Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آذر، ۱۳۹۳ اگر مي دانستي كه چقدر دلتنگ تو هستم درجه ي ديوانگي ام را به چشم خود مي ديدي اگر مي دانستي كه لحظه هاي حضورت ، تيك تاك ساعت زمان زندگي از كار باز مي ايستدامواج طوفاني نگاهم را كه زير پلكهاي پراز اشكم پنهان است حس مي كردي اگر مي دانستي كه صداي ضربان نفسهايت در قلب بيقرارم ، حكايت دلواپسي ها را نقش مي بنددتمام قصه هايي را كه در طول دوبهار براي رؤياهايم ساختم ، لمس و باور مي كردي اگر مي دانستي كه طنين ناز صدايت ، فصل فصل كتاب زندگي ام را رنگين و زيبا مي كندآنگاه تمام اشكهاي غريبانه ام براي دل شيشه اي و نازكت معنا مي شود اگر مي دانستي كه لرزش ضربان قلبم براي ضربان قلب عاشقت چگونه هراسان مي تپدعشق را در امواج نگاههاي بي تابي و دلنگراني هايم مي ديدي و حقيقت درونم را روشن مي گرفتي اگر مي دانستي كه چقدر بيقرار و دلتنگ تو و لحظه هاي شيرين بودن و حس كردنت هستم تپش موج هاي عاشقي را در چشمانم حس مي كردي و مي دانستي كه چقدر چشم به راه توام اگر مي دانستي كه حتي با وجود بودنت و حس كردنت بازم هميشه و هرلحظه دلتنگ توام مي ديدي كه يك ديوانه چگونه براي حضور تو و نفسهايت پرپر مي شود و هرلحظه اشك مي ريزد آري من چشم به راه توام اي ماه تابان هستي و بي كسي هاي عاشقي غريب من بي تاب و بيقرار لحظه هاي بودنت هستم اي ستاره ي چشمك زن و روشن شبهاي تارم من زنده به عشق توام ، پايبند به نفس هاي توام ، و در انتظار حضور ديدگان عاشقت هستم من با تكرار نفس هاي تو زنده هستم و با حرفها و لبخندهاي آسماني تو جاني تازه ميگيرم آري من بي تو هيچم اي اولين و آخرين و تنها عشق ماندگار ........... 7 لینک به دیدگاه
Samira Naderi 386 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۴ اگر میدانستی که چقدر دوستت دارم لحظه برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام مرا نمی آزردی که این غریبه برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام جز نگاه معصومت برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام وجز عشقت بهانه برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام زیستن ندارد 1 لینک به دیدگاه
Samira Naderi 386 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۴ اگر میدانستی که چقدر دوستت دارم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام فدایم میکردی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام آن چیزی که برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام عمر برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام خاطرش رنج کشیده برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و سالها برایش گریسته برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
Samira Naderi 386 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۴ اگر میدانستی که چقدر دوستت دارم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام آن چیزها که برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بندت کشیده رها میکردی غرورت برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام قلبت برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام حرفت برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
Sepideh.mt 17530 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد، ۱۳۹۵ او هرگز مرا مانند گیتار در آغوش نمی گیرد... سال هاست مرا آن چنان که گیتارش را نوازش می کند لمس نکرده است... به درون گیتار راه پیدا می کنم تا بار دیگر در میان بازوان او جا بگیرم. زن تمام روز را صرف تغییر دادن شکل، صدا، و همۀ خصوصیاتش کرد، همه چیز جز آرزوی در آغوش کشیده شدنش را... عاقبت خاموش و ناپیدا در درون ساز جا گرفت و منتظر ماند... «عزیزم من آمدم! یک گیتار تازه خریده م! عزیزم…؟» جان_ام_دانیل 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده