Dreamy Girl 6672 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۴ حقیقت رؤیا نویسنده: دکتر محمد پارسا در اواخر دهه ی 1950 میشل ژووِه (1)، دانشمند فرانسوی از آزمایشهای خود دریافت که فعالیتهای مغزی و بدنی هر لحظه هنگام خواب تغییر می کنند. وی از کوچکترین حرکتهای سر گربه ای که به سختی آسیب دیده بود و در خواب به سر می برد یادداشت برمی داشت. در این بررسیها مشاهده کرد، در حالی که ماهیچه های گربه در حال استراحت بودند، اما مغز او به فعالیتهای خاصی ادامه می داد. پژوهشهای بیشتر نشان دادند که این فعالیتها نه تنها در گربه ای که به مغزش آسیب رسیده، بلکه در همه گربه های سالم و طبیعی نیز مشاهده می شود. ژووه این دوره ها را خواب متناقض (2) یا خرق عادت نامید. در چنین حالتی مغز فعال است، ضربان قلب، میزان تنفس و درجه ی حرارت بدن با افت و خیزهای مختلف به طور نوسانی انجام می گیرند. بیشتر ماهیچه ها، به ویژه ماهیچه های بزرگ به حال آرامش در می آیند. بیدار کردن کسی که در خواب متناقض است بسیار دشوار است. چنین خوابی را خواب عمیق خوانده اند. ویلیام دیمنت (3) (1957) روان شناس آمریکایی، تقریباً همزمان با پژوهشهای ژووه، نیز مشاهده کرد که انسان در یک مرحله از خواب چشمهایش در زیر پلک بسته به سرعت به طرف راست و چپ حرکت می کنند. او این مرحله از خواب را REM یا خواب حرکت سریع چشم نامید و خوابهای دیگر را NREM یا خواب بی حرکت چشمها عنوان کرد. در واقع خواب REM همان خواب متناقض یا خرق عادت است. وقتی دیمنت کسانی را که در خواب REM به سر می بردند بیدار کرد همگی اظهار داشتند که خواب می دیدند. در اینجا حرکت چشمها در زیر پلکها نشانگر رویدادهای درونی است. در واقع این زمان برای نخستین بار بود که رؤیا (4) به صورت علمی بررسی می شد. هال (5)، روان شناس آمریکایی، معتقد است که رؤیا یک رشته تصویرهای بصری است که فرد هنگام خواب مشاهده می کند. درباره ی این تصویرهای ذهنی نظرهای مختلفی وجود دارد. بعضیها رؤیا را دنباله ی رویدادهای خوش و ناخوش بیداری دانسته اند و بعضی دیگر به نیروهای فوق طبیعی نسبت داده اند. به هر صورت هال عقیده دارد که تفسیر رؤیا به خودشناسی ما یاری می دهد. چنانکه پیش از این گفته شد رؤیاها در زمانی رخ می دهند که چشمها در زیر پلکها به حرکت درمی آیند، وگرنه رؤیای به یاد ماندنی به وجود نمی آید. رؤیایی که در حرکت سریع چشم حاصل می شود خیلی زنده، روشن، هیجانی و فعالتر از رؤیاهای دیگر است. همه ی افراد رؤیاها را یکسان به یاد نمی آورند. کُهن (6) از آزمایشهای خود درباره ی یادآوری رؤیاها به این نتیجه رسید که بیننده ی رؤیا وقتی از خواب بیدار می شود، اگر پیش از گزارش رؤیای خود به فعالیتهای مختلف بپردازد، دچار فراموشی می شود و کمتر می تواند به شرح و توصیف آن بپردازد. معنای رؤیا به عقیده ی زیگموند فروید (7) رؤیایی را که صبح به یاد می آورند محتوای آشکار (8) نامیده می شود و اگر آن را برای کسی شرح دهند محتوای آن را گزارش می کنند. فروید معتقد بود که اگر بخواهند معنای واقعی رؤیا را درک کنند باید به جست و جوی آن در زیر محتوای آشکار بپردازند تا به عمق معنای آن پی ببرند. چنین وضعی را محتوای نهفته رؤیا (9) نامیده اند که با فرایندی به نام عمل رؤیا (10) به محتوای آشکار تغییر شکل می یابد. تحلیل محتوای آشکار کوششهایی را سبب می شود که به برآوردن آرزوها می انجامد، به ویژه خواهشهای جنسی و پرخاشگری که بیننده ی رؤیا از آن ناآگاه مانده است. این خواهشها و آرزوها به صورت نمادی بیان می شوند که محتوای آشکار رؤیاها را تشکیل می دهند (تراسمن (11)، 1993). هال (1966) نمادهایی را در رؤیا مشاهده کرد و معتقد گردید که این نمادها معنا را توضیح می دهند، نه آنکه آن را به گونه ای کژدیسه و وارونه به نمایش درآورند. چنانکه بعضی از نمادهای رؤیایی مانند کارد و چنگال نشانگر اعضاء جنسی مذّکر و تنور و سینه اعضاء جنسی مؤنث به شمار می آیند. به عقیده هال چون بیشتر مردم معنای این نمادها را درک می کنند، به این سبب چیزی مرموز و پنهان باقی نمی ماند. هال، همچنین در تحلیل رؤیاها به رازهای بسیاری دست یافت؛ از جمله آنکه مردها بیشتر در رؤیای مردها ظاهر می شوند تا زنها. اما در رؤیای