masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 بهمن، ۱۳۹۳ خشكسالی جزئی جدائی ناپذیر از اقلیم هر منطقه می باشد كه فراوانی و شدت وقوع آن در مناطق خشك و نیمه خشك بیشتر است. مراتع كشور با وسعتی حدود 90 میلیون هكتار عمدتاً در مناطق خشك و نیمه خشك قرار دارند و بخش قابل توجهی از بهره برداران و دام آیشان از این مراتع بهره برداری می كنند كه بدیهی است هر گونه خسارتی كه به مراتع وارد شود ناگزیر به این بهره برداران نیز منتقل خواهد شد. در سالهای اخیر به دلیل عدم بهره برداری صحیح، روند گرایش مراتع نگران كننده است كه این روند با وقوع خشكسالی شدید و طولانی وخیم تر شده است. شاید ذكر این نكته لازم باشد كه مدیریت خشكسالی چیزی نیست مگر مدیریت صحیح شرایط نرمال. بدون شك برای هرگونه مدیریتی، آگاهی و اشراف بر اطلاعات پایه، اصلی اساسی است. در این مطالعه دو عنصر وجزء اساسی مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد كه شامل خشكسالی و مرتع می باشند. یكی از محورهای این مطالعه خشكسالی است كه خود جزئی لاینفك از اقلیم هر منطقه می باشد، لذا در تشریح و بیان خشكسالی لازم است كه ابتدا ویژگیهای اقلیمی كشور و شدتهای وقوع خشكسالی و دوره برگشت آن در مناطق مختلف ارائه شود. مطالعات انجام شده در خصوص خشكسالی حاكی از ادواری بودن وقوع خشكسالی در مناطق مختلف می باشد. براساس مطالعه انجام شده توسط ثابت رفتار، دوره برگشت خشكسالی در كشور، 5/2 سال و یا به عبارتی از هر 10 سال به 4 سال شرایط و ویژگیهای خشكسالی بدون در نظر گرفتن شدت وقوع آنها بركشور حاكم می شود. یعنی احتمالاً وقوع خشكسالی هواشناسی 40 درصد می باشد. وزارت نیرو به منظور طبقه بندی خشكسالی هیدرولوژیكی منابع آب از شاخص كاهش 50 درصد جریان ماهانه یك رودخانه در مقایسه با میانگین جریان آن استفاده می نماید. هدف از مدیریت مراتع كشور، حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری پایدار از منابع مرتعی می باشد، چشم انداز آن بهره برداری مناسب و پایدار از مراتع به نحوی كه به سایر منابع مرتعی خصوصاً آب و خاك خسارتی وارد نشود، ماموریت مدیریت مراتع تعادل تعداد دام با ظرفیت مراتع و بهبود شاخص های اكولوژیكی پایداری مراتع، حفاظت، اصلاح، توسعه و بهره برداری پایدار از منابع علوفه ای، وظایف آن متعدد است كه از جمله آنها: شناسایی دامداران ذیحق و صدور پروانه چرا، تهیه، تصویب و كمك به اجرای طرحهای مرتع داری با همكاری ومشاركت دامدار ذیحق، ارجای قرار داد اجرای طرح های مرتع داری می باشد. سیاست های مدیریت مراتع نیز متنوع و گوناگون است كه از جمله آنها، برنامه ریزی و حركت در جهت برقراری تعادل بین دام و ظرفیت مراتع، تثبیت حقوق مرتع داران، كنترل پروانه های چرا، توانمندسازی مرتع داران می باشد. در مطالعه جدید پوشش گیاهی كشور كه توسط دفتر مهندسی سازمان جنگلها، مراتع وآبخیزداری كشور انجام شد وسعت مراتع كشور 2/86 میلیون هكتار اعلام شده است كه 8 در سه دسته متراكم، نیمه متراكم و كم تراكم قرار گرفته است. در حال حاضر تولید سالانه مراتع 7/10 میلیون تن علوفه خشك قابل برداشت مجاز در شرایط نرمال بارندگی می باشد كه معادل 885/5 میلیون تن T.D.N است. انسان جزئی از اكو سیستم است و بیشترین نقش را در تغییرات آن دارد، در وضع فعلی 1650 خانوار دامدار دارای دام سبك در كشور وجود دارد كه 5/78 درصد آن زیر 50 واحد دامی، دام دارند واكثر اینها به گونه ای وابسته به مرتع هستند. از این جمعیت حدود 916 هزار خانوار، دامدارانی هستند كه مستقیماً بخشی از محتوای دام را از مرتع به دست می آورند در صورتیكه توان طبیعی سرزیمن در شرایط مطلوب بهره برداری جایگاه 160 هزار خانوار می باشد. لذا برای حفظ سرزمین چاره ای جز كاهش تعداد بهره بردار تا رسیدن به شرایط مطلوب وجود ندارد. جمعیت دامی كشور نیز براساس آمارهای ارائه شده از سوی معاونت امور دام حدود 124 میلیون واحد دامی برآورد شده است كه 83 میلیون واحد دامی آن به مدت 7 ماه وابسته به علوفه مراتع كشور می باشند. نظام دامداری نیز سنتی است كه وابستگی شدید به علوفه مراتع دارد و تا زمانیكه در نظام بهره برداری مراتع كشور تحولی رخ ندهد تخریب سرزمین امری اجتناب ناپذیر است. پژوهشگران براساس تخصص خود با متغیرهای كشاورزی مانند رطوبت خاك وشرایط تطبیق گونه های گیاهی و یا متغیرهای هیدرولوژیك مانند جریان های سطحی و زیر زمینی و یا اقتصادی مانند میزان محصولات كشاورزی و یا تركیبی از آنها مساله خشكسالی را بررسی كرده اند. خشكسالی حالتی نرمال و مستمر از اقلیم است، گر چه بسیاری به اشتباه آن را واقعه ای تصادفی و نادر می پندارند. این پدیده در تمامی مناطق اقلیمی رخ می دهد و جزء بلایای طبیعی نامحسوس است. دو نوع تعریف كلی از خشكسالی وجود دارد: 1. مفهومی، 2. عملی. تعاریف مفهومی در غالب اصطلاحاتی كلی بیان می شود، به افراد كمك می كند تا مفهوم خشكسالی را درك كنند. تعاریف مفهومی در تبیین سیاستگذاری در زمینه خشكسالی نیز حائز اهمیت هستند. تعاریف عملی به افراد كمك می كند تا شروع خاتمه ودرجه شدت خشكسالی را تشخیص دهند. برای تعیین زمان شروع خشكسالی، در تعاریف عملی به میزان انحراف از میانگین بارش یا سایر متغیرهای اقلیمی در طول یك دوره زمانی مشخص را مبنا قرار می دهند. علاوه بر این، تعاریف عملی در تحلیل تناوب شدت وتداوم خشكسالی برای یك دوره تاریخی مفروض نیز كاربرد دارند، خشكسالی ها از جنبه های مختلفی مثل هواشناسی، هیدرولوژیكی، كشاورزی و اقتصادی- اجتماعی بررسی می شوند. پیامد اثرات توام با خشكسالیهای هواشناسی، كشاورزی و هیدرولوژیكی تناوب های آنها را بیشتر آشكار می كند. زمانیكه بارش به حالت نرمال بر می گردد و شرایط خشكسالی هواشناسی پایان می پذیرد، تا زمان احیاء مجدد منابع آب های سطحی و زیر سطحی پیامدهای سو در این پدیده ادامه می یابد. در ابتدا ذخایر رطوبت خاك و به دنبال آن جریانهای سطحی، مخازن و دریاچه ها و آب های زیرزمینی جایگزین می شود. طول دوره تجدید ذخیره منابع تابعی از شدت و تداوم خشكسالی و مقدار بارش دریافتی است. توالی اثرات خشكسالی ابتدا خشكسالی هواشناسی، كشاورزی و هیدرولوژیكی تمایز بین آنها را بیشتر مشخص می كند. كه به ترتیب ابتدا خشكسالی هواشناسی و سپس خشكسالی كشاورزی و در نهایت خشكسالی هیدرولوژیكی رخ می دهد. به طور كلی، تشخیص آغاز و خاتمه خشكسالی مساله بسیار مشكل است. اصولاً تشخیص زمان آغاز خشكسالی به تعریف مورد استفاده بستگی دارد. در حالت كلی می توان گفت زمان آغاز خشكسالی، زمانی است كه ذخیره رطوبتی چه در محیط خاك (خشكسالی كشاورزی) و چه در مخازن آبی (خشكسالی هیدرولوژیك) خاتمه یافته باشد. پایان خشكسالی نسبت به آغاز آن محسوس تر است. زمان آغاز تا پایان خشكسالی كه به عنوان دوره تداوم خشكسالی است، یكی از ویژگیهای اساسی خشكسالی محسوب می گردد. هر قدر میزان بارندگی از شرایط نرمال كمتر وتداوم خشكسالی بیشتر باشد شدت خشكسالی افزایش می یابد. محاسبه توزیع فراوانی خشكسالی در شدت های مختلف نیز می تواند در ارزیابی قابلیت منطقه مورد مطالعه نسبت به شدت های مختلف خشكسالی كاربرد داشته باشد رخداد خشكسالی می تواند در منطقه ای یا وسعت چند صد كیلومترمربعی اتفاق اقتد ولی امكان دارد شدت ودوره تداوم آن در سراسر منطقه یكسان نباشد. كه براساس وسعت خشكسالیها به صورت محلی، وسیع، بسیار وسیع، فوق العاده یا استثنایی و مصیبت بار تقسیم می شوند. روش های مطالعه خشكسالی عبارتند از: روش مطالعه بیلان آبی، روش تحلیل سینوپتیكی، روش استفاده از اطلاعات ژئومرفولوژیك و تاریخی و روش شاخص ها. روش بیلان آبی كه بر روی رطوبت خاك تمركز دارد و چهار شاخص: "تورنتولیت" شدت خشكسالی بالفر (PDSI)، شاخص عرضه آب سطحی (SWSI) و شاخص احیاء خشكسالی (RDI) در زمینه می باشند. روش تحلیل داده های بارندگی یا روش شاخص ها: از روشهای معمول در تحلیله خشكسالی می باشد به دلیل دسترسی آسان تر به انواع داده های بارندگی و این نكته كه بی ثبات ترین متغیرهای آب و هوایی نیز داده های بارش می باشند. شاخص های مختلف برای مطالعه خشكسالی از این دیدگاه شامل: 1. درصد از بارش نرمال (PNP)، 2. شاخص بارش استاندارد (SPS)، 3. شاخص دهكها، 4. شاخص شدت – مدت و فراوانی خشكسالی. روش های تحلیل سینوپتیكی به مطالعه در مورد آب و هواشناسی دینامیكی رخداد خشكسالی توجه زیادی دارد. مهمترین عوامل ایجاد خشكسالی شامل: - فرونشینی هوا در اشكال مختلف - دمای سطح اقیانوس ها - لكه های خورشیدی - سفیدایی (Albedo) - تاثیر گذاری انسان می باشند. در مطالعه و پیش یابی خشكسالی از روش های مختلفی استفاده می شود كه شامل: الف: روش آمار واحتمالات: كه در این شیوه ویژگیهای آماری چون زمان شروع، تداوم و زمان خاتمه خشكسالی مورد بررسی قرار می گیرد و دوره برگشت پدیده به دست می آید. ب: روش قیاس: این روش به سه روش فرعی: 1. روش همدیدن، 2. روش پیوند از دور، 3. برهمكنش دریا و خشكی تقسیم می شود. روش های متفاوتی برای مقابله با خشكسالی بسته به محور فعالیت ارائه شده است كه لازم است در تدوین استراتژی ملی تمامی این موارد در كنار هم دیده شوند. در بخش زراعت برای مقابله با خشكسالی باید بهره وری آب را افزایش داد كه راهكارهای غنی، مدیریت تشكیلاتی و زراعی برای آن پیش بینی شده است. نصر آبادی (1384) مدیریت صحیح و جامع منابع آب را راهكار علمی و اساسی مقابله با پدیده خشكسالی می داند ومعتقد است این مدیریت زمانی موفق است كه در تمام مراحل چرخه هیدرولوژی آب توسط دستگاههای اجرایی مدیریت گردد تا زنجیره های هر بخش از این حلقه به ثبات نسبی برسد. دفتر فنی مرتع روش های مقابله با خشكسالی در منابع طبیعی را به صورت كوتاه مدت و میان مدت چنین بیان می كند: خطوط كافی برنامه كوتاه مدت شامل: - مدیریت چرای دام در كلیه مراتع كشور علی الخصوص مراتع ییلاقی - پخش سیلاب در مرتع - تامین و توزیع مناسب آب در مرتع - انجام عملیات آبخیزداری و آبخوری - نگهداری جمعیت روستایی در عرصه های تولید- می باشند. - برنامه های میان مدت نیز شامل : -پیش بینی به موقع بارندگی و تغییرات اقلیمی و اعلام به دستگاههای اجرایی. - تعیین احتمال دوره برگشت خشكسالی - آموزش و ترویج آگاهی دادن به بهره برداران مرتعی. - تغییر الگوی كشت آبی. - توجه به برنامه ریزی جهت ساماندهی دام مازاد بر ظرفیت تولید در سالها. - ترویج و توسعه صنعت بیمه. - اجرای طرح های تعادل دام و مرتع. - اجرای طرح ملی نهضت سبز. - شناسایی و كنترل مناطق بحرانی می باشند. مناسب ترین روش ها برای مقابله با خشكسالی در مراتع شامل: - پیش آگاهی از وقوع خشكسالی - تغذیه سفره های آب زیرزمینی - ایجاد تنوع در تركیب گله - اتخاذ سیاستهای تشویقی و تنبیهی جهت فروش دام و خروج دام از عرصه در شرایط خشكسالی - توسعه گونه های مقاوم به خشكی در مراتع می باشند. سیستم تشكیلاتی كنونی مدیریت خشكسالی، علی رغم خشكسالیهای مداوم در كشور عملكرد ضعیفی در این زمینه دارد. و برای بهبود این سیستم در آینده باید: - برنامه واستراتژیهای مدیریت خشكسالی تدوین گردد - بین واحدهای گوناگون مرتبط با خشكسالی هماهنگی بوجود آید - واحد مستقل جهت مدیریت ریسك خشكسالی ایجاد شود. مدیریت خشكسالی بسیار جدید می باشد و هنوز به دو دهه نمی رسد و تنها به برخی از كشورها محدود می باشد و در كشور ما نیز علیرغم وقوع خشكسالی های طولانی و شدید كه خشارت زیانباری را به كشور تحمیل كرده هنوز اقدام جدی در این خصوص انجام شده است. در حال حاضر در كشور مدیریت خشكسالی مبتنی بر مدیریت برحان است كه چون آن هم به صورت تدوین شده است و عندالزوم می باشد وعموماً تصمیم گیریها دیر هنگام بوده وبالطبع تعداد گزینه های مدیریتی كاهش یافته و نهایتاً تصمیمات متخذه فاقد كارایی لازم است. چندی است كه گسترش بیمه به عنوان راهكاری برای كاهش آسیب پذیری كشاورزان در دستور كار دستگاههای مختلف قرار دارد كه متاسفانه این راهكار نیز مورد بی مهری قرار گرفته است و فاقد كارآیی لازم می باشد. امید است سیاستهای بخش با هم تلفیق و سیاستی واحد عاری از هر گونه تضادها و موازی كاری تدوین و با رفع موانع مالی- حقوقی، سازمانی و … برای یك بار همیشه مدیریت بحران به مدیرت ریسك تبدیل و عملیاتی شود. ویژگیهای اثرات خشكسالیها در رژیم های مختلف آب و هوایی با هم متفاوت است. از این رو وجود یك برنامه ریزی منظم برای پایش و مدیریت خشكسالی به منظور ایجاد آمادگی و رویارویی با این پدیده در هر منطقه می تواند به میزان زیادی از این خسارتها بكاهد. در مدیریت بحران تدابیر و اندیشه ها واكنش را متعالی است. این تدابیر در زمان اوج شدت خشكسالیها به صورت شتابزده و سریع تهیه و به اجرا درمی آید و در آنها به كاهش اثرات خشكسالی كمتر توجه می شود. در مدیریت ریسك خشكسالی تدابیر و تمهیدات، فعال و پویا بوده و تاكید بیشتر بر ایجاد آمادگی و كاهش ریسك خشكسالی است. كاهش ریسك شامل برنامه ها، سیاستها و فعالیت های كوتاه مدت وبلند مدتی است كه در هنگام خشكسالی به اجرا در می آید تا از میزان خطر خشكسالی بر زندگی، سرمایه ها، پتانسیل و ظرفیتهای تولیدی انسان بكاهد وایجاد آمادگی نیز در برگیرنده فعالیتهایی است كه قبل از وقوع خشكسالی به اجرا در می آید، در ایران نیز لازم است كه با پایش خشكسالی، مناطق دارای ریسك بالا و مستعد برای خشكسالی شناسایی شوند و اقدامات و برنامه ریزیهای لازم برای كاهش ریسك خشكسالی، قبل از وقوع آن انجام گیرد. مدیریت ریسك خشكسالی دارای 3 مولفه اصلی می باشد كه شامل: - پایش و هشدار به هنگام خشكسالی - ارزیابی خط وتاثیرات خشكسالی - كاهش خط و واكنش مناسب. خشكسالیهای پیاپی و بلند مدت آسیب های اقتصادی، محیطی واجتماعی بسیار زیادی تاكنون به كشور وارد كرده است. هر ساله مناطق مختلفی از كشور گرفتار خشكسالی شده ومتحمل آسیب های زیادی می شوند. در صورت وجود سیستم پایش و پیش آگاهی، می توان با ایجاد آمادگی لازم بخشی از خسارات اقتصادی را كاهش داد ومدیریت ریسك خشكسالی را جایگزین مدیریت بحران خشكسالی نمود. هر ساله پس از بروز شرایط خشكسالی و در اواسط خرداد ماه هیات دولت مصوباتی تحت عنوان جلوگیری از ادامه روند اثرات زیانبار خشكسالی و نظایر آن تصویب وابلاغ می نمایند. كه در غالب این مصوبه استانهای مبتلا به خشكسالی اعلام و اعتباری برای هر یك تصویب می شود. لذا تشخیص به موقع و اعلان استانهای مبتلا به خشكسالی به دلیل فقدان و یا كمبود آمار صحیح و قابل اعتماد و عدم پایش خشكسالی به طور دقیق از دلایل عدم موفقیت اعمال مدیریت صحیح و به موقع در سطح كشور می باشد، لذا با اعمال نظر به مطالب فوق به نظر می رسد كه ستاد حوادث غیرمترقبه كشور باید اقدام به تدوین روش های علمی جهت اعلان شرایط خشكسالی و تخصیص اعتبارات به استانهای مناطقی مبتلا بنماید. دیدگاهها برای مدیریت خشكسالی دو نوع بحران و ریسك می باشد. در دیدگاه مدیریت ریسك سعی بر این است تا اثرات مخاطرات را كاهش دهند و به مقابله با آنها پرداخته شود. برای مدیریت خشكسالی چندین مدل وجود دارد كه از بین آنها مدل های 10 مرحله ای 30 مرحله ای و چرخه مدیریت بلایای طبیعی انتخاب شده اند. مدل سه مرحله ای راهكار جامعی برای مدیریت خشكسالی ارایه نمی دهد و عاری از نگرش برنامه وار برای خشكسالی است. مدل 10 مرحله ای كاملتر از 3 مرحله ای است ولی به طور برجسته در مدل چرخه مدیریت بلایای طبیعی به دو جزء مدیریت ریسك و مدیریت بحران اشاره شده كه تا آن زمان توجهی به آن شده بود كه هر یك از دو جزء اصلی یاد شده در این مدل دارای اجزایی مشخص هستند. به طور كلی، هدف از تدوین و به اجرا گذاردن برنامه های مدیریت خشكسالی كاهش خسارات و آسیب پذیری جوامع مبتلا به بلایای طبیعی می باشد. انجمن مرتع داری آمریكا لغت بارش به میزان كمتر از 75% بارش بلند مدت را خشكسالی نامیده است، ولی این تعریف نمی تواند كاملاً صحیح باشد زیرا براساس مطالعات مختلفی كه در مراتع انجام شده است، تولید مرتع را بیشتر تحت تاثیر زمان بارش دانسته اند تا حجم كل بارش، وقوع خشكسالی در مراتع تبعاتی به دنبال دارد كه به اختصار عبارتند از: كوتاه شدن طول دوره رویش، كاهش طول دوره فصل چرا، افزایش فشار چرا، كاهش ذخیره غذایی گیاهان، كاهش خونخوارگی، كاهش زاد آوری، افزایش گیاهان مهاجم. چنانچه اصول مرتع داری در مراتع به نحو صحیح اعمال شود، قطعاً مرتع با حداقل خسارات شرایط سخت را طی نموده و مجددا پس از خاتمه خشكسالی با مرور زمان به وضعیتی مشابه قبل برخواهد گشت. مهمترین نكته در زمان خشكسالی در مراتع رعایت ظرفیت مرتع وجلوگیری از چرای منوط است. همانگونه كه قبلاً نیز عنوان شد مدل مدیریت بلایای طبیعی بهترین مدل برای مدیریت خشكسالی در مراتع است. كه دو جزء مدیریت ریسك و بحران را دارا می باشد و اجزاء مدیریت ریسك آن شامل: تقلیل اثرات، آماده سازی، پیش بینی و سیستم هشدار اولیه واجزاء مدیریت بحران آن شامل: ارزیابی اثرات، پاسخ، احیا و بازسازی است. چنانچه بخواهیم اجزاء این مدل را در قالب قبل، حین و بعد از خشكسالی طبقه بندی كنیم، چنین خواهد شد: اقدامات قبل از وقوع: آماده سازی، پیش بینی و سیستم هشدار اولیه اقدامات حین وقوع: ارزیابی اثرات در پاسخ اقدامات پس از وقوع: احیاء، بازسازی و تقلیل اثرات. چنانچه اجزاء این مدل با دقت تدوین و اجرا شوند، قطعاً آسیب پذیری جامعه مورد بررسی (دامداران- مرتع) نسبت به خشكسالی كمتر بوده و یا مقاوم خواهند بود. برای مدیریت خشكسالی در مرتع، مهمترین نكته رعایت اصول مرتع داری است كه همانا رعایت ظرفیت و زمان آمادگی و طول دوره چرا می باشد. متاسفانه عدم توسعه یافتگی كشور باعث جذب سرریز جمعیت انسانی در بخش منابع طبیعی می باشد و در صورتیكه جامعه ای توسعه یافته ی داشتیم قطعاً شاهد بهره برداری به این شكل نمی بودیم واصل اساسی مرتع داری یعنی "ظرفیت چرا" رعایت می شد. به یقین می توان ادعا نمود كه بهترین گزینه برای حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری پایدار از مراتع همانا طرح مرتع داری است، زیرا مبتنی بر اصول علمی است، لذا جا دارد دفتر فنی مرتع راهكارهایی اتخاذ نماید تا سطح اجرای طرح های مرتع داری افزایش یابد. علاوه بر برآورد ظرفیت بلند مدت مرتع، لازم است در هر طرح مرتع داری، مشخصاً بخش تحت عنوان مدیریت خشكسالی به كتابچه طرحها اضافه شود تا مرتع دار از پیش بداند در شرایط خشكسالی چه گزینه های پیش رو دارد. مفهوم مدیریت مشاركتی كه به معنای مشاركت فعال بهره برداران در مدیریت منابع طبیعی است: باید ترویج شود تا هزینه های مصروفه توسط سازمان جنگلها برای حفظ منابع طبیعی كاهش یابد. دولت در سیاست های بلند مدت خود باید تلاش نماید تا فرصتهای شغلی در مشاغل غیروابسته به آب ایجاد نماید، بدین ترتیب می توان گفت آسیب پذیری جامعه نسبت به خشكسالی كاهش خواهد یافت. بیمه مراتع از سیاستهای بسیار سودمندی است كه دولت شدیداً حمایت می نماید، ولی متاسفانه جوامع سنتی به سختی اقدام به بیمه سرمایه خود می نماید كه لازم است از طریق صندوق بیمه و ترویج و مشاركت مردمی ترویج شود. و در كل نكته حائز اهمیت در مدیریت خشكسالی این است كه سیاستهای دولت باید از پیش از وقوع خشكسالی تعیین و تدوین شود تا دامدار و واحدهای تا بعد وزارت جهاد كشاورزی از پیش بدانند چه باید بكنند. دولت باید در قالب برنامه ای بدون تلاش نماید تا در قالب كمكهای حمایتی به مرتع داران كمك نماید تا شرایط سخت ناشی از بروز خشكسالی را راحت تر سپری نمایند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده