Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 فروردین، ۱۳۹۴ چکیده توسعۀ پایدار، مقولهاي است كه امروزه به یکی از اساسيترين دغدغههای بشر تبدیل شده است. مفهوم توسعه پایدار در سه حوزۀ کلان توسعۀ اجتماعی، توسعۀ اقتصادی و توسعۀ محیط زیست، طبقهبندی میشود. مفهوم پایداری در حوزۀ معماری و شهرسازی نیز در دهههای پایانی قرن بیستم از اهمیت و اولویت زیادی برخوردار شد. بنابراین شایسته است با نگاهی عمیق، این مقولۀ حیاتی در بسترهای تاریخی، فرهنگی و طبیعی ایران، تبیین شود و با الهام از آموزههای گرانبهایی که در تاریخ کهن معماری و شهرسازی ایران وجود دارد، مفهوم پایداری را با رویکرد احیای ارزشهای کهن معماری، شهرسازی و منظر شهرهای سنتی ایران بررسی نمود. با توجه به اینکه بسیاری از مفاهیم توسعۀ پایدار در معماری، شهرسازی و سیمای شهرهای سنتی ایران نهفته است، میتوان با الهام از این ارزشهای پایدار، شهر و منظر شهری پایدار ایرانی را برای جامعۀ کنونی ایران تعریف نمود. در این پژوهش، پس از تبیین مفاهیم اساسی در ارتباط با توسعۀ پایدار، شهرسازی پایدار و تعاریف بنیادین در زمینۀ منظر شهری، به بازشناسی مفاهیم و ویژگیهای پایدار شهر و سیمای شهرهای سنتی ایران، پرداخته شده و سپس با رویکردی تطبیقی، مفهوم نوین توسعه پایدار و معماری و شهرسازی پایدار با ارزشهای پایدار و کهن شهرسازی و سیمای شهرهای سنتی ایران مقایسه شده است. همچنین در این مقاله به طور موردی بر منظر شهرهای سنتی در اقلیم گرموخشک فلات مرکزی ایران (مانند: یزد، اصفهان، کاشان و...) تاکید شده است. حاصل این بررسی تطبیقی، دستیابی به مفاهیم و ویژگیهای مشترک و نیز نتايج و راهبردهاي نظري است كه هم ريشه در ارزشهای پايدار و كهن معماري، شهرسازی و منظر شهرهای سنتی ایران داشته و هم از تجربيات نوين علمي جهان در مقوله توسعه پايدار، شهرسازی و سیماي شهری پايدار بهره برده است. مقدمه معماری ایران در طول عمر طولانی خود، شهرها، روستاها و بناها را طی یک تکامل تدریجی و با انباشت تجربۀ نسلهای متوالی، در آغوش خود پرورانده است و با تکیه بر این تجربیات تاریخی، به اصول، مبانی و ویژگیهایی دست یافته است که به خوبی به نیازهای مادی و معنوی مردم این سرزمین پاسخ داده و با تاریخ، فرهنگ و طبیعت آن هماهنگ بوده است. هماهنگی معماری، شهرسازی و سیمای شهرهای ایران با بستر تاریخی، فرهنگی و طبیعیاش، علاوه بر اینکه ریشه در اعتقادات، فرهنگ، اساطیر و آیینهای تاریخی داشته، ارتباط تنگاتنگی نیز با بسترهای طبیعی و اقلیمی مناطق مختلف این مرز و بوم داشته است. تنوع ساختاری، کالبدی و گوناگونی عناصر معماری و منظر شهری در مناطق مختلف ایران تا حد زیادی به گوناگونی بسترهای طبیعی و مناطق اقلیمی و همچنین همسازی آنها با اقلیمشان مرتبط بوده است. حاصل این رابطۀ هماهنگ بین انسان، فرهنگ، طبیعت و معماری، دستیابی به نوعی معماری، شهرسازی و سیمای شهری پایدار بومی بوده است. فرضیه با توجه به هماهنگی که بین معماری و شهرسازی سنتی ایران با بسترهای فرهنگی، اجتماعی و زیستمحیطی آن وجود داشته است، به نظر میآید که بسیاری از مفاهیم و ویژگیهایی که امروزه در محافل علمی ایران و جهان حول مقولۀ توسعۀ پایدار، شهر و منظر شهری پایدار مطرح است، در تاریخ کهن معماری، شهرسازی و سیمای شهرهای سنتی ایران نهفته است. بنابراین در این پژوهش سعی شده است با نگاهی عمیق به ارزشهای پایدار تاریخ معماری و شهرسازی ایران، مفهوم پایداری و توسعه پایدار– به عنوان یک دغدغۀ مشترک برای بشر معاصر- در شهرسازی و سیمای شهرهای سنتی ایران مورد بازشناسی قرارگیرد تا با تکیه بر این گنجینههای بومی، رهیافتهایی حاصل آید که هم با بسترهای تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و اقلیمی ایران همساز باشد و هم هویت معماری، شهرسازی و سیمای شهری ایرانی را احیا نماید. پرسش اساسی که حاوی مسئلۀ اصلی پژوهش بوده و این مقاله در صدد پاسخگویی به آن میباشد، عبارت است از: « آیا مفاهیم و ویژگیهای مشترکی بین مقولۀ توسعۀ پایدار، شهر و منظر شهری پایدارـ به عنوان یک مقولۀ نوین جهانی- و معماری، شهرسازی و سیمای شهرهای سنتی ایران وجود دارد تا با کشف و شناخت این مفاهیم و ویژگیهای مشترک بتوان به تعریفی بومی از شهر و منظر شهری پایدار ایرانی دست یافت؟» 3 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 فروردین، ۱۳۹۴ توسعۀ پایدار، شهر و منظر شهری پایدار پایداری به عنوان رویکرد انسان به جهان زیستی، یک نگرش اخلاقی را مطرح میکند که در آن نحوۀ زیست و عمل انسان در رابطه با سایر ارکان هستی مورد توجه قرار میگیرد. دیدگاه پایداری به مهمترین چالش امروز تمدن بشری میپردازد: «بقایای تمدن در این سیاره». آسایش ماندگار انسان در گرو برقراری و تداوم رابطۀ متعادل زیستی میان تمام ارکان نظام زیست جهانی است. این معنای پایداری به عنوان نحوۀ نگرش انسان به جهان زیست است. خطاب این دستور اخلاقی به تمام جوامع انسانی است و نمیتوان آن را مختص و محدود به کشور یا منطقهای خاص از زمین دانست، چرا که بحرانهای کنونی محیط زیست از مقیاس کشور و یا منطقهای خاص فراتر رفته و به مسألۀ تمام زمین تبدیل شده است (فرهودی، 1386-1385: 38). مفهوم «توسعۀ پایدار» در حوزههای مختلفی از زندگی بشر دارای اهمیت است، این مباحث گوناگون در سه حوزۀ کلی توسعۀ اجتماعی، توسعۀ اقتصادی و توسعۀ محیطزیست طبقهبندی میشوند. بنابراین هرگاه مفهوم «توسعه» در هر سه حوزۀ «اجتماعی»، «اقتصادی» و «محیط زیست» تحقق یابد، «توسعۀ پایدار» به مفهوم واقعی خود دست خواهد یافت. در واقع میتوان گفت که توسعۀ پایدار، محدودۀ مشترک حوزههای سهگانۀ توسعه (اجتماعی-اقتصادی- محیط زیست) است (تصوير1). تصويرشماره1: دياگرام توسعة پايدار و حوزههاي سهگانة توسعه، منبع: نگارنده در دهة 1970 رشد سريع برنامههاي توسعه، چه آگاهانه و چه ناخودآگاه، باعث تهديدهاي اجتماعي، اقتصادي و زيستمحيطي شد. در پاسخ به بحرانهاي ناشي از اين پيامدها، مفاهيم و گرايشهاي تازهاي براي توسعه آينده، از جمله توسعة پايدار (Sustainable Development)، عدالت زيست-محيطي (Environmental Justice)، شهرنشيني نوين (New Urbanism) و اخيراً توسعة هوشمند (Smart Growth) مطرح شد (Barton, 2003: 18). پايداري، مفاهيم مختلفي ميتواند داشته باشد كه از اهداف اكولوژيكي تا اصولي براي فعاليت¬هاي مختلف اجتماعي و اقتصادي را شامل مي-شود. در دهههاي اخير در چارچوب توسعه، حفاظت از منابع طبيعي كه در دهه¬هاي 1970 و 1980 بيشترين توجه را به خود معطوف كرده بود، در دهه¬هاي 1980 و 1990 جاي خود را به مقررات اصلاحي و انعطاف-پذير بر پاية كارايي داد. از دهة 1990 به بعد، مفهوم توسعة پايدار و جوامع پايدار، جايگاه ويژه¬اي را به خود اختصاص داده است (Mazmanian, 1999: 10-11). واژۀ پایداری که برای اولین بار به طور رسمی در قالب الگووارۀ توسعۀ پایدار توسط برانت لند در سال 1987 در گزارش آیندۀ مشترک ما مطرح شد، به اداره و بهرهبرداری صحیح و کارا از منابع پایه، طبیعی، مالی و نیروی انسانی برای دستیابی به الگوی مصرف مطلوب ارائه شده است (Rosland, 1997: 199). با رشد سريع جمعيت جهان و تمركز آن در شهرها، مفهوم توسعه پايدار شهري به عنوان مؤلفه اساسي تأثيرگذار بر چشم انداز بلندمدت جوامع انساني مطرح گرديد. (Auclair, 1997: 12). دستیابی به آرمانهای توسعۀ شهری ما را به شرایطی سوق میدهد که در آن منابع دست ساختۀ بشری آنچنان تهی و خالی نخواهد شد که آینده بلندمدت وی به مخاطره بیافتد(Breheny, 1999: 7-9). توسعۀ پایدار شهری و پایداری اجتماعی شهری، مستلزم اقتصاد پایدار شهری، محیط زیست پایدار شهری، زندگی پایدار شهری و سایر ابعاد پایداری میباشد که در مجموع از آن به عنوان برابری درون نسلی و اصل عدالت اجتماعی و برابری برون نسلی و اصل نسل آینده یاد میکنند(Register, 2002: 123). امروزه این عقیده وجود دارد که بقای شهرها، نه در مبارزه با طبیعت، بلکه در آشتی و انسجام با نیروهای آن نهفته است. در حال حاضر طرفداران این عقیده سعی در گسترش مفهوم توسعۀ پایدار دارند، که به منظور تقسیم عادلانه منابع در جامعه و در طول نسلها و تاثير بر همگرایی شکل شهر با طبیعت بوده است (Baird, 1995: 199-200). ویژگیهای اصلی شهر پایدار عبارتند از: کاربری فشرده، اتومبیل کمتر، دسترسی بیشتر، کارایی در استفاده از منابع، آلودگی و مواد زاید کمتر، احیای سیستمهای طبیعی، مسکن و محیط زندگی مطلوب، اکولوژی اجتماعی سالم، اقتصاد پایدار، مشارکت مردم و حفظ فرهنگ و درایت محلی (بحرینی، مکنون،1380: 44). شهر پایدار و منظر شهری پایدار یک سیستم کلی است که همه اجزای آن از قبیل افراد، کالبد، فضا، قوانین، محیطها و نهادهای گوناگون، فرهنگ و... در تعامل با یکدیگر و با پیرامون خود انعطافپذیر و پایدار باقی بمانند. همچنین این نکته بسیار حایز اهمیت است که نیل به شهر پایدار و سیمای آن لزوماً از ساختاری واحد و همگانی تبعیت نمیکند، بلکه شهرهای مختلف با ساختارها و پیشینههای گوناگون فرهنگی، سیاسی و اقتصادی- در عین اینکه مشمول بسیاری از قوانین کلی حاکم بر پایداری سیستمها میشوند- شرایط ویژهای نیز دارند. در واقع زمینهها و ساختارهای رسیدن به پایداری شهری و منظر شهری را هرگز نمیتوان همانند کالایی وارد یک سیستم شهری نمود. زمینههای رشد و توسعه در هر سیستم شهری از ویژگیهای ساختاری، کالبدی، فرهنگی و اجتماعی منحصر به خود آن سیستم است و تنها از طریق کشف سازوکارهای این ساختارها میتوان راهی برای ساخت شهر پایدار و منظر شهری پایدار گشود(مسعود، باحجبایمانی، 1387: 75). اصول و معیارهای بسیاری را می¬توان برای توسعۀ پایدار در مقیاس شهر و محله عنوان کرد که از جملۀ این اصول عبارت است از: سرزندگی و هویت محله؛ پویایی و سازگاری محله؛ تنوع خصلت¬های ساکنان محله و فعالیتهای آنها؛ خوانایی و دسترسی محله؛ تراکم و ظرفیت قابل تحمل محله؛ امنیت در محله (عزیزی،1385: 38). همچنین برخی از ویژگیهای کالبدی محلۀ پایدار عبارت است از: تاکید بر الگوی فشردۀ توسعه در محلات؛ ترکیب و اختلاط کاربری¬ها؛ استفادۀ کاراتر و مفیدتر از زمین؛ استفادۀ جدید از بناهای قدیمی در محلات (به روز کردن بناهای قدیمی)؛ گسترش فضاهای سبز محله¬ای؛ ایجاد مراکز چند منظوره و ساختمانهای اداری با تراکم متوسط؛ عابرمداری و اولویت بخشی بر حرکت پیاده و دوچرخه در محلات. شهر سنتی با ویژگیهای ارزشمند کالبدی و اجتماعی¬اش آیینۀ تمام نمایی از «پایداری محله» است. دکتر سید حسین بحرینی معتقد است که: «توجه به محدودیت¬های اکولوژی محلی نظیر آب، توسعۀ متناسب و سازگار با طبیعت، صرفه¬جویی در منابع، استفاده از مواد، مصالح بومی، ابداع روشهای موثر و مناسب جهت ادامۀ حیاط، نظیر قنات و بادگیر و استفادۀ هنرمندانه از آب و گیاه جهت تلطیف هوا و ایجاد مناظر مطبوع، ایجاد باغ¬ها و باغچه¬ها در حیاط¬ها، فضای عمومی و اطراف شهرها همه نمونه¬هایی از عوامل موثر در این پایداری بوده¬اند» (سعده زرآبادی، خزاعی، 1386: 43-45). بنابراین برای دستیابی به تعاریف دقیقتری از توسعۀ پایدار شهری و منظر شهری پایدار، شایسته است که بسترهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و محل تحقق آن نیز مورد مطالعۀ عمیق قرارگیرد، تا از این طریق بتوان به تعاریفی بومی از این مفاهیم دست یافت. بنابراین تعریف شهر پایدار ایرانی و سیمای آن نیازمند شناخت بسترهای تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و زیست محیطی این سرزمین کهن میباشد. 3 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 فروردین، ۱۳۹۴ منظر شهرهای سنتی ایران به عقیدۀ جان لنگ هر آنچه كه ما را احاطه كرده است (اعم از درختان، موجودات، انسانها، بناها و عوارض طبيعي)، «محيط» خوانده ميشود. عناصر محيط شامل تمام منابع كالبدي و غيركالبدي، اساس ساختار سيماي محيط را تشكيل ميدهند. به عقیدۀ کوین لینچ، سيماي يك محيط، بازتاب كلية اطلاعات موجود از فضاست كه توسط حواس، قابل دريافت و ادراك ميباشند. منظر شهري، تركيبي سازمانيافته از اجزايي مرتبط است كه در كل، ساختار محيط را شكل ميدهند. لينچ در كتاب «سيماي شهر»، عواملي كالبدي از ساختار سيماي محيط را همچون شناسههايي براي شهر معرفي نموده است. اين عوامل، راه، لبه، محله، گره و نشانه هستند (لينچ، 1374: 5-10). سيماي شهرهاي امروزي، آميزهاي از فرهنگغربي، دستورات كنگرة بينالمللي معماران، تحميل شرايط زندگي با ماشين، دشواريهاي اقتصادي ناشي از توسعة ناگهاني و سريع شهرها، بيبرنامگي و ناشناخته بودن چهرة مطلوب شهر نزد سازندگان و استفادهكنندگان است که باعث توسعۀ ناپایدار شهرها شده است. در گذشته، سیمای شهرها به بهترین شکل بیانگر هویت کالبدی و بصری آنها جهت درک کارکردهایشان بودهاند، در حالی که امروزه عناصر و فضاهای عمومی شهرها فاقد چنین هویتی در چهره و منظر خود میباشند. امروزه دیگر تفکیک فضاها و عناصر شهری، سیمایي مشخص، منفک و متناسب با کارکردشان را ندارند. به بیانی دیگر سیمای بیرونی عناصر شهری امروز همچون گذشته دارای تصویری شفاف و خوانا نیست و به راحتی با مشاهده خصوصیات حجمی و شکلیشان کارکرد و هویت آن قابل لمس نمیباشد (لینچ، 1376: 169). در كشور ما كه شايد يكى از غنیترين سرزمينها از نظر بهرهمندى از ميراث و دستاوردهاى فرهنگى است و از نمودهاى آن شهرسازى و منظر شهری ويژه و شناخته شدهاش در سطح جهانى است، ساختن شهرها و سیمای آنها از حساسيت خاصى برخوردار است. بنابراين نيازمنديم كه هويت گذشته و امروزين اين دو را باز شناسيم و آن را تعريف كنيم. امروزه هويت شهرى، همچون حلقهاى گم شده است و شهرها و سیمای آنها نه بر پاية هويت اصيل خود، بلكه بر پاية تقليدهاى بدون انديشه از مظاهر غربى و الگوهاى مدرن، بدون توجه به الگوهاى بومى، در حال شكلگيرى و گسترش است (کارکنان نصرآبادی: 19). 3 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 فروردین، ۱۳۹۴ نتیجهگیری سيماي شهر سنتي ايراني– به ویژه شهرهای مناطق گرم و خشک از قبیل یزد، اصفهان، کاشان و...- تصويري از ساختههاي مشابه را پيش رو ميآورد. نشانههاي خاص اين تصوير، نقاط برجسته، مرتفع و رنگي در لابلاي آن است كه از بافت عمومي تبعيت ننمودهاند و ساير اجزاي تصوير بافتي مشابه و يكنواخت دارند. بافتي همگن همراه با نقاطي شاخص در فواصل آنها، اصل درونگرايي در معماري ايراني، سيماي همگن و يكنواختي را در شهرهاي سنتي ايران ايجاد نموده است. برتريجويي در چهرة شهر، معيار مطلوبي به شمار نميآيد، بنابراين شهر ايراني سيمايي متعادل از همة گروههاي اجتماعي ارائه ميدهد. اهميت اين جنبه از منظر شهر، در مقايسه با شهرهاي امروزين، كه بر اساس حاكميت سرمايه شكل گرفتهاند، روشن خواهد شد. ويژگيهاي منظر شهري در محلات فقيرنشين با آنچه در محلات ثروتمند وجود دارد، كاملاً متفاوت است. نگاه عادلانة فرهنگ سنتي ايران، جامعه را با هويت حقوقي همتراز ميبيند و ساختار اجتماع غيرطبقاتي و رواج اخلاق فردي در مناسبات اجتماعي، مانع از برتريطلبيهاي جوامع سرمايهدار و قدرتمند ميگردد. سيماي شهرهای کویری ايران، در هر چشمانداز خود، بافتي مشابه ديوارهايي كه معماري را پنهان ميدارند، درختان سرزده از ديوارها، كوچههاي ساده و بيتكلف، مصالح مشابه و در مجموع نوعي سادگي باشكوه پيدا ميكند. ويژگيهاي منظر شهرهاي سنتي ايران، امكان تفكيك قابل ملاحظه ميان اقشار و طبقات گوناگون اجتماع را به وجود نميآورد. جز نقاط شاخص سيما، آنچه به چشم ميآيد، جلوهاي مشابه و متعادل دارد كه در يك هماهنگي زيبا و نمادين با محيط، بافتي يكنواخت و دلچسب براي چهرة شهر به ارمغان ميآورد. خاطرة تصويري كه شهر سنتي ايران در ذهن بيننده بر جاي ميگذارد، نمايانگر جامعهاي همگن با ارتباطهاي گرم و گسترده ميان افراد آن است كه تنها نقاط اجتماعشان اهميت و جلوة ويژهاي دارد. منظر شهرهای سنتی ایران در عین سادگی و آرامشی که دارند، دارای تنوع و ظرفیتهای متفاوت بصری و فضایی، از جمله آهنگ تکرار سردر خانهها، دیوارهای بلند در اطراف حیاطها و معابر شهری، گنبدها و بادگیرهای سر به فلک کشیده، گنبدها و منارههای پوشیده با کاشی مساجد، درختانی که از پشت دیوار حیاطها پیداست، وجود ساباطها و طاقها بر روی معابر و تقاطعها، ریتم سهراهیهایی که از مسیر اصلی منشعب میشوند، حضور مستمر مصالحی مانند خشت و کاهگل در تمامی عناصر معماری و منظر شهری و بسیاری از ویژگیهای معماری و منظر شهرهای سنتی ایران که ریشه در نیازهای اقلیمی و باورهای فرهنگی–که از اصول توسعه پایدار و معماری و شهرسازی پایدار نیز میباشد- دارد. استفاده از عناصر طبیعت مانند، آب، باد، نور، درختان در حیاطها، میدانها و فضاهای عمومی شهری که تا حدود زیادی تحت تأثیر شرایط اقلیمی و فرهنگی است، در افزایش کیفیت منظر شهری، تنوع فضاهای شهری، ایجاد رنگهای متنوع و شاداب در سیمای شهر نیز بسیار موثر بوده است. به این ترتیب با الهام از منظر شهرهای سنتی ایران و با ایجاد رابطۀ معقول و پایدار میان انسان، شهر و طبیعت که تعبیری دیگر از مفهوم جهانی توسعۀ شهری پایدار است، میتوان رابطۀ گسستۀ انسان، طبیعت و معماری را در شهرهای امروزی بهبود بخشید. پس از بررسي مفاهيم و ويژگيهاي توسعۀ پايدار، شهر و منظر شهری پایدار و نیز منظر شهرهای سنتي ايران (مناطق گرموخشك)،در پایان به بررسی تطبيقی مفاهيم و ويژگيهاي آنها و شباهتهايي كه بين آنها وجود دارد، ميپردازيم (جدول1). جدول شماره 1: بررسي تطبيقي مفاهيم و ويژگيهاي مشترك توسعۀ پايدار، شهر و منظر شهری پایدار و منظر شهرهاي سنتي ايران (مناطق گرم و خشك) [TABLE=width: 973, align: center] [TR] [TD] [/TD] [TD]توسعۀ پايدار، شهر و منظر شهری پایدار [/TD] [TD]منظر شهرهاي سنتي ايران (مناطق گرموخشك) [/TD] [/TR] [TR] [TD] مفاهيم [/TD] [TD]بهبود كيفيت زندگي، ايجاد امنيت، آرامش و آسايش روحي و جسمي شهروندان در شهر و منظر شهری پایدار [/TD] [TD]فضای شهری و سیمای شهری همگن، متعادل و هماهنگ با نیازهای جسمی و روحی شهروندان (مردمواری) [/TD] [/TR] [TR] [TD]تأمين نيازهاي انسان بدون تصرف در منابع و نيازهاي آيندگان با استفاده از توسعۀ شهری و منظر شهری پایدار [/TD] [TD]استفاده از مصالح بومي (بومآورد) در سیمای شهر و اتکا به انرژيهاي تجديدپذير و عدم تجاوز به منابع و نيازهاي آيندگان (خودبسندگي) [/TD] [/TR] [TR] [TD]هماهنگي شهر و منظر شهری با محيط زيست در جهت حفظ و نگهداري آن و جلوگيري از آلودگي و نابودي آن [/TD] [TD]شهر و سیمای شهری همساز با محیط و اقلیم و متکی بر انرژیهای طبیعی و پاک، بدون آلودگی محیط زیست [/TD] [/TR] [TR] [TD] ويژگيها [/TD] [TD]استفاده از عناصر و نشانههای بومی در منظر شهری برای تاکید بر هویت جمعی شهروندان [/TD] [TD]تکرار عناصری مانند بادگیر، گنبد، طاق و ساباط در سیمای شهری برای تقویت انسجام و هماهنگی و هویتبخشی به آن [/TD] [/TR] [TR] [TD]سیمای شهری یکسان جهت تأکید بر عدالت اجتماعی [/TD] [TD]همگونی در سیمای تمام مناطق شهر و عدم تاکید بر اختلاف طبقاتی [/TD] [/TR] [TR] [TD]استفاده از عناصر طبیعت در فضاها و سیمای شهری برای تعادلزیستمحیطی و کیفیت بصری [/TD] [TD]حضور طبیعت(حوض، درخت، گل و گياه، قنات و...)در فضاهای شهری برای تعادل اقلیمی و نیز ایجاد تنوع و کیفیت در منظر شهری [/TD] [/TR] [/TABLE] منبع: نگارنده شهرها و محلههای ایرانی و سیمای آنها در مناطق گوناگون ایران، در ارتباطی موزون و هماهنگ با فرهنگ و اقلیم، موزه¬ای زنده از معماری، شهرسازی و منظر شهری پایدار ایرانی را به نمایش گذاشته¬اند. از میان شهرهای سنتی ایرانی در مناطق و اقلیم¬های مختلف، شهرهای مناطق گرم و خشک، که آیینۀ تمام نمای شهرهای اصیل ایرانی هستند، به صورت شگفت¬انگیزی با طبیعت و زندگی ساکنانشان در هم آمیخته¬اند. این موزۀ تاریخی غنی، در این زمان که انسان¬ها، بی-دریغ به دنبال زندگی، محیط و شهر و منظر شهری پایدار هستند، می¬تواند الهام بخش مردم، مسئولان، متخصصین و معماران ایرانی و حتی جهانی باشد تا شاید با یک نگاه هوشمندانه و عمیق به تاریخ - نه صرفاً یک بازگشت التقاطگرایانه و تقلید کورکورانه- بتوان هویت و پایداری را به منظر شهرها و محلههای ایرانی بازگرداند. در پایان بر این مهم تأکید میشود که توسعه پایدار، معماری پایدار، شهر پایدار، منظر شهری پایدار و به طور کلی مفهوم پایداری دارای یک تعریف مشترك و جهانشمول برای تمام جوامع، فرهنگ¬ها و مردمان جهان نیست، بلکه هر جامعه¬ای، در کنار تکیه بر تجربیات علمی و نوین جهانی، باید با بررسی بسترهای تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی خود، مفهوم پایداری را تعریف نماید. بنابراین شایسته است، با نگاهی عمیق، مقولۀ توسعۀ پایدار، شهر و منظر شهری پایدار، در بستر تاریخی، فرهنگی اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی ایران بازشناسی شده و با الهام از آموزه¬های گرانبهایی که در تاریخ کهن معماری و شهرسازی ایران وجود دارد، شهر و منظر شهری پایدار ایرانی با یک رویکرد بومیگرایانه تعریف شود. 3 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 فروردین، ۱۳۹۴ فهرست منابع بحرینی، سیدحسین. مکنون، رضا.1380.توسعۀ شهری پایدار: از فکر تا عمل. فصلنامه محیط شناسی. شماره27. سعده¬زرآبادی، زهراسادات. خزاعی، فاطمه. 1386. از پایداری محله تا محلۀ پایدار. ماهنامه ساختمان و کامپیوتر. شماره18. عزیزی،محمدمهدی.1385. محلۀ مسکونی پایدار: مطالعۀ موردی نارمک. فصلنامه هنرهای زیبا. شماره27. فرهودی، مروه. 1386-1385. بررسی مفهوم معماری مبتنی بر تفکر پایداری. فصلنامه معماری و ساختمان. شماره12. کارکنان نصرآبادی، محمد. 1387. شهر، هویت شهری و شهرداریها، از محلهگرایی تا جهانیشدن. فصلنامه شهرداریها. شماره 89. لينچ، كوين. 1374. سيماي شهر. مترجم: منوچهر مزيني. انتشارات دانشگاه تهران. لينچ، كوين. 1376. تئوری شکل خوب شهر. مترجم: سیدحسین بحریني. انتشارات دانشگاه تهران. مسعود، محمد. باحجبایمانی، حمیدرضا. 1387. توسعۀ پایدار شهری راهحل دنیای جدید برای بحران شهرها. ماهنامه ساختمان و كامپيوتر. شمارۀ23. Auclair، Christine. 1997. The UNCHS (Habitat) Indicators Program، Sustainability indicators report of the project on indicators of sustainable development، Wiley، New York. Baird، George. 1995. The Space of Appearance، MIT Press، Cambridge. Barton، Hugh (Marcus Grant، Richard Guise). 2003. Shaping Neighborhoods: A guide for health، sustainability and vitality، Spon Press، London and New York. Breheny، Michael. 1990. Strategic Planning and urban Sustainability، TCPA، volume 2، London. Mazmanian، Daniel، A. Kraft، Michael، E. 1999. Toward Sustainable Communities، MIT Press، Cambridge. Register، Richard. 2002. Eco-cities: rebuilding cities in balance with nature، New Society Publishers، Canada. Rosland، Mark. 1997. Eco-city Dimension: healthy communities، healthy planet، New Society Publishers، New York. منبع: سازمان زیباسازی شهر تهران 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده