رفتن به مطلب

صنعت و دانشگاه


M!Zare

ارسال های توصیه شده

با سلام...

بنظر شما چگونه یک کشور می تواند رشد صنعتی داشته باشد؟

کشور ما در چه وضعیتی است؟

برای رسیدن به وضعیت مطلوب چه می توان کرد؟

 

رشته خودم رو مثال میزنم، مهندسی مکانیک...از یک فارغ التحصیل رشته مکانیک چه انتظاری می توان داشت؟ الفبایی را در دانشگاه آموخته است، اما به حدی است که بتواند با استفاده از آن به مهندسی بپردازد. چرا در حال حاضر خروجی دانشگاه ما کارمند پروری به جای پرورش مهندس در رشته های فنی است؟ شکاف دانشگاه و صنعت را چگونه می توان پر کرد؟

چرا کارآموزی هایی که زمانی برای کسب تجربه و آموزش عملی توسط دانشجوها بود در حال حاضر در اکثر موارد با یک حاضری جمع می شود؟

 

نظر شما چیست؟

لینک به دیدگاه

ببین به جان خودت و خ ودم, به همین دود سیگار قسم, مزخرفترنی جمله ای که شندیم همین جمله هست

از خدا پنهون نیست من یه بار این سعادت رو داشتم که تو یکی از جلسه های داخلی خودشون که بین رئیس و مسئولین تصمیم گیری یه دانشگاه با رئیس صنعت همون استان و بقیه مسئولینش انجام شد حضور پر زرق و برقی داشتم

عرضم خدمتتون من خودم دیدم تو یه جلسه 4 ساعته فقط 20 دقیقه در مورد این موضوع صحبت شد که بقیه در مورد اینکه چرا میوه گرون شده و اینکه ناهار رو باید کجا بخوریم داشتن بحث و تبادل نظر میکردن.

این از مسئولین محترم

در مورد اینکه چرا امثالهم میشین کارمند باید بگم چون هیچی تو دانشگاه جز 5 تا جزوه و یه تعداد سوال امتحانی که به همت تقلب دوستان پاس شده هیچ چی یاد نمیگیرم

اصلا چرا دانشگاه رو مثال میزنین؟ سازمان محترم فنی و حرفه ای ؟؟؟ بابا حداقل 50% اینها اصلا نمیدونن میخوان چی یاد بگیرن فقط دارن همون آموخته های قبلی عملی رو به صورت اکادمی میخونن که بتونن برن جوازی چیزی بگیرن.

در مورد این مبحث بخوام بگم اتفاقای که برای مملکت افتاده در چه حده که باید طومار بنویسم و مبحث سنگین میشهمنم روزه نمیتونم سیگار بکشم در نتیجه میرم می خوابم...

لینک به دیدگاه
ببین به جان خودت و خ ودم, به همین دود سیگار قسم, مزخرفترنی جمله ای که شندیم همین جمله هست

از خدا پنهون نیست من یه بار این سعادت رو داشتم که تو یکی از جلسه های داخلی خودشون که بین رئیس و مسئولین تصمیم گیری یه دانشگاه با رئیس صنعت همون استان و بقیه مسئولینش انجام شد حضور پر زرق و برقی داشتم

عرضم خدمتتون من خودم دیدم تو یه جلسه 4 ساعته فقط 20 دقیقه در مورد این موضوع صحبت شد که بقیه در مورد اینکه چرا میوه گرون شده و اینکه ناهار رو باید کجا بخوریم داشتن بحث و تبادل نظر میکردن.

این از مسئولین محترم

در مورد اینکه چرا امثالهم میشین کارمند باید بگم چون هیچی تو دانشگاه جز 5 تا جزوه و یه تعداد سوال امتحانی که به همت تقلب دوستان پاس شده هیچ چی یاد نمیگیرم

اصلا چرا دانشگاه رو مثال میزنین؟ سازمان محترم فنی و حرفه ای ؟؟؟ بابا حداقل 50% اینها اصلا نمیدونن میخوان چی یاد بگیرن فقط دارن همون آموخته های قبلی عملی رو به صورت اکادمی میخونن که بتونن برن جوازی چیزی بگیرن.

در مورد این مبحث بخوام بگم اتفاقای که برای مملکت افتاده در چه حده که باید طومار بنویسم و مبحث سنگین میشهمنم روزه نمیتونم سیگار بکشم در نتیجه میرم می خوابم...

ممنون، همه که مثل هم نیستند.البته نمونه های افرادی که شما می فرمایید زیاد هستند. اما این افراد هم جدا از جامعه نیستن که، ممکن است از آشناهای خودمون باشن حتی.جدای بحث مسیئولین دانشگاه و صنعت، نقش دانشجو هم در این وسط کمتر نیست.یعنی اصلا گاهی اوقات بیشتر حال میکنه با استادی که دو جلسه بیاد و یک ده تا سوال بهشون بده و آخر ترم هم همون رو امتحان بگیره.

فکر میکنم تا حدودی هدف ها هم فراموش شده.

 

ممنون میشم دوستان نظرات خود را بفرمایند.درسته که شاید بعضی ها بگن مشکل آنقدر بزرگ هست که حل نمیشه.اما مطمئن باشید باید از یک جایی تلنگر رو بزنیم.

لینک به دیدگاه
ممنون، همه که مثل هم نیستند.البته نمونه های افرادی که شما می فرمایید زیاد هستند. اما این افراد هم جدا از جامعه نیستن که، ممکن است از آشناهای خودمون باشن حتی.جدای بحث مسیئولین دانشگاه و صنعت، نقش دانشجو هم در این وسط کمتر نیست.یعنی اصلا گاهی اوقات بیشتر حال میکنه با استادی که دو جلسه بیاد و یک ده تا سوال بهشون بده و آخر ترم هم همون رو امتحان بگیره.

فکر میکنم تا حدودی هدف ها هم فراموش شده.

 

ممنون میشم دوستان نظرات خود را بفرمایند.درسته که شاید بعضی ها بگن مشکل آنقدر بزرگ هست که حل نمیشه.اما مطمئن باشید باید از یک جایی تلنگر رو بزنیم.

به جان داداش ما زیرش آتیش چهارشنبه سوری روشن کردیم حالیشون نشد

تو میخوای با تلنگر حلش کنی ؟؟؟

مث اینکه روزه گرفتت ها...

لینک به دیدگاه
به جان داداش ما زیرش آتیش چهارشنبه سوری روشن کردیم حالیشون نشد

تو میخوای با تلنگر حلش کنی ؟؟؟

مث اینکه روزه گرفتت ها...

تلنگر رو میخوام به خودم بزنم در ابتدا...

همون آتش چهارشنبه سوری که فرمودید، ابتدا با جرقه های سنگ باستانی شروع شده..هیچ مشکلی یک شب ایجاد نشده و یک شب هم از بین نمیره. اما میشه برای ترمیمش اقدام کرد.

لینک به دیدگاه

چطور اعتماد صنعت و بالعکس دانشگاه رو نسبت به هم جلب کنیم

خواسته های دانشگاه بیش از توان صنعته و خوب اعتماد به دانشگاه هم یکم سخت

....

راهکارها چیه ؟؟؟

لینک به دیدگاه
چطور اعتماد صنعت و بالعکس دانشگاه رو نسبت به هم جلب کنیم

خواسته های دانشگاه بیش از توان صنعته و خوب اعتماد به دانشگاه هم یکم سخت

....

راهکارها چیه ؟؟؟

بنظرم باید دنبال یک راه طولانی مدت باشیم. یعنی روی یک نسل طلایی سرمایه گذاری کنیم.متاسفانه نمیدونم برنامه ریزی برای خروجی های اخیر نبود که این اوضاع بوجود آمد یا دلیل آن چیز دیگریست.

اما دانشگاه یک نقطه قوت داره و آن برخورداری از نیروی جوانی هست. اگر درست تربیت بشن با توجه به نشاط و شوری که دارن خیلی اتفاقات خوبی رخ میده.

یک مقدار بازنگری در پروژه های تعریف شده و کار شده در سطوح وسیع مورد نیازه.پروژه ای که بره تو کتابخونه خاک بخوره چه فایده داره؟

 

اما همه تقصیرها رو نباید گردن بقیه انداخت. دانشجوها هم تا حدودی مقصرن. چرا اگر استادی توانایی انتقال مفاهیم نداره، یا برای کلاس خودش و زمان دانشجو ارزش قایل نیست، دانشجو از ترس افتادن، اعتراضی نمیکنه. چرا دانشجو برای یادگیری کاربردی انگیزه ای نداره؟

لینک به دیدگاه

تاپیک خیلی خوبیه. بحث ضعف ارتباط صنعت با دانشگاه یکی از مشکلات بزرگ جامعه هست.

به نظرم از دید میشه به این قضیه نگاه کرد. یه دیدگاه ریشه ای که راهکار بلندمدت میطلبه

یه دیدگاه سطحی تر که باید با راهکارهای کوتاه مدت به دنبال حلش بود.

به نظر من سیستم آموزشی کشور از همون سطح های اولیه آموزش دارای ضعف هستش. همه ما عادت کردیم یه سری درس های ثابت و یکنواخت رو طوطی وار بخونیم و بریم امتحانشو بدیم و بریم مقطع بالاتر. بعدش با کنکور یا بدون کنکور بریم دانشگاه و همین روند رو ادامه بدیم و لیسانس و فوق لیسانس و ... رو بگیریم. تا هرجا که می تونیم. همین میشه موسسات زیادی شکل بگیره که ذهن بچه ها رو حتی از همون ابتدایی درگیر ورود به دانشگاه میکنه به جای اینکه بخشی از ذهنشون هم به دنبال ورود به حرفه هم باشن. هرچی بالاتر میان، بیشتر درگیر قضیه ورود به دانشگاه میشن. یعنی هدف از همون ابتدا اشتباه تعریف شده.

ارتباط اولیه با صنعت باید از همون دوره های راهنمایی و دبیرستان شروع بشه. آشنایی های مقدماتی و اولیه با مهارت ها و صنایع مختلف. من بدونم میخوام برم دانشگاه که چی بشم؟ برم تو این رشته که چه کاری کنم و اصلاً کجاها میتونم کار کنم؟ با این شناخت اولیه ای که پیدا کردم چه کارایی با روحیات من بیشتر سازگاره؟ و خیلی از سوالا که باید قبل از ورود به دانشگاه به جواب رسید و تو همون دوره بیشتر با رشته ای که انتخاب کردیم و بازار حرفه ایش آشنا بشیم.

از سمت دیگه مشکلاتی که تو خود صنعت هست. نمونه بارزش رو خیلیا تو واحد درسی با عنوان کارآموزی باهاش درگیر هستن. کلاً در حد دو واحد درسی شخص فرصت داره تا حدی با بازارکار آشنایی بیشتری پیدا کنه ولی اونم یا خودش دنبال گزارش آماده میگرده و امضای آماده یا جایی که کارآموز پذیرش میگیره فقط میگیره که امضا کنه و پولشو از دانشگاه بگیره و خب یه سری مسائل پیش و پا افتاده رو میگن که کاربرد چندانی هم نداره که خدایی نکرده نکنه یه وقت اون شخص یه چیزایی بیشتر از خودم یاد بگیره. این سیستم نظارتی و ارزیابی توی همین واحد کم درسی هم ضعیفه. که البته همینم تو همه رشته ها نیست.

تو کوتاه مدت هم به نظرم میشه با ایجاد فضاهای ویژه بینابین صنعت و دانشگاه مثل همون پارکای علم و فناوری البته با کارکرد دیگه ای، باشه که این آشنایی ها تو این فضاها ایجاد بشه. یا همون سیستم نظارتی که گفتم تقویت بشه تا دانشگاه با جاهایی که قرارداد میبنده برای فرستادن دانشجوهاش، بتونه یه سیستم نظارتی مناسب هم تو اونجاها داشته باشه.

هدف رو باید از کسب مدرک و یادگیری علم به کسب مدرک و حرفه و یادگیری علم و عمل تغییر داد.

لینک به دیدگاه
تاپیک خیلی خوبیه. بحث ضعف ارتباط صنعت با دانشگاه یکی از مشکلات بزرگ جامعه هست.

به نظرم از دید میشه به این قضیه نگاه کرد. یه دیدگاه ریشه ای که راهکار بلندمدت میطلبه

یه دیدگاه سطحی تر که باید با راهکارهای کوتاه مدت به دنبال حلش بود.

