اندیشه 2345 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 بهمن، ۱۳۹۳ [h=1] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام [/h]درمانهای موج سوم که به آنها درمانهای پذیرش هم گفته میشود، شاخهای از درمانهای جدید روانشناختی میباشد. درمانهای موج سوم، بر مبنای این فرضیه روی کار آمدند که مشکلات روانی به این دلیل ایجاد میشوند که افراد نمیخواهند هیجانها، احساسات، افکار ناخوشایند و دردهای بدنی را تجربه کنند. به همین دلیل وقتی کوچکترین اثری از این تجارب درونی ناخوشایند پیدا میکنند، به هر طریقی سعی در برطرف کردن آن میکنند. مثلا وقتی مضطرب میشوند، میخواهند به سرعت اضطرابشان کم شود. به همین دلیل ممکن است از انواع راهکارهای فرار و اجتناب استفاده کنند. مثلا سریعا داروی آرام بخش استفاده کنند، از موقعیت اضطرابزا حتی اگر ضروری باشد مانند موقعیت تحصیلی یا اجتماعی دوری کنند. ادامه آسیب به این دلیل اتفاق میافتد که افراد سعی میکنند برای نداشتن تجارب درونی ناخوشایند، از قبل جلوی ایجاد چنین شرایطی را بگیرند که در روانشناسی به آن اجتناب گفته میشود. مثلا فرد مضطرب از هر موقعیتی که در وی ایجاد اضطراب کند پرهیز و اجتناب میکند. اجتناب از موقعیتهای ایجاد کننده احساسات و افکار ناخوشایند باعث میشود زندگی فرد محدود شود. مثلا فردی که در جمع مضطرب میشود، برای جلوگیری از ایجاد اضطراب زندگی اجتماعی خود را محدود میکند و آنچه برایش مهم و ارزشمند است مانند روابط اجتماعی را به دلیل داشتن تجارب درونی ناخوشایند از دست میدهد. همینطور وقتی افراد نمیخواهند که احساسات و افکار ناخوشایند نداشته باشند که معمولا ناخواسته بوده و تحت اراده فرد نیست، شروع به انتقاد از خود کرده و خود را به خاطر داشتن مثلا اضطراب مورد سرزنش قرار میدهند. این حالت سرزنش خود باعث افزایش تجارب درونی ناخوشایند مانند اضطراب میشود. بخشی از آسیبشناسی بر اساس درمانهای پذیرش به این دلیل است که افراد مدام در گذشته و آینده زندگی میکنند. به عبارتی یا مدام افکار ناخوشایند مربوط به گذشته را مرور میکنند و یا از آیندهای که هنوز نیامده نگران و مضطرب هستند. در این شرایط فرد زندگی کنونی خود را از دست میدهد. مثلا یک مادر مضطرب مدام نگران وضعیت سلامتی، عملکرد تحصیلی و آینده اعضای خانواده خود است یعنی مدام در آینده زندگی میکند. اگرچه این مادر به فکر اعضای خانواده خود هست اما همین نگرانی باعث میشود نتواند نسبت به همین لحظهای که در کنار آنهاست، آگاهی داشته باشد و از آن لذت ببرد. این مادر مضطرب ممکن است به بهای نگرانی برای فرزندان خود حتی از امور مهم زندگی خود بازبماند. مثلا نسبت به وضعیت سلامتی، روابط اجتماعی و حتی فرزندپروری مناسب عملکرد مناسبی نداشته باشد. در درمانهای موج سوم یا درمانهای پذیرش تمام این موارد در اختلالات و بیماری های مختلف روانی مورد بررسی و مداخله متناسب قرار خواهند گرفت. این درمانها از سال ۱۹۹۰ وارد عرصه روانشناسی شدند و به تدریج در مورد بسیاری از اختلالات انطباق یافته و مورد استفاده قرار گرفتهاند (عبدالله امیدی). لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده