رفتن به مطلب

روز بزرگداشت حکیم عمر خیام نیشابوری


Lean

ارسال های توصیه شده

83azk70f6j4wrm5yn5.jpg

 

 

امروز در تقویم مصادف است با روز بزرگداشت حکیم عمر خیام نیشابوری، یک شخصیت بین المللی که در ورای مرزهای کشور بیشتر شناخته شده است تا خود کشور ، خیامی که در زمان حیات تکفیر شد و و حتی توسط متعصبین مدفن او نیز محل مناقشه شد.

 

غیاث الدین ابوالفتح، عمر بن ابراهیم خیام (خیامی) در سال 439 هجری (1048 میلادی) در شهر نیشابور و در زمانی به دنیا آمد که ترکان سلجوقی بر خراسان، ناحیه ای وسیع در شرق ایران، تسلط داشتند. وی در زادگاه خویش به آموختن علم پرداخت و نزد عالمان و استادان برجسته آن شهر از جمله امام موفق نیشابوری علوم زمانه خویش را فراگرفت و چنانکه گفته اند بسیار جوان بود که در فلسفه و ریاضیات تبحر یافت. خیام در سال 461 هجری به قصد سمرقند، نیشابور را ترک کرد و در آنجا تحت حمایت ابوطاهر عبدالرحمن بن احمد , قاضی القضات سمرقند اثربرجسته خودرادر جبرتألیف کرد. خیام سپس به اصفهان رفت و مدت 18 سال در آنجا اقامت گزید و با حمایت ملک شاه سلجوقی و وزیرش نظام الملک، به همراه جمعی از دانشمندان و ریاضیدانان معروف زمانه خود، در رصد خانه ای که به دستور ملکشاه تأسیس شده بود، به انجام تحقیقات نجومی پرداخت. حاصل این تحقیقات اصلاح تقویم رایج در آن زمان و تنظیم تقویم جلالی (لقب سلطان ملکشاه سلجوقی) بود. در تقویم جلالی، سال شمسی تقریباً برابر با 365 روز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 45 ثانیه است. سال دوازده ماه دارد 6 ماه نخست هر ماه 31 روز و 5 ماه بعد هر ماه 30 روز و ماه آخر 29 روز است هر چهارسال، یکسال را کبیسه می خوانند که ماه آخر آن 30 روز است و آن سال 366 روز است هر چهار سال، یکسال را کبیسه می خوانند که ماه آخر آن 30 روز است و آن سال 366 روز می شود در تقویم جلالی هر پنج هزار سال یک روز اختلاف زمان وجود دارد در صورتیکه در تقویم گریگوری هر ده هزار سال سه روز اشتباه دارد. بعد از کشته شدن نظام الملک و سپس ملکشاه، در میان فرزندان ملکشاه بر سر تصاحب سلطنت اختلاف افتاد. به دلیل آشوب ها و درگیری های ناشی از این امر، مسائل علمی و فرهنگی که قبلا از اهمیت خاصی برخوردار بود به فراموشی سپرده شد. عدم توجه به امور علمی و دانشمندان و رصدخانه، خیام را بر آن داشت که اصفهان را به قصد خراسان ترک کند. وی باقی عمر خویش را در شهرهای مهم خراسان به ویژه نیشابور و مرو که پایتخت فرمانروائی سنجر (پسر سوم ملکشاه) بود، گذراند. در آن زمان مرو یکی از مراکز مهم علمی و فرهنگی دنیا به شمار می رفت و دانشمندان زیادی در آن حضور داشتند. بیشتر کارهای علمی خیام پس از مراجعت از اصفهان در این شهر جامه عمل به خود گرفت. دستاوردهای علمی خیام برای جامعه بشری متعدد و بسیار درخور توجه بوده است. وی برای نخستین بار در تاریخ ریاضی به نحو تحسین برانگیزی معادله های درجه اول تا سوم را دسته بندی کرد، و سپس با استفاده از ترسیمات هندسی مبتنی بر مقاطع مخروطی توانست برای تمامی آنها راه حلی کلی ارائه کند. وی برای معادله های درجه دوم هم از راه حلی هندسی و هم از راه حل عددی استفاده کرد، اما برای معادلات درجه سوم تنها ترسیمات هندسی را به کار برد؛ و بدین ترتیب توانست برای اغلب آنها راه حلی بیابد و در مواردی امکان وجود دو جواب را بررسی کند. اشکال کار در این بود که به دلیل تعریف نشدن اعداد منفی در آن زمان، خیام به جوابهای منفی معادله توجه نمی کرد و به سادگی از کنار امکان وجود سه جواب برای معادله درجه سوم رد می شد. با این همه تقریبا چهار قرن قبل از دکارت توانست به یکی از مهمترین دستاوردهای بشری در تاریخ جبر بلکه علوم دست یابد و راه حلی را که دکارت بعدها (به صورت کاملتر) بیان کرد، پیش نهد.

khayam.jpg4.jpg

خیام همچنین توانست با موفقیت تعریف عدد را به عنوان کمیتی پیوسته به دست دهد و در واقع برای نخستین بار عدد مثبت حقیقی را تعریف کند و سرانجام به این حکم برسد که هیچ کمیتی، مرکب از جزء های تقسیم ناپذیر نیست و از نظر ریاضی، می توان هر مقداری را به بی نهایت بخش تقسیم کرد. همچنین خیام ضمن جستجوی راهی برای اثبات "اصل توازی" (اصل پنجم مقاله اول اصول اقلیدس) در کتاب شرح ما اشکل من مصادرات کتاب اقلیدس (شرح اصول مشکل آفرین کتاب اقلیدس)، مبتکر مفهوم عمیقی در هندسه شد. در تلاش برای اثبات این اصل، خیام گزاره هایی را بیان کرد که کاملا مطابق گزاره هایی بود که چند قرن بعد توسط والیس و ساکری ریاضیدانان اروپایی بیان شد و راه را برای ظهور هندسه های نااقلیدسی در قرن نوزدهم هموار کرد. بسیاری را عقیده بر این است که مثلث حسابی پاسکال را باید مثلث حسابی خیام نامید و برخی پا را از این هم فراتر گذاشتند و معتقدند، دو جمله ای نیوتن را باید دو جمله ای خیام نامید. البته گفته می شودبیشتر از این دستور نیوتن و قانون تشکیل ضریب بسط دو جمله ای را چه جمشید کاشانی و چه نصیرالدین توسی ضمن بررسی قانون های مربوط به ریشه گرفتن از عددها آورده اند. استعداد شگرف خیام سبب شد که وی در زمینه های دیگری از دانش بشری نیز دستاوردهایی داشته باشد. از وی رساله های کوتاهی در زمینه هایی چون مکانیک، هیدرواستاتیک، هواشناسی، نظریه موسیقی و غیره نیز بر جای مانده است. اخیراً نیز تحقیقاتی در مورد فعالیت خیام در زمینه هندسه تزئینی انجام شده است که ارتباط او را با ساخت گنبد شمالی مسجد جامع اصفهان تأئید می کند. تاریخ نگاران و دانشمندان هم عصر خیام و کسانی که پس از او آمدند جملگی بر استادی وی در فلسفه اذعان داشته اند، تا آنجا که گاه وی را حکیم دوران و ابن سینای زمان شمرده اند. آثار فلسفی موجود خیام به چند رساله کوتاه اما عمیق و پربار محدود می شود. آخرین رساله فلسفی خیام مبین گرایش های عرفانی اوست. اما گذشته از همه اینها، بیشترین شهرت خیام در طی دو قرن اخیر در جهان به دلیل رباعیات اوست که نخستین بار توسط فیتزجرالد به انگلیسی ترجمه و در دسترس جهانیان قرار گرفت و نام او را در ردیف چهار شاعر بزرگ جهان یعنی هومر، شکسپیر، دانته و گوته قرار داد. رباعیات خیام به دلیل ترجمه بسیار آزاد (و گاه اشتباه) از شعر او موجب سوء تعبیرهای بعضاً غیر قابل قبولی از شخصیت وی شده است. این رباعیات بحث و اختلاف نظر میان تحلیلگران اندیشه خیام را شدت بخشیده است. برخی برای بیان اندیشه او تنها به ظاهر رباعیات او بسنده می کنند، در حالی که برخی دیگر بر این اعتقادند که اندیشه های واقعی خیام عمیق تر از آن است که صرفا با تفسیر ظاهری شعر او قابل بیان باشد. خیام پس از عمری پربار سرانجام در سال 517 هجری (طبق گفته اغلب منابع) در موطن خویش نیشابور درگذشت و با مرگ او یکی از درخشان ترین صفحات تاریخ اندیشه در ایران بسته شد.

 

[h=1]آرامگاه خیام چگونه جابجا شد[/h]

آرامگاه خیام نیشابوری در باغی قرار دارد که مقبره امامزاده محروق در آن واقع شده، باغ آرامگاه خیام از باغهای دیدنی در ایران است و شامل کتابخانه و موزه است. همچنین تندیسی از حکیم عمرخیام در محوطه ورودی باغ نصب شده، طراح و معمار این آرامگاه و محوطه پیرامونی آن مهندس هوشنگ سیحون است.

درباره آرامگاه این حکیم بزرگ که شهرت او در خارج از مرزهای ایران بیش از داخل است با یک پژوهشگر و رییس اداره میراث فرهنگی شهرستان نیشابور به گفت‌وگو پرداختیم.

 

یک پژوهشگر نیشابوری گفت: طبق آخرین پژوهشهایی که دو دانشمند روس و هندی درباره تولد و وفات خیام داشته‌اند اثبات شده که وفات خیام در سال 526 هجری قمری است، در حالی که در روی سنگ قبر وفات وی به سال 517 است.

 

خیام پس از مرگ در گورستان «حیره» نیشابور که گورستان عمومی شهر بوده است دفن می‌شود و نظامی عروضی سمرقندی که یکی از دوستان خیام بوده و عشق و علاقه خاصی به او داشته به نیشابور می‌آید و از خیام پرس‌وجو می‌کند و وقتی متوجه مرگ وی می‌شود بسیار متاثر شده و به آرامگاه خیام ‌می رود و آرامگاه را غرق در شکوفه می‌بیند.

 

 

آرامگاه اولیه در ضلع شرقی امامزاده محروق در داخل یک اتاقک ایوان مانند قرار داشت و تا سال 1313 شمسی به همین شکل بود تا اینکه گروهی از مسئولان، مستشرقان و خاورشناسان برای افتتاح آرامگاه فردوسی قصد عزیمت به توس می‌کنند و تصمیم می‌گیرند در بین راه به مقبره خیام نیز بیایند، آن زمان دولت ایران به خاطر نامناسب بودن آرامگاه خیام تصمیم به ساخت یک بنای یاد بود می‌کند که هم اکنون این بنای اولیه در میدان خیام واقع شده است.

 

 

سالها این بنای یادبود می‌ماند تا اینکه به این نتیجه می‌رسند این بنای یادبود مناسب شان خیام نیست اما از آنجایی که آرامگاه اولیه خیام در کنار امامزاده محروق بود امکان نداشت دو بنای بزرگ کنار هم باشند در نتیجه در سال 1338 احداث آرامگاه کنونی شروع می‌شود و در سال 41 به پایان می‌رسد، بنای یادبود قبلی خیام به نقطه دیگر شهر به نام میدان خیام انتقال داده می‌شود. پس از نبش قبر آنچه از اسکلت خیام مانده بود که البته چیز زیادی نبوده و گزارش شده که بزرگترین استخوان از بند انگشت هم تجاوز نمی‌کرده را در داخل پارچه و سپس صندوقچه فلزی می‌گذارند و آن را به آرامگاه کنونی انتقال می‌دهند؛ بالاخره این آرامگاه در سال 42 توسط پهلوی دوم افتتاح می‌شود.

 

 

این بنا الهام گرفته از نام خیام که مانند خیمه‌ای خودش را بالا کشیده و تخصص وی و همچنین معماری دوره سلجوقیان است.

 

 

مشکلاتی که در جابجایی آرامگاه خیام بوجود آمد

 

این جابجایی علاوه بر حسن‌هایی که داشت به خاطر شتاب زدگی ایرادهایی نیز داشت. در مرحله اول، معماری باید به شکلی می‌بود که آرامگاه خیام از امامزاده محروق بلندتر نباشد و همین باعث شد که به جای این که مقبره خیام چند پله به بالا بخورد و بنا روی یک سطح مرتفع و سکو مانند باشد، برای مرتفع نشدن آرامگاه خیام از امامزاده عکس این قضیه اتفاق افتاد و مساله بعدی این بود که زیبایی ورود به بقعه امامزاده محروق نیز ترکیبش ایراد پیدا کرد زیرا قبلا زائر بقعه از در شمالی وارد حرم می‌شد و زیبایی این آرامگاه دوچندان بود که در حال حاضر ورودی امامزاده محروق نیز تغییر کرده است. وجود دو آرامگاه در یک باغ این مشکلات را در پی داشت در حالی که ‌می‌شد باغ جداگانه‌ای برای خیام دیده شود تا مشکلات این چنینی اتفاق نمی‌افتاد. همچنین اصطکاک‌های مدیریتی به علت مسئول بودن اوقاف بر بقعه امامزاده محروق و مسئول بودن اداره میراث فرهنگی بر آرامگاه خیام نیز اتفاق نمی‌افتاد.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

افسوس كه نامه جواني طي شد

و آن تازه بهار زندگاني دي شد

وآن مرغطرب كه نام او بود شباب

فرياد ندانم كي آمدوكي شد خیام

یک عمر به کودکی به استاد شدیم

یک عمر زاستادی خود شاد شدیم

افسوس ندانیم که ما را چه رسید

از خاک بر آمدیم و بر باد شدیم خیام

 

در کارگه کوزه گری بودم دوش

دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش

هر یک به زبان حال با من گفتند

کو کوزه گر و کوزه خرو کوزه فروش خیام

 

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من

وین حرف معما نه تو دانی و نه من

هست از پس پرده گفتگوی من و تو

چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من خیام

 

شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی

هر لحظه به دام دگری پا بستی

گفتا شیخا هر آن چه گویی هستم

آیا تو چنان که می نمایی هستی خیام

 

آن به كه در اين زمانه كم گيري دوست

با اهل زمانه صحبت از دور نكوست

آنكس كه به جمگي ترا تكيه بر اوست

چون چشم خرد باز كني دشمنت اوست خیام

 

در هر دشتي كه لاله زاري بوده است

آن لاله ز خون شهرياري بوده است

چو برگ بنفشه كز زمين مي رويد

خاليست كه بر رخ نگاري بوده است خیام

 

چون آب به جويباروچون باد به دشت

روزي دگر از نوبت عمرم بگذشت

هرگز غم دوروز مرا ياد نگشت

روزي كه نيامدست و روزي كه گذشت خیام

 

اي دل ز زمانه رسم احسان مطلب

وز گردش دوران سرو سامان مطلب

درمان طلبي درد تو افزون گردد

با درد بسازو هيچ درمان مطلب خیام

 

تا کي غم آن خورم که دارم يا نه

وين عمر به خوشدلي گذارم يا نه

پرکن قدح باده که معلومم نيست

کاين دم که فرو برم برآرم يا نه خیام

 

از منزل کفر تا به دین یک قدم است

وز عالم شک تا یقین یک نفس است

این یک نفس عزیز را خوش میدار

کز حاصل عمر ما همین یک نفس است خیام

 

نیکی و بدی که در نهاد بشر است

شادی و غمی که در قضا و قدر است

با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل

چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است خیام

 

ساقی ، گل و سبزه بس طربناک شده است

دریاب که هفته دگر خاک شده است

می نوش و گلی بچین که تا درنگری

گل خاک شده است سبزه خاشاک شده است خیام

 

افسوس که سرمایه زکف بیرون شد

در پای اجل بسی جگرها خون شد

کس نامد از آن جهان که پرسم از وی

کاحوال مسافران دنیا چون شد خیام

 

عمرت تا کی به خودپرستی گذرد

یا در پی نیستی و هستی گذرد

می خور که چنین عمر که غم در پی اوست

آن به که بخواب یا به مستی گذرد خیام

 

ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود

نی نام زما و نه نشان خواهد بود

زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل

زین پس چو نباشیم همان خواهد بود خیام

 

دیدم به سر عمارتی مردی فرد

کو گِل بلگد می زد و خوارش می کرد

وان گِل با زبان حال با او می گفت

ساکن ، که چو من بسی لگد خواهی کرد خیام

 

این قافله عمر عجب می گذرد

دریاب دمی که با طرب می گذرد

ساقی غم فردای حریفان چه خوری

پیش آر پیاله را که شب می گذرد خیام

 

یک قطره آب بود و با دریا شد

یک ذره خاک و با زمین یکتا شد

آمد شدن تو اندرین عالم چیست؟

آمد مگسی پدید و ناپیدا شد خیام

 

از جمله رفتگان این راه دراز

باز آمده ای کو که به ما گوید باز

هان بر سر این دو راهه از سوی نیاز

چیزی نگذاری که نمی آیی باز خیام

 

ای صاحب فتوا ز تو پرکارتریم

با این همه مستی زتو هُشیار تریم

تو خون کسان خوری و ما خون رزان

انصاف بده کدام خونخوار تریم؟ خیام

 

بر خیر و مخور غم جهان گذران

خوش باشو دمی به شادمانی گذران

در طبع جهان اگر وفایی بودی

نوبت به تو خود نیامدی از دگران خیام

 

در کارگه کوزه گری کردم رای

بر پله چرخ دیدم استاد بپای

می کرد دلیر کوزه را دسته و سر

از کله پادشاه و از دست گدای خیام

 

 

هنگام سپیده دم خروس سحری

دانی که چرا همی کند نوحه گری

یعنی که نمودند در آیینه صبح

کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری خیام

 

لینک به دیدگاه

کمی بیشتر بدانیم در

 

فیلمی ب همین نام

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

هست

 

و نیز

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

و نیز

[h=1]خیام و آن دروغ دلاویز

[/h]البته این رمان جز کتاب های ممنوعه است.

 

و خیلی از خدماتی ک این مرد انجام داده ولی ما متاسفانه یا خوشبختانه تصویر خیام رو رباعیاتش فراخوان می کنیم.

در وین یکی از 4 مجسه ک 4 دانشمند برتر ایران رو نشون داده در کنار ابو علی سینا اومده .

 

من این دانشمند رو بیشتر با خدماتش ب ریاضیات می شناسم و بسیار کارهای بزرگی داشته، یادش گرامی :icon_gol:

 

باشد ک درون مکده دریابیم

آن عمر ک در مدرسه ها گم کردیم:icon_gol:

لینک به دیدگاه
کمی بیشتر بدانیم در

 

فیلمی ب همین نام

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

هست

 

و نیز

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

و نیز

خیام و آن دروغ دلاویز

 

البته این رمان جز کتاب های ممنوعه است.

 

و خیلی از خدماتی ک این مرد انجام داده ولی ما متاسفانه یا خوشبختانه تصویر خیام رو رباعیاتش فراخوان می کنیم.

در وین یکی از 4 مجسه ک 4 دانشمند برتر ایران رو نشون داده در کنار ابو علی سینا اومده .

 

من این دانشمند رو بیشتر با خدماتش ب ریاضیات می شناسم و بسیار کارهای بزرگی داشته، یادش گرامی :icon_gol:

 

باشد ک درون مکده دریابیم

آن عمر ک در مدرسه ها گم کردیم:icon_gol:

دقیقا همینطوره خدماتی که خیام در علم ریاضیات نجوم داشته تکرار نشدنیه.

خیام از بزرگان ریاضیات هستش:w16:

لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.
×
×
  • اضافه کردن...