رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'اسطوره های ایرانی'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. چکیده: در اوستا کوی اوسن یا کیکاووس، بزرگ ترین و پرشکوه ترین شهریار کیانی است. او دارای فرّه کیانی است؛ موهبتی که به وی امتیازات ویژه ای می بخشد. یکی از این امتیازات آسمان پیمایی و هم صحبتی او با اهورامزدا است، ولی مرور زمان، اسطوره کیکاووس را همانند بسیاری از اساطیر دیگر دستخوش دگرگونی کرده است. او از بارگاه بلندمرتبه اش سقوط کرده و تبدیل به شاه بی خردی می شود که حتی باعث مرگ فرزند خود– سیاووش– نیز می گردد و دلیل آسمان پیمایی اش نیز، حمله به جایگاه خداوند و آرزوی تسلط برآسمان تلقی می شود. در این پژوهش تلاش شده است با بررسی چهره اسطوره ای کیکاووس، دلیل اولیه داستان آسمان پیمایی او و همچنین سبب دگرگونی این روایت مشخص شود. سپس با توجه به اصل اسطوره، ضمن جابه جایی بیت هایی از داستان کیکاووس در شاهنامه، ساختار اولیه و اصلی داستان مشخص شود. مشخصات مقاله:مقاله در 33 صفحه به قلم دکترمعصومه باقري(استادیار فرهنگ و زبانهاي باستانی دانشگاه شهید باهنر کرمان)،سحر رستگاري نژاد (کارشناس ارشد فرهنگ و زبانهاي باستانی دانشگاه شهید باهنر کرمان).منبع:ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال دهم تابستان 1393 شماره 35.ensani.ir نکته ای در ساختار داستان آسمان پیمایی کیکاووس.pdf
  2. [TABLE=width: 95%, align: right] [TR] [TD][/TD] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD=colspan: 2]چرخۀ آب و پيدايش درياي فارس از منظر متون اسطوره اي [/TD] [/TR] [TR] [TD=colspan: 2] چکیده : [/TD] [/TR] [TR] [TD=colspan: 2]يكي از كهن ترين انديشه هاي نهفته در اسطوره هاي بشر، اسطورۀ پيدايش طبيعت و پديده هاي آن است. اين مسئله در متون اسطوره اي ايرانيان نيز نمود چشمگيري دارد. يكي از اين عناصر كه بسيار مورد توجه بوده است، چگونگي آفرينش آب و در نتيجه، نحوۀ به وجود آمدن درياها و خويشكاري مربوط به آن هاست. پاره اي از نا مگذاري هاي پيشينيان بر مكان ها و پديده هاي مختلفِ طبيعي را مي توان با نام و جايگاه امروزيِ آن ها تطبيق داد. بر اين اساس مي توان پوئتيك را با توجه به توصيفاتي كه متون اسطوره اي از چگونگي به وجود آمدن، موقعيت و نحوۀ قرار گرفتن آن ارائه داده اند، همان دريايي دانست كه امروزه آن را مي شناسيم. در اين پژوهش نام گذاري، چگونگي پيدايش، شكل و خويشكاري درياي « درياي فارس » يا « خليج فارس » به عنوان فارس را از منظر مهم ترين متون اسطوره اي ايراني بررسي مي كنيم. مشخصات مقاله:مقاله در 4 صحه به قلم علي توسلي (کارﺷﻨﺎس ارﺷﺪ زﺑﺎن و ادﺑﯿﺎت ﻓﺎرﺳﯽ داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻬﺮان) موسي دامن كش (داﻧﺸﺠﻮی دﮐﺘﺮی زﺑﺎن و ادﺑﯿﺎت ﻓﺎرﺳﯽ داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻬﺮان). ادبيات ،شماره پياپي 200، ،سال هفدهم،، شماره در سال 8، خرداد، 1393، صفحه 22-25 [/TD] [/TR] [/TABLE] چرخۀ آب و پيدايش درياي فارس از منظر متون اسطوره اي.PDF
  3. sam arch

    جمشید و سیمرغ

    گوشه ای از مقاله: از پژوهش هایی که در ایران داشتم،به این نتیجه رسیده ام که سیمرغ،وارونه پنداشتی که امروزه همه مردم و ایران شناسان به ویزه از او دارند،افسانه ای و ساختگی نیست،بلکه نخستین"زنخدا و مادر خدای فرهنگ ایرانی است.فرهنگ ایران،استوار بر آرمان هایی است که در آیین سیمرغی پیدایش یافته و پرورده شده است.و بی شناخت این دوره مادری در فرهنگ ایران،نمی توان فرهنگ و تاریخ و تفکرات سیاسی مردمی را دریافت.بیشناخت این دوره مادری،ما ریشه فرهنگ خود را قطع می کنیم.و جمشید،پیوند تنگاتنگ با همین زن خدا و مادر خدا دارد.و جشن نوروز که در شاهنامه،جشن پیروزی خواست و خرد جمشیدی،بر همه تنگناهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسیست،با درک این پیوند سیمرغ با جمشید ممکن می گردد.در این جا در آغاز،مسئله را طوری طرح می کنیم،که رابطه خواننده با آن،بسیار آسان گردد. مشخصات مقاله:مقاله در 27 صفحه. جمشید و سیمرغ.pdf
  4. sam arch

    پانته‌آ

    این تابلو اثر وینسنت لوپز هنرمند اسپانیایی قرن 18 می باشد در توصیف داستان پانته آ معنای لغوی پانته‌آ(Panteha) در لغت‌نامه دهخدا به صورت پان‌ته‌آ نوشته شده‌است. پانته‌آ بانوی زیبایی از اهل شوش بود و به اسارت کوروش کبیر در آمد و بعد از ماجراهایی کوروش او را به شوهرش آبراداتاس رساند و آبراداتاس هم در راه کوروش جان سپرد. کوروش آرامگاهی برای این زوج ـ پانته‌آ و آبراداتاس ـ بنا نهاد که گفته می‌شود بقایای آن هنوز در عراق باقیست.[۱] داستان هنگامی که مادها پیروزمندانه از جنگ شوش برگشتند، غنائمی با خود آورده بودند که بعضی از آنها را برای پیشکش به کورش بزرگ عرضه می کردند. در میان غنائم زنی بود بسیار زیبا و به قولی زیباترین زن شوش که او را پانته آ می نامیدند و همسرش به نام « آبراداتاس» برای مأموریتی از جانب شاه خویش رفته بود . چون وصف زیبایی پانته آ را به کورش گفتند ، کورش درست ندانست که زنی شوهردار را از همسرش بگیرد. مادی ها اصرار داشتند که کوروش حداقل یک بار زن را ببیند تا شاید نظرش عوض شود و کوروش گفت:میترسم او را ببینم و عاشقش شوم و نتوانم او را به شوهرش بسپارم. پس او را تا باز آمدن همسرش به یکی از ندیمان که مردی به نام آراسپ بود سپرد اما آراسپ خود عاشق پانته آ شد و خواست از او کام بگیرد، پانته آ به ناچار از کورش کمک خواست. کوروش که مطلع شد آراسپ را سرزنش کرد و چون آراسپ مرد نجیبی بود و به شدت شرمنده شد و سپس از طرف کوروش به دنبال آبراداتاس رفت تا او را به سوی ایران فرا بخواند. هنگامی که آبرداتاس به ایران آمد و از موضوع با خبر شد، به پاس جوانمردی کوروش برخود لازم دید که در لشکر او خدمت کند. می گویند هنگامی که آبراداتاس به سمت میدان جنگ روان بود پانته آ دستان او را گرفت و در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بود گفت: «سوگند به عشقی که من به تو دارم و عشقی که تو به من داری... کوروش به واسطه جوانمردی که حق ما کرد اکنون حق دارد که ما را حق شناس ببیند. زمانی که اسیر او و از آن او شدم او نخواست که مرا برده خود بداند و نیز نخواست که مرا با شرایط شرم آوری آزاد کند بلکه مرا برای تو که ندیده بود حفظ کرد. مثل اینکه من زن برادر او باشم.» آبراداتاس در جنگ مورد اشاره کشته شد و پانته آ بر سر جنازه ی او رفت و شیون و زاری کرد. کوروش به ندیمان پانته آ سفارش کرد که مراقب باشند او باشند، اما پانته آ در یک لحظه از غفلت ندیمان استفاده کرد و خنجری که به همراه داشت را در سینه ی خود فرو کرد و در کنار جسد همسر به خاک افتاد و ندیمه نیز از ترس کورش و غفلتی که کرده بود، خود را کشت. هنگامی که خبر به کوروش رسید، بر سر جنازه ها آمد و... از این روی اگر در تصویر دقت کنید دو جنازه ی زن می بینید و یک مرد و باقی داستان که در تابلو مشخص است. [۲] پانویس 1.برگرفته از لغتنامه دهخدا 2.فواد فاروقی. پانته‌آ بانوی افسونگر شوش. انتشارات پر. ص.. (پ.ن:در تصویر ابتدایی پست، پیکر آبراداتاس و پانته آ و ندیمه در کنار هم دیده می شود که کوروش به سمت ان در حرکت است.)
×
×
  • اضافه کردن...