رفتن به مطلب

چگونه کودکمان را با مطالعه آشنا کنیم؟


ارسال های توصیه شده

کودکان امروزی برخلاف کودکان چند دهه پیش امکانات بسیار زیادی برای گذراندن اوقات فراغت دارند؛ از بازی‌های رایانه‌ای گرفته تا کانال‌های متعدد تلویزیونی و... و در این میان آنچه موجب نگرانی بیشتر والدین می‌شود، بی‌توجهی بسیاری از بچه‌ها به کتاب و کتابخوانی است. در این نوشتار به بیان چند روش ساده، اما مهم می‌پردازیم که می‌تواند کودک ما را به کتاب خواندن علاقه‌مند کند.

 

از بدو تولد تا 2 سالگی

کودک در این سنین هیچ درکی از معانی واژه‌ها ندارد، فقط از شنیدن صدای‌های متنوع و دیدن احساسات و عواطف ما لذت می‌برد، برای او شنیدن صدای گرم و دلنشین ما لذتبخش‌ترین چیز در دنیاست. همچنین او به تصویر بیشتر از کلمات علاقه دارد و با کتاب به عنوان اسباب‌بازی بازی می‌کند و سرگرم می‌شود.

الگوی خوبی باشیم

کودکان باید در محیطی بزرگ شوند که کتاب و کتابخوانی در آن یک ارزش به شمار رود و ما به عنوان یک پدر و مادر مسئول، بهترین الگو برای این کار هستیم. پس همیشه سعی کنیم در طول روز یک بار در کنار کودک دلبندمان بنشینیم و کتاب بخوانیم و هیچ وقت انتظار نداشته باشیم کودک یک ساله ما عاشق کتاب باشد، زیرا او در این سن بیشتر از والدینش تقلید می‌کند و آنها را الگوی رفتاری خود قرار می‌دهد. وقتی همیشه ما را کتاب به دست ببیند، از ما سرمشق می‌گیرد.

بازی با کلمات

هیچ وقت نباید از فرزندمان توقع داشته باشیم در یک سالگی با تمام هوش و حواسش پای قصه ما بنشیند، زیرا در این سن بچه‌ها به تصاویر بیشتر از قصه علاقه دارند. پس بهتر است کتاب‌هایی که تصاویر رنگی و بزرگ مثل حیوانات، گیاهان و... را در یک یا چند کلمه توضیح داده‌اند برایش بخریم؛ اما در دو سالگی بچه‌ها به شنیدن شعرهای خیلی کوتاه علاقه‌مند می‌شوند و ما می‌توانیم با خواندن لالایی‌ها و کتاب‌های کوتاه و آهنگین، فرزندمان را با دنیای شعر، موسیقی و ادبیات آشنا کنیم. البته نباید فراموش کنیم که همیشه تصویر حرف اول را می زند و اگر تصاویر کتاب مورد دلخواه فرزندمان نباشد به شعرهایش هم توجه زیادی نمی‌کند.

از کتاب‌های کاغذی استفاده نکنیم

در این سنین کودکان دوست دارند اشیا را بجوند، پاره کنند، روی آنها بنشینند یا بایستند. بنابراین بهتر است از کتاب‌های نرم، پارچه‌ای و مقاوم استفاده کنیم و تا قبل از دو سالگی سراغ کتاب‌های کاغذی نرویم. در حقیقت به کودک اجازه دهیم به شیوه خودش با کتاب ارتباط برقرار کرده، آشنا شود و انس بگیرد.

2 تا 4 سالگی

کودکان در این سنین دوست دارند با کتاب‌هایشان بازی کنند، اما نمی‌دانند در این کتاب‌ها، قصه‌ها، کلمات و داستان‌های قشنگی وجود دارد. همچنین آنها دوست دارند تصاویر کتاب را ببینند تا بتوانند شخصیت‌ها و فضای داستان را، بهتر در ذهنشان مجسم کنند. آنها عاشق شنیدن داستان‌ها در قالب شعر هستند، زیرا بهتر آنها را به خاطر می‌سپارند، حتی می‌توانند در حین خواندن کتاب ما را همراهی کنند. همچنین این نکته مهم است که کودکان از سه سالگی به بعد می‌توانند روایت داستانی را درک کنند.

آرام کتاب بخوانیم

در حین خواندن داستان، از فرزندانمان سوال کنیم و به پرسش‌های آنها صبورانه پاسخ دهیم. به عکس‌ها اشاره کنیم و در مورد تصاویر کتاب با آنها صحبت کنیم. مثلا از فرزندمان بپرسیم: «فکر می‌کنی بعد از این ماجرا چه اتفاقی خواهد افتاد؟»

کارهای خلاقانه انجام دهیم

اگر فرزندمان به شنیدن داستان علاقه‌ای ندارد، بهتر است با او به شهر کتاب یا نمایشگاه برویم و اجازه دهیم خودش کتاب مورد علاقه‌اش را انتخاب کند، بعد با مشارکت یکدیگر داستان را به شکل یک نمایش بازی کنیم تا دلگرم شود یا فعالیت‌های اضافه و متناسبی با فضای داستان ارائه دهیم: کارهایی مثل آشپزی یا درست کردن کاردستی که با فضای داستان ارتباط داشته باشد.

به کودکمان کمک کنیم داستان بگوید

از کودکانی که توانایی نوشتن ندارند، بخواهیم تا ماجراهای روزانه‌شان را مثل یک داستان برای ما تعریف کنند. مثل داستان آشپزی من و مامان یا داستان گل کاشتن من و بابا داخل باغچه و... و به او کمک کنیم تا ساختار درستی برای داستانش پیدا کند و به گفته‌های او نظم بدهیم. با این روش هم خلاقیت و هم قدرت خیال‌پردازی را در کودکمان تقویت کرده‌ایم.

4 تا 6 سالگی

در این سنین کودکان می‌توانند داستان‌های کتاب را بخوبی به خاطر بسپارند، اما برای گفتن داستان، باید تصویر هر صفحه را ببینند. آنها عاشق داستان‌ها و قصه‌های عجیب و غریب، تخیلی و البته خنده‌دار هستند. همچنین بعضی از حروف الفبا را می‌شناسند و می‌توانند آنها را در تمام صفحات کتاب تشخیص دهند. پس به کودک دلبندمان در شناخت واژه‌ها و گسترش دایره آموخته‌هایش کمک کنیم تا از توجه کردن به متن کتاب لذت ببرد و همچنین شریک ما در خواندن شود.

داستان را یکنواخت نخوانیم

وقتی قصه‌ها را براساس اتفاق‌هایی که در آنها افتاده می‌خوانیم، وقتی تن صدایمان را بالا و پایین می‌بریم یا لحن شاد و عصبانی به خود می‌گیریم، فرزندمان لذت بیشتری از گوش کردن به قصه می‌برد. کتاب را برای فرزندمان، فقط روخوانی نکنیم، بلکه سعی کنیم جای هر شخصیت داستانی بنشینیم و صدایی که فکر می‌کنیم به آن شخصیت می‌خورد را دربیاوریم و چهره‌مان را براساس گفت‌وگوها و رفتارهای او تغییر دهیم. مثلا چهره خوشحال، ناراحت، مغرور، متفکر، دوست‌داشتنی و... زیرا بیشتر افرادی که به کتاب و کتابخوانی علاقه دارند، والدینی داشته‌اند که در دوران کودکی لحظات شیرین و گرمی را در هنگام خواندن داستان‌ها برای آنها ساخته و پرداخته‌اند.

سراغ علایق کودکمان برویم

سعی کنیم کتاب‌ها را براساس علایق فرزندمان انتخاب کرده و بخریم. مثلا اگر او عاشق هواپیما یا ماشین است، کتاب‌هایی را برایش بخریم که شخصیت اصلی آن ماشین‌ها و هواپیماها باشند، یا اگر به حیوانات علاقه دارد، سراغ کتاب‌هایی برویم که داستانی را در جنگل روایت می‌کند و... همچنین او را تشویق کنیم در رابطه با موضوعات مورد علاقه‌اش اطلاعات کسب کند و در این مورد با او بحث کنیم.

با هم بازی کنیم

داستانی را انتخاب کنیم که فرزندمان بتواند در جریان آن مشارکت کند و با ما همبازی شود. برای مثال، داستانی را برای کودک دلبندمان بخوانیم و بعد از او بخواهیم جمله‌ها را تکرار کند یا بعد از تمام شدن داستان از کودک بخواهیم این بار او قصه را برای ما بگوید یا چند جمله را ما بگوییم و به فرزندمان کمک کنیم تا چند کلمه‌ای را خودش به زبان آورد و در فرآیند کتابخوانی مشارکت کند. این گونه بچه‌ها هنگام کتاب خواندن نقش فعال‌تری را ایفا می‌کنند.

قانون تعیین نکنیم

برای کتاب خواندن قانون و قاعده نگذاریم و زمان دقیقی را برای کتاب خواندن انتخاب نکنیم. چرا که زمان مهم نیست، بلکه مهم هنگامی است که کودکمان به شنیدن داستان رغبت دارد و هرگز او را به شنیدن داستان مجبور نکنیم. همچنین وقتی می‌بینیم فرزندمان لذتی از ادامه داستان نمی‌برد، خواندن را تمام کنیم.

اجرای نمایش

یکی از بهترین فعالیت‌ها، اجرای نمایش از کتاب خوانده شده است. می‌توانیم بنا به پیشنهاد کودک، روش‌های مختلف نمایش خلاق برای آن ترتیب دهیم. مثلا از کودک بخواهیم همه کارهای اجرای نمایش از (تهیه عروسک‌ها، نقاشی و...) را خودش انجام دهد و ما تنها به عنوان یک راهنما در کنارش باشیم. اجرای نمایش باعث می‌شود کودک برای حضور در جمع اعتماد به نفس پیدا کند، همچنین دایره واژه‌های او بالا می‌رود.

عضویت در کتابخانه

کودکمان را به عضویت یک کتابخانه عمومی درآوریم و هر چند وقت یک بار با او به «کتابخانه» برویم. این گونه او هم احساس بزرگ بودن می‌کند و هم از کودکی با محیط کتابخانه آشنا می‌شود. آن وقت می‌بینیم که رفتن به کتابخانه یکی از تفریح‌های مورد علاقه فرزند دلبندمان خواهد شد.

و در پایان، کتاب خواندن برای کودکان بایدهایی دارد که در این مقاله آنها را با هم مرور کردیم، اما نبایدهایی هم وجود دارد که باید به آنها توجه کنیم. اگر دوست داریم فرزندمان عاشق کتاب خواندن شود، نباید او را مجبور کنیم تا به قصه‌ای که دوست ندارد یا حوصله‌اش را ندارد، گوش دهد و نباید فقط برای او کتاب بخریم یا کتاب هدیه بدهیم، زیرا کودک علاوه بر کتاب به بازی‌های آموزشی و داشتن یک عروسک معمولی برای خاله‌بازی با دوستانش هم احتیاج دارد و نباید در روزهایی که دوست دارد به پارک یا شهربازی برود او را تنها به کتابفروشی ببریم و... باید گام به گام و با آرامش او را به دنیای دوست‌داشتنی کتاب وارد کنیم.

منبع: Articlebase.com

مترجم: نسرین علی‌محمدی

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...