fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۴ پیش نویس زندگی همان قراردادها و باورهایی است که بصورت غیر ارادی با گذراندن تجربه هایی زندگی ما را تحت تاثیر قرار میدهد. خیلی ها قدر زندگیشونو نمیدونن. حتی معنی زندگی رو هم شاید ندونن. برای اونایی که برای زنده بودن تلاش میکنن هم دلائل متفاوتی برای زندگی کردن متصور هست. سئوال اساسی اینه : یک زندگی را چطور می شود اندازه گرفت؟ به طول سال ها؟ به مقدار پول؟ به ساعت های مطالعه ؟ به میزان سفر ؟ 3 لینک به دیدگاه
Sepandarmaz 1327 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۴ به نظر من که عرض زندگی مهمه ، طولش در درجه دومه ... 3 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۴ به نظر من که عرض زندگی مهمه ، طولش در درجه دومه ... منظور شما از عرض زندگی چیه؟ 3 لینک به دیدگاه
Sepandarmaz 1327 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۴ منظور شما از عرض زندگی چیه؟ منظور کیفیتش هست ... 3 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۹۴ منظور کیفیتش هست ... مگه طول زندگی کیفیت نداره؟ نمیشه کاری کرد که کیفیت بالائی هم داشته باشه؟ 3 لینک به دیدگاه
Sepandarmaz 1327 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۹۴ مگه طول زندگی کیفیت نداره؟ نمیشه کاری کرد که کیفیت بالائی هم داشته باشه؟ اگر عمر آدم تنها یک روز باشه اما تو همون یک روز بتونه ببینه (یعنی بشناسه) بفهمه ، بتونه ببخشه یا مثلا آبرویی رو بخره ( در حق خودش و یا حتی کوچکترین جزء دنیای اطرافش) یا باری رو برداره ، یار باشه نه سربار ... و اینچنین رفتارهای بزرگ منشانه ، به نظرم میشه گفت واقعا زندگی کرده ... آدمی آفریده شده که سخت زندگی کنه و کارهای سختو انجام بده ، غیر از این هارو بقیه موجودات بهتر از بشر بلدن انجام بدن و یجورایی با تعادل بیشتری در مجموعه شون رفتار میکنن. کلا فکر میکنم اومدیم که خودمون و دنیارو به چالش بکشیم واسه پیدا کردن نقطه ضعف ها و تقویتشون و رسیدن به همون هدف غایی بشر که تکامل هست ... 3 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۴ اگر عمر آدم تنها یک روز باشه اما تو همون یک روز بتونه ببینه (یعنی بشناسه) بفهمه ، بتونه ببخشه یا مثلا آبرویی رو بخره ( در حق خودش و یا حتی کوچکترین جزء دنیای اطرافش) یا باری رو برداره ، یار باشه نه سربار ... و اینچنین رفتارهای بزرگ منشانه ، به نظرم میشه گفت واقعا زندگی کرده ... آدمی آفریده شده که سخت زندگی کنه و کارهای سختو انجام بده ، غیر از این هارو بقیه موجودات بهتر از بشر بلدن انجام بدن و یجورایی با تعادل بیشتری در مجموعه شون رفتار میکنن. کلا فکر میکنم اومدیم که خودمون و دنیارو به چالش بکشیم واسه پیدا کردن نقطه ضعف ها و تقویتشون و رسیدن به همون هدف غایی بشر که تکامل هست ... با شما موافقم. اصولا همه مکاتب یه همچین ادعا های بظاهر فریبنده ای در مورد رسوندن انسان به تکامل را دارند ولی اونجا که پای منافع شخصی به میون میاد همه شون ربپل میزنن. 1 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۵ اگر عمر آدم تنها یک روز باشه اما تو همون یک روز بتونه ببینه (یعنی بشناسه) بفهمه ، بتونه ببخشه یا مثلا آبرویی رو بخره ( در حق خودش و یا حتی کوچکترین جزء دنیای اطرافش) یا باری رو برداره ، یار باشه نه سربار ... و اینچنین رفتارهای بزرگ منشانه ، به نظرم میشه گفت واقعا زندگی کرده ... آدمی آفریده شده که سخت زندگی کنه و کارهای سختو انجام بده ، غیر از این هارو بقیه موجودات بهتر از بشر بلدن انجام بدن و یجورایی با تعادل بیشتری در مجموعه شون رفتار میکنن. کلا فکر میکنم اومدیم که خودمون و دنیارو به چالش بکشیم واسه پیدا کردن نقطه ضعف ها و تقویتشون و رسیدن به همون هدف غایی بشر که تکامل هست ... یکبار دیگر این نظریه شما رو با کمال احترام و از زاویه ای دیگر نقد میکنم. آیا انسان فقط برای این آفریده شده که به دیگران خوبی بکنه؟ پس به خودش چی؟ من فکر نمیکنم انسان برای سخت زندگی کردن آفریده شده باشه.بلکه برا اینه که سختی ها رو حل بکنه که به راحتی برسه. یه اتفاق بد نظیر سونامی ژاپن باعث شد اونا یه مدت سختی کشیدند و همه چی رو از نو ساختند و الان دارن راحت زندگی میکنند.ولی ما هنوز نتوانسته ایم مناطق جنگی را از نو بسازیم و اون مردم راحت باشن.هنوزم تو بعضی مناطق اهواز آب خوردن رو با تانکر بهشون میرسونن، اینها همش نتیجه این باور غلط هست که ما آفریده شدیم تا سخت زندگی کنیم. من فکر میکنم ما آفریده شدیم که بسختی تلاش کنیم که راحت زندگی بکنیم. نیازی هم نداره که بخواهیم خودمونو به چالش بکشیم.اگر با عقل سلیم و با حفظ حقوق دیگران زندگی کنیم ، میتونیم در کنار هم زندگی راحتی را داشته باشیم.تشکر 1 لینک به دیدگاه
Sepandarmaz 1327 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۵ یکبار دیگر این نظریه شما رو با کمال احترام و از زاویه ای دیگر نقد میکنم.آیا انسان فقط برای این آفریده شده که به دیگران خوبی بکنه؟ پس به خودش چی؟ من فکر نمیکنم انسان برای سخت زندگی کردن آفریده شده باشه.بلکه برا اینه که سختی ها رو حل بکنه که به راحتی برسه. یه اتفاق بد نظیر سونامی ژاپن باعث شد اونا یه مدت سختی کشیدند و همه چی رو از نو ساختند و الان دارن راحت زندگی میکنند.ولی ما هنوز نتوانسته ایم مناطق جنگی را از نو بسازیم و اون مردم راحت باشن.هنوزم تو بعضی مناطق اهواز آب خوردن رو با تانکر بهشون میرسونن، اینها همش نتیجه این باور غلط هست که ما آفریده شدیم تا سخت زندگی کنیم. من فکر میکنم ما آفریده شدیم که بسختی تلاش کنیم که راحت زندگی بکنیم. نیازی هم نداره که بخواهیم خودمونو به چالش بکشیم.اگر با عقل سلیم و با حفظ حقوق دیگران زندگی کنیم ، میتونیم در کنار هم زندگی راحتی را داشته باشیم.تشکر شاید من منظورم رو درست منتقل نکردم... منظورم از سخت زندگی کردن انجام کارهای بزرگ مثل گذشت و بخشش و .... هست . اگر مواردی رو که گفتم همه رعایت کنیم (مثلا من در حق شما خوبی کنم و شما در حق یکی دیگه و به همین ترتیب زنجیروار ادامه پیدا کنه ) ....همه ی وظایف انجام خواهد شد . همه ی اتفاقات درست خواهد افتاد و .... البته این نظر شخصی من در زندگیه . نظر شخصی شما هم محترم هست جناب فکور ایام به کام . 1 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۵ شاید من منظورم رو درست منتقل نکردم...منظورم از سخت زندگی کردن انجام کارهای بزرگ مثل گذشت و بخشش و .... هست . اگر مواردی رو که گفتم همه رعایت کنیم (مثلا من در حق شما خوبی کنم و شما در حق یکی دیگه و به همین ترتیب زنجیروار ادامه پیدا کنه ) ....همه ی وظایف انجام خواهد شد . همه ی اتفاقات درست خواهد افتاد و .... البته این نظر شخصی من در زندگیه . نظر شخصی شما هم محترم هست جناب فکور ایام به کام . بله . نظر شما بسیار عالی و زیباست . چیزی که من تو زندگی مشاهده میکنم ، قدر ناشناسی های بی حد و حصری است که گریبانگیر این مردم شده.بچه ها قدرشناس والدینشون نیستند،نمایندگان مردم قدرشناس نیستند،مسئولان قدرشناس نیستند، و در چنین جوی انسان خوب بودن کمی سخت و تقریبا غیرممکن است.کاش طوری میشد که اون نظر شما محقق میشد ولی این روندی که دیده میشه ، آینده روابط مردم هر روز تیره تر بچشم میاد. 1 لینک به دیدگاه
Sepandarmaz 1327 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۵ بله . نظر شما بسیار عالی و زیباست .چیزی که من تو زندگی مشاهده میکنم ، قدر ناشناسی های بی حد و حصری است که گریبانگیر این مردم شده.بچه ها قدرشناس والدینشون نیستند،نمایندگان مردم قدرشناس نیستند،مسئولان قدرشناس نیستند، و در چنین جوی انسان خوب بودن کمی سخت و تقریبا غیرممکن است.کاش طوری میشد که اون نظر شما محقق میشد ولی این روندی که دیده میشه ، آینده روابط مردم هر روز تیره تر بچشم میاد. از یکی از اقوام سالخورده که به رحمت خدا رفتند به یاد دارم که : "نکبت نیامده را استقبال نکنید ".... عرض کردم که با وجود سختیش باید انجامش بدیم و حتی اگر خیلی ضعیف و ناچیز بارقه ی امید به وجود انسانیت رو باید زنده نگه داریم و " باید و باید و باید امیدوار بود " 1 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۵ از یکی از اقوام سالخورده که به رحمت خدا رفتند به یاد دارم که : "نکبت نیامده را استقبال نکنید "....عرض کردم که با وجود سختیش باید انجامش بدیم و حتی اگر خیلی ضعیف و ناچیز بارقه ی امید به وجود انسانیت رو باید زنده نگه داریم و " باید و باید و باید امیدوار بود " با شما موافقم هم باید امیدوار بود وهم برای تحقق ایده آلهای خوب باید تلاش کرد وحتی جنگید. 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده