رفتن به مطلب

تحلیلی از تقابل دو نسل دهه 60 و دهه 70


Lean

ارسال های توصیه شده

این که من از کلمه نسل اسفاده کردم به جهت معنی واقعیش بود. نسل مجموعه ای از دهه هاست. نسل جدید هم دست پروده همین مکانیزمی است که ما ها رو به این روز سیاه نشونده . پس فرقی نخواهد کرد.

 

یعنی نسل ها هیچ تفاوت بنیادینی با هم ندارند؟

 

دقیقا همینطوره من زمانی که دبیرستان بودم کلی فعال بودیم و اونقد بحثای سیاسی میکردیم با اینکه بچه بودیم

ولی الان بچه ها جرات نمیکنن تو دانشگاه اصن حرف بزنن اونم از نوع سیاسی اونقد که میترسنhanghead.gif

شاید حدود 4سال پیش خلی بحث میکردم و اهل سیاست بودم ولی الان رفته رفته این حسم داره کم میشه چون احساس میکنم هر طرفیو هم که تو سیاست بگیرم

بازم کاراشون درست نیست و یه جوری حق مردمو پایمال میکنن واسه همینم ترجیح میدم از این فضا دور شم

و طریقه بی سیاستی رو پیش بگیرم ینی ببینم و حرص بخورم ولی سکوت کنم چون حرفامون به جایی نمیرسه hanghead.gif

 

یکی از دلایلش اینکه دهه هفتادیا مطالعاتشون فک میکنم کمتر از دهه 06یا هس

من خودم تو دانشگاه و بین دوستام دارم میبینم که از لحاظ درسی عالین ولی وقتی میشینی باهاشون صحبت کنی اصن بلد نیستن حرف بزن یه بیت شعر حافظ رو درست نمیتونن بخونن چه برسه به بحثای سیاسی تازه دانشجویای نسبتا با رتبه های خوب و رشته های خوب هم هستن و اون اوایل دانشجویی واقعا برام بودن در کنار چنین افرادی با وسعت فکری نسبتا پایین و بدون هیچ گونه موضع خاصی تو زندگی دشوار بود sigh.gifاز وقتی اومدم انجمن این خلا ام کمتر شده چون میبینم اینجا بچه ها فعالن و خوشبختانه تو هر موضعی هم که هستن سطح فکری بالایی دارن و پایه بحثا

دلایلش خیلی زیاده و منحصره خود افراد مقصر نیستن من فک میکنم خیلی بیشتر از افراد ,جامعه در این امر سهیم هست و مخصوصا دولت ها

 

من فکر میکنم فشارهایی که بر نسل دهه 60 وارد شد و تا جایی که سرامدان جنبش های دانشجویی باید تا سال های پیری در زندان باشند و برخی مثل بهاره هدایت تهدید میشن که باید همینجا بمیری تنها با یک هدف صورت گرفت ، عقیم کردن جامعه ، تنها یک جامعه عقیم و خالی از تفکر بدون تحرک و جامد که از زایش ساده ترین افکار جدید ناتوان هست بقای بنای تحجر رو تضمین میکنه اما من عقیده دارم این نوع برخورد تا زمانی جواب خواهد داد

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 41
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

با شما موافق نیستم کنش و رفتار های شما هم تو نسل های بعدی اثر خواهد گذاشت . رفتار های گذشتگان ما هم تو نسل های امروزی تاثیر گذاشته است

 

خب اینکه واضحه بحث هم سر همینه نسل ها تحت تأثیر نسل قبل از خودشون هستن، اینکه نسل دهه 70 تحت تأثیر آنچه بر سر بچه های دهه 60 اومده راه خودشون رو عوض کردن

  • Like 5
لینک به دیدگاه

من دهه شصتی هستم ..صلح جو وتا آخرش حامی دهه هفتادی ها>>>>>> مشکل دهه شصتی ها اینه که همه جا هستن اما نه یک صدا ونه یک اعتقاد هرکس برای خودش جایی رو انتخاب کرده....دهه شصتی ها هم زبون بشن می تونند مسیر آینده رو اونا مشخص کنند....دهه شصتی ها قربانی روزگاربا کوله باری ازتجربه:icon_gol:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
راستش اینجا بحث این نیس که کی بدبخت تره ، فرقی نمیکنه کدوم نسل همه ما گرفتار در یک جهنم هستیم دروقاع بحث بر سر نسل هاست اینکه آیا نسل های جدید هم مثل دهه شصتی ها می سوزن و میسازن و حداقل خواسته هاشون در نطفه خفه میشه یا اینکه نسل لذت جوی جدید بالاخره میتونه جامعه رو به سمت سکولاریسم پیش ببره یا خیر

 

دهه 70 هر چی باشن در دامن دهه 60 تا بزرگ شدن .... اونا نمی تونندنمکدون بشکنند

  • Like 3
لینک به دیدگاه
یعنی نسل ها هیچ تفاوت بنیادینی با هم ندارند؟

چرا , یه جهش ژنتیکی ضعیف رخ داده ولی هجوم اندیشه های سنتی و قهری , باعث رکود ادراکی شان شده و همین تقابل باعث شده که عملا فرقی نکنن.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

مهدی جان ممنون بابت تاپیک ها و بحثای خوبی که راه میندازی...

میشه تحلیل کاملش رو هم لینک بدی بخونم ؟!

کلا مطالعات خوبی داری ... بیشتر شیر کن مطالبت رو برامون ...

 

 

واقعا یکی از بهترین تاپیکاست لطفا ادامه بدید بحثتونو ...

 

 

:icon_gol:

 

 

اوایل دهه 70 از دهه شصتیا به مراتب نسل سوخته ترن

نهایتا تا73

بعد اون معمولا هفتادیا عوض شدن یهو

 

 

 

دوست عزیز ، میشه بیشتر توضیح بدی ؟!

چرا سوخته تر از 60 ـی ها ؟

 

من خودم متولد 72 ام و کاملا هم حرفی که شما گفتی رو حس میکنم و تقریبا خودم همچین نظری داشتم اما نمیدونستم چجوری باید بیانش کنم که دیدم شما خیلی خوب گفته بودید ...

 

واقعا متولدین 70 ، 71 ، 72 و بعضی از 73ـی ها کاملا متفاوت اند با سایر دهه 70ـی ها ....

  • Like 4
لینک به دیدگاه

این تاپیک قصد داشت در اینخصوص بحث کنه

 

لذا لاجرم است که دو نسل جوان و نوجوان متولدین بعد از انقلاب دیگر حاضر به مهره شدن برای این و آن نیستند و همه سیاست را چه در نقش مخالف و چه در نقش موافق سه طلاقه کرده اند. و چنین است که صحنۀ سیاست مُدُن در حال حاضر ایران در سکولارترین دوران خودش در بعد از انقلاب بسر می برد.

 

که تا چه حد درسته ولی باز به صورت کلیشه ای همه رفتن سمت اینکه کدوم نسل سوخته ترن و هیچجورم نمیشه درشون آورد

  • Like 2
لینک به دیدگاه
یکی از بهترین تحلیل های جامعه شناختی ایران رو مطالعه میکردم بخشی از اون رو حیفم اومد با شما به اشتراک نذارم

 

متولدین دهۀ 60 ؛ که با انبوهی آمار جمعیتی از سویی و شور و نشاط جوانی از جانب دیگر پتانسیل اصلی وقایع دوازده سالۀ بین 76 تا 88 بودند؛ که چه بجهت بی عرضگی و عدم صداقت اصلاح طلبان چپ و چه به جهت سرکوب های وحشیانۀ تمام امال و آرزوهای خود را باختند؛ و اینک در یک سرگشتگی و هویت گم کردگی و پراکندگی آزار دهنده ای هستند و با نزدیک شدن و گذشتن از سن سی سالگی کاملاً منفعل شده و حاضر به هیچ اقدامی چه بنفع و چه بضرر جامعه نیستند. این نسل سوخته که آخرین نسل نیمه ایدئولوژیک ایران بودند و هستند؛ دیگر نه حاضر و نه قادر به خلق صحنه های تأثیر گذار هستند. درسمت مقابل اما متولدین دهۀ 70 هستند که اینان نیز در جهت مخالف نسل پیش از خود - و با عبرت از زندگی باختگی آنان - نه تنها غیر سیاسی هستند. بلکه در خیلی از موارد ضد سیاست هم هستند. و هشیارانه بدنبال حداکثر کردن لذت های شخصی و گروهی با مانور در ساختارهای حاکم روانند. لذا لاجرم است که دو نسل جوان و نوجوان متولدین بعد از انقلاب دیگر حاضر به مهره شدن برای این و آن نیستند و همه سیاست را چه در نقش مخالف و چه در نقش موافق سه طلاقه کرده اند. و چنین است که صحنۀ سیاست مُدُن در حال حاضر ایران در سکولارترین دوران خودش در بعد از انقلاب بسر می برد.

 

به عنوان یک دهه شصتی که از مرز 30 سالگی گذشته با تمام وجود این تحلیل رو حس میکنم شما چطور؟

منبعش کجاس؟ بگو برم اصلشو بخونم؟؟؟!!!:ws37:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

الان داشتم این تایپیک رو میخوندم از بیرون صدای ترقه بازی اومد، خنده ام گرفت. هیچی نشده باز شروع شد. میدونی ما مردمی هستیم که پشت اکثر کارامون آگاهی نیست همش سوار موج اکثریتیم، جو زده به تمام معنا! نسل 50 و 60 و 70 و ... نداره. از من بپرسی هممون عین همیم فقط شکل و قیافه امون عوض شده و موارد جو زدگیمون! به نظر من جامعه ما چشم انداز زیبایی نداره و اینجا هممون داریم ضرر میکنیم و نسل های بعدی که دارن میان و خواهند اومد بیشتر...

  • Like 8
لینک به دیدگاه
منبعش کجاس؟ بگو برم اصلشو بخونم؟؟؟!!!:ws37:

 

منبعش فیلی و خیلی بوقه بهتره نخونی:ws3:

 

توی گوگل سرچ کردم اصلشو خوندم

 

چیز خاصی نبود و موضوعش در خصوص یه چیز دیگه بود نه بطور کلی در مورد نسل ها ...

 

قسمت اصلی یا به قولی شاه بیتش همین قسمت مذکور در همین تاپیکه...

  • Like 4
لینک به دیدگاه

کاملا موافقم

نوشته جالب و قابل تاملی بود:a030:

حقیقتش این انفعال یکمی برای خودم ترسناکه. این بی هدفی و بی خیالی که این 2نسل اخر دچارش شدن چه دهه 60 که خودم هستم و چه 70 ی ها داره یه مقدار ترسناک میشه. جوون های نسل های قبل تو دوره ای بودن که حالا با توجه به شرایط جامعه در هر دوره یه هدف و دغدغه ی عمده ای داشتن. انقلاب یا بعدش جنگ ولی بعدش و با اتفاقایی که افتاد همه سیاست زده شدن و ترجیح دادن سکوت کنن و برن یه گوشه. که البته میشه کاملا حق داد به این برخورد.

اینکه در ادامه چی میشه رو واقعا نمیدونم ولی برای خودم خیلی جالب نیست. هرچی جلوتر میریم میبینیم که نسل های جدید همبنطور دارن بی خیال تر و منفعل تر میشن و از طرفی دغدغه های نوجوون ها و جوون های ما کلا به یه سمت و سوی دیگه داره میره. این رو به این جهت میگم که بخاطر کارم هر روز با نوجوون ها در ارتباطم. و چیزی که میبینم اصلا جالب نیست

  • Like 7
لینک به دیدگاه

 

که تا چه حد درسته ولی باز به صورت کلیشه ای همه رفتن سمت اینکه کدوم نسل سوخته ترن و هیچجورم نمیشه درشون آورد

 

بیش از اندازه درسته.

و فقط سکولار نیس.

نسل جدید ب شدت خود محور و خودخواه شدن اغلب و فقط به راحتی خودشون فکر می کنن و کسی بگه بالا چششون ابروئه، بشدت طرف رو له میکنن و اگر کاری برای کسی کنن همون لحظه باید عوضشو در بیان

  • Like 7
لینک به دیدگاه

چی میشه گفت هرچی داد زدیم بیشتر مهجور شدیم.

بحث نسل سوخته باشه تمامی افرادی که بعد از انقلاب. زندگی میکنن نسلهای سوخته هستن. اما نحوه تقابل حکومت با این نسلها چطور بود قابل تامله. دهه ۶۰ ها که خودمم جزشون هستم بیشتر بهپمسایل سیاسی علاقه نشون میدن و پیگیرتر هستن چون زاد دهه بودن که هگی گرفتار جنگ و اثراتش بودن از اوارگی بگیر تا از دست دادن اعضای خانواده این قشر به نسبت دهه ۷۰ ها بیشتر به دنبال ازادی های بیان و تفکراتی بودن. اما راه تقابلی که حکومت نتونست برای دهه ۶۰ ها و قبلش. بکار ببره برای دهه ۷۰ و بعدش بکار برد. تغییر دادن معنای ازادی و تفکرات این قشر. الان از اکثر بچه های این دوره بپرسی ازادی رو فقط در نداشتن روسری و ازادی در ارتباط بین دختر و پسر میدونن . با سوق دادن این گروه به سمت این لذت ها ی به قول مهدی ابکی به راحتی نسلی رو از گود بیرون انداختن. کسی که تو کمتر از ۲۰ سالگیش با انواع و اقسام مواد مخدر اشنایی داره و استفاده میکنن و تفریحاتشون پارتی های شبانه و هم بستر شدن با جنس مخالفش اوج لذت میدونه چه انتظاراتی میشه داشت. کسی که تو این راه افتاد انتظار هیچ حرکتی رو نباید ازش داشت. مقصر خودشون هم نیستن چیزی بود که با برنامه ریزی بهشون تحمیل شد تا از گود خارج بشن. مقصر اصلی همه نسلهای بعد از انقلاب هستن که نتونستن به یک اتحاد برسن و با این مشکل چطور برخورد کنن.

اینده ی خیلی تاریکی در انتظارمونه

  • Like 5
لینک به دیدگاه

دیرگاهیست

بالهایمان را آویختهایم به جالباسی

عادت کرده ایم به زمین

زمین جای گرم و نرمیست

چه خیال اگر چشمهایمانرا خواب

چه خیال اگر دلهایمانرا آب برده است

 

 

  • Like 4
لینک به دیدگاه
چی میشه گفت هرچی داد زدیم بیشتر مهجور شدیم.

بحث نسل سوخته باشه تمامی افرادی که بعد از انقلاب. زندگی میکنن نسلهای سوخته هستن. اما نحوه تقابل حکومت با این نسلها چطور بود قابل تامله. دهه ۶۰ ها که خودمم جزشون هستم بیشتر بهپمسایل سیاسی علاقه نشون میدن و پیگیرتر هستن چون زاد دهه بودن که هگی گرفتار جنگ و اثراتش بودن از اوارگی بگیر تا از دست دادن اعضای خانواده این قشر به نسبت دهه ۷۰ ها بیشتر به دنبال ازادی های بیان و تفکراتی بودن. اما راه تقابلی که حکومت نتونست برای دهه ۶۰ ها و قبلش. بکار ببره برای دهه ۷۰ و بعدش بکار برد. تغییر دادن معنای ازادی و تفکرات این قشر. الان از اکثر بچه های این دوره بپرسی ازادی رو فقط در نداشتن روسری و ازادی در ارتباط بین دختر و پسر میدونن . با سوق دادن این گروه به سمت این لذت ها ی به قول مهدی ابکی به راحتی نسلی رو از گود بیرون انداختن. کسی که تو کمتر از ۲۰ سالگیش با انواع و اقسام مواد مخدر اشنایی داره و استفاده میکنن و تفریحاتشون پارتی های شبانه و هم بستر شدن با جنس مخالفش اوج لذت میدونه چه انتظاراتی میشه داشت. کسی که تو این راه افتاد انتظار هیچ حرکتی رو نباید ازش داشت. مقصر خودشون هم نیستن چیزی بود که با برنامه ریزی بهشون تحمیل شد تا از گود خارج بشن. مقصر اصلی همه نسلهای بعد از انقلاب هستن که نتونستن به یک اتحاد برسن و با این مشکل چطور برخورد کنن.

اینده ی خیلی تاریکی در انتظارمونه

طی شد این عمر، تو دانی به چه سان؟

پوچ و بس تند چونان باد دمان

همه تقصیر من است ، خودم میدانم...

که نکردم فکری ... وتامل ننمودم روزی، ساعتی یا آنی،

چه سان می گذرد عمر گران؟ کودکی رفت به بازی ،به فراغت ، به نشاط...

فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات همه گفتند کنون تا بچه است ،بگذارید بخندد شادان

که پس از این دگرش فرصت خندیدن نیست!!! بایدش نالیـــدن!!

من نپرسیدم هیچ که پس از این ز چه رو نتوان خندیدن؟

هیچکس نیز نگفت زندگی چیست؟ چرا می آییم؟

بعد از این چند صباح،به کجا باید رفت؟ با کدامین توشه، به سفر باید رفت؟ من نپرسیدم و کس نیز مرا هیچ نگفت...

یک نفربانگ برآورد که او از هم اکنون باید،فکرفردابکند دیگری آواداد که چو فردابشود،فکرفردابکند

سومی گفت:همانگونه که دیروزش رفت ... بگذرد امروزش،همچنین فردایش باهمه این احوال، من نپرسیدم هیچ

که چه سان دی بگذشت؟ آن همه قدرت و نیروی عظیم به چه ره مصرف گشت؟

نه تفکر،نه تعمق ونه اندیشه دمی عمر بگذشت به بی حاصلی و مسخرگی... چه توانی که زکف دادم ......................

من نپرسیدم و کس نیز مرا هیچ نگفت... نوجوانی سپری گشت به بازی، به فراغت ،به نشاط

فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات بعد از آن باز نفهمیدم من ......که چه سان عمر گذشت؟

لیک گفتند همه که جوانست هنوز بگذارید جوانی بکند،بهره از عمر برد ، کامروایی بکند

بگذارید که خوش باشد و مست بعداز این باز ورا عمری هست...

قدرت عهد شباب،

می توانست مرا تا به خدا پیش برد لیک بیهوده تلف گشت جوانی ، هیهات

آن کسانی که نمی دانستند “ زندگی یعنی چه؟“ رهنمایم بودند عمرشان طی شده بی ارزش و بیهوده و کار

و مرا می گفتند که چو آنها باشم که چو آنها دائم،فکر خوردن باشم فـکرتامین معاش،فکر ثروت باشم

کس مرا هیچ نگفت زندگانی کردن فکر خود بودن و غافل ز جهان بودن نیست

و صد افسوس که چون عمر گذشت ، معنی اش می فهمم من نفهمیدم و کس نیز مرا هیچ نگفت...

حال می پندارم هدف از زیستن این است رفیق من شدم خلق که با عزمی جزم پای از بند هواها گسلم

پای در راه حقائق بنهم با دلی آسوده ، فارغ از شهوت و آز و حسد و کینه و بخل

مملو از عشق و جوانمردی و علم در ره کشف حقائق کوشم زره جنگ برای بدو ناحق پوشم

ره حق پویم و حق گویم و بس...حق گویم

آنچه آموخته ام بر دگران نیز نکو آموزم

شمع راه دگران گردم و با شعله خویش

ره نمایم به همه گر چه سراپا سوزم

من شـــدم خلق که مثمر باشم...

نه چنین زائد و بی جوش و خروش

عمر برباد و به حسرت خاموش

  • Like 3
لینک به دیدگاه
چی میشه گفت هرچی داد زدیم بیشتر مهجور شدیم.

بحث نسل سوخته باشه تمامی افرادی که بعد از انقلاب. زندگی میکنن نسلهای سوخته هستن. اما نحوه تقابل حکومت با این نسلها چطور بود قابل تامله. دهه ۶۰ ها که خودمم جزشون هستم بیشتر بهپمسایل سیاسی علاقه نشون میدن و پیگیرتر هستن چون زاد دهه بودن که هگی گرفتار جنگ و اثراتش بودن از اوارگی بگیر تا از دست دادن اعضای خانواده این قشر به نسبت دهه ۷۰ ها بیشتر به دنبال ازادی های بیان و تفکراتی بودن. اما راه تقابلی که حکومت نتونست برای دهه ۶۰ ها و قبلش. بکار ببره برای دهه ۷۰ و بعدش بکار برد. تغییر دادن معنای ازادی و تفکرات این قشر. الان از اکثر بچه های این دوره بپرسی ازادی رو فقط در نداشتن روسری و ازادی در ارتباط بین دختر و پسر میدونن . با سوق دادن این گروه به سمت این لذت ها ی به قول مهدی ابکی به راحتی نسلی رو از گود بیرون انداختن. کسی که تو کمتر از ۲۰ سالگیش با انواع و اقسام مواد مخدر اشنایی داره و استفاده میکنن و تفریحاتشون پارتی های شبانه و هم بستر شدن با جنس مخالفش اوج لذت میدونه چه انتظاراتی میشه داشت. کسی که تو این راه افتاد انتظار هیچ حرکتی رو نباید ازش داشت. مقصر خودشون هم نیستن چیزی بود که با برنامه ریزی بهشون تحمیل شد تا از گود خارج بشن. مقصر اصلی همه نسلهای بعد از انقلاب هستن که نتونستن به یک اتحاد برسن و با این مشکل چطور برخورد کنن.

اینده ی خیلی تاریکی در انتظارمونه

 

حکومت های ایدئولوژیک که به سمت توتالیتاریسم حرکت میکنند همیشه یه عقبه مردمی خودشون اتکا دارند ، نسلی تهی از ایدئولوژی قادر به حفظ ایدئولوگ های مورد نیاز رهبران توتالیتر نیست ، عقبه مردمی کم کم از صحنه حذف میشن اما اگر نسلی با شاخصه های خودشون پرورش نداده باشند حکومت های توتالیتر هم به مرور حذف میشن، نسل های 40،50،60،70 خواهند سوخت اما سوختنی ققنوس وار

  • Like 4
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...