رفتن به مطلب

سندرم دانشجویی


ارسال های توصیه شده

سندرم دانشجویی» نوعی پدیده‌ است که باعث می‌شود بخش اعظم زمانی که برای کاری اختصاص داده‌ شده (یا برنامه‌ریزی شده) تلف شده و هر کاری در آخرین دقایق ممکن انجام شود که عموماً با استرس فراوان و فشار روانی همراه خواهد شد و توانایی را با بالا رفتن استرس به شدت پایین خواهد آورد.

 

این سندرم نوعی علاقه به عقب انداختن کارها به دلیل برنامه‌ریزی غلط یا عدم علاقه به برنامه‌ریزی‌ست که جدی‌ترین شکل آن در دانشجوها و دانش‌آموزها دیده‌ می‌شود. مهم نیست چقدر زمان برای امتحان یا تحویل پروژه داشته باشید، معمولاً در آخرین زمان ممکن شروع می‌کنید و همیشه وقت کم می‌آورید. به شکل کلی وقتی دانشجو یا گروهی از دانشجوها به استاد التماس می‌کنند که امتحان یا تحویل پروژه را کمی عقب بیاندازد، واقعاً در دل یا ذهنشان می‌خواهند بیشتر درس بخوانند و یا بیشتر کار کنند، اما باز هم فرقی نمی‌کند، چون در صورت داشتن زمان بیشتر کار به همان اندازه عقب خواهد افتاد و آنها با نزدیک شدن به زمان امتحان آرزو خواهند کرد که بیشتر وقت داشتند.

 

البته «سندرم دانشجویی» در پروژه‌های بزرگ و کوچک هم می‌تواند رخ دهد و با اتلاف وقت کار با کیفیت کمتر یا با عجله در آخرین زمان‌ باقی‌مانده انجام می‌شود و یا معمولاً چندین بار تاخیر دارد.

برای این سندرم دلایل متعددی ذکر شده که می‌توان آن‌ها را با اشکالات مدیریت پروژه قیاس کرد. از آنجایی که بنده مصداق بارز «ز گهواره تا گور زیر استاد خر زور» بوده و ۲۳سال مشغول به تحصیل بوده‌ام؛ و در این مدت چندین پروژه بزرگ و کوچک را مدیریت کرده و یا در مدیریت آن نقش داشته‌ام، سعی خواهم‌ کرد تجاربم در مورد مدیریت امتحان را به زبانی خودمانی‌تر با شما در میان بگذارم و اشکالات را معرفی کنم.

 

• عدم اطلاع کافی از امکانات و توانایی‌های فردی، دست‌کم گرفتن عملیات:

بهتر است واقع‌بین باشید و با آدم‌های واقع‌بین که توانایی همچون شما دارند مشورت کنید. با دوستان سال بالاتر که حدود توانایی‌شان واقعاً مثل شماست گفتگو کنید و برآورد کنید که برای فلان امتحان واقعاً چندساعت وقت لازم است. هیچ‌وقت با شاگرد اول که از اول ترم درس‌خوانده یا استعداد خاصی در آن درس دارد، و یا افراد بی‌مبالات و خیالاتی مشورت نکنید. گول جمله «من ۱۱ گرفتم اما دو روزه تمومه، کاری نداره!» را نخورید. با مشورت با چند نفر که نمره نسبتاً خوبی گرفته‌اند و توانایی مثل شما دارند زمان لازم برای آماده شدن را تخمین بزنید و در صوت امکان چند درصدی هم بیشتر در نظر بگیرید، ضمانت می‌دهم وقت کم می‌آید.

 

• دست بالا گرفتن توانایی خود:

شما نه خیلی باهوشید نه خیلی کوشا. من هم نبودم و نیستم. بیایید با این موضوع کنار بیاییم. نمی‌توانید روزی ۱۶ساعت درس‌ بخوانید و مسئله‌ها را عین آب خوردن حل کنید. اگر از اول ترم هفته‌ای یک ساعت هم لای کتاب را باز نکرده‌اید امکان روزی ۱۴ ساعت مطالعه فشرده و مفید را ندارید. مثلاً برای روزی ۶ ساعت مطالعه وقت بگذارید و سعی کنید بیشترش کنید.

 

• عدم تمرکز روی یک موضوع:

نمی‌شود هم معارف خواند و هم نگران مقاوت مصالح بود و هم قربون‌صدقه معشوق و محبوب رفت و هم له یا علیه پاشایی در بحث ابتذال موسیقی شرکت کرد. شما آدمی نیستید که بتوانید بی‌خیال معشوق شده یا در بحث سیاسی و فرهنگی لالمانی بگیرید، نظرتان مهم است و باید ابراز کنید! سعی کنید برای دیگر اقدامات اجتناب‌ناپذیر وقت بگذارید. پس در برنامه خودتان برای امورات دلی و زیردلی هم وقت بگذارید و طبق برنامه عمل کنید.

 

• اصرار به عمل به برنامه اشتباه یا ناامیدی از برنامه‌ریزی:

اگر دیدید برنامه شما احمقانه است یا اتفاقی افتاده که برنامه به کل به هم ریخته بلافاصله به کمک عقل و منطق برنامه جدید بریزید. مثلاً اگر برنامه دارید که روزی ۱۴ ساعت درس بخوانید و در سه روز در مجموع ۱۰ ساعت وقت گذاشته‌اید، روز چهارم اصرار به ۱۴ ساعت احمقانه است. اگر معشوق آن وسط قهر کرده، یا خاک عالم به سرش شده، یا پدرتان گیر سه‌پیچ داده و شورش را درآورده و محاسبات بهم ریخته؛ نباید ناامید شد. برنامه جدید بریزید.

 

• تنبلی ذاتی بشر:

همه‌مان بارها گفته‌ایم «از شنبه شروع می‌کنم» یا «ترم بعد از اولش می‌خونم». اما بشر ذاتاً تنبل و لش و گشاد است. شما هم استثنا‌ نیستید. آدم‌های موفق فقط کمی بیش از من و شما به این مقوله غلبه کرده‌اند. پس این ذات را بشناسیم و در برنامه‌ریزی دخیل کنیم.

 

• امیدواری ابلهانه و خیالبافی:

بگذارید صادق باشم. امیدوار نباشید موارد زیر یا موارد مشابه اتفاق بیافتد؛

از فصل آخر سوال نیاید،

امتحان عقب بیافتد،

کنار شاگرد اول باشید و تقلب کنید،

از پارتی پسرعمه مادرتان برای گرفتن نمره استفاده کنید،

روی نمودار برود،

احتمالاً ۹.۵ را ۱۰ بدهد،

انقلاب بشود،

استاد سکته ناقص کند،

خدا کمک کند و جواب به شما الهام شود (خدا اگر وجود داشته باشد طرف استاد است نه شما)

 

در مورد سندرم دانشجویی در لینک‌های زیر بخواهید:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...