به نظر من سیستم آموزشی کشور از همون سطح های اولیه آموزش دارای ضعف هستش. همه ما عادت کردیم یه سری درس های ثابت و یکنواخت رو طوطی وار بخونیم و بریم امتحانشو بدیم و بریم مقطع بالاتر. بعدش با کنکور یا بدون کنکور بریم دانشگاه و همین روند رو ادامه بدیم و لیسانس و فوق لیسانس و ... رو بگیریم. تا هرجا که می تونیم. همین میشه موسسات زیادی شکل بگیره که ذهن بچه ها رو حتی از همون ابتدایی درگیر ورود به دانشگاه میکنه به جای اینکه بخشی از ذهنشون هم به دنبال ورود به حرفه هم باشن. هرچی بالاتر میان، بیشتر درگیر قضیه ورود به دانشگاه میشن. یعنی هدف از همون ابتدا اشتباه تعریف شده.

ارتباط اولیه با صنعت باید از همون دوره های راهنمایی و دبیرستان شروع بشه. آشنایی های مقدماتی و اولیه با مهارت ها و صنایع مختلف. من بدونم میخوام برم دانشگاه که چی بشم؟ برم تو این رشته که چه کاری کنم و اصلاً کجاها میتونم کار کنم؟ با این شناخت اولیه ای که پیدا کردم چه کارایی با روحیات من بیشتر سازگاره؟ و خیلی از سوالا که باید قبل از ورود به دانشگاه به جواب رسید و تو همون دوره بیشتر با رشته ای که انتخاب کردیم و بازار حرفه ایش آشنا بشیم.

از سمت دیگه مشکلاتی که تو خود صنعت هست. نمونه بارزش رو خیلیا تو واحد درسی با عنوان کارآموزی باهاش درگیر هستن. کلاً در حد دو واحد درسی شخص فرصت داره تا حدی با بازارکار آشنایی بیشتری پیدا کنه ولی اونم یا خودش دنبال گزارش آماده میگرده و امضای آماده یا جایی که کارآموز پذیرش میگیره فقط میگیره که امضا کنه و پولشو از دانشگاه بگیره و خب یه سری مسائل پیش و پا افتاده رو میگن که کاربرد چندانی هم نداره که خدایی نکرده نکنه یه وقت اون شخص یه چیزایی بیشتر از خودم یاد بگیره. این سیستم نظارتی و ارزیابی توی همین واحد کم درسی هم ضعیفه. که البته همینم تو همه رشته ها نیست.

تو کوتاه مدت هم به نظرم میشه با ایجاد فضاهای ویژه بینابین صنعت و دانشگاه مثل همون پارکای علم و فناوری البته با کارکرد دیگه ای، باشه که این آشنایی ها تو این فضاها ایجاد بشه. یا همون سیستم نظارتی که گفتم تقویت بشه تا دانشگاه با جاهایی که قرارداد میبنده برای فرستادن دانشجوهاش، بتونه یه سیستم نظارتی مناسب هم تو اونجاها داشته باشه.

هدف رو باید از کسب مدرک و یادگیری علم به کسب مدرک و حرفه و یادگیری علم و عمل تغییر داد.

به موضوع خوبی اشاره کردید...یعنی زیر ساخت های اشتباه در جامعه.

الان هزینه های جانبی که افراد برای تحصیل فرزندان خود می پردازند بیشتر از درآمدی است که بعدها شاید با درسی که خونده بتونه در بیاره. مثلا چند مورد که خودم در اطرافیان دیدم هزینه های بین 2 تا 4 میلیون تومان برای فقط ثبت نام پیش دبستانی بود، بدون سرویس و هزینه های جانبی بعدش...حالا شما حساب کنید که تا به دانشگاه برسن چه بهایی را خواهند پرداخت. دلیلشون هم این هست که نمیخواهیم بچمون هیچ کمبودی داشته باشه یا واسش کم گذاشته باشیم.

الان دیگه معلم خصوصی از پایه دبستان بسیار رایج شده...

واقعا چرا؟ چه ضعفی هست که این بلا رو بر سر نظام آموزشی آورده؟ این نسل که بزرگ میشن چه اتفاقی رخ میده؟

سیستمی که خلاقیت از کودکی در آن نقشی نداشته باشه، خروجی آن چه خواهد بود؟

تا زمانیکه غول های صنعتی ما خصوصی نشوند مشکل دانشگاه هم حل نمیشه. چون واسه مدیر یک شرکت خصوصی مهم است کارمندش کار بلد باشه نه با استفاده از رابطه در مکانی که حقش نیست قرار گرفته باشه و باعث دلسردی بقیه بشه.

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

طرف صحبتم با دانشگاهه

صرفا خواندن وتئوری در یک رشته کافی نیست .

برای بهره بردن از درسهایی که آموخته اید باید به آنها عمل کنید.

حرکت کنید اگر حرکت نکنید تغییر نمی کنید و اگر تغییر نکردید هیچ چیز تغییر نمی کند!!!!

لینک به دیدگاه
طرف صحبتم با دانشگاهه

صرفا خواندن وتئوری در یک رشته کافی نیست .

برای بهره بردن از درسهایی که آموخته اید باید به آنها عمل کنید.

حرکت کنید اگر حرکت نکنید تغییر نمی کنید و اگر تغییر نکردید هیچ چیز تغییر نمی کند!!!!

به نظر من در حال حاضر جهل نطلق الان در اینه که طرف همه تلاشش رو برای ورود به دانشگاه بزاره

مهمترین مساله هم داشتن یه مشت مسئول محترم نابغه که دوچار مشکل خود بزرگ کوچک بینی شده اند و اصلا به جز دور وریاشون کسی رو نمیشناسن و نمیتونن حرف بفهمن

خدا ادم رو گیر یه مشت خنگ و منگل بندازه درگیر یه مسئول نزاره

مهمترین مساله اینه که در حالی که داری با مسئوا صحبت میکنه اون طوری نگاه سفیه اندر عاقلی میندازه بهت که تو دوچار یاس فلسفی میشی و از ج.اب رد شندین دختر مورد علاقت تو سلف سرویس هم بد تره

حلا نکته مهم این جلساتی هست که میزارن بخش صنعت با داشنگاه و بالعکس , اقا روم به دیوار گلاب به روشون یه میوه های می ارن که ماها نددیم نتیجه هم این میشه چون بحث سنگینه باید برای ادامه بریم هفته بعد ادامه بدیم.

اما نظر جناب شخیص خودم اینه تا زمانی که بودجه آموزش و پرورش از بودجه بقیه وزارت خونه ها کمتره وضع همینه

تا زمانی که مسئولینی که می ان تو این حوزه جاگزاری درست نشده باشن هم همینه

بحث سنگین شد من تا افطار میرم بعد میرم سیگار میکشم به روح این مسئولین میخندم....

لینک به دیدگاه
به نظر من در حال حاضر جهل نطلق الان در اینه که طرف همه تلاشش رو برای ورود به دانشگاه بزاره

مهمترین مساله هم داشتن یه مشت مسئول محترم نابغه که دوچار مشکل خود بزرگ کوچک بینی شده اند و اصلا به جز دور وریاشون کسی رو نمیشناسن و نمیتونن حرف بفهمن

خدا ادم رو گیر یه مشت خنگ و منگل بندازه درگیر یه مسئول نزاره

مهمترین مساله اینه که در حالی که داری با مسئوا صحبت میکنه اون طوری نگاه سفیه اندر عاقلی میندازه بهت که تو دوچار یاس فلسفی میشی و از ج.اب رد شندین دختر مورد علاقت تو سلف سرویس هم بد تره

حلا نکته مهم این جلساتی هست که میزارن بخش صنعت با داشنگاه و بالعکس , اقا روم به دیوار گلاب به روشون یه میوه های می ارن که ماها نددیم نتیجه هم این میشه چون بحث سنگینه باید برای ادامه بریم هفته بعد ادامه بدیم.

اما نظر جناب شخیص خودم اینه تا زمانی که بودجه آموزش و پرورش از بودجه بقیه وزارت خونه ها کمتره وضع همینه

تا زمانی که مسئولینی که می ان تو این حوزه جاگزاری درست نشده باشن هم همینه

بحث سنگین شد من تا افطار میرم بعد میرم سیگار میکشم به روح این مسئولین میخندم....

 

یاد این مسئله وحدت حوزه و دانشگاه افتادم

دلم ازین پره که مشکل از زمین تا اسمونه فقط بحث پولی نیست بحث بی سوادی و پولداری و باسوادی و بی پولی هم هست البته اولی صنعت و دومی دانشگاه ولی هم دیگرو قبول ندارن همون باد بینی و غب غب هر دوشونه فک کنم

بورو اقا بورو افطارو چایی و سیگارتو بزن(چی میکشی سیلور چهار؟؟؟) و بیا

لینک به دیدگاه
یاد این مسئله وحدت حوزه و دانشگاه افتادم

دلم ازین پره که مشکل از زمین تا اسمونه فقط بحث پولی نیست بحث بی سوادی و پولداری و باسوادی و بی پولی هم هست البته اولی صنعت و دومی دانشگاه ولی هم دیگرو قبول ندارن همون باد بینی و غب غب هر دوشونه فک کنم

بورو اقا بورو افطارو چایی و سیگارتو بزن(چی میکشی سیلور چهار؟؟؟) و بیا

خسیس مگه بهمن چشه, تازه من پول ندارم ها, تو بخر من فندک دارم اما

تازه سهند آقا مشکل از اینها هم بدتره اینه که اصلا بحث پول چیز مهمه نیست شما یه نگاه بکن ما تو پول داری خیلی حرف برای گفتن داریم همین علی بابا و چهل دزد بغدداد رو ببین این همه پول رفت هنوز ما ککمونم نگزید

بعدا برات تعریف میکنم بازم رئیس....

لینک به دیدگاه
خسیس مگه بهمن چشه, تازه من پول ندارم ها, تو بخر من فندک دارم اما

تازه سهند آقا مشکل از اینها هم بدتره اینه که اصلا بحث پول چیز مهمه نیست شما یه نگاه بکن ما تو پول داری خیلی حرف برای گفتن داریم همین علی بابا و چهل دزد بغدداد رو ببین این همه پول رفت هنوز ما ککمونم نگزید

بعدا برات تعریف میکنم بازم رئیس....

بیا منتظرم خوب تعریف کنی یه بکس اچ دی برات میگیرم اونم 6 :w16:

لینک به دیدگاه

یعنی چی سیگار سیگار راه انداختید:banel_smiley_4::icon_razz::ws3:

متاسفانه غرور و خودبزرگ بینی آفتی هست که دست به گریبان مجامع علمی ما شده :sigh: البته درخت هایی که بارشون بیشتر هست افتاده تر هستن هنوز هم صادق هست ولی وقتی که این افراد از جایگاهی که حقشون هست دور میشن و در انزوا فرو میرن :ws37:ما بقیش مشخصه

اما در مورد یاسف فلسفی در کسب دانش هم باز مشکل در عدم دانش صنعتی آموزش دهندگان دانش هست. وقتی که اوج دانش بشه مقاله ISI یا دانشجوی دکترا از طریق پایان نامه نویسی یا کد نویسی امرار معاش کنه..این دانش چه کارایی میتونه داشته باشه؟ به لطف سایت مکتب خانه امکان نشستن در کلاس برخی اساتید کاردست کشور فراهم میشه، گرچه همین که اجازه دادن از کلاسشون فیلم بگیره نشان دهنده این هست که چقدر کارشون درسته و ترسی از ارائه ان ندارن...این اساتید بجای تکرار مکررات دست دانشجو رو میگیرن و شیوه مطالعه صحیح رو بهش یاد میدن، بارها سر کلاس بهشون میگن دید صنعتی داشته باشید، این موضوع جای کار داره، در آمدش هم خوبه. از همان موقع آموزش داره به دانشجوش میگه این که دارم بهت یاد میدم کاربرد داره ها...از نمونه هایی که خودش درگیر بوده مثال میزنه..چرا ؟چون خودش کارکرده استفاده برده. خدا این اساتید رو حفظ کنه و زیادشون کنه...

نوک پیکان رفته سمت اساتید همش، دانشجوها هم خیلی تغییر کردن، پویایی و فعالیت قبل رو ندارن و توقعاتشون هم بالاتر رفته...هدف از تحصیل مشخص نیست؟ انگار اگر نخونی عقب میوفتی...

لینک به دیدگاه
بیا منتظرم خوب تعریف کنی یه بکس اچ دی برات میگیرم اونم 6 :w16:

ببئین رئیس من دقیقا همون موقع که داشتن علی بابا بازی در می اوردن اومدم یه کاری رو شروع کنم

....ها اصلا توچه نمیکنن که کاری که میخوای بکنی چی چیه فقط میخواد ببینن آشنا داری یا نه همین

که یه چیزی یگر خودشون مبیاد مسئولین محترم داشنگاه هم که هم فیها منقلبون...

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...