رفتن به مطلب

رفتم و شد


Hanaaneh

ارسال های توصیه شده

با کراوات به دیدار خدا رفتم و شد

بر خلاف جهت اهل ریا رفتم و شد

ریش خود را ز ادب صاف نمودم با تیغ

همچنان آینه با صدق و صفا رفتم و شد

با بوی ادکلنی گشت معطر بدنم

عطر بر خود زدم و غالیه سا رفتم و شد

حمد را خواندم و آن مد ولاالضالین را

ننمودم ز ته حلق ادا, رفتم و شد

یکدم از قاسم و جبار نگفتم سخنی

گفتم ای مایه هر مهر و وفا، رفتم و شد

همچو موسی نه عصا داشتم و نه نعلین

سرخوش و بی خبر و بی سر و پا رفتم و شد

لن ترانی نشنیدم ز خداوند چو او

ارنی گفتم و او گفت رثا رفتم و شد

مدعی گفت چرا رفتی و چون رفتی و کی؟

من دلباخته بی چون و چرا رفتم و شد

تو تنت پیش خدا روز و شبان خم شد و راست

من خدا گفتم و او گفت بیا, رفتم و شد

مسجد و دیر و خرابات به دادم نرسید

فارغ از کشمکش این دو سه تا رفتم و شد

خانقاهم فلک آبی بی سقف و ستون

پیر من آنکه مرا داد ندا رفتم و شد

گفتم ای دل به خدا هست خدا هادی تو

تا بدینسان شدم از خلق رها رفتم و شد

 

 

محمد علی گویا

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...