رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'انیشتن سر سفره هفت سین دکتر حسابی'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. با درود انیشتن سر سفره هفت سین دکتر حسابی در زمان تدريس در دانشگاه پرينستون دکتر حسابی تصميم می گيرند سفره ی هفت سينی براي انيشتين و جمعی از بزرگترين دانشمندان دنيا از جمله "بور"، "فرمی"، "شوريندگر" و "ديراگ" و ديگر استادان دانشگاه بچينند و ايشان را برای سال نو دعوت کنند. آقای دکتر خودشان کارتهای دعوت را طراحی می کنند و حاشيه ی آن را با گل های نيلوفر که زير ستون های تخت جمشيد هست تزئين می کنند و منشا و مفهوم اين گلها را هم توضيح مي دهند. چون مي دانستند وقتي ريشه مشخص شود برای طرف مقابل دلدادگی ايجاد می کند. دکتر می گفت: " براي همه کارت دعوت فرستادم و چون مي دانستم انيشتين بدون ويالونش جایی نمی رود تاکيد کردم که سازش را هم با خود بياورد. همه سر وقت آمدند اما انيشتين 20دقيقه ديرتر آمد و گفت چون خواهرم را خيلی دوست دارم خواستم او هم جشن سال نو ايرانيان را ببيند. من فورا يک شمع به شمع های روشن اضافه کردم و برای انيشتين توضيح دادم که ما در آغاز سال نو به تعداد اعضای خانواده شمع روشن می کنيم و اين شمع را هم برای خواهر شما اضافه کردم. به هر حال بعد از يک سری صحبت های عمومی انيشتين از من خواست که با دميدن و خاموش کردن شمع ها جشن را شروع کنم. من در پاسخ او گفتم : ايرانی ها در طول تمدن 10هزار ساله شان حرمت نور و روشنایی را نگه داشته اند و از آن پاسداری کرده اند. برای ما ايرانی ها شمع نماد زندگيست و ما معتقديم که زندگی در دست خداست و تنها او می تواند اين شعله را خاموش کند يا روشن نگه دارد." آقای دکتر می خواست اتصال به اين تمدن را حفظ کند و می گفت بعدها انيشتين به من گفت: " وقتی برمی گشتيم به خواهرم گفتم حالا می فهمم معنی يک تمدن 10هزارساله چيست. ما برای کريسمس به جنگل می رويم درخت قطع می کنيم و بعد با گلهای مصنوعی آن را زينت می دهيم اما وقتی از جشن سال نو ايرانی ها برمی گرديم همه درختها سبزند و در کنار خيابان گل و سبزه روييده است." بالاخره آقای دکتر جشن نوروز را با خواندن دعای تحويل سال آغاز مي کنند و بعد اين دعا را تحليل و تفسير می کنند. به گفته ی ايشان همه در آن جلسه از معانی اين دعا و معانی ارزشمندی که در تعاليم مذهبي ماست شگفت زده شده بودند. بعد با شيريني هاي محلي از مهمانان پذيرايي مي کنند و کوک ويلون انيشتين را عوض مي کنند و يک آهنگ ايراني مي نوازند. همه از اين آوا متعجب مي شوند و از آقاي دکتر توضيح مي خواهند. ايشان مي گويند موسيقي ايراني يک فلسفه، يک طرز تفکر و بيان اميد و آرزوست. انيشتين از آقاي دکتر مي خواهند که قطعه ي ديگري بنوازند. پس از پايان اين قطعه که عمدأ بلندتر انتخاب شده بود انيشتين که چشمهايش را بسته بود چشم هايش را باز کرد و گفت" دقيقا من هم همين را برداشت کردم و بعد بلند شد تا سفره هفت سين را ببيند. آقاي دکتر تمام وسايل آزمايشگاه فيزيک را که نام آنها با "س" شروع مي شد توي سفره چيده بود و يک تکه چمن هم از باغبان دانشگاه پرينستون گرفته بود. بعد توضيح مي دهد که اين در واقع هفت چين يعني 7 انتخاب بوده است. تنها سبزه با "س" شروع مي شود به نشانه ي رويش. ماهي با "م" به نشانه ي جنبش، آينه با "آ" به نشانه ي يکرنگي، شمع با "ش" به نشانه ي فروغ زندگي و ... همه متعجب مي شوند و انيشتين مي گويد آداب و سنن شما چه چيزهايي را از دوستي، احترام و حقوق بشر و حفظ محيط زيست به شما ياد مي دهد. آن هم در زماني که دنيا هنوز اين حرفها را نمي زد و نخبگاني مثل انيشتين، بور، فرمي و ديراک اين مفاهيم عميق را درک مي کردند. بعد يک کاسه آب روي ميز گذاشته بودند و يک نارنج داخل آب قرار داده بودند. آقاي دکتر براي مهمانان توضيح مي دهند که اين کاسه 10هزارسال قدمت دارد. آب نشانه ي فضاست و نارنج نشانه ي کره ي زمين است و اين بيانگر تعليق کره زمين در فضاست. انيشتين رنگش مي پرد عقب عقب مي رود و روي صندلي مي افتد و حالش بد مي شود. از او مي پرسند که چه اتفاقي افتاده؟ مي گويد : "ما در مملکت خودمان 200 سال پيش دانشمندي داشتيم که وقتي اين حرف را زد کليسا او را به مرگ محکوم کرد اما شما از 10هزار سال پيش اين مطلب را به زيبايي به فرزندانتان آموزش مي دهيد. علم شما کجا و علم ما کجا؟!" خيلي جالب است که آدم به بهانه ي نوروز، فرهنگ و اعتبار ملي خودش را به جهانيان معرفي کند. خاطرات مهندس ايرج حسابی برگرفته از : اینترنت
×
×
  • اضافه کردن...