رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'اسم اعظم'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. masi eng

    اسم اعظم، کلمه، لوگوس

    اسم اعظم، لوگوس، کلمه. این ها همه اسم هایی است که به یک مفهوم اشاره دارد. قرآن: کلمة الله هی العلیا...کلمه خدا بالاست. انجیل: اول کلمه بود و کلمه پیش خدا بود و کلمه خدا بود. اندیشه و نوری که از عقل کل صادر می شود تا تمام جهان شکل بگیرد. پرتوی از آن بر نیستی می تابد و گستره جهان را در آتشی عظیم فرو می برد و داستان آفرینش آغاز میشود. آتش های جاودان ، که هیراکلیتوس با بیان لوگوس خود به آن می پردازند ، تمام جاودانگی خویش را وامدار این عقل جاودانی یا همان لوگوس بی انتها و مطلق اند. شاید تفسیر مسیحیت اشتباه بود که عیسی(ع) را کلمه دانست – که بسیاری از فلاسفه مسیحیت نیز به آن پرداختند- اما اصل این مطلب روشن کننده سر وجود آگاهی و در یک کلمه مفهوم "علیم" بودن خداوند است. آیا زمانی بود که خدا ازوجود ما ناآگاه باشد. آیا علم و اندیشه جهان روزگاری از خداوند پنهان بود. اصلا آیا تناوب زمانی بین وجود خدا و جهان می توان قائل شد. نه...کلمه خدا بالاست و اول کلمه بود و کلمه خدا بود... و در آخر عطار، نماینده عرفان اسلامی که چنین می سراید: سبحان قادری که در آیینه وجود / بنگاشت از دو حرف، دو گیتی کما یشاء چون برکشید آینه ی کل کائنات / عرش آفرید، ثم علی العرش استوی بر عرش ذره ذره خداوند مستوی ست / چه ذره ای در اسفل و چه عرش درعلا در جنب حق نه ذره بود ظاهر و نه عرش / وانجا که اوست جای نیابی ز هیچ جا چون هیچ جای نیست که او نیست، جمله اوست / چون جمله اوست کیستی آخر تو بینوا تو نیستی و بسته ی پندار هستیی / پندار هستی تو ، تو را کرد مبتلا...
×
×
  • اضافه کردن...