peyman sadeghian 30244 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۳ با سلام با یکی دیگر از سری گفتمانها و نشستهای خانواده در خدمت شما عزیزان هستیم موضوعی که در این قسمت مورد بحث قرار میگیرد پیرامون آرامش فکری ، روحی و روانی افراد در رابطه با جنس مخالف هست فطرت و طبيعت انسان، احساس نياز به آسايش، آرامش جسمي و روحي و انس و مودّت دارد و يکي از مهم ترين راهکارهاي نيل به آرامش و آسايش، امر ازدواج مي باشد و در سايه سار ازدواج، افراد به آرامش و امنيت خاطر فکري رسيده و از تشويش و اضطراب روحي و رواني دور خواهند بود. ازدواج نه تنها موجب آرامش و امنيت خاطر فرد مي گردد بلکه پوچ گرايي، بيهودگي و احساسي تنهايي را در افراد از بين برده و پناهگاه عاطفي و رواني خاصي را براي ايشان فراهم مي آورد. آیا این آرامش با روابط دوستی بین دختر و پسر قابل دسترسی است؟ آیا در ارتباط دوستانه میزان آرامشی که فرد پیدا میکند با ازدواج یکسان است؟ منتظر نظرات شما عزیزان هستیم 16 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۳ اول باید ثابت بشه حاصل ازدواج آرامشه بعد بحث کرد 12 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۳ با سلام با یکی دیگر از سری گفتمانها و نشستهای خانواده در خدمت شما عزیزان هستیم موضوعی که در این قسمت مورد بحث قرار میگیرد پیرامون آرامش فکری ، روحی و روانی افراد در رابطه با جنس مخالف هست فطرت و طبيعت انسان، احساس نياز به آسايش، آرامش جسمي و روحي و انس و مودّت دارد و يکي از مهم ترين راهکارهاي نيل به آرامش و آسايش، امر ازدواج مي باشد و در سايه سار ازدواج، افراد به آرامش و امنيت خاطر فکري رسيده و از تشويش و اضطراب روحي و رواني دور خواهند بود. ازدواج نه تنها موجب آرامش و امنيت خاطر فرد مي گردد بلکه پوچ گرايي، بيهودگي و احساسي تنهايي را در افراد از بين برده و پناهگاه عاطفي و رواني خاصي را براي ايشان فراهم مي آورد. آیا این آرامش با روابط دوستی بین دختر و پسر قابل دسترسی است؟ آیا در ارتباط دوستانه میزان آرامشی که فرد پیدا میکند با ازدواج یکسان است؟ منتظر نظرات شما عزیزان هستیم درود. گاهی ...بی خیال آرامش هم مث ثروتمندی، ب اشتباه تعبیر شده. عام تعبیر ثروتمندی، پولداری ه. در حالی ک دست بالای دست زیاده . تعریف بهتر و دقیقش این می تونه باشه ک بی نیازی، ثروتمندی است ! در ادامه هم ارامش، باید ب خوبی و دقت تعریف بشه، و البته همسر! یعنی من ب امورات همسنگرم در خونه ب عنوان وظیفه و جبر نگاه نکنم و ب عنوان لطف ببینم؛ متقابلا کار کردن من بیرون از خونه و مسئولیت های دیگه نه وظیفه جبری، بلکه لطف از سمت همسرم دیده بشه. هر دو ب این واقعیت ک رابطه دو طرفه نیاز ب مواظبت و مراقبت داره ایمان داشته باشیم و ب دنبال اهداف موقت نباشیم. همسر، یعنی همراه ! نه فقط هم بستر بلکه هم دل. ( تمام این ها رو در کنار واقعیت تفاوت تیپ شخصیت ها و تفاوت نگرش ها بزارین ) دو بردار می تونن هم راستا باشن و دارای نقطه اثر یکسان، اما میزان متفاوتی داشته باشن. اگر!!! چنین همسری پیدا کردین، ب جرات میگم ک جز معدود نفرات خوش بخت دنیا میتونید بشین! بنا ب دلایل مختلف: پیچیدگی شخصی انسان ها، ارتباطلا غیر کلامی و نتیجتا ایجاد سو تفاهم های مثبت و منفی و غیره عملا شناخت گزینه ای ب عنوان چنین همسر ایده ال ی دشواره. چرا خسته شدم خیل بحث نیاز ب پیشنیاز داره. اما ب طور کل من اسم رابطه ای متعهد، دوطرفه، با میزان شعور نسبتا یکسان دو فرد، ب هدف رشد رو ازدواج می دونم. نه صرفا خوندن ی عبارت. البته نفس قانون رو برای ازدواج زیر سوال نمی برم ببخشید پست ناقص نوشتم. اگر زنده بودم و مایل بودین باز شرکت می کنم و قطعا خوشحال میشم شرکت کنم در پناه حق./. 15 لینک به دیدگاه
sara kia 3158 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۳ ازدواج همیشه مایه آرامش خاطر نیست، همیشه طرف مقابل پایگاه عاطفی درست و حسابی برا همسرش محسوب نمیشه. اینکه بگیم ازدواج کنیم به آرامش می رسیم و وقتی مجردیم پوچ و بیهوده ایم یه کم کلیشه ست به نظرم اما در مورد روابط دوستانه دختر و پسر در جامعه ایران باید بگم نه تنها باعث آرامش نیست بلکه استرسی در حد جام جهانی به طرفین وارد میکنه والا همون مجردی و تنهایی آرامشش بیشتره 10 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۳ اول باید ثابت بشه حاصل ازدواج آرامشه بعد بحث کرد سلام ممنون که شرکت کردید در بحث... به قول دوست عزیزم در ادامه هم ارامش، باید ب خوبی و دقت تعریف بشه، هرشخصی به نسبت تعریف و هدفش از ازدواچ هست که میتونه بگه به آرامش رسیده یا نه؟! درجوامع انسانی هیج کلمه یا عبارتی رو نمیتونی پیدا کنی که تعریف مطلق داشته باشه ،مخصوصا اگه مربوط به عواطف انسانی باشه با چنین شرایطی اگه بخواهیم آرامش رو تعریف کنیم به صورت کلی میشه تآمین اهدافی که شخص از ازدواج به دنبال اونها بوده هدف ما هم موشکافی اصل آرامش نیست ، اگه ما آرامش رو یه هدف کلی در نظر بگیریم این هدف در روابط زناشویی و ازدواج بیشتر هست یا ارتباط ساده دختر و پسر؟ درود. گاهی ...بی خیال آرامش هم مث ثروتمندی، ب اشتباه تعبیر شده. عام تعبیر ثروتمندی، پولداری ه. در حالی ک دست بالای دست زیاده . تعریف بهتر و دقیقش این می تونه باشه ک بی نیازی، ثروتمندی است ! در ادامه هم ارامش، باید ب خوبی و دقت تعریف بشه، و البته همسر! یعنی من ب امورات همسنگرم در خونه ب عنوان وظیفه و جبر نگاه نکنم و ب عنوان لطف ببینم؛ متقابلا کار کردن من بیرون از خونه و مسئولیت های دیگه نه وظیفه جبری، بلکه لطف از سمت همسرم دیده بشه. هر دو ب این واقعیت ک رابطه دو طرفه نیاز ب مواظبت و مراقبت داره ایمان داشته باشیم و ب دنبال اهداف موقت نباشیم. همسر، یعنی همراه ! نه فقط هم بستر بلکه هم دل. ( تمام این ها رو در کنار واقعیت تفاوت تیپ شخصیت ها و تفاوت نگرش ها بزارین ) دو بردار می تونن هم راستا باشن و دارای نقطه اثر یکسان، اما میزان متفاوتی داشته باشن. اگر!!! چنین همسری پیدا کردین، ب جرات میگم ک جز معدود نفرات خوش بخت دنیا میتونید بشین! بنا ب دلایل مختلف: پیچیدگی شخصی انسان ها، ارتباطلا غیر کلامی و نتیجتا ایجاد سو تفاهم های مثبت و منفی و غیره عملا شناخت گزینه ای ب عنوان چنین همسر ایده ال ی دشواره. چرا خسته شدم خیل بحث نیاز ب پیشنیاز داره. اما ب طور کل من اسم رابطه ای متعهد، دوطرفه، با میزان شعور نسبتا یکسان دو فرد، ب هدف رشد رو ازدواج می دونم. نه صرفا خوندن ی عبارت. البته نفس قانون رو برای ازدواج زیر سوال نمی برم ببخشید پست ناقص نوشتم. اگر زنده بودم و مایل بودین باز شرکت می کنم و قطعا خوشحال میشم شرکت کنم در پناه حق./. سلام خوبی؟چه عجب آقا سجاد ممنون از توضیحات جامع و کامل شما..... تعریف شما از همسر یک ایده آله که میدونی در این دنیا ایده آل وجود نداره قطعا هیج دو نفری نمیتونن دقیقا مثل هم باشند،با هم تفاوت دارند اما همونطور که واسه دوست فبلی گفتم در این میزگرد میخواهیم ببنیم آرامش شخص در ارتباط با همسرش بیشتره یا یه جنس مخالف با ارتباط عادی ازدواج همیشه مایه آرامش خاطر نیست، همیشه طرف مقابل پایگاه عاطفی درست و حسابی برا همسرش محسوب نمیشه. اینکه بگیم ازدواج کنیم به آرامش می رسیم و وقتی مجردیم پوچ و بیهوده ایم یه کم کلیشه ست به نظرم اما در مورد روابط دوستانه دختر و پسر در جامعه ایران باید بگم نه تنها باعث آرامش نیست بلکه استرسی در حد جام جهانی به طرفین وارد میکنه والا همون مجردی و تنهایی آرامشش بیشتره قطعا هر ازدواجی منجر به آرامش نیست ازدواج صحیح و انتخاب آگانه میتونه به آرامش برسه 10 لینک به دیدگاه
a.namdar 5908 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۳ مهم به قول خودتون رسیدن به آرامش پایداره... حالا بستگی داره طرف این آزامش پایدار رو در چی پیدا کنه. خب در کشور ما بنا به نوع فرهنگی که در وجود مردمانش نهادینه کرده، ازدواج راهی برای رسیدن به اون آرامش هست. حتی هنوز هستند افرادی که معتقدند با بدی و خوبی همسرت بساز تا چندسال بعد روی ارامش واقعی را ببینی . در مورد سوال یک: می تونست آرامش ایجاد کنه اما تو این روزگارِ قحطی انسان صبور و دارای اندیشه نه. در مورد سوال دو: قطعا می تونه اون آرامش وجو داشته باشه حتی بیشتر... اما مهم تداوم اون رابطه است. اینجا بحث تعهد طرفین تعیین کننده میشه که در واقع تعیین کننده مدت زمان این رابطه است. که باز هم به دلیل نوع فرهنگ کشور ما کم پیدا میشه که افراد بتونن این گونه روابط رو بلند مدت ادامه بدهند. چون یا به ازدواج ختم شود یا به جدایی. تبلیغات کنید این بحث فراگیرتر بشه اینجا و شرکت کننده هاش زیاد. 6 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۳ حرفای آقا سجاد عالی بود... فقط... آرامش خودمون باید فراهم کنیم...هیچکس نمیتونه واس من مایه آرامش بشه تا وقتی که خودم نخوام... ازدواج..فقط کامل کننده عواطفیه که در درون ما شاید به نظرمون ناقصه...... ولی درکل خوبه ازدواج...با عقل و منطق...""فقط""" 5 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۳ اینم بگم دوستی جز استرس و ترس و نگرانی فشار پایین هیچی نداره... بخدا دوستام میدیدم حالم به حالشون میسوخت...واس پسر تفریح بود ولی دختر فقط ارامشی که مثلا میخواست رو ازدست میداد... حالا وای به حال روزی که خانواده هاام بفهمن.... عمرا با دوستی بشه آرامش بدست آورد..اونم تو این جامعه... 3 لینک به دیدگاه
Nazanin.ad 6895 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۳ در حال حاضر نظر من اینه که هیچکدوم باعث آرامش نمیشه... 4 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۹۳ اینم بگم دوستی جز استرس و ترس و نگرانی فشار پایین هیچی نداره...بخدا دوستام میدیدم حالم به حالشون میسوخت...واس پسر تفریح بود ولی دختر فقط ارامشی که مثلا میخواست رو ازدست میداد... حالا وای به حال روزی که خانواده هاام بفهمن.... عمرا با دوستی بشه آرامش بدست آورد..اونم تو این جامعه... به نظر شما علت این استرس چیه؟فقط شرایط جامعه است؟اگه جامعه روابط رو آزاد میگذاشت و شرع و عرف ما هم چنین اجازه ای میداد باز آرامش یک دوست بیشتر بود یا یک همسر خوب؟ در حال حاضر نظر من اینه که هیچکدوم باعث آرامش نمیشه... میشه یه کم توضیخ بدید چرا؟ 1 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۹۳ به نظر شما علت این استرس چیه؟فقط شرایط جامعه است؟اگه جامعه روابط رو آزاد میگذاشت و شرع و عرف ما هم چنین اجازه ای میداد باز آرامش یک دوست بیشتر بود یا یک همسر خوب؟ا؟ شاید اگه عرف بود استرس نبود...استرس الانشونم که مبادا خانوادشون بفهمه یا درخواست جنس مقابل برای اینکه اثبات کنه دوسش داره باید "،....،"قبول کنه.این یه موردم دیدم... و اما آرامش که صدالبته با یه همسره خوبه میشه بدست آورد.... آرامش و احساس امنیتی و حفظ آبرو صد در صد با داشتن همسر خواهد بود... 1 لینک به دیدگاه
Nazanin.ad 6895 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۹۳ میشه یه کم توضیخ بدید چرا؟ البته. در مورد دوستی با نظر سایر دوستان موافقم. با توجه به شرایط جامعه به هیچ وجه نه تنها آرامش حاصل نمیشه بلکه آرامشی که فرد قبلا داشته رو از دست میده. حالا اگر بر فرض جامعه و عرف محدودیت رو بر میداشت و سخت گیری اعمال نمیشد شاید دوطرف میتونستن یک آرامش کوتاه مدت بدست بیارن. ولی در مجموع موافق نیستم باهاش. و اما ازدواج. نظرم در مورد ازدواج از تجربیات اطرافیان و دوستانم منشا می گیره. کسانی که از هر نظر با هم جور بودن و تقریبا همه مطمئن بودیم با این علاقه و تفاهم خوشبخت خواهند بود و در آرامش به سر می برند ، متاسفانه بعد از مدت کوتاهی از ازدواج پشیمون شدند. خونه براشون تبدیل به میدان جنگ شده! دلیلشو نمی دونم... 2 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۹۳ به طور قطع و یقین در دوستی با جنس مخالف آرامش وجود دارد همانگونه که در ازدواج هست اما به نوع و جنسی متفاوت..... تفاوت در جنس آرامش هست که برای فرد تعیین میکند ازدواج بهتر است یا دوستی های گذرا چون در فرهنگ ما کم هست دوستی های با جنس مخالف که دوامی برابر با یک زندگی مشترک داشته باشد حال چرا در ازدواج این آرامش گذرا هست؟ وچرا به گفته دوست خوبمان پس از مدت صحنه زندگی که مکانی برای آرامش باید باشد به صحنه نبرد و چنگ تن به تن بدل میگردد؟چرا؟ 2 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۹۳ به طور قطع و یقین در دوستی با جنس مخالف آرامش وجود دارد همانگونه که در ازدواج هست اما به نوع و جنسی متفاوت..... تفاوت در جنس آرامش هست که برای فرد تعیین میکند ازدواج بهتر است یا دوستی های گذرا چون در فرهنگ ما کم هست دوستی های با جنس مخالف که دوامی برابر با یک زندگی مشترک داشته باشد حال چرا در ازدواج این آرامش گذرا هست؟ وچرا به گفته دوست خوبمان پس از مدت صحنه زندگی که مکانی برای آرامش باید باشد به صحنه نبرد و چنگ تن به تن بدل میگردد؟چرا؟ درود. پس چرا پدر مادر های ما جدا نشدن اینطوری نیست ک بگیم دو نفر با هم ب ظاهر جور، حتما زیر یک سقف هم جور ان. همیشه هم لازم نیست جور باشن. ما باید یاد بگیریم. ب بلوغ فکری و شخصیتی برسیم. باید مهارت های فردی رو بالا ببریم تا اون وقت بتونیم خودمون رو بهتر بشناسیم و بعد تصمیم بگیریم. و همین طور بعد از ازدواج رشد ها باید یکسان باشه. فرضا دو نفر دیپلم رو در نظر بگیرین.( اصل قصد ندارم بگم تحصیلات ملاک برتری ه. صرفا ی مثال ملموس می زنم) بعد از چند سال خانم یا اقا یک کدوم فقط، فاصله تحصیلاتش رو ب بیشتر از یک مقطع دانشگاهی می رسونه. قاعدتا در این مدت در محیطی قرار گرفته ک مدل های مختلف فکری، ب پیروی از اونها در ذات ادم، رفتارهای ایینه ای اون فرد؛ باعث تغییر در ناخوداگاهش می شه. نتیجتا تغییر و نتیجتا بهم خوردن ایده ال های ذهنی ب طور تدریخی و نهایتا اختلاف ! این ها بعلاوه کلی دلیل دیگه. ازدواج اصلا بهش نیست. ازدواج هم مث سایر بخش های زندگی ی برزخ ه. ک هم تلخ داره هم شیرین. چرا ها زیاده. ب نظرم موضوع تایپک دور شد با این حرفای من. ببخشید. 5 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 بهمن، ۱۳۹۳ اول پيدا كنيد آرامش را سلام این دقیقا چیه؟سوال یا جواب؟ درود.پس چرا پدر مادر های ما جدا نشدن اینطوری نیست ک بگیم دو نفر با هم ب ظاهر جور، حتما زیر یک سقف هم جور ان. همیشه هم لازم نیست جور باشن. ما باید یاد بگیریم. ب بلوغ فکری و شخصیتی برسیم. باید مهارت های فردی رو بالا ببریم تا اون وقت بتونیم خودمون رو بهتر بشناسیم و بعد تصمیم بگیریم. و همین طور بعد از ازدواج رشد ها باید یکسان باشه. فرضا دو نفر دیپلم رو در نظر بگیرین.( اصل قصد ندارم بگم تحصیلات ملاک برتری ه. صرفا ی مثال ملموس می زنم) بعد از چند سال خانم یا اقا یک کدوم فقط، فاصله تحصیلاتش رو ب بیشتر از یک مقطع دانشگاهی می رسونه. قاعدتا در این مدت در محیطی قرار گرفته ک مدل های مختلف فکری، ب پیروی از اونها در ذات ادم، رفتارهای ایینه ای اون فرد؛ باعث تغییر در ناخوداگاهش می شه. نتیجتا تغییر و نتیجتا بهم خوردن ایده ال های ذهنی ب طور تدریخی و نهایتا اختلاف ! این ها بعلاوه کلی دلیل دیگه. ازدواج اصلا بهش نیست. ازدواج هم مث سایر بخش های زندگی ی برزخ ه. ک هم تلخ داره هم شیرین. چرا ها زیاده. ب نظرم موضوع تایپک دور شد با این حرفای من. ببخشید. نه زیاد هم دور نشدی فقط یکی دوتا کوچه اونورتری بحث تفاهم و ازدواج نیست.... بحث اینه که به هرحال همه ما با جنس مخالف ارتباط داریم و ازاین ارتباط به نحوی در جستجوی آرامش هستیم (کاری به تعاریف آرامش نداریم ،ما هدف از ارتباط را آرامش مینامیم) درکدام حالت بیشترین دریافت آرامش را داریم؟ازدواج یا دوستی؟ 2 لینک به دیدگاه
saghar... 6666 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 بهمن، ۱۳۹۳ من فک میکنم اگ ازدواج اگاهانه و با تفکر و تحقیق صورت بگیره قطعا میتونه مامن ارامش برای طرفین باشه.... برخی دوستانم رو میبینم که فک میکنن میتونن از راه دوستی صاحب ارامش بشن اما این ارامش شاید در اول راه براشون بوجود بیاد اما ارامشی کاذب هس چون بدون استثنا همه اونها مدتی بعد دچار نگرانی های بی شمار و استرس میشن... دوستی رو میشناسم که حتی خونوادش هم از دوستیش باخبرن ینی عدم ارامشش از بی اطلاعی خونوادش نیست ولی واقعا بی قراره و ارامش نداره فردی رو هم میشناسم که پسر هس و انواع دوستی ها رو تجربه کرده و هیچ محدودیتی هم از هیچ لحاظی نداشته حتی خارج از ایران هم بوده ولی تا الان که 30 سالشه ارامشی کسب نکرده و الان تازه به این نتیجه رسیده که اگ با فرد مناسبی ازدواج کنه ارامش رو پیدا میکنه... درواقع میخوام بگم که ارامشی از راه دوستی ربطی به فرهنگ و کشور نداره و در کشور و فرهنگی هم که باشی این ارامش برای انسان از راه ازدواج درست صورت میگیره نه دوستی... 3 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۹۳ چیزی که این روزها به دنبال آن هستیم ،چیزی که ما به عنوان آرامش ازش یاد میکنیم و پیدا نمی شود،شاید واقعا آرامش نیست!! شاید ما چیزی را جستجو میکنیم که توهمی بیش نیست،یک توهمی فانتزی از آرامش آیا واقعا آرامش همینست؟ 2 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۹۳ اول باید ثابت بشه حاصل ازدواج آرامشه بعد بحث کرد این رو کاملا قبول دارم متاسفانه با شرایط امروز نمیشه گفت حاصل ازدواج آرامش بخشه اما با این حال ازدواج در کل چیز خوبی هست و با رابطه ی دوستی بین دختر و پسر فرق میکنه 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده