رفتن به مطلب

حاشا در آثار فروید


ارسال های توصیه شده

حاشا در آثار فروید

 

0045272.JPG

 

 

نویسنده: پل لوران اسون

مترجم: دکتر کرامت موللی

 

 

 

 

 

 

Déni

*اصطلاحِ Verleugnung به معنای تکذیب و حاشا کردن است و از حکمی در رد و انکار امری واقع حکایت می کند. در عُرف فروید حاشا عبارت است از عملی نفسانی که فرد از طریق آن نه تنها فکر یا تصوری را که برای او غیرقابل تحمل است، رد و انکار می کند بلکه « به نحوی رفتار می کند که گویی چنین فکری هیچ گاه به ذهن او خطور نکرده است.»

حاشا برخلاف مکانیسم دفع امیال* که مربوط به واپس زدن تصوری از تصورات فرد است، می تواند هم شامل تصورات و هم شامل ادراک شیء خارجی باشد.

حاشا مکانیسمی ناآگاه است که به آلت جنسی مادر مربوط می شود، بدین معنی که فقدان آلت تناسلی مردانه نزد او مورد حاشا و تکذیب قرار می گیرد. لذا در تخیلات طفل محرومیت مادر از ذَکَر تکذیب می شود.

** حاشا را به معنایی می توان نوعی «کوری موضعی» (1) دانست، به خصوص که جنبه ی بصری آن سهم بزرگی در تشکل آن دارد. ولی فروید اصطلاح کوری موضعی را که رُنه لافورگ، روان کاو فرانسوی، پیشنهاد کرده بود، قبول نکرد و لفظِ Verleugnung(حاشا کردن) را بدان ترجیح داد. بنابر مکانیسم حاشا، فرد پیوسته بر آن می شود که آن چه به چشم خود دیده، مورد انکار قرار دهد. حال آن که اصطلاح کوری موضعی که از کلمه ی اسکوتوم (2) به معنای نقطه ی کورِ واقع در چشم آمده مفید به این معنی است که فرد فقدان واقعی ذَکَر را واقعاً ندیده است.

مکانیسم حاشا درک فتیشیسم (3) را امکان پذر می سازد. چه فرد مبتلا به این عارضه شیئی را جانشین فقدان ذَکر می سازد و تمنا و آرزومندی خود را بر آن تثبیت می کند [مثلاً علاقه ای شهوی نسبت به کفش زنان پیدا می کند]. در رابطه با این انحراف جنسی است که فروید توصیف مکانیسم حاشا را مدنظر قرار می دهد و پدیدار جانبی آن یعنی انفصام مَن نفسانی* را مطالعه و بررسی می کند. انفصام مَنِ نفسانی بدین معنی است که گویی شخصیت فرد به دو نیم تقسیم شده است، نیمی که فقدان ذَکَر را می بیند و نیمی که از قبول آن امتناع می ورزد.

*** فروید با قرار دادن حاشا در جوار مکانیسم دفع امیال به عنوان دو مقوله ی ناآگاه درواقع ما را به درک انفسام مَن نفسانی در مقام آنچه از عقده ی محرومیت از ذَکر حاصل آمده است، نائل می کند و نشان می دهد که چگونه فرد در حاشا کردن فقدان ذَکَری مادر و انقسام نفس خویش به دو نیم متخالف حالت فعال خود را همچنان حفظ می کند.

پی‌نوشت‌ها:

1.Scotomisation

2.Scotome

3.Fétichisme

مراجع:

-زیگموند فروید، فِتیشیسم(1927).

 

منبع مقاله:

اسون، پل-لوران؛ (1386)، واژگان فروید، ترجمه: کرامت موللی، تهران: نشر نی، چاپ سوم.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...