رفتن به مطلب

روش های سنجش شخصیت


ارسال های توصیه شده

روش های سنجش شخصیت

 

0038735.JPG

 

 

نویسنده: دکتر محمد پارسا

 

 

 

 

 

 

در زندگی جاری بسیار اتفاق می افتد که افراد آدمی به ارزشیابی یکدیگر بپردازند. چنانکه می گویند فلانی آدم مرتب و منظم یا مهربان و نیکوکار است و یا برعکس او آدم شلوغ، نامنظم، بی ادب و نامطمئن است. این گفته ها و اظهارنظرها موقعی به حقیقت می پیوندند که دور از هر گونه حُبّ و بُغض یا غرضهای ریاکارانه و فریبنده باشند. برای دست یافتن به چنین حقیقتی و برای استخدام کارکنان و افراد شایسته چاره ای جز بهره جویی از شیوه های علمی و فنی نیست. در این مبحث به توضیح روشهای مشاهده (1)، مصاحبه (2)، آزمونهای عینی (3)، فرافکن (4) و سرگذشت پژوهی (5) می پردازیم.

روش مشاهده

در روش مشاهده برای ارزیابی و سنجش شخصیت فرد یا به طور مستقیم به مشاهده ی رفتار او در موقعیتهای مربوط می پردازیم و یا به پاسخهای او در مصاحبه ی رودررو توجه می کنیم. البته، مصاحبه یک شیوه ی سنجش بسیار باسابقه ای است که هنوز هم در سطح گسترده به کار می رود. این شیوه از شناخت شخصیت را روان کاوان و رفتارگرایان بیشتر به کار می برند.

مصاحبه:

فروید نخستین کسی است که فن مُصاحبه را برای سنجش شخصیت به کار برد. او با بیماران خود به گفت و شنودهای طولانی می نشست و به پاسخهایی که به پرسشهای او می دادند توجه می کرد و از این راه هم به بیماری و هم به زمینه ی شخصیت آنها پی می برد. در واقع مصاحبه عبارت از یک رشته پرسش و پاسخی است که مصاحبه گر به یاری آنها به حقایقی درباره ی مصاحبه شونده دست می یابد. در این ارزشیابی مصاحبه گر ارتباطهای کلامی و غیر کلامی مصاحبه شونده را در نظر می گیرد. امروزه بیشتر شرکتها و مؤسسه ها برای گزینش افراد از این شیوه بهره می گیرند. مصاحبه گر باید همانند یک داور دقیق، بی آنکه دستخوش احساسات و نگرشهای نامربوط شود کار خود را به درستی انجام دهد. مزیت مصاحبه بر آزمونهای میزان شده در این است که مصاحبه گر می تواند در موقعیتهای خاص به پرسشهای مناسب و روشنگر بیشتر بپردازد و بهتر نتیجه گیری کند. چون مصاحبه در سنجش شخصیت زیاد به کار می رود چرودن و شرمن (6) (1984) یک مصاحبه ی خوب و ارزشمند را دارای شرایط زیر دانسته اند:

1- مصاحبه گر باید در همان دقیقه ی نخست نسبت به طرز ظاهر شدن و رفتار و کردار مصاحبه شونده احساس و برداشتی درست پیدا کند.

2- بهتر است که مهارتها و انگیزه های میان فردی در مصاحبه ارزیابی شود.

3- مصاحبه های ساخت دار بهتر و اطمینان بخشتر از مصاحبه های نامنظم و سرخود است.

4- هوش در ارزشیابی شخصیت معتبرترین ویژگی یا صفت است.

5- تأثیر اطلاعات نامساعد بر مصاحبه گر بیشتر از اطلاعات مساعد است.

این یافته ها نشان می دهند که نخستین احساسها و برداشتها در مصاحبه برای شغل از اهمیت بالایی برخوردارند.

مشاهده ی مستقیم رفتار

غالباً اتفاق می افتد که از راه مشاهده ی مستقیم رفتار می توان به سنجش و ارزیابی افراد آدمی پرداخت. اگر در این ارزیابی چندین نفر نظر یکسانی در یک طول زمانی ارائه دهند این ارزیابی معتبر است. مشاهده ی مستقیم رفتار عبارت از دیدن رفتار و ثبت دقیق آن به گونه ای که رخ داده است. در این رابطه باید از واژه های کلی و غیر دقیق مانند تنبل، نامنظم، سر به هوا و جز آن دوری جست و رفتار را آن گونه که هست بی کم و کاست گزارش کرد. مشاهده های ویدیویی نیز قابل اهمیت و اعتبارتند.

آزمونهای عینی شخصیت

آزمونهای عینی که گاهی آنها را پرسشنامه های شخصیت می نامند به وسیله ی روان شناسان ساخته شده اند تا صفات، علایق و ابعاد مختلف شخصیت را بسنجند. آزمونهای عینی شخصیت عبارتند از آزمونهای کاغذ مدادی که به شکل پرسشهایی درباره ی خود ترتیب و تنظیم یافته اند. در این پرسشنامه ها معمولاً در شماری از جمله ها یا عبارتها از فرد خواسته می شود تا آن موردی را علامت بزنند که بیشتر بیانگر ویژگیهای شخصیتی اوست.

لازم به تذکر است که یک آزمون ارزشمند و سودمند باید دارای سه ویژگی پایایی (7) (ثبات)، روایی (8) (اعتبار) و همسان سازی (9) یا میزان کردن باشد. بسیاری از آزمونهایی که توسط افراد سودجو و فرصت طلب ساخته یا منتشر می شوند فاقد این سه ویژگی ضروری هستند. به این جهت لازم است به نتایج این گونه آزمونها به دیده ی شک و تردید نگریست.

گاهی روایی و اخلاق در آزمونهای عینی موجب مسائلی می شوند؛ چنانکه بعضی از افراد ممکن است به بعضی از پرسشها پاسخ درستی ندهند. زیرا پرسشهای شخصی ممکن است با عادتها، نگرشها، گرایشها نسبت به انگیزه های جنسی و جنس مخالف یا مذهب نوعی دخالت یا تهاجم به خلوت آنان تلقی شود.

پرسشنامه های خودسنجی

یکی از معروفترین و متداولترین آزمونهای سنجش شخصیت پرسشنامه های خودسنجی (10) است که از افراد می خواهد به پرسشهایی به صورت «بله» یا «نه» درباره ی خودشان پاسخ بدهند. دو دسته از این آزمونهای سنجش شخصیت عبارتند از شخصیت سنج چند وجهی مینه سوتا (11) و پرسشنامه ی روانی کالیفرنیا (12) که در زیر به اختصار به شرح هر کدام می پردازیم.

شخصیت سنج چند وجهی مینه سوتا:

این آزمون برای نخستین بار در سال 1943 به وسیله ی هَثَه وی و مکین لی (13) دو تن از استادان دانشگاه مینه سوتا تهیه و تنظیم گردید. هدف این آزمون تشخیص اختلالهای روانی مانند افسردگی و روان پریشی است. این روان شناسان اطلاعات خود را از تعداد زیادی پرسشها و پاسخهای «درست» و «نادرست» به دست می آورند. مواردی را که افراد بهنجار و آنهایی که با یکی از اختلالهای روانی ارتباط دارند و دارای پاسخهای متفاوتند یادداشت می کنند. البته بیشتر این موارد با یک رشته از نشانگان بدنی و روانی سر و کار دارند (گراث - مارنات (14)).

شکل تجدیدنظر شده ی MMPI را MMPI-2 نامیده اند که از 567 پرسش یا ماده و 10 مقیاس بالینی تشکیل یافته است و نشانگان یا عوارض مربوط به اختلالهای روانی عمده را دربرمی گیرد. در این آزمون بسیاری از پرسشها و مواد آزمون قبلی بازنویسی شده تا با زبان و پیشرفتهای روز هماهنگ باشند. به علاوه مواردی مانند مذهب و مسائل جنسی از کادر پرسشنامه حذف گردیده تا از صراحت و گویایی بیشتر برخوردار گردد. MMPI-2 دارای هنجارهایی است که بیانگر بازتاب کل جمعیت در جامعه است (داک - ورث (15)).

MMPI و MMPI-2 هر دو دارای مزایا و کمبودهایی هستند. برای مثال، بعضی از مواد در بیش از یک مقیاس ظاهر شده اند و موجب گردیده اند که افراد مورد آزمایش نمره بیشتری را در بیش از یک مقیاس کسب کنند. اما مزیت مهم این آزمون در این است که به واسطه ی کاربرد طولانی و بررسیهای فراوانی که در آن انجام گرفته مدارک و شواهد مورد تأیید و نتایج تجربی ارزشمندی به دست آمده است (هِلمز و ردون (16)).

پرسشنامه ی روانی کالیفرنیا

MMPI به عنوان اساس پیشرفت پرسشنامه های دیگر شخصیت از جمله پرسشنامه روانی کالیفرنیا (17) به کار رفته که به ویژه برای نوجوانان و بزرگسالان بهنجار طرح و تنظیم گردیده است. مقیاسهای 20 گانه پرسشنامه روانی کالیفرنیا به عواملی مانند سلطه جویی، احساس مسئولیت و جامعه پذیری توجه کرده است تا موفقیت علمی و تحصیلی، رهبری و آفرینندگی و مشاغل گوناگون افراد را پیش بینی کند.

آزمونهای فرافکن

وقتی گاهی به آسمان نظر می افکنند توده های پراکنده ابر از دیدگاههای مختلف به شکلهای متفاوت دیده می شوند. ممکن است کسی یک توده ی ابر را به صورت یک فیل، دیگری به شکل یک تخت روان و نفر سوم همانند یک درخت کهن سال مشاهده کند. در واقع هر یک از توده های ابر محرک واحدی است که بنا به احساس و ادراک هر بیننده ای به شکل خاصی دیده می شود. چنین پدیده ای را فرافکنی می نامند. آزمونهای فرافکن شیوه های ارزیابی و سنجش خاصی هستند که از افراد آدمی می خواهند تا به محرکهای مبهم پاسخ یا برداشت خود را ابراز دارند. در بعضی از آزمونهای فرافکن آزمودنیها به لکه های مرکب پاسخ می دهند. یعنی به شکلهایی که لکه های مرکب یا جوهر به وجود می آورند نظر و عقیده ی خود را اعلام می دارند. در بعضی از آزمونهای فرافکن آزمودنیها به وسیله ی نقاشی داستان نویسی یا تکمیل جمله ها احساس و اندیشه خود را بیان می کنند، مانند اینکه بگویند: «به عقیده ی من...» یا «فکر می کنم دیگران...».

طرفداران آزمونهای فرافکن معتقدند چون هیچ گونه پاسخ درست یا بهتری وجود ندارد، برای افراد بسیار دشوار است که با پاسخهای جعلی و ناجور مواجه شوند. فرض در آزمونهای فرافکن بر این است که آزمودنیها یا آزمایش شوندگان ویژگیهای شخصیتی خود را در محرکهای مبهم منعکس می سازند. در واقع این پاسخها بازتابی از جنبه های ناهشیار شخصیت هستند که نمی توان آنها را از پرسشنامه های خودسنجی به دست آورد.

یکی از معروفترین و کارآمدترین آزمونهای فرافکن آزمون لکه های جوهر (18) است که در سال 1921 به وسیله ی روان شناس سوئیسی به نام هرمان رورشاخ (19) انتشار یافت. رورشاخ یک لکه ی جوهر را بر روی کاغذ افکند، سپس کاغذ را از وسط لکه ی جوهر تا نمود و یک الگوی متقارن به وجود آورد. پنج عدد از کارتها در این آزمون سیاه، سفید و خاکستری هستند و بقیه کارتهای پنجگانه به رنگهای متنوع دیگر می باشند.

برای اجرای آزمون رورشاخ گامهای مختلفی وجود دارد. نخست آنکه، مُجری آزمون یکی از کارتها را به درمان جو نشان می دهد و از او می خواهد آنچه در کارت می بیند برایش توصیف کند. روان شناس از نظر درمان جو درباره ی توصیف هر کارت یادداشت برمی دارد، سپس علت تأثیر هر کارت را در پاسخ او جویا می شود. سرانجام آنکه روان شناس پاسخها را براساس ویژگیهایی مانند آن بخش از اطلاعات دریافت شده از کارت رمزگذاری می کند (بر چه نکته ها و رنگهایی در کارت تأکید می ورزد). مجریان آزمون رورشاخ معتقدند که این دسته از پاسخها اطلاعاتی را درباره ی شخصیت آزمودنی فراهم می آورند. برای مثال، تأکید زیاد بر رنگ معمولاً بیانگر رفتار تکانشی یا جوششی است. افراد افسرده در توصیف رفتارشان کمتر موضوع رنگ را به کار می برند.

اجرا و تفسیر آزمونهای فرافکن به یک آموزش گسترده و اظهارنظر مجرّد و ذهنی نیاز دارد. به این جهت بعضی از روان شناسان معتقدند که آزمونهای فرافکن نسبت به آزمونهای پرسشنامه ی خودسنجی از دقت و اعتبار کمتری برخوردارند.

هیجان جویی

همان گونه که افراد آدمی از نظر قد و بالا و قیافه و اندام با هم تفاوت دارند از نظر هیجان یا شور و احساس طلبی نیز با یکدیگر متفاوتند. چنانکه بعضیها به تفریحات خطرناکی مانند سقوط از هواپیما با چتر نجات یا بالا رفتن از قله های بسیار تیز، مسابقات اتومبیل رانی و موتورسواری و پریدن از روی موانع یا اسکی بر فراز قله ی کوهها و یا بر امواج خروشان دریا گرایش نشان می دهند. زوکرمن (20)، روان شناس آمریکایی این پدیده را هیجان خواهی (21) نامیده است که برای بعضیها بسیار هیجان انگیز و برای بعضی دیگر ممکن است کاری هوس انگیز و نابخردانه جلوه کند.

برای پی بردن به میزان هیجان از گروهی که رانندگی می دانستند و دارای اتومبیل شخصی نیز بودند پرسیده شد که اگر در بزرگراهها و در وضع مساعد حداکثر سرعت 90 کیلومتر در ساعت باشد با چه سرعتی رانندگی می کنند. بررسی پاسخها نشان داد که رابطه ی معقول و معناداری میان میزان سُرعت رانندگی و نمره ی هیجان جویی وجود دارد. کسانی که در حد یا زیر سرعت مجاز رانندگی می کردند دارای پایین ترین نمره در مقیاس هیجان جویی بودند و هر چه بر سرعت رانندگی افزوده می شد نمره ها نیز بالاتر می رفت. مردها، چنانکه معمول است، در مقیاس هیجان جویی (22) از زنها دارای نمره ی بیشتری بودند.

مقیاس هیجان جویی از تعدادی پرسشهای دوگزینه ای تشکیل یافته است. آزمودنی پرسشی را برمی گزیند که نشانه ی احساس و علاقه ی اوست. اگر هیچ کدام از پرسشها را دوست نداشته باشد پرسشی را برمی گزیند که بیزاری کمتری در آن احساس می کند. در زیر چند نمونه از این پرسشها را برای آگاهی از چگونگی به طور مثال نشان می دهیم.

1) الف- من شغلی را دوست دارم که بیشتر در مسافرت باشم.

ب- من شغلم را در یک جای ثابت می پسندم.

2) الف- هیپنوتیسم شدن را دوست ندارم.

ب- دلم می خواد چند بار هیپنوتیسم شوم.

3) الف- من اصلاً حوصله ی آدمهای کودن و خرفت را ندارم.

ب- من با هر کس که صحبت می کنم چیز جالبی در او می یابم.

4) الف- یک نقاشی خوب باید دل را به طپش بیندارد.

ب- یک نقاشی خوب باید در انسان احساس آرامش و امنیت فراهم آورد.

5) الف- کسانی که دوچرخه سواری می کنند محکوم به نیازی پنهانی برای صدمه دیدن هستند.

ب- دوچرخه سواری و پیچ و خم دادن با آن را دوست دارم.

6) الف- جامعه ای را می پسندم که انسان در آن خوشبخت، سالم و در امنیت باشد.

ب- ترجیح می دهم در جامعه ای زندگی کنم که انقلابی، آشفته و تاریخ ساز باشد.

7) الف- مهمترین هدف زندگی این است که به کاملترین وجه زندگی و تجربه کنیم.

ب- مهمترین هدف زندگی آن است که با صلح و آرامش زندگی کنیم.

8) الف- من علاقه دارم که با چتر نجات از هواپیما فرود آیم.

ب- من هرگز بیرون پریدن از هواپیما را با چتر نجات دوست ندارم.

9) الف- من به تدریج وارد آب سرد می شوم تا آرام آرام به آن عادت کنم.

ب- من دوست دارم که با شیرجه وارد استخر آب سرد شوم.

10) الف- از دیدن قیافه های یکنواخت ناراحت می شوم.

ب- من هر روز از دیدن دوستان و صحبت با آنها لذت می برم.

زوکرمن 40 پرسش دوگزینه ای از این قبیل فراهم آورد که نمره های: 0-3 بسیار پایین، 4-5 پایین، 6-9 متوسط، 10-11 خوب و 12-14 ممتاز یا بسیار عالی است.

پی نوشت ها :

1. observation

2. interview

3. objective tests

4. projective tests

5. case studies

6. Chruden, H. J. & Sherman, A. W., 1984

7. reliability

8. validity

9. standardization

10. self - report inventories

11. The Minnesota Multiphasic Personality Inventories = MMPI

12. The California Psychological Inventory

13. Hathaway, Starke and McKinley, J. C.

14. Groth - Marnat, G., 1990

15. Duckworth, J. C., 1991

16. Helmes, E. & Reddon, J. R., 1993

17. California Psychological Inventory

18. inkblot test

19. Hermann Rorschach

20. Zuckerman, M., 1987

21. sensation seeking

22. sensation seeking scale = sss

منبع مقاله :

پارسا، محمد؛ (1382)، بنیادهای روان شناسی، تهران: انتشارات سخن، چاپ دوم

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...