دکتر صادق طباطبایی درگذشت

[Lean 56,968]

گروه سياسي: سید صادق طباطبایی فرزند آیت‌الله محمد باقر سلطانی بروجردی٬ به دلیل سرطان ریه در شهر دوسلدورف آلمان درگذشت.[TABLE=align: center]

[TR]

[TD]

 

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

برادر همسر سیّد احمد خمینی و خواهر زاده امام موسی صدر در اوایل انقلاب معاونت سیاسی و اجتماعی وزارت کشور را بر عهده داشت که برگزاری رفراندوم نظام جمهوری اسلامی را عهده دار شد. وی همچنین معاونت سیاسی نخست وزیر و سخنگویی دولت موقت را عهدا دار بود. صادق طباطبایی همچنین در انتخابات دهم ریاست جمهوری٬ عضو شورای برنامه‌ریزی راهبردی و مشاور و نماینده‌ محسن رضایی در ارتباط با ایرانیان خارج از كشور بود. سید احمد خمینی فرزند حجت الاسلام سیدحسن خمینی این خبر را در اینستاگرام شخصی خود تاييد کرد.

 

 

[Astraea 25,351]

نمیدونم چه حسیه که از همه انقلابیون متنفرم!!!!!:viannen_38:

[ENG.SAHAND 31,645]

چه خوشتییپه حیف که مرد خوشتیپها باید نمیرند به نظرم

[Lean 56,968]

چه خوشتییپه حیف که مرد خوشتیپها باید نمیرند به نظرم

 

صادق طباطبایی معروف به صادق خوشگله

[Lean 56,968]

نمیدونم چه حسیه که از همه انقلابیون متنفرم!!!!!:viannen_38:

 

انقلاب فرزندانش را میخورد ، ایشون و افرادی مثل بنی صدر بازرگان سحابی از این دسته اند ، افرادی که بزرگترین نقش رو در انقلاب داشتند ولی خیلی زود انقلاب اون هارو خورد ، از جمله کسانی که خیلی زود متوجه شدند بازی خوردند در این بین فقط صادق طباطبایی سعی کرد مدتی خلاف جریان شنا کنه اما در نهایت هم نتونست

[ENG.SAHAND 31,645]

انقلاب فرزندانش را میخورد ، ایشون و افرادی مثل بنی صدر بازرگان سحابی از این دسته اند ، افرادی که بزرگترین نقش رو در انقلاب داشتند ولی خیلی زود انقلاب اون هارو خورد ، از جمله کسانی که خیلی زود متوجه شدند بازی خوردند در این بین فقط صادق طباطبایی سعی کرد مدتی خلاف جریان شنا کنه اما در نهایت هم نتونست

دکتر پیمان یادتون رفت

[Lean 56,968]

دکتر پیمان یادتون رفت

 

زیادند این افراد ، متاسفانه متحجرین قبل از انقلاب سوار بر سواد ، دانش و بینش این افراد شدند و تونستن مردم رو فریب بدند اما وقتی به قدرت رسیدند خیلی زود چهره واقعی خودشون رو نشون دادند و همه تکنوکرات ها و بازیگران اصلی رو دور زدند ، به هر حال یکی از گنجینه های اسرار انقلاب از دنیا رفت و برای خیلی ها خوب شد، کاش حداقل قبل از مرگش میگفت چرا باید فرانسه هواپیمای امام رو با جنگنده های میراژ اسکورت کنه

[Astraea 25,351]

زیادند این افراد ، متاسفانه متحجرین قبل از انقلاب سوار بر سواد ، دانش و بینش این افراد شدند و تونستن مردم رو فریب بدند اما وقتی به قدرت رسیدند خیلی زود چهره واقعی خودشون رو نشون دادند و همه تکنوکرات ها و بازیگران اصلی رو دور زدند ، به هر حال یکی از گنجینه های اسرار انقلاب از دنیا رفت و برای خیلی ها خوب شد، کاش حداقل قبل از مرگش میگفت چرا باید فرانسه هواپیمای امام رو با جنگنده های میراژ اسکورت کنه

 

 

36سال وقت داشت..چرا نگفت؟؟؟؟؟

اگه واقعا وطن پرست بود دیگه چی برای از دست دادن داشت؟؟؟؟ کافیه یه کم از حرفای آقا! و اعلامیه هاشو بخونیم زمانی که در تبعید به سر میبردند تانظرات ...... مشخص بشه.بعد این ملاهای دهر نمیتونستند بفهمند؟؟؟اینا هم انقلاب ومملکت رو برای خودشون میخواستند بعد که بهشون چیزی نرسید شدند منتقد!!!

[Lean 56,968]

36سال وقت داشت..چرا نگفت؟؟؟؟؟

اگه واقعا وطن پرست بود دیگه چی برای از دست دادن داشت؟؟؟؟ کافیه یه کم از حرفای آقا! و اعلامیه هاشو بخونیم زمانی که در تبعید به سر میبردند تانظرات ...... مشخص بشه.بعد این ملاهای دهر نمیتونستند بفهمند؟؟؟اینا هم انقلاب ومملکت رو برای خودشون میخواستند بعد که بهشون چیزی نرسید شدند منتقد!!!

 

جالبه بدونی مصاحبه های امام رو در فرانسه که در اون ها از جمهوری ، دموکراسی ، ازادی و این مفاهیم غربی و مردم پسند سخن گفته شده شخص بنی صدر تنظیم کرده ، اما مردم 36 سال پیش این آگاهی رو نداشتند که اول کتاب ولایت فقیه امام رو بخونند بعد به این مصاحبه ها گوش بدند اگر میخوندند متوجه میشدند بعیده شخصی در اون سن 180 درجه نظریاتش عوض شده باشه ، صادق طباطبایی بازی خورد به نظرم اما از بازی خارج نشد ، در دوران جنگ دلال اصلی اسلحه برای ایران بود و در تجارت سیاه معمولا هیچ حدو مرزی نیست ، حتی اگه شخص مجبور باشه برای تأمین سلاح قاچاق هروئین هم بکنه ، دلیل دیگه هم این میتونه باشه که نمیتونست تن به تبعید دائمی و خودخواسته بده مثل بنی صدر

[Astraea 25,351]

جالبه بدونی مصاحبه های امام رو در فرانسه که در اون ها از جمهوری ، دموکراسی ، ازادی و این مفاهیم غربی و مردم پسند سخن گفته شده شخص بنی صدر تنظیم کرده ، اما مردم 36 سال پیش این آگاهی رو نداشتند که اول کتاب ولایت فقیه امام رو بخونند بعد به این مصاحبه ها گوش بدند اگر میخوندند متوجه میشدند بعیده شخصی در اون سن 180 درجه نظریاتش عوض شده باشه ، صادق طباطبایی بازی خورد به نظرم اما از بازی خارج نشد ، در دوران جنگ دلال اصلی اسلحه برای ایران بود و در تجارت سیاه معمولا هیچ حدو مرزی نیست ، حتی اگه شخص مجبور باشه برای تأمین سلاح قاچاق هروئین هم بکنه ، دلیل دیگه هم این میتونه باشه که نمیتونست تن به تبعید دائمی و خودخواسته بده مثل بنی صدر

 

بله میدونم کیا دورش بودن..خوب ایراد از خود این افراد هم بوده...چون دقیقا میدونستن دارن این حرفا رو تو دهانش میزارن اما تو ذهنش چی میگذره...

[Lean 56,968]

بله میدونم کیا دورش بودن..خوب ایراد از خود این افراد هم بوده...چون دقیقا میدونستن دارن این حرفا رو تو دهانش میزارن اما تو ذهنش چی میگذره...

 

فکر میکردن بازیگران اصلی اونها هستن و این فقط یه بازیچس، اشتباه محاسباتی

[Lean 56,968]

صادق طباطبایی که امروز دوم اسفند به دلیل ابتلا به سرطان درگذشت، متولد ۱۳۲۲ در قم و فرزند آیت الله محمد باقر سلطانی بود.آقای طباطبایی از شخصیت های بسیار نزدیک به آیت الله خمینی، برادر فاطمه‌ طباطبایی، همسر احمد خمینی، خواهر زاده موسی صدر رهبر شیعیان لبنان و پسرخاله فاطمه صادقی، همسر محمد خاتمی بود.او از دبیرستان دین و دانش شهر قم دیپلم گرفت و پس از اقامتی کوتاه در بیروت نزد دایی‌اش موسی صدر، برای ادامه‌ تحصیل راهی آلمان شد.آقای طباطبایی در رشته‌ بیوشیمی، در شاخه‌ آنزیمولوژی و ژنتیک، از دانشگاه آخن دکترا گرفت و در سن سی و دو سالگی استاد دانشگاه آخن شد. صادق طباطبایی فعالیت سیاسی خود را علیه رژیم پهلوی با عضویت در اتحادیه‌ انجمن‌های اسلامی دانشجویان اروپا و چند دوره‌ دبیری آن پی گرفت.او عضو هیأت تحریریه‌ نشریه‌ "اسلام؛ مکتب مبارز" ارگان اتحادیه‌ انجمن‌های اسلامی دانشجویان اروپا، آمریکا و کانادا نیز بود.آقای طباطبایی همراه بنیانگذار جمهوری اسلامی، در دوازدهم بهمن‌ماه سال ۱۳۵۷ به ایران بازگشت و به عنوان یکی از افراد مورد اعتماد آیت الله خمینی، به گفته خودش پیش‌نویسی از قانون اساسی آینده ایران را به هنگام بازگشت از فرانسه در هواپیما از آیت الله خمینی تحویل گرفته بود و به همراه داشت.او نخستین معاون سیاسی و اجتماعی وزارت کشور دولت موقت بود که مسئولیت برگزاری همه‌ پرسی نظام جمهوری اسلامی را در دوازدهم بهمن‌ماه ۱۳۵۸ به عهده داشت و در زمان دولت موقت مهدی بازرگان، مدتی هم معاون سیاسی نخست وزیر و سخنگوی دولت موقت شد.

پس از استعفای آقای بازرگان صادق طباطبایی با حکم آیت الله خمینی سرپرست نخست وزیری شد.آقای طباطبایی در نخستین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران، خود را نامزد کرد، ولی آرای ناچیزی به دست آورد و یکی از شش رقیب او یعنی ابوالحسن بنی صدر به ریاست جمهوری برگزیده شد.پس از آغاز ماجرای گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا در تهران، آقای طباطبایی راهی آلمان شد تا با طرف آمریکایی مذاکره کند. وارن کریستوفر، معاون وزیر امور خارجه آمریکا در دولت جیمی کارتر که بعدا وزیر امور خارجه آمریکا هم شد، در گفت و گویی اشاره کرده که در بدو ورود به سالن از دیدن آقای طباطبایی با صورت تراشیده و با "ظاهری غربی" جا خورده است.آقای طباطبایی چندی پیش در گفت و گو با سایت خبرآنلاین گفته بود که آیت الله روح الله خمینی ابتدا با اشغال سفارت آمریکا در تهران که "اولین بار توسط گروه‌های مارکسیست صورت گرفته بود"، مخالفت کرده بود.به گفته آقای طباطبایی اشغال سفارت آمریکا در ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ که از ساعت ۱۰ و نیم صبح آغاز شده بود، توسط ابراهیم یزدی، وزیر خارجه دولت موقت به آیت الله خمینی گزارش شد و آقای یزدی استدلال کرد که "نباید اجازه دهیم برخی از کارهای ظاهراً انقلابی و افراطی، دولت انقلاب اسلامی را با مشکلات و موانع ناخواسته روبه رو سازد."به گفته او آیت الله خمینی این استدلال را پذیرفت و از ابراهیم یزدی می خواهد "برود و به هر ترتیب ممکن غائله را ختم کند."آقای طباطبایی به گفته خودش،

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

• ورود
• یا
• ثبت نام

در تهران در آبان ۱۳۵۸ بود. او گفته بود هدف دانشجویان "خط امام" که سفارت آمریکا را اشغال کردند، ساقط کردن دولت بازرگان بود در حالی که دولت آقای بازرگان پیش از آن سه بار استعفا کرده بود.

او هدف دیگر اشغال کنندگان یعنی بازگرداندن محمدرضا شاه پهلوی به ایران را در آن زمان ناممکن دانسته و گفته بود"کمی شناخت تاریخ و کمی هوشیاری سیاسی لازم بود تا بدانیم که آمریکا هرگز شاه را به ایران مسترد نمی کرد."تلاش های آقای طباطبایی برای ختم غائله اشغال سفارت آمریکا در روز آخر این مذاکرات با حمله عراق به ایران همزمان شد.صادق طباطبایی اگرچه در دوران پیش و پس از انقلاب نقش عمده‌ای در بسیج نیروهای سیاسی مسلمان علیه رژیم پهلوی و سپس استقرار نظام جمهوری اسلامی داشت، نامش با آغاز دوران جنگ ایران و عراق به شکلی تازه بر سر زبان‌ها افتاد. او در دوران جنگ بیشتر در آلمان اقامت داشت اما از طرف جمهوری اسلامی ایران مأمور خرید اسلحه برای تقویت نیروهای نظامی ایران بود که مشغول نبرد با ارتش عراق بودند.آن گونه که صادق طباطبایی در خاطرات خود آورده است او برخی قراردادهای مربوط به واردات اسلحه را که شماری از کشورهای غربی به صورت یک طرفه فسخ کرده بودند احیا کرد؛ از جمله ۱۶ فروند هلی کوپتر از شرکت ایتالیایی "بل" و نیز زیردریایی که قرار بود دولت آلمان به ایران تحویل دهد را به نفع ایران بازپس گرفت.به گفته‌ خودش، دولت ایران سفارش دویست تفنگ "ام ۱۰۶" آمریکایی را به وی داد و او آنها را تهیه کرده و به تهران فرستاد اما دستگاه قضایی جمهوری اسلامی وی را متهم به کم‌فروشی و سوء استفاده کرد و پرونده‌ قضایی او با پادرمیانی احمد خمینی و شخص آیت الله خمینی به نفع صادق طباطبایی بسته شد.صادق طباطبایی چهار سال پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ در آلمان به اتهام حمل یک کیلو و هشتصد گرم تریاک بازداشت شد. اما بعد دادگاه وی را تبرئه کرد هرچند مخالفان جمهوری اسلامی بر این باور بودند که آقای طباطبایی با وساطت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران توانست این پرونده را به سود خود ببندد.

صادق طباطبایی، در دوره‌‌ کوتاهی مسئولیت بنیاد مستضعفان را هم بر عهده داشت اما پس از آن هیچ گونه مسئولیت اداری و سیاسی نگرفت و بیشتر به کار مطالعه و نوشتن پرداخت. خاطرات او در چند جلد در تهران منتشر شده است.او حدود ۴ سال پیش به

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

• ورود
• یا
• ثبت نام

بی بی سی فارسی گفته بود که به توصیه دایی اش – موسی صدر- به فراگیری موسیقی پرداخته و نوازنده مسلط پیانو و ویولن شده است. به گفته آقای طباطبایی او با برخی از چهره های شاخص موسیقی ایران جمله پروزیز یاحقی آثاری دارد که گرچه منتشر نشده اما آیت الله خمینی آنها را شنیده بوده است.آقای طباطبایی به سبب ویژگی های فردی از جمله ظاهر و پوشش متفاوتش با دیگر نزدیکان آیت الله خمینی و انقلابیون هم نزد شهروندان ایرانی و هم در میان سیاستمداران خارجی مشهور بود.او معمولا کراوات و یا دستمال گردن می بست و همواره با صورتی اصلاح شده در انظار ظاهر می شد و به گفته خودش این رفتارش مورد

هم قرار داشته است.

[Lean 56,968]

صادق طباطبایی را فقط یکبار از نزدیک دیده بودم ... اما داستان همین دیدار برایم بسیار عجیب و تکان دهنده ست ...

تمام سه چهار سال گذشته را خدا و زندگی فرصتی داد تا من که در یک خانواده ی کاملن غیرسیاسی و دور از جزییات تاریخی انقلاب و نظام و جنگ بزرگ شده ام پای صحبت کسانی بنشینم که سیاست را و به خصوص انقلاب 57 را زندگی کرده اند ... از هرجریانی با هر فکر و ایدئولوژی ، از جریانات سوسیالیستی و چپ گرفته تا جریانات داخل نظام و جمهوری اسلامی یا آنها که زندگی و ایران پیش از 57 را بیشتر دوست می داشتند و هنوز به همان سبک زندگی می کنند ... برایم شنیدن تمامشان مهم و ارزشمند بوده و هست ... نه برای آنکه برای خودم خط سیاسی انتخاب کنم نه ... برای آنکه تاریخ سرزمینم را از نزدیک تر و واقعی تر بشناسم و باورها و نگاههای مختلف اجتماعی را از نزدیک تر لمس کنم ... صادق طباطبایی حتی در یادم نبود و هرگز بعد از سالهای 88 حتی اسمش لحظه ای به ذهنم نیامده بود تا برای شنیدن حرف هایش وسوسه شوم ... اگرچه چهره او در صحبت های تلویزیونی اش در سالهای دورتر برایم چهره ی مثبتی ایجاد کرده بود ...مهرماه امسال خیلی اتفاقی فرصتی یش آمد تا با جمع کوچکی از دوستانم به منزلش برویم و هم او را که تازه از آغوش مرگ بازگشته بود و خیال میکردیم به عمر دوباره اش بازگشته عیادتی کنیم و هم پای صحبت هایش بنشینیم ، بلکه برای بسیاری از سوالات تاریخیمان پاسخی داشته باشد ...

او در حالی که با دستگاه اکسیژنش به سالن آمد و با روی باز از همه استقبال کرد ، چند ساعتی از روزهای پیش و پس از از انقلاب 57 برایمان گفت و گفت ... و میگفت حالا که یکبار تا مرگ رفته و بازگشته نمیخواهد حرف ناگفته ای باقی گذارد ... می گفت میخواهد بدون سانسور همه سوالات ما را به راستی پاسخ بگوید ... ما پرسیدیم و او بی تعارف پاسخ میگفت ... او اگرچه هنوز با همان تفکرات انقلابی پیش از سالهای 57 و آرمانهای آن روزهایش بود اما هیچ شباهتی به چهره هایی که من در داخل نظام میشناسم نداشت ... حتی تفکرات فقهی اش مثل اعتقاد به قاضی شدن زنان متفاوت از این روزها بود ... او انقلاب را پیروز می دانست اما فقط تا چند روز بعدش ، یعنی تا زمان تشکیل شدن حزب جمهوری اسلامی ...او حرف های بسیاری زد و چند نفر هم صحبت هایش را ضبط کردند و شاید کسی پخشش کند و همه شما بشنوید روزی ، نمی دانم ... داستان به اوجش که رسید قرار بعدی را گذاشتیم تا با تکرار این نشست ها خاطرات را تا آخر تکمیل کنیم ...

صحبت هایش که تمام شد حال ما برافروخته بود و مرور خاطرات دگرگونمان کرده بود ... من برایش سبزست دوباره را خواندم و او به وضوح منقلب شد ...

قرار شد برود آلمان برای درمان های آخر و بهمن ماه که بازگشت نشست دوم را بگذاریم ... و او بهمن نیامد و خبر فوتش رسید ...

من به او و تمام روزهای جوانی و دغدغه ها و آرمان هایش می اندیشدم و حالا که جانش آرام گرفته است ... مهم نیست با تفکرات او چقدر موافق یا چقدر مخالف بودم اما برایم احترام برانگیز بود و هست ... و این خبر امروز مرا سخت بهم ریخت و حسرت نشنیدن حرفهای صادقانه ی صادق ، افسوس بزرگی در دلم نشاند ...

فقط آرزو میکنم برای خودم و برای همه کسانی که دغدغه آبادی دارند ، از هر راه و مسیری که قدم برمیداریم ، با هر نظری و تفکری ، کاش یادمان نرود که ما هم با تمام این هیاهو روزی ، آرام خواهیم گرفت و ای کاش که از ما به نیکی یاد شود ...

با احترام

هیلا صدیقی

 

[Ali.Fatemi4 22,826]

همین یه خوشگل رو تو قدیمیا داشتیما

[hfml 1,545]

سلامآیا میدانید باراک اوباما پریشب با سید حسن نصرالله تماس تلفنی داشت و قرار شد سه شنبه با هم اسنوکر بازی کنند؟!!!

(من یار غار امام نبودم که ببینم سخنرانی هاشو کی تنظیم کرده و اسکورت هواپیماهاش با کی بوده و چرا بوده. اما با سید حسن و باراک شییشه شیشم )

پ.ن:

به نظر من مسعود رجوی و استاد مطهری و دیوید کاپرفیلد و فردین اگر الآن زنده و توی ایران بودند هر کدوم یکی از ستون های پیشرفت این مملکت بودند (از اون جهت میگم که بنی صدر ملعون رو کنار دکتر طباطبایی میذارین )

 

 

 

 

 

 

[Lean 56,968]

سلامآیا میدانید باراک اوباما پریشب با سید حسن نصرالله تماس تلفنی داشت و قرار شد سه شنبه با هم اسنوکر بازی کنند؟!!!

(من یار غار امام نبودم که ببینم سخنرانی هاشو کی تنظیم کرده و اسکورت هواپیماهاش با کی بوده و چرا بوده. اما با سید حسن و باراک شییشه شیشم )

پ.ن:

به نظر من مسعود رجوی و استاد مطهری و دیوید کاپرفیلد و فردین اگر الآن زنده و توی ایران بودند هر کدوم یکی از ستون های پیشرفت این مملکت بودند (از اون جهت میگم که بنی صدر ملعون رو کنار دکتر طباطبایی میذارین )

 

 

 

 

 

 

 

وقایع انقلاب بسیار پیچیده تر اون چیزی هست که امثال شما فکر میکنید اگر در کُنه صحبت های افرادی که اینطور ساده اندیشانه به مسائل نگاه میکنند دقت کنیم متوجه میشیم حتی یک کتاب در خصوص تاریخ انقلاب مطالعه نکردند من فقط یک کتاب پیشنهاد میکنم کتاب ولایت فقیه امام ، از کتاب های نامه های بنی صدر به آیت الله خمینی و کتاب شفیع زاده هم فاکتور میگیرم.

 

پ ن: در خصوص دیوید و اسنوکر و سایر مهملات هم که نیازی به پاسخ نیست

[hfml 1,545]

وقایع انقلاب بسیار پیچیده تر اون چیزی هست که امثال شما فکر میکنید اگر در کُنه صحبت های افرادی که اینطور ساده اندیشانه به مسائل نگاه میکنند دقت کنیم متوجه میشیم حتی یک کتاب در خصوص تاریخ انقلاب مطالعه نکردند من فقط یک کتاب پیشنهاد میکنم کتاب ولایت فقیه امام ، از کتاب های نامه های بنی صدر به آیت الله خمینی و کتاب شفیع زاده هم فاکتور میگیرم.

 

پ ن: در خصوص دیوید و اسنوکر و سایر مهملات هم که نیازی به پاسخ نیست

از اینکه لحنم بد بود و شما رو ناراحت کرده معذرت میخوام

ایشالا بیشتر مطالعه میکنم. بابت کتابایی که پیشنهاد کردید هم ممنون.

(تو رو خدا نگید داره با غرور جواب میده. صادقانه گفتم)