر اثر زمين لرزه فرو مي ريخت. سنگ هاي كوه رحمت براي سنگتراشان و معماران جمشيد از هر جهت مناسب بود. اين سنگ هاي آهكي بسيار سخت و محكم اند و رنگ هاي طبيعي گوناگون سفيد، كهربايي، دودي و سياه دارند كه خوب تراشيده مي شوند. به ويژه نوع سياه آن كه بر اثر صيقل به شكل مرمر در مي آيد. بسياري از قطعه سنگ ها را گيرهاي آهني به نام \" دم چلچله \" به هم متصل كرده اند. در حد فاصل سنگ ها از ملات استفاده نشده است. ديوارها را با آجر لعابدار و كف اتاق ها را با گچكاري مي پوشاندند. روي درها با قطعات زر وسيم آراسته شده بود. پرده هاي بزرگ رنگي بر زيبايي درون و برون كاخ ها مي افزود. فرش هاي نفيس كف اتاق ها چشمان را خيره مي كرد. عملا امكان نداشت كه ساختمان تخت جمشيد در دوران شاهي داريوش بزرگ به پايان برسد. كار ساخت اين بناي عظيم در طول حكومت پسر او خشايار شا اول و نوه اش اردشير اول ادامه يافت. بدين تربيت ساخت بنا نزديك به 200 سال طول كشيد. بر اساس نظر تاريخ نگاران اين بنا حدود 200 سال آباد و مورد استفاده شاهان بوده است تااين كه در پي حمله اسكند مقدوني به ايران ( 330 ق.م . ) به دست وي در آتش سوخت و از آن پس متروك شد. وسعت كليه ساختمان هاي تخت جمشيد حدود 135000 متر مربع ارتفاع كف ساختمان هاي آن از دشت از 8 تا 18 متر است. از تمامي آنچه روزگاري تخت جمشيد ناميده مي شد امروز ظاهرا\" چيزي بيش از چند ستون و پلكان و سردر ويران شده باقي نمانده است. شگفت اين همين ويرانه ها نيز پس از گذشت دو هزار وپانصد سال همچنان هنر شكوهمند و معماري بي همتاي هخامنشيان را نشان مي دهند. براي درك اهميت اين خرابه ها بايد به رمز هنر و معماري هخامنشي پي برد. هخامنشيان در ساخت تخت جمشيد از منابع گوناگوني الهام گرفتند. پارس ها دست كم با دو فرهنگ غني، اوراتو در شمال و ايلام در جنوب ،آشنا بودند و از آنها براي ريختن شالوده محكم فكري در هنر معماري بهره گرفتند. هخامنشيان در لشكر كشي به مصر، بابل،ليدي و اروپا، با انديشه هاي ديگري در زمينه معماري آشنا شدند و با به دست آوردن ثروت سرشار ، هنرمندان و سنگتراشان و معماران برجسته را در گسترش و زيبا سازي تخت جمشيد به خدمت گرفتند. شايد اولين بار در تاريخ بشر بود كه ذوق سرشار ، ثروت بي كران و اراده استوار در يك نقطه از جهان به هم رسيدند تا چيزي آفريده شود كه هنر شناسان و تاريخ نكاران آن را هنر و معماري هخامنشي بخوانند .
- 11 پاسخ
-
- 9
-
- فرهنگ
- مرودشت وفارس
- (و 10 مورد دیگر)
-
درتبیین عوامل به وجود آورنده تمدنها، پیچیدگی های عمیقی وجود دارد تا آن جا كه در تعیین جایگاه علتها و معلول تفاوت گسترده آرا به چشم می خورد. با این حال سیری در مجموعه نظریات متفكران اسلامی درباره تمدن ها و فرهنگ اسلامی روشن كننده این واقعیت و نقطه مشترك است كه خدا محوری و وحی (ونه انسان مداری ) اساس و بنیاد تمدن اسلامی است و دین، همه مظاهر تمدن و فرهنگ را در بر می گیرد. واقعیت این است كه پایه و اساس همه علوم و فنون به ویژه فلسفه و علوم عقلی كه پدر همه علوم به شمار می رود، مذهبها بوده اند و این مسأله ای است كه اسناد تاریخی هم آن را تایید می كند. برخی از متفكران اسلامی در بحث از تمدن اسلامی، تمایز چندانی میان تمدن و فرهنگ قائل نشده اند و گاه آن ها رابه صورت مترادف به كار برده اند، كه با همین فرض، اركان فرهنگ و تمدن اسلامی را می توان به شرح زیر بر شمرد: خداشناسی : نخستین شالوده فرهنگ اسلامی " خداشناسی " است و با این امتیاز در تمام ذرات جهان هستی ارتباط محكم و ناگسستنی قائل است و فرد و اجتماع را با پروردگار عالم مربوط می سازد. فرهنگ اسلامی براساس ایمان به خدای یگانه استوار است و جهان را با همه خصوصیات و پدیده هایش بنده گوش به فرمان قانون " علت و معلول " و " مشیت پروردگار " می داند، مشیتی كه همه موجودات را زیر بال رحمت خود گرفته و هیچ گاه مانع از ارتباط و تأثیر علت در معلول نمی باشد .قرآن مجید نیز می فرماید "خداوند زندگی ملتی را تغییر نمی دهد ،مگر اینكه خود آنها وضع خود را تغییر دهند." (رعد 13). جاودانگی فرهنگ اسلامی : بدون تردید هنگامی كه كشش فرهنگ اسلامی تا مرحله جهان آفرینش و ارتباط آن با پروردگار وسعت داشته باشد، دامنه آن به جاودانگی منتهی خواهد شد و با این وصف، فرهنگی است با ثبات و جاویدان و گردبادهای امتیاز ثبات و جاودانگی فرهنگ اسلامی در تمام جوانب مذهب، در عقاید و احكام و اخلاق پرتوافكنده و درتحقق اهداف رسالت جهانی پیامبر اسلام (ص ) نقش اساسی را ایفا می كند تا آن جا كه سبب اطمینان قلب و آرامش روح، تقویت اراده و ارضای عواطف نامحدود انسان می گردد و او را به پیروزی و موفقیت ،... تشویق می كند. جامع الاشرف بودن : این فرهنگ دارای وسعت بی اندازه و به هم پیوستگی خاصی است و در تمام قسمتها دارای مبنای قانونی است و از یك مبدا و یك طرز فكر سرچشمه می گیرد، در نتیجه به طور طبیعی همه جنبه های آن با یكدیگر هماهنگ است و نمی تواند همه جانبه نبوده و قدرت برتركیب و تألیف نداشته باشد. سازندگی و تحرك : انسان بنا به مشیت الهی دارای مقام "جانشین پروردگار " در روی زمین می باشد و كاملا" مشخص است كه تحقق این مقام در خارج باید همراه با آزادی كامل باشد ،پس رسیدن به این رتبه بلند انسانی و تصرف در طبیعت، و تسخیر نیروهای آن در صورت شناسایی علل امكان دارد و هرگامی در راه معرفت حقایق و اكتشاف قوانین طبیعت ـ درهر مرتبه و مرحله ای كه باشد ـ گامی است به سوی هدف مقدسی كه برای انسان آماده گردیده و تحقیقی است در راه به دست آوردن درجه نهایی كمال، كه انسان برای آن خلق شده و بالاخره انجام وظیفه ای است كه سازمان هستی، كلید آن را به گردن انسان نهاده و خداوند پیمودن این راه را از طریق اسباب سه گانه: فطرت ،دعوت انبیا و مصایب و بلاها، تا رسیدن به كمال مقصود به انسان امر فرموده است. فرهنگ اسلامی فرهنگی است متحرك و سازنده و دائما" انسان را در راه پیشرفت در همه زمینه های گوناگون به طور عقلی تشویق می كند و هر اكتشاف جدید و شناسایی، رمزی از اسرار طبیعت را جزء هدف خلقت انسان و كمال او می شناسد و این امر را راهی به سوی شناسایی پروردگار شناخته و سیر در این راه را به عنوان یك عبادت و نزدیكی به خدا و كمال انسانی لازم می شمرد. وحدت و یكپارچگی : این امتیاز كه از امتیازهای مهم فرهنگ اسلامی می باشد، به این معناست كه هر كوشش فرهنگی كه در هریك از جنبه ها تحقق پذیرد، باید با سایر كوششها، هماهنگ و یكنواخت باشد تا آنجا كه گوش انسان ،آهنگ جهان هستی را بنوازد، آهنگی كه با تسبیح تمام موجودات عالم همراه و هماهنگ است . مروری بر سیر تحولات تمدنها در طول تاریخ نشان می دهد كه انبیا در هسته مركزی بسیاری از تمدنهای بشری جای دارند .ادیان، همواره توانسته اند به عنوان مركز اصلی برای پویایی سه مؤلفه (نظام پویایی ارزشی، علم و قدرت سیاسی ) عمل كنند. این سه مولفه در واقع تپش و پویایی خود را از دین ـ كه در كانون آن قرار داشته و مجموعه نظام تمدنی را پویا و فعال نگه می دارد ـ بهره می برد. بنابراین باید معنی " تمدن نور " را در تغییر كلیه عناصر نظام فكری جامعه و روابط سازنده آن شناسایی نمود. به بیان دیگر ما به دنبال تمدنی هستیم كه صورت عینی قرآن باشد، قرآن یك صورت كتبی دارد كه نازل شده است و یك صورت عینی دارد و آن هنگامی است كه كلمه " الله " معنای تحقق اجتماعی پیدا كند. بشر با تكامل مادی نمی تواند تمایلات گوناگون اجتماعی را به وحدت برساند. یكپارچه سازی جامعه جز برپایه نظام خلافت الهی مبتنی بر پیدایش یك محور حقیقی كه محور پرستش است نمی تواند تحقق یابد.
-
اوگوست كنت (Auguste Comte) یک فيلسوف پوزيتيويست Positivist فرانسويست كه واژه "جامعه شناسي Sociology" از يادگارهاي اوست وي كه پنجم سپتامبر 1857 در 59 سالگي درگذشت چند كتاب از جمله "مسير فلسفه مثبت گرايي" را نوشت و به انتشار افكار "سن سيمون "مبتكر نوعي سوسياليسم كمك فراوان كرد. هدف اجتماعي ”اوگوست كنت“ پايه ريزي جامعه اي بزرگ و فراگير بود كه در آن افراد و ملل در هماهنگي و همبستگي كامل باشند و راحت و آسوده زندگي كنند. وي در كتاب "مسير فلسفه مثبت گرايي" مراحل تحولات اجتماعي را به تفصيل شرح داده است. به نظر اوگوست كنت، تمدن چيزي جز رعايت حقوق انسان نيست؛ از جمله حق زيستن، حق آزاد بودن (ازجمله آزادي بيان، ابراز عقيده و نظر و ...)، حق فعاليت و كسب و كار (انتخاب حرفه)، حق كسب مقامات ملي بر پايه شايستگي، حق انتخاب كردن و انتخاب شدن، حق زندگاني در وطن خود، حق داشتن كشوري مستقل و حاكم بر خود (حاكميت ملي)، حق داشتن امنيت و مراجعه به دستگاه قضايي عادل و منصف در صورت نقض اين حق و حقوق ديگر و .... به باور «اوگوست كنت»، اگر حقوق بشر (حقوقي كه لاينفك از او بايد باشد) به طور كامل رعايت شود؛ جنگ و ستيز، اجحاف و ظلم، كينه و خصومت هم از جهان رخت بر خواهد بست. iranianshistoryonthisday
-
- 1
-
- sociology auguste comte
- اوگوست كنت
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :