رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'آب زیرزمینی'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. .MohammadReza.

    زمين لغزش ها

    زمين لغزش (LandSlide) و ريزشهاي سنگي نمونه هايي از حركات توده اي زمين ميباشند و اصطلاحي عمومي براي حركت رو به پايين واحدهاي سنگي و رسوبي تحت تاثير نيروي گرانشي است.اين فرايند بر روي زمين هاي شيب دار عمل كرده و ممكن است باعث تخريب منازل و تاسيسات ، مسدود گشتن مسير جاده ها و رودها و.. شود و در بعضي مواقع كه حجم عملكرد آن عظيم باشد باعث ايجاد درياچه هايي نيز ميگردد. برخلاف پديده خزش در زمين لغزه ها، يك يا چند سطح شكستگي مجزا وجود دارد. سرعت زمين لغزشها نوعا در حدود يك متر در روز و در موارد خاص از زمين لغزشي كه داراي هواي حبس شده اند و در اثر زلزله بوجود آمده اند تا سيصد كيلومتر در ساعت ميرسد. از عواملي كه باعث ايجاد و فعال شدن اين پديده ميگردند ميتوان به وجود فرسايش شديد در مسير رودها و آبراهه ها ، شيب زياد واحدهاي رسوبي و سنگي و عدم اتصال محكم بين واحدها و سنگ بستر ، بارندگي شديد و افزايش آب بين منفذي در رسوبات آبرفتي و... ميباشد. همچنين در اثر فعاليتهاي انساني مانند خاكبرداري و ايجاد راهها ، بارگذاري ناشي از ساخت و ساز روي زمين هاي شيب دار و مستعد ، قطع درختان و پوشش گياهي منطقه، ورود آب ناشي از چاههاي فاضلاب ، استخرها وآبياري چمنزارها و... ميتواند باعث فعال شدن و تسريع اين پديده شود. بسياري از زمين لغزشها همچون زمين لغزش گراس ونتر در وايومينگ منشاء صرفا طبيعي دارند برخي نيز توسط زمين لرزه ها فعال ميشوند(Keefer1984 ) آقاي كيفر در سال 1993 دريافت كه احتمال وقوع زمين لغزشها ي تحت تاثير فعاليت هاي لرزه اي در شيبهاي تندي(با زاويه بيش از 25 درجه ) كه دست كم 150 متر ارتفاع داشته باشند و در پايين توسط جريانهاي فعالي قطع شده باشند بيشتر است. ◄ انواع زمين لغزش: زمين لغزش هاي انتقالي ( ‏Translational ) : در طول سطوح لايه بندي يا سطوح ضعيف ديگر موجود در سنگ لغزش انجام ميشود و تمام توده به موازات اين صفحه حركت ميكند. زمين لغزشهاي چرخشي ( Rotational ) : در رسوبات سطحي يا سنگ هاي هوازده گسترش مي يابند. از نظر منشاء ممكن است طبيعي بوده يا توسط انسان فعال شده باشند.(مانند ايجاد بريدگي هايي (ترانشه) در قاعده يك سراشيبي ناپايدار ). سطح شكستگي در برش عرضي تقريبا كماني شكل ميباشد.(در حالت سه بعدي ، قاشقي شكل است) در برخي مناطق ، وقوع يك زمين لغزش در قاعده يك تپه ميتواند سراشيبي روي تپه را بدون تكيه گاه سازد.بدين ترتيب ، ممكن است زمين لغزش ديگري رخ دهد. اين نوع واكنش زنجيره اي متشكل از شكستگي پلكاني با شيب رو به بالا را شكستگي پيش رونده يا زمين لغزش مركب مي نامند. تجربه نشان داده است كه شيب هاي 5/1 ( نسبت فاصله افقي) به 1 ( فاصله عمودي) عموما پايدارند بنابراين ميتوان شيب 5/1 به 1 را براي ساخت راهها و.. استاندارد دانست.شيب استاندارد براي بريدگي هاي سيلابي نظير كانالها بين 2:1 و 3:1 تغيير ميكند.(ترزاقي) بنا به تعريف انجمن زمين شناسي مهندسي(IAEG)، زمينلغزش عبارتست از جابجايي به سمت پايين توده اي از مواد بر روي يك شيب ◄ طبقه بندي زمين لغزش ها: در سال 1978 وارنز(Varnes) نوعي طبقه بندي را ارائه نمود که در عين سادگي، بر اساس ويژگي هايي استوار بود که پس از رويداد يک زمينلغزش نيز حفظ و با گذشت زمان کمتر دستخوش تغيير مي شد (جدول). بدين ترتيب اين طبقه بندي جديد قادر به دسته بندي زمينلغزش هاي قديمي تر نيز بود(Mathewson 1981). طبقه بندي وارنز بر دو مبنا استوار است: الف- نوع حرکت مواد ب- نوع مواد درگير در حرکت اين طبقه بندي تاکنون به عنوان ساده ترين و رايج ترين نوع دسته بندي زمينلغزش ها در سراسر دنيا به کار رفته است. دسته بندي زمينلغرش ها بر مبناي طبقه بندي وارنز(1978) ◄ عوامل وقوع زمين لغزشها: ۱ - شيب و ارتفاع دامنه: مهمترين عامل در حركت يك ذره بر روي يك سطح شيب دار نيروي گرانش است. نقش اين نيرو زماني آشكار مي گردد كه مولفه وزن به دو مؤلفه تجزيه گردد. وظيفه مؤلفه عمودي، نگاه داشتن جسم روي سطح شيب دار و عملكرد مؤلفه مماسي، بر هم زدن تعادل و حركت آن به سمت پايين است. بر اثر افزايش شيب و ارتفاع، نيروهاي رانشي افزايش مي يابند. اين نيروها ممكن است حاصل عوامل زير باشند: افرايش ارتفاع بر اثر خاكريزي: - كاهش ارتفاع بر اثر خاكبرداري - فرسايش يا قرار دادن سكو در پاي دامنه - تغيير شيب و ارتفاع بر اثر نيروهاي زمينساختي افزايش ارتفاع دامنه توسط خاكريزي به روي دامنه ها يا حفاري پاشنه آن و همچنين افزايش شيب دامنه كه ممكن است به طور طبيعي(فرسايش) يا مصنوعي(حفاري) ايجاد شود، بر ناپايداري مي افزايد. تغيير شيب و ارتفاع ممكن است بر اثر نيروهاي زمينساختي نيز حادث شود(معماريان 1377). ۲-ساخت و جنس زمين شناسي: ساخت هاي زمين شناختي نامناسب چون چين خوردگي و گسلش از عوامل ناپايداري دامنه هاست. اگر در يك توالي از سنگ هاي رسوبي شيب دار، لايه ها به سمت داخل شيب داشته باشند، دامنه پايدارتر از حالتي است كه شيب لايه‌ها به سمت خارج دامنه است. درحالت اول، گسيختگي احتمالي با توجه به مقاومت سنگ، يكپارچه انجام مي شود. در واقع در اين حالت جنس سنگ نقش مؤثري در پايداري دامنه دارد. در صورتي كه در حالت دوم، عامل موثر در ناپايداري، مقاومت برشي سطوح لايه بندي يا گسيختگي‌هاست و مقاومت سنگ يكپارچه در آن نقشي ندارد. در مورد تائيد جنس زمين شناسي نيز بايد گفت كه برخي مواد استعداد بيشتري براي ناپايدارسازي دامنه دارند. واحدهاي مستعد لغزش عبارتند از رسوبات كواترنري، كولويم، خاك هاي برجا، لس ها و سنگهايي چون شيل و مارن. همچنين وجود يك لايه رسي در هر شرايطي عامل ناپايداري است(معماريان1377). ۳- آب و هوا: نحوه تاثير شرايط اقليمي در وقوع زمينلغزش ها را مي توان به صورت‌هاي زير در نظر گرفت(آشتياني و همكاران 1373). ۴- بارش باران: بارش باران به صورت مداوم و طولاني يا كوتاه مدت و شديد، مهمترين عامل اقليمي ايجاد كننده زمينلغزش‌هاست. تاثير اين عامل را مي توان در مناطق و موقعيت هاي مختلف به شكل هاي زير در نظر گرفت: 1- زمينلغزش هاي ناشي از بارندگي هاي شديد در مناطق مرطوب؛ مثل زمينلغزش هاي ناشي از بارندگي هاي شديد در زاگرس 2- زمينلغزش هاي ناشي از بارندگي هاي شديد در مناطق خشك؛ وقوع اين زمينلغزش‌ها هنگام بارندگي‌هاي استثنايي قابل انتظار است. 3- زمينلغزش هاي ناشي از بارندگي هاي مداوم در مناطق مرطوب؛ مثل زمينلغزش هاي سال 72 در نقاط مختلف گيلان و مازندران. 4- در بعضي مناطق با بارندگي كم، وجود جريان آب زيرزميني در مناطق دوردست از طريق درزه ها، گسل‌ها و سطوح لايه‌بندي و جذب آنها در لايه هاي بالاي جريان آب زيرزميني، ايجاد ناپايداري مي كند. نمونه هاي اين نوع گسيختگي در مجاورت چشمه هاي كارستيك در زاگرس وجود دارند. 5- عمل رودخانه ها در مواقع سيلابي كه از طريق فرسايش پيچه شيب ها موجب ناپايداري كناره هاي خود مي شوند ◄ 5- درجه حرارت و تغييرات آن: 1- عمل گوه اي يخبندان در داخل توده سنگ ها در مناطق بسيار سرد كوهستاني كه موجب سقوط سنگ ها مي شود. 2- يخبندان و ذوب بهاري كه موجب خزش هاي سطحي در پوشش خاكي زمين هاي شيب‌دار مي‌شود. اين پديده در مناطق با درجه حرارت پائين و عمق نفوذ يخبندان زياد، اهميت بيشتري دارد. 3- وجود نهشته هاي سوليفلوكسيون، كه در نهشه هاي زمين شناسي موجود كشور به آنها اشاره شده است. در اينجا بايد به اثرات كلي هوازدگي ناشي از عوامل اقليمي بارش و تغييرات درجه حرارت اشاره نمود. اين اثرات به شكل هوازدگي و خردشدگي سنگ ها و ايجاد پوشش خاكي به ضخامت‌هاي مختلف مي باشند. اين اثرات در مناطق گرم و مرطوب بيشتر و در مناطق خشك كمتر است. به عنوان مثال پوشش خاكي و هوازده سازند شمشك، در شمال به بيش از 5 متر نيز مي‌رسد در حالي كه پوشش خاكي همين سازند، در مناطق مركزي ايران اكثراً ناچيز است. ◄ ۶- آب زيرزميني: آب زيرزميني يكي از مهمترين عوامل تسريع كننده حركات دامنه هاست. افزايش آب به معني افزايش وزن دامنه يا چگالي ظاهري آن است كه خود مي تواند نقشي منفي در پايداري داشته باشد. آب زيرزميني نيروهاي مقاوم را در طول سطح گسيختگي كاهش داده و نيروهاي رانشي را در درزه ها و شكاف ها افزايش مي دهد. به طور كلي فشار آب منفذي باعث كاهش تنش عمودي موثر بر سطح گسيختگي شده به عبارت ديگر باعث كاهش مقاومت برشي مواد دامنه مي گردد. در سنگ هاي درز و شكاف دار، عامل ناپايداري نه مقدار آب بلكه ميزان فشار آن است؛ از اين رو مقدار كمي آب موجود در يك درزه قائم مي تواند فشار رانشي زيادي ايجاد كند. در خاك ها نيز فشار آب، نقش مهمتري در مقايسه با مقدار آب دارد. از اين رو گسيختگي ها و حركات بعد از بارندگي شديد را نبايد محصول عمل لغزنده‌كنندگي آب، كه بيشتر به دليل بالارفتن فشار آب منفذي دانست(معماريان 1377). منبع
  2. ◄ چکيده: در اين تحقيق اقدام به تفکيک منفرد انواع فرسايش آبي و تهيه نقشه سيماي فرسايش با استفاده از تکنيک‌هاي GIS و RS شده و با بررسي‌هاي صحرايي در سطح واحدهاي کاري تکميل شد. چهار نوع اصلي فرسايش آبي موجود در حوزه آبخيز امام‌چاي اردبيل شامل فرسايش‌هاي سطحي، شياري، آبراهه‌اي و رودخانه‌اي تشخيص داده شده و با در نظر گرفتن مناطق فاقد فرسايش، نقشه سيماي فرسايش آبي در پنج کلاس تهيه شد. نقشه فرسايش سطحي، از ترکيب رنگي 543= RGB تصاوير ماهواره IRS هند تهيه شد. محدوده و شدت فرسايش رودخانه‌اي از روي عکس هوايي جدا شد. در تفکيک فرسايش آبراهه‌اي از تصاوير ماهواره‌اي و الگوريتم طبقه‌بندي نظارت شده در سنجش از دور (RS) و نرم‌افزار ILWIS3.2 استفاده شد. محدوده‌هاي تحت تأثير فرسايش شياري، شامل مناطقي مي‌شود که به غير از فرسايش‌هاي سطحي، آبراهه‌اي، کناررودخانه‌اي و همچنين مناطق فاقد فرسايش باشد. نتايج حاصله نشان داد که با استفاده از تکنيک RS، تفکيک حدود 70 درصد موارد فرسايش آبراهه‌اي به آساني انجام مي‌گيرد. همچنين بررسي‌ها نشان داد که 94/4 درصد منطقه فاقد آثار فرسايش، 82/15 درصد فرسايش سطحي، 71/65 درصد شياري، 09/11 درصد آبراهه‌اي و 44/2 درصد آن نيز شامل فرسايش رودخانه‌اي است. واژه‌هاي کليدي: فرسايش آبي، GIS، RS، امام‌چاي، اردبيل ◄ مقدمه: در مطالعات فرسايش آبي، تهيه نقشه سيماي فرسايش از درجه اهميت بالايي برخوردار است. سيماي فرسايش آبي در يک منطقه علاوه بر نشان دادن وضعيت و سطح پراکنش انواع فرسايش، مي‌تواند بيان کننده وضعيت زمين‌شناسي، توپوگرافي، نوع و مديريت استفاده از اراضي و ساير پارامترهاي کنترل کننده فرسايش باشد. انواع اوليه مطالعه فرسايش خاك اساساً بصورت مفهومي بوده و اغلب شامل تهيه نقشه فرسايش از روي عكس‌هاي هوايي مي‌شد كه انواع فرسايش سطحي، شياري و خندق‌هاي اتفاق‌ افتاده در يک محل را در بر مي‌گرفت (مورگان، 1996). امروزه تهيه نقشه سيماي فرسايش خاک به روش‌هاي مختلفي انجام مي‌گيرد. به عنوان مثال، محمدي ترکاشوند و نيک‌کامي (1386) در حوزه آبخيز جاجرود تهران، نقشه 000/250 :1 شکل‌هاي فرسايش خاک را از ترکيب لايه‌هاي مختلف مؤثر بر فرسايش در سطح واحدهاي کاري و در حالت‌هاي مختلف تهيه نقشه واحد کاري تهيه کرده‌اند. جوکار سرهنگي (1385) اشکال فرسايش و فرايندهاي دامنه‌اي را بصورت کمّي و کيفي در حوزه آبخيز سياهرود مورد بررسي قرار داده‌اند. هيوز و پروسر (2003) نقشه فرسايش خندقي و كنار رودخانه‌اي را براي حوزه آبخيز موري- دارلينگ Murray-Darling استراليا با استفاده از عكس‌هاي هوايي و ايجاد مدل‌هاي شبيه‌سازي عددي تهيه كرده‌اند. در تحقيق حاضر نيز با بکارگيري قابليت‌هاي GIS و RS اقدام به تهيه نقشه سيماي فرسايش آبي در حوزه آبخيز امام‌چاي اردبيل شده است که از طريق تفکيک منفرد انواع فرسايش آبي و با بررسي‌هاي صحرايي در سطح واحدهاي کاري به انجام رسيد.
  3. .MohammadReza.

    سفره هاي آبهاي زيرزميني

    آب زيرزميني آبي است که در زير سطح زمين ، درزه‌ها و فضاهاي حفره‌اي را در صخره‌ها و رسوبات پر مي‌کند. اکثر آبهاي زيرزميني بطور طبيعي خالص هستند. اکثر اوقات ، آبهاي زيرزميني سالها حتي قرنها قبل از مصرف دست نخورده باقي مي‌مانند. بيش از 90% آب آشاميدني کل جهان از آب زيرزميني است. مردم ما هر روز 1700 ميليارد ليتر آب مصرف مي کنند. 97% آبهاي کره زمين درون اقيانوسها است و 2% آن يخ زده است. ما آب مورد نياز خود را از 1% باقيمانده تهيه مي‌کنيم که از يکي از دو منبع زير بدست مي ايد: سطح زمين (رودخانه‌ها ، درياچه‌ها و نهرها) و يا از آبهاي زيرزميني. امروز حدود 117 ميليون نفر ، يعني بيش از نيمي از جمعيت آمريکا متکي به آبهاي زيرزميني به عنوان منبع آب آشاميدني هستند. جاي تعجب نيست که کشف آلودگي آبهاي زيرزميني در تمام دنيا موجب بروز نگرانيهاي شديدي شده است. ◄ سفره آب زيرزميني (groundwater Table): سفره آب به لايه يا منطقه قابل نفوذي در زير سطح زمين گفته مي‌شود که آب در آن مي‌تواند جريان يابد. سفره آب همچنين بايد قابليت آبدهي خوبي داشته‌ باشد. سطح فوقاني سفره آب ، يا سطح ايستايي همواره افقي نيست و به‌طور طبيعي از منطقه تغذيه آن ، يعني محل و منطقه‌اي که آب زيرزميني را تامين مي‌کند، به طرف محل تخليه داراي شيب است. بطور کلي شکل سطح استيابي غالبا از شکل سطح زمين پيروي مي‌کند. ولي برآمدگيهاي آن هموارتر است. بنابراين ايستايي در نواحي پست در نزديک سطح زمين و در تپه‌ها و کوه‌ها در عمق زيادتر قرار دارد. بطور معمول در مناطق پرباران و در دشتها سطح ايستايي بالا و در مناطق خشک و کوهستاني پايين است. در مناطق مرطوب سطح ايستايي ممکن است تا نزديک سطح زمين بالا بيايد. در گوديهاي چنين نقاطي ، ممکن است «آبگير» و در صورت وجود پوشش گياهي ، «باتلاق» بوجود ايد. تغييرات ارتفاع سطح ايستايي را بر حسب زمان به صورت نمودارهايي به نام هيدروگراف نشان مي‌دهند.سفره‌هاي داراي بازدهي قابل توجه اغلب در رسوبات ناپيوسته شني و ماسه‌اي تشکيل مي‌شوند. آبرفتها ، يعني رسوباتي که توسط رودها در دره‌ها و دشتها برجاي گذارده مي‌شوند، معمولا سفره‌هاي آب زيرزميني خوبي تشکيل مي‌دهند. رسوبات رسي گرچه از تخلخل زيادي برخوردارند، ولي چون قابليت نفوذ کمي دارند، با وجود حجم آب زيادي که ممکن است در خود ذخيره کرده‌باشند، سفره آب زيرزميني تشکيل نمي‌دهند و به عنوان مواد غير قابل نفوذ در نظر گرفته مي‌شوند. در سنگهاي متراکم نيز آب معمولا در نمونه‌هايي ايجاد مي‌شود که از تخلخل ثانوي قابل توجه برخوردار باشند. در اين ميان بهترين سفره آبها معمولا در سنگهاي آهکي درز و شکافدار ايجاد مي‌شود.
×
×
  • اضافه کردن...