رفتن به مطلب

رابطه سبک زندگي و معماری امروز


ارسال های توصیه شده

سلام آقا یوسف عزیز

درسته اینکه یه مهندس عمران به خودش اجازه میده یه ساختمون مسکونی طراحی کنه جای خود ولی کی زیر اون نقشه رو امضا میزنه؟ تا امضای یک معمار زیرش نباشه اون نقشه قبول میشه؟ طرفو میشناسم حتی به خودش زحمت نمیده نقشه ها رو یه نگاه سرسری بندازه گوشه برگه هارو ورق میزنه فقط جایی که باید امضا بزنه رو امضا میکنه!!:banel_smiley_4: کسی ام نمیاد یقه شو بگیره! درسته منم گفتم بعضی جاها نیازه که قوانین باشه ولی بعضی موارد نمیشه اجبار کرد! اون بحث جهت گیری ها و جایگیری ساختمونها هم متاسفانه برنامه غلط شهرسازها هستش که یک الگو رو به تمام شهرها میخوان بالاجبار پیاده کنن .

 

من قصد متهم کردن هیچ کس رو ندارم نه شهرسازها نه عمرانیها هردو تو کار خودشون متخصصن و بی شک سعی خودشون رو هم برای بهتر شدن وضعیت می کنن اون معماری هم که اون کاری که شما گفتی می کنه بازهم از ضعف قوانین استفاده می کنه اما برای اینکه بحث مثبت باشه وزیاد درگیر حاشیه نشیم بهتره راجع به ابعاد مختلف موضوع صحبت کنیم مثلا نقشی که جامعه شناسان وکسانی که ارزشهای اجتماعی رو تعریف می کنن

نقش مهندسین معمار مهندسین عمران ومهندسین شهرساز

نقش نهادهای آموزشی مثل هنرستانها یا دانشگاهها

نقش دولت در تعیین بودجه وبرنامه ریزی ها

ونقش رسانه ها و تعیین سطح سلایق مردم جامعه

و.......

لینک به دیدگاه
من از شما وا قعا معذرت می خوام چون ظاهرا باعث رنجشتون شدم در حالی که اصلا چنین قصدی نداشتم ...من یه کم توضیح می دم تا شاید منظورمو بتونم بهتر بیان کنم اصول معماری سنتی ما 5 تاست

1 - مردم واري : يا کاربرد مقياس انساني و پرهيز از هر گونه بيهودگي و شکوه بيجا و آذين بي سود .

2- خود بسندگي : يا بهره گيري از امکانات و مصالح محلي و آنچه که معماران (بوم آورد) گفته اند و پرهيز از هر گونه وابستگي و نياز.

3- پيمون : يا اندازه ها و معيار هايي که تناسب پيکره و کالبد بنا را از لحاظ درستي ، استواري و زيبايي تضمين مي کرده است.

4- درون گرائي : اين اصل بويژه در منازل مسکوني که هميشه مورد توجه مردم اين سرزمين بوده و خوش داشته اند که چهار ديواري اختياري باشد.

5- کنج و نياز(نیارش): يا پرهيز از کاربرد اندازه هاي بيش از نياز که باعث هدر رفتن مصالح و بالا بردن هزينه مي شده است .

شما هر ساختمونی رو که با این اصول ساخته بشه و از عناصر بومی معماری ایرانی تا حد امکان درش استفاده بشه می تونید یه ساختمون ایرانی بنامید .

حالا اصول معماری مدرن از دید گاه لوکوربوزیه بزرگترین معمار مدرن

1- ستون ها، ساختمان ها را از روی زمین بلند می کنند.

2- بام مسطح و باغ روی بام

3- پلان آزاد

4- پنجره ها طویل و سرتاسری

5- نمای آزاد اگه این دو تارو با هم ترکیب کنید نه این می شود نه آن مثل اینه که شیر با یه فیل ازدواج کنه بچه این دوتا چه شکلی می شه؟

صبا خانومم حرف اشتباهی نمیزنه به عنوان کسی که معماری نمیدونه ولی سلیقشو توی معماری میدونه این نظر رو میده هدف ما هم همینه که ببینیم به چه نحوی میتونیم این اصول معماری سنتی رو با معماری مدرن تلفیق کنیم که کاربرد داشته باشه نه صرفا ظاهر! چون ما چه بخوایم چه نخوایم نسل جدید حاضر نیست به سبک سنتی زندگی کنه، واقعیتیه که نمیشه ازش فرار کرد، همونطور که توی بحثی که توی پست گذاشتم اشاره شد به اینکه اگرچه خانه بروجردی ها آسایش رو تامین میکنه ولی مضراتی هم داشت!

 

نه بحث متهم کردن که نیست من خود معمار رو میگم که چرا باید یک چنین کوتاهی هایی رو توی وظایفش داشته باشه که به قول دوستان که اشاره کردن، وضع طراحی ها بشه کپی یه سری نقشه های تیپ و معمولی؟! مسلما در این نقشه ها هیچ تفکری برای ایجاد آرامش فضایی صورت نگرفته!

لینک به دیدگاه
من از شما وا قعا معذرت می خوام چون ظاهرا باعث رنجشتون شدم در حالی که اصلا چنین قصدی نداشتم ...من یه کم توضیح می دم تا شاید منظورمو بتونم بهتر بیان کنم اصول معماری سنتی ما 5 تاست

1 - مردم واري : يا کاربرد مقياس انساني و پرهيز از هر گونه بيهودگي و شکوه بيجا و آذين بي سود .

2- خود بسندگي : يا بهره گيري از امکانات و مصالح محلي و آنچه که معماران (بوم آورد) گفته اند و پرهيز از هر گونه وابستگي و نياز.

3- پيمون : يا اندازه ها و معيار هايي که تناسب پيکره و کالبد بنا را از لحاظ درستي ، استواري و زيبايي تضمين مي کرده است.

4- درون گرائي : اين اصل بويژه در منازل مسکوني که هميشه مورد توجه مردم اين سرزمين بوده و خوش داشته اند که چهار ديواري اختياري باشد.

5- کنج و نياز(نیارش): يا پرهيز از کاربرد اندازه هاي بيش از نياز که باعث هدر رفتن مصالح و بالا بردن هزينه مي شده است .

شما هر ساختمونی رو که با این اصول ساخته بشه و از عناصر بومی معماری ایرانی تا حد امکان درش استفاده بشه می تونید یه ساختمون ایرانی بنامید .

حالا اصول معماری مدرن از دید گاه لوکوربوزیه بزرگترین معمار مدرن

1- ستون ها، ساختمان ها را از روی زمین بلند می کنند.

2- بام مسطح و باغ روی بام

3- پلان آزاد

4- پنجره ها طویل و سرتاسری

5- نمای آزاد اگه این دو تارو با هم ترکیب کنید نه این می شود نه آن مثل اینه که شیر با یه فیل ازدواج کنه بچه این دوتا چه شکلی می شه؟

نه بابا ناراحت نشدم :ws3:

ممنون از توضیح

من با هرکدوم جداگانه مخالف نیستم اصلا هرکدوم هم زیبایی خاص خودشو داره اگه گفتم هردو باهم چون بزرگترای ما خیلی کم شاید به ندرت با مدرن بودن کنار بیان واسه اون گفتم تلفیقی باشه ولی در عین حال خود مدرن بودن واسه نسل ما خیلی هم جاذبه داره

 

راستش نمیدونم بچشون چی میشه :ws28::whistle:

لینک به دیدگاه

راستش به نظرم یکی از مسائلی که باعث میشه معماری از اون چیزی که باید باشه فاصله گرفته، توجه به مادیات بیشتره. معماری به نظرم در کنار اصول مهندسی که داخلش داره، بیشتر یه هنره. ولی توجه زیاد به مادیات باعث شده از هنر فاصله بگیره و بیشتر دید اقتصادی پیدا کنه. این مشکل تو شهرسازی هم هست.

بیشتر به دنبال این هستن که طرحی باشه ساده، با هزینه کم و سود بیشتر.

شاید معماری های خوب رو تو بعضی ویلاها و ساختمونا بشه دید که البته به شکل منفرد هست. چیزی که تو اغلب جاهای شهر دیده میشه ساختمونهای معمولی هست که سعی در این دارن به شکل ساده از فضاهاش نهایت استفاده رو بکنن و کمترین هزینه ای که امکانش هست رو انجام بدن و هدف از ساخت فقط درآمدزایی هست. همه چی هم دست معمار نیست. اون مجری و کارفرما هم مهمن. خیلی وقتا یه طرح دیگه داده میشه و یه چیز دیگه ای اجرا میشه :ws3:

الان اگه بیان مسابقه بذارن به بهترین طرح معماری مسکونی تو یه خیابون معمولی شهر که نیاز به اجرایی شدن هم نداره یه جایزه خوب میدن، اصلا این طرح هایی که اجرا میشه رو میدن؟ در کنار مسائلی که گفتین، اون دید اقتصادی اجرای کار هم هست که باعث میشه الگوبرداری تکراری رواج پیدا کنه. دیدی که تو همه مسائل کشور از کنسروسازی تا ساختمون سازی و ... خیلی شدت گرفته و همه کیفیت ها رو نابود میکنه.

لینک به دیدگاه
صبا خانومم حرف اشتباهی نمیزنه به عنوان کسی که معماری نمیدونه ولی سلیقشو توی معماری میدونه این نظر رو میده هدف ما هم همینه که ببینیم به چه نحوی میتونیم این اصول معماری سنتی رو با معماری مدرن تلفیق کنیم که کاربرد داشته باشه نه صرفا ظاهر! چون ما چه بخوایم چه نخوایم نسل جدید حاضر نیست به سبک سنتی زندگی کنه، واقعیتیه که نمیشه ازش فرار کرد، همونطور که توی بحثی که توی پست گذاشتم اشاره شد به اینکه اگرچه خانه بروجردی ها آسایش رو تامین میکنه ولی مضراتی هم داشت!

 

نه بحث متهم کردن که نیست من خود معمار رو میگم که چرا باید یک چنین کوتاهی هایی رو توی وظایفش داشته باشه که به قول دوستان که اشاره کردن، وضع طراحی ها بشه کپی یه سری نقشه های تیپ و معمولی؟! مسلما در این نقشه ها هیچ تفکری برای ایجاد آرامش فضایی صورت نگرفته!

 

من با حرف اخرت موافقم

جدیدا هر طرحی و میبینی همه شبیه همه شاید با تغییرات کم نمیدونم علتش چیه

شاید اون شجاعت و ندارن طرح هایی که توو ذهنشونو پیاده کنن

شاید حمایت نمیشن

یا شاید از اونا باشن که فقط مدرک گرفتن ( توهین نیست به هیچ عنوان )

حالا نمیشه همه چیز و مقصر معمار دونست به نظر من اون شخصی هم که اون طرح و میخواد باید فضای ازادی و هم واسه معمار قرار بده تا بتونه خودشو نشون بده وگرنه معمار که فقط با داشته هاشو حرفای اون شخص یه چیزی و درست میکنه و تموم

باید فضای رشد هم باشه

راستش من تفاوت معماری عمران و نقشه کشی و..... نمیدونم و اصلا نمیدونم مربوط به این بحث هست یا نه

ولی مثلا خیلی از ساختمون ها کپی هم هستن و ایده نو نیست

لینک به دیدگاه
راستش به نظرم یکی از مسائلی که باعث میشه معماری از اون چیزی که باید باشه فاصله گرفته، توجه به مادیات بیشتره. معماری به نظرم در کنار اصول مهندسی که داخلش داره، بیشتر یه هنره. ولی توجه زیاد به مادیات باعث شده از هنر فاصله بگیره و بیشتر دید اقتصادی پیدا کنه. این مشکل تو شهرسازی هم هست.

بیشتر به دنبال این هستن که طرحی باشه ساده، با هزینه کم و سود بیشتر.

شاید معماری های خوب رو تو بعضی ویلاها و ساختمونا بشه دید که البته به شکل منفرد هست. چیزی که تو اغلب جاهای شهر دیده میشه ساختمونهای معمولی هست که سعی در این دارن به شکل ساده از فضاهاش نهایت استفاده رو بکنن و کمترین هزینه ای که امکانش هست رو انجام بدن و هدف از ساخت فقط درآمدزایی هست. همه چی هم دست معمار نیست. اون مجری و کارفرما هم مهمن. خیلی وقتا یه طرح دیگه داده میشه و یه چیز دیگه ای اجرا میشه :ws3:

الان اگه بیان مسابقه بذارن به بهترین طرح معماری مسکونی تو یه خیابون معمولی شهر که نیاز به اجرایی شدن هم نداره یه جایزه خوب میدن، اصلا این طرح هایی که اجرا میشه رو میدن؟ در کنار مسائلی که گفتین، اون دید اقتصادی اجرای کار هم هست که باعث میشه الگوبرداری تکراری رواج پیدا کنه. دیدی که تو همه مسائل کشور از کنسروسازی تا ساختمون سازی و ... خیلی شدت گرفته و همه کیفیت ها رو نابود میکنه.

کاملا موافقم، متاسفانه واقعیت خیلی تلخیه!

البته هدف اصلی معماری هم همینه که از لحاظ اقتصادی خیلی هزینه بر نشه ولی نه به شکل الان:icon_pf (34):

لینک به دیدگاه

من یادمه که یه جایی خوندم همون زمانی که طراحی فاز دو برج میلاد رو به مسابقه گذاشتن که جایزه طرح برتر 100میلیون تومن بود (فقط)وجالبه بعد از این که طرح زاها حدید برنده شد عده زیادی ازجمله دکتر گلابچی به طرح ایشون عنوان برجهای حماقت رو داد وبعد از یه مدتی هم کلن طرح رو رد کردن یعنی واقعا مسولین نباید در مورد این هزینه های هنگفتی که می کنن برنامه ریزی دقیقتر ی می کردن که بدونن چی می خوان ؟ هر چند به نظر من حضور معمارهای بزرگی مثل زاها حدید توی عرصه معماری کشور ما می تونست نیروی محرکی باشه که معمارهای داخلی رو هم به حرکت وادار کنه هرجا که دایره امنیت باشه بدون شک خلاقیت از بین می ره

لینک به دیدگاه

مسئله ای که به نظر من جای خالیش به وضوح تو معماری ایران دیده میشه عدم وجود نظریه پردازهای قوی ومسلط به مبانی معماریه افرادی مثل پیتر آیزنمن تومعماری غرب

که توانایی رهبری داشته باشه وبتونه سبک های جدیدی رو مطرح کنه البته وجود چنین افرادی بدون شک نیاز مبرم به پشتیبانی دولت وحمایت جامعه معماری کشور داره

لینک به دیدگاه

نکنه بعدی که باید اصلاح بشه سیستم آموزش عالیه که تو کلاسهای طراحی ، تو کنکورها ی ارشد و دکتری دانشجو روبیشتر به سمت بداهه پردازی سوق می دن و همین رویه وارد عرصه طراحی های کاربردی وساخت وسازها می شه که به نظر من تو اوضاع امروز معماری ما نقش پررنگی داره

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

سلام به روی ماه همتون...:icon_redface:

 

وقتی خواستم دست به کیبورد شم...یک نفس عمیق کشیدم...

 

یکم واژه ها رو بالا و پایین کردم...10 خط نوشتم..یعد پاک کردم....

 

دوستانی که کمی با من آشنا هستن..می دونین که این مباحث جون می ده واسه آدم پُر چونه ای مثه من که ببافه و دیگران بیان بشکافن!...

 

اما یک لحظه فکر کردم که بافتن تا به کی؟

 

تجزیه و تحلیل تا به کی؟

 

پاسکاری تا پشت محوطه ی جریمه و نداشتن یک مهاجم تمام کننده برای زدن گل تا به کی؟

 

میاحث این گونه،همیشه تو یک هرم مطرح می شه....

 

هرمی که اغلب ما در پایین ترین وجه اون قرار گرفته ایم...

 

جایی که تصمیم ها ساخته نمی شن....جایی هست که تصمیم ها اجرا می شن....

 

آیا ما همین تصمیم ها یا باید و نباید های موجود رو درست اجرا می کنیم؟!

 

همیشه گفته می شه انجام درست قانون اشتباه بهتر از بی قانونی ست....

 

آیا ما تو این وضع موجود که بهش معترضیم....خودمون کار درست رو انجام می دیم؟!

 

قافیه ی این بحث ها همیشه ریشه در بیرون داره....و ما همیشه خودمون رو بیرون نگه می داریم و شروع میکنیم به زدن!

 

بعد که از جلسه خارج شدیم...باز می ریم تو همون جمعی که تاحالا داشتیم می زدیمش....

.

.

 

یکم اون 10 خطی که نوشته بودم رو خلاصه می نویسم که جدا نشم از بحث اصلی...

 

من تو پاتوق های زیادی از جمع معماران شرکت می کنم...تو ورک شاپ ها..تو مباحث هفتگی معمارا....

 

فک می کنم....ما زیاد حرف می زنیم کم عمل می کنیم...

 

سبک زندگی...یک باور هست...یک راه هست...

 

باور و راهی که به راحتی نمی شه تغییرش داد...

 

در زمان کوتاه هم نمی شه تغییرش داد....

 

فقط با معماری نمی شه تغییرش داد....

 

چه جوری می شه مردی که در نسل های قدیمش...خانم ها رو در 100 تا سوراخ قایم می کردن(درستی و نادرستی این عمل منظورم نیست و یا اینکه باید این روش ادامه پیدا می کرده یا خیر..مثالی از تغییر منش رو می خوام مطرح کنم)..و با این منش بزرگ شده...

 

حالا به راحتی اون خانم رو در آکواریوم آشپزخانه های اُپن امروزی قرار می ده؟!

 

آیا فقط معماری بوده؟

 

چرا امروزه....فخر یک خانواده از لحاظ مادی و اینکه چشم بازدیدکننده رو در بیاره..مارک وسایل آشپزخونه شده؟! و هرچه بیشتر نمایش داده اونجا؟!

 

آیا این به معماری مربوط هست؟!

 

یا بهتر بگم همش به معماری مربوط هست؟!

 

مفهوم بار در آشپخانه از کجا اومده؟!

 

بار یعنی چی؟!

 

پر شدن محفظه های نگه داری بطری هایی که در بارهای آشپزخانه ای با شیشه های ترشی یعنی چی؟!می دونید که اینها جای چیز دیگری است!

 

ببینید دوستان خوبم...

 

بحث به سر یک فرآیند تاریخی هست....نه تنها در معماری....بلکه در همه ی شئون اجتماعی و شاخه هایی که با انسان در ارتباط هست...

 

ما الان نمی تونیم یک سبک رو فقط با یک معماری برگزدونیم به ریشه هاش....

 

نمونه های شکست خورده اش رو اطرافتون زیاد می بینین...

 

معماری هایی با نام احیای سبک زندگی گذشته....و رسیدن آخر به یک موتیف حجمی! و چقد تاسف بار که نامش می شه معماری هویت بخش!

 

با جمعی از دوستانم این چند وقت اخیر در یکی از بخش های فقیر نشین کشورمون سر کردیم برای مطالعه....

 

داستان جالبی بود...

 

خانه های مدرین با تمام فضاهای دلپذیر زندگی مدرن برشون فراهم شده بود....

 

بعد از یک ماه....اونجا شده تویله ی گاوهاشون....و خودشون دوباره کنار اون بنا یک خانه از حصیر درست کردن....

 

ما این چند وقت داشتیم مطالعه می کردیم که چه جوری با استایل زندکی اون ها و همون سبک کلبه سازی شون...یک فضا با سبک و سیاق زندگی شون براشون طراحی کنیم...و بسازیم...یک نمونه هم ساخته شد....ولی نرسیدن به تولید انبوه..دلایلی داشت که بگذریم بهتره...

 

چون خوشایند نیست...

 

تجربه ی خوبی بود...و بسیار امیدوارم....از جاهایی که هنوز کار از کار نگذشته شروع کنیم....و سعی کنیم اونجاها از دست نره و با برنامه های بلند مدت سعی کنیم اونجاها از دست نره....

 

 

ببخشید سرتون رو درد آوردم....:icon_redface:

:icon_gol:

 

 

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...