Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آذر، ۱۳۹۳ دارد رضایت در سکوتم سخت میگندد دلتنگی ات توی وجودم پینه میبندد دق کرده ام دیگر از این ابهام تکراری اصلا نمی دانم چه احساسی به من داری آخر دلم در این اتاق سرد می میرد از بس تو را کز کرده در این چاردیواری! هرشب تو را سر می کِشد هوش و حواس من! کم کم مرا ته می کشد این جسم اجباری! این روزها با هر نفس یاد تو می افتم داری برایم از در و دیوار می باری ... پرتو پاژنگ 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده