Astraea 25351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ روان پریش تر از جاست مکانیک که صبح ساعت ۷ پشت فرمون وانتش تو بلندگو دادمیزنه:آی بدو هندووونه به شرط چاقو Astraeaهستش که واسش چایی میبره تا گلوش تازه بشه 12 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ مرغ و از فریزر در آوردم نازنین میگه می خوای غذا درست کنی ؟! میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن ! 12 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ سر سفره عقد ، حاج آقا: آیا بنده وکیلم ؟ Astraea: پـَـ نـَـ پـَـ متهمی ! 12 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ سهند با عجله وارد خانه شیخ جاست شد سرعتش زیاد بود از در پشتی خارج شد (( مضرات تند روی در مکتب شیخ)) 11 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ یک روز مینا دلش درد میگیره میره دکتر دکتره میگه کجا درد میکنه، دست بزن مینا شروع میکنه کف زدن . . میگن دکتره بنده خدا یک آهنگ شاد خوند بعد درجا مُرد :| 12 لینک به دیدگاه
Yamna 1 17420 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ Astraea تو ﮐﻼﺱ ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ گفت ﺍﻧﺸﺎ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ . “ﺍﮔﺮ ﻣﺪﯾﺮﻋﺎﻣﻞ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﺪ؟" ﻫﻤﻪ ﺗﻨﺪ ﻭ ﺗﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ، ﺑﻪ ﺟﺰ ساغر ﮐﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻭ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ. Astraea ازش پرسید: ﭼﺮﺍ ﺗﻮ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯽ ﻧﻮﯾﺴﯽ؟ساغر گفت: ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﺗﺎ ﻣﻨشی بیاد تایپ کنه ینی قوه تخیلش هلاکم کرد!!!! 11 لینک به دیدگاه
Yamna 1 17420 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺩﻭﺭ ﻫﻢ ﺷﺎﻡ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﻏﺬﺍ ﭘَﺮﯾﺪ ﺗﻮ ﮔﻠﻮﻡ؛ ﺁﺏ ﺳﺮ ﻣﯿﺰ ﻧﺒﻮﺩ ﺭﻓﺘﻢ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﻡ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺁﺷﭙﺰﺧﻮﻧﻪ Astraea : ﭘﺎﺭﭺ ﺁﺏ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﯿﺎﺭ ساغر : ﺳُﺲ ﺳﺎﻻﺩ ﻫﻢ ﺑﯿﺎﺭ آقا سهند : ﺑﺒﯿﻦ ﺗﻮ ﯾﺨﭽﺎﻝ ﺳﺒﺰﯼ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ اقا ناصر : ﻣﯿﺸﻪ ﺑﺮﺍﻡ ﻧﻮﻥ ﺑﯿﺎﺭﯼ یمنا : ﺑﺮﺍﻡ ﯾﻪ ﮐﻢ ﺑﺮﻧﺞ ﺑﯿﺎﺭ ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺪﻡ ﻣﺎ ﺳﺮ ﻣﯿﺰ ﺷﺎﻡ ﭼﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻣﻲ ﺧﻮﺭﺩﻳﻢ !!!!!! 11 لینک به دیدگاه
Yamna 1 17420 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ Astraeaﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﺩﻭﺭ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎﯾﻮﺵ ﺧﯿﺲ ﺑﺎﺷﻪ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺮﻓﺘﻪ ساغرﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕه ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯿﺎﯼ ﺗﻮ ﺁﺏ Astraea میگهﺩﮐﺘﺮ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺩﯾﺴﮏ ﮐﻤﺮ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺮﻭ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﻓﻘﻂ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺭﻭﯼ ﮐﻦ 12 لینک به دیدگاه
Yamna 1 17420 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ میدونی فرق من (آقا سهند) با برف چیه؟ برف از آسمون میاد رو زمین میشینه … من (آقا سهند) همینجوری تو دل همه میشینه! آخه آدم انقد تو دل برو ؟؟ من (آقا سهند) برم واسه خودم اسفند دود کنم 12 لینک به دیدگاه
Yamna 1 17420 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ ساغر ﯾﻪ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﭼﺴﺒﻮﻧﺪﻩ ﺭﻭﯼ ﺻﻔﺤﻪ ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ ﻣﺎﺷﯿﻨﺶ ﺑﻬﺶ ﻣﯽ ﮔﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﺟﺮﯾﺎﻧﺶ ﭼﯿﻪ. . . . . . . . . . ساغر ﮔﻔﺖ : ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭﺑﯿﻨﺎﯼ ﺗﻮﯼ ﺟﺎﺩﻩ ﻧﻔﻬﻤﻦ ﺳﺮﻋﺘﻢ ﭼﻨﺪ ﺗﺎﺳﺖ !!! 12 لینک به دیدگاه
Yamna 1 17420 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ Astraea اعلام کرد با تبریک سال نو خدمت مجردهای گرامی! دستگاه “سبزه گره زنی” با قابلیت ۹۰ گره در ثانیه پیش فروش می شود 13 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ روزی در مکتب نشسته بودیم از شیخ ناصر پرسیدم چگونه وقت خود را صرف میکنید؟ شیخ فرمودند : وقتم وقتی وقت وقتیم وقتید وقتند 12 لینک به دیدگاه
Yamna 1 17420 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ یمنا زنگ میزنه رادیو: الو سلام رادیو پیام؟؟!! خانمه : بله بفرماید. یمنا میگه : من یه کیف پیدا کردم توش 50میلیون پوله. خانمه : افرین بە شما، میخواهید از این طریق پیام بگذارید که صاحبش پیدا بشه ؟؟ یمنا جواب میده : نه میخام یه آهنگ غمگین واسه صاحبش درخواست کنم! 10 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ روزی در کنج خرابات با جانان نشسته بودیم lean پرسشی مطرح کردند ار شیخ کبیر : (( در حکایتی خواندم کلیه انسان ها توانایی عاشق شدن دارند )) ، عایا مطلب صحیح است ؟؟ شیخ فرمود : آری lean افزود : پس چرا کلیه های من چنین توانایی ندارند ؟؟ جمع مریدان خشتک ها دریدند و بر گریبان خود گره زدند و از شدت نشاط شست پای خود را گاز زدند 11 لینک به دیدگاه
saghar... 6666 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ افشین با نامزدش بیرون رفته بود، تا رسید درخونه دست کرد تو جیبش دید گوشیش نیست! زنگ زد کسی جواب نداد! مسیری رو که پیاده اومده بود برگشت، نبود افشین هم جوگیر!!! گفت خدایا اگه پیدا بشه یه برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام میکشم!!! خلاصه با حال و روز داغون برگشت خونه، زنگ زد به نامزدش گفت: عزیزم من گوشیم گم شده، اگه زنگ زدی یا برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام دادی جواب ندادم نگران نشونامزدش گفت نه عزیزم من نگران نشدم چون گوشیتو توی ماشین من جا گذاشتی. ولی نیوشا جون ومهسا جون و عسل جون تا حالا کلی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام دادن و یک بند هم دارن زنگ میزنن! فکر کنم اونا خیلی نگرانت شدن. گوشیتو میندازم تو سطل آشغال کنار در ورودی همون پارک خراب شده ای که با تو توش آشنا شدم. دیگه هم به من زنگ نزن . . . سوال شرعی افشین: من الان باید گوسفند بکشم یا نه؟؟ 11 لینک به دیدگاه
Yamna 1 17420 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ یمنا یکی از رویاهایه مهمشو اعلام کرد یه نامزد مو بلند داشته باشم , موهاشو از پشت بگیرم با لگد بزنم تو کمرش دیوونه هم خودتی 10 لینک به دیدگاه
Yamna 1 17420 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ Astraea هشت صبح جلو دانشگاه پارک دوبل میکرده بره بالا سر کلاس . ساعت دوازده و نیم استاد از پنجره کلاس داد زده نمیخواد پارک کنی, کلاس تموم شد منم حاضریتو زدم… 9 لینک به دیدگاه
Yamna 1 17420 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ به Astraea ميگن چرا سرت رو خيس نكرده شامپو ميزني؟ ميگه اگه سواد داشته باشي نوشته مخصوص موهاي خشك!!!؟ 10 لینک به دیدگاه
Yamna 1 17420 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ از اعترافات تکان دهنده یمنا یه بار عاشق شده بودم و شکست عشقی بدی خورده بودم! واسه همین رفتم تو اتاق و درو رو خودم بستم… بعد از یه ساعت صدام کردن که بیا شام بخور داره سرد میشه ! گفتم: من دیگه هیچی نمیخورم ، میخوام بمیــــــــرم گفتن : شام ماکارونیه ، ته دیگ سیب زمینی هم داره که دوس داری یعنی اونو بیشتر از ماکارونی دوست داشتی؟! نامردا نقطه ضعفِ منو پیدا کرده بودن ..! 9 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ شیرنی خریدن مینا یوسفی از شیرینی فروشی lean مینا یوسفی: این شیرینی کشمشیا چرا توش کشمش نیست؟ Lean :شما شیرینی ناپلئونی می خرین لاهر کدوم یه دونه ناپلئونه؟ مینا یوسفی: توی زندگیم تا حالا اینقد قانع نشده بودم!!!! 10 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده