رفتن به مطلب

مفهوم آبرو در روان‌شناسی


ارسال های توصیه شده

 

اصطلاحاتی نظیر «سرخ نگه داشتن صورت با سیلی» در زندگی ما ایرانی‌ها خیلی جا افتاده و تقریبا همه ما معنی‌اش را می‌دانیم.

اصطلاحاتی نظیر «سرخ نگه داشتن صورت با سیلی» در زندگی ما ایرانی‌ها خیلی جا افتاده و تقریبا همه ما معنی‌اش را می‌دانیم. ما و اکثر ساکنان کشورهای شرقی، معمولا همان‌گونه که هستیم خود را نشان نمی‌دهیم، بلکه ویترینی زیبا از «من» می‌سازیم و برای دیگران به نمایش می‌گذاریم؛ چون غالبا نمی‌خواهیم کسی از پشت پرده شخصیت‌مان خبردار شود و ما و زندگی‌مان را دقیقا آن‌گونه که هست، ببیند؛ مثلا با آنکه پولی در دست نداریم، قرض می‌کنیم و مبلمانی در خانه می‌چینیم تا به اصطلاح نداشتن این‌گونه مادیات، آبروی‌مان را نبرد! نمی‌گذاریم دخترمان از مردی که آزارش می‌دهد، جدا شود؛ چون می‌ترسیم آبروی‌مان جلوی فامیل برود یا دیگران را به گونه‌ای تنبیه می‌کنیم که آبروی‌شان برود و هزاران کار دیگر... برای آنکه با مفهوم آبرو و معنی صحیح آبرو که شاید این روزها به شکل مبالغه‌آمیزی گرفتار آن شده‌ باشیم، چندان آشنا نیستم. برای همین پای صحبت‌های دکتر شیوا دولت‌آبادی نشسته‌ایم تا ما را با این مفهوم، بیشتر آشنا کند...

▪ خانم دکتر! به‌عنوان اولین سوال، ‌لطفا آبرو را برای ما معنی کنید.

ـ واژه آبرو در ارتباط با دیگر مفاهیم روان‌شناسی نظیر اعتماد به نفس،‌ عزت‌نفس و حرمت‌نفس مورد بررسی قرار می‌گیرد. وقتی به واژه آبرو توجه می‌کنیم، متوجه می‌شویم «رو» به ظاهر قضیه بازمی‌گردد و آبرو به معنی زمین نینداختن روی کسی، توهین نکردن یا خدشه‌ وارد نکردن به جهت ظاهری فرد است! در واقع آبرو پدیده‌ای اجتماعی است که چهره بیرونی روابط اجتماعی را معلوم می‌کند. آبرو چیزی نیست که کسی با آن متولد شود بلکه مفهومی اکتسابی است که بر جریان رشد شخصیت به همراه هویت‌های فردی و اجتماعی انسان شکل می‌گیرد و شکل‌گیری آن در گروی پاره‌ای رفتارها و مقررات اجتماعی است. ما بسیاری از کارها را گرچه برایمان جذاب‌اند، انجام نمی‌دهیم چون نگران آبروی شخصی، خانوادگی، قومی و قبیله‌ای، ملی، گروهی، تیمی و... هستیم. آبرو پدیده‌ای اجتماعی است که خود را در رفتارهای ما منعکس می‌کند و به عبارت دیگر در گروی ارزش‌ها، بینش‌ها و مسایل فرهنگی است که تعیین می‌کنند چه رفتاری ارزش‌مند و چه رفتارهایی به ویژه در معاشرت با دیگران قبیح هستند و پذیرفته نمی‌شوند. به همین دلیل است که بسیاری از رفتارهایی که در یک جامعه آبروبر است در جوامع دیگر نیست! باید فرهنگی به پشتوانه آبرو نگاه کرد و متاسفانه به دلیل همین فرهنگی بودن آبروست که گاهی در آن بسیار مبالغه می‌شود و بسیاری از زندگی‌ها در اثر حفظ آن به خطر می‌افتد. در نگاه اجتماعی دیده می‌شود که مردم به دنبال به دست آوردن مادیات برای کسب آبرو هستند که گاهی به بی‌راهه می‌روند و به عبارتی تا حدی به دنبال کسب مادیات برای حفظ آبرو از این طریق می‌روند که مفهوم انسانی آبرو را فراموش می‌کنند.

▪ گفتید آبرو اکتسابی است؛ خب، چگونه می‌توانیم «آبروداری» صحیح را به فرزندانمان آموزش بدهیم؟

ـ در جریان رشد کودکان مساله حمایت به جا و مناسب از اشتباهاتی که مرتکب می‌شوند، برملا نکردن برخی از خطاهای کوچک به منظور انتقال دادن این موضوع به آنها که یک وجه بیرونی یا یک شخصیت بیرونی از آنها هست که تا آنجا ارزش دارد که حاضریم صبر کنیم و از خطاهای آنها بگذریم و آنها را جلوی دیگران بازگو نکنیم، می‌تواند به نوعی به فرآیند شکل‌گیری «آبروی» مثبت کمک کند. مدرسه نقش بسیار مهمی در این میان بازی می‌کند. اگر دانش‌آموز در آن فضا احساس شایستگی کند آبرو به عنوان جزو مهمی از شخصیتش شکل می‌گیرد اما اگر در مدرسه دانش‌آموز مدام تحقیر شود، این تصور بیرونی و حفظ حرمت در جامعه برای او بی‌ارزش شده و در کنار این بی‌تفاوتی نسبت به آبرو، مسوولیت‌پذیری هم از دست می‌رود. در واقع آبرو بر مسوولیت‌پذیری فردی و نقش‌پذیری اجتماعی تاثیر دارد. آبرو را می‌توان با رفتارهای غیراخلاقی مثل شکستن حرمت دیگران و پایمال کردن حقوق آنها از دست داد و با رفتارهای مناسب اجتماعی کسب کرد!

▪ این به اصطلاح «سرخ نگه‌داشتن صورت با سیلی» تا کجا صحیح است؟ آیا مرزی برای حفظ آبرو وجود دارد؟

ـ مرزها را واقعیت‌ها تعیین می‌کنند. مساله بر سر حیاتی بودن و مهم بودن یک مساله و عوارض جانبی آن است. اگر کوچک‌ترین مشکلات ارتباطی درون خانواده، بدون حفظ حریم به بیرون انتقال یابد، حربه‌ها از دست می‌روند اما مشکلات بزرگی که به واقعیات زندگی لطمه می‌زنند را باید با اطرافیان نزدیک یا ریش‌سفیدانی که خوبی ما را می‌خواهند در میان گذاشت و اگر نتیجه‌بخش نبود، به متخصص مراجعه کرد. در واقع باید تا جایی حفظ آبرو کرد که لطمه‌ای به مسایل حیاتی‌تر زندگی وارد نشود. متاسفانه در جامعه ما بسیاری از مسایل که ربطی به دیگران ندارد و کاملا فردی، خصوصی و خانوادگی است و حریم محدودی دارد، شکل اجتماعی و وسیع می‌گیرد و نظر دیگران برای ما اهمیت پیدا می‌کند که در واقع این شکل مبالغه‌آمیز حفظ آبرو است و با پیشبرد کارها بر اساس نظر دیگران، خانواده شانس رسیدن به کارهای بسیار مهم را از دست می‌دهد!

▪ اگر آبروی کسی ریخته شود، در دنیای روح و روان او چه اتفاقی می‌افتد؟

ـ اگر فردی یک بار به دلیل رفتار نامناسب شرمگین شود، مسلما در پی آن است که رفتار خود را تصحیح کند. شرمندگی علامت خوبی است که نشان می‌دهد تغییری در فرد ایجاد شده و او انگیزه‌ای برای کسب مجدد آبرو دارد. اما وقتی رفتارهای نامناسب از سوی یک فرد چند بار تکرار شود، به ویژه اگر آن فرد در جریان رشد شخصیت با مساله حفظ آبرو آشنا نشده باشد یا رفتارهای نامناسب سبب تحقیر او و بی‌معنی شدن آبرو برای او شده باشند، جنبه اجتماعی حرمت نفس در او رنگ می‌بازد و جای خود را به لاابالی‌گری و رفتارهای ضداجتماعی می‌دهد.

▪ آبرومندی افراد چه نفعی به حال آن جامعه دارد؟

ـ مسوولیت‌پذیری، جامعه‌پذیری و آنچه سبب می‌شود ارتباطات اجتماعی بتواند به گونه‌ای مطلوب‌تر چرخش خود را داشته باشند، از محصولات خوب حفظ آبرو در جوامع است.

▪ حرف آخر؟

ـ وقتی نگاه می‌کنیم که یک محصول تولید شده در یک فرهنگ (مثل صنایع دستی یا محصولات پیچیده تکنولوژیک) چه طور عمل می‌کنند و چه قدر پشت تولید آنها مسوولیت‌ خوابیده، موضوع آبروی ملی مطرح می‌شود؛ یعنی من به عنوان یک تولید‌کننده کوچک یا بزرگ، فکر کنم هرچه تولید می‌کنم، آبروی ملی من است. می‌بینید که این جنبه اجتماعی حرمت به خود که به آن آبرو می‌گوییم از کجا تا به کجا می‌تواند برای کیفیت، مسوولیت و حتی سربلندی یک فرد یا مردم یک کشور تعیین‌کننده باشد!

دکتر شیوا دولت‌آبادی

روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه طباطبایی

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  • 2 سال بعد...
×
×
  • اضافه کردن...