رفتن به مطلب

لبخند ژکوند نواندیشانی!!!!!


Astraea

ارسال های توصیه شده

پست عاشقانه یمنا

من آن گلبرگ مغرورم که

.

.

.

.

..

.

.

.

.

.

یه گاو اومد منو خورد

گاوِ دیگه حالیش نیست

نشد یه پست عاشقانه بزاریم:ws3:

  • Like 12
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 211
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

از سری خاطرات یمنا

استادم گفت : زندگي را تعريف كن…

گفتم..زندگي تعريف كردني نيست…

ناراحت شد و نمره ام را صفر داد…

سالها بعد كه او را ديدم كه پير شده بود و عصا به دست راه مي رفت …

جلو رفتم و گفتم : زندگي را تعريف كن،ارام خنديد و گفت نمره ات بيست….

زندگي را بايد زيست!!!…

گفتم اون موقع باید بیست میدادی مشروط نشم.یه لگد زدم انداختمش تو جوب فرار کردم....

  • Like 11
لینک به دیدگاه

یکی از فانتزیای lean اینه:

 

بره تو یه عروسی غریبه

موقعی که عروس می خواد بعله بگه

یهو از وسط جمعیت داد بزنه:

نهههههههه باهاش ازدواج نکن. من هنوز دوستت دارمممم

بعد فامیلای دوماد جنازشو(دور از جون) ببرن سمت افق!!

 

 

:ws3:

  • Like 13
لینک به دیدگاه


Just Mechanic

توی امتحان بیست می‌گیره. باباش میزنه توی گوشش و میگه: خاک بر سرت «

 

کنن، با نمره 10 هم میشه قبول بشی، حتما باید این همه خودکار حروم می‌کردی؟

:ws3:


  • Like 11
لینک به دیدگاه

مینا یوسفی

روزهایی که کلاس هم نداشت باز هم از ساعت 7 صبح تو دانشگاه بود تا 7شب و با خودم میگفتم دانشجو یعنی این ولی بعد فهمیدم ژتون صبحانه و نهار و شام عامل این اعتکاف در دانشگاه بوده

:ws28:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

علت سقوط هواپیمای ارومیه معلوم شد…خلبان ترکی بلد نبوده، در برج مراقبت یمنامی گفته: بیابان ده! (یعنی بیابان است)…ولی خلبان فکر کرده برج می گه: بیا… بانده

  • Like 11
لینک به دیدگاه

Astraea

اومده خونه

مینا

شب خوابش برده ،

ساعت ۳ نصف شب مینا رو بیدار کرده

با تعجب میگه :‌ پاشو پاشو تو خونه ی ما چیکار میکنی ؟؟؟

:ws28:

  • Like 9
لینک به دیدگاه
Astraea

اومده خونه

مینا

شب خوابش برده ،

ساعت ۳ نصف شب مینا رو بیدار کرده

با تعجب میگه :‌ پاشو پاشو تو خونه ی ما چیکار میکنی ؟؟؟

:ws28:

خوب علتش چی بوده زیاد خورده بودند دوتایی؟؟:whistle:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

سهند و Astraea بر سر یک چاه آرزو رفتند، سهند خم شد، آرزویی کرد و یک سکه به داخل چاه انداخت. Astraea هم تصمیم گرفت آرزویی کند ولی زیادی خم شد و ناگهان به داخل چاه پرت شد.

سهند چند لحظه ای بهت زده شد بعد لبخندی زد و گفت: "این چاه واقعا کار می کنه!":ws3:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

پلیس میخواسته ماشین افشین رو با جرثقیل بلند کنه،

 

افشین میاد میگه:میخواین ببرینش؟

پلیسه میگه پ ن پ میخوایم بلند کنیم زیرشو جارو بزنیم

  • Like 11
لینک به دیدگاه
نمیدونم والا اینو دیگه باید از خودشون بپرسین:ws3:

 

Astraea

اومده خونه

مینا

شب خوابش برده ،

ساعت ۳ نصف شب مینا رو بیدار کرده

با تعجب میگه :‌ پاشو پاشو تو خونه ی ما چیکار میکنی ؟؟؟

:ws28:

وات هپن؟؟؟؟ایماوکی....

drunksmilef.gif
  • Like 9
لینک به دیدگاه

سهند سر کلاس رو تخته مینویسه

من واقعا فرمول دقیقی برای موفقیت، نمی‌شناسم ولی فرمول شکست را به خوبی می‌دانم، و آن اینست: «سعی کنید همه را راضی نگه دارید»

:ws28:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

مهدی خرش می میره، مردم می گن بریم برای شوخی بهش تسلیت بگیم.

وقتی می رن مهدی می گه: اصلا فکر نمی کردم خر من این همه فامیل داشته باشه!:ws3:

  • Like 12
لینک به دیدگاه

یه روز یه مهدی(شاید مهدی خودمونlean):ws3: به یمنا می گه با من ازدواج می کنی؟

یمنا می گه نه!

و مهدی یک عمر با خوبی و خوشی زندگی می کنه!:ws28:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...