Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 تیر، ۱۳۹۴ اصولاً، برنامه ریزی به عنوان یک کوشش هدفمند و سازمان یافته، هم متکی به فعالیت ذهنی و شناختی و هم متکی به فعالیت عملی است: برنامه ریزی به عنوان یک رشته اقدامات و تصمیمات که در مسیر وصول به اهداف عملیاتی سازمان داده میشود. برنامه ریزی به عنوان یک فعالیت عمومی عبارت است از انجام یک رشته عملیات منظم که در راستای دستیابی به یک هدف یا اهداف معین تدوین میشود. باوجود این، مفهوم برنامه و برنامه ریزی در عمل بسیار ابهام آور و تفسیرپذیر است. برنامه ریزی شهری دارای حوزه عمل ووظایف خاصی است که مبتنی برنظریه ها وروش های ویژه است. برنامه ریزی شهری عبارت است از تأمین رفاه شهرنشینان از طریق ایجاد محیطی بهتر، مساعدتر و سالمتر. برنامه ریزی شهری در واقع جهت تأمین نیازهای خدمات شهری، در نظر گرفتن عوامل مختلف اقتصادی و اجتماعی در یک سیستم برنامه ریزی شهری جامع و پویا، مشخص کردن سیاستها و برنامههای توسعه شهری، هماهنگ کردن آنها با سایر برنامههای عمرانی در سطح منطقه و کشوری و تنظیم برنامهها و طرحها در دوره زمانی معین است. برنامه ریزی شهری، مکانیزم اقتصادی شهر که به صورت ارزش زمین، اجاره بها، مخارج ساختمان و غیره، مکانیسم اجتماعی شهر شامل سنتها، عادات اجتماعی، فرهنگ و مذهب و مکانیسم کالبدی و تقسیمات ناشی از آن را مورد مطالعه قرار میدهد. برنامه ریزی شهری با آینده نگری خاصی که در جهت توسعه آینده شهر دارد، میتواند با بهره گیری از آمار و اطلاعات و در دست داشتن نبضهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی شهر به تجزیه و تحلیل مسائل شهر پرداخته و با بهره گیری از امکانات و یا به حداقل رسانیدن و یا کاهش محدودیتها، با ارائه طرحی جامع دقیق و گویا با دربرداشتن کلیه امکانات رفاهی به پیشنهادات لازم بپردازد.برنامه ریزی یک فعالیت عام انسانی است ولی برنامه ریزی شهری دارای ویژگیهایی است که امکانات ومحدودیت های آنرا تعیین میکند و نحوه استفاده درست از آن را نشان میدهد. به نظر برخی از نظریه پردازان، اهم این ویژگیها عبارتاند از: برنامه ریزی شهری در درجه اول با موضوعات عمومی سر و کار دارد که به منافع مختلف گروههای اجتماعی مربوط میشود. فعالیتی سنجیده و آگاهانه است که به اشخاص کار آزموده به عنوان برنامه ریز احتیاج دارد. اهداف کلان و خرد و همچنین وسایل دسترسی به آنها، معمولاً در برنامه ریزی شهری بسیار نامعین و غیر قطعی است. از یک طرف برنامه ریزی شهری با نیازها، خواستها، ارزشها و سلیقههای مردم سر و برنامه ریزان به ندرت تصمیم میگیرند، آنان گزینههای مهم و توصیهها را برای اخذ تصمیم مسئولان مطرح میسازند. برنامه ریزان شهری از روشها و ابزارها تخصصی گوناگون در تحلیل و استنتاج استفاده میکنند. نتیجه اغلب فعالیتهای برنامه ریزی شهری پس از ۵ تا ۲۰ سال مشخص میشود و بنابراین بازنگری و اصلاح در فعالیتها بسیار دشوار است. یکی از خصلتهای مهم برنامه ریزی شهری و منطقه ای، آمیختگی آن با دو مقوله فضایی و غیر فضایی است که بایستی خواستها را به صورت فضایی طرح کند و راههای تأمین آنها را در فضا مشخص سازد. با توجه به پیچیدگی مفهوم فضا و تقسیم آن به عنوان فضاهای کالبدی، ادراکی، اجتماعی و نمادین، میتوان دریافت که برنامه ریزی شهری بسیار دشوارتر و پیچیده تر از سایر عرصههای برنامه ریزی است. به نظر پیتر هال مشکلات برنامه ریزی شهری به دو منشأ اصلی زیر بر میگردد: اولاً اطلاعات مورد نیاز در برنامه ریزی شهری و تخصصهای مورد نیاز آن بیشتر از سایر فعالیتهای برنامه ریزی است و تقریباً عرصه تمام تجارب انسانی را در بر میگیرد. ثانیاً موضوع مشکل تر در برنامه ریزی شهری تعیین اهداف و انتخاب گزینه مناسب در میان انبوه گزینههای مختلف است که با تنوع نظرات و تمایلات گروههای متعدد ارتباط و درگیری دارد. در واقع برنامه ریزی شهری به دلیل ابعاد کالبدی، اجتماعی و مدیریتی ضرورتاً چند بعدی و چند منظوره است. منبع: پژوهشکده شهرسازی و معماری سپیدار لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده