sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ چکیده: مسالة «خلق کلیت» یا حفظ و تکوین آن، از کوچکترین اجزا در معماری گرفته تا منظر شهری چیزی است که امروزه طراحان را به طور جدی با خود درگیر کرده است. رشد شهر نه زادة ذهن یک نفر است و نه زادة یک گروه منسجم از اذهان. بافت و ساختار شهرهای امروزی حاصل فرآیندی است که از سالهای بسیار دور آغاز شده است. شناخت معماری و شهرسازی تاریخی میتواند زمینة مناسبی برای درک الگوهای سنتّی پدید آورد تا با توجه به آن بتوان آثاری خلق کرد که ضمن دارا بودن خصوصیات کالبدی و کارکردیِ مناسب، از هویت فرهنگی شایستهای نیز برخوردار باشد. در نظری به شهرهای تاریخی میتوان آنها را همچون کلیتی جامع و منسجم ادراک کرد. این جامعیت نه تنها در کلِ شهر بلکه در کوچکترین اجزای آن نیز احساس شدنی است. براساس نظریة هولوگرافیک، کل در درون جزیی است، که در درون کل است "". این فرضیه با ملاحظة چگونگی تبدیل دیدگاه هولوگرافیکی به الگویی که بتواند وجود""کل در اجزا را در معماری و شهرسازی پوشش دهد، با تحلیل بافت تاریخی شهر آمل مورد بررسی قرار می گیرد. هدف این نوشتار، تبیین الگوی هولوگرافیک در شناخت عمده ترین متغیرهای تأثیرگذار در رشد و توسعه مشتمل بر مفهوم شهر، بافت و محله است. این «الگو» می تواند با پرهیز از تقلید یا تکرار کار گذشتگان، تجربیات آنان را در قالب آثار متنوع معماری نمایان سازد. در این مقاله تلاش شده در قدم اول اندیشة هولوگرافیکی دانشمندان و عرفا تعریف شود و در پایان پیرو دیدگاه هولوگرافیکی به کشف الگوی مناسبی جهت تحلیل آثار معماری و شهرسازی دست یابیم تا در خدمت تعمیقِ تحقیق در تاریخ معماری ایران قرار گیرد. مشخصات مقاله:مقاله در 10 صفحه به قلم روح اله رحیمی (عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران، دانشجوی دکترای تخصصی معماری دانشگاه تربیت مدرس.)،علی محمدی (دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نور. ایران، نویسنده مسئول)،شکراله حس نزاده داودی (دانشجوی ارشد معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نور، ایران.).منبع:باغ نظر سال یازدهم زمستان 1393 شماره 31.ensani.ir برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده