اسم اعظم، لوگوس، کلمه.
این ها همه اسم هایی است که به یک مفهوم اشاره دارد.
قرآن: کلمة الله هی العلیا...کلمه خدا بالاست.
انجیل: اول کلمه بود و کلمه پیش خدا بود و کلمه خدا بود.
اندیشه و نوری که از عقل کل صادر می شود تا تمام جهان شکل بگیرد. پرتوی از آن بر نیستی می تابد و گستره جهان را در آتشی عظیم فرو می برد و داستان آفرینش آغاز میشود. آتش های جاودان ، که هیراکلیتوس با بیان لوگوس خود به آن می پردازند ، تمام جاودانگی خویش را وامدار این عقل جاودانی یا همان لوگوس بی انتها و مطلق اند.
شاید تفسیر مسیحیت اشتباه بود که عیسی(ع) را کلمه دانست – که بسیاری از فلاسفه مسیحیت نیز به آن پرداختند- اما اصل این مطلب روشن کننده سر وجود آگاهی و در یک کلمه مفهوم "علیم" بودن خداوند است.
آیا زمانی بود که خدا ازوجود ما ناآگاه باشد. آیا علم و اندیشه جهان روزگاری از خداوند پنهان بود. اصلا آیا تناوب زمانی بین وجود خدا و جهان می توان قائل شد. نه...کلمه خدا بالاست و اول کلمه بود و کلمه خدا بود...
و در آخر عطار، نماینده عرفان اسلامی که چنین می سراید:
سبحان قادری که در آیینه وجود / بنگاشت از دو حرف، دو گیتی کما یشاء
چون برکشید آینه ی کل کائنات / عرش آفرید، ثم علی العرش استوی
بر عرش ذره ذره خداوند مستوی ست / چه ذره ای در اسفل و چه عرش درعلا
در جنب حق نه ذره بود ظاهر و نه عرش / وانجا که اوست جای نیابی ز هیچ جا
چون هیچ جای نیست که او نیست، جمله اوست / چون جمله اوست کیستی آخر تو بینوا
تو نیستی و بسته ی پندار هستیی / پندار هستی تو ، تو را کرد مبتلا...