saba mn 20993 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۴ رسانه ملی که به جرات میتوان از آن به عنوان ابزار انسجام فرهنگی و قومیتی یاد کرد، متأسفانه گاه و بی گاه یا از روی نادانی عدهاي خاص و یا عدم نظارت درست مسوولان ارشد سازمان صدا و سيما، حساسیتهای قومی را در كشورمان بر میانگیزد. یادمان نمیرود اعتراضات "قومی" و "صنفي" که در سالیان اخیر به سریالهایی از قبیل سريال پایتخت که موجبات اعتراض هموطنان مازنی، سریال "در حاشیه" مردم قم و جامعه پزشكان و نيز سریال "سرزمین کهن" که برادران و خواهران لر بختیاری را به شدت به واکنش وادار کرد اشاره کنیم! این که در سریالهای نامبرده چه گذشت و هموطنان شمالی، بختیاری، قمی، آذری و ... چقدر در توهينهاي پخش شده از صدا و سيما محق بودهاند به کنار، اما متاسفانه در مورد سریالهایی که مشخصاً در حیطهي زبانی و فرهنگی مردم باصفا و قوم اصيل ايراني لر و لرستانی ساخته میشود، علاوه بر تمسخر لهجه که تقریباً رفته رفته برای کارگردانان و برخی تهیه کنندگان عادی به نظر میرسد، در مواردی عملاً انجام رفتارهای ضد هنجار و منافی فرهنگ که صرفاً از انسانهای دور از تمدن میتوان انتظار داشت را در قالب سناریو و نقش فردی ملاحظه کرد که از قومی خاص و خصوصاً لر باشد! از این دست توهينها در رسانه ملي فراوان دیدهایم. یادمان نرفته سریال "فاصلهها" که به مناسبت ماه رمضان چند سال قبل بروی آنتن رفت و در آن بازيگر نقش یاور (محمد حمزهای) کارگري لرستانی بود که سودای خواننده شدن به سر داشت و جالب اين كه هیچگاه موقعیت اجتماعی مناسبی برای شهرستانیها در سریالهاي صدا و سيما در نظر گرفته نميشود! ياور دست بر قضا در جایی از سريال در حال خواندن ترانهای لری بود،که جوان تهرانی(شاهرخ استخری) که نقش اول سریال را هم ايفا ميكرد با لحني تمسخرآميز به او گفت: صدای زیبایی داری شبیه دیوید بکهام! یاور نيز با لهجه شیرین لری بروجردي گفت: راست میگویی؟ دیوید بکهام کیه؟ خواننده است؟! متاسفانه در ذهن ناخودآگاه مخاطبین نسبتاً پرشمار رسانه ملی، گويندة ي چنين كاراكتر و لهجهاي، فردی هالو و نادان جلوه داده میشود! یا در موردی دیگر، برنامهای رادیویی که غروب جمعهها پخش میشد و متاسفانه نام و نشان آن را فراموش کردهام، افراد متشخص برنامه با لهجهي فارسي تهرانی صحبت میکردند و شخصیتی که وظیفه فکاهی و خنداندن مخاطب را به عهده داشت دارای لهجهاي شبيه لری بودند و صد افسوس که نام شخصيت طنز برنامه را هم آقای پشت کوهی نهاده بودند! در كنار اينها، عتراضات اخير به فيلم ايران برگر را نيز نبايد فراموش كرد كه در اين برههي زماني به عنوان قوز بالاي قوز مطرح شد. اما سریال "جاده قدیم" که اخیرا از شبکه اول (شبکه هر ایرانی!) پخش میشود آغاز زندگی زوجی به نام نعمت و زینت است که بعد از ازدواجشان همراه با یك رأس گاو که جهیزیهی زینت خانوم است و تنها دارایی آنها میباشد با این وضع به تهران میآیند… ماجرا از آنجا آغاز میشود که گاوشان در بدو ورود به تهران گم میشود و آنجاست که دردسرهای این زوج شروع میشود … جالب است که این سه نفر که از روستا به شهر میروند گاوشان را گم میکنند! لباسها(در تصویر مشخص است) و رفتار نسبتاً غریبی در کلانشهر تهران انجام میدهند. بعضاً بسیار سادهلوح هستند! در یک صحنه زبالههای باقیمانده از غذایشان را در پارک پرت میکنند و ... آنها در اين سريال با لهجه لری صحبت میکنند و تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل ... آیا به نظر مردم و مسوولان لرستان زمان یک اعتراض قانونی و مدنی به آقایان پایتختنشین نرسیده است که بدانند دیگر زمان مهندس و دکتر بودن تهرانیها و پادو و عمله(با احترام به همه زحمتکشان) و خلافکار بودن شهرستانیها تمام شده است؟! آیا مسوولان فرهنگی ما به آن بلوغ مدنی و اجتماعی نرسیدهاند که واکنشی نه در حد برخورد با سرزمین کهن اما در حدی که دیگر این همه توهین و تلقین بیفرهنگی به ما مردم لر و لرستانی نشود؟! آیا زمان آن نیست که نخبگان فرهنگی یک صدا و همدل صدای مظلومیت مردم لر را در هر قالب ممکن و در چارچوب کنشهای قانونی به گوش همگان و خصوصاً سازندگان رسانه ملی مرکزنشین برسانند؟ به راستی ما جماعت لر چه باید انجام دهیم که از نگاه کارگردانان تهرانی فقط صاحب مناصب و مشاغل ردههای ذیل جامعه نباشیم؟! چرا نویسندگان نامی، سرداران شهید، پزشکان شهیر، مهندسان توانا، اساتید صاحب سبک، مقتصدین، معلمین و از هر گروهی سرآمد در میان ما را نمیتوان یافت که زندگی و زندگینامه چنين فردي دستمایهي ساخت بهترین سریالها و فیلمها و بستههای فرهنگی هنری باشد؟ اما دریغ و افسوس که هرگز به چشم نمیآییم! به جرات میتوان گفت که از ماست که بر ماست! وقتی هنرمندان و هنرورانی که داعیه لر و لرستانی بودن داشته (مثل مسعود جعفريجوزاني) و متاسفانه دستی بر آتش فیلمسازی دارند خود عامدانه موجبات تمسخر سایرین را فراهم میکنند، ديگر جایی برای دفاع توسط مردم مظلوم لرستان باقی نمیماند! «ایران برگر» که لرها را پیتزا نخورده، ماشین ندیده، سادهلوح، خشن و چماق به دست و ... نشان میدهد، به قول شیخ اجل: انصاف نیست پیش تو گفتن حدیث خویش من عهد میکنم که نگویم دگر سخن كاش جعفريجوزاني، به جاي ايران برگز، فيلم "كريمخان زند" يا "لطفعليخان زند" كه همشهري خودش در ملاير بودند و تاريخ ايران عدالت و جوانمردي آنان گواهي ميدهد را ميساخت، اما افسوس كه وي آب به آسياب سودجويان و هتاكان ريخت ... دکتر پیمان رجبی پايگاه خبري تحليلي يافته .................................................................................................................................................................................................. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 9 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۴ [h=1]شما هم به لهجه سریال ها معترضید؟[/h] درباره لهجه های مختلف در فیلم ها و سریال های تلویزیونی بارها و بارها گفته و نوشته شده اما گویی هنوز این مساله لاینحل مانده. در گزارش پیش رو حاشیه هایی که به واسطه لهجه ای خاص گریبان برخی سریال ها را گرفته مرور می کنیم؛ اما مهم تر از آن طرح یک پرسش بنیادی است. به نظر شما دلیل این حساسیت ها چیست؟ اول گزارشی درباه شش سریالی که به خاطر لهجه و گویش دچار حاشیه شده اند را بخوانید و بعد به چند سوال پاسخ دهید. این نظرات حتما به مسولان تلویزیون و سازندگان سریال ها کمک می کند. [h=2] جاده قدیم[/h] بهرام بهرامیان در تازه ترین سریالش داستانی فانتزی را دستمایه ساخت قرار داد و این گونه راه حواشی احتمالی برای «جاده قدیم» را بست. او اما نمی دانست در آستانه پخش با مشكل بزرگتری به نام «لهجه» دچار خواهد شد. سریال قرار بود 25 مرداد روی آنتن شبكه دو برود اما همچنان پشت كنداكتور پخش مانده است و مشخص نیست مسولان چه راهكاری برای حل این مشكل دارند. البته در مراسم رونمایی سریال امید سهرابی به عنوان نویسنده تاكید كرده بود :« لهجههای سریال من درآوردی و ابداعی است و به منطقه خاصی اشاره نمیشود.» علی تقی پور ،تهیه كننده سریال هم به ضرس قاطع اطمینان داده بود كه لهجه سریال چون به جایی تعلق ندارد هیچ حاشیه ای به همراه نخواهد داشت. [h=2] سه گانه پایتخت[/h] زمان «پایتخت 1» اعتراض به گویش مازندرانی بازیگران خیلی فراتر از اظهارنظر مردم بود. آن زمان نماینده مردم شرق مازندران، استاندار مازندران، امامان جمعه بابلسر و قائم شهر و ... علیه این سریال اعتراض کردند. این اعتراض ها به جایی رسید که موقع ساخت «پایتخت 2»، استانداری مازندران، ابتدا مجوز تصویربرداری در این شهرستان را به تیم سیروس مقدم و الهام غفوری نمی داد. زمان پخش «پایتخت 3» این مسئله دوباره تكرار شد. بیشتراز 50 نفر از مردم مازندران مقابل استانداری تحصن كردند و بار دیگر اعتراضها به مجلس كشیده شد و جمعی از نمایندگان مازندران در اعتراض به پخش سریال پایتخت3 در ایام نوروز طی نامه ای از رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس خواستار رسیدگی به این موضوع شدند.سیروس مقدم هم در واکنش گفته بود:« قاعدتا تمام شهرستانی ها لهجه دارند و باید یک مقدار سعه صدرشان را بالا ببرند. این سریال، کار شریفی بود و ما درآن به سمت لودگی نرفتیم. این حرکت آزاردهنده است چون سعی شد لهجه ها تمیز از آب درآید.» [h=2] ما فرشته نیستیم[/h] فلورا سام در روزهایی داشت سریالش را برای باكس نوروز شبكه تهران آماده می كرد كه حساسیت های هموطنان لر بعد از «سرزمین كهن» به اوج رسیده بود. خانم سام اما به زعم این كه لهجه های لری سریال «ما فرشته نیستیم» در خدمت داستان است و هیچ ربطی به اتفاقات فرامتنی «سرزمین كهن » ندارد از فاطمه گودرزی، محمود جعفری و علی صادقی خواست موقع رویارویی با خانواده و فامیل لری صحبت كنند. گمان می كرد این طوری هم حس داستان باورپذیر تر می شود و هم خدمتی به یكی از لهجه های شیرین كشورمان كرده. درست در آستانه پخش مسولان شبكه تهران ایده سام را پس زدند و ترجیح دادند برای فرار از حساسیت های احتمالی كه با «سرزمین كهن» دو برابر شده بود گویش تهرانی جایگزین گویش لری شود. برای همین لهجه لری گودرزی، جعفری و صادقی دوبله شد. در این گزارش شش سریالی که به خاطر لهجه و گویش دچار حاشیه شده اند را مرور کرده ایم .به نظر شما معترضین حق داشته اند ؟ شما بگویید چه باید کرد؟ پیشنهادتان چیست؟ این نظرات حتما به مسولان تلویزیون و سازندگان سریال ها کمک می کند. تقریبا همه عوامل سریال از تغییر لهجه دلخور بودند تا جایی كه كارگردان اعتقاد داشت حذف لهجه لری ضربه ای اساسی به سریالش زده. فلورا سام که در «باغ سرهنگ» از لهجه گیلکی و در «توطئه فامیلی» از لهجه شیرازی استفاده كرده این بار حسابی زیر فشار بوده:« ما دنبال مسخره کردن هیچ لهجه ای نبودیم ولی از صداوسیما اعلام کردند این سریال نمیتواند با لهجه لری پخش شود. اگر اصرار می کردیم این سریال همانند «سرزمین کهن» به آرشیو می رفت. » واكنش بازیگر سریال هم در نوع خود جالب است. شهره لرستانی كه اصالتا لر است نظری كاملا عكس مسولان تلویزیون دارد: « اول برای این که شنیدم فاطمه گودرزی قرار است با لهجه لری صحبت کند از فلورا سام تشکر کردم که به لهجه قوم من احترام گذاشته. من اصلا احساس نکردم که ممکن است سوءتفاهم ایجاد شود...» [h=2] در مسیر زاینده رود[/h] حتما خاطرتان هست كه «در مسیر زاینده رود» چطور به پشت پرده فوتبال نیش می زد و به نوعی قصد افشاگری داشت. از قضا سریال از این ناحیه دچار حاشیه نشد؛ از جایی ضربه خورد كه قرار بود نقطه اتكایش باشد : «لهجه اصفهانی» . سازندگان برای باور پذیر بودن سریال از بازیگران خواستند به لهجه اصفهانی دیالوگ بگویند اما برخی از آن ها با وجود حضور مشاور لهجه ( مهرداد ضیائی ، بازیگری كه اصالتا اصفهانی است) از پس ریزه كاری های این گویش شیرین برنیامدند .مخاطبان غیر اصفهانی متوجه نادرست بودن لهجه نمی شدند اما مردم اصفهان با لهجه ای غریب روبرو بودند؛ با این حال هیچ گاه فریاد وااسفا سر ندادند و این بار هم مشخصه همیشگی شان یعنی «با جنبه بودن» را اثبات كردند. بر عكس مردم، مسولان بشدت از سریال دلخور و عصبی بودند. [h=2] یك مشت پر عقاب[/h] پیش از سریال «یك مشت پر عقاب» چندین و چند سریال در تلویزیون تولید شد كه كاراكترهایشان گویش آذری داشتند و بدون هیچ مشكلی پخش شدند. از جمله این سریال ها می توان به «خاله خانم» و «هتل پیاده رو» اشاره كرد كه هر دوی این سریال ها جز كارهای كمدی تلویزیون بودند و اكبر عبدی هم بازیگر مشترك آن ها بود. اتفاقا یكی از وجوه جذاب این سریال ها كه موجب پر مخاطب شدنشان شد، همین تركی صحبت كردن كاراكتر عبدی در این دو سریال بود. اما اینكه چرا گویش تركی خمسه كه نقش كوتاهی هم در سریال «یك مشت پر عقاب» داشت به یكباره مساله ساز می شود، دلایلی فرامتنی داشت. مهمترین دلیل ایجاد این حساسیت به اتفاقاتی مربوط می شد كه در آن برهه در كشور اتفاق افتاده بود. در آن برهه زمانی به دلیل اعتراض شدید آذری ها به چاپ كاریكاتوری در یكی روزنامه های صبح، جو جامعه ملتهب شده بود و مسئولان تلویزیون برای اینكه به این جو دامن نزده باشند، دست به این خودسانسوری زدند و ترجیح دادند كه لهجه تركی از این سریال كلا حذف شود. [h=2] فاصله ها[/h] زمان پخش سریال فاصلهها، كاراكتر یاور با بازی محمد حمزهای، به خاطر لهجه لری، مورد اعتراض قرار گرفت. جالب اینجاست كه یاور، یكی از شخصیتهای فرعی سریال بود و حضورش در خط اصلی آن تغییری به وجود نمیآورد.بیشتر معترضان معتقد بودند كه در سریال، تمام نقشهای خوب و اثرگذار به تهرانیها داده شده و فقط كارگر سطح پایین سریال، به زبان لری حرف میزند. با بالا گرفتن این اعتراضها، كارگردان تصمیم گرفت نقش یاور را تاحدی در سریال كمرنگ كند و بعد از این اتفاق، محمد حمزهای در گفت و گو با پایگاه خبری لرنا، راجع به این مسئله توضیح داد و گفت:« چرا شما فکر میکنید هرکس ساده و صاف و صادق و بی آلایش باشد، عقب مانده و خنگ است؟» [h=2]نظر شما چیست؟[/h] بارها گفته شده ایران رنگین کمانی از فرهنگ ها است و نباید دوربین فیلمسازان فقط در تهران گیر کند. با این حال ساخت فیلم و سریال در مناطق مخنلف نیازمند الزاماتی است که اگر رعایت نشود حتما تکدر خاطر برخی هموطنان را در پی خواهد داشت. پیرو همین است که آثار موفق به تعدادی معدود خلاصه می شود : «روزی روزگاری»،«پس از باران»، «ماه منیر» ، «هتل پیاده رو» ، «دنیای شیرین دریا» و ... از آن سو باید متوجه مواد خامی که در اختیار سازندگان است هم بود؛ نباید فراموش کرد تعداد بازیگرانی که بتوانند لهجه ها را درست ادا کنند زیاد نیست و همین اول راه انتقادات به عدم تسلط بازیگر بر ظرافت های گویش، پاشنه آشیل می شود.ضمن این که ممکن است کاراکتر منفی داستان که متعلق به یک منطقه خاص است ؛ سوء تفاهم هایی ایجاد کند که گویی او نماینده کل منطقه است. به نظر شما چه باید کرد؟ پیشنهاد شما چیست؟ در شش سریال بالا معترضین حق داشته اند؟ فرآوری: منیژه خسروی بخش سینما و تلویزیون تبیان منابع: هفت صبح/ایسنا/همشهری/لرنا/مهر برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 8 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۴ اینم نظر من فقط تنها چیزی که تغییر دادن لهجه که بسیار شباهت به لری بروجردی داره ولی با تغییرات من خودم از این سریال اصلا خوشم نمیاد نمیدونم چرا حتما باید کسایی که شهرستانی هستن یا لهجه دارن توی فیلم ها شغل های سطح پایین بهشون میدن !!!!!!!!!!!!!!!!!خیلی چیز ها هست که باعث شده من از این سریال اصلا خوشم نیاد با اینکه مسئولین سریال گفتن لهجه من دراوردی ولی بسیار شباهت به لری داره کجای لرها اینجوری لباس میپوشن!!!!!!! یا کجا دیدین شهرستانی بره تهران گاو بفروشه!!!!!! استفاده از لهجه خیلی خوبه باعث میشه بقیه با لهجه اشنا میشن ولی بعضی چیزها کنار هم میزاری افتضاح میشه! 7 لینک به دیدگاه
Dreamy Girl 6672 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۴ من این سریال رو ندیدم ولی کلا میگم : اصولا تو سریال های ایرانی کاراکترهای شهرستانی ساده لوح، بیسواد یا کم سواد، ندید بدید، بی فرهنگ و دارای مشاغل سطح پایین به تصویر کشیده میشن که به صورت اغراق آمیزی فارسی رو با لهجه حرف میزنن طراحی لباس هاشون بی سلیقه مردا کت و شلوار گَل گشاد و پیراهن هایی که تو ذوق میزنن و خانم ها مانتوی کهنه و رنگ و رو رفته عمده موقعیت های کمیک هم حول حوش ساده لوحی شخصیت های شهرستانی و یا به سخره گرفتن لهجه است نمیدونم آیا نویسندگان تا حالا به هیچ شهری ( غیر از کلان شهرها ) سفر نکردند و فکر میکنن مردم بقیه شهرها توی عصر بوق زندگی میکنن؟ فکر میکنم دیواری کوتاه تر از دیوار شهرستانی ها وجود نداره 9 لینک به دیدگاه
beat 2373 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۴ واقعیت امر اینه سطح زندگی در شهرستان های کوچک از نظر اقتصادی و تکنولوژی خیلی پایین تر از اون چیزیه که فکر میکنیم. کل ایران هم از نظر فرهنگ مدرن و شهرنشینی با دنیا فاصله ی غریبی داره. دیگه گیر دادن به فیلمساز برای یه لهجه خاص و کارکترهای فیلمنامه ناشی از همون 2 مورد بالاست که گفتم. 3 لینک به دیدگاه
Mohammad-Ali 9729 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 خرداد، ۱۳۹۴ واقعادیدن تلوزیون شده عذاب.ازیه طرف هم راست میگن توجامعه ای که دکتراشون ، وکیلاشون ،پلیساشون ، کلادولشون بهترینه فقط کی میمونه اگه گفتید؟ 2 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 خرداد، ۱۳۹۴ دکتر پیمان رجبی با خودش هم مشکل داره . مگس بخواد تو هوا پر بزنه , میگه توهین شد. به نظر من هیچکدوم اینایی که نوشتن , توهین نیست. اونایی که احساس سرخوردگی دارن معمولا همه چی رو توهین به خودشون میبینند. من تو برخوردم گاها برای اینکه کسی رو به چالش بکشم , الکی از این روش استفاده میکنم تا طرف بجوش بیاد که ببینم ته خواسته ش چیه. ولی بطور کلی اعتقادی به اینکه این نوع فیلمها و یا نقش ها توهین هستند ندارم. 2 لینک به دیدگاه
imostafa 65 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 خرداد، ۱۳۹۴ منم زیاد تلویزیون رو دنبال نمیکنم اما اونقدر که میبینم میتونم بگم شاید یکی از دلایلش اینه که کارگردان و نویسنده ایرانی گاهی تو سریال و سینمایی های طنز به خاطر خودش یا خندیدن مردم به خودش اجازه میده به هر کاری دست بزنه، از تمسخر عده ای گرفته تا بعضی سریال ها که شخصیت هاش اینقدر رفتار و صحبتای ابلهانه دارن که بعد کلی خنده میبینی باید بشینی گریه کنی به حال همچین شخصیت های هرچند غیر واقعی اما ایرانی!! البته یه نکته کلی هم هست اینکه اکثر ایرانی ها افراطی هستن یا میشن... 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده