رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'استفاده از جبرانسازهاي پسيو و اکتيو'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. مقدمه ولتاژ توليد شده در شبکه هاي قدرت سه فاز متعادل، به صورت سينوسي با دامنه هاي برابر بوده و هر فاز با فاز ديگر 120 درجه الکتريکي اختلاف دارد. يک سيستم سه فاز را "نامتعادل" گويند، هرگاه دامنه و يا اختلاف زاويه ولتاژهاي فاز يا خط آن با هم نابرابر باشد. اصولاً عدم تعادل ولتاژ مسأله ايست که از طرف شرکت هاي توزيع انرژي الکتريکي کمتر مورد توجه قرار مي¬گيرد، چراکه اثرات منفي آن در کوتاه مدت آشکار نمي¬شود. بطور معمول بررسي کيفيت توان الکتريکي در سطح توزيع به پديده هايي از نوع کاهش ولتاژ ، افزايش ولتاژ ، اضافه ولتاژ ، افت ولتاژ ، ولتاژهاي ضربه ، صاعقه و وقفه ها (خروجها) محدود مي¬شود که خود اين پديده ها نيز مي¬توانند باعث ايجاد شرايط دشوار عدم تعادل شوند. هدف از اين مقاله بررسي عدم تعادل و اثرات آن در شبکه هاي فشار ضعيف (V400) توزيع است. بي شک کارآمدترين شيوه براي بررسي عدم تعادل، روش "مولفه هاي متقارن" است که اولين بار در سال 1918 توسط فورتسکيو مطرح شد. فورتسکيو در مقاله معروف خود ثابت کرد که، يک سيستم نامتعادل متشکل از n فيزور وابسته را مي توان به n سيستم متعادل مستقل موسوم به مؤلفه هاي متقارن تبديل کرد و براي دستيابي به اين منظور يک تبديل خطي نيز تعريف نمود. درابتداي مباحث اين مقاله و در بخش 2 براي اينکه ارزيابي درستي از عدم تعادل در دست داشته باشيم و به عبارتي بهتر، براي اينکه بتوان به مقياس استانداردي براي بيان کمي و کيفی اين پديده دست يافت، به بررسي تعاريف و استاندارد هاي ارايه شده از عدم تعادل پرداخته می شود. با اين کار عملاً عدم تعادل از يک تعريف کلي و عمومي (نابرابري دامنه و اختلاف فاز) به يک کميت قابل اندازه گيري تبديل مي شود. اين کار را با ذکر اين پرسش که "عدم تعادل چيست؟" آغاز شده, سپس به تجزيه و تحليل تعاريف و نقاط قوت و ضعف استانداردهاي بيان شده پرداخته است. در بخش 3 اين مقاله, پس از شناختي که در بخش هاي قبلي از عدم تعادل به دست آمده است به بررسي طبيعت عدم تعادل و عوامل به وجودآورنده آن و همچنين روش هاي کاهش آن پرداخته می شود. در بخش 4 نيز آثار عدم تعادل بر برخي تجهيزات و مصرف کنندگان شبکه الکتريکي بررسی می شود. البته واضح است که عدم تعادل نمي تواند براي يک سيستم مفيد باشد. در اين بخش به صورت مبسوط تري به بررسي عوارض عدم تعادل بر برخي تجهيزات مهم و حساس به عدم تعادل شبکه پرداخته مي شود. در بخش 5 نيز محدوده هاي مجاز عدم تعادل ولتاژ که توسط مؤسسات استاندارد معتبر بين المللي نظير NEMA و IEEE تعيين شده اند به صورت خلاصه ارايه مي شوند تا از حدود غيرقابل قبول و زيان ساز عدم تعادل نيز اطلاع حاصل شود.
×
×
  • اضافه کردن...