زنان مردها و و زنها به طور یکسان دیده می شوند، هیجانهای ناگوار بیشتر از هیجانهای خوشایند، و رفتارهای خصمانه بیشتر از دوستانه و محبت آمیز در رؤیاها به نمایش درمی آیند. به عقیده ی فارادی (12) (1972) رؤیاها را می توان به طور واقعی، یعنی آن گونه که رخ می دهند، و هم از لحاظ مجازی تعبیر کرد. وقتی کسی در رؤیا می بیند که ساعتش گم شده است و روز بعد ساعت خود را از دست می دهد. این رؤیا را رؤیای صادق می نامند. اما اگر در رؤیا ببیند که در آسمان پرواز می کند تعبیر مجازی این رؤیا آن است که او از فراز دشواریهایش می گذرد و کارش با کامیابی و توفیق همراه است. هابسون (13) (1988) و آنتروبوس (14) (1991) دو تن از پژوهشگران مغز راهکار دیگری را در تعبیر رؤیا پیشنهاد کرده اند. به عقیده آنان سلولهای مغز در REM یا حرکت سریع چشم بر اثر انتقال دهنده های عصبی (15) خاصی نیروی الکتریکی به وجود می آورند. این نیروی الکتریکی به طور اتفاقی خاطره هایی را که در بخشهای مختلف مغز قرار دارند، تحریک می کند. در واقع رؤیا نتیجه ی کوشش مغز برای معنادار کردن فعالیت عصبی است. همان گونه که جراح اعصاب می تواند با تحریک بخشهای مختلف کُرتکسْ بیمار را دچار توهم کند، همین گونه هم تحریک درون مغز می تواند چنین کاری را انجام دهد، یعنی حرکتهای سریع و ناگهانی چشم در خواب با شلیکهای فعالیت کرتکس بینایی در مغز برخورد می کنند. اگر فردی که خوابیده است در یکی از این شلیکهای فعالیت مغزی بیدار شود، تجربه ی زنده ی او به صورت توهمی هیجان انگیز و چشمگیر عرضه می شود. دستگاه کناری که با هیجان سروکار دارد هنگام خواب REM نیز به فعالیت در می آید و برانگیختگیهای مغزی را افزایش می دهد و به ایجاد رؤیا می انجامد. هرمنس (16) (1983) یکی از روان شناسان معتقد است رؤیاها می توانند نشانه هایی درباره ی مسائل و امور زندگی فراهم آورند که برای ما از اهمیت بالایی برخوردارند. رؤیای روز بحث رؤیا هنگامی کامل می شود که از رؤیای روز (17) نیز سخن به میان آید. رؤیای روز حالتی میان خواب و بیداری است که فرد به خیال پروری می پردازد. گاهی هنگام بیداری اندیشه های درونی به سوی رویدادهای برونی متمرکز می شود و فرد از اوضاع و احوال بیرون بی خبر می ماند. رؤیای روز گاهی زیان بخش و ویرانگر است، مانند شاگردی که در کلاس به جای توجه به درس و گفته های معلم به خواب و خیال و اندیشه های پراکنده فرو می رود و از تحصیل خود بهره ای نمی برد. اما گاهی هم با طرح راههای سنجیده و معقول به فرد یاری می دهد و راهکارها و شیوه های ابتکاری نُوی پدید می آورد. کلینگر (18) معتقد است که حدود 2 تا 4 درصد از مردم نصف اوقات بیداری خود را به خیالپروری می گذرانند. محتوای بسیاری از رؤیاهای روز به مسائل پیش پا افتاده ی روزانه، مانند اینکه چه موقعی بهتر است به ملاقات فلان کس برود و چه مطالبی را چگونه با او مطرح کند، یا در برابر فلان متقاضی چه واکنشی عاقلانه تر است و جز آن. افرادی بیشتر به رؤیای روز می پردازند که دوران کودکی را اغلب به تنهایی گذرانده اند و رؤیای روز این خلاء ارتباطی را پر می کند. از سوی دیگر، بعضی از خانواده های فرهیخته و اندیشه ور فرزندان خود را به خیالپردازی و ابتکار فرا می خوانند. این گونه فرزندان گاهی به خیالپروری ژرف فرو می روند. در واقع این گونه خیالپروریها را نباید از انواع بیماریهای روانی تصور کرد، بلکه به گفته سعدی شیراز «سر به جیب مراقبت فرو بردن و در بحر مکاشفت مستغرق گشتن» از شیوه های پسندیده علمی و آفرینندگی صاحبنظران و بزرگان اندیشه و هنر است. پی نوشت ها : 1. Jouvet, Michel, 1959 2. paradoxical sleep 3. Dement, W., 1957 4. dream 5. Hall, C. S., 1966 6. Cohen, D. B., & Wolfe, G., 1973 7. Freud, Sigmund (1900-1965) 8. manifest content 9. latent dream content 10. dream work 11. Trosman, H., 1993 12. Faraday, Ann, 1972 13. Hobson, J. A., 1988 14. Antrobus, J., 1991 15. neurotransmitters 16. Hermans, H. J. M., 1987 17. daydreaming 18. Klinger, E., 1987 منبع مقاله : پارسا، محمد؛ (1382)، بنیادهای روان شناسی، تهران: انتشارات سخن، چاپ دوم لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده