Mohammad Aref 120454 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۳ بحث وظایف شهرداریها حرف تازه ای نیست و به سال 1334 بر میگردد؛ هنگاهی که شرح وظایف شهرداریها ابلاغ شد. از آن موقع سالهای زیادی میگذرد و گاهی مواردی به آن اضافه یا کم میشود. ولی در این میان کسی پاسخگوی این مسئله نیست که آیا این خلع مسئولیت یا سپردن مسئولیت شهرداری، اقدامی در جهت رفع نیازهای جامعه است و به درستی اجرا و مدیریت میشود؟ یا فقط جهت برگزاری نمایشی اداری و سیاسی است؟ با نگاهی گذرا به وظایف شهرداری در کشورهای توسعه یافته، شاهد توجه بسیار این نهاد در این کشورها به مسائل اجتماعی و فرهنگی هستیم: فراهم آوردن خدمات مربوط به کمک در خانه، کمک دائمی به افراد مسن، خدمات مراقبتی برای کودکان فلج، دادن غذا به معلولان حداقل یک بار در هفته، ایجاد مراکز شبانهروزی یرای سالمندان، خدمات مربوط به کودکان و حمایت از مادران، خدمات پزشکی برای مدارس، خدمات دستی ساده مانند لولهکشی و تعمیر لولههای آب، درب، پنجره، نقاشیهای کوچک و کارهای الکتریکی برای سالمندان، تأسیس سینما، تئاتر، موزه، کتابخانه، ایجاد گالریها و اماکن تفریحی و حفاظت از آثار تاریخی در آمریکا و انگلستان و… موارد ذکر شده فقط بخش کوچکی از وظایف شهرداری ها در حوزه اجتماعی-فرهنگی است، که شهرداریها به صورت مستقل موظف به انجام آنها هستند. در حالی که در ایران با توجه به ماده ۵۵ قانون شهرداریها، تاسیس پرورشگاه و نوانخوانه، تاسیس مراکز درمانی، تاسیس کتابخانه، ایجاد کلاسهای مبارزه با بیسوادی، ایجاد رختشویخانه، ایجاد آبریزگاه، ایجاد حمام عمومی و ورزشگاه، حفظ آثار و ابنیه باستانی، نگهداری اطفال بیسرپرست، تاسیس بنگاهحمایت از مادران، ایجاد باغ کودک، ایجاد سینما، مهمان خانه، قهوه خانه، رستوران، پاساژ، ساخت مساجد و ساختمان های عمومی، برگزاری مراسم و آیینهای سنتی، فراهم آوردن حداقل امکانات و خدمات اجتماعی-فرهنگی مطرح شده، باز هم برای انجام آنها شهرداری بصورت مشترک با سایر سازمانها عهدهدار چنین وظایفی گشته است. در نتیجه شاهد به وجود آمدن نهادهای موازی و کاهش اقتدار شهرداری در انجام امور هستیم، که البته گاهی اوقات در این همکاریها تداخل وظایف سازمانی است که آنها را با مشکل روبرو میسازد. بسیار واضح است که هنگامی که مسئولیتی بر عهده سازمانی قرار میگیرد، جهت رسیدن به نتایج مطلوب باید مسیر تحقق آن را هموار ساخت و موانع را از سر راه برداشت. در آخر این پرسش مطرح است که بالاخره شهرداریها مسئول بسیاری از بیتوجهیها در حوزه اجتماعی-فرهنگی هستند یا خیر؟ در واقع وضع چنین قوانین نامعلوم و نامفهوم و اغلب دستوپاگیری است که سازمانها را تشویق به شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیتهای سنگین میکند و نباید مقصر را تنها شهرداری یا سایر سازمانها دانست. زیرا که مسئله عمیقتر و بنیادیتر از این حرفهاست و به فقدان قوانین اصولی و قابل اجرا باز میگردد. منبع: معماری نیوز 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده