Nazanin.ad 6895 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۳ اغلب او را با نام بیژن میشناختند. به جرئت میتوان گفت که یکی از پنج طراح بزرگ جهان بود که لباسها، عطرها و جواهرات بسیاری را طراحی کرد. او برای معروفترین چهرههای دنیا مثل باراک اوباما، جورجبوش، بیل گیتس، آرنولد شوارتزینگر، تام کروز، توماس گانچاک، آنتونی هاپکینز، ولادیمیر پوتین، جان کری، تونی بلر، پل آلن، جی لنو، جورجیو آرمانی، کارلوس اسلیم، استیو واین، اسکار دلارنتا، تام فورد و رونالد ریگان طراحی کرد.لباسهای مردانه او در سرتاسر دنیا شهرت بسیاری دارند. عطرها و ادوکلنهای بیژن در سرتاسر جهان فروش فوقالعادهای دارند و طبق تحقیقی که در سال ۲۰۰۱ به عمل آمد، درآمد سالانه او از طریق فروش عطرهایش ۳۰۰ میلیون دلار بود. بیژن صاحب قصری بزرگ با نمایی فوقالعاده در بورلی هیلز کالیفرنیا بود. قصر بیژن ۲۴ پارکینگ ماشین دارد. کلکسیون ماشینهای بیژن یکی از بزرگترین کلکسیونهای ماشین در سرتاسر دنیا است. بیژن پاکزاد که بود؟ بیژن در۱۵فروردین ۱۳۲۳ ( ۴ آوریل ۱۹۴۴ ) در تهران به دنیا آمد و روز ۲۷فروردین ۱۳۹۰ ( ۱۶ آوریل ۲۰۱۱ )در ۶۷ سالگی در بورلی هیلز کالیفرنیا درگذشت.در خانواده ای فوق العاده ثروتمند – که به قول خودش فرهنگ پولسازی و پولآفرینی در آن نهادینه شده بود متولد شد. خانواده بیژن جهت تحصیل او را به مدرسه ثروتمندان سوئیسی، یعنی “Le Rosey ” فرستادند و او در آنجا با شاهزاده های بزرگ مانند “پرنس ریتر” همکلاسی شد. درحقیقت تعداد زیادی از مشتریان سالهای بعد بیژن در همان مدرسه سوئیسی شناسایی و شکار شدند. بیژن همانجا دریافت که سلیقه ی آدم های پولدار چگونه است و به چه شکلی می توان نظر آنها را برای خرید و سفارش اجناس به سوی خود جلب کرد.بیژن در سن ۱۸ سالگی تصمیم گرفت به ادامه تحصیل در دانشگاه در رشته مهندسی شیمی بپردازد. او پس از پایان این دوره مهندسی، به تحصیل در رشته طراحی لباس در دانشگاه میلز در شهر سنت گال پرداخت و بعد از آن یک گالری در اطراف شهر میلان راه اندازی کرد. تحصیل در رشته بازاریابی آخرین حلقه زنجیر تحصیلات او بود. پدر و مادر بیژن دوست داشتند که پسرشان پزشک یا وکیل تحصیلکرده فرنگ باشد، ولی بیژن دریافت که علاقه بسیاری به رشته بازاریابی دارد، بنابراین تحصیلات خود را در رشته مهندسی، نیمه کاره رها کرد از سوئیس به آمریکا رفت تا در این رشته تحصیل کند و از همان جا به فکر انتقال مد اروپا به آمریکا افتاد. مهاجرت به آمریکا و آغاز فعالیت های موفق تجاری بیژن طراحی را در آلمان آموخت و در بازگشت به ایران اولین بوتیک مدرن و به قول خودش اولین بوتیک خارج از خرازی را به نام “پلنگ صورتی” در تهران تأسیس کرد، او سپس بوتیک دیگری به نام “سسیل جی” یا “نیکولا بلازی” گشود که اختصاصی ترین بوتیک تهران و محل خرید اعضای خانواده سلطنتی، دولتمردان و ثروتمندان ایران بود.بیژن در سن ۲۹ سالگی (سال ۱۳۵۲) به آمریکا مهاجرت کرد و ۳ سال بعد بوتیک مشهور خود را افتتاح نمود. این بوتیک که در واقع یک کاخ به سبک مدیترانه اى است، کمی بعدتر گرانترین فروشگاه دنیا نام گرفت.بیژن در این فروشگاه که طراحی محصولات آن را شخصاً برعهده داشت، عمدتاً لباس، عطر و ادکلن به مشتریان سرشناس خود ارایه می کرد. تحصیلات او در کنار تجارب ارزشمندش از شناخت علائق و سبک زندگی ثروتمندان و نیز خلاقیت منحصر به فردش، منجر به تولید محصولات جذابی شد که به زودی شهرت او را دو چندان ساخت.طراحی های منحصر به فرد بیژن نه تنها برایش جوایز متعددی به ارمغان آورد بلکه بسیاری از مردان مشهور جهان را مشتری همیشگی او ساخت.مجله Vanity Fair در سال ۱۹۸۹ نام بیژن را در لیست شیکپوشترینهای (خوش پوشترینها)جهان خود قرار داد. در سال ۱۹۷۶ با کمک یکی از ایرانیان ثروتمند که از دوستان بیژن بود، نمایشگاه بزرگ و مجللی برپا کرد و از افراد سرشناسی مثل خوان کارلوس (پادشاه اسپانیا)، شاه اردن و… برای بازدید از نمایشگاهش دعوت به عمل آورد. بیژن با تاسیس نخستین فروشگاهش در رودئودرایو واقع در بورلی هیلز، راه ماندگاریاش را آغاز کرد. هماکنون فروشگاه او گرانقیمتترین فروشگاه جهان است. بیژن معتقد بود که ثروت خانوادهاش نقشی در موفقیتهای بزرگ او نداشت، بلکه خلاقیت و نوآوریاش به او آموخت که چگونه پولسازی کند. اهداف او بسیار بزرگ بودند و او عزمش را جزم کرده بود تا از هر موقعیتی برای رسیدن به اهدافش کمک بگیرد. برای دیدن فروشگاه بیژن باید حتما وقت قبلی گرفت. داخل فروشگاه به سبک مدیترانهای طراحی شده و بسیار باشکوه است. بیژن درباره طراحی فروشگاهش حساسیت زیادی داشت، زیرا میدانست که قرار است افراد بزرگی به آنجا رفت و آمد کنند. او میخواست بهترین نمایشگاه لباس مردانه را داشته باشد. بیژن روی چهرههای بزرگ تمرکز و سرمایهگذاری میکرد. فروشگاه او پر از قفسههای لوکس مخصوص لباسها است. برخی از مشتریان بزرگ او در سایر کشورهای دنیا، مثل مشتریهای خاورمیانهای او (امیر قطر، دبی و پادشاه عربستان) که فرصت سر زدن به فروشگاه بیژن را نداشتند، کالاهای مورد نظرشان را از طریق جت اختصاصی بیژن دریافت میکردند. این جت کالای مورد نیاز مشتریان معروف بیژن را ازآمریکا به تمام کشورهای دیگر میرساند بیژن دارای ۴۰ هزار مشتری در سرتاسر دنیا بود. ویژگیهای شخصیتی و شغلی بیژن انسانی بسیار باهوش و فرصت شناس بود. او برای هر کسی که سراغش میرفت عطر خاص با رایحه متفاوت تولید میکرد. عطرهای بیژن، هم به دلیل رایحه شرقی شان و هم بسته بندی های متفاوتشان از شهرتی جهانی برخوردار هستندبیژن عاشق غذاهای ایرانی بود. به دلیل ثروت زیاد، زندگی لوکس و متفاوتی داشت اما همیشه اصالت و سادگی را مدنظر قرار می داد. برخلاف ثروتمندان جهان هیچوقت برای خودش بادیگارد استخدام نکرد و میگفت جایگاه من بین مردم است نمیخواهم از آنها جدا باشماو در صنایع دیگر هم فعالیت داشت؛ صنایعی مانند اسلحه سازی و اتومبیل. کلت کمری با قاب چرمی تولید کرده بود که پادشاه عربستان ۶عدد از آن را خرید. همچنین تخته نردهایی از جنس سگ مرمر اعلا به سلطان برونئی فروخت. او یک بار یک نوار الماس نشان به قیمت ۲۰ میلیون دلار براى کار گذاشتن در میان موهاى خانم “درک” بازیگر و مدل معروف آمریکایى براى حضور در یک کمپین تبلیغاتى عطر را طراحى کرد. سال ۱۳۸۹، رولز رویس از همکارى Bijan در طراحى یک خودروى کوپه به تعداد محدود به قیمت یک میلیون دلار خبر داد. عطر و ادوکلنهای بیژن عطر و ادوکلنهای مردانه و زنانه بیژن برای شیشههای حلقهای شکل متمایز خود معروف است. یکی از این شیشهها در نمایشگاه دائمی موزه موسسه اسمیتسونین در واشنگتن در معرض نمایش است. او تلاش بسیاری میکرد تا عطرهایش متفاوت باشد. برای طراحی و ساخت عطرهای مردانهاش نظر بسیاری از خانمها را جویا میشد. او عطر بیژن را در سال ۱۹۸۸ ساخت و موفق به دریافت جایزه اسکار نیویورک برای بهترین عطر دنیا شد. بعد از عطر مردانه، بیژن اقدام به ساخت عطر زنانه کرد که موفق به دریافت جایزه بهترین بستهبندی عطر زنانه شد. در سال ۱۹۹۷ بیژن برای تولید عطر «مایکل جردن» جایزه فی فی را دریافت کرد. عطر دیگر او با نام DNA در سال ۱۹۹۵ جایزه ایگنوبل را، که برگرفته از جایزه نوبل است، از دانشگاه هاروارد دریافت کرد. این عطر در یک شیشه مارپیچ به بازار عرضه شد. اسم این عطر از حروف اول اسامی فرزندان او یعنی دانیلا (دخترش) و نیکلاس و الکساندرا (پسرانش) برگرفته شده است. او از طریق عطرهایش میخواست معنای عطر واقعی را به مردم بشناساند. با آنکه عطرها یا لباسهای بیژن گران قیمت هستند، اما بسیاری از انسانهای معمولی نیز میتوانند آن عطرها را در مغازههای بسیار مهم خریداری کنند. تشکیلات اصلی بیژن در فلورانس ایتالیا بود و در آنجا محصولات خود را درست میکرد. ۱۲۰ نفر کارمند داشت و تمامی این افراد از نخبهها بودند. برای او مهم نبود که کارمندانش از افراد ثروتمند باشند، بلکه معیار انتخاب کارمندانش خلاقیت و نوآوری آنها بود. بیژن میگفت: وقتی میخواستم عطر مردانهای را بسازم، سالهای زیادی وقت صرف میکردم و با مخاطبان بسیاری مصاحبه میکردم. عطر بیژن پر پیچ و خم (Bijan with a twist) عطری است که از بهترین رایحههای دنیا ساخته شده است. طراحی ظاهری فوقالعاده دارد. بوی آن هم دلانگیز و هم هیجانآور و آرامبخش است. بیژن رایحههای متضاد را در کنار هم به کار برد و معجونی باورنکردنی به دست آورد. بیژن در میان تمام عطرهایش، عطر بیژن پرپیچ و خم را بیشتر دوست داشت و معتقد بود که زندگی پرپیچ و خم بیژن را نشان میدهد. افتخارات بیژن پاکزاد – دکترای افتخاری علوم و هنرهای زیبا از دانشگاه لیبرتی آمریکا در سال ۲۰۰۷ – جایزه بهترین بستهبندی سال دنیا در عطر مردانه و زنانه از نمایشگاه جهانی HBA در سال ۲۰۰۲ – جایزه تقدیر زیباشناختی از بیژن، طراح مردانه، در سال ۱۹۹۳ – جایزه استوبن برای بهترین طراحی شیشه عطر در سال ۱۹۹۳ – جایزه فیفی برای بهترین بستهبندی عطر زنانه در سال ۱۹۹۰ – جایزه کلایو برای بهترین بستهبندی عطر زنانه و بهترین بستهبندی لوازم آرایشی در سال ۱۹۹۳، ۱۹۹۰و ۱۹۸۸ – جایزه سال مرد ایرانی از انجمن جوایز ایرانی کانادا در سال ۲۰۰۶ – جایزه خلاقیت از مجله آرت دایرکشن در چند سال متوالی. اتومبیلهای بیژن یکی از معروفترین اتومبیلهای بیژن، بنتلی آزور (رنگ بیرونی آن زرد و تزئینات داخلیاش مشکی) بود. پلاک این اتومبیل به نام خود بیژن ثبت شده بود، (B,P111) که طرف B مخفف بیژن و طرف P مخفف پاکزاد است. سایر اتومبیلهایش مرسدس بنز SLR، مک لازن مشکی رنگ، فراری F430 زرد رنگ، رولز رویس فانتوم کوپه زرد رنگ و بوگاتی ویرون بودند. قصر بیژن همانطور که گفتیم بیژن درخانهای مجلل در بورلی هیلز کالیفرنیا زندگی میکرد خانه ای که در سال ۲۰۱۲ مبلغ ۱۲ ملیون دلار به حراج گذاشته شد این خانه ۳۶۵۸ متر وسعت داشت و داری ۷ خواب و ۱۲ حمام و دستشویی بودخانه بیژن دارای گاراژی به وسعت ۲۴ ماشن بود و خانههای زیبایی نیز در نیویورک، میلان و فلوریدا داشت. حیاط خانه او حدود ۶۰۰ گلدان ایتالیایی از گلهای زرد رنگ دارد. هریک از اتاقهای خانهاش طراحی رنگ جداگانهای دارد. قاب عکسهای بزرگ از بیژن و مشتریان مشهورش روی دیوارها زده شدهاند. او نمادی از زیبایی، تجمل و سلیقه را درخانهاش به تصویر کشید. خانواده بیژن بیژن سه فرزند داشت؛ فرزند اول، دختری به نام دانیلا پاکزاد است. دانیلا مادری آلمانی دارد. او مدیر هنری کارهای پدرش است. وی مدیری بسیار خلاق است. دانیلا فارسی را بسیار روان صحبت میکند. در رشته بازرگانی از دانشگاه یو سی ال ای (دانشگاه کالیفرنیا) فارغالتحصیل شده و هماکنون طراح قسمت جواهر و عطریات بیژن است که این استعداد را از پدرش به ارث برده است. دو فرزند دیگرش، الکساندرا و نیکلاس پاکزاد هستند. این دو فرزند (اکلساندرا دختر و نیکلاس پسر) حاصل ازدواج بیژن با همسر ایرلندی-ژاپنیاش (تریسی مورداک) هستند. تریسی مدیر داخلی است. (الکساندرا) به عنوان مدل مشغول به فعالیت است و (نیکلاس) چند روز از هفته را در طراحی لباس آقایان بیژن کار میکند. بیژن از هر دو همسرش جدا شده بود، ولی همیشه برای آنها کارهای زیادی میکرد. بیژن برای کاری که میکرد ارزش بسیاری قائل بود و به آن عشق میورزید. او میگفت که رسالتش را درباره ایران به جا آورد. او سعی داشته تصویر بهتری از ایرانیها در میان سایر مردم جهان ارائه کند. بیژن به ایرانی بودنش افتخار میکرد. هیچگاه نامش را تغییر نداد، همیشه بیژن ماند و نام اصیل ایرانیاش را به اوج افتخار و شهرت رساند. در تمام عکسهایش لبخندی حاکی از رضایت بر لب دارد؛ رضایت از هر آنچه که دارد و هر آنچه که هست. با وجود آنکه صاحب ثروت زیادی بود و نیازی به کار کردن نداشت، اما هیچگاه دست از کار برنداشت و تا آخرین روز زندگیاش کارکرد. او از کارش لذت میبرد و زندگی را برای همین لذت بردن میخواست. هر روز چیز تازهای میآموخت. او برای چهرههای معروف که اغلب آنها سختگیریهای زیادی در زمینه طراحی و مدل لباسهایشان داشتند، کار میکرد. بیژن میگفت میخواستم به تمام این آدمهای معروف بفهمانم که اگر قد من بلند نیست و اگر هنگام انگلیسی صحبت کردن، لهجه فارسی دارم مهم نیست، زیرا کاری کردهام که آنها بیایند به سراغ من و از محصولات من خریداری کنند. من مثل شیری هستم که باید نعره بکشم، بغرم و ایرانی بودنم را به رخ بکشم. بیژن به کار باکیفیت و درست اعتقاد داشت و معتقد بود که باید تمام استعدادها را به خدمت بگیریم تا مشتری از ما راضی باشد، باید آنها را تحت تاثیر قراردهیم تا دهانشان باز بماند و با کمال میل بابت چیزی که میبینند پول بدهند. بیژن مردی بود که از تنپروری و تنبلی دوری میکرد و تا آخرین روزهای عمرش روزی ۱۵ ساعت کار میکرد. خداحافظی بیژن سرانجام این شیر غران در ۲۷فروردین ۱۳۹۰ ( ۱۶ آوریل ۲۰۱۱ )در ۶۷ سالگی در بورلی هیلز کالیفرنیا بعد از سکته مغزی با زندگی وداع کرد. جسم نیمه جان بیژن را به بیمارستان «سدار زستی» منتقل کردند و بعد از عمل جراحی که روی مغزش انجام شد، دو روز بعد دار فانی را وداع گفت. بیژن ساعت ۸:۰۵ صبح و وقتی که در محل کارش بود سکته کرد و بعد از گذشت دو روز مرگ را در آغوش کشید. بیژن به اطرافیانش سفارش کرده بود که سنگ قبر سیاهی برایش تهیه کنند و روی آن فقط این را بنویسند: اینجا بیژن پاکزاد فرزند محسن آرمیده است.پس از مرگ وی اداره کمپانی بیژن به عهده فرزندانش، دانیلا، الکساندرا و نیکلاس می باشد. روحش شاد و یادش گرامی. 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده