Nazanin.ad 6895 ارسال شده در 22 تیر، 2015 از اکتشافات یمنا سطل اشغال چیست؟ وسیله هست در خیابان برای ریختن اشغال در اطرافش واقعا:icon_pf (34): 2
ENG.SAHAND 31645 ارسال شده در 22 تیر، 2015 یه روز یه ناصر به سهند میگه: رفتم شکار هفت تا خرگوش گرفتم پنج تا آهو و سه تا شیر سهند گفت فقط همین! ناصر گفت: مگه با یه تیر بیشتر از اینم میشه زد! سهند گفت: اوه تازه تفنگم داشتی همچین خالی بندایی هستن این دوتا گولشونو نخورین تو انجمن 4
ENG.SAHAND 31645 ارسال شده در 22 تیر، 2015 Astraea و نازنینمیرن یک رستوران کلاس بالا، دو تا نوشابه سفارش میدن، بعد هم یکی یه ساندویچ از کیفشون درمیارند، شروع میکنند به خوردن. گارسونه میاد میگه: ببخشید، شما نمیتونید اینجا ساندویچ خودتونو بخورید. اونها یک نگاهی به هم میکنند و ساندویچاشونو باهم عوض میکنند همچین دخترای زبلین این دو تا انجمن گولشونو بوخورین البته بدون نوشابه 5
Yamna 1 17420 ارسال شده در 23 تیر، 2015 lean رفته خواستگاری بعد با اجازه ی عروس و داماد ،خانواده هاشون رفتن تو اتاق با هم آشنا بشن 6
Yamna 1 17420 ارسال شده در 23 تیر، 2015 عمو سهند تو پنجره سازی کار میکرده میره خواستگاری میگن داماد چی کارس؟ مامانش می خواسته کلاس بزاره میگه پسرم ویندوز نصب میکنه 7
ENG.SAHAND 31645 ارسال شده در 24 تیر، 2015 ساغر میره ازمون رانندگی داشته دنده عقب میرفته، سرعتش که زیاد میشه از افسره میپرسه: اجازه هست بزنم دنده ۲ عقب؟!!!!! :w127: . . میگن دنده عقب گذاشته رو کاپوت! نوشته خستم بزارید برم :mornincoffee: افسره هم عقب عقب راه افتاده سمت کربلا میگه تا رو مین نرم ول نمیکنم 5
Yamna 1 17420 ارسال شده در 24 تیر، 2015 دوست یمنا ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﮔﻔﺘﻪ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ﭘﺲ ﻓﺮﺩﺍ ﺳﺎﻟﮕﺮﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺟﻤﻮﻧﻪ ... ﯾﻪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻗﺮﺑﻮﻧﯽ ﮐﻨﯿﻢ ... ﻣﺮﺩﻩ ﮔﻔﺘﻪ : ﻧﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﻢ، ﭼﺮﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺎﻭﺍﻥ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ یه خر رو گوسفند بیچاره بده! 7
Yamna 1 17420 ارسال شده در 24 تیر، 2015 یمنا ميره نونوايی ، يه 5 ريالي ميده به نانوا، نانوا ميگه : 5 ريالی كه نون نميشه ! طرف ميگه : صداشو در نيار من ماكسی ميليانوس هستم 8
Yamna 1 17420 ارسال شده در 25 تیر، 2015 دوست یمنا 18سال از ازدواجش میگذشته و بچه نداشته ازش میپرسن چرا بچه دار نمیشین؟؟؟؟ میگه چون دکتر ها میگن کسایی که نسبت فامیلی نزدیک دارن بچه هاشون ناقص میشن….. میپرسن مگه نسبت فامیلی تو و زنت چیه؟؟؟ . . . میگه زن و شوهریم دیگه از این نسبت نزدیک تر؟؟؟؟؟ 8
Yamna 1 17420 ارسال شده در 5 مرداد، 2015 از خاطرات یمنا اومدم تو این هواى سرد قهوه درست کنم و کنار شومینه با آرامش قهوه بخورم و از پنجره بارش برف رو تماشا کنم . . . . . دیدم تو خونه نه شومینه داریم نه قهوه . . . برفم که نمیاد . . . هیچى دیگه , نشستم منتظرم شلغما بپزن ! 5
ENG.SAHAND 31645 ارسال شده در 6 مرداد، 2015 یه زمانی انقد خاستگار بود برا یمنا اووه ه ه ه ه یمنا الکی حلقه دستش میکرد کسی مزاحم نشه الان آستین مانتو رو تا آرنج میده بالا همه ببین چیزی نیست بازم خاستگار نیست که نیست 9
Yamna 1 17420 ارسال شده در 17 شهریور، 2015 Astraea چند متر دورتر از قبری گریه میکردازش پرسیدند چرا نزدیکتر نمیری؟گفت: مرحوم از فامیلای دورمون بود ! 10
Yamna 1 17420 ارسال شده در 17 شهریور، 2015 اعتراف تلخ یمنا موبایلم امروز بهم گفت : منُ چرا میزنى به شارژ؟ واسه کى؟ واسه چى؟هیچ جوابى نداشتم بدم، فقط از اتاق رفتم بیرون گذاشتم کمى با خودش خلوت کنه 8
Yamna 1 17420 ارسال شده در 17 شهریور، 2015 اعتراف امین (el nino) من وقتی چهار سالم بوداز جلو دخترا که رد می شدم دخترا برام غش می کردن !البته الانم اگه رد می شم غش می کنن آ ولی از خنده ! 8
Yamna 1 17420 ارسال شده در 17 شهریور، 2015 نازنین داشت تو گوگل سرچ کرده . . . . راه های ورود به برنامه تلویزیونیه ماه عسل 7
Yamna 1 17420 ارسال شده در 17 شهریور، 2015 نقل قول از s.f سنگین تر از آنم که با گریه سبک شوم ،باید حتما برم دسشویى ! 8
Yamna 1 17420 ارسال شده در 19 شهریور، 2015 از اعترافات Yamna 1 ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯿﺪﻡ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﺑﺨﻮﺭﻡ ... ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺨﻮﺭﻡ |: . . . . ﺍِﻉ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺷﺪ! ﺻﺒﺮ ﮐﻨﯿﺪ ^_^ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯿﺪﻡ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﺑﺨﻮﺭﻡ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﻓﺴﻮﺳﻮ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺑﺨﻮﺭﻡ؟! ؟ ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﺑﺎﺯﻡ ﻧﺸﺪ |: ﺧﻼﺻﻪ ﺑﺪﻭﻧﯿﻦ ﯾﻪ ﺗﺮﺟﯿﺤﯽ ﻣﯿﺪﻡ !! ﺑﻬﻢ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻨﯿﺪ 5
Yamna 1 17420 ارسال شده در 19 شهریور، 2015 به Yamna 1 گفتن سه تا از اعضای مهم بدنتو نام ببر گفته:قلبکلیهامیرحسینگفتن امیرحسین؟؟؟گفته آره آخه جیگر منه دوستان لطفا از بردن آبروی ما در اماکن عمومی اکیدا خودداری فرمایید 6
Yamna 1 17420 ارسال شده در 19 شهریور، 2015 موبایل 1 Yamna آنتن نمیداده نامزدش پیام داده"نمیتونم بگیرمتدختره جواب میده: به درک مگه کم خواستگار دارم!!تازه با پسر عموتم رفیقم" 6
ارسال های توصیه شده